پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن یک روش کاربردی برای داشتن تحلیل دقیق از بازار می باشد. شما از پرایس اکشن در هر بازاری مثل: فارکس، سهام، کالا و غیره می توانید استفاده کنید. در این مقاله پرایس اکشن بصورت تصویری آموزش و الگوهای پرایس اکشن را هم گفته می شود.
پرایس اکشن چیست؟
تعریف بسیار ساده ی پرایس اکشن، معامله با استفاده از حرکت واقعی و الگو های میله ای چیست؟ در لحظه ی قیمت صورت می گیرد. در این روش معامله گر با استفاده از حرکت خود قیمت معامله را انجام می دهد و از اندیکاتورها و اسیلاتورهایی که عقب تر از قیمت فعلی بازار می باشند، برای تحلیل های خود استفاده نمی کنند.
نکته: منظور این نیست که استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورها برای تحلیل اشتباه و کار بیهوده می باشد! اغلب آنها از قیمت حال بازار عقب تر می باشند و از گذشته ی قیمت به ما اطلاعات می دهند.
اما در برخی موارد با استفاده از استراتژی های خاص می توان از گذشته ی بازار روند آینده ی قیمت را به دست آورد.
پرایس اکشن همراه تحلیل روند و الگوهای قیمت، از روند پیش روی قیمت اطلاعات می دهد. در حقیقت معامله گرانی که از پرایس اکشن استفاده می کنند از بقیه معامله گران تحلیل تکنیکال جلوتر هستند و قوی تر می توانند تحلیل نمایند.
سوال پرایس اکشن از ما چیست؟ سوال پرایس اکشن این است که چرا روند بازار به این صورت می باشد و کاری به اینکه چه روندی پیش خواهد آمد نخواهند داشت.
به همین دلیل می توانند تصمیم بهتری بگیرند. پیوت ها (High و Low)، حمایت مقاومت، و تثبیت کننده ها، نمودارهای شمعی و میله ای از الگوهای مهم پرایس اکشن هستند. الگوهای شمعی دربرگیرنده (اینگولفینگ)، هارامی، شوتینگ استار و غیره از نمونه های تحلیل به روش پرایس اکشن هستند، که به تمامی آنها خواهیم پرداخت.
پرایس اکشن کار چه کسی می باشد؟
تحلیل گران به سبک پرایس اکشن، چارت را بسیار ساده می بینند،
یعنی همه چیز را ساده بررسی می کنند و از تحلیل پیچیده و سخت جلوگیری می کنند.
با ترکیب اطلاعات به دست آمده از نوسانات قیمت بازار، حجم معاملات، الگوهای الگو های میله ای چیست؟ نموداری ورود و خروج به سبک پرایس اکشن به دست خواهد آمد.
برای بازار سهام، فارکس، طلا، فیوچرز و نفت می توانید از پرایس اکشن استفاده نمایید.
از مزایای تحلیل با پرایس اکشن چیست؟
- بدون هزینه می باشد، این موضوع از مهم ترین بخش پرایس اکشن می باشد که معامله گر نیاز ندارد نرم افزار خاصی را نصب کند. فقط با کندل ها، نمودارها می توانید اطلاعات خود را به دست بیاورید.
- از این روش در هر بازاری می توانید استفاده نمایید.
- سرعت بالایی دارد، تاخیر در تحلیل قیمت هیچ جایی ندارد و شما به گذشته ی بازار کاری ندارید.
- فقط تمرین بسیار زیادی نیاز دارد.
قانون (تلاش دوباره) چیست؟
زمانی که بازار سطحی را می شکند یا مسیر اصلاحی را انتخاب می کند، باز به آن سطح برمی گردد. وقتی قیمت به نقطه ای خاص برمی گردد، یا اصلاحی می شود یا رند را می شکند. در این شرایط تحلیل گر پرایس اکشن کاری نمی کند تا زمانی که بازار یکی از این 2 روش را برگزیند.
در این مرحله، منتظر دومین نقطه برای ورود می ماند. اگر در این مرحلهفروشندگان بازار قیمت را به کف جدید بکشانند، و در این مسیر شکست بخورند، کف دوقلو ایجاد می شود که در این مرحله نیز فروشندگان به خریداران تبدیل می شوند و قیمت بالا می رود.
یک مثال دیگر، اگر قیمت خط روند خود را بشکند و باز مجدد به روند شکسته شده برگردد، و بجای ادامه مسیر قبل خود برگردد و به شکست ادامه دهد، (تایید) صورت گرفته است.
الگوهای پرایس اکشن:
در این بخش به الگوهای پرایس اکشن خواهیم پرداخت، یادگیری این الگوها برای هر پرایس اکشن کاری ضروری می باشد.
آموزش پرایس اکشن: الگویReversal Bar
در الگو های میله ای چیست؟ الگویReversal Bar، قیمت حتی در حالت صعودی نیز پایین تر از Low کندل قبلی خود می باشد و از حمایت برخوردار است. حمایت تا حدی قوی هست که قیمت را بالاتر ببرد و باعث شود بالای Low کندل قبلی بسته شود. اولین نشانه در مورد احتمال حرکت بازگشتی صعودی می باشد.
برای حالت نزولی این الگو، بازار با سطح مقاومت قوی در بالای High کندل قبلی روبرو خواهد شد. مقاومت در اینجا آنقدر قوی می باشد که باعث عقب نشینی خریداران می شود و در نتیجه فروشندگان قوی می شوند. تا اندازه ای که قیمت پایین تر از High کندل قبل بسته می شود.
شکل ظاهری الگو Reversal Bar
نحوه ترید براساس این الگو
معمولا در روند صعودی، باید بالای الگوی Bullish Reversal Bar خرید نمایید.
در روند نزولی بایستی در پایین الگوی Bearish Reversal Bar بفروشید.
الگوی Pin Bar
نام این الگو Pinocchio Bar می باشد که دلیل انتخاب این اسم بخاطر شکل ظاهری آن می باشد و همانند دماغ پینوکیو دراز می باشد.
این الگو در حالت صعودی خود،سایه بلند را در پایین کندل داریم. ولی در حالت نزولی آن، سایه کندل در بالای آن قرار دارد.
شکل ظاهر الگوی پین بار:
پین بار تشکیل شده از یک بدنه ی کوچک و نباله بزرگ می باشد. برای یافتن پین بار کافیست به دنباله ی بلند آن دقت کنید.
شکل ظاهری این الگو کاملا گویای حرکات قیمتی بازار می باشد. بازار تا سطحی حرکت می کند و در انتها کل مسیر را خلاف جهت، تا رسیدن به قیمت باز شدن کندل، بر می گردد.
چگونه با استفاده از چارت ها در فارکس معامله کنیم؟
برای بررسی یک جفت ارز باید به نکاتی همچون رفتارهای گذشته و فعلی قیمت توجه داشت، یک چارت به همراه قیمت اولین ابزار برای یک معاملهگر در بازار فارکس میباشد، هر معاملهگری که از تحلیل تکنیکال استفاده میکند نیز باید آن را فرا گیرد همچنین میتوان گفت نمودار و چارتها ارائه دهنده اطلاعات بصری به معامله گران میباشند که در ادامه به سوال چگونه با استفاده از چارتها در فارکس معامله کنیم؟ میپردازیم.
نمودار قیمتی یا چارت فارکس
فعالیتهای معاملاتی را نمودارهای قیمتی به نمایش در میآوردند که در مدت یک دوره معاملاتی، میتوان در نظر گرفته شوند. برای هر دارایی مالی در دوره زمانی مشخص میتوان نمودار تجزینه و تحلیل تشکیل داد و به بررسی آن پرداخته شود.
قیمتها همیشه در حال نوسان هستند و این تغییرات عموما به صورت تصادفی میباشند، یکی از وظایف معامله گران مدیریت ریسک و شناسایی و بررسی احتمالات میباشد که نمودارها باعث تشخیص راحتتر نوسانات قیمتی میشوند.
معمولا نمودارها جنبه بصری دارند و درک اطلاعات داده شده توسط نمودارها بسیار راحت میباشد، با استفاده از نمودارها حرکات، الگوها و گرایشهای یک جفت ارز را میتوان مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
باتوجه به نمودار زیر محور y که عمودی میباشد نشانگر مقیاس قیمت و محور x نشانگر مقیاس زمان است که در چارت قیمت از چپ به راست ترسیم میشوند.
نمودار قیمتی نشانگر چیست؟
عرضه و تقاضا در یک جفت ارز توسط نمودار قیمتی نشان داده میشود، نمودار تمامی اطلاعات یک جفت ارز را در هر لحظه جمع آوری میکند و همچنین اخبارهای شناخته شده و همچنین انتظارات معامله گران از اخبار آینده را چارت فارکس نیز ارائه میدهد، در واقع نمودارها همه فعالیتهای شرکت کنندگان در بازار را با یکدیگر ادغام میکنند.
نمودار های قیمتی مختلف
نمودارهای قیمتی دارای انواع مختلفی میباشد که مهمترین آنها عبارتاند از:
نمودار شمعی یا کندل استیک
در ادامه بیشتر با این نمودارها آشنا خواهیم شد.
نمودار خطی
نمودار خطی را با متصل کردن قیمتهای پایانی به یکدیگر میتوان ترسیم کرد، زمانی که این خطوط به همدیگر وصل شوند میتوان حرکات یک جفت ارز را در بازه زمانی مشخص به صورت کلی مشاهده کرد.
درک نمودارهای خطی بسیار راحت میباشد و حتی معامله گران مبتدی هم میتوانند از آن استفاده کنند، اما در نظر داشته باشید در رفتارهای قیمتی در یک دوره زمانی نمودار خطی نمیتواند ااطلاعات زیادی را به تریدر ارائه کند.
این نمودار نشانگر بسته شدن قیمت در یک دوره زمانی میباشد این نمودار نشان دهنده این است که قیمت در پایان دوره بسته شده و معاملهگر از دلیل این رخداد اطلاعی ندارد، که این اطلاعات به معاملهگر کمک میکند تا روندها را به صورت بهتر و راحتتر درک کند و آنها را مورد بررسی بصری خود قرار دهد، کاربرد این نمودار مشاهده نمای کلی بازار میباشد.
مثالی از نمودار خطی جفت ارز EUR/USD
نمودار میله ای
نمودار بعدی، نمودار میلهای میباشد که کمی از نمودار خطی پیچیدهتر میباشد، این نمودار نشان دهنده قیمت ها، اوج و کفهای میباشد، نمودار میلهای به شناسایی محدودههای قیمتی در هر دوره نیز به معامله گران کمک میکند.
ممکن است اندازه اندازه میلهها از میلهای به میلهای دیگر، یا با افزایش و کاهش همراه باشد.
پایین میله عمودی بیانگر کمترین قیمت معامله شده بای آن دوره زمان میباشد، و در نقطه مقابل بالای میله بیانگر بیشترین قیمت پرداختی میباشد همچنین نوار عمودی نشان دهنده کلی معاملات در یک جفت ارز میباشد.
باتوجه به نوسانات قیمتی، اندازه میلهها تغییر میکنند با کمتر شدن نوسانات، میلهها کوتاهتر و کوچکتر میشوند، تغییرات در یک میله به دلایل ساخت و نحوه تشکیل آن است.
میله عمودی و ارتفاع آن بیانگر محدودههای قیمتی در بالا و پایین میباشد. همچنین در نمودار میلهای قیمت باز و بسته در یک دوره را با خطها افقی متصل شده، به نمایش در میآورد.
در سمت چپ، خط تشکیل شده قیمت باز شدن را مورد بررسی قرار میدهد و خط تشکیل شده در قسمت راست نشان دهنده بسته شدن قیمت میباشد.
مثالی برای نمودار میلهای برای جفت ارز EUR/USD
یکی از بخشهای تشکیل دهنده در این نمودار زمان میباشد، که ممکن است یک هفته یا یک ساعت باشد.
نام دیگر نمودارهای میلهای (OHLC) میباشد، که در زیر آنها (OPEN) به معنای باز شدن قیمت و اوج قیمتی (HIGH)، کف قیمتی (LOW)، بسته شدن قیمت (CLOSE) را در یک جفت ارز نشان میدهد.
نمودار شمعی یا کندل استیک
نمودار میلهای در واقع همان کندل استیکها میباشند که با تغییراتی رو به روبوده اند، هر دو این الگو های میله ای چیست؟ نمودارها اطلاعات مشابهی را ارائه میکنند اما در فضای گرافیکی متفاوت هستند. اکثر معامله گران این نمودار را دوست دارند و از آن برای شناسایی دارایی مالی استفاده میکنند، بلکه علاوه بر جنبه بصری و زیبایی درک آنها نیز راحتتر خواهد بود.
در کندل استیک بدنهها در وسط بزرگتر هستند و نشان دهنده محدودههای قیمتی در باز و بسته شدنها میباشند. در کندل استیک رنگ بدنهها به صورتهای مختلف میباشد تا برای معامله گران تشخیص صعودی بودن یا نزولی بودن قیمتها راحتتر باشد، همچنین اگر قیمت بالاتر از نقطه باز شدن قیمت، بسته شود کند به رنگ سبز در میآید و مقابلا اگر قیمت در بالاتر از نقطه باز گشایی قیمت، بسته شود کندل به رنگ قرمز در میآید، در نظر داشته باشید که رنگهای سفید و مشکی در نشان دادن کندلها استفاده میشود.
تریدرها عموما زمان زیادی را برای بررسی و شناسایی نمودارها استفاده میکنند، به همین دلیل نمودارهای رنگی برای استفاده راحتتر هستند.
نمودار کندل استیک جفت ارز EUR/USD مشاهده میکنید.
معامله گران عموما باتوجه به جلوه بصری، نمودار کندل استیک را انتخاب میکنند، در نمودار میلهای نیز همین اطلاعات ارائه میشود.
جمع بندی
انواع مختلفی از چارت قیمتی وجود دارد که تریدرها میتوانند از آنها برای نظارت بر بازار فارکس استفاده کنند.
معامله گران برای نظارت و بررسی بازار فارکس میتوانند از انواع نمودارها استفاده کنند که در این مقاله به سوال چگونه با استفاده از چارتها در فارکس معامله کنیم؟ پرداختیم و با بررسی نمودارها تریدرها میتوانند نمودار مد نظر خود را انتخاب کنند و معاملات بهتری را کسب کنند، در نظر داشته باشید اطلاعات زیاد ممکن است معاملهگر را دچار سردرگمی کند و باعث شود تصمیم خوب و درست در یک معامله به نتیجه عکس انجامد و معامله را با خطا مواجه کند.
بهترین کتاب پرایس اکشن کدام است؟ ۱۰ مورد از بهترین کتاب های آموزش پرایس اکشن
این دسته از بهترین کتابهای پرایس اکشن که در مورد استراتژیها و روشهای پرایس اکشن نوشته شدهاند، شامل استراتژیها و سبکهای معاملاتی هستند که از ترکیبی از نمودارهای کندل استیک، چارتها، نمودارها و شاخصهای مختلف استفاده میکنند. در این مطلب بهترین کتاب ها به صورت پیدیافهای (pdf) را قرار داده ایم که مطالعه آنها برای هر سرمایهگذار و تریدری که میخواهد در بازار ارزهای دیجیتال موفق شود، خالی از لطف نیست. با مقاله سامانه خرید و فروش ارز دیجیتال رمزینکس همراه باشید.
فهرست بهترین کتاب پرایس اکشن
در ادامه ۱۰ کتاب برتر در زمینه آموزش پرایس اکشن معرفی شده است:
- مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس
- فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن
- الگوهای قیمت از مارتین پرینگ
- تکنیکهای کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون
- تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا
- راهنمای نهایی تریدینگ
- راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ
- دایرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی
- صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل
- هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز
معرفی بهترین کتاب پرایس اکشن
در ادامه بهترین کتاب های لازم برای آموزش پرایش اکشن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از جمله ارز دیجیتال معرفی شده اند. البته قبل از همه چیز حتما نگاهی به مقاله «پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم» داشته باشید.
مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس
این مجموعه سه تایی کتاب تریدینگ پرایس اکشن (TRADING PRICE ACTION) در بازار تریدینگ ارزهای دیجیتال به مرجعی برای معاملات تبدیل شده است.
این کتاب که یکی از بهترین کتابهایی است که درباره پرایس اکشن نوشته شده است، از تئوری داو (Dow Theory) نشئت گرفته است که معامله گران مدتها قبل از انتشار مجموعه کتابهای ال بروکس (AL BROOKS) در مورد این تئوری و انواع سبکهای پرایس اکشن صحبت میکردند.
اگرچه ال بروکس مخترع پراکس اکشن نیست اما یقیناً کتابهای این نویسنده یکی از بزرگترین مرجعها برای معامله گران پرایس اکشن هستند.
این نویسنده در کتابهای تریدینگ اکشن پرایس اصطلاحاتی مانند «second entry»، «trend bar»، «barb wire» و «M2B/M2S» را معرفی میکند.
اگرچه این مفاهیم پرایس اکشن منحصر به فرد نیستند و در بازار ارزهای دیجیتال با نامهای دیگری شناخته میشوند اما ال بروکس با ترکیب این اصطلاحات در یک سیستم جامع تجزیه و تحلیل و معاملات، ارزش جدیدی به آنها داده است.
فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن
کتاب فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ (FOREX PRICE ACTION SCALPING) روی یک سبک معاملات پرایس اکشن خاص متمرکز است که برای هر تریدری مناسب نیست. باب ولمن (BOB VOLMAN) در این کتاب روش کسب سود پایینی را از بازار فارکس در بازه زمانی ۷۰ تیک (۷۰-tick) معرفی میکند.
سبک نویسندگی باب ولمن بسیار عالی است و در مقایسه با مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن ال بروکس، خواندن این کتاب بسیار راحتتر و دلنشینتر است.
ال بروکس در کتابهای خود یک سیستم تجزیه و تحلیل را با تمرکز کمتری بر تنظیم دقیق معاملات توصیف میکند، در مقابل باب ولمن هفت راه حل و سبک معاملاتی ساده و واضح را به خوانندگان توضیح میدهد. به این ترتیب، اگر به دنبال روشهای دقیق معاملات اسکالپینگ هستید، کتابهای باب ولمن برای شما بهترین گزینه خواهد بود.
علاوه بر این، باب ولمن به تازگی کتاب جدید را درباره تجزیه و تحلیل پرایس اکشن در پنج دقیقه منتشر کرده است که میتواند برای سرمایهگذاران زیادی مفید باشد.
الگوهای قیمت از مارتین پرینگ
از دیگر بهترین کتابهای پرایس اکشن که کاربران میتوانند مطالعه کنند، میتوان به کتاب الگوهای قیمت (PRICE PATTERNS) از مارتین پرینگ (MARTIN PRING) اشاره کرد.
مارتین پرینگ این کتاب را راهنمای تحلیل و تفسیر الگوهای قیمت مینامد و تمام مباحث اساسی تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت را شامل میشود، از جمله:
- پشتیبانی و مقاومت
- ترند لاین
- تجزیه و تحلیل حجم بازار
- تجزیه و تحلیل شکست مقاومتی
- الگوهای نموداری
- نمودارهای میلهای
موضوعاتی که نویسنده برای کتاب خود انتخاب کرده است متنوع و عالی هستند. این کتاب به سرمایهگذاران نحوه تجزیه و تحلیل بازار را به طور مختصر و ساده توضیح میدهد.
این کتابی نیست که به خوانندگان خود انواع استراتژیهای تریدینگ یا یک روش منحصر به فرد را معرفی کند. با این حال یکی از بهترین کتابهایی است که میتوان با مطالعه آن با انواع الگوهای قیمت آشنا شد که در تریدینگ کمک زیادی به سرمایهگذاران خواهد کرد.
به علاوه این کتاب شامل یک دیویدی است که مارتین پرینگ در آن توضیحاتی را در مورد جدیدترین ابزارها برای تشخیص الگوهای قیمت ارائه داده است.
تکنیکهای کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون
بعد از اینکه استیو نایسون (STEVE NISON) کتاب تکنیکهای کندل استیک ژاپنی (JAPANESE CANDLESTICK CHARTING TECHNIQUES) را به تریدرها معرفی کرد، کندل استیکها به بخش جدانشدنی از نمودارها و تجزیه و تحلیلهای پیش فرض اغلب معاملات تبدیل شدند.
کندل استیکها عمق و تنوع زیادی را به نمودارهای میلهای اضافه میکنند. در حال حاضر اصطلاحاتی مانند الگوهای کندل پوششی (Engulfing)، چکش (Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Stars) میان معامله گران پرایس اکشن رایج است. استراتژیهای معاملات کندل استیک معمولاً شامل ترکیبی از الگوهای کندل استیک با نمودارها و نقاط پیوت (pivot points) میشود.
اگرچه اصطلاحات مربوط به کندل استیکها را میتوانید به صورت رایگان در اینترنت پیدا کنید اما در این کتاب همه آنها به صورت منظم و کامل جمعآوری شدهاند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» مراجعه کنید.
تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا
تجزیه و تحلیل ترند لاینها یکی از اصلیترین ابزار پرایس اکشن است. با این حال، اغلب افرادی که در مورد ترند لاینها کتاب نوشتهاند تنها یک فصل از کتاب یا حتی کمتر را به آن اختصاص دادهاند. روش اندروز پیچ فورک (Andrew’s Pitchfork) تنها روش معاملاتی است که برخی نویسندگان کل کتاب خود را به آن اختصاص دادهاند.
اگرچه روش اندرو، سبک منحصر به فردی در ترسیم ترند لاینهای خود دارد اما تریدرهای پرایس اکشن هم میتوانند تکنیکهای معاملاتی وی را به راحتی برای ترند لاینهای سنتی و کانالهای قیمت سازگار کنند.
در واقع چندین کتاب مختلف در مورد تجزیه و تحلیل پیچ فورک وجود دارد اما کتاب تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک (INTEGRATED PITCHFORK ANALYSIS) که توسط دکتر میرسا دولگا (MIRCEA DOLOGA) نوشته شده است برجستهترین کتاب پرایس اکشن در این زمینه است.
این کتاب برای مبتدیانی که هیچ اطلاعاتی در مورد پیچ فورک ندارند بسیار مناسب است که آن را به روشنی و سادگی برای خوانندگان خود توضیح داده است.
راهنمای جامع تریدینگ
کتاب راهنمای نهایی تریدینگ (THE ULTIMATE TRADING GUIDE) سه نویسنده مختلف از جمله، جان هیل (John Hill)، جورج پرویت (George Pruitt) و لوندی هیل (Lundy Hill) آن را نوشتهاند و به همین دلیل کتابی کامل و نهایی است که برای هر تریدری مناسب است. این کتاب در مورد توسعه سیستمهای تریدینگ مکانیکی با استفاده از پرایس اکشن نوشته شده است.
در حالی که ممکن است فصل پایانی این کتاب که به سیستمهای مکانیکی اختصاص یافته است، مورد پسند تریدیرهای پرایس اکشن قرار نگیرد اما سایر بخشهای این کتاب به رفتارهای پرایس اکشن اختصاص یافته است و به همین دلیل میتوان گفت که این کتاب یکی از کاملترین و بهترین کتابهای پرایس اکشن است که تا کنون منتشر شده است.
عناوین مختلف این کتاب عبارتاند از:
- کاربردهای عملی تئوری امواج الیوت (Practical applications of the Elliot Wave Theory)
- فرصتهای تریدینگ نمودارهای میلهای (Specific bar patterns trading opportunities)
- چنل تریدینگ (Channel trading)
- الگوهای سوینگ تریدینگ (Swing trading)
مطالب این کتاب به صورت تکهتکه جمعآوری شدهاند اما بسیاری از روشها و سبکهای مهم پرایس اکشن را شامل میشوند و راهکارهای تریدینگ عالی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. اگر به دنبال ایدههای جدید تریدینگ و انجام معاملات هستید حتماً این کتاب را مطالعه کنید.
راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ
کتاب راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت (A COMPLETE GUIDE TO VOLUME PRICE ANALYSIS) به دلیل اینکه بسیاری از معامله گران پرایس اکشن از حجم برای تجزیه و تحلیل قیمتها استفاده میکنند، وارد فهرست بهترین کتابهای پرایس اکشن شده است.
در واقع افراد زیادی مانند ال بروکس در روشهای تریدینگ خود از حجم استفاده نمیکنند، از این رو این کتاب مکمل عالی برای معاملات پرایس اکشن تریدرهایی است که دوست دارند حجم را وارد معاملات و تجزیه و تحلیل خود کنند.
این کتاب به طور مختصر همه مواردی که باید در مورد تجزیه و تحلیل حجم در نظر گرفته شود را معرفی کرده است و توضیحاتی را که آنا کولینگ (ANNA COULLING) در باره کارکرد و چگونگی تحلیل حجم ارائه داده است برای هر کسی قابل فهم است.
اگرچه در تئوری داو (Dow Theory) حجم یک عامل اصلی است اما اغلب تریدرها درک کاملی از تأثیر و نقش حجم در معاملات ندارند و اکثر روشهای معاملات حجم ناشناخته و اجرای آن برای بسیاری دشوار است.
آنا کولینگ در کتاب خود موفق شده است مسائل را به سادگی و به دور از هر گونه پیچیدگی توضیح دهد. این کتاب میتواند برای تریدرهایی که تا کنون هیچ مطالعهای در این زمینه نداشتهاند، الگو های میله ای چیست؟ بسیار مفید واقع شود.
دائرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی
دایرهالمعارف الگوهای (ENCYCLOPEDIA OF CHART PATTERNS) توماس بولکوفسکی (THOMAS BULKOWSKI) به شما در استفاده از الگوها کمک زیادی میکند و خواهید فهمید الگوها تا چه اندازه در معاملات شما نقش دارند. این کتاب با استفاده از دادهها و آمارهای جامع بازار این اطلاعات را به خوانندگان ارائه میدهد:
- دستورالعملهای شناسایی الگوها
- میزان موفقیت و شکست در بازارهای گاوی و خرسی
- الگوهای حجم بازار
- انواع روشهای تریدینگ
- خصوصیات الگوهای ناموفق
اگرچه این کتاب مستقیماً استراتژیهای معاملاتی را به خوانندگان ارائه نمیدهد اما آمار و ارقامی را ارائه میدهد که خوانندگان میتوانند با استفاده از آنها تاکتیکهای معاملاتی خود را بسازند.
صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل
شناسایی ترندها یا عدم وجود آنها، بخش مهمی از کسب موفقیت در معاملات است. شناسایی ترندها نه تنها برای تریدرهای پرایس اکشن بلکه برای تریدرهایی از هر سبک و استراتژی مناسب خواهد بود.
ال. ای لیتل (L. A. Little) در کتاب صلاحیت و تریدینگ ترندها (TREND QUALIFICATION AND TRADING) چارچوبی را برای شناسایی و صلاحیت ترندها و یافتن بهترینها در میان آنها تنها با استفاده از قیمت و حجم ایجاد کرده است.
این کتاب که به جرئت میتوان گفت یکی از بهترین کتابهای پرایس اکشن برای خوانندگان است، ایده استفاده از قیمت و حجم برای تأیید ترند معاملات را ارائه داده و نویسنده آنها را به خوبی در کتاب خود معرفی کرده است، به همین دلیل این کتاب برای تریدرهای پرایس اکشن بسیار جذاب است.
معامله گران پرایس اکشن معمولاً ترندها را با کمک میانگینهای محرک یا ترند لاینها شناسایی میکنند اما ال. ای لیتل از این هم فراتر رفته و نگاه دقیقی به ساختار ترندها میاندازد تا کیفیت آنها را ارزیابی کند.
هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز
کتاب پرایس اکشن هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال (THE ART & SCIENCE OF TECHNICAL ANALYSIS) نوشته آدام گریمز (ADAM GRIMES) بسیار زیبا و منظم نوشته شده و پر از ایدههای خوب تریدینگ است.
در این کتاب پس از توضیح ساختار بازار، روی نمودارهای نامنظم تمرکز میکند و ضمن برجسته سازی هنر تریدینگ، قواعد معاملات را توضیح میدهد. بخشهای مربوط به الگوهای تریدینگ عملی برای خوانندگان جذابتر از بقیه است.
نویسنده به جای تجویز قوانینی خاص یا دوری از برخی مشخصات، الگوهایی را ارائه میدهد که معامله گران میتوانند از آنها برای تجزیه و تحلیلهای خود استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای الگو های میله ای چیست؟ فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
نمودار ها و کندل ها
همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز، قیمتها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند. نمودارها در تحلیل تکنیکال دو بعدی هستند. معمولا محور افقی را زمان و معمولا محور عمودی را قیمت تشکیل میدهد.
نمودارها دارای انواع مختلفی هستند:
میتوانند در بازههای زمانی مختلفی ترسیم شوند که این بازه از یک دقیقه شروع شده و تا ماهیانه ادامه دارد.
میتوانند ساده یا لگاریتمی باشند.(تفاوت نمودارهای ساده و لگاریتمی این است که نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان میدهند، اما در نمودارهای حسابی یا ساده این مورد وجود ندارد.)
یک نمونه از نموداری ساده مانند شکل بالا می باشد. اين نمودار نمايشي از تغييرات قيمت يک سهام در يک دوره 6 ماهه است . قسمت پايين نمودار، خطي که بصورت افقی ادامه یافته است(x) نشان دهنده تاريخ و يا مقياس زماني است. سمت راست نمودار، خط عمودي (y) قیمت سهام را نشان می دهد. با مشاهده نمودار مي بينيم که در آذر ماه سال گذشته قيمت اين سهام 7100 ريال بوده است، در حاليکه در ارديبهشت سال جاري قيمت آن در حدود 8500 ريال بوده است. اين مشاهدات به ما مي گويد که قيمت اين سهام بين آذر 89 و ارديبهشت 90 افزايش پیدا کرده است.
براساس توافق قيمت سهم و حجم معاملات بر روي محور عمودي و زمان بر روي محور افقي نشان داده مي شود. در محور زمان تقسيم بندي مي تواند از بازه 15 دقيقه تا ده ساله متغير باشد که بر همین حسب بازه کاربرد دارند اعم از تحليل هاي کوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت.
پرکاربرد ترين و معروف ترين نمودارها، عبارتند از: نمودار خطي، نمودار ميله اي و نمودار شمعي
Line Chart نمودار خطي
در تحلیل تکنیکال نمودارهاي خطي هيچ اطلاعات تصويري از بازه تجاري نقاط منحصر به فرد مانند بالاترين قيمت، پايين ترين قيمت يا قيمت ابتدا به ما نمي دهد. ساده ترين نوع نموداردر تحلیل تکنیکال، نمودار خطي مي باشد که از به هم پيوستن قيمت هاي بسته شدن (close) روزانه يک سهم در طي يک الگو های میله ای چیست؟ دوره معين شکل مي گيرد. با این اتصال ما مي توانيم حرکت کلي قيمت سهم يک بازه زماني مشخص را مشاهده کنيم. به هر حال، قيمت نهايي اغلب در مقايسه با قيمت هاي بالا و پايين در يک روز در داده هاي بازار سهام، مهمترين قيمت است و به همين دليل، تنها کميتي است که در اين نمودار مورد استفاده قرار مي گيرد .
سادگي نمودار خطی نکته مثبت اين نمودار در تحلیل تکنیکال است. اين نمودار در هم ريخته نيست و ديد خوبي از نوسانات قيمت سهم را نمايش مي دهد.
نکته منفي اين نمودار در تحلیل تکنیکال اين است که تحليل گر نوسانات سهم در يک دوره خاص را نمي تواند مشاهده کند. مثلا اين نمودار قابليت نمايش قيمت هاي باز شدن، پايين و بالای يک روز سهم را ندارد. اتصال اين خطها مي تواند به تحلیلگر در تحلیل تکنیکال الگو های میله ای چیست؟ کمک کند حرکت کلي قيمت براي سهام يک شرکت را در يک زمان معين مشاهده نمايد.
Candlesticks نمودار شمعي
هر دو نمودار ميله اي و شمعي به جهت نمايش تغييرات قيمت در يک بازه زماني با هم برابرند، اما مزيت نمودار شمعي اين است که از تغييرات روند قيمتي از لحاظ بصري به سرعت و سادگي قابل تشخيص مي باشد.
نمودار شمعی یا کندلی پرطرفدارترین و پرکاربرد ترین نوع نمودار تحلیل تکنیکال است.این نمودار نیز اطلاعاتی از قبیل قیمت باز شدن، بسته شدن و دامنه نوسان قیمتی در بازه زمانی مورد نظر را نشان میدهد.
نمودار شمعی با کمک کندل ها در تحلیل تکنیکال بسیار برای تحلیلگران مفید و موثر واقع شده است.
در تحلیل تکنیکال نمودارهاي شمعي همان اطلاعات نمودارهاي ميله اي را به ما مي دهند، اما در قالب گرافيکي. نمودار شمعي از دو بخش بدنه اصلي و سايه تشکيل شده. بدنه اصلي شمع نشان دهنده قيمت آغاز و پايان معامله است و بخش ديگر شامل دو خط است که به سايه مشهور شده است. خط بالايي را سايه بالايي و خط پاييني را سايه پاييني مي گويند. از اين رو دامنه نوسانات سهم در طول دوره زماني مورد داد و ستد توسط سايه ها نمايش داده مي شود.
اگر قیمت باز شدن کندل(شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی یا سفید است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر یا مشکی خواهد بود. البته در نرم افزارهای مختلف، می توانید رنگ مورد دلخواه خودتان را بر روی کندل ها انتخاب کنید. اما رنگ های مرسوم آنها مشکی و سفید است. قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار می گیرد سایه( shadow ) نامیده میشود.
در تحلیل تکنیکال نمودارهاي شمعي با استفاده از قيمتهاي باز شدن، بسته شدن و سقف و کف شکل مي گيرند .نمودارهاي شمعي بهتر از بقيه نيستند، بلکه فقط واضح ترند.منظور از واضح تر آن است که با اين نمودارها قيمتهاي بالا و پايين روز به سرعت و سادگي تشخيص داده مي شود.هنگامي که قيمت صعودي باشد، بدنه شمع سفيد و هنگامي که قيمت نزولي باشد بدنه شمع سياه مي باشد. گاهي اوقات به جاي نمايش سياه و سفيد شمع هاي ژاپني آن ها را به صورت رنگي نشان مي دهيم. براي اين کار ما به راحتي سفيد را با سبز و سياه را با قرمز جايگزين کرديم . اين بدان معناست که اگر قيمت بسته شدن از باز شدن بيشتر باشد بلوك سبز رنگ است و اگر قيمت بسته شدن از باز شدن کمتر باشد بلوك قرمز رنگ است.
اشکال مختلف کندل ها در نمودار شمعی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال؛
اگر قيمت بسته شدن بالاتر از قيمت باز شدن باشد، يک شمع توخالي يا سفيد کشيده مي شود . .
اگر قيمت بسته شدن پايين تر از قيمت باز شدن باشد يک شمع تو پر يا سياه کشيده مي شود . .
قسمت توخالي يا رنگ شده شمع ” بدنه اصلي ” يا بدنه ناميده مي شود . .
خطوط باريک واقع در بالا و پايين بدنه قيمت سقف و کف را نشان مي دهند و فیتیله ها ناميده مي شوند . .
بالاترين نقطه فیتیله بالايي ” سقف ” است . .
پايين ترين نقطه فیتیله پاييني ” کف ” است . .
اين گونه تصور کنيد که قيمت سهم در يک روز خاص با قيمت 4000 ريال بازگشايي مي شود و در قيمت 3600 ريال بسته مي شود. در طي روز سهام شرکت بين 3400 تا 4300 ريال در نوسان بوده است.بدنه شمع توپر است زيرا قيمت بسته شدن از قيمت باز شدن پايين تر است و بيانگر فشار فروشندگان است.( 1 )
اما در شکل شماره ( 2) قيمت بازگشايي سهم 3600 ريال و قيمت بسته شدن 4000 ريال بوده است.بدنه شمع بايستي تو خالي باشد زيرا قيمت بسته شدن سهم از قيمت بازگشايي آن بالاتر بوده است و بيانگر فشار خريداران است.
شمع سفيد بلند نشان دهنده فشار زياد خريداران است . هرچه قدر بدنه شمع بلند تر باشد، قيمت بسته شدن به سمت بالا از قيمت باز شدن بيشتر فاصله مي گيرد. اين امر نشان دهنده آن است که قيمت به طور قابل توجهي افزايش يافته است . به عبارتي گاوها، خرس ها را از ميدان به در کرده اند .شمع بلند مشکي ( توپر) نشان دهنده فشار زياد فروشندگان است. هرچقدر شمع مشکي بلندتر باشد، قيمت بسته شدن به سمت پايين از قيمت باز شدن بيشتر فاصله مي گيرد . اين امر نشان دهنده اين است که قيمتها به ميزان زيادي افت کرده اند و به عبارتي خرس ها با شکستن شاخ گاوها آنها را از ميدان به در کرده اند.
فیتیله هاي بلندتر و کوتاه تر در شمعها شواهد خوبي را در مورد معاملات انجام شده ارائه مي دهند . شمع هايي با فیتیله بلند نشان دهنده اين است که معامله گران از نقاط باز شدن و بسته شدن قيمت به خوبي دور شده اند. شمعهايي با فیتیله کوتاه نشان دهنده اين است که بيشتر معاملات حول و حوش نقاط بسته شدن و باز شدن قيمت صورت گرفته اند .
در تحلیل تکنیکال اگر فیتیله بالايي شمعي بلند و فیتیله پاييني آن کوتاه باشد نشان دهنده اين است که خريداران در ابتدا قيمت را بسيار بالا برده اند ولي بنا به دلايلي فروشندگان وارد شده اند و قيمت را دوباره نزديک به قيمت باز شدن، برگردانده اند.
اگر فیتیله پاييني شمعي بلند و فیتیله بالايي آن کوتاه باشد نشان دهنده اين است که فروشندگان ابتدا قيمت را به طور قابل توجهي پايين آورده اند ولي بنا به دلايلي خريداران آمده اند و دوباره قيمتها را نزديک به قيمت باز شدن برگردانده اند .
دیدگاه شما