چگونگی محاسبه مارجین؟


حاشیه سود خالص | آکادمی آینده

کال مارجین چیست؟ — توضیح به زبان ساده

ترید و معامله در بازارهای مالی نیازمند آگاهی از انواع بازارها و مفاهیم مطرح شده در آن‌ها است. یکی از اصطلاحات اساسی که در هر سه بازار بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال به وفور استفاده می‌شود، اصطلاح کال مارجین است. کال مارجین پیام اخطاری است که نشان می‌‌دهد میزان ضرر معاملات یک تریدر به آستانه مارجین تعیین شده رسیده است و معامله‌گر برای جلوگیری از لیکوئید شدن یا خروج از معامله، باید فعالیتی را انجام دهد. کال مارجین در بازارهای اهرم‌دار استفاده می‌شود و در بازارهای مالی داخلی نیز مختص بازار آتی در بورس کالا است. در این مقاله می‌خواهیم به طور مفصل به سوال کال مارجین چیست پاسخ دهیم و نحوه مقابله با آن را بررسی کنیم.

کال مارجین چیست ؟

«کال مارجین» (Call Margin) که اصطلاح درست‌تر آن «مارجین کال» (Margin Call) است به پیامی گفته می‌شود که از تریدرها می‌خواهد پول بیشتری به حساب معاملاتی خود اضافه کنند یا برخی از موقعیت‌های معاملاتی خود را ببندند تا مارجین بیشتری برای معامله داشته باشند. برای درک بهتر این مفهوم نیاز به بررسی مفهوم مارجین است.

مارجین در واقع سرمایه واقعی کاربر است که برای تضمین معاملات استفاده می‌‌شود. زمانی که از اهرم در معاملات استفاده می‌شود، تریدرها با مبلغ بیشتری از سرمایه اصلی خود وارد معاملات می‌شوند اما این به این معنی نیست که میزان ضرر آن‌ها می‌تواند بیشتر از پول اصلی آن‌ها باشد. مارجین در واقع به مقدار پولی گفته می‌شود که تریدر باید در حساب معاملاتی خود داشته باشد تا بتواند ضررهای محتمل را جبران کند.

ارتباط بین مارجین و اهرم ارتباط معکوس است به این معنی که هر چه اهرم استفاده شده توسط یک معامله‌گر بیشتر باشد، میزان مارجین درگیر در معامله برای آن کمتر است اما در مقابل ریسک معامله بیشتر و احتمال کال مارجین شدن معامله بالا است. زمانی که بازار در جهت خلاف روند معامله یک تریدر حرکت می‌کند، مارجین کاربر کاهش می‌یابد. زمانی که مقدار مارجین به درصد تعیین شده برای مارجین کال برسد، پیام مارجین کال از طرف بروکر یا کارگزاری به تریدر ارسال خواهد شد. بنابراین، کال مارجین یک هشدار برای معامله‌گر است تا متوجه در ضرر بودن موقعیت‌های معاملاتی خود باشد.

تعریف کال مارجین

کال مارجین در بازار آتی بورس کالا چیست ؟

کال مارجین زمانی معنی پیدا می‌‌کند که کاربر از اهرم برای معاملات خود استفاده کرده باشد. بنابراین، در معاملات سهام بازار بورس و معاملات اسپات بازار رمزارزها این مفهوم مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. در این بازارها میزان تغییرات ارزش دارایی کاربران، به همان اندازه تغییرات واقعی قیمت است و تا زمانی که معامله‌گر دارایی خود را نفروشد، همچنان مالک آن است.

در معاملات اهرم‌دار مثل بازار آتی (فیوچرز) و بازار مارجین در کریپتو، بخشی از سرمایه درگیر در معاملات، از طرف صرافی‌ها و تامین‌کنندگان نقدینگی تامین می‌شود. به همین دلیل با استفاده از مفهوم مارجین کال و «سطح خروج از بازار» (Stop Out Level) سعی می‌شود دارایی قرض گرفته شده آسیب نبیند و تنها پول اصلی تریدر در معرض خطر باشد.

بازار سهام بورس ایران تنها دارای معاملات اسپات است و معاملات اهرم‌دار آتی در آن وجود ندارد. برخلاف بازار سهام، بورس کالا امکان انجام معاملات آتی بر روی کالاهای مشخص را به کاربران می‌دهد. در این بازار کاربران کالاها را برای یک تاریخ مشخص در آینده با قیمت امروز معامله می‌‌کنند. برای این که معامله از دو طرف تضمین شود هر دو کاربر باید مبلغی را به عنوان «وجه تضمین اولیه» در اختیار کارگزاری قرار دهند.

در این بازار امکان انجام هر دو نوع معادله خرید و فروش وجود دارد و میزان سود و ضرر معامله هر نیم ساعت یکبار چگونگی محاسبه مارجین؟ به روز می‌شود. مفهوم کال مارجین در این بازار با مفهومی به نام «حداقل وجه تضمین» تعریف می‌شود. میزان حداقل وجه تضمین برای هر کالا توسط سازمان بورس تعیین می‌شود و می‌تواند با تغییر شرایط تغییر کند. حداقل وجه تضمین در واقع میزان پولی است که در صورت ضررده بودن معامله و رسیدن ارزش دارایی کاربر به آن، کال مارجین اتفاق می‌افتد.

معمولا این مقدار در بازار بورس آتی کالای ایران برابر با 70 درصد وجه تضمین اولیه است. بنابراین، اگر وجه تضمین اولیه برای شرکت در معامله آتی یک کالا 1 میلیون تومان باشد، کاربر برای فعالیت در این بازار حداقل باید 1 میلیون در حساب معاملاتی آتی خود داشته باشد و در صورت ضررده بودن معامله و رسیدن ارزش آن به 700 هزار تومان کاربر کال مارجین خواهد شد.

Margin Call در بازار آتی بورس کالا چگونه محاسبه می‌شود ؟

برای محاسبه کال مارجین در بازار آتی بورس کالا، ابتدا باید مقادیر مربوط به وجه تضمین اولیه برای هر معامله و حداقل وجه تضمین مشخص شوند. فرض کنید برای ورود به هر معامله زعفران در بازار آتی وجه تضمین اولیه مورد نیاز 500 هزار تومان است و حداقل وجه تضمین برای معامله برابر با 70 درصد است. اگر کاربری بخواهد ده معامله بر روی خرید زعفران باز کند، باید 5 میلیون تومان را به عنوان وجه تضمین در اختیار کارگزار قرار دهد. حال قیمت زعفران به صورت روزانه تغییر می‌‌کند و وضعیت معاملات کاربران هر نیم ساعت یکبار به‌روز می‌شود.

با توجه به حداقل وجه تضمین 70 درصدی معاملات، اگر مجموع قیمت معاملات کاربر به زیر 3/5 مییون تومان برسد در این صورت معاملات کاربر کال مارجین می‌شود و پیام هشدار از طرف کارگزاری به کاربر ارسال خواهد شد. کاربر می‌تواند با اضافه کردن پول جدید یا بستن چند تا از معاملات خود، مارجین معاملات را به سطج بالاتری برساند در غیر اینصورت، کارگزاری به صورت اتوماتیک این کار را انجام می‌دهد. بستن یکی از معاملات در آستانه کال مارجین باعث آزاد شدن 350 هزار تومان می‌شود که این مبلغ می‌تواند به 9 معامله دیگر اضافه شود و مارجین آن‌ها را به حدود 390 هزار تومان برساند که بالاتر از سطح کال مارجین است.

استفاده از مارجین در معاملات فارکس

برای بسیاری از معامله‌گران، استفاده از مارجین (margin) در معاملات، مفهوم جدیدی است که اغلب معامله‌گران از آن برداشت اشتباهی دارند. به عبارت ساده، مارجین فارکس، حداقل مبلغ مورد نیاز برای انجام معاملات اهرمی (معاملات دارای لوریج) است و می‌تواند یک ابزار مفید برای مدیریت ریسک باشد.

مفهوم دیگری که با مارجین ارتباطی نزدیک دارد، مارجین کال بوده که معامله‌گران سخت تلاش می‌کنند از آن اجتناب کنند. عدم آشنایی با مارجین در نهایت بسیار گران تمام خواهد شد و به همین دلیل لازم است معامله‌گران قبل از انجام یک معامله، به طور کامل با مارجین آشنایی داشته باشند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد استفاده از مارجین در معاملات فارکس، نحوه محاسبه آن و همچنین چگونگی مدیریت موثر ریسک خود، با ما همراه باشید.

مارجین در فارکس چیست؟

مارجین فارکس ودیعه ای است که یک معامله‌گر به عنوان وثیقه برای انجام معامله کنار می‌گذارد. معمولاً حداقل مبلغی است که یک معامله‌گر باید در حساب معاملاتی خود بگذارد تا بتواند یک پوزیشن جدید را باز کند. مارجین معمولاً به عنوان درصدی از ارزش موهومِ معاملاتِ فارکس (یا اندازه‌ی معاملات) در نظر گرفته می‌شود. اختلاف بین سپرده و ارزش کاملِ معامله، از بروکر “قرض گرفته می‌شود“.

[ارزش موهوم یا notional value]

مثالی درباره مارجین فارکس

در پایین مارجینِ مورد نیازِ فارکس نسبت به اندازه کامل معامله نشان داده شده است:

اندازه معامله :۱۰,۰۰۰ دلار

الزام مارجین: ۳.۳۳%

مربوط به مقاله مارجین فارکس

رابطه‌ی بین مارجین و لوریج

قبل از ادامه، مهم است که با مفهوم لوریج (Leverage) آشنا چگونگی محاسبه مارجین؟ شوید. لوریج و مارجین ارتباط نزدیکی با هم دارند چون هر چه مارجینِ مورد نیاز، بیشتر باشد، معامله‌گران از لوریج کمتری استفاده خواهند کرد. دلیلش این است که معامله‌گر باید بیشترِ هزینه‌ی معامله را با پول خودش تامین کند و بنابراین می‌تواند پول کمتری را از بروکر قرض بگیرد.

احتمال دارد لوریج، سود و زیانهای زیادی ایجاد کند و به چگونگی محاسبه مارجین؟ همین دلیل است که معامله‌گران باید از لوریج به صورت آگاهانه استفاده کنند. به یاد داشته باشید که لوریج می‌تواند بین بروکرها انواع مختلفی داشته باشد و در منطقه‌های مختلف، متفاوت باشد (مطابق با ملزومات قانونی). الزامات مارجین و لوریج مربوطه، به صورت زیر محاسبه می‌شوند:

الزام مارجین حداکثر لوریج
۵۰% ۲:۱
۳.۳۳% ۳۰:۱
۲.۰۰% ۵۰:۱
۰.۵% ۲۰۰:۱

آشنایی با الزامات مارجین در فارکس

الزامات مارجین فارکس توسط بروکرها تعیین می‌شوند؛ این الزامات درحالیکه به محدودیت‌های قانونی پایبند هستند، بر اساس سطح ریسکی می‌باشند که بروکرها تمایل به پذیرش آن دارند (که همان ریسک پیش فرض است).

در پایین مثالی از الزامات مارجین چگونگی محاسبه مارجین؟ فارکس برای جفت ارز GBP/USD با عنوان “ضریب سپرده ” ارائه شده است.

مربوط به مقاله مارجین فارکس

الزامات مارجین

[ترجمه موارد داخل عکس:
مارجین ها بر طبق ضریب های لایه ای، براساس اندازه پوزیشن کلی شما هستند :
Tier: لایه یا سطح، contracts) position size): اندازه پوزیشن (قراردادها) ، Deposit Factor: ضریب سپرده]

در اغلب موارد، مارجین به عنوان هزینه ای در نظر گرفته می‌شود که یک معامله‌گر باید پرداخت کند. با این وجود، مارجین به عنوان هزینه معامله نیست، بلکه بخشی از اکوئیتی حساب است که کنار گذاشته می‌شود و به عنوان سپرده مارجین اختصاص داده می‌شود.

هنگام معامله با مارجین فارکس، مهم است این موضوع را به یاد داشته باشید که مبلغ مارجین مورد نیاز برای باز نگه داشتن یک پوزیشن، در نهایت توسط اندازه معامله (trade size) تعیین می‌شود. با افزایش اندازه معامله، معامله‌گران به لایه بعدی می‌روند که در آنجا الزامات مارجین (از نظر پولی) نیز افزایش خواهد یافت.

الزامات مارجین می‌توانند به طور موقتی در طی دوره‌های نوسان بالا یا به دلیل انتشار اطلاعات اقتصادی افزایش یابند که احتمالاً به نوسان بیش از حد معمول منجر می‌شوند.

دو لایه اول، مارجین ۳.۳۳% دارند اما در دو لایه بعدی، مارجین به ۴% و ۱۵% افزایش پیدا میکند.

بعد از آشنایی با الزامات مارجین، معامله‌گران باید اطمینان یابند که حساب معاملاتیشان به اندازه‌ی کافی شارژ است تا از مارجین کال جلوگیری کنند. یکی از راه‌های آسان برای پیگیری وضعیت حساب معاملاتی، از طریق سطح مارجین فارکس است:

سطح مارجین فارکس برابر است چگونگی محاسبه مارجین؟ با (اکوئیتی تقسیم بر مارجین استفاده شده) ضربدر ۱۰۰

۱۰۰ × (مارجین استفاده شده ÷ اکوئیتی) = سطح مارجین فارکس

فرض کنید که یک معامله‌گر در حسابش، ۱۰,۰۰۰ دلار سپرده گذاری کرده و در حال حاضر ۸,۰۰۰ دلارِ آن به عنوان مارجین استفاده شده است. سطح مارجین فارکس برابر با ۱۲۵ است و بالاتر از سطح ۱۰۰ است. اگر سطح مارجین فارکس به زیر ۱۰۰ نزول کند، معمولاً بروکر مانع از باز کردن معاملات جدید می‌شود و ممکن است شما را در وضعیت مارجین کال قرار دهد.

لازم است که معامله‌گران با قانون بستن مارجین آشنایی داشته باشد؛ این قانون توسط بروکرها به منظور جلوگیری از انحلال پوزیشن‌های فعلی، تعیین شده است. وقتی که یک حساب در وضعیت مارجین کال قرار می‌گیرد، باید بلافاصله شارژ شود تا از انحلال پوزیشن‌های بازِ موجود، جلوگیری شود. بروکرها به این دلیل چنین کاری را انجام می‌دهند که اکوئیتی حساب را به سطح قابل قبولی بازگردانند.

اصطلاحات مربوط به مارجین فارکس

Equity (به معنای موجودی/اکوئیتی): اکوئتی عبارت است از مانده‌ی حساب معاملاتی بعد از اضافه کردن سود و کسر کردن زیان فعلی از مانده‌ی نقدی

Margin requirement (به معنای الزامات مارجین): مبلغ پول (یا همان سپرده) مورد نیاز برای انجام یک معامله اهرمی

Used margin (به معنای مارجین استفاده شده): بخشی از اکوئیتی حساب است که برای حفظ معاملات موجود در حساب نگه داشته می‌شود.

Free Margin (به معنای مارجین آزاد): مارجین آزاد عبارت است از اکوئیتی حساب بعد از کسر مارجین استفاده شده.

Margin call (مارجین کال): زمانی روی می‌دهد که اکوئیتی حساب معامله‌گران به زیر سطح قابل قبول تعیین شده توسط بروکر سقوط می‌کند که انحلال فوریِ پوزیشن‌های باز، آغاز می‌شود تا موجودی به سطح قابل قبول بازگردد.

Forex margin level (به معنای سطح مارجین فارکس): این سطح که با تقسیم کردن اکوئیتی بر مارجینِ استفاده شده و ضرب کردن جواب آن در ۱۰۰ محاسبه می‌شود، نشان می‌دهد تا چه اندازه حساب معاملاتی باید شارژ شود.

Leverage (به معنای لوریج یا اهرم): لوریج در فارکس یک ابزار مالی است که به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا با تامین مبلغ کمی از معامله و قرض گرفتن بقیه‌ی آن از بروکر، بتوانند بیشتر از سرمایه گذاری اولیه خود، در بازار معامله کنند. معامله‌گران باید بدانند که لوریج می‌تواند به سود‌ها و زیان‌های بزرگ منجر شود.

مارجین آزاد در فارکس به چه معناست؟

مارجین آزاد به اکوئیتی حساب معامله‌گر اشاره می‌کند که این حساب در مارجینِ پوزیشن‌های بازِ فعلی درگیر نیست. به عبارت دیگر، مبلغ پول نقدی در حساب است که معامله‌گر برای تامین هزینه پوزیشن‌های جدید می‌تواند از آن استفاده کند.

می توان با یک مثال این موضوع را توضیح داد:

اکوئیتی : ۱۰,۰۰۰ دلار

مارجین اختصاص یافته به پوزیشن موجود : ۸,۰۰۰ دلار

مارجین پوزیشن‌های باز – اکوئیتی = مارجین آزاد

۸,۰۰۰ دلار – ۱۰,۰۰۰ دلار= مارجین آزاد

۲,۰۰۰ دلار = مارجین آزاد

مدیریت ریسک معاملات مارجین

هنگام معامله با حسابی که از مارجین استفاده کرده است، اگر مارجین مورد نیاز برای هر پوزیشن در تیکت معامله به طور اتوماتیک ارائه نشده باشد، اطلاع از نحوه‌ی محاسبه‌ی آن برای معامله‌گران حائز اهمیت است. مواظب رابطه بین مارجین و لوریج باشید و مراقب باشید که چگونه افزایش در مارجینِ مورد نیاز، مقدار لوریج موجود را برای معامله‌گران کاهش می‌دهد.

در صورتی که می‌خواهید از انجام معامله در طی دوره‌های پر نوسان جلوگیری کنید، با استفاده از یک تقویم اقتصادی (economic calendar)، از انتشار اخبار مهم اطلاع یابید.

معقول است که مبلغ زیادی از اکوئیتی حسابتان به صورت مارجینِ آزاد باشد. این کار به معامله‌گران کمک می‌کند تا از مارجین کال‌ها جلوگیری کنند و این اطمینان را می‌دهد که حساب به اندازه‌ی کافی شارژ دارد تا به محض مشاهده‌ی معاملاتی که احتمال سوددهی بالایی دارند، بتوان به آن معاملات وارد شد.

ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)

قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.

در این مطلب می خوانید:

لوریج (Leverage)

اهرم، ضریب چگونگی محاسبه مارجین؟ اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.

مثال از عملکرد ضریب اهرمی

در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.

ضریب اهرمی

ضریب اهرمی، خوب یا بد

با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع چگونگی محاسبه مارجین؟ که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.

شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!

نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

ضریب اهرمی چقدر باشد؟

این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.

لوریج

تغییر لوریج (Leverage)

برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.

با بررسی حاشیه سود، سود خود را افزایش دهید

حاشیه سود | آکادمی آینده

حاشیه سود، یکی از شاخصه‌های اصلی فاندامنتالی برای سرمایه گذاری در یک شرکت است.

هنگامی که بخواهید تحلیل فاندامنتال (بنیادی) انجام دهید، دو رویکرد سر راه شما وجود دارد:

رویکرد اول، بررسی بالا به پایین هست و دیگری نگاه از پایین به بالا است. در رویکرد بررسی بالا به پایین، هنگامی که شما وارد تحلیل فاندامنتال یک پروژه شوید، ابتدا وضعیت جهانی (سیاسی، اقتصادی و…) را بررسی می‌کنید، سپس وضعیت اقتصاد داخلی، وضعیت صنعت و در پایان به بررسی شرکت مورد نظر خواهید پرداخت.

شما برای شناسایی پروژه های آینده‌دار باید از منابع اطلاعاتی گوناگون و معتبر استفاده کنید. و ما در این مقاله شما را با بهترین منابع آماری برای بررسی سابقه اقتصادی شرکت‌های مختلف آشنا می‌کنیم.

حاشیه سود که یکی از عوامل مؤثر در تحلیل بنیادی هست، که در این مقاله به بررسی کامل آن می‌پردازیم. همچنین نحوه محاسبه انواع حاشیه سود را بیان می‌کنیم.

در این مقاله می‌آموزید:

  1. آشنایی با انواع گزارش‌های مالی
  2. آموزش محاسبه حاشیه سود در معاملات
  3. کاربرد و تحلیل حاشیه سود
  4. تأثیر حاشیه سود بر معاملات

این مقاله برای چه کسانی مناسب است:

  1. افرادی که به بررسی گزارش‌های مالی و تحلیل فاندامنتال علاقه‌مند هستند.
  2. معامله‌گران و سرمایه گذاران بلند مدت.
  3. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای که می‌خواهند شخصاٌ، یک پروژه ارزنده برای سرمایه‌گذاری را تحلیل کنند.

منابع مهم تحلیل شرکت برای تعریف حاشیه سود

قبل از تعریف اینکه حاشیه سود چیست، باید با برخی شاخصه‌های مهم در هر پروژه یا شرکت که در تحلیل اوضاع و شرایط آن مهم هستند آشنا شویم.

برای مثال زمینه فعالیت شرکت، مکان شرکت، نوع محصولات تولیدی، فروش محصولات و مشتریان شرکت، مواردی هستند که قبل از سرمایه گذاری در یک مجموعه باید اطلاعاتی درباره آنها کسب کنیم. یکی از این منابع، گزارش‌های مالی منتشر شده توسط خود شرکت است.

گزارش‌های مالی چیست؟

گزارش‌های مالی شرکت شامل گزارش هیئت مدیره، صورت‌های مالی و یادداشت‌های توضیحی هست که توسط شرکت تهیه و مورد استفاده مخاطبین قرار می‌گیرد. اساس و پایه تحلیل بنیادی، وابسته به این گزارشات است.

به عنوان مثال برای بازار بورس ایران، سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران یا سایت کدال، سایتی معتبر و مورد اطمینان است که گزارشات مالی شرکت‌های بورسی در آن منتشر می‌شود.

در بازار ارزهای دیجیتال نیز وبسایت‌هایی مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap)، گلاس‌نود (Glassnode)، کوین گلاس (Coinglass) و… به عنوان منابع اطلاعاتی موثق برای تحلیل شرایط مالی رمز ارزها استفاده می‌شوند.

معتبرترین منبع برای تحلیل شرایط اقتصادی، صورت‌های مالی شرکت‌ها می‌باشند. در صورت‌های مالی، وضعیت و عملکرد مالی شرکت‌ها در قالب اعداد و ارقام بیان می‌گردد. از جمله صورت های مالی مهمی که باید در نظر داشته باشید، ترازنامه و صورت سود و زیان است.

ترازنامه توانایی شرکت را برای برقراری تعادل بین دارایی‌ها و میزان بدهی‌اش به سایر نهادهای مختلف را نشان می‌دهد. میزان درآمد و مخارج شرکت در یک بازه زمانی مشخص در صورت حساب درآمد نمایش داده می‌شود. شما از طریق این صورتحساب متوجه می‌شوید شرکت درآمدی از دست داده است یا کسب کرده است و میزان نقدینگی شرکت برای خرید هر آنچه که برای بهبود یا گسترش لازم هست، مشخص شده است.

حاشیه سود چیست؟

در امور حسابداری و مالی، میزان سودآوری شرکت را نسبت به درآمد آن با استفاده از مارجین اندازه‌گیری می‌کنند. حاشیه سود خالص یا مارجین، یکی از نسبت‌های سودآوری هست و از تقسیم سود خالص بر درآمد یا فروش به دست می‌آید.

حاشیه سود به شکل درصدی بیان می‌شود و مشخص می‌کند هر شرکت به ازای هر 100 میلیون تومان فروش، چند میلیون سود به دست می‌آورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، مشخص می‌شود این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب کرده است.

محاسبه انواع حاشیه سود

حاشیه سود انواع مختلفی دارد. اصلی‌ترین آن‌ها حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص است. در این بخش از مقاله با انواع حاشیه سود آشنا می‌شویم و نحوه محاسبه آن‌ها را بیان می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص (GROSS PROFIT MARGIN)

برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی (OPERATING PROFIT MARGIN)

مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حقیقت به کنترل هزینه‌های عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد.

هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش هزینه‌های عملیاتی بیشتر است. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص (NET PROFIT MARGIN)

مارجین سود خالص یکی از پرکاربردترین نسبت‌های مالی است که تحلیلگرهای مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمدهای شرکت مورد ارزیابی قرار می‌دهند. هرچه این نسبت بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش کل هزینه‌های شرکت و به عبارتی کارایی بالای آن است. روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر است.

3 1

حاشیه سود خالص | آکادمی آینده

تحلیل حاشیه سود

از حاشیه سود کم و پایین، این‌طور تعبیر می‌شود که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، در فروش دچار افت شود، حاشیه سود آن حتی کمتر هم خواهد شد و ممکن است منفی شود.

مارجین سود پایین می‌تواند نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند.

کم بودن حاشیه سود، می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که آن شرکت فروش کمتری از سایر شرکت‌ها در همان صنعت داشته است (سهم بازار کمتر) و یا اینکه صنعت مورد نظر، متأسفانه شرایط وخیمی چگونگی محاسبه مارجین؟ دارد.

همچنین می‌توانند جنبه‌های خاصی از استراتژی قیمت‌گذاری یک شرکت را مشخص نمایند و نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت‌گذاری کرده است.

مارجین سود همچنین به نکاتی راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه‌هایش اشاره دارد.

مخارج بالا نسبت به درآمد، ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، به خاطر مشکلات مدیریتی، سعی در پایین نگه‌داشتن هزینه‌ها دارد. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت، کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضایی بزرگ‌تر از نیاز فعالیت می‌کند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و… .

مقایسه بین حاشیه‌ سود شرکت‌ها

با وجود اینکه مارجین سود، نسبت مفید و محبوبی برای اندازه‌گیری سودآوری شرکت‌ها است، اما مانند هر معیار مالی دیگری دارای محدودیت‌هایی چگونگی محاسبه مارجین؟ است که سرمایه گذاران باید آن را در نظر بگیرند.

افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکت‌ها در یک صنعت خاص و با مدل‌های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. غیر از این، تفسیر مقایسه‌ای بین حاشیه‌های سود آن‌ها تقریباً بی‌معنی است.

فرض کنید شرکتی اجناس لوکس می‌فروشد. این شرکت، اغلب درصد سود بالایی در اجناس خود دارد، در حالی‌ که موجودی کالا و هزینه کم دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از مارجین سود بالایی برخوردارند.

در شرکتی دیگر که تولیدکننده کالاهای اساسی هستند، به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه نسبتاً بالایی دارند. ممکن است درآمد بالایی داشته باشند، اما حاشیه سودشان کم است.

آیا افزایش درآمد، موجب افزایش حاشیه سود می‌شود؟

معمولاً اعدادی مثل فروش یا درآمد، نمی‌توانند اطلاعات خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار شما قرار دهند؛ یعنی نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل جریان دارایی و نقدینگی شرکت را تعریف نمی‌کند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش درآمد به معنی افزایش حاشیـه سود شرکت نیست.
به‌طور مثال، فرض کنید درآمد یک سال شرکتی ۱۰۰ میلیارد تومان بوده و ۷۵ میلیارد تومان هزینه داشته باشد که حاشیه سود او ۲۵% می‌شود. (۲۵%=۱۰۰/(۷۵-۱۰۰)).

اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و هزینه‌های آن به ۱۰۰ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% می‌شود (۲۰%=۱۲۵/(۱۰۰-۱۲۵)). همان‌طور که مشخص است بااینکه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریع‌تر هزینه‌ها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.

عاملی مؤثر در کاهش حاشیه سود

کم شدن درآمد شرکت موجب کاهش حاشیه سود می‌شود.

فرض کنید درآمد و مخارج شرکتی در یک سال به ترتیب ۲۰۰ میلیارد و ۱۵۰ میلیارد تومان باشد. در این صورت مارجین سود آن ۲۵% خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام می‌دهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش می‌دهد، لذا درآمد کل هم کاهش می‌یابد. اگر درآمد و مخارج شرکت در سال دوم ۱۵۰ میلیارد و ۱۲۰ میلیارد دلار باشد، مارجین سود آن ۲۰% خواهد شد.

در این مثال، اگرچه شرکت توانست هزینه‌های خود را به شکل قابل‌ توجهی کاهش دهد، ولی مارجین سود بیشتر از تصور تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریع‌تر از مخارج با کاهش روبرو شد.

بررسی حاشیه سود در شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور

از آنجایی که مبحث حاشیه سود در صورت های مالی نمادهای بورسی بهتر بیان می‌شود، برای درک آسان‌تر این مبحث، نمونه آن را در یک شرکت بورسی بررسی می‌کنیم.

مثال: می‌خواهیم مارجین سود خالص و عملیاتی را محاسبه کنیم. ابتدا نماد شرکت مورد نظر را در سایت کدال جستجو می‌کنیم. سپس از آیتم گروه اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت مالی سالیانه و از آیتم نوع اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای را انتخاب می‌کنیم.

4

صورت های مالی | آکادمی آینده

آخرین صورت سود و زیان (۹ ماهه ۱۴۰۰) برای شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور را استخراج کرده‌ایم:

5

صورت مالی 9 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۱.۲۳- =۲۸۳۱۱-/۶۵۴۴-

حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۹.۹۲-=۲۸۳۱۱/۵۶۴۲-

دوره ۶ ماهه ۱۴۰۰

6

صورت مالی 6 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص: ٪۸۸.۹۲- =۱۸۶۱۴-/۱۶۵۵۳-

حاشیه سود عملیاتی: ٪۸۵.۴۲- =۱۸۶۱۴/۱۵۹۰۱-

همان‌طور که مشخص است از میزان حاشیه زیان خالص و حاشیه زیان عملیاتی در دوره ۹ ماهه کاسته شده است. در حالت کلی محاسبه مارجین سود برای شرکت‌هایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آن‌ها هیچ سودی ندارند.

نتیجه گیری

در این مقاله به بررسی انواع حاشیه سود و تأثیرات کاهش و افزایش آن پرداختیم. یاد گرفتیم حاشیه سود (Profit margin) نسبتی است که سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه می‌کنند.

توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت ارائه نخواهد داد. نسبت‌های مارجین سود، بجای برآورد کردن میزان دارایی‌ها، سهام و سرمایه‌گذاری‌های شرکت؛ مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار می‌دهد.

یک تحلیلگر بنیادی خوب باید مسلط بر مفاهیم آماری در صورت‌های مالی باشد و بتواند به درستی روابط بین اعداد و ارقام منتشر شده را درک نماید.

از جنبه‌های کیفی که نباید نادیده گرفته شود، مزیت رقابتی بودن و کیفیت مدیریت شرکت است. تحلیلگران می‌توانند اطلاعات اولیه را با رجوع کردن به وب‌سایت‌ کدال و یا جست و جو در اینترنت به دست آورند.

اگر در ترید و معامله‌گری مهارت دارید ولی هنوز نمی‌دانید که بر روی چه سهمی معاملاتتان را انجام دهید، آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال و آموزش فارکس پاسگوی تمامی سوالات شما عزیزان است.

استفاده از مارجین در معاملات فارکس

برای بسیاری از معامله‌گران، استفاده از مارجین (margin) در معاملات، مفهوم جدیدی است که اغلب معامله‌گران از آن برداشت اشتباهی دارند. به عبارت ساده، مارجین فارکس، حداقل مبلغ مورد نیاز برای انجام معاملات اهرمی (معاملات دارای لوریج) است و می‌تواند یک ابزار مفید برای مدیریت ریسک باشد.

مفهوم دیگری که با مارجین ارتباطی نزدیک دارد، مارجین کال بوده که معامله‌گران سخت تلاش می‌کنند از آن اجتناب کنند. عدم آشنایی با مارجین در نهایت بسیار گران تمام خواهد شد و به همین دلیل لازم است معامله‌گران قبل از انجام یک معامله، به طور کامل با مارجین آشنایی داشته باشند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد استفاده از مارجین در معاملات فارکس، نحوه محاسبه آن و همچنین چگونگی مدیریت موثر ریسک خود، با ما همراه باشید.

مارجین در فارکس چیست؟

مارجین فارکس ودیعه ای است که یک معامله‌گر به عنوان وثیقه برای انجام معامله کنار می‌گذارد. معمولاً حداقل مبلغی است که یک معامله‌گر باید در حساب معاملاتی خود بگذارد تا بتواند یک پوزیشن جدید را باز کند. مارجین معمولاً به عنوان درصدی از ارزش موهومِ معاملاتِ فارکس (یا اندازه‌ی معاملات) در نظر گرفته می‌شود. اختلاف بین سپرده و ارزش کاملِ معامله، از بروکر “قرض گرفته می‌شود“.

[ارزش موهوم یا notional value]

مثالی درباره مارجین فارکس

در پایین مارجینِ مورد نیازِ فارکس نسبت به اندازه کامل معامله نشان داده شده است:

اندازه معامله :۱۰,۰۰۰ دلار

الزام مارجین: ۳.۳۳%

مربوط به مقاله مارجین فارکس

رابطه‌ی بین مارجین و لوریج

قبل از ادامه، مهم است که با مفهوم لوریج (Leverage) آشنا شوید. لوریج و مارجین ارتباط نزدیکی با هم دارند چون هر چه مارجینِ مورد نیاز، بیشتر باشد، معامله‌گران از لوریج کمتری استفاده خواهند کرد. دلیلش این است که معامله‌گر باید بیشترِ هزینه‌ی معامله را با پول خودش تامین کند و بنابراین می‌تواند پول کمتری را از بروکر قرض بگیرد.

احتمال دارد لوریج، سود و زیانهای زیادی ایجاد کند و به همین دلیل است که معامله‌گران باید از لوریج به صورت آگاهانه استفاده کنند. به یاد داشته باشید که لوریج می‌تواند بین بروکرها انواع مختلفی داشته باشد و در منطقه‌های مختلف، متفاوت باشد (مطابق با ملزومات قانونی). الزامات مارجین و لوریج مربوطه، به صورت زیر محاسبه می‌شوند:

الزام مارجین حداکثر لوریج
۵۰% ۲:۱
۳.۳۳% ۳۰:۱
۲.۰۰% ۵۰:۱
۰.۵% ۲۰۰:۱

آشنایی با الزامات مارجین در فارکس

الزامات مارجین فارکس توسط بروکرها تعیین می‌شوند؛ این الزامات درحالیکه به محدودیت‌های قانونی پایبند هستند، بر اساس سطح ریسکی می‌باشند که بروکرها تمایل به پذیرش آن دارند (که همان ریسک پیش فرض است).

در پایین مثالی از الزامات مارجین فارکس برای جفت ارز GBP/USD با عنوان “ضریب سپرده ” ارائه شده است.

مربوط به مقاله مارجین فارکس

الزامات مارجین

[ترجمه موارد داخل عکس:
مارجین ها بر طبق ضریب های لایه ای، براساس اندازه پوزیشن کلی شما هستند :
Tier: لایه یا سطح، contracts) position size): اندازه پوزیشن (قراردادها) ، Deposit Factor: ضریب سپرده]

در اغلب موارد، مارجین به عنوان هزینه ای در نظر گرفته می‌شود که یک معامله‌گر باید پرداخت کند. با این وجود، مارجین به عنوان هزینه معامله نیست، بلکه بخشی از اکوئیتی حساب است که کنار گذاشته می‌شود و به عنوان سپرده مارجین اختصاص داده می‌شود.

هنگام معامله با مارجین فارکس، مهم است این موضوع را به یاد داشته باشید که مبلغ مارجین مورد نیاز برای باز نگه داشتن یک پوزیشن، در نهایت توسط اندازه معامله (trade size) تعیین می‌شود. با افزایش اندازه معامله، معامله‌گران به لایه بعدی می‌روند که در آنجا الزامات مارجین (از نظر پولی) نیز افزایش خواهد یافت.

الزامات مارجین می‌توانند به طور موقتی در طی دوره‌های نوسان بالا یا به دلیل انتشار اطلاعات اقتصادی افزایش یابند که احتمالاً به نوسان بیش از حد معمول منجر می‌شوند.

دو لایه اول، مارجین ۳.۳۳% دارند اما در دو لایه بعدی، مارجین به ۴% و ۱۵% افزایش پیدا میکند.

بعد از آشنایی با الزامات مارجین، معامله‌گران باید اطمینان یابند که حساب معاملاتیشان به اندازه‌ی کافی شارژ است تا از مارجین کال جلوگیری کنند. یکی از راه‌های آسان برای پیگیری وضعیت حساب معاملاتی، از طریق سطح مارجین فارکس است:

سطح مارجین فارکس برابر است با (اکوئیتی تقسیم بر مارجین استفاده شده) ضربدر ۱۰۰

۱۰۰ × (مارجین استفاده شده ÷ اکوئیتی) = سطح مارجین فارکس

فرض کنید که یک معامله‌گر در حسابش، ۱۰,۰۰۰ دلار سپرده گذاری کرده و در حال حاضر ۸,۰۰۰ دلارِ آن به عنوان مارجین استفاده شده است. سطح مارجین فارکس برابر با ۱۲۵ است و بالاتر از سطح ۱۰۰ است. اگر سطح مارجین فارکس به زیر ۱۰۰ نزول کند، معمولاً بروکر مانع از باز کردن معاملات جدید می‌شود و ممکن است شما را در وضعیت مارجین کال قرار دهد.

لازم است که معامله‌گران با قانون بستن مارجین آشنایی داشته باشد؛ این قانون توسط بروکرها به منظور جلوگیری از انحلال پوزیشن‌های فعلی، تعیین شده است. وقتی که یک حساب در وضعیت مارجین کال قرار می‌گیرد، باید بلافاصله شارژ شود تا از انحلال پوزیشن‌های بازِ موجود، جلوگیری شود. بروکرها به این دلیل چنین کاری را انجام می‌دهند که اکوئیتی حساب را به سطح قابل قبولی بازگردانند.

اصطلاحات مربوط به مارجین فارکس

Equity (به معنای موجودی/اکوئیتی): اکوئتی عبارت است از مانده‌ی حساب معاملاتی بعد از اضافه کردن سود و کسر کردن زیان فعلی از مانده‌ی نقدی

Margin requirement (به معنای الزامات مارجین): مبلغ پول (یا همان سپرده) مورد نیاز برای انجام یک معامله اهرمی

Used margin (به معنای مارجین استفاده شده): بخشی از اکوئیتی حساب است که برای حفظ معاملات موجود در حساب نگه داشته می‌شود.

Free Margin (به معنای مارجین آزاد): مارجین آزاد عبارت است از اکوئیتی حساب بعد از کسر مارجین استفاده شده.

Margin call (مارجین کال): زمانی روی می‌دهد که اکوئیتی حساب معامله‌گران به زیر سطح قابل قبول تعیین شده توسط بروکر سقوط می‌کند که انحلال فوریِ پوزیشن‌های باز، آغاز می‌شود تا موجودی به سطح قابل قبول بازگردد.

Forex margin level (به معنای سطح مارجین فارکس): این سطح که با تقسیم کردن اکوئیتی بر مارجینِ استفاده شده و ضرب کردن جواب آن در ۱۰۰ محاسبه می‌شود، نشان چگونگی محاسبه مارجین؟ می‌دهد تا چه اندازه حساب معاملاتی باید شارژ شود.

Leverage (به معنای لوریج یا اهرم): لوریج در فارکس یک ابزار مالی است که به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا با تامین مبلغ کمی از معامله و قرض گرفتن بقیه‌ی آن از بروکر، بتوانند بیشتر از سرمایه گذاری اولیه خود، در بازار معامله کنند. معامله‌گران باید بدانند که لوریج می‌تواند به سود‌ها و زیان‌های بزرگ منجر شود.

مارجین آزاد در فارکس به چه معناست؟

مارجین آزاد به اکوئیتی حساب معامله‌گر اشاره می‌کند که این حساب در مارجینِ پوزیشن‌های بازِ فعلی درگیر نیست. به عبارت دیگر، مبلغ پول نقدی در حساب است که معامله‌گر برای تامین هزینه پوزیشن‌های جدید می‌تواند از آن استفاده کند.

می توان با یک مثال این موضوع را توضیح داد:

اکوئیتی : ۱۰,۰۰۰ دلار

مارجین اختصاص یافته به پوزیشن موجود : ۸,۰۰۰ دلار

مارجین پوزیشن‌های باز – اکوئیتی = مارجین آزاد

۸,۰۰۰ دلار – ۱۰,۰۰۰ دلار= مارجین آزاد

۲,۰۰۰ دلار = مارجین آزاد

مدیریت ریسک معاملات مارجین

هنگام معامله با حسابی که از مارجین استفاده کرده است، اگر مارجین مورد نیاز برای هر پوزیشن در تیکت معامله به طور اتوماتیک چگونگی محاسبه مارجین؟ ارائه نشده باشد، اطلاع از نحوه‌ی محاسبه‌ی آن برای معامله‌گران حائز اهمیت است. مواظب رابطه بین مارجین و لوریج باشید و مراقب باشید که چگونه افزایش در مارجینِ مورد نیاز، مقدار لوریج موجود را برای معامله‌گران کاهش می‌دهد.

در صورتی که می‌خواهید از انجام معامله در طی دوره‌های پر نوسان جلوگیری کنید، با استفاده از یک تقویم اقتصادی (economic calendar)، از انتشار اخبار مهم اطلاع یابید.

معقول است که مبلغ زیادی از اکوئیتی حسابتان به صورت مارجینِ آزاد باشد. این کار به معامله‌گران کمک می‌کند تا از مارجین کال‌ها جلوگیری کنند و این اطمینان را می‌دهد که حساب به اندازه‌ی کافی شارژ دارد تا به محض مشاهده‌ی معاملاتی که احتمال سوددهی بالایی دارند، بتوان به آن معاملات وارد شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.