راز های جذب ثروت
درباره رازهای جذب ثروت و راز جذب ثروت فوری و قانون جذب پول خیلی صحبت می شود. در مقالات مختلف از زبان انسان های مختلف همواره در رابطه با موضوع جذب ثروت و جذب پول راه هایی بیان می شود. اما اگر یک مقدار دقیق تر به این افراد نگاه کنیم و زندگی آن ها را مورد بررسی قرار دهیم می بینیم که خود این افراد گاها زندگی خیلی خوبی ندارند. معمولا دارند یک سری اطلاعات را بیان می کنند.
خیلی مهم است که انسان به حرف انسان های موفق گوش دهد. ارتعاش چرا پول جذب نمیکنم؟ جذب ثروت و راز جذب پول همواره یکی از پایه ها و نشانه های موفق بودن بیان می شود. فردی که ثروتمند است حتما موفق نیست ولی یکی از عوامل اصلی موفقیت را دارد. قانون جذب پول چیست؟ چگونه ثروتمند شوم و چگونه ثروت را جذب کنم؟
در این مقاله قصد داریم تا باهم در رابطه با موضوع رازهای جذب ثروت صحبت کنیم. وب سایت موفقیت موسسه ملک پور همواره در تلاش است تا قدمی در جهت بهتر شدن زندگی شما همراهان عزیز بردارد. امیدواریم در این راه موفق باشیم.
فایل تصویری و صوتی موسسه ملک پور در خصوص رازهای جذب ثروت
- واتس اپ
- توییتر
- تلگرام
- فیسبوک
- لیکداین
برای مشاهده ادامه این ویدئو باید در وب سایت عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عضویت در سایت تنها 30 ثانیه زمان نیاز دارد!
- واتس اپ
- توییتر
- تلگرام
- فیسبوک
- لیکداین
برای مشاهده ادامه این ویدئو باید در وب سایت عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عضویت در سایت تنها 30 ثانیه زمان نیاز دارد!
آنچه در این مقاله میخوانیم
جذب ثروت و باورهای ذهنی
چگونه میلیاردر شویم؟
سوالات متداول در مورد رازهای جذب ثروت
سخن پایانی
جذب ثروت و باورهای ذهنی
استاد ملک پور در محصول هنر زندگی کردن موضوعی را تدریس می کنند تحت عنوان هر انسانی به هرچیزی که بخواهد می رسد اگر آن را باور کند. قدرت باورها و قدرت ذهن انسان به قدری زیاد است که می تواند آن را به هرکجا که بخواهد بکشاند. ثروتمند شدن به روش های مختلف امکان پذیر است. اما می خواهیم ثروت را به روش حلال و قانونی برای خود بدست بیاوریم.
هر انسانی اگر برای موفقیت اراده کند، نهایاتا بعد از 4 تا 5 سال باید به آن برسد. یعنی اگر شخصی می خواهد جذب ثروت و جذب پول را انجام دهد باید در این بازه به آن برسد. بسته به پتانسیل ذهنی و قالب های ذهنی که در افراد مختلف وجود دارد این زمان متفاوت است. ممکن است برای شخصی جذب پول و جذب ثروت 1 سال طول بکشد برای شخص دیگری 5 سال.
بنابراین چطور می توان زندگی خود را بدون نیاز به دیگران از نقطه صفر به هر جایی که می خواهیم برسانیم؟ باید این را بدانیم که زمانی که ثروت و اوضاع مالی ما قوی تر می شود، ایمان ما به خداوند نیز قوی تر می شود. خداوند در سوره بقره به انسان ها می گوید که ما برای شما آسانی و سعادت می خواهیم. پس بر انسان واجب است تا با تلاش و ذهن مثبت به دنبال زندگی بهتر برای خود باشد.
گوشه هایی از رازهای جذب ثروت را در این ویدیو خواهید دید. توضیحات مهم استاد ملکپور در باب رمز و رازهای رسیدن به ثروت می باشد. در واقع این ویدیو بخشی از محصول میلیونی و با ارزش هنر جذب ثروت می باشد. که به صورت رایگان در اختیار شما قرار دادیم.
- واتس اپ
- توییتر
- تلگرام
- فیسبوک
- لیکداین
برای مشاهده ادامه این ویدئو باید در وب سایت عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عضویت در سایت تنها 30 ثانیه زمان نیاز دارد!
این مقاله نیز شاید برای شما مفید باشد :
چگونگی ارتباط با جنس مخالف (کلیک کنید)
چگونه میلیاردر شویم؟
چگونه پولدار شویم؟چگونه میلیاردر شویم؟ راز جذب ثروت فوری چیست؟تمرین های جذب پول چیست؟ و از این نوع سوالات همواره پرسیده می شود. بسیاری از افراد می گویند که می خواهند پولدار شوند و رازهای جذب ثروت را بدانند. شما می تونید زندگی افراد موفق مثل ایلان ماسک و بیل گیتس رو مطالعه کنید. اگر با دقت به این افراد نگاه کنید می بینید که نکات مشترک زیادی با هم دارند.
مالک آمازون، اقای جف بزوس وقتی 4 سالش بود پدر و مادرش از هم جدا شدند. روزهای سختی رو در زندگی تجربه کرد. او یک انسان معمولی بود. پدر پولدار و خانواده بسیار خوبی نداشت. یک انسان معمولی با باورهایی که معمولی نبودند. بعضی افراد 20 ساعت در روز کار میکنند و باز هم نمی توانند به چیزی که می خواهند برسند . افرادی هم هستند که 4 ساعت در روز کار می کنند و به هر چیزی که خواستند رسیدند و جذب ثروت میلیاردی را در زندگی شان عملی کردند.
تفاوت در کجاست؟ راز جذب پول چیست؟ چرا بعضی افراد همواره جذب ثروت و قانون جذب پول را به اجرا در می آورند ولی بعضی دیگر نمی توانند. اندرو کارنگی که کتاب قانون جذب ثروت بیاندیشید و ثروتمند شوید از زندگی او نوشته شده است روزی تا 4 ساعت کار می کرد و حتی سه ماه از سال را اصلا کار نمی کرد ولی از ثروتمند ترین افراد تاریخ شمرده می شود. افرادی مثل اندرو کارنگی محبوب هستند. ثروت خود را از راه های خلاف بدست نیاوردند و ارتعاش جذب ثروت را انجام دادند. مردم راجع به آن ها صحبت می کنند و دوست دارند مثل آن ها باشند.
باید مسیر زندگی افراد موفق را هدف قرار دهید و خلاقیت و شخصیت خود را هم به میدان بیاورید تا بتوانید مسیر موفقیت خود را طی بکنید.
کلوپ: بارسا چطور بازیکن میخرد وقتی پول ندارد؟
یورگن کلوپ هم به جمع معترضان به سیاستهای مالی باشگاه بارسلونا اضافه شد.
به گزارش "ورزش سه"، بارسلونا یکی از فعالترین باشگاههای اروپایی در نقل و انتقالات تابستانی بوده و توانسته پنج بازیکن جدید جذب کند. بیش از 150 چرا پول جذب نمیکنم؟ میلیون یورو برای خریدهای جدید هزینه شده و بارسا خوشبین است که بتواند چند بازیکن دیگر را نیز بخرد.
بارسا در حالی موفق به جذب روبرت لواندوفسکی، ژول کُنده، رافینیا، آندریاس کریستنسن و فرانک کسیه شده است که با مشکلات اقتصادی زیادی روبهرو بود و برای ثبت قرارداد این بازیکنان مجبور شد 25 درصد از حق پخش بازیهای خود را بفروشد و نزدیک به 50 درصد از بارسا استودیو را نیز واگذار کرد. بارسا از فروش این داراییها 850 میلیون یورو درآمدزایی کرده است.
سیاستهای اقتصادی بارسلونا با انتقادهایی نیز همراه بوده است. اخیرا گری نویل(کاپیتان سابق یونایتد)، یولیان ناگلزمان(مربی بایرن)، اولی هوینس(رئیس سابق بایرن) و توماس توخل(مربی چلسی)، نسبت به این قضیه اعتراض داشتند و امروز یورگن کلوپ، سرمربی لیورپول، هم به جمعشان اضافه شد.
کلوپ در اینرابطه گفت:« به دلایل مختلف این قضیه را درک نمیکنم. آنها پول ندارند ولی بازیکن میخرند. اگر به من بگویند پول نداریم، تقاضای جذب بازیکن نخواهم کرد و ترجیح میدهم زیاد هزینه نکنیم. بهعنوان یک هوادار فوتبال باید بگویم که مورد بارسلونا بسیار عجیب است. تنها یک مورد مشابه را در دورتموند به یاد دارم که یوآخیم واتسکه(مدیر اجرایی)، برای نجات اقتصادی باشگاه، بخشی از داراییها، ازجمله نام ورزشگاه را فروخت. نمیدانم بارسلونا هم کسی مثل واتسکه را دارد یا نه.»
هشت نشانه در کسانی که ثروتمند نمیشوند
همه رویای ثروت دارند اما کمتر کسی مهارتهای لازم برای ثروتمندشدن را در اختیار دارد. این تصور که کار و تلاش بیشتر باعث میشود وضع شما بهتر شود، تصور درستی نیست. شاید در گذشته با زحمت فراوان میشد کیسههای بزرگتری دوخت. اما امروزه ثروت بیش از آنکه به عرق جبین نیاز داشته باشد، محتاج فکری ارزشمند است.
قبول دارم که ثروت بیشتر از مهارت به شانس نیاز دارد. اما در این نوشته به 8 صفت اشاره میکنیم که شانس ثروتمند شدن را کم میکنند. بهخصوص برای کسانی که دنبال پولدارشدن بدون سرمایه اولیه هستند.
1- کسانی که عدد را نمیفهمند
خیلی از افراد از عدد برای اغراق استفاده میکنند. میگویند فلانی پنجاه تا ماشین دارد یا صد دست کتوشلوار خریده است. منظور آنها واقعا اعداد 50 و 100 نیست. فقط میخواهند بگویند «خیلی».
برای بیشتر مردم تفاوتی بین ارقام 1700 میلیارد و 20 میلیارد تومان وجود ندارد. مثلا اگر از آنها بپرسید تمام شرکت همراه اول و تمام شرکت تویوتا چقدر میارزد، تخمینهایی کاملا دور از واقعیت خواهند داشت. تمام این اعداد در ذهن آنها یک معنا دارد: «خیلی».
برای مغز ما جملاتی مثل «خنکای صبح در کنار دریاچهای آرام» یک تصویر کامل میسازد.
این بیتوجهی در اعداد کوچک هم رخ میدهد. مثلا کسی که میگوید 5000 تومآنکه چیزی نیست یا حالا 50 تومان بیشتر که بهجایی برنمیخورد، شانس زیادی برای ثروتمند شدن ندارد.
برای مغز ما جملاتی مثل «خنکای صبح در کنار دریاچهای آرام» یک تصویر کامل میسازد. در مغز ثروتمندان عباراتی مثل «2% از 1245 ریال» «1200 میلیون دلار» «12 واحد مسکونی» و «2400 کیلومترمربع» به همان اندازه واضح است.
2- کسانی که در خرج کردن صرفهجویی میکنند
گفتیم که ثروتمندان فرق 1 ریال کمتر و بیشتر را بهخوبی درک میکنند. اما معنای این حرف خسیسبودن آنها نیست. اتفاقا خساست یکی از صفاتی است که نمیگذارد شما پولدار شوید. لباس ابرپولدارها معمولا ساده و ثابت است. اما آنها مخارج مهمتر و بهتری دارند.
در سطح یک، برای آنکه هزینههای خود را کم کنید باید وقت و انرژی زیادی بگذارید. اینکه کدام فروشگاه فلان کالا را هزارتومان ارزانتر میدهد، یا نیم ساعت صرف وقت برای پیدا کردن ارزانترین رستوران، خود شامل هزینه است.
زاکربرگ فقیر نیست، اما لباسهایش همیشه ثابت است.
در اصلاح اقتصاد به این هزینه «هزینه فرصت» میگویند. شاید در نیم ساعت بتوانید 50 هزار تومان کار کنید اما این وقت را برای پیدا کردن رستورانی که غذایش 5 هزار تومان کمتر است تلف میکنید.
ثروتمندان بجای آنکه به این فکر کنند که چطور میتوانند 50 تومان کمتر خرجکنند، به فکر این هستند که چطور میتواند درآمد امسال خود را 5 برابر کنند.
3- کسانی که بیشتر از درآمد خرج میکنند
بیشتر ما در زمان دانشجویی یک کار کوچک و پارهوقت قبول میکنیم. کسانی که این کار را کردهاند به یاد میآورند که این درآمد بادآورده، شیرینترین پولی است که در تمام زندگی بهدست میآوریم.
والدین در آن سالها ظلم بزرگی در حق فرزندانشان میکنند. آنها نیازهای فرزند را برآورده میکنند و درآمد اضافه برای خرید وسایل غیرضروری مصرف یا پسانداز میشود.
بهاینترتیب جوان خیلی بیشتر از درآمدش خرج میکند. اگر به مخارج او هزینه اجاره خانه، خوراک، قبوض و پول ماشینی که در اختیار دارد را اضافه کنیم، این رقم باز هم بزرگتر میشود.
اگر تمام درآمد شما بهصورت مستقیم به اجاره خانه، قسط ماشین و هزینههای روزانه تقسیم شود، هرگز ثروتمند نمیشوید. ثروت به سرمایه نیاز دارد. برای تجمیع سرمایه باید از همین درآمد اندک امروز استفاده کنید.
4- کسانی که وضعشان از دوستانشان بهتر است
خیلیها دوست دارند در بین اعضای خانواده و جمع دوستان سرآمد باشند. آنها از اینکه در مهمانی گل مجلس باشند و توجهها را به سمت خود جلب کنند لذت میبرند. اما این کار، درست نیست.
اتفاقا بهتر است در جمعهایی قرار بگیرید که از تمام مهمانها کمسوادتر، بیپولتر و تنبلتر هستید. این افراد باسواد، ثروتمند و کوشا هستند که شما را رشد میدهند.
شاید دانشجویی که برای کارآموزی به شرکت شما آمده بتوانند دوست خیلی خوبی بشود. اما آن چیزی که شانس رشد و ترقی شما را بیشتر میکند رابطه دوستانه شما با رئیستان است.
اگر بهسادگی میتوانید یک کارآموز را به سینما دعوت کنید اما برای صرف چای با مدیرعامل شرکت خود احساس راحتی نمیکنید، تعجب نکنید که چرا ثروتمندان ثروتمندتر میشوند.
5- کسانی که کسی در استخدامشان نیست
در کوچه ما پسر کوچکی به اسم امیرمهدی بود که برایمان نان میخرید. یک نان سنگک 500 تومان بود و او نان را 1000 تومان به ما میفروخت. ما از اینکه در صف نانوایی نمیایستادیم خوشحال بودیم و او از 500 تومانی که میگرفت.
یک روز برادر کوچکش نان را آورد و گفت که امیرمهدی مریض است. روز بعد یک پسر دیگر آمد و روز بعد یک دختربچه. یک روز امیرمهدی را در حیاط دیدم که داشت بازی میکرد. بچههای دیگر پیش او میآمدند و به او پول میدادند و میرفتند.
کودکان در حین بازی مهارتهای لازم را یاد میگیرند.
امیرمهدی آنها را استخدام کرده بود. او خودش کار را میگرفت و چند بار اول شخصا نان را تحویل میداد. اما از دفعههای بعد کارمندانش کار را ادامه میدادند. خودش میگفت 14 کودک دیگر برایش کار میکنند و تقریبا روزی 100 نان را تحویل میدهد.
او درآمدش را با کودکان به طور مساوی تقسیم میکرد. هر کودک در ماه حدود 50 هزار تومان میگرفت و 750 هزار تومان میماند برای امیرمهدی. واضح است که درنهایت کدام کودک شانس بیشتری برای ثروتمند شدن دارد. کسی که شهامت استخدام کردن دارد!
6- کسانی که فکر میکنند آدم بدشانسی هستند
راستش بخت در خانه همه را میزند. اما عده کمی در را بهروی او باز میکنند. آنها یا خواب هستند، یا دارند تلویزیون تماشا میکنند یا ساعتهای طولانی وقت خود را برای کاری کمدرآمد تلف میکنند. ثروتمندان صدای در زدن بخت را بهخوبی میشناسند.
مردم بهطور میانگین به یک اندازه خوششانسی و بدشانسی میآورند.
مردم بهطور میانگین به یک اندازه خوششانسی و بدشانسی میآورند. اما بعضیها در بدشانسیها زود تسلیم میشوند و خود را شکستخورده میانگارند. اما افراد موفق در مواجهه با اولین بدشانسی، منتظر میمانند تا با اولین خوششانسی مواجه شوند.
هیچ ثروتمندی در تلاش اول موفق نشده است. اما وقتی در کمال بدشانسی طرحش شکست خورد، تسلیم نشد. بیشتر تلاش کرد و با رفع ایرادات قبلی، کاری بهتر و کاملتر ارائه داد.
7- کسانی که کتاب نمیخوانند
حداقل میزان مطالعه قابلقبول یک کتاب در ماه یعنی 12 کتاب در سال است. افراد موفق گاهی بیش از 50 کتاب در سال میخوانند. این رقم برای آدمهای معمولی چیزی کمتر از یک کتاب در سال است.
سرگرمی، سریال، پلیاستیشن، شهربازی، گردش و تختهنرد اساسا بد نیستند. اما این چیزها هرگز شما را ثروتمند نمیکنند. یک گیمر حرفهای علاوه بر هزینه خرید کنسولها و دستههای متنوع، چیزی در حدود 5 میلیون تومان در سال پول بازی میدهد بدون آنکه یک ریال از این منبع سود کند.
البته هر کتابی باعث ثروتمند شدن شما نمیشود. لازم است کتابهای خوب بخوانید. داستان بخوانید تا پولدار شوید! مثلا کتاب فکر کردن سریع و آهسته گزینه مناسبی برای شروع است.
یک رمان عاشقانه که شخصیتهای مصنوعی و حوادثی بیاساس دارد، تصور شما از دنیا را به هم میریزد و چیز زیادی یادتان نمیدهد. در مقابل رمانی مثل «سالار مگسها» درک شما از اجتماع را ارتقا میدهد.
8- کسانی که از چیزها و آدمهای جدید هراس دارند
مسیر ثروت راهی تکراری و امن نیست. در مسیر بین خانه و دفتر کار نیست که ثروتمند میشوید. بلکه باید به جاهای جدید بروید، به آدمهای جدید اعتماد کنید و بتوانید اعتماد و صمیمت آنها را هم جلب کنید.
اگر در یک جمع جدید خیلی ساکت یا خیلی پرحرف میشوید، شانستان برای ثروتمند شدن زیاد نیست.
از نظر محققین ارتقای مهارتهای اجتماعی، بهترین راه افزایش درآمد در قرن 21 است. استیو جابز بدون دوستی با استیو وزنیاک هرگز نمیتوانست شرکت اپل را تاسیس کند. شبکه دوستان شما، مهمترین دارایی شما هستند.
فراموش نکنید که آدمها دوست دارند با افراد باارزش دوست شوند. خود را آدم ارزشمندتری کنید. بله، نه سکه و نه دلار، بهترین سرمایهگذاری خود شما هستید!
آموزش بدست آوردن 100 میلیون تومان پول واقعی در کمتر از یکسال
منظور یک صد میلیون واقعی است !
نه از طریق روش های “سریع میلیونر شوید“ی که معلوم نیست راست است یا دروغ…
این مطلب برای تمام کسانی است که میخواهند میلیونر شوند؛ در هر زمینه ای که علاقه دارند… افرادی که واقعا تصمیمشون رو گرفتند!
یک نقشه اجرایی بزرگ برای یک صد میلیون تومان پول !
نه اشتباه نکنید، کاپشن و دستکش سیاه(!) لازم نیست.
تنها چیزی که لازم دارید 10 دقـیقـــه وقـــت است تا این مطلب را بخوانید + یک اراده قوی برای اجرای آن و یک کاغذ و قلم برای یادداشت یک سری چیز میز… همین و بس !
حالا یک خورده به این سوالات فکر کنید… آیا دغدغه روزانه شما نیستند؟
- چه کسی بعد از من جای من را در این شرکت میگیرد؟
- حقوق من به کی پرداخت خواهد شد؟
- زود برسم شرکت تا آتو دستِ رئیسم ندم…
- اه ه ه کی حال داره امروز فلان همکار رو تحمل کنه…
- چقدر تا روز موعود (واریز حقوق!) مونده ؟
- و …
چندتا از این تیپ افکار روزانه فکر شما را به خود مشغول میکنند؟
زیاد؟ کم؟ خب مهم نیست ! میدونید چرا؟ این طرح (مقاله ای که در حال خوندنش هستید) به شما کمک میکند صبح زود خودتون بخواهید زودتر از زنگ زدن ساعت تان از خواب بیدار شوید و به سر کار بروید!
چون قراره کــارِ خودتون رو داشته باشید و کارآفرین شوید !
خودتون بشید آقای خودتون و هر زمانی دوست داشتید به سرکار بروید و هر زمانی که دوست داشتید به خانه برگردید… حقوق تون رو هم هر زمانی که دوست داشتید خرج کنید یا پس انداز کند.
اینطوری بهتر نیست؟
خب معلومه که عالیه… اما اول باید تکلیفمون رو با باورهای مان راجع به پول روشن کنیم. اگر نسبت به پول احساس خوبی ندارید، همین الان این صفحه را ببندید ! اگر پول برایتان چیز جالبی نباشد راهتان را اشتباه انتخاب کردید…
برای شروع، قدم به قدم با هر مرحله پیشروی کنید :
قدم اول ) یک لیست از 10-تا از علاقه مندی هایتان تهیه کنید
اینها در صدر ستون های جدولتان قرار خواهند گرفت. مهم نیست اگر الان کارتان درست کردن فلافل است یا فروش آخرین مدلِ ماشین بنز؛ شما باید 10 کاری که دوست دارید به غیر از کار فعلی تان را در بالای صفحه در 10 ستون بنویسید.
اصلا مهم نیست اگر الان در یک افسردگی موقت سر میکنید چون یه نفر جواب تلفن تان را نداده. اگر میخواهید طرح را اجرا کنید باید این کار را انجام دهید. شما 10 حوزه علاقه مندی متفاوت اما دوست داشتنی برای خودتان دارید.
علایق من که لیست کردم شامل :
قدم دوم ) هر دسته علاقه تبدیل به یک ستونِ سود خواهد شد
شما قرار است در هر ستون (یعنی در هر حوزه ای که علاقه دارید) 10 میلیون کسب کنید. مرحله دوم به همین سادگی است !
قدم سوم ) برای هر دسته یک پروژه انتخاب کنید
شاید کمی چالشزا باشد ! اما اگر شما در هر حوزه ای از ساخت و ساز تا بدنسازی علاقه دارید میتونید در هر حوزه بیش از 10 میلیون سود از کارآفرینی کسب کنید. از کجا میدونم؟ اگر فرد مورد نظر نبودید هیچوقت این مطلب را تا این قسمت نمیخواندید.
شما با طراحی چند سایت برای چند سازمان میتونید تا 10 میلیون حداقل درآمد کسب کنید یا عکاسی از چند عروسی هم همینطور.
قدم چهارم ) برنامه را بزرگ تر نکنید، فعلا همین را اجرا کنید
آیا الان پیشنهاد میکنید بجای 10 تا 100 تا از علایقتان را بنویسید؟ نه ! همه را نه فعلا نیاز نداریم.
فعلا باید با همین 10 تا ببینید به کجا خواهید رسید تا بعد پروژه های دیگری عملی کنید. زیرا در هر پروژه ای انگیزه ای پیدا خواهید کرد تا بعدی را نیز اجرا کنید، پس همه را با هم اجرا نکنید تا بتوانید یکی یکی همه را اجرا کنید.
قدم پنجم ) انگیزه تان را در طول مسیر بالا نگه دارید
مطمئنم یکی الان میپرسه “چی میشه اگر یکیشون اجرا نشه؟”
هیچ اتفاقی نمی افته بجز 90تای دیگه (که بعدا قراره اجرا کنید) فعلا 9 پروژه دیگر دارین که میتونین اجرایش کنید ! بروید آنها را اجرا کنید… یادتان باشد که در طول مسیر ممکن است شکست بخورید، کارتان پیش نرود، به هر دری بزنید بسته باشد و … ناامید نشید !
کارآفرین های بزرگ، از مشکلات بزرگی عبور کردند تا به ثروت و شهرت رسیدند.
پس در طول مسیر انگیزه تان را بالا نگه دارید، هروقت خواستید نا امید بشید و انگیزه نداشتید یک سری به آرشیو کلیپ های انگیزشی بزنید و یا پادکستهای انگیزشی سوخت جت را دانلود.
قدم ششم ) باور کنید نه به سرمایه نیاز دارید و نه به پارتی
معمولا افراد برای بهانه تراشی ازین گفته بسیار تاریخی استفاده میکنند “باید سرمایه داشته باشی.”
من فکر نمی کنم برای کسب 10 میلیون تومان نیاز باشه یک شهربازی افتتاح کنید یا یک رستوران زنجیره ای افتتاح کنید (حداقل فعلا که اینطور نیست…) !
فعلا گام های کوچک بردارید، هنوز کلی درس قرار است در این راه یاد بگیرید.
اگر واقعا متقاعد نشدید که برای شروع به پول احتیاج ندارید مقاله «چطور بدون سرمایه، کاری را شروع کنیم؟» را بخوانید.
و اگر هم هنوز اصول اساسی کارافرینی را قدم به قدم نگذراندهاید، میتوانید این آموزش کامل کارآفرینی را دنبال کنید.
قدم هفتم ) باور کنید شما دیوانه یا رویاپرداز نیستید !
به احتمال زیاد یک جدول با 100 ایده شاید شما را بترساند و خودتون را یک “خیال پرداز” خطاب کنید.
اما به نظر من بهتر است یک تعریف جامع تر از خودمان داشته باشیم… ترس از شکست مجورمان میکند به فکر هایی مانند
- آخه کی به این محصول نیاز داره؟
- تو دوران رکود هیچ حرکتی نمیشه کرد
- چطوری امروز برنامه ریزی کنیم وقتی فردا معلوم نیست چه اتفاقی میفته
- رقیب های قوی تر میان و کسب و کار منو نابود میکنن
به هر حال کدام بهتر است؟ یک شکست خورده رویاپرداز یا یک نفر با 10 پروژه که انگیزه داره انجامش دهد که اگر انجامش هم نداد حداقل کلی تجربه کسب میکند؟
قدم هشتم ) با اهدافتان حال کنید
خودتان را اسیر اهدافتان نکنید، زیرا بعضی از هدف هایتان امکان دارد فصلی باشد مانند تولید چتر برای کودکان که فقط در زمستان و پاییز میتونید آنرا بفروشید… البته امکان دارد فردی کل زندگیش را وفق تولید چتر کند ! (که به شما توصیه نمیکنم به هیچ وجه…)
اهداف شما نباید آنقدر بزرگ باشد که فکر کردن به آنها تمسخر خودتان باشد و یا آنقدر کوچک که انگیزه ای در شما ایجاد نکند تا حرکت کنید… اهداف شما کمی بیشتر و بزرگ تر از توانایی هایتان باشد تا همیشه پیشرفت کنید.
در مورد هدفگذاری اگر میخواهید بیشتر بدانید مقاله «90% مردم فکر میکنند اما واقعا بلد نیستند هدفگذاری کنند » را بخوانید.
قدم نهم ) شما یک بنگاه خیریه باز نمیکنید
اگر فردی انسان دوست هستید، حالا حالا ها باید توفان فکری کنید تا به راه هایی برای پول درآوردن پیدا کنید…
انسان دوستی بحثـِش با کسب و کار جداست، ما برای کمک به مردم لازم نیست گرسنگی بکشیم !
اگر برای یک خیریه بلیط کنسرت هنرمندی را میخواهید بفروشید، مطمئن باشید سود کسب کنید وگرنه شما یاد میگیرید کم کم یک چک بنویسد از دسته چک خودتان برای کمک به مردم استفاده کنید؛ با این روش هرگز پولدار نخواهید شد.
به دیگران کمک کنید، اما به خودتان هم کمک کنید.
دیگران راضی نیستند شما ضرر کنید تا به آنها کمک کنید، اما حاضرند کمک شما را با پول یا کمک دیگری جبران کنند.
قدم دهم ) این مطلب را با دوستان تان به اشتراک بگذارید
شما یک نفر را در زندگیتان دارید که به مسائل شخصی تان اهمیت میدهد؛ بعد از نوشتن لیست ایده هایتان، آنها را با او به اشتراک بگذارید و یا تصمیم بگیرید دو نفره 20 ایده را اجرا کنید.
با اینکار انگیزه بیشتری پیدا میکنید؛ اما مراقب باشید لیست ایده هایتان را بیش از افراد امین و مطمئن کسی دیگر نبیند، زیرا ممکن است در ابتدای راه با تمسخر یا شوخی شما را از ادامه مسیر دلسرد کند…
خب، حالا که ده قدم را خواندید باید بدانید هدف از این نوشته ایجاد انگیزه برای قدم برداشتن در این راه است.
باور اینکه پول درآوردن کار سختیست، باعث میشود واقعا پول درآوردن برای شما کار سختی شود… نباید اجازه بدهید باورهایتان شما را محدود کنند.
اگر شما بخواهید ، میتوانید !
یک مثال قدیمی میگوید هر موقع یک شاگرد واقعی وجود داشته باشد، معلم خودش از راه میرسد. پس فقط تصمیم بگیرید، شاید 10 میلیون کسب نکنید، اما تجربه ای که کسب میکنید 100 میلیون بیشتر قیمت دارد.
« ایده های میلیونی عادی اند.
اما دیدن ارزش در درون چیزی که برای اکثر مردم بی ارزش است،
ایده ارزشمندیست.»
رابرت دیفِنَبک
پول دیجیتال چگونه به استارتآپها برای جذب سرمایه کمک میکند + فیلم و عکس
وقتی در حال سرمایه جمعکردن برای استارتآپ خودم بودم، یک سرمایهگذار خطرپذیر به من گفت، «آشوینی، به نظرم قرار است چند میلیون دلار دستت را بگیرد، و شرکتت -- خیلی زود ۵۰ تا ۷۰ میلیون دلار بیارزد. حسابی هیجانزده خواهی شد. اولین سرمایهگذارهات هم حسابی خوشحال خواهند شد. و من قرار است حسابی ناراحت بشوم. پس من در این معامله سرمایهگذاری نمیکنم.»
یادم هست فقط ماتومبهوت مانده بودم. چه کسی ناراحت میشود از اینکه چهار پنج میلیون دلار در یک شرکت سرمایهگذاری کندو ارزشش به ۵۰ تا ۷۰ میلیون دلار برسد؟
اولین بارم بود شرکت میزدم. شبکهای از ثروتمندان نداشتم که برای سرمایهگذاری به آنها مراجعه کنم، پس رفتم سراغ سرمایهدارهای ریسکپذیر یعنی مرسومترین نوع سرمایهگذار در شرکتهای فناوری. اما هیچوقت نشد بفهمم انگیزه آن سرمایهدارها برای سرمایهگذاری چه بود.
به باور من ما در عصر طلایی کارآفرینی قرار داریم. فرصت تأسیس شرکت حالا بیش از هر زمان دیگری است. اما سیستمهای مالی که برای تأمین سرمایه نوآوران طراحی شده، سرمایه خطرپذیر، در بیست سی سال گذشته پیشرفتی نداشته است. سرمایه خطرپذیر طراحی شده بود تا مقادیر هنگفتی از پول را به معدودی شرکت سرازیر کند که میتوانند میلیاردها دلار ارزشآفرینی کنند. طراحی نشده بود که سرمایه را قطره قطره در دهان چندین شرکت بچکاند که پتانسیل موفقیت کمتری دارند، مثل شرکت خودم. این کار شمار ایدههایی که سرمایه دریافت میکنند را محدود میسازد، شمار شرکتهایی که ایجاد میشوند و نیز کسانی که عملا آن سرمایه اولیه را دریافت خواهند داشت.
و فکر میکنم این سوال مهمی ایجاد میکند: هدف ما از کارآفرینی چیست؟ اگر هدف ایجاد معدودی شرکت میلیارد دلاری است،پس بچسبیم به همان سرمایه خطرپذیر، چون همین کار را میکند. اما اگر هدف ایجاد نوآوری است و قدرت بخشیدن به افرادی بیشتر که شرکتهای بزرگ و کوچک بسازند، باید راهی برای تأمین مالی آنها هم پیدا کنیم. سیستم انعطافپذیرتری نیاز داریم که کارآفرینان و سرمایهگذاران را در یک تحلیل سرمایه معین محدود نکند. باید دسترسی به سرمایه را همگانی کنیم.
تابستان ۲۰۱۷ به سنفرانسیسکو رفته بودم، تا در یک شتابدهنده فناوری بهمراه ۳۰ شرکت دیگر حضور داشته باشم. شتابدهنده قرار بود به ما بیاموزد که چطور سرمایه خطرپذیر جمع کنیم. اما وقتی به آنجا رسیدم، قشر استارتاپی درباره آیسیاو-ها یا «عرضه اولیه سکه» گرم گرفته بود. برای اولین بار، آیسیاو-ها برای استارتآپ-های جوان بیش از سرمایه خطرپذیر پول جمع کرده بود.
این اولین هفته برنامه بود. جمعهٔ عیشونوش. و ایدهپردازها یکسره صحبت میکردند. «میخواهم یه آیسیاو جمع کنم.» «من میخواهم یه آیسیاو جمع کنم.» تا اینکه یک نفر گفت، «چه خوب میشود با همدیگر انجامش دهیم؟ باید یک آیسیاو درست کنیم که متشکل از ارزش همه شرکتهایمان باشد و بصورت گروهی سرمایه جمع کنیم.» در این لحظه، میبایست سوال واضحی میپرسیدم، «بچهها، آیسیاو چیست؟»
آیسیاو-ها یک راه جذب سرمایه بودند برای شرکتهای جوان با مدنظر قرار دادن یک ارز دیجیتالی بجای ارزش و خدماتی که آن شرکت ارائه میدهد. آن ارز مانند سهام یک شرکت عمل میکند، مثل بازار بورس آزاد، و با انجام معاملات آنلاین، ارزش آن هم افزایش پیدا میکند. مهمتر از همه، آیسیاو-ها شمار سرمایهگذارها را گسترش میدهد، از چند صد سرمایهگذار ریسکپذیر به میلیونها آدم عادی، که مایل به سرمایهگذاری هستند. این بازار پول بیشتری ارائه میدهد. سرمایهگذارهای بیشتری پشت آن هست.که یعنی احتمال خیلی بیشتری به کسب سرمایه کار. خوشم آمده بود.
اما ایده گروهی انجام دادنش بنظر دیوانهوار میآمد. استارتآپ-ها برای کسب سرمایه با هم رقابت میکنند، صدها جلسه صحبت میکنند تا یک چک امضا بشود. اینکه ۱۵ دقیقه باارزشم را مقابل یک سرمایهگذار صرف کنم تا نه تنها درمورد شرکت خودم، که همه شرکتهای همگروه صحبت کنم، بیسابقه بود. اما ایدهاش پسندیده شد. و همه تصمیم گرفتیم بجای رقابت، همکاری کنیم. هر شرکتی ده درصد از داراییاش را در یک موسسه گروهی میگذارد که بعد به ارزهای دیجیتالی قابل معامله تبدیل میشود که سرمایهگذارها میتوانند خرید و فروش کنند. شش ماه و چهار موسسه حقوقی بعد --
در ژانویه ۲۰۱۸، ما نخستین آیسیاو را شروع کردیم که ارزش حدود ۳۰ شرکت را دارا بود و راهی تماما جدید بود برای جذب سرمایه. خیلی در مطبوعات صدا کردیم. سرتیتر مورد علاقهام این بود، «سرمایههای خطر پذیر، بخوانید و بگریید.»
صندوق ما طبیعتا متنوعتر بود. بیست درصد از موسسان زن بودند. پنجاه درصد خارجی بودند. سرمایهگذاران هم خوشحال بودند.این بخت را داشتند که بازگشتی بیشتری عایدشان شود، چون هزینه دلالهای سرمایه خطرپذیر را حذف کردیم. و میتوانستند پولشان را بگیرند و باز سریع سرمایهگذاری کنند، احتمالا برای سرمایه ایدههای جدید دیگر.
معتقدم این کار چرخهای مطلوب از سرمایه میسازد که به کارآفرینهای خیلی بیشتری امکان موفقیت میدهد. چرا که دستیابی به سرمایه دستیابی به فرصتها است. و ما تازه شروع به تصور این کردهایم که همهگیر کردن دستیابی به سرمایه چهها خواهد کرد.هرگز فکرش را نمیکردم که جستجویم برای کسب سرمایه مرا به این مرحله برساند، که به حدود ۳۰ شرکت کمک کنم سرمایه جمع کنند.
تصور کنید کارآفرینان دیگر هم سعی کنند بجای دنبالهروی از مسیرهای سنتی راههایی جدید برای جذب سرمایه پیدا کنند. این کار شرکتها و محصولات را بیشتر میکند و اثر بلند مدت بر اقتصاد خواهد داشت. و من فکر میکنم اینطوری بیشتر خوشحال میشویم تا اینکه فقط سعی کنیم در استارتآپ میلیارد دلاری بعدی سرمایهگذاری کنیم،
دیدگاه شما