نکته: در استراتژی خود باید از تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنید. عدم آگاهی از این تحلیلها یکی از دلایل شکست در معامله است. اما توجه داشته باشید که الگوها و نمودارهای تحلیلی نمیتوانند نقشهی مسیر شما را ترسیم کنند. تحلیل تکنیکال باید چاشنی استراتژی شخصی شما باشد.
دی تریدینگ چیست؟ 3 اشتباه رایج دی تریدها
دی تریدینگ یک راه سریع برای کسب سود زیاد در بازار فارکس است که البته برای همه افراد مناسب نیست. این سبک هم مانند سایر روشها ریسکهای خودش را دارد و موارد زیادی وجود دارد که بهتر است قبل از شروع در نظر بگیرید. در این قسمت از وبلاگ فارکس 365 به بررسی این موارد میپردازیم.
دی تردینگ چیست؟
Day Trading یک استراتژی کوتاه مدت است که بین خرده فروشان فارکس محبوبیت خاصی دارد و یک راه صحیح برای مشاهده بازده سرمایه گذاری در زمان کم است. این متد برای کسانی مناسب است که می توانند در طول روز زمان کافی برای تجزیه و تحلیل بازارها و نظارت بر نمودارها صرف کنند. معاملات دی تریدینگ در فارکس شامل نوسانات کوتاه مدت در قیمت جفت ارز است و مستلزم کنترل، تمرکز، نظم و توانایی پایبند بودن به استراتژی معاملاتی است.
چگونه شروع به دی تریدینگ در فارکس کنیم؟
ابتدا یک بروکر مناسب انتخاب کنید. آلپاری، لایت فارکس، آمارکتس سه بروکر مطرح هستد که میتوانید با آنها شروع کنید.
پس از انتخاب کارگزاری مناسب یک حساب معاملاتی باز کنید.
در مورد بازار تحقیق کنید و سعی کنید به تحلیل تکنیکال و چارت مسلط شوید. در صورتی که فکر میکنید برای این کار وقت کافی ندارید میتوانید با ثبت نام و انتخاب بروکر از طریق سایت ما به کانال VIP فارکس به طور کاملا رایگان دسترسی داشته باشید. این کانال با وین ریت بالای 90 درصد یکی از برترین کانال های سیگنال فارکس در ایران است که توسط تریدرهای موفق و کارکشته بازار مدیریت میشود.
ویژگی های یک دی تریدر
شما میتوانید یک دی تریدر حرفهای باشید اگر:
تمایل دارید پوزیشن خرید و فروش خود را در طول روز ببندید.
وقت و زمان کافی برای تحلیل بازارها و نظارت بر چارت دارید.
مزایای دی تریدینگ
مهمترین مزیت این سبک این است که تحلیلها تحت تاثیر اخبار قرار نمیگیرند.
استفاده از حد ضرر و جابه جایی استاپ لاس.
معاملات زیاد باعث یادگیری بهتر و تجربه اندوزی میشود.
معایب دی تریدینگ
افزایش هزینه کمیسیونهای تریدر.
ممکن است زمان کافی برای کسب سود قبل از بسته شدن معامله وجود نداشته باشد.
اگر از استاپ استفاده نشود ممکن است ضرر به سرعت افزایش یابد.
استراتژیهای معاملاتی دی تریدینگ در فارکس
- معامله بر اساس روند
معامله بر اساس روند به این صورت است که شما در تایم بالاتر یک روند پیدا میکنید و سپس در بازه های کوچک تر به دنبال فرصتهای معاملاتی در آن جهت میگردید. برای تشخیص بهتر جهت بازار می توانید از اندیکاتورهای نشان دهنده روند هم استفاده کنید. به این کار تحلیل در مولتی تایم فریم گفته میشود.
- معامله در خلاف جهت روند
این استراتژی هم مانند معامله در جهت روند است با این تفاوت که وقتی روند را تشخیص دادید باید به دنبال پوزیشنهایی در خلاف جهت بازار بگردید.
- معامله در زمان رنج بازار
زمانی که چارت به حالت رنج در میآید که اصطلاحا به آن ترید کانالی نیز گفته میشود. در این ترید خلاف جهت روند بازار سبک شما چارت را بررسی میکنید تا بالا و پایین قیمت را در یک محدوده مشخص پیدا کنید، سپس در کف ها خرید و در سقفها میفروشید.
- ترید بر اساس اخبار
معاملات خبری یکی از قدیمیترین استراتژی های کوتاه مدت است توسط معامله گران کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرد. کسی که بر اساس خبر معامله میکند کمتر به نمودارها و تحلیل تکنیکال توجه میکند و بیشتر منتظر اخباری است که معتقد است میتواند به قیمت جهت دهد. این اطلاعات ممکن است دادههای اقتصادی مانند بیکاری، نرخ بهره یا تورم باشد یا اخبار فوری و توییتهای تصادفی ریاست جمهوری. برای این که بتوانید به خوبی با اخبار ترید کنید باید درک خوبی از بازار داشته باشید و بدانید این رویدادها چه تاثیری میتوانند بر روی بازار داشته باشند. مشکل این روش این است که معمولا رخدادهایی که باعث نوسان زیاد در بازار باشند نادر هستند.
3 اشتباه رایج دی تریدرها
در بازی با اهرم بالا در فارکس اشتباهات رایجی وجود دارد که منجر به از دست دادن کل سرمایه میشود. در زیر به این 3 اشتباه رایج در دی تریدینگ میپردازیم.
مشکلات متعددی برای کاهش میانگین در بازارهای مالی وجود دارد. اولا این که موقعیت بازنده حفظ خواهد شد و سرمایه و زمانی که میتوانست صرف یک معامله موفق شود هدر میرود. ثانیا برای بازیابی سرمایه اولیه در زمانهایی که ضررهای زیادی کردهاید زمان طولانی لازم است و کم کردن میانگین خودش میتواند حاشیه ضرر بزرگتری ایجاد کند زیرا یک روند خودش را بیشتر از نقدینگی یک معامله گر حفظ میکند. معامله گران روزانه باید نسبت به این مسئله آگاه باشند و فرصتها را کوتاه در نظر بگیرند و سریعا از معاملات بد خارج شوند.
- توجه نکردن به اخبار
معامله گران از اخباری که ممکن است بازار را تحت تاثیر قرار دهد خبر دارند اما بازهم مشخص نیست که جهت گیری این اخبار بازار را به کدام سمت میبرد. از طرفی این اخبار میتوانند حرکات بازار را غیر منطقی کنند و نوسانات زیادی را در مارکت به وجود آورند.
- ریسک بیش تر از 1 درصد از سرمایه
ریسک زیاد دلیل بر بازده بیشتر نخواهد بود. معامله گرانی که سرمایه زیادی را در معاملات واحد به خطر میاندازند در طولانی مدت کل سرمایه خود را از دست میدهند. یک قانون رایج وجود دارد که میگوید نباید بیشتر از 1 درصد از کل سرمایه تان در هر معامله ریسک کنید.
- داشتن انتظارات غیر واقعی از بازار
در مورد انتظارات غیر واقعی که از منابع متعددی سرچشمه میگیرد می توان بسیار سخن گفت. اما این مورد است که اغلب منجر به همه مشکلات فوق میشود. این که بخواهیم از بازار انتظار داشته باشیم که طبق انتظار ما پیش برود بسیار غیر واقع بینانه است. به زبان ساده بازار به خواستههای فردی اشخاص توجه نمیکند و یک معامله گر باید بداند که مارکت در بازههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت میتواند متلاطم، بی ثبات و پر روند باشد و در هر سیکل متناسب با آن عمل کند. بهترین راه برای جلوگیری از انتظارات غیر واقعی تدوین یک برنامه معاملاتی است.
اشتباهات تریدرهای تازه وارد در خرید بیت کوین
در سالهای گذشته سرمایه گذاری ارزدیجیتال بهدلیل پایین بودن تعداد کاربران و اخبار و اطلاعات اندک در این زمینه نسبت به امروز آسانتر بود. این روزها با بالا رفتن قیمت این رمزارز و انتشار اخبار فریبنده پیرامون آن سبب شده، افراد بسیاری جذب این بازار برای انجام معامله و کسب درآمد و سودهای کلان از طریق خرید بیت کوین شوند. بیشتر این افراد به دلیل نداشتن اطلاعات و تجربهی کافی در زمینه ترید ارزدیجیتال، اشتباهات جبرانناپذیری انجام میدهند و متحمل ضررهای سنگین میشوند و ممکن است سرمایهی اصلیشان را هم در این راه از دست بدهند.
در ادامه به بررسی مهمترین و پرتکرارترین این اشتباهات تریدرها و راهکارهایی برای دوری از این موارد خواهیم پرداخت تا با استفاده از این اطلاعات بتوان تا حدودی جلوی ضررهای احتمالی را گرفت.
اشتباهات تریدرها قبل از ورود به بازار کریپتوکارنسی
بیشتر تریدرها قبل از ورود به عرصهی تجارت رمزارزها اشتباهات خود را شروع میکنند. این اشتباهات تریدرها میتواند به طور کلی آنها را دلسرد و از این حوزه دور کند.
۱. با پولی شروع به خرید بیت کوین میکنند که توان از دست دادنش را ندارند
معاملات بیت کوین هم مانند هر بازار دیگری نوسانات خود را دارد. در تاریخ ارزهای دیجیتال سرمایه داران و معاملهگران بارها شاهد هیجانات ترید خلاف جهت روند بازار مثبت و منفی فراوانی بودهاند. برخی در این راه سرمایههای آنچنانی به جیب زدهاند و در کنار آنها افراد بسیاری سرمایههای کلان از دست دادهاند.
بازارها همیشه در حال نوسان نیستند و ممکن است زمانی طولانی روندی ثابت و مثبت داشته باشند؛ اما یک هیجان منفی بیبازگشت میتواند تمام سرمایه و شاید سودی که تا آن لحظه به دست آوردهاید را بهطور کل از بین ببرد. زمان خرید بیت کوین باید بدانید که این بازار هم مانند سایر بازارهای سرمایه بالا و پایینهای مخصوص به خود را دارد و ممکن است در زمانی کوتاه سودی فراوان یا ضرر بزرگی در آن متحمل شوید.
پس منطقیترین راه این است که پول و سرمایهای که نقش مهمی در زندگی شما دارد و از دست رفتن آن میتواند روند زندگی را برای شما دچار مشکل کند، وارد این بازار پر ریسک نکنید. اگر در جایی اندوختهای دارید که بود و نبودش تاثیر آنچنانی در زندگیتان ندارد، میتوانید با خیال راحت با آن بیت کوین بخرید.
۲. بدون دانش و برنامه شروع به خرید بیت کوین میکنند
قبل از ورود به دنیای بیت کوین برنامهای برای خود تدوین کنید. در این برنامه میزان سرمایهای که میتوانید با آن کار کنید را مشخص کرده و ساعات معینی را برای فعالیت انتخاب کنید. همچنین مسیر و هدفتان را به طور کلی مشخص کنید.
نیاز نیست در ابتدای کار حرفهای باشید و همه چیز را بدانید؛ اما باید تا حدودی در مورد مفاهیم کلی اطلاعات داشته باشید و با رفتار بازار آشنایی نسبی داشته باشید. اگر بدون هیچ دانشی شروع به فعالیت کنید در مواقع بحرانی چون اطلاعی از نوسانها ندارید، نمیتوانید تصمیم درست بگیرید.
کسب اطلاعات و تحقیقات بیش از حد هم میتواند مشکلساز باشد. این کار باعث میشود شما فکر کنید که تمام پیچ و خمها را میشناسید و میتوانید بدون هیچ دردسر و ضرری معامله و تجارت کنید. اما تا تجربه کسب نکنید و استراتژی خود را تعیین نکنید، مسیر موفقیت برای شما هموار نمیشود. بسیاری از نکات را باید در بازار آموخت.
۳. روی موج جامعه سوار میشوند
شبکههای اجتماعی این روزها مردم دنیا را زیر خرواری از اخبار و اطلاعات مدفون کردهاند. هر از چند گاهی هم یک موضوع یا عبارت تبدیل به ترند میشود و نمیتوان به آن توجه نکرد.
بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیز تقریباً همیشه از بحثهای داغ این شبکهها هستند؛ اما برخی اوقات با انتشار اخباری مبنی بر نوسان شدید قیمت یا پذیرش آن به عنوان یک ارز معتبر توسط دولتها یا سازمانهای جهانی تبدیل به ترند روز میشوند. در این زمانها افراد بسیاری تصیم به خرید بیت کوین میگیرند.
افراد تازهکار در این برهه با سرچ کلمهی بیت کوین و دریافت اطلاعاتی بسیار سطحی از موتورهای جستجو و یا با توجه به گفتههای افرادی که خود را در شبکههای اجتماعی خبرهی این حوزه معرفی میکنند؛ به صورت هیجانی و با طمع کسب سودهای آنچنانی در زمانی که شاید مناسب برای خرید نباشد اقدام به خرید بیت کوین میکنند. اما باید توجه داشت که حتی وقتی همه مدعیاند که بهترین زمان برای ورود به بازار رمزارزها همین حالاست، بدون اطلاع کافی از پیج و خمهای مسیر و تحقیقات نباید وارد این بازار شد.
۴. دنبال راه میانبر برای کسب درآمد بیشتر هستند
هیچ راه و روشی در دنیای اقتصاد وجود ترید خلاف جهت روند بازار ندارد که در یک شب افراد را پولدار کند. بیت کوین غول چراغ جادو نیست. بیشتر تازهکارها انتظار دارند که با سرمایهای نه چندان زیاد و در زمانی بسیار کوتاه از این طریق درآمدی هنگفت کسب و تمام مشکلات مالی خود را حل کنند.
یکی از اصلیترین عواملی که تصورات اینچنینی در افراد ایجاد کرده، دنیای مجازی و افرادی هستند که در این بستر به صورت اغراقآمیز در حال تبلیغ این حوزهی نوظهور اقتصادیاند. آنها این باور را در ذهن تریدرهایی که تازه وارد بازار شدهاند ایجاد میکنند که خرید بیت کوین میتواند در یک شب شرایط مالیشان را دگرگون کند.
اشتباهات رایج تریدرها در خرید بیت کوین
برخی دیگر از تریدرها مرحلهی ورود را پشتسر گذاشته و پس از شروع معاملات اولیه، اشتباهات و ریسکهایی میکنند که اگر سودی هم تاکنون کسب کردهاند، از دست داده و از ادامهی مسیر پشیمان میشوند. برخی دیگر هم با ادامهی روند اشتباه خود هر چه دارند و ندارند از دست میدهند.
۱. بیش از حد ترید میکنند
تازه واردها به دنیای بیت کوین عموماً سقف خاصی برای تعداد ترید روزانه (Day Trading) خود معین نمیکنند. آنها سعی میکنند ضررهای خود را با انجام معاملات جدید و کسب سود از آنها جبران کنند.
انجام معاملات پشتسرهم و بیبرنامه میتواند، سرمایهی اولیهی شما را به طور کلی نابود کرده و ضرر بزرگی برای شما در پیش داشته باشد. هنگامی که در چندین معامله متضرر شدید، به خود استراحت بدهید و یک وقفهی نه چندان طولانی در معاملات ایجاد کنید.
۲. گرفتار FOMO میشوند
هنگامی که اتفاق خاصی در دنیای ارزهای دیجیتال رخ میدهد و اخبار فراوانی در این زمینه در رسانهها و یا سوشال مدیا منتشر میشود، عموماً بازار را دچار نوسان میکند. تریدرهای تازه وارد هنگام این نوسانات فکر میکنند که اگر الان خرید نکنند یا ارزهای خود را نفروشند، از قافلهی پارو کردن پولهای ریخته در کف بازار عقب میمانند. این اشتباه استراتژیک و گاهی جبران ناپذیر است.
غلبه بر فومو یکی از چالش برانگیزترین کارها برای کسانی است که به تازگی وارد دنیای کسب درآمد از طریق ارز دیجیتال شده اند. افراد باتجربه در این زمان برخلاف تازه واردها عمل میکنند و با غلبه بر FOMO سودهای کلان بهدست میآورند.
۳. برای خرید بیت کوین از لوریج یا معاملات مارجین صرافیها استفاده میکنند
با ورود به دنیای معاملات بیت کوین و آشنایی با صرافیهای ارز دیجیتال، با مفهومی به نام مارجین آشنا خواهید شد. معاملات مارجین روشی وسوسه برانگیز برای افراد مبتدی است.
در این روش شما از اهرم یا لوریج استفاده میکنید. Leverag را میتوان به نوعی وام گرفتن از یک پلتفرم دانست. اگر ارزش یک معامله ۱۰۰ دلار باشد؛ شما میتوانید با ۵۰ دلار خود و قرض گرفتن ۵۰ دلار از پلتفرمی که بر روی آن معامله میکنید، وارد آن تراکنش شوید.
صرافی از شما در قبال این فرایند کارمزد دریافت میکند. اگر معامله سود چندانی برای شما نداشته باشد و یا به طور کلی نتیجهی آن ضرر باشد؛ پرداخت کارمزد برای شما گران تمام میشود. استفاده از ضرایب اهرم بالا در زمانی که هنوز مبتدی هستید و استراتژی دقیقی برای معاملات خود ندارید، میتواند به نابود شدن کل سرمایهی شما منجر شود.
۴. برای معاملات خود استراتژی ندارند و از دیگران تقلید میکنند
مسلماً در ابتدای کار هیچ تریدری استراتژی دقیقی ندارد. اما میتوان با بررسی روشهای چند تریدر موفق تا حدودی گامهای نخست را موفقیتآمیز برداشت. اما مسیر و هدفها برای هر تریدری متفاوت است و هیچ فرد موفقی تمام فوت و فن معاملات خود را در اختیار دیگران قرار نمیدهد. پس نمیتوان در این زمینه همیشه مقلد دیگران بود.
اما بعد از مدتی شما باید برای خود یک استراتژی اختصاصی داشته باشید. مشخص کنید سرمایهگذاری شما چه هدفی را دنبال میکند. قصد سرمایهگذاری کوتاه مدت دارید یا بلند مدت یا هدفتان خرید و فروشهای مداوم و سریع است. هر چیزی که در این مسیر به آن نیاز دارید را در این استراتژی مشخص کنید. سعی کنید یک یا دو روش معاملاتی را به طور کامل بیاموزید و همیشه طبق آن پیش بروید.
نکته: در استراتژی خود باید از تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنید. عدم آگاهی از این تحلیلها یکی از دلایل شکست در معامله است. اما توجه داشته باشید که الگوها و نمودارهای تحلیلی نمیتوانند نقشهی مسیر شما را ترسیم کنند. تحلیل تکنیکال باید چاشنی استراتژی شخصی شما باشد.
اما باید بدانید، نباید بهطور مداوم باتوجه به شاخصها و الگوها معامله کرد؛ همیشه پارامترها و اهداف خود را بیشتر مورد توجه قرار دهید.
۵. حد ضرر را نمیشناسند
بسیاری از تریدرهایی که تازه شروع به فعالیت کردن هنگامی که یک روند منفی پیش میرود با این تفکر که فرایند موقتی است، آن را ادامه میدهند.
اما روش درست این است که از ابزار توقف ضرر استفاده کنید، از آن معامله خارج شده و به خود استراحت دهید. هرچه سریعتر این روند را بهکار گیرید، ضرر زودتر متوقف میشود. اما سعی کنید وقفهی طولانی تا معاملهی بعدی ایجاد نکنید. به بیان دیگر ضرر نباید شما را فلج کند.
این نکته را به خاطر داشته باشید که ضرر همیشه بخشی از معاملات تجار بوده و هست. اجتناب از آن غیرممکن است؛ فقط میتوان با رعایت نکاتی آن را به حداقل رساند. مهمترین نکته در این رابطه این است که هیچگاه و تحت هیچ شرایطی، برای جبران ضرر اقدام به معاملهی جدید نکنید.
۶. احساسات خود را کنترل نمیکنند
ترس و استرس، هیجان و طمع از دلایل اصلی ضرر کردن در هنگام ترید ارز دیجیتال است. شاید تریدر اطلاعات کاملی در زمینهی معاملات داشته باشد و با پیچ و خمهای مسیر آشنا باشد؛ اما اگر نتواند در شرایط بحرانی هیجان کسب سود بیشتر و یا ترس از ضرر بزرگ را کنترل کند، دانش و اطلاعاتش کمکی به او نخواهد کرد.
باید توجه داشت که ضرر همیشه در هر تجارت و کسب و کاری متحمل است. نباید برای پیشگیری از ضرر تمام قوانین و هدفهای خود را فراموش کنید. این امر موجب میشود معاملات احساسی انجام دهید که به ضرر چندین برابر ختم میشود. یا هنگامی که بازار تکان قابل توجهی خورد و احساس کردید با یک حرکت میتوانید سود فراوانی کسب کنید؛ بدون هیچ تفکری دست به یک معاملهی کاملاً هیجانی بزنید. امکان متضرر شدن به دلیل طمع کردن همیشه وجود دارد.
هنگام نوسانات شدید بازار سعی کنید کمی از اخبار دوری کنید. قوانین خود و مسیر هدفتان را مرور کنید و با ذهن باز و با توجه به استراتژی همیشگیتان عمل کنید. صبر داشته باشید و به هر پیشآمدی عکسالعمل نشان ندهید.
۷. سبد سهام خود را کنترل نمیکنند
سبد سهام هم بخش مهمی از فرایند کسب درآمد از طریق خرید و فروش ارز دیجیتال است. نباید تمام کوینهای سبد شما از یک نوع باشند. برای مثال وقتی همهی دارایی شما بیت کوین باشد، پایین آمدن یکبارهی قیمت ضرر زیادی به شما میزند.
اما تنوع بیشاز حد هم کار را دشوار میکند. بررسی وضعیت تمام ارزها سخت و گیج کننده است و زمان زیادی نیاز دارد. این موضوع باعث میشود نتوانید درست مدیریت و تجزیه و تحلیل کنید و تمرکزتان روی سود و ضررها از بین میرود.
نکات زیر را فراموش نکنید:
- آلتکوینهای ناشناس و بدون آینده را به طور کلی از سبد خود حذف کنید.
- به دنبال خرید آلتکوینهای ارزان قیمت نباشید.
- همیشه هنگام خرید و فروش هر آلت کوین دیگر، بیت کوین را در نظر داشته باشید.
۸. از دفترچه یادداشت برای خرید بیت کوین استفاده نمیکنند
ضرر کردن بخشی از تجارت است؛ اما تکرار آن قابل قبول نیست. باید از اشتباهات قبلی خود درس بگیرید و دیگر آنها را تکرار نکنید. ثبت سوابق تراکنشها و معاملات در یک دفتر یادداشت بهترین روش برای جلوگیری از متضرر شدن مجدد است.
تمام سوابق خوب و بد خود را ثبت کنید و آنها را بررسی کنید. نقاط ضعف و قدرتتان را بشناسید و آنها را اصلاح و تقویت کنید. میتوانید از تجربیات مثبت و منفی تریدرهای موفق هم در این زمینه استفاده کنید.
مفهوم و تسلط به چرخه های بازار
قیمت بر اساس الگو های تکرار شونده پیشروی می کند و گذشته را دوباره تکرار می کند.اما فقط 4 نوع چرخه بازار رفتاری دارد.
- اسپایک (Spike)
- کانال (Channel)
- تریدینگ رنج (Trading Range)
- الگوی وی (V patern)
مفهوم و تسلط به چرخه بازار
1_ مرحله اسپایک (Spike) :
- به حرکت سریع و با مومنتوم بالای قیمت در یک جهت با کندل های بزرگ و یا کاملا همرنگ اسپایک گفته می شود.
- اسپایک زمانی رخ می دهد که قیمت به هر دلیلی با عرضه و تقاضای بالایی رو به رو می شود و یک طرف از معامله گران بر طرف دیگر با حجم ورودی بالا غلبه می کند.
- در حرکت اسپایک قیمت بیشتر از توان حرکتی خود حرکت میکند و ما باید در جهت کندل های اسپایک وارد معامله شویم و معامله خلاف آن انجام ندهیم.
- معمولا حرکت اسپایک سود خوبی را به ما میدهد و برعکس، اگر بدون استاپ لاس (SL) معامله نماییم ضرر بسیاری را به ما متحمل می کند.
- اسپایک ها بر اساس فرکتالی بودن بازار از تایم 1 ثانیه الی سالانه امکان وقوع دارد.
- اسپایک ها عامل اصلی ایجاد گپ در بازار ها هستند.
- اخبار مهم معمولا ایجاد اسپایک می کنند.
- معمولا حجم معاملات بسیار بالا می رود.
- معمولا اسپایک در تایم کمی رخ می دهد.
از کجا بفهمیم به انتهای اسپایک رسیده ایم ؟
ابتدا باید تایم فریم حرکت اسپایک را تشخیص دهیم سپس باید عامل ایجاد کننده آن را بدانیم
- اگر عامل آن خبر باشد قیمت تا تخلیه شدن هیجان و از بین رفتن اثر آن پیش روی میکند. گاهی این اثر پایان می یابد اما به این دلیل که اخبار خاصی بوده است روند بلند مدتی قیمت تغییر می کند.
- اگر عامل آن برتری فروشندگان (seller) و یا خریداران (buyers) باشد قیمت تا پیووت های اصلی و نقاط مهم پیشروی میکند. دلیل این اتفاق دیدگاه عمومی می باشد. وقتی کسی وارد معامله می شود حد ضرر و حد سودی برای خود انتخاب نموده، در حرکت اسپایک معمولا گره های ریز و به خصوص گره هایی که در تایم پایین تر هستند به راحتی اینگولف می شود اما چون حد سود و حد ضرر وجود دارد، در نقطه ای که اکثر معامله گران آنجا را می بینند، قیمت مومنتوم خود را از دست می دهد.
- وقتی قیمت از موینگ 20 (متعلق به تایم فریم حرکت) فاصله زیادی می گیرد معمولا بعد از وقوع کندل داجی و یا پین بار تا موینگ و یا FL اصلاح خواهد داشت؛ که ما پیشنهاد میکنیم در این حرکت وارد پوزیشنی نشوید زیرا فعلا بازار احتمال ادامه روند را دارد.
- یکی از نشانه های کم شدن قدرت اسپایک وقوع کندل های ضعف و کندل پولبک می باشد.
اکنون به حرکت بعد از اسپایک میرسیم: وقتی قیمت در حرکت اسپایک به سطح مهمی میرسد، باید ببینیم آیا آن سطح را اینگولف کرده است و یا خیر؟ در هردو صورت ما با 5 نوع الگو سر و کار خواهیم داشت که به اسم الگو های so4 شناخته می شود(تلفیقی از 3 نوع چرخه اسپایک،تریدینگ رنج و کانال می باشد). که در مقاله ای دیگر به معرفی این الگو ها می پردازیم.
کانال (Channel) :
معمولا بعد از اولین اصلاح اسپایک وارد فاز کانال می شویم. دلیل این اتفاق این است که قیمت هنوز در حال تلاش برای رسیدن به سطح مهم می باشد یا با اسپایک به سطح مهم برخورد کرده است و سپس کانال نزولی ساخته است.
به الگو هایی که بعد از اسپایک رخ می دهند(3drive، پرچم، اندینگ دیاگونال،انوع مثلث و . ) نیز کانال گفته می شود
کانال دارای سه جز اصلی می باشد:
- پیوت رالی: همان اسپایک یا روند پر قدرت اولیه می باشد
- پیووت تصویه: حرکتی است که به گره فرعی بیسی که در گذشته وجود دارد برخورد می کند
- پیووت اصلی : حرکتی که قیمت را به بیس اصلی می رساند
کانال ها صعودی و نزولی به دنبال افزایش شیب و بریک اوت هستند تا زمانی که به یک محدوده حمایتی و مقاومتی مهم برسند.
نحوه ترید در کانال ها:
ابتدا باید ببینیم که قیمت در حرکت اسپایک آیا سطح مهمی (در همان تایم فریم) را اینگولف نموده و به دنبال آن ایجاد کانال نموده است و یا اسپایک سطح مهمی را اینگولف نکرده است و کانال ایجاد شده قصد رسید به آن سطح را دارد.
در صورتی که اسپایک سطح مهمی را اینگولف نموده باشد،تماما در جهت اسپایک وارد معامله می شویم.اگر اینگولف نکرده باشد معمولا قیمت در قالب کانال، در جهت حرکت اسپایک حرکت می کند تا به سطح مهم برسد، بعد از رسیدن و تاچ هدف،وارد فاز مخالف خواهد می شود. در این صورت هدف لگ شروع پیووت تصویه می باشد.
تریدینگ رنج (Trading Range) :
معمولا بعد از اسپایک و کانال، تریدینگ رنج رخ می دهد.
اکستند شدن (گسترده شدن) کانال ها یکی از آلارم های ورود به تریدینگ رنج ها می باشد.
در تریدینگ رنج ها باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.
تریدینگ رنج ها معمولا در سطوح مهم رخ می دهند: برای مثال وقتی به خط روند روزانه برسیم، احتمال ایجاد تریدینگ رنج در تایم فریم پایین تر بسیار بالا می باشد.
الگوی V:
این الگو بعد از وقوع اسپایک (معمولا در تایم های پایین) رخ می دهد و دقیقا به اندازه اسپایک، در جهت مخالف اسپایک حرکت میکند.
اگر چند تایم از تایمی که الگوی V در آن تشکیل شده است بالاتر برویم، شاهد یک کندل دارای شدوی بلند خواهیم بود.
هنگام اتمام این الگو (در منشاء حرکتی اسپایک به اتمام می رسد) بازار برای مدتی (وابسته به تایم فریم اتفاق) تبدیل به تریدینگ رنج کوتاه می شود
در تصویر زیر شاهد یک رویه اسپایک ( SP) کانال (CH) تریدینگ رنج ( TR) هستیم
این 4 چرخه برای همیشه در بازار تکرار می شوند و بازار روندی غیر از این 3 ندارد. پس ما ابتدا باید این 3 رویه را به خوبی درک نماییم تا بتوانیم تریدر ماهری شویم
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؟ نحوه استفاده آن در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها پیشگام نوآوری در علوم مالی محسوب میشوند. ابر ایچیموکو حاصل تلاش 30 ساله فردی ژاپنی است که قصد داشت برای تشخیص روند ابزاری بسازد. ایده اصلی ابر ایچیموکو این است که معاملهگران بتوانند با نگاهی ساده به نمودار روند بازار را تشخیص دهند. در این مقاله میکوشیم تا اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو را بررسی کرده و سیگنالهای آن را توضیح دهیم.
بررسی مفهوم ایچیموکو
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) روشی در تحلیل تکنیکال است که چندین اندیکاتور را در یک نمودار ترکیب میکند. ابر ایچیموکو به عنوان ابزاری معاملاتی در نمودار شمعی استفاده میشود که نواحی مقاومت و حمایت قیمت را شناسایی میکند. این ابزار به عنوان ابزار پیشبینی نیز به کار میرود و بسیاری از معاملهگران برای تشخیص جهت روندهای آتی و حرکت بازار آن را به کار میگیرند.
مفهوم ابر ایچیموکو توسط روزنامهنگاری ژاپنی به نام گوئیچی هوسودا (Goichi Hosada) در اواخر دهه 1930ساخته شد. با این حال استراتژی مبتکرانهی او، پس از دههها مطالعه و پیشرفتهای تکنیکال در سال 1969 انتشار یافت. هوسادا کار خود را «Ichimoku Kinko Hyo» نامید که ترجمه آن از ژاپنی به انگلیسی به صورت «Equilibrium chart at a glance» است. این عبارت تلویحا اشاره دارد به نموداری که با نگاهی سرسری به آن بتوان روند را تشخیص داد.
اجزای اندیکاتور ایچیموکو
سیستم ابر ایچیموکو دادهها را بر اساس اندیکاتورهای پیشرو و پیرو (Leading and lagging indicators) نمایش میدهد و نمودار آن متشکل از 5 خط است:
- خط تبدیل (Conversion Line) : میانگین متحرک با دوره زمانی 9
- خط مبنا (Base Line) : میانگین متحرک با دوره زمانی 26
- محدوده پیشرو A (Leading Span A): میانگین متحرک خطوط تبدیل و مبنا که برای 26 روز آینده ترسیم میشود.
- محدوده پیشرو B (Leading Span B): میانگین متحرک 52 روزه که برای 26 روز آینده ترسیم میشود.
- محدوده پیرو (Lagging Span): قیمت پایانی دوره زمانی جاری که برای 26 روز گذشته ترسیم میشود.
فضای مابین محدوده پیشرو A (خط 3) و محدوده پیشرو B (خط 4) جایی است که ابر (کومو) در آن تشکیل میشود. احتمالا کومو مهمترین عنصر سیستم ایچیموکو است. دو خط مذکور برای آنکه بتوانند پیشبینی کنند 26 روز آینده را نشان میدهند و به خودیِ خود اندیکاتورهایی پیشرو محسوب میشوند. از طرفی دیگر، محدوده پیرو (خط 5)، اندیکاتوری پیرو است که 26 روز گذشته را تصویر میکند.
ابرها به صورت پیشفرض با دو رنگ سبز و قرمز نمایش داده میشوند. ابر سبزرنگ زمانی تشکیل میشود که محدوده پیشرو A بالاتر از محدوده پیشرو B باشد. متقابلا ابر قرمز نیز بر عکس حالت پیش ایجاد میشود.
لازم به ذکر است که بر خلاف سایر روشها، در استراتژی ایچیموکو برای محاسبه میانگین متحرک از قیمت پایانی (Closing price) استفاده نمیشود. بلکه به جای آن، از بالاترین و پایینترین قیمتهای ثبت شده در یک بازه زمانی مشخص استفاده میشود.
برای مثال، خط تبدیل 9 روزه به این صورت محاسبه میشود:
خط تبدیل = (بالاترین قیمت در بازه زمانی 9 روزه + پایینترین قیمت در بازه زمانی 9 روزه)/2
تنظیمات ایچیموکو
گوئیچی هوسودا بعد از سه دهه تحقیق و آزمون به این نتیجه رسید که تنظیمات ایچیموکو (Ichimoku) بر اساس دورههای زمانی (52،26،9) بهترین نتیجه را میدهد. در آن زمان، شنبهها هم در برنامه کسب و کار ژاپن لحاظ میشد، لذا عدد 9 بیانگر 1 هفته کاری (6 روز) به اضافه نصف هفته (3 روز) است. اعداد 26 و 52 نیز به ترتیب نشاندهنده 1 ماه و 2 ماه کاری هستند.
با اینکه این تنظیمات در اکثر زمینههای معاملاتی همچنان استفاده میشود، اما چارتیستها (تحلیلگران تکنیکی) میتوانند متناسب با استراتژیهای متفاوت از تنظیمات شخصی خود استفاده کنند. به عنوان مثال در بازار رمزارزها، بسیاری از معاملهگران تنظیمات ایچیموکو را به گونهای تعدیل میکنند که بازارها را 24 ساعته نشان دهد ـ برای این منظور تنظیمات را از (52،26،9) به (60،30،10) تغییر میدهند. برخی فراتر رفته و برای کاهش سیگنالهای ناقص تنظیمات را روی (120،60،20) قرار میدهند.
با این حال، در مورد اصلاح کارآمد تنظیمات، هنوز مباحثی در جریان است.
عدهای استدلال میکنند تعدیل تنظیمات معقول به نظر میرسد و عدهای دیگر ادعا دارند که ترک کردن تنظیمات استاندارد تعادل سیستم را به هم میزند و تعداد زیادی سیگنال نامعتبر صادر میکند.
نحوه تجزیه و تحلیل نمودار
سیگنال های خرید و فروش در آموزش اندیکاتور ایچیموکو
ایچیموکو به خاطر اجزای چندگانهاش میتواند سیگنالهای مختلفی صادر کند. این سیگنالها را به دو دسته مومنتوم (Momentum) و روند نما (Trend-following) تقسیم میکنیم.
سیگنالهای مومنتوم: این سیگنالها بنا به نسبت میان قیمت بازار، خط مبنا و خط تبدیل ایجاد میشوند. سیگنال مومنتوم صعودی، هنگامی ایجاد میشود که حداقل یکی از خطوط تبدیل یا قیمت بازار به بالای خط مبنا حرکت کند. سیگنال مومنتوم صعودی نیز زمانی صادر میشود که حداقل یکی از خطوط تبدیل یا قیمت بازار به پایین خط مبنا برود. تقاطع میان خط تبدیل و خط مبنا اغلب «تقاطع TK » نامیده میشود.
سیگنالهای روند نما: این سیگنالها بر اساس رنگ ابر و موقعیت قیمت بازار نسبت به ابر ایجاد میشوند. همان طور که اشاره شد، رنگ ابر نمایانگر تفاوت میان محدوه پیشرو A و B است.
به عبارت سادهتر، هنگامی که قیمت، پیوسته بالای ابرها باشد، به احتمال زیاد روند به سمت بالا است. در مقابل نیز اگر قیمت، به زیر ابرها حرکت کند نشانهای خواهد بود برای نزولی بودن بازار و نمایانگر روندی نزولی است. البته باید توجه داشت هنگامی که قیمت از پهلو و کنار به داخل ابرها حرکت کند در این حالت روند خنثی و افقی تلقی میشود.
محدوده پیرو نیز جزء دیگری است که میتواند برای تشخیص و تایید حرکات بازگشتی روند مفید باشد. محدوده پیرو ما را در مورد حرکت قیمت مطلع میکند. هنگامی که به بالای قیمت بازار میرود روند صعودی را تایید میکند و زمانی که به پایین قیمت بازار رود به معنی تایید روند نزولی است. در حالت عادی، محدوده پیرو به همراه سایر اجزای ایچیموکو مورد استفاده قرار میگیرد و تنها به کار نمیرود.
سطوح حمایت و مقاومت
نمودار ایچیموکو (Ichimoku Cloud) برای تشخیص نواحی مقاومت و حمایت نیز به کار میرود. محدوده پیشرو A در روند صعودی به عنوان خط حمایت و در روند نزولی به عنوان خط مقاومت عمل میکند. در هر دو مورد، نمودارهای شمعی تمایل دارند به محدوده پیشرو A نزدیکتر شوند، اما اگر قیمت به داخل ابرها برود، محدوده پیشرو B نیز به عنوان خط حمایت/ مقاومت عمل میکند. مهمتر از همه، از آنجا که هر دو محدوده پیشرو برای 26 روز آینده رسم میشوند، به تریدرها اجازه میدهد تا نواحی حمایت و مقاومت آتی را پیشبینی کنند.
قدرت سیگنال
قدرت سیگنالهای ایجاد شده توسط ابر ایچیموکو عمیقا به این بستگی دارد که آیا در راستای روند گستردهتری قرار میگیرند یا نه. سیگنالی که جزئی از روندی بزرگ و معین است، قویتر از سیگنالی ست که برای مدت کوتاهی خلاف جهت روند غالب ظاهر میشود.
به عبارتی دیگر، اگر سیگنال صعودی با روند صعودی همراه نشود، میتواند گمراه کننده باشد. در نتیجه هر زمان که سیگنالی ایجاد میشود، اهمیت دارد که رنگ و موقعیت ابر را تایید کنیم. حجم معاملات نیز بعضا لحاظ میشود.
توجه داشته باشید که استفاده از ایچیموکو با تایم فریم کوتاهتر (درون روزی) تمایل دارد تا نویز و سیگنالهای ناقص ایجاد ترید خلاف جهت روند بازار کند. به طور کلی، تایم فریمهای طولانیتر (روزانه، هفتگی و ماهانه) سیگنالهای روندنما و مومنتومهای قابل اعتمادتری ایجاد میکنند.
سخن پایانی
گوئیچی هوداسا 30 سال از عمرش را برای ساختن سیستم ایچیموکو صرف کرد و حالا این ابزار توسط میلیونها تریدر به کار میرود. ابر ایچیموکو روشی مبتکرانه است که برای تشخیص روند بازار و مومنتوم (حرکت قیمت) مورد استفاده قرار میگیرد، به علاوه محدوده پیشرو نیز باعث شده تا چارتیستها نواحی احتمالی حمایت و مقاومت را آسانتر پیشبینی کنند. این نمودار در نگاه نخست ممکن است پیچیده و شلوغ به نظر برسد اما نمودارهای آن تنها بر دادههای انسانی ذهنی (مانند سایر روشهای تحلیل تکنیکال) متکی نیست. بر خلاف بحثهای ناتمام پیرامون تنظیمات ایچیموکو، استفاده از این ابزار نسبتا آسان است. ایچیموکو همانند تمام اندیکاتورها، باید به همراه سایر تکنیکهای تایید روند و ابزارهای کاهش ریسک معاملاتی به کار رود. مقدار اطلاعاتی که ایچیموکو نمایش میدهد ممکن است برای افراد مبتدی گیج کننده باشد. بهتر است این افراد قبل از آنکه به سراغ ابر ایچیموکو بیایند اندیکاتورهای اصلی سادهتر را امتحان کنند.
واگرایی چیست؟
آموزش واگرایی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
واگرایی چیست؟ ، به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.
درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند، اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودار قیمت سقف یا کف جدیدی بزند ولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس، واگرایی رخ داده است.
واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود.
واگرایی معمولی (regural divergence)
این نوع واگرایی در دسته ی سیگنال های بازگشتی است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال ضعیف شدن است.
این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
زمانی اتفاق مب افتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ترید خلاف جهت روند بازار ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی معمولی منفی(RD-):
زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن است این روند صعودی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی مخفی (hidden divergence)
این واگرایی در دسته سیگنال های ادامه دهنده است و زمانی اتفاق می افتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود:
واگرایی مخفی مثبت(hd+):
زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشان دهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه می یابد.
واگرایی مخفی منفی(hd-):
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشاندهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.
درجمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است:
واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایینتر) و اندیکاتور(کف بالاتر)
واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایینتر)
واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایینتر)
واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایینتر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)
شکل بالا نمودار BTC\USDT در تایم فریم روزانه است.همانطور که می بینید واگرایی رخ داده و بعداز ان نمودار قیمت صعودی شده است.این واگرایی از نوع معمولی مثبت است.نمودار قیمت کفی پایین تر از ،کف قبلی خود زده است ولی اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود زده است،در نتیجه واگرایی منفی رخ داده و پس از ان قیمت صعودی شده است.
نتیجه کلی:در طول سالیان دراز معاملات مالی،معامله گر حرفه ای ان کسی است که واگرایی هارا دیده است و با توجه به انها خرید کرده است.توجه به واگرایی ها امر بسیار مهمی در امر خرید و فروش و شناسایی سیگنال ها است.
دیدگاه شما