محرک شاخص اولیه چیست؟


چرا شاخص دلار امریکا مهم است، شاخص دلار امریکا قدرت یا ضعف دلار را منعکس می کند و مکانیسم قیمت گذاری برای بسیاری از کالاها است، شاخص دلار امریکا چگونه محاسبه می شود، شاخص دلار امریکا در مارس 2020 تقریبا به بالاترین سطح 2 سال گذشته خود رسید، ریزش شدید منجر به نوسان قیمت شاخص دلار شد و احساسات منفی ابر سیاهی است که به سه علت اطراف دلار می باشد.

میانگین متحرک ساده 200 روزه چیست؟

میانگین متحرک ساده 200 روزه (SMA) چیست؟ و چه کاربردی دارد؟

معامله گران و تحلیل گران بازار برای تعیین روند کلی بلند مدت بازار ، میانگین متحرک ساده 200 روزه (SMA) را به عنوان شاخص کلیدی در نظر می گیرند. این شاخص به عنوان یک خط بر روی نمودار ظاهر می شود و همراه با حرکت طولانی مدت قیمت در سهام یا ارز ، کالا یا هر ابزاری که در نمودار است ، پیچ و خم بالاتر و پایین تری دارد. به نظر می رسد در برخی مواقع ، SMA 200 روزه به عنوان سطح حمایتی غیرمعمولی عمل می کند ، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک یا در صورت مقاومت پایین تر از سطح مقاومت باشد.

SMA 200 روزه

SMA 200 روزه ، که تقریبا 40 هفته ترید را پوشش می دهد ، معمولاً در معاملات برای تعیین روند کلی بازار استفاده می شود. تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک EMA 200 روزه در بازه زمانی روزانه باقی بماند ، قیمت به طور کلی در یک روند صعودی کلی قرار دارد. یک گزینه جایگزین برای SMA 200 روزه ، میانگین متحرک 255 روزه است که معاملات سال قبل را نشان می دهد.

نکات کلیدی میانگین متحرک ساده 200 روزه

  • میانگین متحرک 200 روزه به عنوان خطی در نمودارها نشان داده می شود و میانگین قیمت 200 روز یا 40 هفته گذشته را نشان محرک شاخص اولیه چیست؟ می دهد.
  • میانگین متحرک می تواند در مورد بالا یا پایین آمدن روند ، به معامله گران کمک کند ، در حالی که مناطق پشتیبانی یا مقاومت بالقوه را نیزمشخص می کند.
  • از میانگین متحرک 200 روزه و 50 روزه گاهی اوقات در کنار هم استفاده می شود ، و تلاقی های بین دو خط از نظر تکنیکال قابل توجه است.
  • در حالی که میانگین متحرک SMA میانگین قیمتها در طول زمان است ، میانگین متحرک EMA وزن بیشتری به داده های اخیر می دهد.
  • به عنوان یک میانگین متحرک بسیار بلند مدت ، SMA 200 روزه اغلب همراه با سایر میانگین های متحرک کوتاه مدت برای نشان دادن نه تنها روند بازار بلکه برای ارزیابی قدرت روند همانطور که با تفکیک بین حرکت نشان داده می شود ، استفاده می شود خطوط متوسط به عنوان مثال، مقایسه SMA 50 روزه و 200 روزه نسبتاً معمول است.
  • هنگامی که خطوط میانگین متحرک متحد می شوند ، این امر گاهی اوقات فقدان حرکت قطعی بازار را نشان می دهد ، در حالی که افزایش روزافزون بین میانگین های متحرک کوتاه مدت و میانگین های متحرک بلند مدت به طور معمول افزایش قدرت روند و حرکت بازار را نشان میدهد.

تقاطع های مرگ و طلایی میانگین متحرک 200 روزه

میانگین متحرک ساده 200 روزه به عنوان یک شاخص روند بسیار مهم تلقی می شود که از عبور 50 روزه SMA به سمت پایین SMA 200 روزه به عنوان “تقاطع مرگ” یاد می شود ، که نشان دهنده بازار خرسی یک سهام ، ارز، شاخص یا سرمایه گذاری دیگر در آِینده است.

به همین ترتیب ، عبور از SMA 50 روزه به سمت بالا و پایین SMA 200 روزه گاهی اوقات “تقاطع طلایی” نامیده می شود ، با اشاره به این واقعیت که یک سهام یا ارز “طلایی” در نظر گرفته محرک شاخص اولیه چیست؟ می شود یا تقریباً مطمئن است که یکبار قیمت آن افزایش یابد، پیش می آید.

SMA در مقابل EMA

این احتمال وجود دارد که جنبه پیشگویی خودکفا در مورد SMA 200 روزه نیز وجود داشته باشد. بازارها نسبتاً شدید نسبت به آن واکنش نشان می دهند ، فقط به این دلیل که بسیاری از تریدرها و تحلیلگران اهمیت زیادی برای شاخص قائل هستند.

برخی معامله گران ترجیح می دهند میانگین متحرک (EMA) را دنبال کنند. در حالی که میانگین متحرک SMA به عنوان میانگین قیمت در بازه زمانی مشخص شده محاسبه می شود ، EMA وزن بیشتری به آخرین روزهای معاملاتی می دهد. یعنی ، میانگین متحرک EMA مقدار بالاتری به قیمتهای اخیر می دهد ، در حالی که میانگین متحرک SMA برای همه مقادیر وزنی برابری دارد. علی رغم تفاوت در محاسبات ، تحلیلگران تکنیکال از EMA و SMA به روش های مشابه برای شناسایی روند و شناسایی بازارهای خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد استفاده میکنند.

http://palangakarin.blogfa.com

به طور طبیعی تئوریهای حسابداری مدیریت سنتی ، از بکار گیری معیارهای مالی در ارزیابی عملیات مدیریت بنگاه اقتصادی حمایت میکند.محققان حسابداری مدیریت ضعفهای بسیاری را برای معیارهای عملگرد مالی ذکر می کنند و معتقدند معیارهای مالی معیارهای ضعیفی هستند زیرا که نتیجه کارکرد مدیران را پس از یک دوره زمانی تعیین می کنند و در ارزیابی فعالیتهای مدیران و نتایج عملکرد گزارش شده ، مشکل ایجاد می کنند. معیارهای مالی فاقد رهنمودهائی برای عملکرد آینده هستند زیرا معیارهای رضایت مشتریان ویادگیری سازمانی را شامل نمی شوند.

معیارهای مالی بیشتر بر مدیریت داخل بنگاه اقتصادی تمرکز دارد و به محیط خارج از بنگاه اقتصادی توجه نمی کند ادبیات جدید حسابداری مدیریت بر استفاده از معیارهای غیر مالی به عنوان ابزاری جهت جبران ضعف معیارهای مالی تاکید دارد و پیشنهاد می کند که معیارهای غیر مالی باید در کنار معیارهای مالی استفاده شود.

معیارهای غیر مالی مثل بهره وری ، سهم بازار، مسئولیت اجتماعی ، گسترش تولید و عملکرد کارکنان و کیفیت و هدایت تولید و. است.

ارزیابی متوازن ابزاری برای ترویج استراتژی مورد نظر درکل بنگاه اقتصادی و دستیابی و استمرار موفقیتهای بلند مدت است.

تاریخچه پیدایش ارزیابی متوازن

در اوایل دهه 1980 محققان حوزه حسابداری مدیریت بصورت جدی ناکار آمدی روش های اندازه گیری عملکرد و کنترلهای سنتی را مطرح کردند . دلایل ناکارآمدی روشهای مزبور عبارتند از:

1-عدم توانائی ایجاد ارتباط بین معیارهای ارزیابی عملگرد واستراتژی های اصلی بنگاه اقتصادی.

2-تاکید بر حسابداری جهت گزارشگری برون سازمانی به جای ارائه گزارش های مفید برای تصمیم گیری های درون سازمانی .

3- عدم تاکید بر پیشرفت های فن آوری اولیه که موجب تحول در نحوه عملیات تولید بنگاه اقتصادی شده است.

افزایش اهمیت فعالیتهای خدماتی در کنار فعالیتهای تولیدی و تشدید رقابتها در دهکده جهانی وجود راه کارهای کنترلی و معیارهای عملکرد مناسب برای ماندن در عرصه رقابت جهانی را ضروری ساخت. بنابر دلایل فوق ارزیابی متوازن یا فراگیر اولین بار در سال 1992 توسط کپلن و نورتون مطرح محرک شاخص اولیه چیست؟ شد .

آنان فن ارزیابی متوازن را ابزار مدیریتی برای تبدیل دیدگاهها و استراتژی ها به اهداف قابل اندازه گیری در سطوح کلیدی بنگاه اقتصادی تعریف کردند.

مفاهیم اساسی ارزیابی مدیریت

ارزیابی مدیریت بر4 مفهوم متمرکز است:

1 -عملکرد سطح بخشهای مختلف بنگاه اقتصادی

بدلیل اینکه بنگاه اقتصادی بیشتر اوقات در بازارهای جهانی با محصولات متعدد رقابت می کند وجود سیاست های گوناگون مبتنی بر محیط رقابتی و یا توانائی های خاص بنگاه اقتصادی ضروری است.

ارزیابی مناسب از عملکرد بخش های مختلف این اجازه را به بنگاه اقتصادی می دهد که عملکر خود را از طریق بخشهای خاصی حداکثر نماید. ارزیابی متوازن این حقیقت را که اهداف بخش های مختلف یک بنگاه اقتصادی ممکن است متفاوت باشد تائید میکند بنابر این سیستمهای ارزیابی عملکرد متناسب بااین اهداف تعدیل می شود.

2 - روابط علت و معلولی

زمانیکه مدیریت ارشد یک بنگاه اقتصادی درمراحل اولیه ارزیابی متوازن در باره اهداف استراتژیک هریک از بخش های آن بنگاه تصمیم گیری می کند و بیشتر شرکتها در تعریف ماموریتهای خود با شکست روبرو می شوند ، ارزیابی متوازن مدیریت را ملزم به تعریف معیارهای موفقیت برای دستیابی به استراتژی های اصلی می کند.

مدیریت می تواند ضمن شناسائی معیارهای موفقیت بنگاه اقتصادی ، اثر گذاری آنها را نیز تعیین کند که این معیارها اغلب شاخص های موخر یا ثانویه نامیده می شوند چونکه معیارهای مزبور از نتایج فعالیتها ناشی می شوند یا تغییر می کند، از این طریق می توان روابط بین فعالیتهای کارکنان و نتایج مورد انتظار از اجرای فعالیتهای مزبور را شناسائی کرد.

مدیران با طرح این سوال که چه عواملی معیارهای موفقیت بنگاه اقتصادی را بهبود می بخشد ؟ و جستجوی پاسخ سوال مزبور محرکهای اصلی عملکرد را شناسائی می کند.

محرک های اصلی عملکرد به دلیل اینکه مقدم بر دستیابی به اهداف استراتژیک هستند شاخص های اولیه یا مقدم نامیده می شوند . محرک های اصلی به مجموعه ای از شاخص های عملکرد قابل اندازه گیری تبدیل می شوند و به عنوان بخشی از فرآیند ارزیابی متوازن بنگاه اقتصادی تلقی می شوند.

تعیین روابط علت و معلولی از طریق روابط موجود بین فعالیتهای کارکنان و محرک های اصلی عملکرد امکان پذیر ست . مدیران از خود می پرسند کارکنان برای اثر گذاری بر محرکهای اصلی عملکرد چه فعالیتهائی را باید انجام دهند؟ فعالیتهای مزبور ضمن اینکه باید قابل سنجش باشند باید مبنائی را برای ارزیابی عملکرد کارکنان نیز فراهم کنند.

عوامل موفقیت یا عدم موفقیت ارزیابی متوازن

الف-شناسائی شاخص های اولیه

ب-چگونگی روابط علت و معلولی مورد استفاده برای ایجاد رابطه بین فعالیتهای کارکنان و محرکهای اصلی عملکرد

ج- چگونگی روابط علت و معلولی مورد استفاده برای ارتباط بین محرک های اصلی عملکرد واهداف استراتژیک

شاخث های فعالیت کارکنان و منابع بنگاه اقتصادی مقدم بر معیارهای اصلی عملکرد در نظر گرفته شده اند. ترکیب درست و اجرای صحیح شاخص های مقدم میانی ، باعث تاثیر مثبت بر معیارهای اصلی عملکرد مالی می شوند. نقطه قوت برنامه ارزیابی متوازن توانائی شناسائی و تعیین شاخص های اصلی و اولیه موفقیت بنگاه اقتصادی است . مدیران پس از تعیین شاخص های اولیه موفقیت می توانند معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان بنگاه تجاری خود را طراحی کنند.

3 -معیارهای مالی و غیر مالی:

ارزیابی متوازن یک سیستم جامع اندازه گیری عملکرد است که با ترکیب معیارهای مالی و غیر مالی ، عملکرد کارکنان و بنگاه اقتصادی را ارزیابی می کند و هدف برنامه ریزی ارزیابی متوازن انتقال تمرکز سیستم ارزیابی عملکرد از کوتاه مدت به بلند مدت است.

ارزیابی سنتی بر معیارهای مالی و در کوتاه مدت تاکید دارد.

اریابی متوازن به معیارهای مالی و غیر مالی تاکید دارد و هف آن ارزیابی بلند مدت بنگاه اقتصادی است . شاخص های موخر یا ثانویه همان سیتم های مالی هستند که ارزیابی سنتی بر آن تاکید دارد . مزیت اصلی ارزیابی متوازن این است که پاداش فعالیتهای ایجادکننده منافع کوتاه مدت را کاهش و در مقابل و در مقابل پاداش فعالیتهای ایجادکننده مناافع بلند مدت را افزایش می دهد.

4 - ابلاغ استراتژی بنگاه اقتصادی به کارکنان

بنگاه اقتصادی ماموریت و رسالت شرکت را با کارکنان در میان می گذارد تا کارکنان بهتر درموفقیتهای بنگاه اقتصادی سهیم باشند.

چشم اندازها و جنبه های مختلف ارزیابی متوازن

برای هر جنبه ارزیابی متوازن یک سوال اساسی طراحی شده که معیارهای عمکرد برای استراتژی های متفاوت براساس آن تعیین شده است.

2-جنبه مالی ارزیابی متوازن : مدیران برای شناسائی معیارهای اصلی عملکرد از جنبه مالی باید به این سوال مهم پاسخ دهند که به سهامداران چگونه می نگرند ؟ آزمون استراتژی آغازین و اولیه از منظر چشم انداز مالی منجر به این موضوع می شود که آیا بنگاه اقتصادی به این استراتژی ها دست یا فته است یا خیر؟

مثلا" اگر شرکتی استراتژی ثبات رابرای یک بخش خاصی در نظر بگیرد ممکن است معیارهای مالی مناسب این استراتژی حفظ در آمد ناخالص آن بخش باشد.

اهداف مالی انتخاب شده در شروع اجرای ارزیابی متوازن باید دو موضوع زیر را به نحو مناسبی پوشش دهد:

الف-انتظارات عملکردی از استراتژی های انتخاب شده را بصورت صریح و روشن مطرح کند.

ب-اهداف و معیارهای هریک از سه جنبه و چشم انداز را مورد توجه قرارداده و بر آنها تمرکز کند.

2 -جنبه مشتریان ارزیابی متوازن : این جنبه شامل مواردی مانند معیارهای رضایت مشتریان، نظریات مشتریان، جذب مشتری جدید ، زمان پاسخگوئی به مشتریان ، سهم بازار و در نهایت اینکه مشریان از بنگاه اقتصادی چه می خواهند را توضیح می دهد . مدیران شاخص های مقدم و اولیه جنبه مشتریان را شناسائی میکنند تا دریابند چرا مشتریان محصولات یک بنگاه تجاری خاص را انتخاب میکنند . در ادامه مثال استفاده شده برای جنبه مالی ، فرض کنید یکی از راه های درآمد ناخالص ملی یک بنگاه اقتصادی ، حفظ مشتریان کنونی است. اگر تحویل به موقع کالا برای مشتریان مهم و دارای ارزش باشد پس این تحویل به موقع شاخص مقدم برای محرک اصلی عمکلرد محسوب می شود و می توان با آن مشتریان را حفظ کرد.

شاخص های اولیه ای که ممکن است مورد توجه مشتریان باشند عبارتنداز :

- تحویل به موقع کالا به مشتریان

- نقصهای موجود در هر محموله از کالای ارسالی برای مشتریان

- بهای تمام شده کالا و قیمت آن

- خدمات پس از فروش

در چشم انداز مشتریان این موضوع مطرح می شود که بنگاه اقتصادی بدون وجود مشتریان در آمدی کسب نخواهد کرد و به اهداف مالی خود نخواهد رسید . واضح است که اگر بنگاه اقتصادی خواهان دستیابی به عملکرد مالی بهتر در بلند مدت است باید محصولات و خدماتی را که برای مشتریان دارای ارزش هستند تولید و تحویل دهد.

3-جنبه داخلی ارزیابی متوازن: سوال اساسی اریابی متوازن از جنبه داخلی این است که مزیتها و برتری های درونی بنگاه اقتصادی چیست؟

تمرکز این جنبه بر عملکرد فر آیندهای داخلی سازمان است. جنبه داخلی شامل معیارهای اساسی مانند طراحی تولید ، گسترش تولید، خدمات پس از فروش، کیفیت و بهره وری است .

بنگاه اقتصادی در جنبه داخلی اقدام به شناسائی فرآیندهای لازم برای دستیابی به اهداف جنبه های مالی و مشتریان میکند.

اهداف چشم انداز از جنبه داخلی نشان دهنده تفاوت فاحش ارزیابی متوازن با دیگر سیستم های ارزیابی مبتنی بر معیارهای غیر مالی است.

سیستم های اندازه گیری عملکرد سنتی تنها بر کنترل و بهبود تمام شده کیفیت و معیارهای مبتنی بر زمان موجود درفرآیندهای تجاری تمرکز میکند ولی ارزیابی متوازن با گرد آوری انتظارات حوزه های خاص خارج از بنگاه اقتصادی (مثل مشتریان ، بازار و. ) ضرورت بررسی و اصلاح عملکرد فرآیندهای داخلی تجاری برای دستیابی به آن انتظارات را فرهم می کند. با توجه به مثال قبل اگر حفظ در آمد ناخالص هدف مالی باشد و تحویل به موقع کالا به مشتری می تواند باعث حفظ مشتری شود ، جنبه داخلی بنگاه را ملزم می سازد که در جستجوی بهبود فر آیند تحویل به موقع کالا به مشتری باشد که ممکن است شامل کاهش تعداد توقفهای تولید یاکاهش مواردی شود که باعث کند شدن این فرآیند می گردد.

4-جنبه نو آوری ، آموزش و رشد :این جنبه پاسخ به این سوال است که آیا بنگاه اقتصادی می تواند فر آیند یشرفت و ایجاد ارزش را تداوم بخشد ؟

هدف این جنبه تعیین مواردی است که برای تحقق اهداف سه چشم انداز مالی ، مشتریان و داخلی ضروری است.

کوپن و نوروتون (1992) جنبه نوآوری آموزش و رشد را در سه موضوع زیر طبقه بندی کرده اند:

الف – توانائی کارکنان(میزان رضایت کارکنان ، میزان تغییر کارکنان ، بهره وری و صلاحیت کارکنان برای مشاغل مهم)

ب – توانائی سیستم اطلاعاتی و فن آوری اطاعات (میزان پوشش اطلاعات و بازده داده ها)

ج – انگیزش ، اختیارت و سلسله مراتب (پیش نهادهای دریافت شده ، پیش نهادهای اجرا شده و پاداش ها)

بدون سرمایه گذاری کافی در جنبه نو آوری آموزش و رشد امکان دستیابی به جنبه های مالی مشتریان و داخلی وجودندارد و ممکن است تلاش های ارزیابی متوازن را با شکست مواجه کند.

استراتژی دستیابی به عملکرد مطلوب ، سرمایه گذاری عمده در کارکنان و سیستم ها و فر آیندهاست زیرا این عوامل هستند که توانائی بنگاه اقتصادی را تشکیل می دهند.

در ادامه مثال برای حفظ سطح خاصی از درآمد ناخالص شرکت ممکن است بدنبال حفظ مشتری باشد . عامل مهم حفظ مشتری تحویل به موقع کالاست. بنگاه اقتصادی برای تحویل به موقع کالا به مشتری ممکن است دو کار محرک شاخص اولیه چیست؟ انجام دهد:

الف: استفاده از نرم افزار خرید برای کمک به بهینه کردن برنامه های تحویل کالا که این شاخص مقدم در جنبه نوآوری آموزش و رشد است.

ب: تفویض اختیار به کارکنان برای حذف زمان بندی های غیر ضروری و اطمینان از انجام درست سفارش های مشتریان .

در همه موارد آموزش و یاد گیری پایه اصلی موفقیت هر بنگاه اقتصادی است.

کپلن و نورتون بر یاد گیری بسیار بیشتر از آموزش تاکید دارند.

استراتژی های مبتنی بر چرخه عمر

هریک از بخش های مختلف یک بنگاه اقتصادی ممکن است در یکی از مراحل سه گانه چرخه عمر قرار داشته باشند بنابر این ، باید استراتژی خود را متناسب با چرخه عمر مربوطه (رشد – ثبات و بلوغ) طراحی کنند.

به دلیل تفاوت بین بخش ها و کل بنگاه اقتصادی ممکن است بر اساس مراحل سه گانه چرخه عمر استراتژی های متفاوتی لازم باشد پس یک ارزیابی واحد از کل بنگاه اقتصادی غیر ممکن می شود چون برخی از بخش ها ممکن است در مرحله رشد ، ثبات یا بلوغ باشند.

1 -مرحله رشد : مرحله رشد در سالهای اولیه عمر بخش های مختلف یک بنگاه اقتصادی است . فرصتهای زیادی برای گسترش و تولید محصولات یا افزایش ظرفیت در این مرحله وجود دارد.

معیارهای مالی این مرحله در صد افزایش در آمد حاصل از محصولات فعلی و در صد افزایش در آمدهای حاصل از محصولات جدید است. سرمایه گذاری در این مرحله زیاد است . جریان نقدی منفی و نرخ پائین بازده سرمایه گذاری در این مرحله طبیعی است.

2-مرحله ثبات : در این مرحله به حفظ و بهبود عملکرد بخش های مختلف بنگاه اقتصادی تاکید می شود و بازارهای جدید و محصولات جدید کمتر مورد توجه است . سود عملیاتی یا حاشیه سود ناخالص معیارهای مهم مالی این مرحله است . اهمیت هزینه های سرمایه ای در این مرحله به مراتب کمتر از مرحله رشد است در این مرحله سرمایه گذاری های انجام شده برای بهبود فر آیندها ، تعدیل و اصلاح فرصتهای رشد است.

3-مرحله بلوغ :در این مرحله کل بنگاه اقتصادی به بالاترین نقطه ممکن توسعه رسیده است. مدیریت تمایل چندانی به سرمایه گذاری های عمده ندارد . هدف مدیریت دراین مرحله مدیریت صحیح سرمایه گذاری ها و کسب سود حاصل از سرمایه گذاری های انجام شده در مراحل رشد و ثبات است.معیارهای مالی این مرحله بازده سرمایه گذاری، جریان نقدینگی مثبت و سرمایه در گردش است.

پشتوانه های نظری ارزیابی متوازن :

الف:ارزیابی متوازن باید بر استراتژی های مناسب هر بخش بنگاه اقتصادی متمرکز شود.

ب:با تعیین چگونگی بهبود شاخص های موخر بنگاه اقتصادی می تواند روابط علت و معلولی راشناسائی کند

ج:وجود معیارهای مالی وغیر مالی درارزیابی متوازن کارکنان را تشویق می کند تا به فعالیتهائی توجه کنند که رفاه و موفقیت بلند مدت بنگاه اقتصادی را در پی دارد

د:ارتباط ارزیابی متوازن با کارکنان به پذیرفتن معیارهای عملکرد توسط آنها کمک می کند زیرا آنان بهتر درک می کنند که چگونه می توانند در موفقیتهای مالی بنگاه اقتصادی خود سهیم باشند.

چرا بازار سهام باز هم منفی شد؟ / حل ابهامات محرک اصلی بورس

به گزارش تجارت‌نیوز، رشد و صعود بازار سهام مقطعی و کوتاه مدت بود و امروز باز هم شاخص قرمزپوش آغاز به کار کرد. بیشتر نمادهای شاخص‌ساز هم امروز باز هم منفی شروع شدند و افت قیمت را تجربه کردند.

شاخص کل بورس امروز در نیمه اول معاملات در محدوده یک میلیون و ۴۹۱ هزار واحد قرار گرفت. همچنین شاخص هم‌وزن هم امروز با هزار واحد منفی در محدوده ۴۵۰ هزار واحد قرار گرفت.

گروه‌های فلزات اساسی و پتروشیمی امروز با افت تقاضا همراه شدند و در محدوده منفی داد و ستد می‌شوند. اما گروه خودرو امروز با گرایشات مثبت و با افزایش تقاضا مواجه شده است. اما با توجه به این موضوع که روز گذشته بازار مثبت شد، چرا امروز روند اصلاحی باز هم جان گرفت؟ دلایل افت بازار چه عواملی هستند؟

احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه درباره روند فعلی بازار سهام به تجارت‌نیوز گفت: محرک اصلی بازار ابهاماتی هستند که باید برطرف شوند. ابهام اصلی در حال حاضر مذاکرات برجام است.

وی افزود: در وهله بعدی اگر سیاست‌های مربوط به قیمت‌گذاری دستوری حل و فصل شود ابهام و بی‌اعتمادی در بازار کمتر می‌شود. در حال حاضر موضوع قیمت‌گذاری دستوری در صنایع مختلف ایجاد شوک و هیجان کرده است.

وی در بخش دیگری گفت: انتشار اوراق بدهی و کسری بودجه عامل تهدید کننده اصلی بازار هستند. همچنین گمانه‌هایی درباره انتشار اوراق بدهی با نرخ بالا زده می‌شود و همین موضوع بی‌اطمینانی را در بازار بالا برده است زیرا این بازار رقیب اصلی بورس به حساب می‌آید.

اشتیاقی تاکید کرد: سهام عدالت موضوع دیگری است که اگر به صورت بلوکی یا به هر روش دیگری آزادسازی شود به بازار فشار فروش وارد می‌کند و باید با احتیاط و تامل بیشتری نسبت به این موضوع تصمیم‌گیری شود.‎

dxy چیست؟ چگونگی تاثیر شاخص دلار امریکا بر بازار را بشناسید!

دلار آمریکا پرکاربردترین و شناخته شده ترین ارز در سراسر جهان است. بانک های مرکزی و دولت ها، دلار آمریکا را به عنوان اصلی ترین دارایی مبادله ذخایر ارزی خود نگه می دارند. دلار، ارز ذخیره جهان است.

ما در این مقاله آموزشی سعی داریم برای شما عناوین زیر را توضیح دهیم:

چرا شاخص دلار امریکا مهم است، شاخص دلار امریکا قدرت یا ضعف دلار را منعکس می کند و مکانیسم قیمت گذاری برای بسیاری از کالاها است، شاخص دلار امریکا چگونه محاسبه می شود، شاخص دلار امریکا در مارس 2020 تقریبا به بالاترین سطح 2 سال گذشته خود رسید، ریزش شدید منجر به نوسان قیمت شاخص دلار شد و احساسات منفی ابر سیاهی است که به سه علت اطراف دلار می باشد.

چرا شاخص دلار امریکا مهم است؟

دلار آمریکا پرکاربردترین و شناخته شده ترین ارز در سراسر جهان است. بانک های مرکزی و دولت ها، دلار آمریکا را به عنوان اصلی ترین دارایی مبادله ذخایر ارزی خود نگه می دارند. دلار، ارز ذخیره جهان است.

ارزهای ذخیره دارای خاصیت نقدشوندگی بالا هستند و همین خصیصه، آنها را تبدیل به ابزار ارزی مورد نظر بانکهای مرکزی و موسسات مالی برای تسویه معاملات بین المللی کرده است.

تسویه تعهدات فرامرزی با ارز ذخیره، نیاز به مبادله ارز کشور، برای هر معامله را حذف می کند (ریسک تسویه ارزی متقابل نوعی ریسک تسویه است که در آن طرف درگیر در معاملات ارزی، ارزی را که فروخته است ارسال می کند اما ارز خریداری شده را، دریافت نمی کند).

دلار آمریکا به دلیل سوابق طولانی ثبات سیاسی و اقتصادی در ایالات متحده، و قدرتمندترین اقتصاد جهان بودنش، تبدیل به پیشروترین ارز ذخیره جهان شده است. شاخص دلار امریکا در بازار آتی در بورس بین قاره ای (ICE) و بازار غیر فیزیکی، بین دلالان محرک شاخص اولیه چیست؟ ارز مبادله می شود.

DXY قدرت یا ضعف دلار را منعکس می کند و مکانیسم قیمت گذاری بسیاری کالاها است

کالاها مواد اولیه ای هستند که جهان را تغذیه می کنند، لباس می پوشانند و قدرت و پناه می دهند. تولید، یک امر محلی در مناطقی است که پوسته زمینی غنی از سنگ معدن، مواد معدنی، فلزات و انرژی دارند.

محصولات کشاورزی به آب و هوای مناسب و منابع آب موجود، نیاز دارند. ضمنا، مصرف هم، در همه جا وجود دارد زیرا مردم در سراسر جهان به کالاهای اساسی نیاز دارند. دلار امریکا، معیار قیمت گذاری برای بیشتر کالاها است چرا که نقدینگی آن بالا است، ثبات هم که دارد و در آخر نقش ارز ذخیره را هم ایفا می کند.

هزینه های تولیدات محلی و قیمتهای مصرف کننده ممکن است به ارزهای مختلف دیگر هم انجام شوند اما، در عمده فروشی ها از دلار آمریکا به عنوان وسیله مبادله، استفاده می کنند.

با گذشت زمان، افزایش قیمت دلار معمولاً برای قیمت کالاها نزولی است، در حالی که ضعف در ارز ذخیره جهان هم، یک عامل صعودی برای کالاها است.

دلار قوی، باعث کاهش هزینه های تولید داخلی می شود و به تولیدکنندگان خارجی اجازه می دهد تولید را با قیمت پایین تری بفروشند و برعکس.

شاخص دلار امریکا چگونه محاسبه می شود؟

شاخص دلار، واحد پول آمریکا را در برابر سایر ارزهای ذخیره اندازه گیری می کند. از آنجا که یورو دومین ارز ذخیره پیشرو در جهان است، بیشترین وزن را در شاخص دلار دارد.

شاخص دلار بر اساس فرمول جفت ارزهای زیر محاسبه می شود:

USDX = 50.14348112 × EURUSD -0.576 × USDJPY 0.136 × GBPUSD -0.119 × USDCAD 0.091 × USDSEK 0.042 × USDCHF 0.036 (منبع: ICE)

شش واحد پولی که در مقابل شاخص دلار امریکا قرار گرفته اند، ابزارهای ارزی آزاد از کشورهای دارای ثبات سیاسی هستند. هیچ گونه موازنه یا تعدیل منظمی در شاخص دلار وجود ندارد. شرکت مبادلات ارزهای بین قاره ای (ICE) شاخص دلار را نظارت می کند.

محاسبه شاخص از طریق چند قیمت مشارکت کننده در زمان واقعی قیمتهای اجزای شاخص، صورت می گیرد.

DXY در مارس 2020 تقریبا به بالاترین سطح 2 سال گذشته خود رسیده است

در مارس محرک شاخص اولیه چیست؟ محرک شاخص اولیه چیست؟ 2020 در اوج رفتار قیمت ناشی از همه گیری جهانی بازار که همه را به سمت دارایی های کم ریسک سوق می داد، شاخص دلار افزایش یافت. نقش دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره، در دوره های آشفته بازار آن را به پناهگاهی امن تبدیل می کند.

dxy in march

همانطور که نمودار نشان می دهد، شاخص دلار ICE در مارس 2020 به بالاترین سطح یعنی قیمت 103.96 رسید، که از سال 2002 یعنی 18 سال پیش، سابقه نداشته است. در حالیکه شاخص در هفته 16 مارس افزایش بالایی پیدا کرد، هفته بعد کاهش یافت.

ریزش شدید منجر به رنج زدن قیمت شاخص دلار شده است

شاخص دلار پس از رسیدن به بالاترین سطح خود در دو دهه گذشته وارد روند نزولی یا بازار خرسی شد.

dxy

همانطور که نمودار هفتگی نشان می دهد، این شاخص از بالاترین سطح هجده سال گذشته خود به پایین ترین سطح خود از فوریه 2018 ریزش کرد و این کاهش به طور پیوسته تا سال 2020 و حتی اوایل سال 2021 ادامه یافت.

پایین ترین قیمت اخیر 89.165 بود، تنها 1.015 بالاتر از اوایل کف سال 2018، که پایین ترین سطح از اواخر سال 2014 بود. اختلاف نرخ بهره، نقش اصلی را در ارزش یک ارز نسبت به یک ارز دیگر ایفا می کند.

نرخ کوتاه مدت صندوق های فدرال رزرو یا همان نرخ بهره بین بانکی به دلیل صدمه مالی ناشی از کووید 19 به بازارها، تا نزدیک به صفر درصد کاهش یافت و این مسئله، اختلاف نرخ دلار و یورو را کاهش داد.

از آنجا که بازده اوراق قرضه از ریزش قیمت دلار نفع می برد، این قضیه باعث کاهش قیمت پول امریکا (دلار) هم شد. علاوه بر این، زمانی که اروپا در اواخر سال 2020 به موضوع برگزیت رسیدگی و آن را حل و فصل کرد، ابهامات را از روی یورو و پوند انگلستان، برداشت. این دو ارز، 71.2 درصد از شاخص دلار را به خود اختصاص دادند.

نمودار روزانه نشان می دهد که قرارداد آتی شاخص دلار ICE در سال 2021 بین قیمت 89.165 تا 91.605، یعنی یک محدوده باریک 2.44 بعد از ریزش 14.795 واحد، معامله شده است.

dxzz

می بینیم که این شاخص خیلی تا کف قیمت، فاصله ندارد و در حال رنج زدن یا بدون روند بودن است و در حال مبارزه با سطح حمایتی مهم تکنیکالی در قیمت کف فوریه 2018 یعنی 88.15 می باشد.

احساسات منفی ابر سیاهی است که به سه علت اطراف دلار می باشد

روند شاخص دلار از بالاترین سطح خود نسبت به 2 سال گذشته در مارس 2020، همچنان نزولی است. سه عامل قانع کننده بر دلار تأثیر می گذارند زیرا دلار در نزدیکی هدف نزولی در 88.15 تثبیت شده است.

    کوتاه مدت ایالات متحده تنها 50 واحد پایه بالاتر از نرخ سپرده کوتاه مدت یورو باقی می ماند. این اختلاف کم، همچنان از یورو حمایت می کند چرا که تفاوت بازده اوراق قرضه نسبت به سطح قبل از همه گیری، کاهش یافته است.
  • فدرال رزرو آمریکا همچنان به تزریق نقدینگی بی سابقه به بازارهای مالی ادامه می دهد وعرضه پول ایالات متحده را افزایش می دهد. این بسته تشویقی و محرک دولتی به خاطر تثبیت اقتصاد باعث شده کسری بودجه آمریکا به بیش از 28 تریلیون دلار برسد. موج جزر و مد نقدینگی و سونامی بسته محرکی دولت، بر قدرت خرید دلار تأثیر می گذارد.
  • روند تکنیکال دلار همچنان پایین تر باقی می ماند. این روند همیشه بهترین دوست شما در بازارها استچرا که نشان دهنده خرد مردم است. تصمیمات یک گروه بهتر از تصمیمات یک فرد می باشد.

دلار همچنان ارز ذخیره جهان باقی خواهد ماند، اما این بدان معنا نیست که ارزش خود را در برابر سایر ارزهای جهانی از دست نخواهد داد. نفوذ قیمت شاخص دلار زیر کف قیمتی فوریه 2018 یعنی 88.15 می تواند تریدرهای تکنیکال و دلالان را در طرف پایین قیمت جمع کند.

در همین حال، بانک های مرکزی، مقامات پولی و دولت ها تمایل دارند بازار ارز را از طریق مداخله ای هماهنگ که با کاهش نوسانات، ثبات ایجاد می کند، مدیریت کنند. روندهای ارزی می توانند برای دوره های طولانی مدت ادامه پیدا کنند. در ابتدای مارس 2021 روند دلار همچنان پایین تر می باشد.

خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

انواع خط روند در تحلیل تکنیکال معاملات

استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روش‌ها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگی‌های متنوعی دارد که یادگیری آنها می‌تواند نقشی کلیدی در سرمایه‌گذاری‌های کاربران داشته باشد.

در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا می‌شویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.

روند (Trend) چیست؟

یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمت‌ها تشکیل می‌شوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین می‌کنند. روندها می‌توانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانی‌تر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته می‌شوند.

انواع مختلف روند

خط روند

روند‌ها نقشی حیاتی برای معامله‌گران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیری‌شان در معاملات می‌تواند کمک شایانی به تریدر‌ها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:

روند صعودی (Uptrend)

یک خط روند صعودی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. به‌عنوان‌مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.

روند نزولی (Downtrend)

خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. به‌عنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.

روند جانبی (Sideways trend)

خط روند جانبی زمانی شکل می‌گیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.

نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار

یکی از راه‌هایی که یک تحلیل گر می‌تواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند. این خط روی نمودار ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.

شما از این روش‌های ترسیم می‌توان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.

ترسیم خط روند صعودی

خط روند صعودی

خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل می‌کند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست زیر خط روند صعودی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری محرک شاخص اولیه چیست؟ در روند رخ دهد.

ترسیم خط روند نزولی

خط روند نزولی

خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل می‌کند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند باقی می‌مانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست بالای خط روند نزولی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.

آشنایی با تحلیل روند

تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازه‌‌های دورتر، با کمک داده‌های به‌دست‌آمده توسط روندها است. تحلیل روند از داده‌های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده می‌کند. تحلیل روند سعی می‌کند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیش‌بینی کند و آن روند را تا زمانی که داده‌ها نشان‌دهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.

تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایه‌گذاران می‌شود. بررسی یک روند با کمک داده‌های تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معامله‌گران پیش بینی می‌کند.

ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که می‌توان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.

استراتژی‌های معاملاتی با خطوط روند

اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کرده‌ایم، بیایید به استراتژی‌هایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده می‌کنند نگاه کنیم.

شاخص معاملات MACD

شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا می‌کند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معامله‌گر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید می‌شوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی می‌گیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معامله‌گران می‌توانند موقعیت کوتاه‌مدت را نیز در نظر بگیرند.

معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام می‌کنند تا سیگنال‌ها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا می‌کند.

شاخص معاملاتی RSI

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنال‌های خرید و فروش کمک می‌کند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین می‌کند. RSI به شکل درصدی نشان داده می‌شود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.

نشانگر ADX

اندیکاتور ADX به معامله گران کمک می‌کند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معامله‌گران را قادر می‌سازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر می‌کند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان می‌دهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.

روندها تمام داستان را بازگو نمی‌کنند!

درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا می‌کنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روند‌ها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازه‌ای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام می‌شود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار می‌تواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایه‌گذاران نخواهد بود و می‌بایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.

مزایای در نظر گرفتن روند بازار

خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال

استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبه‌های مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیک‌های موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته می‌شود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنال‌های بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.

روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.

نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال می‌کنند. روندها از قله‌ها و نزول‌ها در طول زمان تشکیل شده‌اند، که به فرد امکان می‌دهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.