در اصل بازاریابی حق رای دادن دیجیتال در مورد ایجاد اعتماد بین یک برند و بهترین مشتری آن است.
۷ گام استراتژی فروش که باید بدانید
استراتژی فروش برنامه ایست که یک سازمان با هدف کسب درآمد و افزایش فروش برنامه ریزی می کند و در آن فروش محصولات و خدمات به صورت گام به گام مشخص شده است. شرایطی را در نظر بگیرید که فروش شرکت شما به هم ریخته و سیر نزولی پیدا کرده است. در این حالت نیاز به وجود برنامه ای که نقاط مشکل ساز را شناسایی و مسیری برای رسیدن به نتیجه مطلوب ترسیم کند، لازم است.
استراتژی فروش در واقع یک تفکر است که به افزایش فروش منجر می شود. در این مقاله 7 گام کاربردی در استراتژی فروش را معرفی کرده ایم. با استفاده از این برنامه می توانید محصولات یا خدمات خود را به طور مستمر به فروش برسانید. برای دستیابی به اهداف بهتر، این برنامه همیشه در حال بازبینی شدن و ارتقاء است. استراتژی موفق فروش، از روشهای معنادار اهمیت استراتژی فروش و مرتبط برای تمرکز روی مشتریان هدف و ارتباط با آنها، استفاده می کند. در این مقاله می توانید 5 استراتژی فروش موفق در شرایط بحرانی را مطالعه کنید.
استراتژی فروش چیست؟
استراتژی فروش یک برنامه مستند برای موقعیت یابی و فروش محصول یا خدمات شما به خریداران واجد شرایط است. به گونه ای که این استراتژی فروش شما را از رقبا متمایز می کند. هدف از استراتژی های فروش ارائه اهداف و راهنمایی های روشن برای فروش در سازمان شما است.
با اجرایی کردن یک استراتژی فروش موفق می توان به نتایج زیر رسید:
- اولویت های مشخصی که برای همه قابل درک است.
- نتایج واضحی که برای همه قابل اندازه گیری ست.
- دستورالعمل های واضح که هر کس می تواند انجام دهد.
- اهداف صریح که هر کس می تواند در جهت رسیدن به آنها تلاش کند.
بدون وجود استراتژی فروش، در مدتی کوتاه همه چیز به ریخته و عملکرد شرکتتان سیر نزولی خواهد داشت. تیم ها و مدیران فروش بر اساس آنچه که در لحظه بهتر است، تصمیم گیری می کنند. نه به این دلیل که آنها خودخواه و یا کوته بین هستند، به این دلیل که تصویر کلی و بزرگ کسب و کار و بازار را ندارند.
7 گام در پیاده سازی استراتژی فروش موفق
داشتن یک استراتژی فروش مناسب برای رشد و بقای هر کسب و کاری حیاتی است. اغلب مدیران فروش بیش از اندازه روی محصول و شیوه های مختلف بازاریابی تمرکز می کنند و به اندازه کافی به استراتژی فروش توجه نمی کنند. در این راستا ما 7 گامی که برای نوشتن یک استراتژی فروش موفق باید اجرایی شود را بر شمرده ایم.
- بدانید کجا بوده اید و هستید
- پروفایل مشتری ایده آل
- استراتژی مشخص بازار
- اهداف روشن سود-محور
- وظایف و جایگاه های مشخص
- برنامه عملیاتی
اغلب استراتژی های فروش با مدیری شروع می شود که رقم رشد مورد تقاضای سرمایه گذاران، توسعه محصول جدید، ظرفیت عملیاتی یا عوامل دیگری را مبنا قرار می دهدکه هیچ ارتباطی با فروش ندارد. انتظار رشد میان بخش ها و نیروها به شیوه ای برابر، دلخواه و یا بر پایه باورهایی غالبا غلط تقسیم می شود. متأسفانه، این استراتژی های ضعیف اغلب منجر به تخریب روحیه، افزایش خستگی و افت نتایج نهایی کسب و کار می شود.
دستورها و تقاضاهایی که از بالا می آیند، باید با استراتژی هایی کارآمد ترکیب شوند تا رشد مد نظر حاصل شود.
بدانید کجا بوده اید و هستید
قبل از اینکه بتوانید آینده فروش را برنامه ریزی کنید، ابتدا به گذشته نگاه کنید. کسب و کارتان را با استفاده از اطلاعات سال قبل که در پایگاه داده یا CRM ذخیره کرده اید ارزیابی کنید و سوالاتی بپرسید مانند:
- سال گذشته چه کار کردید؟ به رقم های فروش خود مراجعه کنید و به شاخص های کلیدی نظیر:
- تیم شما چقدر فروخته؟
- چه کسانی فروش را انجام دادند؟
- به چه کسی فروش داشته اند؟
- چقدر به خرید مجدد منجر خواهند شد؟
- کدام مشتریان کمترین و بیشترین سود را داشته اند؟ زمان پشتیبانی را در این محاسبات فراموش نکنید! و دلایل شکست فروش را حتما بررسی کنید.
- کدام مشتریان کوتاه ترین چرخه فروش را داشتند؟
- کدام مشتریان بیشترین سود را داشتند؟
- چه چیزی تغییر کرده است؟
- برای رسیدن به اهداف درآمدی خود، در چه جایگاهی قرار دارید؟
- کجا باید به دنبال رشد خود باشید؟
- برای حمایت از رشد موردنظر شما چه چیزی در سازمان وجود دارد؟
- تیم شما برای دستیابی به افزایش مورد نظر به چه چیزهای دیگری نیاز دارد؟
هنگامی که بدانید کجا بوده اید، می توانید مشخص کنید به کجا باید بروید.
ایجاد پروفایل های واضح مشتری ایده آل
پروفایل مشتری ایده آل یا پرسونای مخاطب، در بازاریابی و فروش شما اهمیت بسیاری دارد. در اکثر شرکت ها، ۸۰ درصد درآمد حاصل از ۲۰ درصد از مشتریان است. با بررسی سال گذشته خود، می توانید دریابید که کدام مشتریان بیشترین پول را خرج می کنند، بیش از یک محصول خریداری می کنند، ساده تر از همه می توان با آنها کار کرد و کوتاه ترین دوره فروش را دارند.
لیستی از معیارهای مشتریان برتر خود ایجاد کنید. این لیست به معیارهای مشتری ایده آل شما تبدیل خواهد شد. برای ایجاد یک پروفایل کامل برای نیروهای خود، اطلاعات جمعیتی و روانشناسی تیپ شخصیتی مشتری ایده آل خود را نیز در نظر بگیرید.
یک پروفایل مشتری ایده آل، دستورالعمل هایی برای نیروهای فروش شما فراهم می کند که به آنها کمک می کند زمان خود را به طور موثر بر روی سرنخ هایی که احتمال تبدیل سریع دارند، سرمایه گذاری کنند.
انجام تحلیل SWOT
موقعیت شرکت شما برای رشد، پیدا کردن مشتری های جدید، و کسب مشتریان ایده آل چگونه است؟ تیم های بازاریابی، فروش و توسعه محصول خود را برای انجام تحلیل SWOT گرد هم آورید.
SWOT یک تحلیل ذهنی یا بر حسب حدس و گمان نیست، بلکه باید تا حد امکان در واقعیت ریشه داشته باشد. مسئولیت شما این است که بفهمید چگونه از نقاط قوت خود برای بهینه سازی فرصت ها استفاده کنید. نقاط ضعف و تهدیدها، موانع داخلی و خارجی را که مانع دستیابی شما به این اهداف خواهد شد در نظر بگیرید.
از خود و تیم خود بپرسید چه کاری باید انجام شود تا این تهدیدها و ضعف ها به حداقل برسد. به دنبال دلایل این باشید که
- چرا بیشتر به مشتریان موجود فروش نداشته اید؟
- چرا نیروهای شما برای نهایی کردن فروش مشکل دارند؟
- کدام محصولات فروش خوبی دارند و چرا؟
برای برنامه ریزی استراتژی خود به تمام این اطلاعات نیاز دارید.
طراحی استراتژی بازار مشخص
پس از گام های پیشین، زمان ایجاد استراتژی بازار فرا رسیده است. به سوالات زیر با توجه به نتیجه ی گام های پیش پاسخ دهید:
- چقدر می توان مشتری های موجود را رشد داد؟
- چگونه می توان مشتری های فعلی را به معرفی مشتری های جدید ترغیب کرد؟
- چقدر می توانید درآمد خود را در داخل محدوده فعلی با استفاده از محصولات موجود افزایش دهید؟
- چقدر می توانید درآمد خود را در داخل محدوده فعلی با محصولات جدید افزایش دهید؟
- چقدر می توانید درآمد خود را در خارج از محدوده فعلی با محصولات موجود افزایش دهید؟
- چه مقدار می توانید درآمد خود را خارج از محدوده فعلی با محصولات جدید افزایش دهید؟
اهداف سود-محور مشخص و واضح
هنگامی که اهداف سود خود را با استراتژی بازاری که طبق ارزیابی وضعیت گذشته و حال خود توسعه داده اید ترکیب می کنید، می توانید اهداف واقع گرایانه ای برای سود خود در محدوده ها و برای افراد تعیین کنید.
باید مشخص کنید که تیم فروش شما برای رسیدن به این اهداف، به چه کمک ها و حمایت هایی نیاز دارد. تیم های بازاریابی، فروش و پشتیبانی خود را در یک جلسه گرد هم آورید تا برنامه ای کارآمد توسعه دهید. اگر بدون زیرساخت و توضیحات مناسب اهداف فروش جدیدی به نیروهای فروش خود بدهید، تنها باعث ناامیدی و شکست فروش خواهید شد.
جایگاه ها و موقعیت یابی دقیق و روشن
استراتژی بازاری که ایجاد کردید، تعیین می کند که موقعیت شرکت و محصولاتتان باید چگونه باشد تا بتوانید رشد کنید. به خاطر داشته باشید که شما بخش های مختلف بازار را دارید که هر یک به یک برنامه موقعیت یابی واضح نیاز دارند.
- مشتری های بزرگ
- فرصت های موجود در مشتری های موجود با خطوط متفاوت محصول
- فرصت های موجود در محدوده ها و بازار های موجود
- شرکت هایی که مشخصات مشتری ایده آل شما را دارند
- چگونه آنها را شناسایی کنید؟
- چگونه آنها را از محصول خود آگاه سازید؟
- چگونه فروش و بازاریابی با هم کار کنند تا بتوانند سرنخ یابی و فروش انجام دهند؟
- بازارهای جدید، محصولات جدید.
کافی نیست که از نیروهای فروش خود بخواهید شما را موقعیت یابی کنند. تیم های فروش، بازاریابی، پشتیبانی و طراحی محصولات باید با یکدیگر همکاری کنند تا پرسوناهای خریدار یا شرایط موقعیت یابی و مقاصد ارزش گذاری را که نیازهای مختلف را برآورده می سازند، ایجاد کنند.
برنامه عملیاتی واضح و مشخص
اکنون که می دانید چه میزان درآمد نیاز دارید و از کجا باید آن را به دست آورید، هر نیروی فروش باید یک قیف فروش ایجاد کند که نشان دهد چگونه آنها قصد تولید این درآمد را دارند. احتمالا اگر در کنار تیم بازاریابی کار کنند و از سرنخ های موجود که اهداف خاصی را پشتیبانی می کنند استفاده کنند، موفق تر باشند.
نیروهای شما باید بتوانند سوالات زیر را پاسخ داده و با توجه به آنها قیف را بسازند:
- چه مقدار از هر نوع درآمد لازم دارم؟
- چه تعداد فروش برای کسب این درآمد لازم است؟
- چه تعداد تماس برای کسب این درآمد لازم است؟
- چه مقدار زمان برای کسب این درآمد لازم است؟
- اگر با مشتری های فعلی تماس بگیرم، چه تعداد تماس باید برای فروش محصولات جدید به ۱۰ مشتری لازم دارم؟
- با چه تعداد مشتری ایده آل جدید برای انجام فروش باید تماس بگیرم؟
در این بخش می توانید از توضیحات این مقاله برای نوشتن یک برنامه فروش کاربردی استفاده کنید
تمرکز اصلی نیروهای شما باید بر گام های بعدی باشد، نه صرفا تاریخ های فروش. پس از طی این مراحل، استراتژی فروش شما باید روشنگر راه نیروهای شما باشد و اولویت ها را برای آنان مشخص کند. تمام اعداد و ارفامی که در این گام ها نیاز است، و البته تعریف و نظارت بر قیف فروش، همگی از طریق CRM انجام می گیرد. برای مشاهده دموی crm پارس ویتایگر کلیک کنید.
سخن پایانی
برای رسیدن به فروش مستمر و دوری از مشکلاتی که با نوسانات بازار برای برخی کسب وکارها رخ می دهد نیاز است هر کسب وکاری یک استراتژی فروش مدون داشته باشد و بر اساس آن حرکت کند. برنامه ای که به هریک از نیروهای فروش می گوید روزانه و حتی ماهانه و سالانه باید چه کارهایی را انجام دهند و هدفشان رسیدن به چه نقطه ای است. براین اساس 7 گام کاملا عملی که هر کسب وکاری برای نوشتن یک استراتژی لازم دارد را در این مقاله می توانید مشاهده کنید .
سوالات متداول:
استراتژی فروش چیست؟
استراتژی فروش یک برنامه مستند برای موقعیت یابی و فروش محصول یا خدمات شما به خریداران واجد شرایط است. به گونه ای که این استراتژی فروش شما را از رقبا متمایز می کند. هدف از استراتژی های فروش ارائه اهداف و راهنمایی های روشن برای فروش در سازمان شما است.
گام های استراتژی فروش موفق شامل چیست؟
یک استراتژی فروش موفق شامل گام هایی است که با تعیین جایگاه فعلی ،شناخت مشتری، تحلیل نقاط قوت و نقاط ضعف یک برنامه ریزی دقیق برای آینده دارد. با استراتژی فروش می توان در هر شرایطی مشتری ها را وفادار نگه داشت و حتی مشتریان جدیدی را جلب کنید و به این طریق میزان فروش را افزایش داد.
نتایج بکارگیری استراتژی فروش چیست؟
با بکارگیری یک استراتژی فروش موفق اولویت ها برای همه افراد قابل درک است، دستورالعمل های واضحی وجود خواهد داشت که هر کس می تواند انجام دهد. اهداف به صورت صریح برای هرکس مشخص است و افراد در جهت رسیدن با اهداف تلاش می کنند و در نهایت نتایج واضحی حاصل می شود که برای همه قابل اندازه گیری است.
محتوای خوب چیست و چرا برای بازاریابی شما اهمیت دارد؟
بیش از هر زمان دیگری، محتوای خوب و با کیفیت برای استراتژی بازاریابی شما اهمیت دارد. نظرات بیان شده توسط مشارکت کنندگان کارآفرین مربوط به خود آنهاست. بازاریابی دارای بخش های دینامیک بسیاری است، از جمله سئو، جستجوی پولی، رسانه های اجتماعی و موارد دیگر. اما یکی از مهم ترین، جنبه های یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به خوبی توسعه یافته، محتوا است ( مطالبی که می نویسید و به اشتراک می گذارید تا داستان برند یا کسب و کار خود را بگویید و بفروشید.)
محتوای خوب نه تنها آموزنده است، بلکه جذاب است. خواننده را تحریک می کند که بخواهد بیشتر بداند و اگر به درستی بهینه شود، می تواند به شما بگوید خواننده کیست و چگونه شما را پیدا کرده است. محتوای با کیفیت بالا باعث تغییر بازی بازاریابی میشود و بازاریابهای دیجیتال با تجربه حق امتیاز را به آن اختصاص میدهند و مشتریان آگاه ارزش آن را درک میکنند. به طور خلاصه، اگر به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خود به آن متکی نیستید، از درآمد خوب دور می شوید.
در اصل بازاریابی حق رای دادن دیجیتال در مورد ایجاد اعتماد بین یک برند و بهترین مشتری آن است.
حال، تصور کنید سعی می کنید بدون استفاده از کلمات این کار را انجام دهید. آسان نخواهد بود. محتوای متفکرانه، ثابت و قابل اعتماد ( صفحات وب، صفحات ستون، وبلاگ ها و کتاب های الکترونیکی، فقط چند نمونه )کلمات و ابزاری برای ارتباط با مردم هستند.
محتوای معنادار داستان سرایی است. این زبانی است که برای انسانی کردن برند یا تجارت خود و به اشتراک گذاشتن تاریخچه و هدف آن استفاده می کنید. محتوای خوب به مصرفکنندگان یادآوری میکند که افرادی پشت نام برند هستند، افرادی که دقیقاً آنها را دوست دارند، و اجازه میدهد تا ارتباط بهتری بین مشتریان شما و آنچه ارائه میدهید وجود داشته باشد.
ارزش محتوای خوب چیست؟
امروزه مصرف کنندگان در مورد نحوه دریافت اطلاعات نام تجاری یا محصول بسیار حساس تر هستند و ترجیح می دهند کنترل بیشتری بر فرآیند اعمال کنند. تلاشهای بازاریابی برونگرای قدیمی مانند تبلیغات چاپی، تلویزیونی و کمپینهای پست مستقیم به مخاطبانی که قبلاً میرفتند نمیرسند، و بازاریابان ماهر محتوای دیجیتال ورودی این را میدانند.
آنها می دانند چگونه از کلمات برای جذب خوانندگان استفاده کنند، داستان یک نام تجاری را تعریف کنند، وجوه تمایز آن را برجسته کنند و خوانندگان را با اطلاعات مفیدی که آنها را وادار به کسب اطلاعات بیشتر می کند، خوشحال می کنند.
تکیه بر محتوای خوب تولید شده فقط یک راه هوشمند برای ایجاد ارتباط و مشاهده رشد برند نیست. محتوای خوب بسیار مقرون به صرفه است. هزینه بازاریابی محتوا 62 درصد کمتر از تلاش های بازاریابی سنتی است و تقریباً سه برابر بیشتر سرنخ ایجاد می کند.
60 درصد از مصرف کنندگان پس از مطالعه در مورد محصول، علاقه مند به جستجوی یک محصول هستند.
70 درصد از مردم در عوض از طریق محتوا درباره یک نام تجاری یاد میکنند تا تبلیغات.
78 درصد از مردم احساس اهمیت استراتژی فروش می کنند پس از خواندن محتوای سفارشی، رابطه ای بین خود و برند ایجاد کرده اند.
90٪ از مصرف کنندگان محتوای سفارشی را راهی مفید برای یادگیری بیشتر می دانند.
به طور خلاصه، محتوای غنی و قوی به دلار بازاریابی شما اجازه می دهد تا بسیار فراتر رفته و بازدهی را ارائه دهد که تعداد کمی از تلاش های بازاریابی دیگر می توانند تکرار کنند.
محتوای خوب چیست؟
محتوای خوب صرفاً به واژه سازی نیست، اگرچه این قطعاً بخشی از آن است. نوشتن واضح و فشرده که خوانندگان را رها نمی کند، خواندن آن لذت بخش است، و محتوای برند خوب توسط متخصصانی نوشته می شود که درک کاملی از دستور زبان و علائم نگارشی دارند، اما در برند شما و صدای آن مهارت دارند.
آنها نویسندگانی هستند که مشتاق بیان داستان شما هستند و همیشه به دنبال فرصت های جدیدی برای انجام این کار به روش هایی هستند که با خوانندگان طنین انداز شود. آنها می دانند آنچه می نویسند بسط برند شماست، به این معنی که می دانند شما و مخاطبانتان چه کسی هستید. نوشته آنها به نکات منفی، ارائه راه حل ها و شناسایی فرصت ها می پردازد.
نویسندگان محتوای خوب همچنین درک کاملی از نقشی که نوشتههایشان در ایجاد کسبوکار برای شما و برندتان ایفا میکند و اینکه چگونه به حرکت خواننده در قیف فروش کمک میکند، خواهند داشت.
این بدان معناست که از منظر سئو، محتوای باکیفیت باید شامل فراخوانها، پیوندهایی به منابع قابل اعتماد و کلمات کلیدی باشد که به محتوای شما کمک میکند اغلب و جلوتر از رقبا دیده شود. این درخواست از بازاریابی محتوای خوب بسیار است، بنابراین معمولاً عاقلانه است که آن را به حرفه ای ها بسپارید، به خصوص وقتی تمام محتوایی را که به طور مداوم به خوبی اجرا می شود در نظر بگیرید.
محتوای خوب چه تفاوتی دارد؟
چه یک برند نوظهور باشید یا یک برند معتبر، یک امتیاز دهنده یا یک حق امتیاز، محتوای اصلی معتبر یک راه حل بازاریابی است که می تواند به شما کمک کند به مشتریان بیشتری برسید.
سرنخ های واجد شرایط تر که می توانند به فروش تبدیل شوند. محتوای بهینهسازی شده برای موتورهای جستجو میتواند به نمایان شدن برند یا کسبوکار شما کمک کند و استراتژیهای محتوایی که به خوبی برنامهریزی شدهاند، مانند مدل ستون(خوشه)، میتوانند به شما کمک کنند تا در جستجوهای آنلاین رتبه بالاتری کسب کنید.
در تصویر بزرگتر، محتوای با کیفیت میتواند آگاهی از برند را ایجاد کند و شما را به عنوان یک مرجع در صنعت خود قرار دهد. هرچه محتوای خوب بیشتری تولید و به اشتراک بگذارید، مخاطبان بیشتری برای پاسخ به سوالات و ارائه ایده ها یا فرصت ها به آن تکیه می کنند. نام تجاری شما بیشتر از آنچه می فروشد خواهد شد. به یک منبع قابل اعتماد تبدیل خواهد شد.
بازاریابی محتوا ابزاری انعطاف پذیر و پاسخگو است که در دستان یک تیم بازاریابی ماهر، می تواند برند شما را ارتقا دهد و آن را در مقابل بهترین مشتریان شما نگه دارد. علاوه بر این، میتواند دادههای گرانبهایی را ارائه دهد که تیم شما میتواند از آنها برای اصلاح تمام تلاشهای بازاریابی شما استفاده کند تا آنها به طور هماهنگ کار کنند. شاید مهمتر از همه، محتوای برند خوب میتواند بهترین مشتریان شما را خوشحال کند که شما را پیدا کردهاند ( که میتواند راه طولانی را در جهت تثبیت طول عمر و ارزش برند شما داشته باشد).
چند روش استفاده نشده برای ارائه ایده های محتوای جدید اساساً شامل این ایده ها است:
تگ های تصویر گوگل
گوگل برچسب های مناسب برای جستجوی تصویر شما را به شما ارائه می دهد. همچنین می توانید با استفاده از این تگ ها محتوای خود را بهبود ببخشید. بنابراین، شما در یک الگوی معمولی گیر نخواهید کرد و می توانید محتوایی ایجاد کنید که برای کاربران جذاب باشد.- کتابخانه تبلیغات فیسبوک
کتابخانه تبلیغات فیس بوک
گزینه ای است که می توانید از محتوای با کیفیت و حرفه ای الهام بگیرید. این واقعیت که به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است، این روش را کاملا منحصر به فرد می کند.
کتابخانه تبلیغات فیس بوک، همانطور که از نام آن پیداست، موجودی بزرگی از تبلیغات را به کاربران ارائه می دهد. اگر می خواهید بدانید که شرکت های معروف دنیا چگونه تبلیغات می کنند، باید حتما این گزینه را در نظر بگیرید. بنابراین می توانید نکات معتبری را در مورد تبلیغات مشاهده کنید و آنها را با محتوای خود تطبیق دهید.
به لطف این گزینه، می توانید متوجه شوید که شرکت ها با پرداخت خاصی به فیس بوک به چه مواردی توجه می کنند. با جستجوی برند و محتوای مورد نظر خود می توانید کلمات کلیدی را مشاهده کنید که جلب توجه می کنند.
ابزار تحقیق کلمات کلیدی Reddit
مفیدترین چیز در مورد ابزار کلمه کلیدی Reddit این است که اطلاعات به روز را ارائه می دهد. شما می توانید هر کلمه کلیدی را در این برنامه جستجو کنید. سپس اپلیکیشن کلمات جدید و به روز شده مرتبط با کلمه ای که جستجو کرده اید را پیشنهاد می کند.
بسیار مفید خواهد بود که بدانید مردم در رابطه با کلمه کلیدی مورد تحقیق شما در مورد چه چیزی صحبت می کنند. بنابراین می توانید محتوایی تولید کنید که برای مخاطب عام جذاب باشد. انتخاب کلمات پرکاربرد به شما کمک می کند تا به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنید.
اگر بک لینک ها بخش مهمی از محتوای شما هستند، این گزینه برای شما مفید خواهد بود. بسیار مهم است که بدانید کاربران اینترنتی به چه سایت ها و صفحاتی بیشتر بک لینک می دهند. با استفاده از گزارش های اتصال می توانید به این داده ها دسترسی داشته باشید.
اگر بتوانید لینک ها را به درستی تجزیه و تحلیل کنید، این به وب سایت شما کمک می کند.
تهیه محتوا در مورد یکی از مرسوم ترین موضوعات ممکن است شما را در آن زمینه پیشگام کند. اگر به اندازه کافی سریع عمل کنید، می توانید اولین نفری باشید که در یک موضوع پرطرفدار محتوا ایجاد می کند.
نظرات وبلاگ را اسکن کنید
زیر نظر گرفتن نظرات وبلاگ به معنای زیر نظر گرفتن آخرین علایق کاربران اینترنتی است. راه به حداکثر رساندن این گزینه این است که نظرات کاربران خود را دنبال کنید. بنابراین، شما دست اول یاد خواهید گرفت که آنها چه چیزی را دوست دارند یا دوست ندارند یا چه چیزی را می خواهند.
روش دیگر این است که نظرات سایت های رقیب را که در آنها روی موضوعات مشابه کار می کنید بررسی کنید. نظرات کاربران در اینجا چیزی است که شما را در مسیر درست راهنمایی می کند. به هر حال، شما در همان زمینه با سایت های رقیب کار می کنید.
کاربران برای شما مشابه یا حتی یکسان خواهند بود.
کانال های یوتیوب رقبا
یک روش بسیار مفید، به خصوص برای کسانی که محتوای یوتیوب را تهیه می کنند، تمرکز بر روی رقبا است. به یک کانال یوتیوب بروید که در آن محتوا در همان زمینه تولید می کنید و آن را با جزئیات بررسی کنید. کدام ویدیو بیشتر تماشا شده است؟ کدام محتوای ویدیویی اخیراً بیشترین تقاضا را داشته است؟ چه چیزی بیشتر در نظرات ذکر شده است؟
پیگیری و دانستن همه اینها از نزدیک برای شما مفید خواهد بود. علاوه بر این، این گزینه تنها برای کسانی که محتوای YouTube را تهیه می کنند معتبر نیست. اگر با پادکست ها یا پست های وبلاگ کار می کنید، یوتیوب نیز مفید خواهد بود.
راه اندازی مجدد محتوا
گاهی اوقات ممکن است ندانید با محتوا چه کار کنید یا در یافتن موضوعات جدید مشکل داشته باشید. شاید شما نیاز به راه حل های فوری داشته باشید. در این مورد، منطقی ترین حرکت ممکن است به روز رسانی محتوای قدیمی باشد.
اگرچه در محتوای ویدیویی روشی پرخطر است، اما برای وبلاگ ها بسیار مفید است. زیرا مشخص است که محتوای به روز شده ترافیک بیشتری را جذب می کند.
یک ابزار رایگان به نام Animalz Revive می تواند به شما کمک کند تا بفهمید چه محتوایی را باید به روز کنید. با استفاده از این ابزار می توانید ترافیک صفحه گذشته خود را از نزدیک زیر نظر داشته باشید. این کار پیدا کردن محتوای مورد نیاز برای به روز رسانی را آسان تر می کند.
دستورالعمل سالانه ایجاد کنید
به خصوص کسانی که محتوای مرتبط با کلمات کلیدی پرکاربرد را تولید می کنند، قبلاً با چهره رقابتی اینترنت روبرو شده اند. کلمه کلیدی مورد استفاده بسیاری از افراد همیشه با خطرات خاصی همراه است. به همین دلیل برای رسیدن به اصالت باید روش های جدیدی را امتحان کنید.
یکی از این روش ها ایجاد دستورالعمل ها یا برنامه های سالانه است. ما در مورد شناسایی جستجوهای مرتبط با کلمه کلیدی پرکاربرد شما صحبت می کنیم. جستجوهای صعودی مرتبط با کلمه کلیدی خود را شناسایی کنید. بنابراین، هنگام ایجاد برنامه سالانه خود، یک راهنما، یک نقشه راه خواهید داشت.
فایل اسکرول محتوا
نیازی نیست فقط موضوعات از صنعت خود اهمیت استراتژی فروش را در فایل بسته بندی محتوا قرار دهید. این به نفع شما خواهد بود که خود را محدود نکنید. شما اغلب نمی توانید پیش بینی کنید که یک ایده الهام بخش از کجا و چگونه می آید.
دیدن ایده هایی که در کنار هم به نظرتان روشن و خلاقانه است، شما را قادر می سازد تا موضوعات را دسته بندی کنید. شما حتی می توانید یک آمار ذهنی از علاقه کاربران اینترنت به چه زمانی داشته باشید.
جستجوهای مرتبط گوگل
گزینه جستجوهای مرتبط گوگل همیشه الهام بخش خواهد بود. برای استفاده از این روش کافی است موضوع مورد نظر خود را با عنوانی وسیع در گوگل جستجو کنید. سپس می توانید جستجوهای مرتبط را در پایین برگه جستجو مشاهده کنید. اینها معمولاً شامل کلمات کلیدی طولانی مرتبط با موضوع گسترده شما هستند.
یافتن عنوان جذاب در جستجوهای مرتبط نیز می تواند خطر رقابت را کاهش دهد. در نتیجه، شما در مورد موضوعی که به آن علاقه دارید مشخص خواهید شد. از محدود کردن موضوع نترسید. به هر حال، گوگل واقعاً کاربران را در جستجوهای مرتبط فهرست می کند.
کلمات کلیدی کم رقابتی را پیدا کنید
اکنون می دانید که استفاده از کلمات کلیدی که همه از آنها استفاده می کنند، خطر خاصی را به همراه دارد. استفاده از کلمات کلیدی ارجاع شده در محتوای زیاد نیز می تواند شما را نامرئی کند. پس روشی را کشف کنید که ریسک و خلاقیت کمتری دارد!
کلمات کلیدی رقابتی فوق العاده کم به معنای کلمات کلیدی هستند که اغلب استفاده نمی شوند. استفاده از آنها به محتوای شما اعتبار خاصی اهمیت استراتژی فروش می دهد. اما باید مشخص کنید که این کلمات کلیدی کم رقابت چیست.
ابزارهایی وجود دارد که می توانید برای این کار استفاده کنید. با استفاده از ابزاری که مناسب شماست، کلمه کلیدی مورد نظر خود را جستجو کنید. سپس جستجو را برای دیدن کلمات کلیدی کم رقابت فیلتر کنید. بنابراین می توانید کلمات کلیدی مفید و کم استفاده را کشف کنید.
ابزار سوالات کلیدی
دانستن سوالات فعلی مرتبط با کلمه کلیدی شما قطعا مفید است. شما می توانید کلمات کلیدی جدید را کشف کنید و از نزدیک علایق کاربران اینترنت را دنبال کنید.
عناوین و توضیحات پادکست
آیا تا به حال به استفاده از پادکست برای تولید محتوا فکر کرده اید؟ شاید حتی فکرش را هم نمی کردید با این حال، ما فکر می کنیم این روش به مرور زمان در بین کاربران محبوب تر خواهد شد. زیرا پادکست ها هر روز بیشتر کاربران اینترنتی را به خود جذب می کنند.
مرور پادکست ها در حین تولید محتوا قطعا الهام بخش خواهد بود. تنها کاری که برای این کار باید انجام دهید این است که به برنامه ای بروید که در آن می توانید به پادکست ها دسترسی داشته باشید. سپس پادکست ها را بر اساس دسته بندی مورد نظر فیلتر کنید. مطمئنا شما در عرض چند دقیقه یک موضوع الهام بخش در مورد موضوع مورد نظر خود پیدا خواهید کرد..
آموزش فروش: ۵ استراتژی ضروری فروش برای کسب و کارهای کوچک
ایجاد یک قیف فروش موفق برای کسب و کارهای کوچک نسبت به کسب و کارهای بزرگ بسیار دشوارتر است. دلیلش هم این است که آنها هنوز برند شناخته شده ای ندارند و تنها عده معدودی از آنچه که ارائه می دهند باخبر می شوند. به همین دلیل، برنامه ریزی برای یک استراتژی فروش موفق برای شرکتهای کوچک اهمیت مضاعفی پیدا می کند. رهبران و مدیران کسب و کارهای کوچک باید فرآیندی را ایجاد کنند که قابلیت اندازه گیری و نظارت داشته باشد و بتوان بارها و بارها از آن استفاده کرد. تحقیقات نشان داده است که یکی از موثرترین دلایل ناتوانی کسب و کارهای کوچک و متوسط و فروشندگان در تحقق اهداف فروش، استفاده از استراتژی های فروش غیرموثر است. تهیه و تعریف یک استراتژی فروش موثر به تلاش و تمرکز فراوانی نیاز دارد، اما در بلندمدت می تواند ثمرات گرانبهایی را برای کسب و کارهای کوچک به ارمغان بیاورد. آنچه در این مطلب از مطالب آموزش فروش می خوانید، ذکر و شرح نکات اصلی طراحی یک استراتژی فروش موثر است.
بازار هدف خود را محدود کنید
از آنجایی که کسب و کارهای کوچک نیاز مضاعفی به مرحله مشتری یابی دارند، غالباً از عوامل فروش خود می خواهند که تا جایی که امکان دارد اعداد و ارقام را بالاتر ببرند. به همین دلیل است که فروشندگان بدون اینکه بدانند که آیا طرف مقابل شان واقعاً علاقمند است یا خیر، همه را هدف قرار می دهند. اما حقیقت این است که شما نمی توانید با همه کار کنید. مشتری باید هدفمند باشد و کلی نگری در مشتری یابی فقط وقت و سرمایه شما را هدر خواهد داد. در بسیاری از شرکت ها بین بازار مناسب یا مشتری هدف و مشتریان فعلی ارتباطی وجود ندارد. چنانچه اکثریت مشتریان در قالب persona یا شخصیت مشتری مطلوب نگنجند، قطعاً از استراتژی های درستی استفاده نشده است. کسب و کارها باید فقط بازار هدف و مشتریانی را انتخاب کنند که بیشترین بازده را برای آنها فراهم می کنند. نکته کلیدی در اینجا، جذب مشتری مناسب است. شما باید بازار هدف مناسب خود را محدود کنید تا به آن مشتری مناسب دست پیدا کنید. به علاوه، باید از خود بپرسید که آن عملی که اگر به طور مستمر در طول سه ماه آینده انجام بدهید بیشترین تاثیر را در فروش محصولات یا خدمات شما ایجاد می کند چیست.
با نزدیکترین شبکه ها شروع کنید
پس از انتخاب بازار، گام بعدی برقراری ارتباط و تماس فروشندگان با شبکه نزدیکترین آشنایانی است که می توانند مشتری بالقوه شما باشند. این ارتباط را می توان از طریق ایمیل، تلفن یا تماس در چارچوب لینکدین انجام داد. هدف در اینجا این است که از طریق رابطه های موجود، فرصتی برای معرفی محصول یا خدمات خود پیدا کنید. به علاوه، می توانید از شبکه نزدیکان خود بخواهید تا نزدیکان و اطرافیان شان را به شما معرفی کنند.
تحقیق جامع و گسترده
همیشه پیش از ملاقات با مشتری احتمالی، تا می توانید در مورد وی تحقیق کنید و ارزشی که توسط کسب و کارتان می توانید به او ارائه کنید را نیز مشخص و درک کنید. یک فروشنده وظیفه دارد که برای درک نیازهای مشتری وقت بگذارد و ببیند که چگونه می تواند بر اساس آن نیازها راهکار خود را ارائه کند و برای مشتری ارزش آفرین باشد. معیار سنجش ارزش برای مشتریان احتمالی شما به دریافت پایین ترین قیمت ها گره خورده است.
جای تاسف است که هنوز هم به جای گفتگوی عمیق و موشکافانه درباره نیازهای مشتری، بازارگرمی های قدیمی را می شنویم. فعالان حوزه فروش باید به چیزی فراتر از بیان مزایای محصولات و خدمات کسب و کار تکیه کنند. در این راستا، باید اهداف مشتری را درک کنند، ببینند که قبلاً از کدام محصولات یا خدمات استفاده کرده و از نیازهای وی اطلاع پیدا کنند.
خودتان را با «سوال» تجهیز کنید
پرسیدن سوال، یکی از مهم ترین و موثرترین تکنیک های فروش است، اما در عین حال بیشتر از هر تکنیک دیگری نسبت به آن غفلت می شود. هر فروشنده باید فهرستی از سوالات را برای پرسیدن از مشتری بالقوه تهیه کند. این یکی از نادرترین فرصت ها برای شناخت کامل مشتری و ارائه راهکار بر اساس نیازهای منحصر به فرد او است. این موقعیتی است که به جای آنکه به تعریف از خدمات و محصولات خود بپردازید، باید سوالاتی را مطرح کنید که حاکی از علاقه شما به حل مشکل مشتری باشند. به جای استفاده از لحن کسالت بار فروشندگی، به خریدار نشان بدهید که چقدر نسبت به او شناخت دارید و می توانید چه تاثیر مهمی را روی زندگی یا کسب و کار او بگذارید.
به وعده های خود عمل کنید و راه را برای خلق رابطه های ماندگار هموار کنید
بسیاری از فروشندگان با این هدف که فروش به هر قیمتی انجام بگیرد، وعده هایی می دهند که نمی توانند از پس تحقق آنها برآیند. رابطه های ماندگار و بلندمدت بر مبنای اعتماد ساخته می شوند و تنها راه جلب اعتماد مشتری این است که هیچ یک از وعده های شما روی زمین باقی نماند. همیاری و پشتیبانی مستمر در هر مرحله از فرآیند فروش چیزی است که باعث خواهد شد تا مشتری شما را رها نکند. به محض اینکه یک مشتری پیدا کردید، هر کاری که از دست تان بر می آید انجام بدهید تا با وی یک رابطه واقعی بسازید.
فقط به سرانجام رساندن فرآیند فروش کافی نیست؛ هنگامی که تحویل و ارائه محصول یا خدمات آغاز می شود، فروشندگان باید بررسی کنند که برنامه چطور پیش رفته است. یکی از روشهای این کار، ارزیابی روند فروش در طول ماه های گذشته است. در صورت وجود هرگونه مشکلی باید مسأله تحلیل شود و برای حل ایرادات احتمالی در ماه های پیش رو برنامه ریزی شود.
در نتیجه، داشتن یک استراتژی ضروری است، اما پایان راه به حساب نمی آید. آموزش فروش را فراموش نکنید؛ شما باید به نیروی فروش خود بیاموزید تا استراتژی فروش شما را به نحو موثری در روند فروش خود پیاده کنند. اگر می خواهید که تیم فروش تان استراتژی فروش شما را اجرا کنند، باید با آنها ارتباط مستمری داشته باشید و به ایشان نشان بدهید که چگونه تصمیمات، تمرکز و رفتارهای خاص آنها می تواند استراتژی فروش را به موفقیت برساند یا با شکست مواجه کند.
بازاریابی موبایلی چیست؟ چقدر اهمیت دارد؟ چگونه استراتژی بازاریابی موبایلی موفقی داشته باشیم؟
گوشیهای هوشمند به بخشی جدانشدنی در زندگی مشتریان شما تبدیل شدهاند و به عنوان یک بازاریاب، باید همگام با آنها پیش روید. توجه کنید که هر استراتژی بازاریابی موبایلی برای کسبوکار شما مناسب نیست؛ پس باید با دقت گزینههای خود را بررسی کنید.
در این مطلب تمامی نکاتی که شما باید تا درباره بازاریابی موبایلی بدانید را توضیح داده و نحوه طراحی استراتژی بازاریابی موبایلی موفق برای کسب و کار خود را شرح دادهایم.
اگر قصد راهاندازی کمپین تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی، مدیریت اینستاگرام یا به طور کلی فضای آنلاین را دارید، میتوانید از خدمات شرکت تبلیغاتی و آژانس دیجیتال مارکتینگ لاوان بهرهمند شوید. برای دریافت مشاوره در زمینه مدیریت اینستاگرام و ایجاد کمپین میتوانید با شماره 02122916721 تماس بگیرید.
موبایل مارکتینگ چیست؟
موبایل مارکتینگ، یک استراتژی در دیجیتال مارکتینگ است که مخاطبان را از طریق تلفنهای هوشمند، تبلت و دستگاههای دیگر به کمک sms، mms، شبکههای مجازی، ایمیل و وبسایت هدف قرار میدهد.
در سالهای اخیر افراد توجه بیشتر و ویژهای نسبت به موبایلهای خود داشتهاند و مدت زمان زیادی را برای کار کردن با آن اختصاص میدهند. به همین علت، مارکترها تمام تلاش خود را برای دریافت بیشترین انگیجمنت از این طریق میکنند.
با تغییر تکنولوژی، بازاریابی نیز تغییر میکند؛ بنابراین به منظور جلب توجه خریداران بالقوه، محتوا باید بسیار استراتژیک و شخصی طراحی شود.
وقتی نوبت به بازاریابی موبایلی یا بازاریابی با موبایل میرسد، باید تمام راههای بازاریابی از طریق موبایل را در ذهن داشته باشید و از هر کدام با توجه به استراتژیهای مختلف و موثر استفاده کنید.
مزایای بازاریابی موبایلی
از مزایای بازاریابی موبایلی میتوان به دسترسی ساده به کاربران از این روش، قابلیت شخصیسازی بازاریابی محتوایی انجام شده، هزینه پایین، احتمال عملکرد ضعیف کم و پتانسیل وایرال شدن محتوا از این طریق است.
همچنین به این نکته نیز توجه کنید که با توجه به میزان استفاده از تلفنهای همراه هوشمند در سراسر جهان، امروزه با اجرای موبایل مارکتینگ میتوان تا جامعه بسیار بزرگی را هدف قرار داد.
برای کانالهای مورد استفاده در بازاریابی موبایلی، بهتر است این گزینهها را در نظر بگیرید:
- طراحی وبسایت، لندینگپیج و ایمیل مارکتینگ واکنشگرا یا Responsive
- اپلیکیشنهای بومی موبایل
- پیام متنی و پیام چندرسانهای
چگونه استراتژی بازاریابی موبایلی طراحی کنیم؟
در این مقاله به شما در ساخت پرسونای مخاطب، طراحی نقشه سفر مشتری و همچنین تعیین اهداف بازاریابی موبایلی کمک خواهیم کرد.
بررسی مخاطب هدف
رصد کردن رفتار مخاطبان به تعیین فعالیتها و کانالهای بهینه بازاریابی موبایلی کمک میکند. چیزی که برای یک مشتری مناسب است، ممکن است برای دیگری نباشد. پس این نکته را هنگام مراحل مختلف تدوین استراتژی در نظر بگیرید.
برای مثال پرسونای مخاطب هدف شما خانمهای 34 سالهای هستند که 3 بار در هفته از طریق اپلیکیشن خرید میکنند، قطعاً تبلیغات درونبرنامهای بهترین استراتژی بازاریابی موبایلی خواهد بود.
بهترین نوع تبلیغ، متناسب با پرسونای مشتری شما، مثلا آقای 54 سالهای که فقط 5 اپلیکیشن نصب شده روی گوشی هوشمند خود دارد، تبلیغات پاپآپ اپلیکیشنی است.
دانستن این تفاوتهای کوچک، هنگام تدوین بهترین استراتژی برای تعامل با مخاطبان، بسیار مهم است.
پرسونای مخاطب خود را تدوین کنید
اولین قدم برای پیدا کردن بهترین نوع موبایل مارکتینگ، شناسایی پرسونای مخاطب هدف شماست.
بسیاری از برندها بیش از یک پرسونا دارند. پرسوناها بر اساس جمعیتشناسی و رفتار مشتری همراه با درک انگیزهها و چالشهای آنها ساخته میشوند.
زمانی که نوبت به تلفن هوشمند میرسد، شناسایی دقیق پرسونای مشتری به شما در مواردی کمک میکند؛ مثل:
- تعیین نوع استراتژی بازاریابی موبایلی بر اساس پرسونای مخاطب
- تعیین نوع محتوا برای تولید
- تعیین لحن، مدل و استراتژی برای پیامهای موبایلی
- تعیین پلتفرم مورد علاقه خریداران برای جستجو و تحقیق
پرسونای مخاطب خود را بشناسید
یکپارچه کردن اطلاعات:
برای ساخت پرسونای مخاطب خود، باید اطلاعات حاصل از بررسیهای انجام شده توسط تیم خدمات مشتری، تیم فروش و همچنین نظرات مشتریان خود را یکپارچه کنید.
روی این نکات تمرکز کنید:
- سابقه: اطلاعات پایه درمورد مشتری ایدهآل خود، مثل سن، جنسیت، مکان و غیره
- اطلاعات اصلی: خریدار شما از طریق چه پلتفرمی درباره محصول یا خدمت شما جستجو و بررسی میکند؟
- پلتفرم اصلی و جمعآوری اطلاعات: یک دسته از مخاطبان اطلاعات را از طریق موبایل خود و دیگری از طریق تبلت یا لپتاپ به دست میآورد.
- سرگرمیها و آرزوها: مخاطب شما دوست دارد برای تفریح و سرگرمی به چه کاری مشغول شود؟ اهداف و آرزوهای وی چیست؟ دانستن این نکات به شما برای تولید محتوایی هدفمندتر کمک میکند.
- محصولها و مغازههای موردعلاقه: مخاطب شما چه نوع محصولاتی و از کجا خریداری میکند؟
- اپلیکیشنهای مورداستفاده: خریدار شما در حال حاضر چه اپلیکیشنهایی روی تلفن همراه خود نصب کرده و چگونه از آنها استفاده میکند؟
- پیام بازاریابی: نمونهای از پیام بازاریابی برای پرسونای خود بنویسید که برای وبسایت، اپلیکیشن، تبلیغات و ایمیل مفید است.
- سبک زندگی مخاطب: حالا که پرسونای مخاطب خود را شناسایی کردید، باید در مورد سبک زندگی و چرخه عمر آنها بنویسید. انجام این مرحله، یک نقشه از نحوه تصمیمگیری مشتری درمرحله خرید و بعد از آن به شما میدهد.
این نقشه به شما در موارد زیادی کمک میکند، از جمله:
- درک مشتری خود هنگام خرید محصول یا خدمات شما
- ارتباط مستقیم با خریدار از طریق تدوین استراتژی موبایلی، بدون درنظرگرفتن زمان خرید آنها
پرسونای مخاطب شما در نقشه سفر خرید مشتری ممکن است مرحلههای متفاوتی داشته باشد. برای درک بهتر، این مثالها را از هر مرحله در نظر بگیرید:
- آگاهی منفعل: خریدار از محصول و شرکت شما مطلع است. ممکن است به صورت غیرمستقیم، با محتوای شما تعامل داشته باشد. برای مثال، شما یک تولیدکننده خودرو هستید، در این مرحله یک خریدار با شما آشنایی دارد اما به صورت رسمی و مستقیم با شما تعاملی نداشته است.
- تحقیقات فعال: خریدار آماده خرید محصولی مشابه محصول شما و در حال جستجو و بررسی تمامی محصولات آن دستهبندی است. برای مثال، خریدار در این مرحله آماده خرید یک خودرو و در حال جستجو و بررسی گزینههای مختلف خود است.
- تحریک برای خرید: خریدار آماده خرید محصولی است. وی تصمیم خود را برای خرید یک خودرو از شرکت شما گرفته است.
- بازخورد: اکنون، شما یک مشتری جدید دارید! اما باید از ایجاد ارتباط دوطرفه مطمئن شوید تا وی را به خرید دوباره ترغیب کنید.
- مشتریان فعلی: زمانی که مشتری از شما خودرو میخرد، باید از ایجاد ارتباط با او اطمینان حاصل کنید که منجر به وفاداری به برند شود.
- طرفداران: بعد از تعامل مداوم با مشتری، میتوانید حمایت و طرفداری وی را نسبت به برند خود گسترش دهید.
هدف خود را تعیین کنید
زمانی که پرسونا و نقشه سفر مشتری خود را تعیین کردید، در قدم بعد باید اهداف خود را مشخص کنید.
اولین کلید تدوین استراتژی بازاریابی موبایلی، تعیین نحوه جذب و افزایش نرخ تعامل و بعد، تعیین اهداف است. با پرسیدن سؤالات درست، میتوانید به راحتی برنامه خود را تدوین کنید.
همراه با سهامداران اصلی، این نکات را بررسی کنید. بهتر است دیگر تیمها را مثل تیم فروش، تیم خدمات مشتری و… در برنامههای بازاریابی مشارکت دهید.
میتوانید با این سؤالات شروع کنید:
- برای موبایل مارکتینگ در حال انجام چه اقداماتی هستید؟
- آیا از طراحیهای واکنشگرا (Responsive Design) در بازاریابی خود استفاده میکنید؟
- آیا در حال حاضر اپلیکیشن موبایل دارید؟
- آیا در حال حاضر از تبلیغات درون برنامهای و پاپآپ استفاده میکنید؟
- آیا موبایل مارکتینگ قسمت بزرگی از استراتژیهای مفید شما در آینده است؟
هدف شما برای استفاده از بازاریابی موبایلی در استراتژی اصلی خود چیست؟
چرا شرکت شما به فکر تبلیغات از طریق موبایل افتاده است و به نظر شما این استراتژی چگونه میتواند به شما در دستیابی به اهداف کسبوکارتان کمک کند؟ دلیل اهمیت فراوان موبایل مارکتینگ را برای سازمان خود، در نظر بگیرید.
- آیا برندینگ هدف شماست؟
- آیا هدف اصلی شما جذب مشتری بیشتر است؟
- آیا هدف شما ایجاد تعامل و ارتباط بهتر با مشتریان فعلی است؟
مخاطبین اصلی که میخواهید با بازاریابی موبایلی هدف قرار دهید، چه کسانی هستند؟
شما ممکن است یک یا چند پرسونا را با بازاریابی موبایلی مورد هدف قرار دهید. هر پرسونا در جمعیتشناسی چه تفاوتی باهم دارند، به منظور رسیدن به چه هدفی هر پرسونا بازاریابی موبایلی مخصوص و پیامرسانی متفاوت نیاز دارد؟
KPI خود را مشخص کنید
زمانی که هدف خود را از بازاریابی موبایلی تعیین کردید، باید شاخص کلیدی عملکرد خود را برای موفقیت مشخص کنید. با اینکه KPI موبایل مارکتینگ محدوده گستردهای دارد، میتوانید این شاخصهای کلیدی عملکرد را در نظر بگیرید:
نرخ تعامل مشتری یا اینگیجمنت
یکی از دلایل اصلی استفاده از بازاریابی موبایلی، درگیرکردن مخاطب فعلی است. مشتریان شما زمان زیادی را صرف کار با موبایل خود میکنند درنتیجه باید از فعالیت کافی و مناسب خود مطمئن شوید. اگر درست انجام دهید، رابطهای درست و مناسب با مشتری خود خواهید ساخت.
نرخ تعامل چطور اندازهگیری میشود؟
مخاطب، کاربر و فروش
جذب مشتریان جدید، یکی از اصلیترین KPIها در بازاریابی موبایلی یا بازاریابی موبایلی است. با تدوین استراتژی تعاملی بازاریابی موبایلی کاربران جدیدی جذب خواهید کرد که به مشتری تبدیل میشوند.
تعداد مشتریان جدید چطور اندازهگیری میشود؟
- تعداد کامل کاربران موبایل
- هزینه برای هر مشتری جدید تلفن همراه
- افزایش نرخ تبدیل
- فروش مبتنی بر مخاطبان موبایل
- ارزش عمر مشتری کاربران تلفن همراه
- خرید درون برنامهای
کیفیت خدمات
بهمرورزمان، میتوانید از طریق اپلیکیشنهای موبایلی ارتباطی خاص با مشتریان خود برقرار کنید. ویژگی دردسترسبودن 24 ساعته اپلیکیشنهای موبایل، باعث نزدیکی بیشتر و بهتر با مشتریان میشود. بهعلاوه، شما میتوانید با در دسترس قرار دادن اطلاعاتی، به سؤالات آنان پاسخ دهید.
میزان کیفیت خدمات چطور سنجیده میشود؟
- افزایش کیفیت خدمات
- کاهش تعامل حضوری
- نرخ حفظ مشتری
بازاریابی موبایلی به عنوان استراتژی کلی بازاریابی
زمانی که در حال طراحی استراتژی بازاریابی موبایلی خود هستید آن را به عنوان یک استراتژی جداگانه در نظر نگیرید؛ بلکه به این که چگونه میتوانید آن را با استراتژیهای دیگر خود همراستا کنید، فکر کنید.
شما نمیتوانید به بازاریابی موبایلی به عنوان یک بخش مجزا فکر کنید. شما باید به برنامه بازاریابی خود توجه کنید و ببینید که مشتریان شما از چه نوع ارتباطات دیگری استفاده و از چه منابعی این ارتباطات را دریافت میکنند. ممکن است برای مشتریان خود ایمیل بفرستید یا با آنها از طریق شبکههای اجتماعی تعامل داشته باشید.
اما چگونه همه این ارتباطات در کنار یکدیگر نتیجه خوبی میدهد؟ باید راهنماییهای مرتبط و تجربه مشتریان را در تمام شبکههای ارتباطی برای استفاده دیگران به اشتراک بگذارید.
میزان تعامل و ارتباط با مشتری
چقدر با مشتریان خود ارتباط دارید؟
از همگام بودن تمامی ارتباطات خود اطمینان برقرار کنید. اگر مشتری در اپلیکیشن شما عملیاتی را انجام میدهد، باید فعالیت او را بررسی کرده واکنش درستی نسبت به آن داشته باشید. اینجاست که پلتفرمهای اتوماسیون کاربردی میشوند.
قدم اول آن است که ریتم ارتباطات خود را مشخص کنید. چه میزان میخواهید با مشتریانتان در ارتباط باشید؟ با دیگر همکاران خود مشورت کنید و این میزان را مشخص کنید. سپس، عملکردتان را آنالیز کنید تا در صورت لزوم میزان ارتباط با مشتریانتان را افزایش یا کاهش دهید و به حد مورد انتظار خود برسید.
بیایید تا به یک برنامه ساده ارتباط با مشتری نگاهی بیندازیم:
- روز اول: دانلود اپلیکیشن موبایل
- روز اول: ارسال ایمیل تشکر
- روز دهم: ارسال یک تبلیغ پاپآپ
- روز پانزدهم: پیشنهاد شخصیسازی وبسایت بر اساس سلیقه و میزان استفاده از اپلیکیشن
- روز سیام: ارسال ایمیل بررسی
- روز سی و پنجم: کمپین اجتماعی بر اساس قابلیتهای جدید
- روز چهل و پنجم: ارسال ایمیل بر اساس میزان استفاده از اپلیکیشن
- روز پنجاه و پنجم: ارسال پیام داخل اپلیکیشنی
- روز شست و پنجم: تبلیغ سفارشی در فیسبوک بر اساس تارگتینگ
تقویم بازاریابی
شما باید تمام کمپینهای خود را در یک فضا ببینید تا بدانید که دقیقاً چه کمپینی در هر شبکه اجتماعی در حال اجراست. شما باید از دیتابیس ایمیل، کمپینهای اجتماعی و کمپینهای موبایل خود در هر زمانی اطلاع داشته باشید.
نتیجهگیری
موبایل دیگر تنها یک وسیله سرگرمی نیست، بلکه به یک ابزار بازاریابی قدرتمند تبدیل شده است که به شما امکان میدهد تا با مشتریان از طریق کانالهای مختلف ارتباط برقرار کنید. به همین دلیل شما باید موبایل مارکتینگ را جزئی از برنامه اصلی بازاریابی خود قرار دهید.
برای طراحی و اجرای برنامه بازاریابی موبایلی تأثیرگذار، تعامل برانگیز و مرتبط با علاقه مشتریان، باید متناسب با کسبوکار خود استراتژی تدوین کنید.
اگر قصد راهاندازی کمپین تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی، مدیریت اینستاگرام یا به طور کلی فضای آنلاین را دارید، میتوانید از خدمات شرکت تبلیغاتی و آژانس دیجیتال مارکتینگ لاوان بهرهمند شوید. برای دریافت مشاوره در زمینه مدیریت اینستاگرام و ایجاد کمپین میتوانید با شماره 02122916721 تماس بگیرید.
اهمیت توجه و اصلاح استراتژی بازاریابی در بنگاههای اقتصادی
حسین مقدس کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک و عضو انجمن حرفهای صنعت بیمه برکسی پوشیده نیست که اقتصاد، قدیمی و مریض یکی از عوامل مهم شروع و شیوع مشکلات اقتصادی و عدم رونق بازار در تمام کشورهای دنیا است. کشور ما هم از این قضیه مستثنی نیست و بسیاری از بنگاههای اقتصادی نظیر بانکها، شرکتهای بیمه، اصناف و مشاغل گوناگون با وجود حیات، رونق سابق را ندارند.
این در حالی است که به لطف نوآوری و توسعه روزافزون فناوری، قرن بیستویکم شاهد ظهور دوره جدیدی از اقتصاد بوده و لازمه شناخت اقتصاد جدید درک ویژگیهای اقتصاد به شیوه قدیم آن است. اقتصاد قدیم با انقلاب صنعتی آغاز و تاکید بر افزایش تولید محصولات استاندارد داشت در حالی که اقتصاد جدید در عصر انقلاب دیجیتال و با تاکید بر دسترسی همه مصرفکنندگان به تمامی اطلاعات مربوط به محصولات و خدمات همراه است. همچنین محصولات استاندارد جای خود را به محصولات سفارشی همراه با خدمات خاص به مشتریان داده است. انقلاب دیجیتال باعث افزایش سرعت ارتباطات تلفن همراه و پیامهای الکترونیکی شده و این امر به شرکتها کمک میکند تا تصمیمات سریعتری بگیرند و راهکارهای سریعتری را به اجرا درآورند. در بازار جدید، بازاریابی تبدیل به بازوی توانمند شرکتها برای معرفی و فروش محصولات خود و در نتیجه شکوفایی بیشتر اقتصاد کشورها شده است. اما نکته اینجاست که سهم شرکتهای داخلی و جایگاهشان از بازاریابی نوین و استراتژیهای بهروز شده در آن چقدر است؟ بازاریابی، هنر توسعه تبلیغ و توزیع کالا و خدمات به مصرفکننده و همچنین توسعه کسبوکار است و فلسفه بازاریابی که توسط هر شرکتی مورد استفاده قرار میگیرد باید ترکیبی از علاقه سازمان، علاقه مصرفکننده و علاقه اجتماعی باشد. اگر واقعیت این است پس شرکتهای داخلی ما چه فلسفهای را دنبال میکنند که نه سازمان، نه مصرفکننده و نه علاقه اجتماعی در آنها جایی ندارند؟ این یک واقعیت است که یک استراتژی بازاریابی خوب، سازمان یا کسب و کار را قادر میسازد تا با استفاده و بهکارگیری از حداقل منابع بتواند به بهترین فرصتها برای افزایش فروش دست یابد و در نتیجه بتواند یک مزیت رقابتی پایدار را برای خود بهوجود آورد. سازمانهای امروزی برای اینکه بتوانند در فضای رقابتی بازار ماندگار باشند، باید نوعی از استراتژی بازاریابی را اتخاذ و انتخاب کنند که همسو با اهداف و استراتژیهای کلان سازمان باشد. با مشخص شدن استراتژی بازاریابی، شرکتها میتوانند نیازها و درخواستهای مشتری را شناسایی کنند و در جهت ارضای این نیازها، محصولات و خدماتی را به مشتریان ارائه دهند. جالب است بدانید سازمانهایی هم پیدا میشوند که پا را فراتر گذاشته و دست به جایگاهسازی در ذهن مشتریان میزنند؛ یعنی برعکس تصور بسیاری از ارائهدهندگان کالا و خدمات، در حقیقت این کالا یا خدمات سازمان آنها نیست که فروخته میشود بلکه این مشتری است که برندهایی را که در ذهنش جایگاهی دارند خریداری میکند. اهمیت بهکارگیری یک استراتژی قوی در سازمان باعث میشود تا برتری سازمان نسبت به رقبا حفظ شود، قیمتگذاری مناسب برای کالاها و خدمات انجام و شفافیت در هزینهها بهوجود آید.
در حال حاضر بسیاری از بنگاههای اقتصادی ایران در شرایط پرریسک ومتغیری بهسر میبرند و با رقابت فشرده و سهم بازارهای نزدیک به هم مواجهند. اگرچه این شرایط برای همگان عمومیت ندارد ولی احتمال وقوع آن برای بسیاری دیگر وجود دارد.
دراین شرایط، روزمرگی و بیبرنامگی نهتنها باعث ادامه حیات شرکتها نخواهد شد، بلکه به مرگ زودرس آنها نیز خواهد انجامید. همچنین بسیاری از آنها از یک استراتژی مناسب بیبهرهاند و همچنان به شیوههای سنتی و در یک بازار نسبتا یکطرفه و خالی از رقابت دست به تولید کالاهای کمکیفیت و بعضا بیکیفیت و دور از سلیقه و خواست مشتری میزنند. وجود تعرفه یکسان و دستوری در اکثر صنایع و مشاغل نظیر صنعت خودروسازی یا صنعت بیمه عامل اصلی از بین رفتن رقابت سالم میان شرکتها و بنگاههای اقتصادی داخلی است؛ چرا که آنها نمیتوانند آزادانه بر اساس هزینهها و سایر عوامل تشکیلدهنده بهای تمام شده محصول یا خدمت بر سر نرخ با یکدیگر رقابت داشته باشند. از طرف دیگر خریداران هم زمانی که قدرت انتخاب پایینتر و محدودتری داشته باشند عملا نمیتوانند آزادانه کالا یا خدمت خود را برگزینند و طبیعی است که در یک چنین بازار نابرابر، بازاریابی آن هم از نوع عالی و پیشرفته معنای واقعی خود را از دست میدهد. با تمام این تفاسیر اهمیت یافتن یک استراتژی بازاریابی به قدری زیاد است که حتی در شرایط رکود اقتصادی هم میتوان به حفظ بازار و مشتری پرداخت. در این شرایط باید با راهاندازی یک برنامه بازاریابی و حفظ و تداوم ارتباط با مشتری از هر طریق ممکن از نظرات مصرفکنندگان و آنچه به دنبال آن هستند باخبر بود. بهتر است درشرایط رکود اقتصادی برنامه بازاریابی سازمانها حول محور معرفی کالا یا خدمت و اطلاعرسانی و تبلیغات در مورد ویژگیهای آن به مشتریان متمرکز و سپس به فکر رفع نیاز مشتری و ارائه قیمت رقابتی باشد. از همه مهمتر اینکه شرکتها باید ارتباط خود را همانطور که اشاره شد با مشتریان حفظ کنند زیرا پس از رفع رکود همین دسته مشتریان هستند که دوباره مخاطبان وفادار به سازمان خواهند بود. نباید این نکته را فراموش کرد که در شرایط بد اقتصادی، مردم عموما به دنبال بهانهای برای شاد شدن و به نوعی فراموش کردن وضعیت حاکم بر جامعه میگردند. بنابراین تا حد ممکن باید از خلاقیتهای موجود استفاده و عرضه کالا و خدمات را با شور و نشاط همراه با شادی عجین کرد و لبخند رضایت را بر لبان مشتری نشاند. این یعنی رهبری بر قلب و احساس مصرفکننده که امروزه در جامعه ما به شدت نیاز آن احساس میشود. بزرگترین شرکتهای اقتصادی دنیا با بهرهگیری از چنین سیاستها و استراتژیهای نابی توانستهاند حتی در شرایط رکود اقتصادی به حیات خود ادامه دهند. بنگاههای بزرگ و موفق دنیا درشرایط عدم ثبات و رکود اقتصادی، با استفاده از برنامهریزی مدون و طراحی استراتژی مناسب برای رسیدن به هدف، به مقابله با شرایط و مشکلات موجود برخاستهاند. به نظر میرسد الگوبرداری از این روش بهینه برای شرکتهای ایرانی نیز خالی از موفقیت نخواهد بود. بدین صورت که ابتدا با تحقیق وپژوهش، شرایط فعلی خود را خوب بشناسند، سپس رقبای خود را شناسایی و برنامههای گذشته و آینده آنها را مدنظر قرار دهند، مشتریان خود را شناسایی و طبقهبندی کنند، قوانین حاکم برمحیط تجاری مانند قوانین مالی، پولی و ارزی گمرکی صادرات و واردات و. را مطالعه و تهدیدها و فرصتهای پیش روی خود را بررسی و در نهایت برای رسیدن به هدف، راهکار یا استراتژی مناسب خود را طراحی کنند.
دیدگاه شما