الگوی تحلیل مالی


تدوین الگوهای پیش‌بینی کننده بحران مالی با استفاده از تجزیه و تحلیل درونی داده ها و تکنیک های هوش مصنوعی

یکی از ابزارهای تصمیم­گیری استفاده کنندگان برون سازمانی از قبیل سرمایه­گذاران، اعتباردهندگان، شرکت­های تجاری و همچنین موسسات دولتی تصمیم­گیری در خصوص سرمایه­گذاری، اعطای اعتبار و . تجزیه و تحلیل صورت­های مالی شرکت­ها می­باشد. با توجه به پیشرفت سریع فناوری و تکنولوژی­های کامپیوتری می­توان اطلاعات دقیق­تری نسبت به اطلاعات سنتی در اختیار تصمیم­گیرندگان قرار داد. تا بتوانند تصمیم­گیری­های مناسب­تری را در خصوص احتمال برگشت سرمایه و یا وقوع بحران مالی قبل از وقوع و تحمل هزینه­های سنگین اتخاذ نمایند.
هدف این تحقیق تدوین مدل­های پیش­بینی کننده بحران مالی برای شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از نسبت­های مالی و تکنیک­های هوش مصنوعی می­باشد. از این رو اطلاعات مالی مربوط به دوره زمانی 1370 الی 1388 جمع­آوری و نسبت های مالی مورد نظر استخراج و الگوهای شبکه عصبی ANN، ترکیب آنالیز مولفه­های اصلی و شبکه عصبیPCA+ANN برای پیش­بینی بحران مالی یک، دو و سه سال قبل از وقوع آن تدوین شده است. سپس با توجه به نتایج بدست آمده، الگوها با یکدیگر مقایسه و بهترین الگو استخراج شده است. با توجه به نتایج آزمون مشخص گردید الگوی شبکه عصبی با استفاده از اطلاعات یک سال قبل از وقوع نسبت به سایر تکنیک­های این پژوهش و سایر سال­های مالی دارای کارایی بیشتری در پیش­بینی بحران مالی شرکت­ها می­باشد.

معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

برای تحلیل تکنیکال روش های مختلفی وجود دارد اما برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسانات استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر فقط حرکت قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند. نمودارهای شمعی نمای کلی از نوسانات قیمت در طول زمان را نشان می دهد. ایده اصلی این روش مطالعه الگوهای تکراری با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته است. بسیاری از معامله گران از نمودارهای شمعی در بازارهای سهام، فارکس و رمزارز استفاده می کنند. مجموعه ای از رایج ترین الگوها را الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می نامند. بسیاری از معامله گران این الگوها را شاخص معاملاتی معتبر می دانند. چرا اینطور است؟ آیا معامله و سرمایه گذاری به معنای یافتن فرصت هایی نیست که دیگران آن را ندارند؟ بله، اما به روانشناسی افراد هم مربوط است. از آنجایی که مدل های تحلیل تکنیکال کلاسیک به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی محدود نمی شود، تاثیرگذاری این الگوها به تعداد شرکت کنندگان در بازار بستگی دارد. در ادامه به معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

الگوهای نموداری چیست؟

الگوی نموداری یکی از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

زمانی که بازار صعودی است، قیمت ها در نوسان هستند (با بالا و پایین های متناوب). از سوی دیگر، در بازارهای رو به کاهش، قیمت ها کاهش می یابد، اگرچه همچنان فراز و نشیب های متناوب وجود دارد. وقتی بازار در محدوده معاملاتی تثبیت می شود چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت می بینیم که قیمت بدون روند خاصی در نوسان است. فرقی نمی کند در چه مرحله یا فرآیندی وارد بازار شوید. عملکرد قیمت به طور کلی از یک الگوی تکراری پیروی می کند.

به این الگوی نموداری می گویند. معامله گران هوشمند به این الگوهای قیمت توجه می کنند تا قبل از ورود به معامله، ایده خوبی از سود و زیان داشته باشند. این الگوها به معامله گران نشان می دهد که در مرحله بعدی روند صعودی یا نزولی قیمت ادامه خواهد یافت یا کاملا معکوس خواهد شد. الگوهای قیمت همچنین به معامله گران کمک می کند تا نقاط ورود و خروج، ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین کنند. به صورت کلی، دو نوع الگوی نموداری وجود دارد:

  • الگوهای برگشتی
  • الگوهای ادامه دهنده

لازم به ذکر است که نمودارهای سهام به طور کلی در یکی از دو الگوی متمایز قرار می گیرند: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه دهنده. الگوهای برگشتی در انتهای روند و زمانی که بازار قصد تغییر جهت دارد یافت می شود. به عنوان مثال، پس از یک روند صعودی طولانی قیمت، بازار می تواند فرسوده شود و روند نزولی قیمت را آغاز کند. معامله گران معمولاً زمانی که بازار تغییر جهت می دهد از الگوهای برگشتی استفاده می کنند. الگوهای ادامه دهنده نشان می دهد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند. در روند صعودی، قیمت اغلب افزایش می یابد، استراحت می کند و پولبک زده و سپس بالا الگوی تحلیل مالی می رود. بنابراین معامله گران از الگوهای برگشتی برای حرکت در یک جهت یا اضافه کردن به موقعیت برنده فعلی خود استفاده می کنند.

اهمیت استفاده از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال چیست؟

اهمیت استفاده از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال چیست؟

معامله گران در طول صد سال گذشته به الگوهای قیمت نگاه کرده اند و مجموعه ای از الگوهای تکرار شونده را یافته اند. شاید تعجب کنید که چرا این الگوها خود را تکرار می کنند. جواب کاملا مشخص است، زیرا بیشتر تحرکات بازار تحت تأثیر احساسات انسانی است و ماهیت انسان هرگز تغییر نمی کند. دقیقاً به همین دلیل است که الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال مهم هستند: آنها می توانند بینشی روانشناختی از روند کلی بازار به شما بدهند. حرکت بازار تا حد زیادی به دلیل واکنش معامله گران به آنچه اتفاق می افتد است. هنگامی که این کنش ها و واکنش ها را درک کردید، دریافت چنین بینش هایی به شما کمک می کند تا درک بهتری از معامله گران در آینده داشته باشید. بر این اساس، می توانید تصمیم بگیرید که چه زمانی وارد بازار یا از آن خارج شوید.

معرفی مهم ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

در حال حاضر الگوهای کلاسیک بی شماری وجود دارد که در صورتی که دقت داشته باشید، می توانید برای خودتان الگوهای جدیدی را کشف کنید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در حال حاضر الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به صورت مداوم در نمودار تکرار می شوند. به همین خاطر بسیاری از معامله گران پیگیر استفاده از این نوع نمودارها هستند. در ادامه به معرفی نمونه ای این نمودارها می پردازیم. برای آشنایی بیشتر با این نمودارها تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

1. الگوی سقف دو قلو(The Double Top)

الگوی سقف دو قلو در الگوهای کلاسیک

الگوی سقف دوقلو یکی از قدرتمندترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال و نوع بازگشتی است. در این الگو، یک بازار گاوی یک روند صعودی را نشان می دهد، پولبک داشته و سپس سعی می کند به سقف قبلی برسد و از آن عبور کند اما شکست می خورد و قیمت پایین می آید. توجه داشته باشید که هر دو پیک در مدل تقریباً قیمت یکسانی دارند، به همین دلیل است که ما به این مدل یک قله دوقلو می گوییم. الگوی سقف دوتایی نشان می دهد که بازار قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومت اصلی را ندارد. با مشاهده این الگو می توانید پیش بینی کنید که روند صعودی حداقل به طور موقت به پایان رسیده است. در نتیجه، باید انتظار داشته باشید که قیمت ها در محدوده خاصی نوسان کنند یا شروع به کاهش کنند.

2. الگوی فنجان و دسته(The Cup Handle)

الگوی فنجان و دسته در الگوهای کلاسیک

الگوی فنجان و دسته در بین معامله گران سهم کوچک و ارزان بسیار محبوب است. این روند می تواند اولین نشانه افزایش قابل توجه قیمت باشد. وقتی به طراحی فنجان و دسته آن نگاه می کنید، شبیه یک فنجان چای است. این الگو اغلب در روندهای نزولی بلندمدت دیده می شود. ما می بینیم که قیمت ها بالا می روند و قبل از کاهش قیمت ها به بالاترین حد اولیه می رسند و در نهایت افزایش می یابند. به این کف گرد فنجان می گویند. این سطح نشان دهنده کاهش قیمت است و معامله گران سهام را با قیمت پایین خریداری می کنند. بعد از اینکه قیمت شروع به کاهش کرد، به قسمتی از این مدل می رسیم که دسته نام دارد. دسته به قسمتی گفته می شود که می توانید کمی عقب نشینی را ببینید. قیمت قبل از سقوط شدید و سطح بالای مقاومت پایین تر حرکت می کند. معامله گران اغلب زمانی سهام می خرند که سطح مقاومت بالای الگوی فنجان و دسته شکسته شود.

3. الگوی پرچم(Flag)

الگوی پرچم؛ الگوی کلاسیک

پرچم یکی دیگر از الگوهای ادامه دار متداول است که در تمام بازه های زمانی قابل مشاهده است. الگوی پرچم بسته به صعود یا نزولی بودن می تواند صعودی یا نزولی باشد. روند صعودی با افزایش قیمت مشخص می‌شود. سپس بازار متوقف می‌شود و به عقب باز می‌گردد و تعدادی فراز و نشیب کوچک در طول مسیر ایجاد می‌کند. معامله گران معمولاً این را به عنوان یک مکث موقت می بینند و انتظار دارند روند اولیه به زودی از سر گرفته شود. از سوی دیگر الگوی پرچم نزولی برعکس عمل می کند. قیمت یک حرکت نزولی سریع دارد و سپس در چند نوسان کوچک قبل از روند نزولی کلی سقوط می کند. برای ترسیم الگوی پرچم، باید از هر نوسان به بالا و پایین خطوط بکشید. اگر به درستی ترسیم شوند، تصویر یک پرچم را روی میله ایجاد می کنند. الگوی پرچم یکی دیگر از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که برای مبتدیان مناسب است.

4. الگوی سر و شانه(The head and shoulders)

الگوی سر و شانه؛ یکی از الگوهای کلاسیک

الگوی سر و شانه یکی از محبوب ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است. حتی معامله گرانی که هرگز از نمودار استفاده نمی کنند اغلب نام آن را می شنوند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند. الگوی سر و شانه دقیقاً مانند اسمش به نظر می رسد. یک حرکت صعودی کوچک قیمت و سپس یک عقب نشینی وجود دارد. قبل از اینکه قیمت دوباره بالا برود یک روند صعودی بزرگ دارد. سپس حرکت کوچک دیگری مانند حرکت اول ایجاد می شود. هر دو تاب کوچکتر از شانه ها هستند، تاب سر وسط بزرگتر است. الگوی سر و شانه یکی از الگوهای بازگشتی اصلی است. این الگو نشان می دهد که بازار باید به زودی به روند صعودی خود پایان دهد و روند نزولی را آغاز کند. معامله گران اغلب به دنبال کاهش قیمت ها به زیر دو سطح هستند که به آن شکاف می گویند. بعد از شکستن گردن، اکنون بهترین زمان برای ورود به بازار است.

5. الگوی مثلث(Triangles)

الگوی مثلث؛ الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال

الگوی مثلث یکی از رایج ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که در آن قیمت سهام به شدت در نوسان است. نوسانات هر بار کوچکتر و کوچکتر می شوند. اگر خطوط این نوسانات را به هم وصل کنیم شکل مثلثی ایجاد می شود. مثلث ها الگوهای ادامه داری هستند و نشان می دهند که بازار پس از روند قبلی، قبل از ادامه در جهت روند اصلی در حال توقف است. سه نوع الگوی مثلثی وجود دارد:

• الگوی مثلث متقارن: در این الگو، خط بالایی مثلث به سمت پایین و خط پایین به سمت بالا شیب دارد. معامله گران اغلب این را به عنوان یک مکث در بازار قبل از ادامه آن می بینند.

• الگوی مثلث صعودی: مثلث صعودی جایی است که خط پایین بالا می رود اما خط بالایی افقی است. این نشان دهنده شکست دیگری در بازار است اما هنوز هم قدرت خرید بیشتری نسبت به فروش وجود دارد (نشانه صعودی).

• مثلث نزولی: مثلث نزولی جایی است که خط بالایی شیب دار است اما خط پایین افقی است. این نشان می دهد که فروشندگان بازار را کنترل می کنند. این نوع مثلث یک الگوی ادامه دهنده است که در روندهای نزولی دیده می شود.

کلام آخر

الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال از جمله ابزارهای کاربردی برای انجام معاملات موفق است که سالیان سال است که از این نمودارها برای تحلیل روند قیمت استفاده می کنند. به همین خاطر با استفاده از این نمودارها می توانید روند قیمت ارز دیجیتال را در آینده تشخیص دهید و تصمیم گیری راحت تری در روند انجام معاملات خود داشته باشید. در این مقاله به معرفی این الگوهای کلاسیک پرداختیم. امیدواریم برای شما مفید باشد.

الگوی لوزی یا الگوی الماس در بازارهای مالی

الگوی لوزی یا الگوی الماس در بازارهای مالی

الگوی لوزی یا الگوی تحلیل مالی الگوی الماس یک الگوی تحلیل تکنیکال است که اغلب در نوک بازار یا نزدیک به آن رخ می دهد و می تواند نشانه معکوس شدن روند صعودی باشد. این نام به این دلیل است که خطوط روندی که قله‌ها و دره ها را به هم متصل می‌کنند، شکل یک الماس را تشکیل می‌دهند. این الگو با جداسازی شکل سر و شانه خارج از مرکز و اعمال خطوط روند وابسته به قله ها و دره های بعدی ایجاد می شود. الگوی لوزی چیست و انوع الگوی لوزی کدامند، موضوعی است که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.

آشنایی با الگوی لوزی یا الماس

الگوهای الماس، به طور کلی غیر معمول هستند. با این حال، هنگامی که شکل می گیرند، می توانند یک شاخص قوی برای معکوس شدن قریب الوقوع روند صعودی فعلی باشند. این الگو زمانی اتفاق می‌افتد که یک روند صعودی قیمت قوی، یک حرکت جانبی را در یک دوره زمانی طولانی نشان می‌دهد که به شکل الماس شکل می‌گیرد.

الگوی لوزی یا الماس با چهار خط روند محدود مشخص می شود که نشان دهنده دو خط حمایت در زیر و دو سطح مقاومت در بالا هستند که به ترتیب کف ها و سقف های اخیر را به هم متصل می کنند. نوسانات قیمت در ابتدا گسترده شده و سپس در الگوی نمودار باریک می شود.

افزودن یک نوسانگر قیمت مانند میانگین متحرک شاخص قدرت نسبی می تواند دقت معامله شما را افزایش دهد زیرا این ابزارها می توانند حرکت قیمت را بسنجند و برای تایید شکست حمایت یا مقاومت استفاده شوند.

تشکیل الگوی لوزی، بخشی از خانواده الگوهای نمودار کلاسیک است اما برخلاف الگوهای رایج پرچم، پرچم سه گوش، سر و شانه و مستطیل، الگوی نموداری لوزی کمتر در نمودار قیمت دیده می شود.

به این ترتیب فرصت های زیادی برای معامله الگوی نمودار الماسی که برخی از موارد ذکر شده دیگر وجود ندارد. با این وجود، معامله گران تکنیکال باید با این الگو آشنا شوند زیرا زمانی که این الگو به اندازه کافی زود تشخیص داده شود، فرصت معاملاتی محکمی را فراهم می کند.

الگوی لوزی اغلب با الگوی نمودار سر و شانه اشتباه گرفته می شود. اگرچه شباهت هایی بین هر دو این اشکال وجود دارد اما تفاوت های متمایز بین این دو وجود دارد.

معامله‌گران تکنیکال همیشه به‌دنبال تغییرات بالقوه هستند، زیرا فرصتی برای سودهای قابل‌توجهی را ارائه می‌دهند که باعث می‌شود شکل‌بندی الماس، الگوی کاملاً قدرتمندی باشد. کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که برای محاسبه حرکت بالقوه، پس از شکسته شدن خط گردن یک الگوی الماس، معامله‌گر باید فاصله بین بالاترین و پایین‌ترین نقطه در الگوی الماس را محاسبه کند و آن را به نقطه شکست اضافه کند.

انواع الگوی لوزی در تحلیل تکنیکال

الگوی الماسی اغلب پس از یک فاز روند طولانی رخ می دهد. هنگامی که در چارچوب بازار صعودی (bullish market) رخ می دهد، به این الگو به عنوان الگوی الماس نزولی به دلیل مفهوم نزولی آن اشاره می شود. برعکس، زمانی که در بازار نزولی (bearish market) رخ می‌دهد، به این الگو به‌عنوان الگوی الماس صعودی به دلیل معنای صعودی آن نامیده می‌شود.

الگوی لوزی در تحلیل تکنیکال

در تصویر بالا می‌توانیم ببینیم که شکل بالای الماس چگونه به نظر می‌رسد. به روند صعودی قوی قبل از ساختار الماس توجه کنید. بازار به نقطه اوج صعود می کند و سپس به سمت پایین تر می رود. سپس بازار به بالاترین حد خود می رسد. پس از آن قیمت ها به پایین تر از نوسان قبلی کاهش می یابد و یک نقطه پایین نوسان جدید ایجاد می کند.

سپس قیمت ها یک بار دیگر بالاتر می روند و اوج را در ساختار ایجاد می کنند. به دنبال آن، قیمت پایین تر حرکت می کند، اما نقطه پایین نوسان قبلی را لمس نمی کند. قیمت‌ها یک بار دیگر بالاتر می‌روند و زیر نقطه اوج قبلی قرار می‌گیرند. قیمت دوباره کاهش می یابد و بالاتر از نقطه پایین نوسان قبلی باقی می ماند.

هنگامی که این حرکت قیمت کامل شد، می‌توانیم چهار خط روند با اندازه نسبتاً مساوی ترسیم کنیم که نوسان‌های بالایی را در بالای الگو و نوسان های پایینی را در پایین ساختار به هم متصل می‌کنند. این یک ظاهر الماسی شکل ایجاد می کند که نام این الگو از آنجاست.

گاهی اوقات، ممکن است تک تک قیمت‌ها را نبینیم. این موضوع لزوماً برچسب شکل را به عنوان الگوی الماسی باطل نمی کند. آنچه که بسیار مهم است این است که می توانیم چهار خط روند را در اطراف ساختار رسم کنیم که طول نسبتاً مشابهی دارند.

الگوی الماس نزولی

انواع الگوی الماس نزولی، در بخش قبلی توضیح داده شد. مجدداً این الگو را می توان به عنوان یک سری نوسانات قیمتی بالا و پایین مشاهده کرد که شبیه ساختار شکل گیری سر و شانه است.

به طور خاص، شانه چپ و سر به هم متصل می شوند تا خط روند را تشکیل دهند، سر و شانه راست به هم متصل می شوند تا خط روند دوم را تشکیل دهند. این خطوط روند بخش بالایی تشکیل الماس نزولی را تکمیل می کند. سپس، برای قسمت پایین، نوسان های پایینی را در داخل دره ها به هم وصل می کنیم که شکل V را تشکیل می دهد.

الگوی الماس نزولی

با مراجعه به تصویر بالا، می توانیم الگوی الماس نزولی را یک الگوی تحلیل مالی بار دیگر مشاهده کنیم. علاوه بر این در این نمودار، سیگنال ورود شکست برای معامله ساختار، همراه با سطح هدف برای الگو را نشان داده ایم. در مورد سیگنال ورود کوتاه، این سیگنال در هنگام شکست فعال می شود و در زیر خط پایین سمت راست که به سمت بالا شیب دارد بسته می شود.

برخی از معامله گران ترجیح می دهند فقط برای شکست در زیر این خط بدون نیاز به بسته شدن زیر آن منتظر بمانند. این یک نقطه ورود مناسب نیز است، با این حال، به خاطر داشته باشید که در مقایسه با انتظار برای شکست و شرایط بسته، منجر به سیگنال‌های نادرست بیشتری می‌شود.

قیمت هدف با استفاده از تکنیک حرکت اندازه گیری شده محاسبه می شود. به طور دقیق تر، ما می خواهیم فاصله قله تا دره را در ساختار اندازه گیری کنیم و سپس آن فاصله را از نقطه شکست به سمت پایین پیش بینی کنیم. این کار سطحی را فراهم می‌کند که در آن ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که روند شکست شروع به کاهش یا به طور بالقوه معکوس کند. به این ترتیب، سطح سود و خروج عالی ترید را نشان می دهد.

الگوی الماس صعودی

حال بیایید به معکوس الگوی الماس نزولی که الگوی الماس صعودی است نگاه کنیم. انواع الگوی الماس صعودی که به آن کف الماس نیز گفته می شود، در زمینه یک روند نزولی رخ می دهد. به طور معمول شاهد یک حرکت قوی قیمت به سمت پایین خواهیم بود و سپس یک مرحله تثبیت که نقاط نوسان بالا و پایین الماس را ایجاد می کند.

در این صورت، ظاهر شبیه به شکل گیری سر و شانه معکوس خواهد بود. ما قله ها و دره های درون ساختار را به روشی مشابه که قبلا توضیح داده شد به هم وصل می کنیم. هنگامی که چهار خط روند را در اطراف ساختار ترسیم کردیم و تأیید کردیم که اندازه چهار خط تقریباً برابر است، می‌توانیم ساختار را به عنوان الگوی الماس صعودی تأیید کنیم.

الگوی لوزی صعودی

با نگاهی به تصویر بالا از پایین الماس، می بینیم که این شکل گیری با حرکت نزولی قیمت انجام می شود. سپس می‌توانیم حرکت به سمت پایین را در ساختار الماس ببینیم که توسط دو خط روند بالایی که به سمت پایین و دو خط روند پایینی که به سمت بالا هستند مشخص شده است.

سیگنال ورود طولانی در هنگام شکست و بسته شدن در بالای خط سمت راست بالا که به سمت پایین شیب دارد، فعال می شود. مجدداً، روش برتر این است که برای جلوگیری از وقوع سیگنال‌های کاذب و اقدام احتمالی قیمت‌ها در اطراف این منطقه، منتظر یک شکست واقعی و بستن به جای یک شکست در بالای این خط روند باشیم.

ما هدف قیمت بالایی را با اندازه گیری مقدار زیاد به پایین در ساختار محصور محاسبه می کنیم. هنگامی که این فاصله را محاسبه و روی نمودار ترسیم کردیم، همان فاصله را از نقطه شکست پیش بینی شده به سمت بالا گسترش می دهیم تا به سطح هدف ترجیحی برسیم. هنگامی که قیمت به این سطح رسید، باید خروج از کل موقعیت یا حداقل بخش بزرگی از آن را در نظر بگیریم و در صورت تمایل، احتمالاً بخش کوچکتری از معامله را باز بگذاریم.

ویژگی های تاییدکننده الگوی الماسی

سقف و کف انتهایی به وسیله خطی عمودی یا کمی انحنا قابل اتصال باشد

خطوط روند تا زمان شکست حفظ شده باشند. یعنی بدنه کندل ها خارج از آنها بسته نشده باشد.

اکثر الگوهای لوزی ویژگی های زیر را نشان می دهند:

قیمت اوراق بهادار باید روند صعودی داشته باشد.

سپس حرکت قیمت باید در ابتدا شبیه به یک الگوی گسترده شود، جایی که قله ها بالاتر و دره ها پایین تر هستند.

متعاقباً، قیمت به سمتی تغییر می‌کند که قله‌ها پایین تر و دره‌ها بالاتر هستند.

اتصال قله ها و دره ها باعث تشکیل الماسی می شود که معمولاً به یک طرف کج می شود.

تشکیل الگوی لوزی الگوی تحلیل مالی صعودی تنها در پایان یک روند نزولی رخ می دهد در حالی که همتای آنها، تشکیل الگوی الماس نزولی، در پایان یک روند صعودی رخ می دهد. شکل‌های الماسی را می‌توان با شکل‌های محبوب‌تر و قدرتمندتر سر و شانه‌ها اشتباه گرفت.

معامله گران باید از انجام این اشتباه احتیاط کنند زیرا شکل گیری الگوی لوزی صعودی معمولاً قبل از الگوی برگشت سر و شانه ها اتفاق می افتد.

الگوی سر و شانه در بازار های مالی برای تحلیل تکنیکال

شناخت الگو‌های قیمتی برای افرادی که قصد فعالیت تخصصی در بازار‌های سرمایه و کسب سود از آن را دارند، بسیار ضروری و ثمر بخش است. الگوی سر و شانه یکی از متداول‌ترین و پرکاربردترین الگوهای کلاسیک در بازار‌های مالی است که خود به دو نوع الگوی سر و شانه سقف و الگوی سر و شانه کف تقسیم می‌شود. بعد از مشاهده این الگو می‌توان انتظار روندی پرقدرت از سهم را برخلاف جهت روند قبلی داشت.

به جرات می‌توان گفت، الگوی سر و شانه یکی از پرکاربردترین الگوهایی است که هر معامله‌گری با تشخیص صحیح و به موقع آن در انواع بازارهای مالی اعم از: فارکس، ارزهای دیجیتال و بورس ایران به سودهای خوبی دست می‌یابد. با توجه به لزوم آشنایی با این الگوی قیمتی در این مطلب بر آن شدیم تا به معرفی الگوی سر و شانه بپردازیم.

الگوی سر و شانه (Head and Shoulder Pattern)

الگوی سر و شانه (Head and Shoulder Pattern) یک اندیکاتور تکنیکالی بازگشتی است که به شکل یک خط کف و سه قله قیمتی است. قله‌های کناری (راست و چپ) ارتفاع مشابه دارند و قله میانی بلندتر از دو قله طرفین خود است. خط کف (خط مبنا) که در اصطلاح با عنوان خط گردن (Neckline) شناخته می‌شود. خطی است که نقاط حاصل از برخورد سر و شانه‌ها را به هم متصل می‌کند. دلیل نام‌گذاری این الگو هم به سبب همین شکل ظاهری قله‌ها است.

در واقع در نمودار قیمت یک دارایی، این الگو به صورت سه قله متوالی تشکیل شده است که قله وسط که سقف قیمتی هم است، بالاتر از دو قله کناری است. قله وسط به مانند سر و قله‌های کناری آن دو شانه را تشکیل داده اند، از این رو این الگو، الگوی سر و شانه نامیده می‌شود.

الگوی سر و شانه

یکی از معتبر‌ترین الگوها در خصوص بازگشت روندی، الگوی سر و شانه است. این الگو نشان دهنده حرکات قیمت در بازار و احتمال تغییر روند صعودی به روند نزولی است.

به طور کلی الگوی سر و شانه، در تحلیل تکنیکال معکوس شدن روند صعودی به روند نزولی را پیش بینی می‌کند. البته در الگوی سرو شانه وارونه، تبدیل روند نزولی به روند صعودی نیز پیش بینی می‌شود. تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتماد‌ترین الگوهای تغییر روند است. در الگوی سر و شانه هر چه خط گردن شیب ملایم‌تری داشته باشد، آن خط از اعتبار بیشتری برخوردار است.

الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال به دو بخش تقسیم می‌شوند:

الگوهای ادامه دهنده:

الگوهای ادامه دهنده، الگوهایی هستند که در میانه یک روند صعودی یا نزولی ظاهر شده و ادامه دار بودن روند را تایید می‌کنند.

الگوهای بازگشتی:

الگوهای بازگشتی نیز جزو الگوهایی هستند که در پایان یک روند صعودی و یا نزولی به وجود می‌آیند و نشان دهنده تغییر جهت روند هستند.

اجزای تشکیل دهنده الگوهای سر و شانه

سر: بلندترین قله که در وسط نمودار قرار دارد، اصطلاحا سر نامیده‌ می‎شود.

شانه ها: به دو قله با ارتفاع کمتر در طرفین سر و کناره‌های نمودار، شانه گفته می‌شود.

گردن: خطی است که نقاط حاصل از برخورد سر و شانه‌ها را به هم متصل می‌کند.

خط گردن:در الگوی سرو شانه سقف خط گردن خط حمایتی و در الگوی سر و شانه کف خط مقاومتی به شمار می‌رود. با استفاده از خط گردن زمان ورود و خروج از معاملات تشخیص داده می‌شود. زمانی که شانه سمت چپ و راست شکل گرفت، این خط را ترسیم نموده و مبنای معاملات خود قرار می‌دهیم. بعد از ترسیم این خط، فاصله آن با سر اندازه گیری می‌شود و از این فاصله‌ها برای خرید و فروش دارایی‌ها استفاده می‌شود.

انواع الگوهای سر و شانه

الگوی سر و شانه سقف (Head and Shoulder Top)

الگوی سر و شانه سقف در انتهای روند صعودی مشاهده می‌شود. این الگو موجب نزولی شدن حرکت قیمت و کاهش چشمگیر قیمت سهم می‌شود.

الگوی سر و شانه سقف (Head and Shoulder Top)

الگوی سر و شانه معکوس (کف)

نقطه مقابل الگوی سر و شانه، الگوی سر و شانه معکوس یا الگوی سر و شانه کف (Head and Shoulders Bottom) است.

الگوی سر و شانه معکوس (کف)

این الگو برخلاف الگوی سر و شانه سقف، تغییر حرکت نزولی قیمت به روند صعودی را پیش بینی می‌کند. زمانی که حرکات قیمتی یک سهم مشخصه‌های زیر را به نمایش بگذارد، الگوی سر و شانه معکوس تشخیص داده می‌شود:

  • قیمت به یک دره حرکت می‌کند و سپس با یک حرکت صعودی افزایش می‌یابد.
  • دوباره قیمت به سطحی پایین‌تر از دره قبلی حرکت می‌کند و در ادامه حرکت صعودی را در پیش می‌گیرد.
  • در ادامه قیمت حرکت کاهشی انجام داده و تا سطح دره اول حرکت می‌کند.
  • بعد از همه این روند ها، نمودار قیمت دوباره حرکت صعودی یافته و به سمت سطح مقاومتی تشکیل شده در قله‌های پیشین، حرکت می‌کند.

کسب سود از الگوی سر و شانه کف، فقط در بازار‌های دو طرفه امکان‌پذیر است.

الگوی سر و شانه چه چیزهایی را بازگو می‌کند؟

در یک الگوی سر و شانه، قیمت‌ها روند صعودی طولانی مدتی را طی می‌کنند و به یک قله‌ی جدید می‌رسد. سپس قیمت حرکت نزولی کوچکی را طی می‌کند و یک دره (Trough) ایجاد می‌شود.

قیمت‌ها دوباره در یک روند صعودی حرکت خود را آغاز می‌کنند و یک سقف قیمتی جدیدی را به وجود می‌آورند. سپس وارد روند نزولی می‌شوند.

برای بار سوم قیمت‌ها روند صعودی را انجام می‌دهند و قله جدیدی را می‌سازند. اما قیمت‌ها نهایتا به سطح قله اول رسیده و دوباره حرکت نزولی خود را طی می‌کنند.

حرکات موجود در پَس یک الگوی سر و شانه (بازی طناب کشی)

قیمت سهام، همانند یک بازی طناب کشی است. حرکت صعودی یا نزولی قیمت نتیجه تعداد افرادی است که در دو گروه خریداران و فروشندگان قرار می‌گیرند.

افرادی که بر این عقیده‌اند که قیمت‌ها روند صعودی طی خواهد کرد، خریداران یا گاوها (Bulls) نامیده‌ می شوند. کسانی هم که بر این باورند قیمت‌ها به سطوح پایین‌تر حرکت می‌کنند، فروشندگان یا خرس‌ها (Bears) خوانده می‌شوند.

bulls and bears

اگر بیشترین سهامداران یک سهم خرس‌ها (فروشندگان) باشند، قیمت آن سهم سیر نزولی پیدا می‌کند و به سطوح پایین حرکت خواهد نمود. در این هنگام معاله گران برای جلوگیری از ضرر سهام خود را می‌فروشند.

بالعکس چنانچه بیشتر سهامداران و شرکت کنندگان در تعیین قیمت، گاو‌ها (خریداران) باشند، در این صورت قیمت سهام به سمت بالا حرکت می کند. معامله گران برای اینکه از این فرصت معاملاتی استفاده نموده و سود کنند، به خرید سهام اقدام می‌کنند.

در الگوی سر و شانه تشکیل قله اولیه و کاهش قیمتی بعد از آن، بیانگر کاهش قدرت روند صعودی است. در این زمان گاوها می‌خواهند روند صعودی بازار همچنان حفظ شود، و قیمت را به سطحی بالاتر از سطح قله اولیه هل می‌دهند. در این زمان قله جدیدی تشکیل می‌شود که همان بخش سر الگو است.

در این هنگام خرس‌ها در حال قدرت گرفتن هستند. گاوها دوباره تلاش می‌کنند تا قیمت‌ها را به سطوح بالاتر هدایت کنند. اما تنها می‌توانند قیمت‌ها را تا سطح قله اولیه بالا ببرند.

خرس‌ها قدرت را به دست گرفته و قیمت را به سمت پایین حرکت داده و باعث ایجاد روند نزولی در قیمت‌ها می‌شوند.

استراتژی کسب سود

برای اینکه از هر الگویی بیش‌ترین سود ممکن را کسب کنیم، بایستی بعد از تشکیل الگو، نقاط امن ورود به معامله را بشناسیم.

در الگوی سر و شانه ۲ نقطه امن برای ورود وجود دارد:

نقطه امن ورود اول بلافاصله بعد از شکست خط گردن شناسایی شده است.

این نقطه بعد از بازگشت به خط گردن شکسته شده شناسایی می‌شود.

الگوی سر و شانه ۲

بعد از اینکه الگوی سر و شانه کف مشاهده شد، با ارسال سفارش خرید، ورود به سهم صورت می‌گیرد. زمانی که خط گردن شکسته شد و قیمت رشد کرد، می‌توان با کسب سود پیش‌بینی شده از معامله خارج شد.

بعد از اینکه الگوی سر و شانه سقف مشاهده شد، با ارسال سفارش فروش، ورود به معامله صورت می‌گیرد. زمانی که خط گردن شکسته شد و قیمت کاهش یافت، می‌توان با کسب سود پیش‌بینی شده از معامله خارج شد.

Stop loss/Take Profit

حد ضرر:

در الگوی سر و شانه کف، حد ضرر را کمی پایین‌تر از شانه راست در نظر می‌گیرند.

در الگوی سر و شانه سقف، حد ضرر کمی بالاتر از شانه راست در نظر گرفته می‌شود. برخی مواقع شانه راست هم ارتفاع با قله سر قرار می‌گیرد، در این صورت حد ضرر در نزدیکی قیمت سر الگو در نظر گرفته می‌شود، و حد ضرر مطمئن‌تری است.

حد سود:

در الگوی سر و شانه کف، بعد از شکست خط گردن، به اندازه فاصله نقطه رأسی سر از خط گردن، قیمت افزایش می‌یابد. در الگوی و سر و گردن سقف بعد از شکست خط گردن، به اندازه فاصله نقطه رأسی سر از خط گردن، قیمت کاهش می‌یابد. در واقع حد سود در این الگو‌ها به فاصله رأس سر از خط گردن بستگی دارد.

نحوه شناسایی الگوی سر و شانه

همانطور که می‌دانیم این الگو از سه قله تشکیل شده است که قله وسط بلندتر از دو قله کناری است. شانه چپ و راست نهایتا تا میانه شانه سر هستند.

خط گردن را به گونه‌ای که کف‌های سه قله را به یکدیگر وصل کنند، می‌کشیم. حال در الگوی سر و شانه نزولی منتظر شکست خط گردن به سمت پایین می‌مانیم. در الگوی سر و شانه کف نیز منتظر شکست خط گردن به سمت بالا می‌مانیم.

نحوه شناسایی الگوی سر و شانه

نکته: در بسیاری از موارد هر شانه از چندین ریز قله تشکیل شده است، از این رو شناسایی این الگو چندان نیز ساده نیست. تنها با تجربه می‌توان این الگو‌ها را تشخیص داد.

سخن پایانی

استفاده از تحلیل تکنیکال و الگوهای ایجاد شده در نمودار قیمت دارایی ها، نقش مهمی در پیش بینی روند‌ها در بازار دارند. الگوی سر و شانه یکی از پرکاربرد‌ترین و معتبر‌ترین الگو‌های تحلیل تکنیکال است که به صورت تجربی تشخیص داده می‌شود. پس از وقوع الگو‌های سر و گردن، جهت‌گیری خاصی در روند قیمت یک دارایی صورت می‌پذیرد.

الگوهای سر و شانه نمودار‌های تحلیل تکنیکال هستند که از سه قله تشکیل شده‌اند که قله وسط بلندتر از دو قله کناری است. خطی که نقاط حاصل از برخورد سر و شانه‌ها را به هم متصل می‌کند خط گردن نامیده می‌شود.

الگوی سر و شانه به نوع الگوی سر و شانه سقف و الگوی سر و شانه کف تقسیم بندی می شوند.

الگوی سر و گردن در انتهای یک روند نزولی پدید می‌آید و موجب حرکت صعودی روند قیمت‌ها و رشد قیمت سهم می‌شود. الگوی سر و شانه کف یا معکوس هم تغییر حرکت نزولی قیمت به روند صعودی را پیش بینی می‌کند.

۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت‌اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه‌قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی‌ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار می‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع‌تری دست‌یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی

  • حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات الگوی تحلیل مالی یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
  • هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش‌تعیین ‌شده دارند. میزان‌تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
  • هر چه شکل‌گیری یک الگو مدت‌زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می‌رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
  • بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این‌رو به منظور تمیز دادن آن‌ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست‌های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
  • یکی از بهترین روش‌های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
  • برخی صاحب‌نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش‌یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.

۱- الگوی سر و شانه

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به ‌صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. درصورتی که چنین آرایشی الگوی تحلیل مالی به وسیله دره‌ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد.

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل‌گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان‌دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت‌شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می‌کند. سپس با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت‌شده) پیش روی خود می‌رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می‌کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش‌های خود موجب شکل‌گیری یک‌روند نزولی قوی می‌شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می‌شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می‌شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه‌ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل‌گیری دره‌ها قابل‌تشخیص می‌باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی‌کننده یک سیگنال صعودی است.

۲- الگوی سقف و کف دوقلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت الگوی تحلیل مالی با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان‌دهنده این است که، پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می‌کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می‌یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می‌شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت‌هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره‌ها از نقطه شکست است.

۳- الگوی سقف و کف سه‌قلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده‌شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، به همین دلیل می‌توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به‌طور مثال در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه‌شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل‌گیری الگو، در صف خریداران قرار می‌گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می‌رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

۴- الگوی پرچم

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اولین نوع از الگوهای ادامه‌دهنده که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف‌شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت‌زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می‌دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل‌شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

۵- الگوی مستطیل

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به‌طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه‌دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک‌روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک‌روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف‌های محدوده نوسانات است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.