پایه عملکرد (MACD)


در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روند بازار در آینده استفاده می‌کنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی‌ است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیک‌های آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه می‌شوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن می‌خوانید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده می‌شود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.

تحلیل تکنیکال روی داده‌های تاریخی قیمت یا پرایس‌اکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده می‌شود. بسیاری از معامله‌گران برای شناسایی روندها و فرصت‌های مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیت‌‌های چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی و مؤسس وال‌استریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در دارایی‌ها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیت‌های او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.

در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دست‌نویس‌ها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گسترده‌تر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران تبدیل شده است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمت‌های قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمی‌دهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می‌شوند.

در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی می‌کنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص درباره‌ی ترس و طمع).

نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیش‌بینی‌ آن قابل اطمینان‌تر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دست‌کاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آن‌ها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنال‌های غلط در آن کمتر ایجاد می‌شود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آن‌ها دارد.

شاخص‌ها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال

معامله گران به منظور بررسی موشکافانه‌ی قیمت‌ها و در نهایت یافتن فرصت‌های مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده می‌کنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخص‌های تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانه‌ای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا می‌کنند. از آنجایی که این شاخص‌ها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معامله‌گران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده می‌کنند.

میانگین متحرک ساده (SMA)

معمولا معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، شاخص‌ها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمت‌ها به کار می‌برند.

در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروف‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده‌ی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمت‌های پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه می‌کند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.

خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.

نحوه‌ی استفاده SMA:

به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر می‌تواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش می‌دهد، اما بازار طبق پیش‌بینی شما پیش نمی رود. راه‌حل چیست؟

شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمت‌های بسته شده‌ی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های قدیمی‌تر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرک‌نمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمت‌های اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمی‌گیرند.

خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.

به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریع‌تر به تغییر قیمت واکنش نشان می‌دهد. از طرفی می‌دانیم، هر چه شما سریع‌تر روند بازار را تشخیص بدهید، می‌توانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.

میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاه‌مدت معامله می‌کنند گزینه‌ی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده می‌کنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است پایه عملکرد (MACD) که زیرمجموعه‌ای از اسیلاتورها شناخته می‌شوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال می‌کند، اسیلاتورها فرمول‌های ریاضی را روی داده‌های قیمتی اعمال کرده و خروجی آن‌ها در محدوده‌هایی از پیش تعیین شده قرار می‌گیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.

در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

نحوه‌ی استفاده از RSI:

  • RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید می‌دانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
  • RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند دارایی‌هایشان را می‌فروشند.

شاخص Stochastic RSI

علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (پایه عملکرد (MACD) Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه می‌شود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه می‌شود.

در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار می‌رود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.

نحوه‌ی استفاده Stoch RSI:

استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخص‌های اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.

  • اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
  • اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
  • از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را می‌توان انتظار داشت.

باند بولینجر (Bollinger Bands)

شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معامله‌گران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیش‌بینی وضعیت احتمالی بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) و همچنین اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود.

به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:

  • زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
  • زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.

همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.

باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:

  • باند بالایی
  • خط میانی
  • باند پایینی

خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمول‌های این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوه‌ی استفاده از این شاخص را به شما آموزش می‌دهیم.

نحوه‌ی استفاده BB:

به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.

  • اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
  • اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.

به بیانی ساده‌تر، از باند بولینجر پایه عملکرد (MACD) برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده می‌شود.

شاخص مکدی (MACD)

مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده می‌شود.

تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمی‌دهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.

به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده می‌شود.

  • خط اول میانگین متحرک سریع‌تر را نشان می‌دهد. (خط آبی)
  • خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان می‌دهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
  • خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش می‌دهد. (هیستوگرام-سفید)

تریدرها از این خطوط، سیگنال‌های خرید یا فروش را دریافت می‌کنند. چطور؟

نحوه‌ی استفاده MACD:

زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع می‌کند، و به بالا یا پایین آن حرکت می‌کند، سیگنال خرید یا فروش استخراج می‌شود.

  • سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
  • سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.

اما این سیگنال‌ها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر می‌کند.

خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنال‌ها:

  • اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قوی‌تر است.
  • اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قوی‌تر است.

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که مک‌دی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.

سیگنال‌های معاملاتی

به طور کلی اندیکاتو‌رها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معامله‌گر می‌دهد، اما از آن‌ها می‌توان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنال‌ها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.

همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنال‌های معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنال‌های غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگران‌کننده است؛ چون در این بازار، دارایی‌ها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه می‌کنند.

نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال

گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحث‌برانگیز و غیر‌قابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر می‌کنند، وقایع رخ می‌دهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به انواع یکسانی از شاخص‌ها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخص‌ها افزایش می‌یابد.

از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیل‌گر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل می‌کند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معامله‌گران غیرممکن است.

تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال

پیش‌فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت‌های حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس می‌کند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر داده‌های پایه عملکرد (MACD) قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.

در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از داده‌های تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده می‌شود. در این تحلیل طیف گسترده‌ای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین، ممکن است این‌گونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می‌شود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیل‌های موجود در یک دارایی، می‌تواند برای یک تحلیل‌گر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معامله‌گران کوتاه مدت ترجیح می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.

یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به داده‌های کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بی‌طرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم می‌کند و برخی حدس و گمان‌ها که با رویکرد کیفی‌ در تحلیل بنیادین ارائه می‌شود را از بین می‌برد.

با این حال تحلیل تکنیکال علی‌رغم سروکار داشتن با داده‌های تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداری‌‌های شخصی است. به عنوان مثال یک معامله‌گر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ می‌دهد. علاوه بر این در دوره‌هایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.

سخن آخر

جدا از نقد و بحث‌های طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت مربوط می‌شود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاه‌مدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مفیدتر است.

اندیکاتور چیست؟

یکی از مهمترین و اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می‌باشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته‌ اند.

اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که از مواد خام تحلیل تکنیکال یعنی قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی ترسیم می‌شوند. در واقع و به طور ساده، اندیکاتورها با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار می‌دهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه می‌دهد.

در تحلیل و تصمیم‌گیری اولویت با نمودار قیمت می‌باشد و اندیکاتورها صرفا به عنوان نمودارهای کمکی در نظر گرفته می‌شوند.

بهتر است کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی می‌باشد که در استفاده از اندیکاتورها میبایست به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم. خطوط عابر پیاده را در کف خیابان در نظر بگیرید، وقتی به آنها نزدیک می‌شویم از سرعت خود کاسته و یا حتی متوقف می‌شویم. در واقع این خطوط مبنای تصمیم‌گیری ما در حین رانندگی می‌باشند؛ همچنین در کنار خطوط عابر پیاده یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز قرار گرفته است که اشاره به همین موضوع دارد. ولی اگر خطوط عابر پیاده مبنای تصمیم‌گیری ما هست پس چه لزومی دارد که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز در کنار آن قرار بگیرد؟
در برخی از روزها که وضعیت جوی مناسبی حاکم نیست و ممکن است هوا مه آلود باشد و یا سطح جاده به وضوح قابل مشاهده نباشد این تابلو می‌تواند به ما کمک بزرگی کند.

اندیکاتورها نیز مانند مثال فوق مبنای تصمیم‌گیری ما نیستند و صرفا به ما کمک می‌کنند تا در تصمیم‌گیری بهتر عمل کنیم.

اندیکاتورها نمودار قیمت

انواع اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی

اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی به دو دسته پیشرو و پیرو (تاخیری) تقسیم‌بندی می‌شوند:

  1. اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت حدس زدن تغییر روند را دارند و گاهی اوقات سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت به ما نشان می‌دهند.
  2. اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و اکثرا روی نمودار قیمت قرار می‌گیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید می‌کنند.

چهار دسته اصلی اندیکاتورها

اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی می‌شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی می‌باشند که توسط اسطوره بازارهای سرمایه‌گذاری جناب آقای بیل ویلیامز ایجاد شده‌ است.

  1. اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد می‌شوند و عموما با میانگین‌گیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهند.
  2. نوسانگرها (Oscillator): همانطور که از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت می‌کنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان می‌دهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک می‌کنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
  3. حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب می‌شود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار می‌باشد.
  4. بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شده‌اند. در طراحی این اندیکاتورها از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.

آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی

زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات با هم ناهماهنگ رفتار کنند شاهد واگرایی (Divergence) هستیم و در صورتی که نمودار قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند شاهد همگرایی (Convergence) خواهیم بود.

در صورتی که نشانه‌هایی از واگرایی در اندیکاتورها یافت شود بیانگر ضعف در روند میباشد و این موضوع می‌تواند منجر به تغییر پایه عملکرد (MACD) روند گردد.
اگر واگرایی در نواحی برگشتی مشاهده گردد می‌تواند احتمال برگشت را افزایش داده و یکی از خبرهای مثبت برای تحلیلگرانی محسوب می‌شود که آن ناحیه برگشتی را شناسایی کرده‌اند.

مفهوم همگرایی و واگرایی

آشنایی با برخی از اندیکاتورهای پر طرفدار

اندیکاتور مکدی توسط آقای جرالد اپل طراحی شده است که به بررسی قدرت و شتاب روند می‌پردازد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نامهای خط مکدی و خط سیگنال می‌باشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنالهایی برای تحلیلگران صادر می‌کند که می‌تواند مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد.

تجریه نشان داده است که اندیکاتورها در بهبود کیفیت تحلیل تاثیر بسزایی داشته‌اند؛ لذا تصمیم داریم تا در آینده به صورت کامل و با جزئیات بیشتری در مورد هر یک از اندیکاتورها توضیحاتی ارائه دهیم. قطعا بعد از یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورها کیفیت تحلیل شما نسبت به قبل افزایش قابل توجهی خواهد داشت.

بهترین استراتژی MACD جهت ورود به پوزیشن معاملاتی

این مقاله توسط جیمز آیتیمیمووا نوشته شده است و در اختیار بازار معاملاتی جهان قرار گرفته است. MACD یکی از اندیکاتورهای محبوب در بین سهامداران و معامله‌گران است که با تایم فریم‌های مختلف به کار می‌‌رود و قوانین ورود و خروج و همچنین انقضای سیگنال را بیان می‌کند و نقطه قوت این استراتژی این است که روند را دنبال می‌کند.

MACD یکی از اندیکاتورهای مورد علاقه‌ام در معاملات باینری آپشن (binary options) است. MACD به روش‌های گوناگونی در جهت تعیین روند، سیگنال برگشتی و تریگر مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند در هر تایم فریمی به کار رود و ابزار سودمندی برای معاملات باینری آپشن ماهانه بلند مدت تا کوتاه مدت و ۶۰ ثانیه می‌باشد. این مقاله بهترین محل ورود را به وسیله MACD بررسی می‌کند.

فهرست این مقاله

منظور از بهترین نقاط ورود با MACD چیست؟

این مقاله توسط جیمز آیتیمیمووا نوشته شده است و در اختیار بازار معاملاتی جهان قرار گرفته است. این استراتژی ساده‌ای برای معامله‌گران کوتاه مدت می‌باشد و به روشی از MACD استفاده می‌کنند که به طور کامل آن را ثابت خواهم کرد. نقطه قوت این استراتژی این است که روند را دنبال می‌کند، بیشتر از یک اندیکاتور استفاده می‌کند و به طرز باور نکردنی برای معاملات باینری آپشن سودمند هستند. علاوه بر این MACD در تایم فریم‌های مختلف به کار می‌رود و این تکنیک در معاملات بلند مدت کاربرد دارد.

بهترین MACD ورود به پوزیشن چیست؟

این سوال سختی است که به آن جواب بدهم زیرا راه‌های زیادی برای استفاده از MACD وجود دارد تا سیگنال‌های خوبی را صادر کند. جیمز از چارت ۵ دقیقه‌ای، دو میانگین متحرک و دو MACD استفاده می‌کند. به نظرم بهترین روشی را که پیشنهاد می‌دهم این است در چارت از شمع (کندل) استفاده شود. دو میانگین متحرک ۵۰ و ۱۰۰ ساده (Simple)، هر دو MACD با استاندارد ۹/۲۶/۱۲ مشخص می‌شوند اما یکی از آنها هیستوگرام است و دیگری اسیلاتور. مجموع این اندیکاتورها همراه با حرکات، سیگنال هایی را صادر می‌کند که از ۲۰ دقیقه تا چند ساعت طول می‌کشد.

“بهترین ورود به پوزیشن MACD” جیمز، چگونه کار می‌کند؟

تنظیمات آن بسیار ساده است و در سیگنال چارت ۵ دقیقه‌ای بسیار مرتب کار می‌کند. دو میانگین متحرک به کار می رود تا روند، نوع روند و بخشی از سیگنال را تعیین نماید. روند توسط پوزیشن‌های دو میانگین متحرک ساده (Simple) مشخص می‌شود. هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت ۵۰ بالای میانگین متحرک بلند مدت ۱۰۰ قرار گیرد، روند صعودی می‌شود. هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت ۵۰ پایین میانگین متحرک بلند مدت قرار گیرد، روند نزولی است. آنچه که در ذهن معامله‌گر ساخته می‌شود فقط بر اساس این روند است. زمانی که روند صعودی است، سفارش دهید و زمانی که نزولی است تغییر پوزیشن دهید. سیگنال زمانی صادر می‌شود که MACD در منطقه اشباع خرید (overbought) یا اشباع فروش (oversold) باشد و در همان زمان تقاطعی وجود دارد یعنی قیمت از میانگین متحرک (SMA) عبور کرده است، در روند نزولی بایستی منتظر بمانید تا قیمت در بالای میانگین متحرک حرکت کند. زمانی سیگنال صادر می شود که اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش (Overbought) قرار گرفته است و تقاطع نزولی را به وجود می‌آورد. این تقاطع و سیگنال با هیستوگرام MACD قابل پیش‌بینی است. اگر به مثال زیر نگاهی بیندازید، هیستوگرام MACD یک واگرایی خوب دارد و پیش‌بینی حداکثر قیمت (High) پایین‌تر را می‌دهد و سیگنال خرید متعاقبا توسط این سیستم صادر می‌گردد.

[۱]- Trigger ، معنی لغوی یعنی کشیدن ماشه و در اصطلاح، تریگر دقیقا به معامله‌گر می‌گوید چه زمانی اقدام به عمل کند.(م)

بهترین استراتژی MACD جهت ورود به پوزیشن معاملاتی

قوانین ورود برای خرید:

  • میانگین متحرک با دوره زمانی۵۰ بالای میانگین متحرک بادوره زمانی۱۰۰
  • اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش (Over sold)
  • هیستوگرام MACD صعودی باشد.

قوانین ورود برای فروش :

  • میانگین متحرک بادوره زمانی۵۰ پایین میانگین متحرک بادوره زمانی۱۰۰
  • اسیلاتور MACD در منطقه اشباع خرید (Overbought)
  • هیستوگرام MACD نزولی باشد.

انقضای سیگنال: در مثال مورد نظر، نمودار شمعی (کندل استیک) ۵ دقیقه‌ای به کار رفته و هدف انقضا ۲۰ تا ۳۰ دقیقه است. معادل با ۴ یا ۵ شمع (کندل استیک) است که می‌تواند در هر تایم فریمی اعمال شود. برای مثال، نمودار روزانه تا ۴ روز، یک هفته یا تا آخر یک هفته انقضا دارند و ۳۰ دقیقه، دو تا سه ساعت زمان انقضا دارد.

چرا این سیستم موفق است

این سیستم یک نمونه برجسته و کاربردی است زیرا شکست نمی‌خورد و این که توسط اندیکاتور مورد علاقه‌ام اجرا می‌شود. من از گفتن این که تعداد زیادی سهام را با تنظیمات ۹/۲۶/۱۲ خریداری کردم ابایی ندارم. در این استراتژی نه تنها از اندیکاتور مورد علاقه‌ام استفاده گردیده، همچنین بسیاری از ویژگی‌های یک استراتژی خوب را یکجا دارد. این استراتژی، همانطور که بیان شد، نمی‌توان تحلیل چند تایم فریم را با هم ترکیب کرد که تصور می‌کنم این مزیت این استراتژی می باشد. این استراتژی ترکیبی از اندیکاتورهایی است که بسیار بررسی شده و قابل اعتماد می‌باشد و روند و مومنتوم را با هم ترکیب کرده تا سیگنال‌های کاربردی را برای معامله‌گران باینری آپشن کوتاه مدت صادر کند مانند نمودار روزانه، ساعتی و یا کوتاه‌تر.

نویسنده و مترجم: خانم هانیه عظیم زادگان

چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟

نام صرافی تخفیف کارمزد IP خارج از ایران لینک ثبت نام
کوکوین دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کوینکس
دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت پین
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
آبان‌تتر دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت 24
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
نوبیتکس
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.

برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

معرفی اندیکاتور Forex Millionaire

اندیکاتورهای زیادی بر پایه مووینگ اوریج‌ها در سطح اینترنت وجود دارد که میتوانید آنها را دانلود کنید، اما اندیکاتور Forex Millionaire یکی از محبوب‌ترین آنهاست. استراتژی های فراوانی بر پایه کراس دو اندیکاتور مووینگ اوریج مورد استفاده قرار میگیرند اما خیلی وقتها تشخیص کراس کمی دشوار است. همانطور که در تصویر زیر میبینید این اندیکاتور با نشان دادن کراسها به بهترین شکل، معمله‌گر را در تحلیل هایش یاری میکند.

آموزش نحوه استفاده از اندیکاتور Forex Millionaire

این اندیکاتور در بازارهای روند دار بشدت سودده و پر کاربرد است. این اندیکاتور پتانسیل این را دارد که حداکثر سود ممکن را از روند موجود کسب کند و شما را از نوسانات فیک بازار در امان نگه دارد.

“با روند دوست باشید”، حتما این جمله را شنیده‌اید. این اندیکاتور به شکل حرفه‌ای این کار را برای شما انجام میدهد.

9

سعی کنید در بازارهای رنج از این اندیکاتور استفاده نکنید چون سیگنال خطا صادر میکند.

همچنین شما میتوانید با شخصی سازی این اندیکاتور در تنظیماتش عملکرد آن را نسبت به استراتژی معاملاتی خود بهبود دهید.

Untitled 3 2

  • سیگنال خرید: در صورتی که در تایم فریم بالاتر روند صعودی بود پس از کراس و تغییر رنگ به سبز، وارد سیگنال خرید می‌شویم.
    • حد ضرر: پایین‌ترین دره قبلی یا تغییر رنگ مووینگ‌ها به قرمز
    • حد سود: با رعایت ریسک به ریوارد 1:2
    • حد ضرر: بالاترین قله قبلی یا تغییر رنگ مووینگ‌ها به سبز
    • حد سود: با رعایت ریسک به ریوارد 1:2

    و در پایان فراموش نکنید که هیچ اندیکاتوری به تنهایی کارایی لازم را ندارد و باید با استراتژی شخصی معامله‌گر ترکیب شود.

    استراتژی معاملاتی MACD Breakout Forex

    نوسانات نامنظم بازار عموماً باعث می شوند که تریدرهای تازه کار از ترید و تحلیل در بازار فراری شوند. از طرفی دیگر معامله گران هزینه ای به دنبال همین نوسانات هستند. در واقع برخی تریدرهای فصلی فقط در نوسانات شدید دست به ترید می برند و این بدین معنی است که بازار بدون نوسانات، قابل ترید و کسب سود نیست. پس چگونه می شود با این نوسانات دوست شد؟ باید درک کنیم که همه نوسانات بازار منظم نیستند، اگرچه گاهی بازگشت های بازار بدون هیچ هشداری اتفاق می افتند اما نشانه های واضحی وجود دارد که می توان از آ‌نها برای تشخیص جهت بازار استفاده کرد.

    برخی از تریدرها جهت گیری قیمت را براساس عملکرد قیمت (پرایس اکشن) تشخیص می دهند و برخی دیگر با استفاده از اندیکاتورها، بازار بورسی را تحلیل می کنند. هر دو روش می تواند بسیار سود ده باشد.

    این روش ها هر کدام مزایا و معایبی دارند. ترید براساس پرایس اکشن این امکان را می دهد که بتوان زودتر از کسانی که از اندیکاتورها استفاده می کنند وارد بازار شد. از طرف دیگر کسانی که براساس اندیکاتورها وارد می شوند دارای تاییدیه واطمینان بیشتری هستند. این بدین دلیل است که اندیکاتورها براساس ریاضیات و اعداد عمل می کنند و به همین علت استفاده از آنها آسان تر است.

    استراتژی معاملاتی MACD Breakout Sorea یک استراتژی آسان است که بر پایه ی اندیکاتورهای قوی بنا شده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.