استفان اوئلت گفت: اگر آنها بخواهند در سال 2022 سه بار نرخ ها را افزایش دهند و برنامه را حفظ کنند و دوران نرخ های پایین به پایان رسیده است، ما واقعاً خواهیم دید که مردم تا چه حد به تز خود در مورد بیت کوین اعتقاد داشتند.
بهروزرسانی مرج شبکه اتریوم چه تاثیری بر عرضه اتر میگذارد؟
تیم بیکو (Tim Beiko) یکی از توسعه دهندگان اصلی اتریوم، ۱۹ سپتامبر را روز اجرای مرج (Merge) اعلام کرده است. البته این تاریخ ممکن است تغییر کند. اما از آنجایی که مرج یا ادغام سالها جزء برنامهها و اهداف رودمپ اتریوم بوده و یکی از بزرگترین رویدادهای مورد انتظار در تاریخ ارزهای دیجیتال است، کامیونیتی اتریوم را بسیار هیجانزده کرده است. مرج به دو دلیل عمده برای اتریوم اهمیت دارد: یکی کاهش مصرف انرژی و دیگری تغییر عرضه اتریوم. با میهن بلاکچین همراه باشید تا موضوع اثر مرج بر عرضه اتریوم و مسائلی مانند کاهش نرخ انتشار و تبدیل اتر به توکنی ضد تورم، اثرات جانبی مرج بر اکوسیستم و دیفای (DeFi) را بررسی کنیم.
اثر مرج بر عرضه اتریوم
یکی از زوایای بررسی اثرات مرج، تغییر تولید کنندههای بلاک از ماینرها به ولیدیتورهایی است که اتر (ETH) را استیک (Stake) میکنند. در حال حاضر تولید بلاکهای اتریوم توسط رایانهها انجام میشود. رایانهها با استفاده از توان محاسباتی و صرف زمان برای پردازش تراکنشها، بلاکهای بلاکچین اتریوم را تولید میکنند. طبق پروتکل اجماع اثبات کار (Proof of Work) این پروسه «ماینینگ» نامیده میشود.
در بهروزرسانی مرج، در لایه اجرای اتریوم (Ethereum Execution Layer) پروتکل اجماع اثبات سهام (PoS) جایگزین پروتکل اجماع اثبات کار (PoW) میشود. این پروسه ادغام یا مرج (Merge) نام دارد و تغییر یا سوییچ (Switch) نیست. چرا که پروتکل اجماع گواه اثبات سهام در بیکن چین وجود دارد، جایی که ولیدیتورها نرمافزارهای نود را برای پردازش تراکنشها و ایجاد بلاکهای جدید در آن زنجیره اجرا میکنند. مرج (Merge) لایه اجماع جدیدی را که بیکن چین ارائه میدهد با لایه اجرای موجود اتریوم «ادغام» میکند و سپس ماینینگ را متوقف میسازد.
تغییر مکانیزم اجماع شبکه اتریوم چه اثری بر عرضه اتر دارد؟
در حال حاضر انتشار توکنهای اتر جدید از دو طریق انجام میشود:
- پاداشهای استخراج که تقریبا روزانه معادل ۱۳,۰۰۰ اتر است.
- پاداشهای استیکینگ که تقریبا روزانه معادل با ۱۶۰۰ اتر است.
پس از بهروزرسانی مرج صدور پاداشهای ماینینگ حذف میشود. بر اساس ارزیابیهای اخیر، مرج به طور قابل توجهی صدور ETH را کاهش میدهد. اما در مورد عرضه در گردش موضوع دیگری هم وجود دارد. در واقع تولید بلاک بعد از مرج نسبت به قبل قوت بیشتری میگیرد. برای درک بهتر این موضوع، تجهیزات و شرایط لازم برای شروع یا توسعه عملیات ماینینگ در حالت فعلی را تصور کنید:
-
های لازم برای ساخت و نگهداری از ریگ استخراج
- انرژی برق برای راهاندازی ریگ ماینینگ
- تجهیزات جانبی برای انجام و نگهداری از دستگاهها با توجه به مقیاس پروژه (تهویه مناسب، کنترل انرژی مصرفی، سیمکشی و …)
در حالت کلی ماینرها برای تامین هزینهها باید اتری را که از ماینینگ بهدست میآورند به ارز فیات تبدیل کنند. به همین دلیل فشار فروش ناشی از فروش تولیدکنندههای بلاک در بازار ایجاد میشود.
حالا ببینیم برای بهدستآوردن پاداش از طریق استیکینگ چه تجهیزاتی لازم است:
- سختافزاری که در حین اتصال به اینترنت هر دو کلاینت اجرا و کلاینت اجماع اتریوم را اجرا کند.
- انرژی برق مورد نیاز این دستگاه
- واریز ۳۲ اتر
گرچه گزینههای بالا مشابه هستند، اما مقایسه سختافزار و انرژی این دو روش مانند تفاوت روز و شب است. در مکانیزم اجماع اثبات کار سرمایهگذار برای جبران هزینهها ملزم به تهیه سختافزار قویتر (و البته گرانتر) است. در نتیجه ماینرها برای تهیه تجهیزات قویتر با هم رقابت میکنند که این دستگاهها مصرف برق بیشتری دارند. پس از مرج چنین انگیزههایی از بین میرود و نرمافزار را میتوان روی یک دستگاه لپتاپ ساده اجرا کرد.
پیش از مرج، تولید بلاک نیازمند سرمایهگذاری اولیه برای سختافزارهای گرانقیمت است. به طور کلی قبل از بهروز رسانی مرج این ماینرهای بزرگتر هستند که با فروش اتر در ازای ارز فیات، توان مالی تهیه سختافزارهای قویتر را دارند. بعد از مرج، تولید بلاک به یک سرمایه اولیه برای سپردهگذاری اتر نیاز دارد.
قبل از مرج تولید بلاک نیازمند مدیریت مصرف انرژی بالا و دستگاههای جانبی مانند تهویه حرارتی است. همچنین این هزینهها از طریق فروش اتر در ازای ارزهای فیات تامین میشود. گرچه بعد از مرج کلیه هزینههای مربوط به نگهداری از تجهیزات کماکان به قوت خودش باقی است اما به مقدار قابل توجهی کاهش مییابد. خلاصه کلام این است که با وجود مرج کسبوکار استخراج از فروش مقدار زیادی اتر برای تهیه سختافزار و تامین انرژی به سمت سپردهگذاری اتر تغییر مسیر میدهد. گرچه این پروسه در ظاهر چندان مشخص نیست اما تاثیر زیادی بر عرضه در گردش اتر میگذارد.
آیا اتریوم بعد از مرج یک رمزارز ضد تورمی خواهد شد؟
اولا مرج به طور مستقیم صدور اتر را کاهش میدهد و ثانیا باعث تغییر مکانیزم انگیزشی برای تولید بلاک میشود. احتمالا شما هم صحبتهایی را در مورد اینکه اتریوم بعد از مرج یک توکن ضد تورمی خالص میشود، شنیدهاید. این تصور الزاما درست یا قطعی نیست. اما بر اساس ارزیابیهای کاهش صدور اتر (ETH) و ارزیابی کارمزدهای سوزاندهشده ناشی از استفاده از شبکه، به نظر میرسد اگر مرج موفقیتآمیز باشد، اتر به یک رمزارز ضد تورمی تبدیل میشود.
مطالبی که تا اینجا ارائه شد حقایقی کلی در مورد مرج و چگونگی تغییر چشمانداز اتر به عنوان یک دارایی دیجیتال بود. در بخش بعدی با جزییات بیشتر به موضوع اثر مرج بر اکوسیستم اتریوم میپردازیم.
مرج چه تاثیری روی دیفای (DeFi) میگذارد؟
منبع: news.coincu.com
مرج هیچ اثر مستقیمی روی لایه برنامه (Application Layer) اتریوم ندارد و دیفای هم بخشی از این لایه است. اما به هر حال مجموعهای از اثرات ثانویه ناشی از کاهش عرضه برای داراییهای بومی اکوسیستم دور از انتظار نیست.
پروتکلهای لیکویید استیکینگ (Liquid Staking Protocol)
پروتکلهای لیکویید استیکینگ (Liquid staking) ستون اصلی دیفای هستند که بدون اثبات سهام وجود نخواهند داشت. این پروتکلها مانند لیدو (Lido) یا راکتپول (RocketPool) به کاربر اجازه میدهند اتر (ETH) یا سایر داراییهای مبتنی بر گواه اثبات سهام (PoS) را استیک کنند و در عوض یک توکن قابل تعویض (Fungible) بگیرند. این توکن نشاندهنده سهمی از اتر استیکشده در پلتفرم است. توکن استیک شده قابل برداشت نیست مگر اینکه مرج با موفقیت انجام شود. یکی از دلایلی که توکنهای استیکشده مانند توکن stETH با قیمت ارزانتری نسبت به اتر (ETH) معامله میشوند، احتمال و ریسک ناموفق بودن مرج است. البته با تکمیل مرج این ریسک هم برطرف میشود.
همچنین، انتظار میرود بعد از مرج بازده اتر هم افزایش یابد. زیرا در حال حاضر کارمزد تراکنشها به ماینرها تعلق میگیرد. در صورتی که بعد از مرج تخصیص مجدد انجام میگیرد. ارزیابیهای اخیر حاکی از آن است که نرخ درصد سالانه (APR) به ۷٪ افزایش پیدا میکند. این رقم حدود ۵۰٪ بیش از APR پایه انتشار توکن (از ژوئن ۲۰۲۲) است. بنابراین، پیشبینی میشود کارمزد پروتکلهای لیکویید استیکینگ و وثیقههای استیکشده افزایش داشته باشند.
اتر به عنوان یک دارایی ذخیره در پلتفرمهای دیفای
همانطور که اشاره شد مرج هیچ پیامد مستقیمی بر پروتکلهای اصلی حوزه دیفای مانند یونی سواپ (Uniswap) یا میکر (Maker) ندارد. اما استفاده از اتر به عنوان یک دارایی ذخیره نشاندهنده این است که اثرات کاهش یا محدودیت عرضه در دیفای هم قابل حس بوده است. اتریوم اصلیترین دارایی است که به عنوان پشتوانه در میکر استفاده میشود. در یونی سواپ هم اتر مهمترین دارایی غیراستیبل کوین است که برای تسویه تراکنشها از آن استفاده میشود. کاهش عرضه اتر میتواند باعث افزایش ارزش وثیقه برای تولید استیبل کوین دای (DAI) باشد. گرچه مرج تاثیر چندان مستقیمی بر صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) ندارد. اما درصورتی که مرج موجب نوسان ETH شود اهمیت موضوع برای دکسها بیشتر میشود.
تاثیر مرج بر رولآپها و پروژههای لایه ۲
به این نکته مهم توجه داشته باشید که مرج کارمزد تراکنشها را کاهش نمیدهد و همچنین باعث افزایش توان عملیاتی شبکه اتریوم نمیشود. گرچه تلفیقی از مرج با سایر برنامههای رودمپ اتریوم وجود دارد، اما هدف اصلی مرج مقیاسپذیری نیست. مرج بخشی از یک رودمپ با محوریت توسعه رولآپ است که برای حل مسائلی مانند مصرف انرژی، مشوقها و آمادگی برای شاردینگ (Sharding) آتی طراحی شده است. بعد از اجرای مرج مسیر فعالیت لایه دومها هم مشخص میشود.
اثرات منفی احتمالی مرج بر اکوسیستم چیست؟
به دلیل خارجشدن توکنها از حالت استیک (Unstake) فرضیهای در مورد اشباع عرضه بعد از مرج وجود دارد. اولا این یک تصور اشتباه است، زیرا اتر استیک شده ( stETH) حدود ۶ الی ۱۲ ماه پس از مرج یعنی تا زمان ارتقای شانگهای (Shanghai Upgrade) از حالت استیک خارج نمیشوند. ثانیا به منظور تعدیل نوسان و بیثباتی، نرخ خروج ولیدیتورها (حذف ۳۲ اتر سپرده) به صورت محدود انجام میشود. بنابراین بعد از مرج عرضه اتر قابل توجهی وجود دارد که بعد از ارتقای شانگهای نقد میشوند. بهعلاوه، از آنجایی که یک سری از ولیدیتورها حذف میشوند و APR ولیدیتورهای باقیمانده بیشتر میشود، انگیزه ادامه استیکینگ هم بیشتر میشود.
جمعبندی
به یکی از هیجانانگیزترین رویدادهای تاریخ کریپتوکارنسی، مرج (Merge)، نزدیک میشویم. رویدادی که اتفاقات پیرامون اتریوم و عرضه داراییهای بومی این اکوسیستم را تغییر میدهد. در این رویداد بزرگ قرار است PoS جایگزین PoW در لایه اجرا شود. مهمترین دستاورد این ادغام کاهش مصرف انرژی و اثر مرج بر عرضه اتریوم و تبدیل اتر به یک توکن ضد تورمی است. به هر حال مانند همه رویدادهای بزرگ فقط گذر زمان اثر مرج بر دیفای و اکوسیستم اتریوم را مشخص میکند. نظر شما در مورد این رویداد بزرگ چیست؟ مرج چه تاثیری بر اکوسیستم اتریوم و به طور کلی بر بازار نابسامان ارزهای دیجیتال میگذارد؟
ارز فیات Fiat چیست؟
ارز فیات(Fiat) یا پول فیات به عنوان پول قانونی شناخته می شود که ارزشش را از دولتی که آن را صادر کرده است می گیرد. پول فیات شامل پول کاغذی و سکه بوده و ارزش ان همانطور که گفته شد توسط دولتی که آن را چاپ می کند مشخص می شود. واژه فیات از یک واژه لاتین به همین نام گرفته شده است. کشورهای جهان از پول فیات به جای مبادلات پایاپای و کالای فیزیکی برای ارائه خدمات خرید کالا، سرمایه گذاری و سپرده گذاری استفاده می نمایند. ارز فیات را می توان جایگزین مناسبی برای استاندارد طلا و پول کالایی در نظر گرفت.
درواقع fiat یک ارز دولتی است که توسط کالای فیزیکی مانند طلا یا نقره پشتیبانی نشده، بلکه ارزشش از طریق رابطه بین عرضه و تقاضا و ثبات دولت صادرکننده، نشأت می گیرد. اکثر ارزهای کاغذی مدرن ارزهای فیات هستند، از جمله دلار آمریکا، یورو، پوند و دیگر ارزهای مهم جهانی. ارز فیات به بانک های مرکزی کشورها امکان کنترل بیشتری بر اقتصادشان میدهد، زیرا آن ها می توانند مقدار چاپ پول را کنترل کنند. ارزهای فیات فقط دارای ارزش هستند و دولت این ارزش را حفظ می کند. هیچ ابزاری برای تأمین پول به خودی خود وجود ندارد.
یکی از مخاطرات اصلی که پول های کاغذی مانند دلار دارند این است که کشورها در چاپ و عرضه آن ها زیاده روی کرده و باعث ایجاد تورم در اقتصاد شوند.
منشأ پیدایش پول فیات
انسان ها قبل از آن که سیستم اقتصاد به صورت امروزی و به طور پیچیده ای شکل گرفته باشد، در ابتدا چیزی به عنوان پول نداشتند. برای تبادل بین یکدیگر از کالا استفاده کرده و کالایی را با کالای دیگر بدون در نظر گرفتن ارزش کالا و تنها براساس نیازشان، مبادله می کردند. به این سیستم مبادله کالا با کالا یا پایاپای گفته می شد. با گذشت زمان و آزمون و خطای سیستم های مختلف مبادله، انسان ها به سیستم سکه طلا و نقره روی آوردند. اولین نمونه سکه ضرب شده در تاریخ ۶۴۰ پیش از میلاد در آناتولی غربی ضرب و مورد استفاده قرار گرفت. با گذشت زمان مردم به مبادله با سکه های طلا و نقره اعتماد کرده و از آن برای داد و ستد استفاده کردند.
اما سابقه اولین چاپ پول فیات به کشور چین باز می گردد که در آن زمان قابل تبدیل به واحدهای پولی دیگر از جمله نقره، طلا و ابریشم بود. در قرن ۱۳ سیستم ارز فیات توسط امپراطوری مغول راه اندازی شد، سیستم پول فیات در قرن ۱۷ وارد قاره اروپا شده و در کشورهای دیگری همچون هلند و سوئد مورد استفاده قرار گرفت. اما از آنجا که سیستم فیات در کشور سوئد با شکست مواجه شد، استاندارد نقره را جایگزین آن کردند. کم کم سیستم ارز فیات به فرانسه نو و همچنین مستعمرات آمریکای شمالی رسید و از این سیستم ارزی برای مبادلات و انتقال دارایی در معاملات استفاده شد. ایالات متحده آمریکا که در ابتدای قرن بیستم مجددا سیستم کالایی را جایگزین پول فیات کرده بود و از سال ۱۹۳۳ به بعد مبادله طلا با پول های کاغذی را متوقف کرده بود، نهایتا در سال ۱۹۷۲ میلادی، (همزمان با ریاست جمهوری ریچارد نیکسون)، با کنارگذاشتن استاندارد طلا از پول فیات برای سیستم پولی خود استفاده کرد.
آنچه که باعث اهمیت ارزهای فیات در جهان شد این بود که دولت ها و بانک های مرکزی به واسطه این ارزها سعی کردند اقتصاد خود را از بدترین اثرات طبیعی توسعه و رکودهای چرخه تجاری محافظت کنند.
تفاوت پول کالایی با پول فیات در ارزش ذاتی آن هاست. پول کالایی دارای ارزش ذاتی بوده و ارزش ذاتی خود را از موادی که از آن ساخته شده است، مانند سکه های طلا و نقره می گیرد. در مقابل پول Fiat فاقد ارزش ذاتی است. ارزش پول فیات از وعده دولت صادرکننده اش نشات می گیرد.
دلیل شکل گیری ارز فیات بدون پشتوانه چه بود؟
با اینکه سیستم استاندارد طلا توانسته بود بسیاری از مشکلات معاملات تجاری را حل کند و از سوی دیگر هر کسی نیز می توانست به راحتی پول های خود را به طلا تبدیل کند و تجار و بازرگانان از آن برای مبادلات بین المللی استفاده می کردند و با تمام مزیت های دیگر سیستم استاندارد طلا، این سیستم نتوانست ماندگاری خود را حفظ کند. آنچه که به عنوان دلایل عدم ماندگاری سیتم استاندارد طلا عنوان می شود، عبارتند از:
- معدن های جدید طلا به شدت کمیاب شدند.
- مردم طلاهای خود را احتکار کردند و به کمبود آن دامن زدند.
- نرخ طلا که در ابتدا به صورت نرخ ثابتی تعریف شده بود اجرا نشد و به این دلیل نرخ طلا به صورت محاسبه ای باقی ماند.
- با شروع جنگ جهانی ذخایر مالی کشورها با کمبود مواجه شد.
در کنار این عوامل از آنجا که کار با این سیستم نیز به مرور سخت شد، سیستم استاندارد طلا در دهه ۸۰ میلادی از بین رفته و پول های بدون پشتوانه جایگزین آن شد.
مزایای استفاده از پول فیات چیست؟
- مقرون به صرفه بودن و نیاز به هزینه کمتر برای تولید پول فیات
- کمبود و نبود ذخایر طلا روی آن اثر ندارد
- انعطاف پذیری پول فیات در بحران های اقتصادی
- در اختیار قراردادن قدرت زیاد به دولت ها و بانک های مرکزی در ارزهای فیات با اقتصاد قوی
- پول فیات اگر بتواند نقش های مورد نیاز اقتصاد یک کشور (یعنی نقش ذخیره ارزش، ارائه حساب عددی و تسهیل مبادله)، را در واحد پولی خود ذخیره کند، می تواند به عنوان یک ارز خوب عمل کند.
- از پول فیات می توان در مبادلات بین المللی استفاده کرد. چراکه تبدیل به واحد پول تجاری شده است.
- عرضه پول فیات توسط بانک های مرکزی و دولت ها کنترل می شود (برعکس رمزارزها)و دلیل آن هم این است که پول فیات مانند طلا یک منبع کمیاب یا ثابت نیست. این کنترل عرضه به دولت ها امکان می دهد تا قدرت مدیریت متغیرهای اقتصادی مانند عرضه اعتبار، نقدینگی، نرخ بهره و سرعت پول را داشته باشند.
معایب استفاده از پول فیات چیست؟
- تورم: تورم همزمان با تولد پول فیات با آن همراه شد. به همین دلیل تورم موجب شد که آمار افراد فقیر در جامعه افزایش یابد. چرا که تورم به افرادی که حقوق ثابت دارند، ضرر زده و موجب کاهش قدرت خرید آنها می شود.
- افزایش بیش از حد نقدینگی: زمانی که حجم نقدینگی با میزان تولید کالا و خدمات متناسب نباشد، اعتبار پول های بدون پشتوانه ضرر می کند. چرا که با افزایش نقدینگی، تقاضا نیز افزایش می یابد و اگرعرضه مناسبی برای تأمین این تقاضاها نباشد، تورم افزایش می یابد.
- از بین رفتن دولت ها: با از بین رفتن دولت ها، پول های بدون پشتوانه در خطر هستند. چون دولت ها هستند که به اعتبار و ارزش پول های بدون پشتوانه کمک می کند. پس اگر دولتی در میان نباشد، ارزش پول ملی از بین خواهد رفت.
- ایجاد حباب در پول فیات: با توجه به عرضه نامحدود آن توسط دولت ها، فرصت های بیشتری برای ایجاد حباب با پول فیات وجود دارد.
- وابسته بودن ارزش ارز فیات به سیاست: ارزش پول فیات بستگی به سیاست های مالی و مقررات دولتی توسط دولت صادرکننده اش دارد. سیاست پولی غیرمسئولانه می تواند منجر به تورم، حتی تورم بیش از حد یک ارز فیات شود.
چرا اقتصادهای مدرن از پول فیات حمایت می کنند؟
دلیل استفاده اقتصادهای مدرن از fiat انعطاف پذیری و ارائه قدرت مدیریت به دولتمردان کشورهاست که به واسطه این انعطاف پذیری می توانند ارزهای خود را مدیریت کرده، سیاست های پولی را تعیین کرده و بازارهای جهانی باثباتی را ایجاد نمایند.همچنین امکان بانکداری جزء به جزء وجود دارد. به این معنا که به بانک های تجاری اجازه می دهد مقدار پول موجود را برای پاسخگویی به تقاضای وام گیرندگان چند برابر کنند.
چه جایگزینی برای ارز فیات وجود دارد؟
امروزه تقریبا همه کشورها دارای پول قانونی (ارز فیات) هستند. با وجود اینکه شما می توانید طلا و سکه بخرید و بفروشید، اما این سکه ها به ندرت برای خریدهای روزمره استفاده می شوند و بیشتر به عنوان یک دارایی که قابلیت ذخیره سازی دارد استفاده می شوند.
حتی رمزارزهای مانند بیتکوین در دهه گذشته به عنوان چالشی برای ماهیت تورمی ارزهای فیات ظاهر شده و مورد علاقه و پذیرش قرار گرفته و از اقبال خوبی هم برخوردار بودند، نیز معنای سنتی پول و ارز فیات را ندارند.
ارز فیات و رمزارز با یکدیگر چه ارتباطی دارند؟
هر دو رمزارز و فیات، هیچ گونه پشتوانه فیزیکی مانند طلا ندارند. کنترل این ارز توسط دولت صادرکننده اش انجام می شود، در صورتی که رمزارز ماهیت دارد.
از جمله تفاوت های موجود بین این دو ارز، نحوه تولید پول های جدید در هر یک از این دو سیستم است. به عنوان مثال بیتکوین یا اتریوم نمونه هایی از رمزارزها هستند که در مقایسه با پول فیات که هیچ گونه محدودیتی ندارد، تولید و عرضه محدودی در سکه دارد.
تراکنش در رمزارزها برگشت ناپذیر بوده، در صورتی که در ارزهای فیات این چنین نیست.
از دیگر تفاوت های ارز فیات با رمزارز این است که سیستم ارز فیات قابلیت مبادلات ارزی بزرگتر با نوسان کمتری را دارد. در صورتی که در بازار رمزارز این شرایط کاملاً برعکس است. این بازار بسیار پر نوسان است.
نتیجه گیری
سابقه پول فیات به قرن ها قبل باز میگردد. کشور چین اولین کشوری بود که پول فیات را چاپ و از آن برای مبادلات استفاده کرد. سیستم پول فیات در کنار تمام مزایایی که برای اقتصاد جوامع ایجاد کرد، از جمله مقرون به صرفه بودن و هزینه تولید پایین، اما دارای معایبی نیز هست که مهمترین آن تورم است. ارز فیات با رمزارز تفاوت های بسیاری دارد. از جمله اینکه ماهیت رمزارزها غیرمتمرکز بوده و توسط هیچ نهاد ثالث و یا دولتی کنترل نمی شوند.
الگوریتم اثبات فعالیت(PoA) چیست؟
الگوریتم اثبات فعالیت(PoA) یک الگوریتم اجماع بلاک چین است که در ارزهای دیجیتال و سیستم های مشابه استفاده می شود. این الگوریتم برای اطمینان از اصیل بودن تمام تراکنش ها روی بلاک چین و همچنین اطمینان از توافق همه ماینرها مورد استفاده قرار می گیرد. اثبات فعالیت ترکیبی از دو الگوریتم اجماع بلاک چین دیگر است: اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS).
درک الگوریتم اثبات فعالیت
بیت کوین، محبوب ترین ارز دیجیتال، از الگوریتم اجماع اثبات کار استفاده می کند. ویژگی بارز این الگوریتم این است که با گذشت زمان سطح سختی استخراج را افزایش می دهد. این روش همچنین از هک شدن شبکه بیت کوین جلوگیری می کند. با این حال، به دلیل افزایش سختی استخراج، مقادیر بیشتری از قدرت محاسباتی باید استفاده شود. در نتیجه علاوه بر مصرف بیشتر انرژی، هزینه های بیشتری نیز وجود خواهد داشت (اثرات جانبی ارز فیات از جمله هزینه های فرسودگی و استهلاک سخت افزارها) و همانطور که احتمالا می دانید، این امر اثرات زیست محیطی زیادی به دنبال خواهد داشت.
با استفاده از سیستم PoW، یک ماینر می تواند تراکنش ها را بر اساس میزان کار موثری که قبلا در بلاک چین انجام داده است، استخراج یا تأیید کند. با افزایش هزینه های انرژی و سخت افزار و در نتیجه ی آن، افزایش مشکل استخراج در شبکه های اثبات کار، سیستم اثبات سهام به عنوان یک جایگزین ظاهر شد. با استفاده از سیستم PoS، توانایی ماینر برای استخراج یا تأیید تراکنش ها بستگی به تعداد رمزارزهای آنها دارد. اگرچه سیستم PoS باعث کاهش مصرف برق می شود اما یک اثر جانبی ناخواسته آن این است که می تواند احتکار رمزارزها (به جای هزینه کردن) را افزایش دهد.
هر دو سیستم اثبات کار و اثبات سهام برای جلوگیری از احتمال حمله 51 درصدی در نظر گرفته شده اند، وضعیتی که در آن گروهی از شرکت کنندگان بیش از نیمی از قدرت محاسباتی استخراج شبکه را به دست می گیرند. خطر حمله 51 درصدی این است که آن گروه می تواند کنترل کامل شبکه را داشته باشد: از جمله قدرت جلوگیری از تأیید تراکنش های جدید، توقف پرداخت بین کاربران مختلف بلاک چین و حتی معامله های انجام شده در گذشته در طول کنترل آنها که این امر خطر دوبار هزینه کردن را برای کاربران دیگر دارد.
PoA از احتمال حمله 51 درصدی مانند POW و POS جلوگیری می کند زیرا نمی توان پیش بینی کرد که تایید کننده بعدی چه کسی خواهد بود و رقابت ذخیره کوین ها بین تایید کنندگان اجازه تجمع قدرت محاسباتی را در داخل یک گروه نمی دهد.
پروسه استخراج در الگوریتم اثبات فعالیت
سیستم اثبات فعالیت تلاشی است برای ترکیب بهترین جنبه های سیستم های PoW و PoS. در اثبات فعالیت، فرآیند استخراج همانند یک فرآیند اثبات کار آغاز می شود: ماینرهای مختلف سعی می کنند از یکدیگر با قدرت محاسباتی بالاتر، برای یافتن یک بلوک جدید پیشی بگیرند. هنگامی که یک بلوک جدید پیدا می شود (یا استخراج می شود)، سیستم به اثبات سهام تغییر می کند و بلاک تازه پیدا شده فقط دارای یک هدر و آدرس پاداش ماینر است. براساس جزئیات هدر، یک گروه تصادفی جدید از تایید کننده های شبکه بلاک چین انتخاب می شوند. آنها ملزم به تایید یا امضای بلاک جدید هستند. هرچه کوین های اعتبارسنج بیشتر باشد، شانس بیشتری برای انتخاب به عنوان امضاکننده دارد.
هنگامی که همه اعتبارسنج ها بلاک تازه پیدا شده را امضا می کنند، آن بلاک وضعیت یک بلاک کامل را بدست اثرات جانبی ارز فیات می آورد، شناسایی می شود و به شبکه بلاک چین اضافه می شود و تراکنش ها روی آن ثبت می شوند. در صورتیکه تعدادی از امضا کنندگان انتخاب شده برای تکمیل امضا و تایید بلوک قابل دسترس نباشند، پروسه به بلاک برنده بعدی همراه با تعدادی از تایید کنندگان جدید که به طور تصادفی (بر اساس تعداد سهامشان) انتخاب می شوند، منتقل می شود. این روند تا زمانی ادامه می یابد که یک بلوک برنده تعداد مورد نیاز امضا کنندگان را دریافت کرده و به یک بلوک کامل تبدیل شود. کارمزدها و یا پاداش استخراج بین ماینر و اعتبارسنج های مختلف که در نقشهای مربوطه خود برای امضای بلوک مشارکت کرده اند، تقسیم می شود.
مزایا و معایب الگوریتم اثبات فعالیت
مزیت اصلی الگوریتم اثبات فعالیت، امنیت آن است. با ترکیب نقاط قوت اثبات سهام و اثبات کار، اثبات فعالیت تا حد زیادی خطر حمله ی 51 درصدی را کم می کند. این به آن دلیل است که مهاجم باید هر دو سیستم اثبات کار و اثبات سهام را در هم شکند. یعنی به عبارتی با دارا بودن نرخ هش بالای 50 درصد و مالکیت تعداد قابل توجهی کوین. طرفداران PoA می گویند که در آینده، می توان سطح مشارکت ماینرها و سهامداران را در شبکه اندازه گیری کرد که آنها را برای اثرات جانبی ارز فیات مشارکت در فرآیند اعتبارسنجی تشویق می کند. به نوبه خود با اجازه دادن به گره های PoW و PoS برای تعامل با یکدیگر، الگوریتم اثبات فعالیت یک توپولوژی شبکه پیشرفته را ترویج می کند.
با این حال، ادغام اثبات کار و اثبات سهام همچنین نیاز به دو برابر قدرت محاسباتی لازم برای اجرای پروتکل دارد. این منجر به مصرف بیش از حد انرژی می شود که برای محیط زیست مضر است. اگرچه الگوریتم اثبات فعالیت ادعا می کند که کارمزد معاملات کمتری دارد اما اجرای یک الگوریتم اجماعی محاسباتی مانند PoA نیاز به سخت افزار استخراج پیشرفته دارد که سرمایه گذاری سنگینی برای برخی از ماینرها می باشد.
ایراد احتمالی دیگر اینست که احتکارکنندگان کوین ها هنوز شانس بیشتری برای قرار گرفتن در لیست امضاکنندگان و جمع آوری پاداش های بیشتر دارند. همچنین برخی در جامعه رمزنگاری تصور می کنند که با وجود یک فرآیند اعتبارسنجی قوی تر، PoA هنوز مشکل امضای دوگانه را متوقف نمی کند.
با وجود ایرادات وارده، PoA یک مثال واقعی از این است که چگونه محققان بلاک چین دائما در تلاش هستند تا الگوریتم های اجماعی را برای انجام معاملات امن تر و مقرون به صرفه بهبود بخشند.
مثالهایی از الگوریتم اثبات فعالیت
Decred (DCR) مشهورترین ارز دیجیتال است که از الگوریتم اجماع اثبات فعالیت استفاده می کند. در Decred، بلاک ها تقریبا هر پنج دقیقه ایجاد می شوند. فرآیند استخراج برای Decred با گره هایی (رایانه هایی که در شبکه شرکت می کنند) که به دنبال راه حلی برای یک معمای رمزنگاری با سطح دشواری شناخته شده برای ایجاد یک بلوک جدید هستند، آغاز می شود. تا اینجا، این فرآیند شبیه یک سیستم اثبات کار است. پس از یافتن راه حل، این راه حل به شبکه پخش می شود. سپس شبکه راه حل را تأیید می کند. در این مرحله، سیستم تبدیل به یک اثبات سهام می شود.
هرچه DCR بیشتری از یک گره استخراج شود، بیشتر احتمال دارد که برای رأی گیری در بلاک انتخاب شود. (در بلاک چین DCR، ذینفعان بلیط هایی را به دست می آورند که در ازای استخراج DCR به آنها قدرت رای می دهد.) پنج بلیط بصورت تصادفی از مجموعه بلیط ها انتخاب می شوند. اگر حداقل سه نفر از پنج نفر به اعتبار بلوک رأی مثبت دهند، آن بلوک به طور دائم به بلاک چین اضافه می شود. هم ماینرها و هم رای دهندگان با توکن های DCR پاداش می گیرند.
نمونه ی دیگر Espers(ESP) می باشد. ESP در سال 2016 راه اندازی شد و خود را به عنوان یک پروژه بلاک چین با هدف ارائه پیام های ایمن، وب سایت های روی زنجیره و یک تجربه کلی خوشایند برای کاربر نامگذاری کرد.
جمع بندی
در این مقاله با الگوریتم اثبات فعالیت آشنا شدیم. این مکانیزم در واقع ترکیبی از دو مکانیزم مشهور اثبات کار و اثبات سهام می باشد و در نتیجه مزایای استفاده از هر دو فرآیند را ارائه می دهد و برای جلوگیری از حمله 51 درصدی به نظر یک انتخاب مناسب باشد اما از سوی دیگر، معایب اثرات جانبی ارز فیات هر دو مکانیزم نیز در اثبات فعالیت خود را نشان می دهند که استفاده زیاد از منابع، یک نمونه ی آن است.
تاکنون، تعداد کمی از ارزهای دیجیتال از اثبات فعالیت استفاده کرده اند که نشان می دهد پیاده سازی آن دشوار بوده و یا مزایای آن بر معایب آن پیشی نمی گیرد. ارز دیجیتال DCR معروف ترین رمزارزی است که از این مکانیزم استفاده می کند و در زمان نگارش این مقاله قیمت هر توکن آن در حدود 100 دلار است و با ارزش بازاری در حدود 1.4 میلیارد دلار و قرار گرفتن در جایگاه 69 رمزارزها از نظر ارزش بازار، به نظر می رسد که جامعه ای قوی در پشت آن قرار دارد.
ذخیره ارزش (Store of Value) در ارزهای دیجیتال
اصطلاح ذخیره ارزش (store of value) برای توصیف دارایی استفاده می شود که قادر به جلوگیری از استهلاک در یک دوره زمانی طولانی است. بنابراین برای اینکه یک دارایی به عنوان ذخیره ارزش در نظر گرفته شود، باید ارزش آن ثابت باشد یا در طول زمان افزایش یابد اما هرگز کاهش نیابد. در این مقاله به دنبال توضیح بیشتری درباره موضوع ذخیره ارزش و همچنین ذخیره ارزش پادشاه ارزهای دیجیتال یعنی بیت کوین هستیم.
ذخیره ارزش (Store of Value) چیست؟
یک ذخیره خوب ارزش، مالک آن را قادر می سازد تا آن را در آینده با ارزشی مشابه یا بالاتر از آنچه در ابتدا خریداری کرده بود، بفروشد یا مبادله کند. معمولاً این ارزش به قیمت بازار یا قدرت خرید (ارزش پولی) آن دارایی مربوط می شود اما، در برخی موارد، ممکن است به نقدینگی دارایی نیز مرتبط باشد. (یعنی چقدر خرید و فروش آن آسان است.)
اکثر ارزهای فیات داستان طولانی کاهش قدرت خرید ناشی از تورم دارند (بیشتر به دلیل افزایش سریع عرضه در گردش آن ارز) اما با وجود اثرات تورم، پول توسط بسیاری از اقتصاددانان به عنوان نمونه اولیه ذخیره ارزش در نظر گرفته می شود. دلیل آن احتمالاً به دلیل قدرت خرید آن است که با سرعت بسیار پایینی تغییر می کند. همچنین احتمالاً پول، نقدترین ابزار مالی است که در حال حاضر داریم. با این حال، بیان اینکه پول ذخیره خوبی از ارزش است کاملاً بحث برانگیز است. عمدتاً به این دلیل که تورم فوق العاده به طور مداوم باعث کاهش ارزش می شوند.
طلا، نقره و سایر فلزات گرانبها نیز به عنوان ذخیره ارزش، عمدتاً به دلیل کمیاب بودن (عرضه محدود) در نظر گرفته می شوند. همچنین به دلیل توانایی آنها در نگهداری برای دوره های بسیار طولانی، بدون تخریب فیزیکی.
بیت کوین همچنین توسط برخی به عنوان یک ذخیره خوب ارزش در نظر گرفته می شود و اغلب به عنوان "طلای دیجیتال" توصیف می شود. بیت کوین کمیاب و غیرقابل تخریب است. این یک شکل دیجیتالی از پول است که نمی توان آن را دو بار کپی کرد یا خرج کرد (خرج دو برابر). اینها برخی از دلایل اصلی هستند که چرا بیت کوین در طول زمان ارزش بیشتری پیدا می کند اما به دلیل نوسانات زیاد و قیمت ناپایدار آن در بازار، برخی استدلال می کنند که بیت کوین بنا به تعریف ذخیره ارزش نیست.
بیت کوین و ذخیره ارزش
برای طرفداران ارزهای دیجیتال، بیت کوین بهترین ذخیره ارزش است، اما آیا این همه یک حباب است؟
بیت کوین، ارز دیجیتال اصلی، بیش از یک دهه پیش از خاکستر بحران مالی جهانی پدیدار شد.
برای معتقدان واقعی ارزهای دیجیتال، بیت کوین (ذخیره نهایی ارزش)، محکم ترین پوشش در برابر تورم افسارگسیخته ای است که توسط بانک های مرکزی بی پروا و چاپ پول آنها ایجاد می شود. برای شکاکان، دنیای کریپتو در کل یک سراب است که رشد عظیم آن به بیش از 2 تریلیون دلار، صرفاً محصول جانبی گمانه زنی مقدار فوق العاده پول نقد آسانی است که در اقتصاد جهانی سرازیر شده است در واقع یک حباب بزرگ.
بیتکوین، ارز دیجیتال اصلی و پادشاه رمزارزها، بیش از یک دهه پیش، از خاکستر بحران مالی جهانی به عنوان گذرگاهی برای بانک ها و سازمان های دولتی که در آن زمان در فاجعه بزرگ وال استریت غرق شده بودند، پدیدار شد. توکن دیجیتالی به طور پیوسته طرفدارانی پیدا کرد، الهام بخش بسیاری از افراد بدخواه شد و برخی اتفاقات سخت را تحمل کرد اما تا بحران بزرگ بعدی، کرونا و کووید 19، بازار واقعاً اوج گرفت.
کریپتو پس از مارس 2020 منفجر شد، زمانی که فدرال رزرو و کنگره، تریلیون ها دلار محرک برای خنثی کردن ضربه اقتصادی ناشی از همه گیری منتشر کردند. دسته ای از آن پول نقد به دارایی های دیجیتال راه یافت. بیت کوین در سال 2020، 305 درصد افزایش یافت و در سال بعد 60 درصد دیگر افزایش یافت و در اوایل نوامبر به رکورد 69000 دلار رسید. با این حال، از آن زمان به بعد، این روند در حال کاهش بی امان بوده است که تا حد زیادی تحت تاثیر جنگ طلبی بانک مرکزی قرار گرفته است. اکنون، با افزایش احتمال اینکه سیاست گذاران یک سری افزایش نرخ را در ماه مارس آغاز کنند "(تنها یکی از چندین قدمی که قرار است برای حذف نقدینگی بردارند) باید دید که آیا اکوسیستم کریپتو می تواند بدون آن مقاومت کند یا خیر.
تاکنون که نتیجه خوب به نظر نمی رسد: بیت کوین در حال حاضر حدود 40 درصد از بالاترین سطح خود کاهش یافته است، در حالی که سکه شماره 2 اتر و سایر «آلت کوین ها» نیز دچار افت شدید شده اند.
استفان اوئلت گفت: اگر آنها بخواهند در سال 2022 سه بار نرخ ها را افزایش دهند و برنامه را حفظ کنند و دوران نرخ های پایین به پایان رسیده است، ما واقعاً خواهیم دید که مردم تا چه حد به تز خود در مورد بیت کوین اعتقاد داشتند.
بیت کوین در بیشتر عمر 13 ساله خود از محیطی با سیاست پولی آسان و نرخ های صفر یا منفی برخوردار بوده است. به گفته دیوید تاویل، رئیس ProChain Capital، (یک صندوق تامینی کریپتو)، در حالی که هیچ خط مستقیمی از خزانه فدرال رزرو به سفارش خرید بیت کوین در صرافی ها وجود ندارد اما ارتباطی در این بین وجود دارد. برای مثال، خرید هر نوع دارایی توسط فدرال رزرو می تواند اثرات موجی داشته باشد و قیمت سایر سرمایه گذاری ها را افزایش دهد. او در تماس تلفنی گفت: تمام قدرت خرید، تمام قدرت سرمایهگذاری که وجود دارد باید به جایی برود.
دوم اینکه، با پایینترین نرخها، سرمایهگذاران مجبور شدهاند بازار را برای یافتن فرصتهای با بازده بالاتر جستجو کنند و بسیاری با توجه به توانایی آن برای ارسال سودهای بزرگ به ارزهای دیجیتال روی آوردهاند. پس می توان اینطور گفت، سرمایهگذار اوراق قرضه ناخواسته را در نظر بگیرید که به بازده تک رقمی بالا حتی در روزهای بد عادت کرده بود. او مجبور خواهد شد برای چیزی «خطرناکتر» پول بگذارد، اما مهمتر از آن، به چیزی که او عادت دارد به دست بیاورد.
پس وقتی شرایط مالی سخت تر می شود چه اتفاقی می افتد؟ تاویل گفت: «حرکت اولیه برعکس آن چیزی است که وقتی پول را گذاشتند اتفاق افتاد، همه چیز به سمت دیگری پیش میرود تا زمانی که حل شود. به همین دلیل است که شما این واکنش فوری را در بازار نشان میدهید زیرا همه پیشبینی میکنند که پول چیزهای پرخطرتر را ترک خواهد کرد.»
آخرین باری که بانک مرکزی ایالات متحده نرخ بهره را افزایش داد در دسامبر 2018 بود که افزایش نهایی آن در یک سری رشد بود. در آن زمان، بیت کوین در حدود 3700 دلار معامله می شد و مفاهیمی مانند «مالی غیرمتمرکز» و «توکن های غیرقابل تعویض» سال ها تا ورود به زبان بومی فاصله داشت. مشخص شد که سال سختی برای ارز دیجیتال اصلی بود، به ویژه در اواخر، زمانی که بیت کوین در دو ماه گذشته بیش از 40 درصد از دست داد، دوره ای که همزمان با ریزش سهام در ایالات متحده نیز بود.
پیتر بوکوار، مدیر ارشد سرمایهگذاری در گروه مشاوره بلیکلی و سردبیر The Boock Report میگوید: این پویایی در حال حاضر دوباره در حال انجام است، با سقوط بیتکوین در آستانه دور جدید انقباضات فدرالرزرو هستیم.
با این حال، بیت کوین همچنان یک تغییر و تحول عالی است. اکنون بیش از یک دهه است که بسیاری از چیزها را برای بسیاری از مردم نشان داده است و روایات (اغلب متناقض) آن به تکامل خود ادامه خواهند داد. به هر حال، بارها و بارها به عنوان مرده نوشته شده است، به عنوان سم موش محکوم شده است و به عنوان یک حباب مورد انتقاد قرار گرفته است اما هر بار قوی تر برمی گردد.
مکس گوخمن، مدیر ارشد سرمایهگذاری در AlphaTrAI، که در حال کار بر روی کاربرد الگوریتم های هوش مصنوعی برای فضای دارایی های دیجیتال است، می گوید: با افزایش پذیرش نهادی، آینده بیت کوین نیز روشن تر می شود.
او گفت: نباید این نکته را نادیده بگیریم که در آینده موارد استفاده از بیت کوین ممکن است به جایی برسد که دوباره خود را اختراع کند و اهمیتی دوباره پیدا کند.
بیت کوین در خاورمیانه هنوز یک پناهگاه امن است
هرچند تعیین میزان تقاضا برای بیت کوین در بازارهای غیررسمی خاورمیانه کار سختی است، اما برخی معاملهگران از کشورهای مختلف در این منطقه، از جذابیت بیت کوین به عنوان یک دارایی ذخیره ارزش (و نه یک دارایی احتکارآمیز) خبر میدهند که جذابیت آن نسبت به هر زمان دیگری افزایش یافته است.
به نقل از کویندسک، رامی محمدعلی که یک استخراجکننده بیت کوین و معاملهگری از فلسطین است، میگوید که فشار فروش بیت کوین در بازارهای محلی از بین رفته و تقاضای خریداران به شدت افزایش یافته است.
به گفته این تریدر فلسطینی، وی تاکنون جمعا توانسته ۳۰ بیت کوین را به ۹۰ مشتری بفروشد که نسبت به میزان فروش او در سپتامبر سال گذشته که به سختی توانسته بود ۲۰ بیت کوین را به ۵۰ مشتری طی یک ماه بفروشد، افزایش چشمگیری داشته است.
رامی درباره دلیل جذابیت نگهداری سرمایه به صورت بیت کوین توسط مردم یادآور شد که این پدیده به خاطر دسترسی سریع و آنی به پول در هر زمانی است که نیاز داشته باشند.
گویا این داستان در کل منطقه خاورمیانه واقعیت دارد. یکی از تریدرهای ناشناس سوری که خانوادهاش در لبنان زندگی میکند، گفت که صاحبان کسبوکارهای کوچک لبنانی برای پرداخت فاکتورهای خرید خود در خارج از کشور با چالش مواجهند و به همین خاطر برخی از خانوادههای لبنانی که آشنایانی در خارج از کشور دارند و به مهارتهای کامپیوتری مسلط هستند، با خرید بیت کوین و نقد کردن آن در خارج از کشور از طریق دوستان و آشنایان خود، این کار را انجام میدهند.
در واقع به گزارش چند تریدر بیت کوین در منطقه، تعدادی معاملهگر آماتور که در حال یادگیری سریع معاملهگری هستند، این روزها و با سقوط جهانی بازارهای مالی، چشم به خرید بیت کوین دوختهاند.
در ایران و تهران نیز به گفته یکی از بیت کوینرهای ناشناس، مردم بیشتر علاقه دارند داراییهای خود را به صورت طلا، دلار، ملک و بخشی هم بیت کوین نگهداری کنند. به دلیل شیوع ویروس کرونا در ایران، وضعیت بد اقتصادی کشور نیز شتاب گرفته است. شیوع ویروسی به معنی دورهمیهای کمتر بیت کوینرها و همچنین صدای آرام گرفتهی تریدرها در میان اعتماد از دست رفته مردم به موسسات و نهادهای مختلف است.
به نقل از این بیت کوینر ناشناس، بیت کوین یک محصول انقلابی است اما خود آن نیازمند چند تحول اساسی است. طبق گفته او، در گذشته مردم فکر میکردند که بیت کوین نوع جدیدی از کلاهبرداری است اما حالا بیت کوین بیش از هر زمان دیگری مورد اعتماد قرار گرفته است.
طبق آمارهای سایت گیتترید، در حال حاضر بیش از ۳۰ شرکت ایرانی برای معاملات فرا مرزی خود به جای ارز فیات از بیت کوین استفاده میکنند. اما سخنگوی این شرکت آماری از گفتن نام این شرکتها پرهیز کرد چرا که بزرگترین مانع پذیرش بیت کوین در خاورمیانه به نظر میرسد که تحریمهای بینالمللی باشد که تنها محدود به ایران نیست.
تریدر یمنی بیت کوین، محمد الصبحی، نیز با اشاره به اینکه بازار بیت کوین یمن در مقایسه با سایر کشورهای منطقه بسیار کوچکتر است، گفت که هر ماه شاید تنها ۵ نفر پیدا شوند که قصد خرید بیت کوین داشته باشند. سانسور شبکههای ارتباطی یکی از دلایل عمده عدم رشد بازار بیت کوین در این منطقه به شمار میآید، اما با این حال علاقه زیادی به علوم کامپیوتر در قشر تحصیلکرده وجود دارد.
الصبحی میگوید که اگر ظرفیتهای موجود در کشورهای توسعهیافته را در اختیار داشت، پیشرفت زیادی در این عرصه میکرد. این تریدر یمنی با اشاره به مشقتهای فروش بیت کوین در کشور جنگزدهاش میگوید که بسیار از شرکتهای حاضر در عرصه معاملات جهانی، یمن را از لیست خود حذف کردهاند.
او امیدوار است که یمن هم بتواند روزی به بازارهای جهانی کریپتو و فرصتهای تریدینگ دسترسی یابد. اما به گفته خودش، جنگ بزرگترین مانع برای پذیرش بیت کوین در کشور اوست که سبب ایجاد تحریمها شده است. برای نمونه او به عدم امکان دانلود کیف پولها از طریق گوگل پلی در این کشور اشاره میکند. داستان تحریمهایی که شهروندان و افراد مشتاق به یادگیری درباره ارزهای دیجیتال را از سیستم کنار زده است.
تاثیر تحریمها
یمن نمونه کوچکی از چالشهای جهانی است که مردم در تقابل با شبکههای پولی غیرمتمرکز با آنها مواجه میشوند.
گفتنی است که نبرد میان حوثیهای یمن و بانک مرکزی تحت حمایت عربستان سعودی در این کشور یک جنگ ارزی را پدید آورده است. یک فعال یمنی نیز عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور یمن را یکی از مهرههای دستنشاندهی سعودیها میداند. به همین منظور نیز تحریمها بر روی شهروندانی که میان بانکهای شکستخورده و طرفهای درگیر به دام افتادهاند، تاثیرگذار بوده است.
بر افروختن آتش جنگ در منطقه و به وجود آمدن بحرانهای بشر دوستانه، موجب شده تا ایده پول دیجیتال برای برخی یمنیها در مناطق شهری جذاب به نظر برسد.
حسن الحیفی، بانکدار سابق در صنعا میگوید که بیشترین جمعیت یمن در مناطقی است که تحت کنترل حوثیهاست که در فعالیتهای اقتصادی کشور نیز وارد شدهاند. به گفته او، ارز دیجیتال یا پول الکترونیک میتواند به یمنیها در شرایط سخت تحریم کمک کند و صنعا نیز پذیرای یک ساختار ارزی خودمختار است.
بن فریمن، معاملهگر سابق نفت گلدمن ساکس و مدیر سریو کامودیتیز میگوید که ارزشمند بودن ارزهای دیجیتال در منطقه خاورمیانه به خاطر غیرمتمرکز بودن و مقاومت آن در برابر سانسور است. به نظر او نوسانات فعلی بیت کوین تاثیری بر روی ارزشگذاری آن به وجود نیاورده، به خصوص که جنگ یمن میتواند تهدیدی برای تولید نفت عربستان سعودی هم باشد.
فریمن میگوید که فروشهای شدید اخیر در بازارهای مالی، بیشتر در داراییهایی اتفاق افتاده که فروش آنها موجب فراهم آوردن وجه ضمانت برای موقعیتهای از دست رفته بوده است. به گفته او، اگر موسسات ورشکست شوند، و بیت کوین از هر موسسه و دولتی مستقل باشد، در این صورت باید شاهد هجوم افراد بیشتری برای خرید بیت کوین به عنوان یک دارایی باشیم.
موانعی که از پذیرش بیت کوین در خاورمیانه جلوگیری به عمل میآورد، از کمبود تقاضا یا نبود فرصتها ناشی نمیشود؛ بلکه اثر جانبی شرایط سیاسی موجود است. بیت کوینرهای یمنی و ایرانی باید هم خطرات داخلی و هم خطرات بینالمللی فعالیتهای خود را در نظر داشته باشند.
حتی کشورهایی نظیر لبنان و فلسطین که تحت تحریم نیستند نیز از نگاه شرکتهای فینتک دور ماندهاند. به همین دلیل نیز اطلاعات جامع و شفاف محدودی خارج از صرافیهای قانونگذاری شده ارز دیجیتال یافت میشود.
این امر موجب شده تا برآوردهای مختلفی از بازارهای محلی کریپتو به وجود آید. با این حال حتی سقوط اخیر بازار هم به نظر نمیرسد از تقاضا در بازارهای محلی و معاملات خارج از صرافیها کاسته باشد. سرمایهگذاران نهادی و بازیگران بزرگ بازار که عطای بیت کوین را به لقایش میبخشند، احتمالا از تقاضای شدیدی که در خاورمیانه برای خرید بیت کوین وجود دارد باخبر نیستند. چرا که قیمتهای پایینتر فرصتی را برای خریداران در بازارهای نوظهور منطقه به وجود میآورد.
به نقل از بیت کوینر ناشناس ایرانی، تراکنشهای بیت کوین در کشور در سال ۲۰۲۰ در مقایسه با سال گذشته افزایش داشته اما این مقدار چندان قابل توجه نبوده است.
دیدگاه شما