جزییات فرصت بزرگ برای ایران در سازمان شانگهای + جدول
ایران بهعنوان یکی از بازیگران بزرگ عرصه بینالملل، هم در حوزه انرژی و همه قرار گرفتن در کریدور شرق و غرب و نیز به جهت توانمندیهای خاص اقتصادی و نظامی، برای اعضای شانگهای حائز اهمیت است.
به گزارش جماران؛ فرهیختگان نوشت: در روزهای اخیر اسناد عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای به امضای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی رسید. نگاهی به آمار و ارقام نشان میدهد کشورهای عضو سازمان شانگهای 43 درصد از جمعیت جهان، 25 درصد از تولید ناخالص، 20 درصد از صادرات و 20 درصد از واردات جهان را در اختیار دارند. همچنین این کشورها را میتوان بهعنوان بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی در جهان نیز معرفی کرد. نگاهی به تاریخچه این سازمان منطقهای نشان میدهد ایران از سال ۲۰۰۸ به این سو در تلاش بوده به عضویت دائمی سازمان همکاری شانگهای درآید، اما این درخواست به دلایل مختلف ازجمله تحریمها، مانع از موافقت کشورهای عضو با عضویت کشورمان شده بود. اهمیت سازمان شانگهای در این است که این سازمان منطقهای گرچه اوایل برای اهداف امنیتی و سیاسی (همکاریها) تشکیل شد اما طی سالهای اخیر رویکرد این سازمان متنوع شده و ابعاد اقتصادی، بیش از پیش جدی گرفته شده است. به نظر میرسد رویکرد سازمان شانگهای با یکجانبهگرایی آمریکا، از سمت و سوی کاملا امنیتی و سیاسی به تقویت همگراییهای منطقهای برای مقابله با تبعات اقتصادی و سیاسی یکجانبهگرایی آمریکا و ایجاد توازن پیش میرود. این رویکرد برای اقتصاد ایران نیز مفید خواهد بود؛ چراکه در سالهای اخیر هم حجم واردات و هم حجم صادرات کشورمان به اعضای شانگهای رشد قابلتوجهی داشته است.
دورهمی 43 درصد از جمعیت جهان
نگاهی به سیر تحول و پویایی منطقهای سازمان شانگهای نشان میدهد این سازمان منطقهای در ۱۵ ژوئن ۲۰۰۱ در شانگهای چین توسط قزاقستان، چین، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان اعلام شده است. قبل از آن، همه کشورهای فوق، به جز ازبکستان، اعضای «شانگهای پنج» بودند که یک انجمن سیاسی مبتنیبر موافقتنامه شانگهای در سال ۱۹۹۶ درمورد اعتمادسازی در زمینه نظامی در منطقه مرزی و موافقتنامه مسکو در سال ۱۹۹۷ درمورد کاهش متقابل نیروهای مسلح در نواحی مرزی بود. این دو سند سازوکار اعتماد متقابل را در حوزه نظامی در منطقه مرزی تعیین کردند و به ایجاد مشارکتهای عملی کمک کردند. پس از پیوستن ازبکستان به این سازمان در سال ۲۰۰۱، شانگهای پنج به سازمان همکاری شانگهای تغییر نام داد. در ابتدا هدف عمده سازمان همکاری شانگهای بر تلاشهای متقابل درون منطقهای برای مهار تروریسم، جدایی طلبی و افراطگرایی در آسیای مرکزی متمرکز بود اما بهتدریج اهداف سازمان گسترش یافته و طیفی از مسائل جدید را در بر گرفته است. براساس روح شانگهای، سازمان همکاری شانگهای سیاست داخلی خود را براساس اصول اعتماد متقابل، منافع متقابل، حقوق برابر، مشاوره، احترام به تنوع فرهنگها و تمایل به توسعه مشترک دنبال میکند و سیاست خارجی خود را مطابق با اصول عدم تعهد، عدم هدف قرار دادن کسی و شفافیت قرار داده است. منشور سازمان همکاری شانگهای در اجلاس سران کشورهای سازمان همکاری شانگهای در سنپترزبورگ در ژوئن ۲۰۰۲ امضا شد و در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۳ لازمالاجرا شد. این سند اهداف و اصول سازمان، ساختار و حوزههای اصلی فعالیت آن را مشخص میکند. علاوهبر این، برنامههای سازمان همکاری شانگهای برای مبارزه با قاچاق بینالمللی مواد مخدر بهعنوان منبع تامین مالی تروریسم جهانی در سال ۲۰۰۶ اعلام شد. در سال ۲۰۰۸، این سازمان فعالانه در عادیسازی وضعیت در افغانستان شرکت کرد. همزمان، سازمان همکاری شانگهای به فعالیتهای اقتصادی مختلفی دست زده است، بهطوریکه در سپتامبر ۲۰۰۳، سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای برنامه ۲۰ ساله همکاری تجاری و اقتصادی چندجانبه را امضا کردند. بهعنوان یک هدف بلندمدت، این برنامه ایجاد یک منطقه آزاد تجاری در قلمرو تحت نظر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را فراهم میکند و در کوتاهمدت به دنبال احیای مجدد روند ایجاد فضای مساعد برای تجارت و سرمایهگذاری است. درمجموع، سازمان همکاری شانگهای یک سازمان بینالمللی دائمی بین دولتی است که اهداف اصلی خود را، بخشی از منشور خود که در سال ۲۰۰۲ در سن پترزبورگ به تصویب رسید، این گونه توصیف میکند: «تقویت اعتماد متقابل و همسایگی بین کشورهای عضو؛ ترویج همکاری موثر آنها در سیاست، تجارت، اقتصاد، تحقیق و فناوری و فرهنگ و همچنین در آموزش، انرژی، حملونقل، گردشگری، حفاظت از محیطزیست و سایر زمینه ها؛ تلاش مشترک برای حفظ و تضمین صلح، امنیت و ثبات در منطقه؛ و حرکت به سوی استقرار یک نظم سیاسی و اقتصادی بینالمللی جدید دموکراتیک، عادلانه و منطقی.»
اما اهمیت این سازمان از جنبههای مختلف چیست؟ اهمیت این سازمان را میتوان از جنبههای مختلف بررسی کرد. یکی از این مولفهها، جمعیت است. بررسیها نشان میدهد با پیوستن ایران به این سازمان در سال گذشته و دائمی شدن عضویت ایران در این سازمان منطقهای که اخیرا اعلام شد، حالا 12 عضو فعلی این درمجموع 3.4 میلیارد نفر جمعیت دارند که معادل 42.7 درصد از جمعیت 8 میلیاردی جهان است. چین و هند هر کدام به بیش از 1.4 میلیارد نفر جمعیت، پاکستان با 236 میلیون نفر، روسیه با 145 میلیون نفر و ایران با نزدیک به 85 میلیون نفر 5 کشور پرجمعیت سازمان شانگهای هستند. کشورهای افغانستان، ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان، بلاروس، قرقیزستان و مغولستان نیز به ترتیب حدود 41، 35، 19، 10، 9.5، 6.6 و 3.4میلیون نفر جمعیت دارند.
25 درصد تولید جهان
مولفه دیگری که اهمیت سازمان شانگهای را نشان میدهد، تولید ناخالص داخلی اعضای فعلی این سازمان است. براساس آمارهای بانک جهانی، حجم تولیدناخالص داخلی (GDP) جهان به قیمت جاری در سال 2021 به حدود 96 هزار میلیارد دلار رسیده است. همچنین حجم GDP عضو شازمان شانگهای نیز 23 هزار و 661 میلیارد دلار است که این میزان معادل 24.6 درصد از کل GDP جهان را شامل میشود. چین با 17.7 هزار میلیارد دلار، هند با 3.2 میلیارد دلار، روسیه با حدود 1.8 میلیارد دلار به ترتیب در رتبه های اول تا سوم در بین کشورهای عضو سازمان شانگهای بهلحاظ حجم تولید ناخالص داخلی قرار دارند. پس از این کشورها، پاکستان با 346 میلیارد دلار و ایران با 251 میلیارد دلار (منبع بانک جهانی) در رتبه های چهارم و پنجم قرار می گیرند.
20 درصد صادرات جهان
سومین مولفه مهم در حوزه عملکرد کشورهای عضو سازمان شانگهای، حجم صادرات این کشورهاست. براساس آمارهای trademap، رقم صادرات اعضای فعلی شانگهای از حدود 3 هزار میلیارد دلار در سال 2017 به 4.5 هزار میلیارد دلار در سال 2021 رسیده است. در همین مدت صادرات جهان نیز از 17.6 هزار میلیارد دلار به حدود 22 هزار میلیارد دلار رسیده است. به عبارتی، سهم اعضای شانگهای از 18 درصد در سال 2017 به 20 درصد از کل صادرات جهانی در سال 2021 رسیده است. طی سال 2021 چین با حدود 3.4 هزار میلیارد دلار، روسیه با 492 میلیارد دلار، هند با 395 میلیارد دلار، قزاقستان با 55 میلیارد دلار و ایران با نزدیک به 49 میلیارد دلار به ترتیب 5 صادرکننده بزرگ عضو سازمان شانگهای بودهاند.
17 درصد از واردات جهان
بررسی حجم واردات اعضای شانگهای نیز نشان می دهد حجم واردات این کشورها از 2.7 هزار میلیارد دلار در سال 2017 به 3.8 هزار میلیارد دلار در سال 2021 رسیده است. در همین مدت واردات جهان از حدود 18 هزار میلیارد دلار در سال 2017 به 22.2 هزار میلیارد دلار در سال 2021 رسیده است. به عبارتی، سهم کشورهای عضو سازمان شانگهای از 15 درصد در سال 2017 به بیش از 17 درصد در سال 2021 رسیده است. چین با 2.7 هزار میلیارد دلار، هند با 570 میلیارد دلار، روسیه با 293 میلیارد دلار، پاکستان با 73 و ایران با 53 میلیارد دلار به ترتیب 5 کشور بزرگ واردکننده در بین اعضای شانگهای هستند.
صادرات 20 میلیارد دلاری ایران به شانگهای
گفته شد که سازمان شانگهای از رویکرد صرفا امنیتی و سیاسی اولیه، رویکردهای متنوعی از سیاسی، امنیتی، انرژی، اقتصادی و همکاریهای راهبردی را بین اعضا شروع کرده است. هرچند در سالهای قبل بهلحاظ سیاسی، پیشبرد برخی اهداف روند کنُدی داشت، اما به نظر میرسد در سالهای اخیر با رویکرد تهاجمی آمریکا به اقتصاد این کشورها، سطح همکاریهای اقتصادی رو به گسترش بوده است. این وضعیت برای اقتصاد ایران نیز دستاوردهای داشته است. ازجمله اینکه کشورمان برای واردات تکنولوژی، اقلام سرمایهای و واسطهای مشکلات کمتری نسبت به تحریمهای اوایل دهه 1390 دارد. در حوزه صادرات نیز، صادرات ایران به اعضای فعلی سازمان شانگهای طی سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است؛ بهطوریکه نگاهی به آمارهای گمرک ایران نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی ایران به اعضای فعلی سازمان شانگهای از 15 میلیارد و 211 میلیون دلار در سال 1395 و 16 میلیارد و 264 میلیون دلار در سال 96 به 16 میلیارد و 225 میلیون دلار در سال 1397 رسیده و پس از اعمال مجدد تحریم های آمریکا به 11.3 میلیارد دلار در سال 1398 و به حدود 11.9 میلیارد دلار در سال 1399 رسیده است. اما در سال 1400 صادرات غیرنفتی ایران به 11 کشور مذکور با رشد قابل توجه 73 درصدی به 20 میلیارد و 596 میلیون دلار رسیده است. این مقدار رشد صادرات که بیش از 4 میلیارد دلار از صادرات ایران به اعضای شانگهای در قبل از تحریمها نیز بیشتر بوده، در نتیجه کاهش محدودیتهای کرونایی و همچنین تلاش دولت سیزدهم برای توسعه روابط با کشورهای همسایه و همچنین توجه ویژه دولت فعلی به دیپلماسی اقتصادی است. اما در سال جاری نیز میزان صادرات ایران به کشورهای عضو سازمان شانگهای 9 میلیارد و 78 میلیون دلار بوده که نسبت به صادرات نزدیک به 8. 3 میلیارد دلاری مدت مشابه سال 1400 افزایش 800 میلیون دلاری را نشان میدهد. اما نگاهی به آمارها نشان میدهد صادرات فعلی ایران به اعضای شانگهای معادل کمی بیش از نیم درصد (دقیقا ۵۵/۰ درصد) واردات 3.7 هزار میلیارد دلاری کشورهای عضو شانگهای است. براین اساس ظرفیت بزرگی در اقتصاد این کشورها بهویژه در سه کشور چین، هند و روسیه برای ایران مهیاست که در صورت افزایش سهم ایران از اقتصاد جهان و افزایش حجم صادرات، میتوان یک سبد متنوعی از کالاها را برای بازار سازمان شانگهای تدارک دید.
نقشه چینی برای ایجاد توازن جهانی
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای فرآیندی پیچیده را طی کرده است. ایران در سال ۲۰۰۵ بهعنوان عضو ناظر در این نهاد پذیرفته شد. با تجارت بین الملل چیست ؟ وجود این فرآیند الحاق ایران بهعنوان عضو دائم، پیچیده و طولانی گشت. در این سالها همواره درخواست ایران برای عضویت دائم مطرح بود اما به دلایل مختلف ازجمله مخالفت برخی اعضا و نیز مصوبههای این نهاد تا سال ۲۰۲۱ سرانجامی نیافت. سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۰ مقررات پذیرش اعضای جدید را در شورای سران تصویب کرد برمبنای این مصوبه شرایط عمومی و فرآیند عضویت دائم کشورها تشریح شده است. در قالب این مصوبه شرایط ذیل برای پذیرش کشورها بهعنوان عضو دائم در نظر گرفته شده است: 1- متقاضی عضویت دائم متعلق به منطقه اوراسیا باشد، 2- برخورداری از روابط دیپلماتیک با اعضای تجارت بین الملل چیست ؟ سازمان همکاری شانگهای 3- برخورداری از موقعیت عضو ناظر یا شریک گفتوگوی سازمان، 4- تداوم روابط اقتصادی و تجاری با اعضای سازمان، 5- فقدان تعارض میان تعهدات بینالمللی کشور متقاضی در حوزه امنیتی با پیمانهای بینالمللی و مکانیسمهای پذیرفتهشده ازسوی سازمان شانگهای، 6- فقدان درگیری نظامی میان دولت متقاضی با دولت یا دولتهای دیگر، 7- عمل به تعهدات در قالب مشنور سازمان ملل متحد و رعایت اصول و هنجارهای حقوق بینالملل از سوی متقاضی عضویت دائم و 8- متقاضی عضویت دائم نباید تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد. از همین رو بند آخر این مصوبه آشکارا راه را بر عضویت دائم ایران مسدود کرد. این وضعیت تا پایان مذاکرات هستهای و اجرایی شدن برجام تداوم داشت. پس از آن نیز مخالفت برخی اعضا و مواضع مبهم چین مانعی مهم در مسیر عضویت دائم ایران بود و این فرآیند را طولانی نمود. نهایتا در بیستویکمین اجلاس سازمان همکاری شانگهای، موافقت شورای سران با آغاز فرآیند الحاق ایران بهعنوان عضو اعلام شد.
اینکه چگونه اعضای فعلی موافق حضور یک کشور تحریمشده در بین خود شدند، شاید به این موضوع هم برمیگردد که سازمان شانگهای از یک سازمان عمدتا امنیتی به یک سازمان با کارکردهای مختلف تغییر فاز داده است. ازجمله این تغییر رویکردها، 1- توجه ویژه چین و روسیه برای حذف دلار از مبادلات دوجانبه و 2- گردآوری تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ انرژی جهان در کنار هم. از همین رو ایده شکل دهی به همکاریهای گستردهتر و نوعی همگرایی در این حوزهها از همان ابتدا در سازمان مطرح بوده است. نخستین بار در سال ۲۰۰۵ روسیه ایده شکلگیری باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای را مطرح کرد. از منظر ایدهای در قالب این باشگاه، نیل به بازار واحد انرژی با شکلدهی به مدل جدید تبادل انرژی و تدوین مشترک استراتژی انرژی اوراسیایی مطرح شده است. حتی برخی از کشورها همچون قزاقستان شکلدهی به فضای مشترک انرژی را نیز طرح کردهاند، اما باشگاه انرژی سازمان همچنان در حد یک ایده باقی مانده است.
اما مورد مهم دیگر، دلارزدایی از تجارت در همکاریهای مشترک روسیه و چین است. براساس گزارشی که روزنامه «فایننشالتایمز» با موضوع «اتحاد مالی چین و روسیه برای دلارزدایی» منتشر کرده، همکاریهای روسیه و چین برای کاهش وابستگی خود به دلار ابعاد گستردهتری در سالهای اخیر بهخود گرفته است، تحولی که به گفته برخی کارشناسان میتواند منجر به «اتحاد مالی» بین آنها شود. به نوشته این روزنامه، براساس اطلاعات بانک مرکزی روسیه و آمارهای گمرک فدرال، در سه ماهه اول سال 2020، سهم دلار از تجارت بین روسیه و چین برای اولینبار به زیر 50درصد کاهش یافت. آمارهایی که در این خصوص ارائه شده، نشان میدهد در سال جاری میلادی سهم دلار از تجارت دوجانبه چین و روسیه به 46درصد، سهم یورو به 30درصد و سهم ارزهای ملی نیز به 24درصد رسیده است. طبق نموداری که فایننشالتایمز به نقل از بانک مرکزی روسیه منتشر کرده، در سال 2015 سهم دلار از مبادلات دوجانبه چین و روسیه حدود 90درصد بوده و پس از آغاز جنگ تجاری ایالاتمتحده و چین، تفاهم چین و روسیه برای دلارزدایی نیز بیشتر شده است.
به نظر میرسد تسریع در پذیریش ایران نیز در کنار دیپلماسی فعال دولت سیزدهم، به اهمیت یافتن ایجاد توازن اقتصادی و سیاسی در جهان نیز برمی گردد که روسیه و چین در سالهای اخیر پیگیر آن بودهاند. در این میان ایران نیز بهعنوان یکی از بازیگران بزرگ عرصه بینالملل، هم در حوزه انرژی و همه قرار گرفتن در کریدور شرق و غرب و نیز به جهت توانمندیهای خاص اقتصادی و نظامی، برای اعضای شانگهای حائز اهمیت است. پرواضح است این مهم، برای ایران نیز حائز اهمیت بوده و در خنثیسازی تحریمها، مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا و مقابله با تحریمها دستاوردهای مثبتی داشته و خواهد داشت.
تجارت بین الملل چیست؟ ماجراجویی در دنیای آدم بزرگ ها
تجارت بینالملل به کشورها کمک میکند تا بازارهای مربوط به آن دسته از کالاها و خدماتی که ممکن است در داخل این کشورها وجود نداشته باشند را گسترش دهند. بازار به واسطۀ تجارت بینالمللی با رقابت بیشتر و در نتیجه با قیمتهای رقابتیتری مواجه خواهد شد و این شرایط نیز باعث خواهد شد که محصولی ارزانتر تقدیم مصرفکنندگان شود.
نکات کلیدی تجارت بین الملل
- تجارت بینالمللی عبارت است از مبادلۀ کالاها و خدمات بین کشورهای مختلف
- تجارت بینالمللی این فرصت را برای کشورها و مصرف کنندگان فراهم میکند تا با کالاها و خدماتی که در کشورهای خودشان موجود نیستند یا در داخل کشورشان با قیمت بالاتری به فروش میرسند، آشنا شوند.
- اولین بار، اقتصاددانان سیاسی همچون آدام اسمیت و دیوید ریکاردو به اهمیت تجارت بینالمللی پی بردند.
- با این وجود، برخی معتقدند که تجارت بینالمللی میتواند برای ملل کوچکتر زیانبار باشد و آنها را در سطح جهانی با یک ضعف بزرگتر مواجه سازد.
تجارت بینالمللی چگونه عمل میکند
container terminal?Wharf, transport
تجارت بینالمللی باعث به وجود آمدن یک اقتصاد جهانی شده است که در این اقتصاد عرضه و تقاضا و در نتیجه قیمتها، هم بر رویدادهای جهانی تاثیر میگذارند و هم از این رویدادها تاثیر میپذیرند. به عنوان مثال، تغییر سیاست در آسیا میتواند منجر به افزایش هزینۀ نیروی کار و در نتیجه افزایش هزینههای تولید در یک شرکت تولید کفش کتانی آمریکایی شود که کارخانه آن در مالزی قرار دارد و این شرایط نیز در نهایت موجب افزایش قیمت در فروشگاههای داخلی کشور شما خواهد شد. از سوی دیگر، کاهش هزینۀ نیروی کار احتمالاً باعث میشود که شما پول کمتری در ازای خرید کفشهای نوی خودتان پرداخت کنید.
محصولی که به یک بازار جهانی فروخته میشود، محصول صادراتی نامیده میشود و محصولی که از یک بازار جهانی خریداری میشود، محصول وارداتی نام دارد. محصولات صادراتی و وارداتی در حساب جاری کشور و در قسمت ترازنامه مالی و پرداختها لحاظ میشوند.
مزیت نسبی: افزایش کارآیی تجارت جهانی
تجارت جهانی به کشورهای ثروتمند کمک میکند تا از منابع، نیروی کار، فناوری یا سرمایه- به شکل نتیجهبخشتری استفاده کنند. از آنجاییکه کشورها داراییها و منابع طبیعی مختلفی (زمین، نیروی کار، فناوری و سرمایه) در اختیار دارند، لذا برخی از کشورها ممکن است در مقایسه با سایر کشورها یک کالا را به شکل کارآمدتری تولید کنند و در نتیجه آن را با قیمت ارزانتری به فروش برسانند. اگر کشوری نتواند یک قلم کالا را به شکل نتیجهبخشی تولید کند، آنگاه میتواند آن را از طریق تجارت با کشور دیگری که از عهدۀ این کار برمیآید، به دست بیاورد. این کار در تجارت جهانی اصطلاحاً تخصصییابی نامیده میشود.
به این مثال ساده توجه کنید. کشورهای A و B هر دو ژاکتهای پنبهای و شراب تولید میکنند. کشور A هر سال ده ژاکت و شش بطری شراب تولید میکند، در حالیکه کشور B هر سال شش ژاکت و ده بطری شراب تولید میکند. هر دوی این کشورها میتوانند در مجموع 16 واحد کالا تولید کنند. با این حال، کشور A سه ساعت زمان صرف تولید ده ژاکت و دو ساعت زمان صرف تولید شش بطری شراب میکند (کلاً پنج ساعت). از سوی دیگر، کشور B یک ساعت صرف تولید ده ژاکت و سه ساعت صرف تولید شش بطری شراب میکند (کلاً چهار ساعت).
اما این دو کشور متوجه شدهاند که میتوانند با تمرکز بر آن دسته از محصولاتی که به کمک آنها به مزیت نسبی دست پیدا میکنند، تولید خود را افزایش دهند. بنابراین، کشور A تصمیم میگیرد که فقط شراب تولید کند و کشور B نیز تصمیم میگیرد، فقط ژاکتهای پنبهای تولید کند. حال، هر کشور میتواند خروجی خاصی از 20 واحد در هر سال تجارت بین الملل چیست ؟ داشته باشد و به نسبتهای تجاری مساوی از هر دو محصول دست پیدا کند. بدین طریق، هر کشور اکنون به 20 واحد از هر دو محصول دست یافته است.
بنابراین، متوجه خواهیم شد که در مورد هر دو کشور هزینۀ فرصت تولید هر دو محصول بیشتر از هزینۀ تخصصیسازی است. به ویژه، در مورد هر کشور هزینۀ فرصت تولید 16 واحد ژاکت و شراب معادل 20 واحد از هر دو محصول است (پس از تجارت). تخصصییابی، هزینۀ فرصت این کشورها را کاهش میدهد و در نتیجه کارآیی آنها در به دست آوردن کالاهایی که نیاز دارند را افزایش میدهد. وقتی عرضه بیشتر میشود، قیمت هر محصول کاهش مییابد و این یک امتیاز برای مصرف کنندۀ نهایی خواهد بود.
دقت داشته باشید که در مثال بالا کشور B توانسته هر دو محصول یعنی شراب و ژاکت پنبهای را با کارآیی بیشتری نسبت به کشور A (که زمان کمتری صرف تولید کرده است) تولید کند. این موقعیت اصطلاحاً مزیت مطلق نامیده میشود و کشور B میتواند به واسطۀ بالاتر بودن سطح فناوری خود به این نوع مزیت دست پیدا کند.
نکتۀ مهم: طبق تئوری تجارت بینالمللی، حتی اگر کشوری از مزیت مطلق نسبت به کشور دیگری برخوردار باشد، باز هم میتواند از تخصصییابی بهره ببرد.
مزیت نسبی از کجا آمده است؟
قانون مزیت نسبی به یک اقتصاددان سیاسی انگلیسی به نام دیوید ریکاردو نسبت داده شده است. مزیت نسبی در کتاب ریکاردو تحت عنوان “اصول اقتصاد سیاسی و مالیاتستانی”، که در سال 1817 منتشر شده است، مورد بحث قرار گرفته است؛ اما برخی معتقدند که احتمالاً استاد ریکاردو، جیمز ویلی، بنیانگذار این تحلیل است.
دیوید ریکاردوی معروف نشان داده است که انگلستان و پرتغال چگونه از تخصصییابی و تجارت بر اساس مزیتهای نسبی خود سود بردهاند. در این حالت، پرتغال قادر بوده که شراب را با هزینۀ پایینی تولید کند و انگلستان نیز قادر بوده پوشاک را با هزینههای پایینتری تولید کند. ریکاردو پیشبینی کرده بود که هر کشور سرانجام به این حقیقت پی خواهد برد و تلاش خود برای تولید محصول پرهزینه را متوقف خواهد ساخت.
بنابراین، انگلستان پس از چند سال تولید شراب و پرتغال نیز تولید پوشاک را متوقف کردند. هر دوی این کشورها متوجه شده بودند که به نفعشان است که تولید این اقلام در داخل کشورشان را متوقف کنند و در عوض به تجارت با یکدیگر بپردازند.
حقایق آشکار در یک تجارت بین کشورها
برخی از پژوهشگران به تازگی دریافتهاند که ایدۀ مزیت نسبی در واقع به ذهن ریکاردو خطور نکرده است. بلکه ویراستار کتاب ریکاردو که یک اقتصاددان سیاسی و یک فیلسوف اخلاقی به نام جیمز میل است، این ایده را مطرح کرده است.
مثال معاصر دیگری از این مورد مزیت نسبی چین در مقابل ایالات متحدۀ امریکا در خصوص نیروی کار ارزان است. کارگران چینی کالاهای مصرفی سادهای با هزینۀ فرصت خیلی پایینتری تولید میکنند. مزیت نسبی ایالات متحده به شکل نیروی کار تخصصی و سرمایهبَر است. کارگران آمریکایی کالاهای پیشرفته یا فرصتهای سرمایهگذاری با هزینۀ فرصت پایینتری تولید میکنند. تخصصییابی و تجارت در این خطوط تولید به نفع هر دو کشور خواهد بود.
تئوری مزیت نسبی به ما کمک میکند تا توضیح دهیم چرا حمایتگرایی به شکل مرسوم خود موفق نبوده است. اگر کشوری از یک قرارداد تجارت بینالمللی بیرون بیاید یا اگر دولتی تعرفههایی را اِعمال کند، آنگاه از سود داخلی بیواسطه به صورت ایجاد مشاغل یا صنایع جدید بهره خواهد برد. اما این راهحل معمولاً یک راهحل طولانی مدت برای یک مشکل تجاری نخواهد بود. این کشور در نهایت رشد خواهد کرد ولی در مقایسه با کشورهای همسایۀ خود در وضعیت نامطلوبی به سر میبرد: کشورهایی که قبلاً بهتر از این کشور بودهاند، اکنون میتوانند این اقلام را با هزینۀ فرصت کمتری تولید کنند.
انتقادهایی که به تئوری مزیت نسبی وارد شدهاند
چرا جهان با این کشورها وارد تجارت باز نمیشود؟ چه وقت تجارت آزاد وجود دارد؟ چرا برخی از کشورها همچنان به نفع کشورهای دیگر، فقیر باقی ماندهاند؟ دلایل زیادی وجود دارند ولی تاثیرگذارترین این دلایل چیزی است که اقتصاددانان آن را رانتخواهی نامیدهاند. رانتخواهی زمانی رخ میدهد یک گروه در دولت نفوذ میکنند و آن را تحت فشار قرار میدهند تا از منافع آنها حمایت کند.
مثلاً تولیدکنندگان کفشهای آمریکایی، برهان تجارت آزاد را درک میکنند و با آن موفق هستند- ولی این را نیز میدانند که منافع محدود آنها به شکل منفی تحت تاثیر کفشهای خارجی ارزانتر قرار خواهد گرفت. حتی اگر این واقعیت وجود داشته باشد که کارگران صنعت کفش در تولید کامپیوتر سودمندتر از تولید کفش باشند، ولی باز هم تجارت بین الملل چیست ؟ افرادی که در صنعت کفش مشغول به سرمایهگذاری هستند، دوست ندارند که شغل خود را از دست بدهند یا شاهد کاهش سودها در کوتاه مدت باشند.
این میل میتواند باعث شود که تولیدکنندگان کفش با تلاش برای نقض مالیاتهای خاصی که در مورد محصولاتشان وضع شده و یا با مطرح کردن انتظارات بیشتر (یا حتی تحریمهای آشکار) در مورد کفشهای خارجی به سراغ لابیگری بروند. شور و اشتیاق کارگران آمریکایی به حفظ مشاغل خود-حتی در دراز مدت- باعث کاهش بهرهوری نسبی این کارگران شده است و همچنین باعث شده که مصرف کنندگان آمریکایی به واسطۀ این نوع تاکتیکهای حمایتگرایان، نسبتاً فقیرتر از سایر مصرف کنندگان باشند.
سایر مزایای احتمالی تجارت جهانی
تجارت بینالمللی نه تنها موجب افزایش کارآیی کشورها میشود، بلکه به کشورها اجازه میدهد تا در یک اقتصاد جهانی شرکت کنند و فرصت سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) را نیز مهیا میکند که عبارت است از مقدار پولی که افراد در داراییها و شرکتهای خارجی سرمایهگذاری میکنند. لذا در تئوری تجارت خارجی، کشورها میتوانند به شکل نتیجهبخشتری رشد کنند و راحتتر تبدیل به اعضای یک اقتصاد رقابتی شوند.
به نظر دولتی که در آنجا سرمایهگذاری مستقیم خارجی انجام شده است، FDI ابزاری است که به کمک آن، ارز خارجی و تخصص خارجی وارد آن کشور میشود. FDI سطوح اشتغال را افزایش میدهد و از لحاظ تئوری منجر به افزاش رشد در زمینۀ تولید ناخالص داخلی میشود. به نظر سرمایهگذار، FDI امکان توسعه و رشد یک شرکت را فراهم میکند و این نیز به معنای افزایش درآمدها است.
تجارت آزاد در مقابل حمایتگرایی
مانند تمام نظریههای دیگر این تئوری نیز با دیدگاههای ضد و نقیضی مواجه شده است. تجارت بینالمللی با دو دیدگاه ضد و نقیض راجع به سطح کنترلی که باید بر تجارت اِعمال نمود، مواجه است: تجارت آزاد و حمایتگرایی. تجارت آزاد نوع سادهتر دو نظریه دیگر است: رویکرد لِسه فر یا همان اقتصاد بیقید که هیچ نوع محدودیتی برای تجارت قائل نمیشود. ایدۀ اصلی این نظریه این است که فاکتورهای عرضه و تقاضایی که در مقیاس جهانی عمل میکنند، تضمین خواهند کرد که تولید به شکل نتیجهبخشی رخ خواهد داد. لذا لازم نیست هیچ کاری برای حمایت یا ارتقاء تجارت و رشد انجام شود، زیرا نیروهای بازار این کار را به صورت اتوماتیک انجام خواهند داد.
در مقابل، حمایتگرایی بدین معناست که مهار و تنظیم تجارت بینالمللی حائز اهمیت است زیرا به کمک آن مطمئن میشویم که بازار به درستی عمل میکند. طرفداران این تئوری معتقدند که ناکارآمدیهای بازار میتوانند سد راه دستیابی به منافع تجارت بینالمللی شوند و لذا هدف این افراد هدایت بازار است. حمایتگرایی به شکلهای مختلفی وجود دارد، ولی متعارفترین نوع حمایتگرایی، تعرفهها، یارانهها و سهمیهها هستند. این نوع استراتژیها سعی میکنند هر نوع ناکارآمدی در تجارت بینالمللی را برطرف کنند.
از آنجاییکه در تجارت بینالمللی فرصت تخصصییابی و در نتیجه استفادۀ کارآمدتر از منابع فراهم شده است، لذا این نوع تجارت پتانسیل لازم برای به حداکثر رساندن ظرفیت یک کشور جهت تولید و اکتساب کالاها را دارد. اما مخالفین تجارت آزاد جهانی معتقدند که تجارت بینالمللی هنوز از ناکارآمدیهایی برخوردار است که کشورهای در حال توسعه، قربانی این ناکارآمدی هستند. نکتۀ مهم این است که اقتصاد جهانی به طور مداوم در حال تغییر است و زمانی که اقتصاد جهانی توسعه مییابد، اعضای دخیل در این اقتصاد نیز باید پیشرفت کنند.
توافقنامه همکاری جدید روسیه و ایران در مراحل پایانی است
روسای جمهور ایران و روسیه در حاشیه نشست سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش خبرگزاری موج، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در دیدار با حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در سمرقند ازبکستان و در حاشیه نشست سران سازمان همکاری شانگهای گفت: حجم تجارت بین روسیه و ایران ۸۱ درصد بیشتر از سال گذشته است.
به گزارش المیادین، او با اعلام این آمار افزود: یک هیئت از روسیه با حضور نمایندگان ۸۰ شرکت بزرگ روسی هفته آینده عازم ایران خواهد شد.
پوتین همچنین تاکید کرد: هر آنچه لازم است برای عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای انجام می دهیم. آخرین تشریفات باقی مانده است.
او افزود: کار بر روی توافقنامه همکاری جدید بین روسیه و ایران در مراحل پایانی خود قرار دارد.
رئیس جمهور کشورمان نیز در این دیدار گفت: روابط بین تهران و مسکو حائز اهمیت راهبردی است. برای خنثی سازی تحریمهای آمریکا علیه روسیه و ایران تلاش خواهیم کرد.
گفتنی است پس از سالها عضویت ناظر ایران در سازمان همکاری شانگهای، در دور گذشته نشست سران این نهاد در تاجیکستان عضویت ایران به عنوان عضو دائم پذیرفته و در دور جدید نشست سران که در سمرقند برگزار میشود به طور رسمی تهران به عضویت این سازمان درآمد.
سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ به منظور همکاریهای امنیتی، فرهنگی و اقتصادی تشکیل شد. این نهاد هم اینک شامل چین، روسیه، هند، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و ایران به عنوان عضو دائم و کشورهای بلاروس، مغولستان، و افغانستان به عنوان عضو ناظر است.
پشت پرده ورود تشکیلات خودگردان به خط تحولات کرانه باختری چیست؟
منابع صهیونیستی علت پشت پرده ورود دوباره تشکیلات خودگردان به روند سرکوب فلسطینی ها در کرانه باختری، را اعلام کردند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وبگاه شهاب نیوز، منابع صهیونیستی علت پشت پرده ورود دوباره تشکیلات خودگردان به خط سرکوب فلسطینی ها در کرانه باختری، را اعلام کردند.
نیر دفوری خبرنگار امور نظامی در کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در این باره گفت: بازداشت مصعب اشتیه (مبارز فلسطینی) در پی انتقادات شدید مقامات اسرائیلی از تشکیلات خودگردان و درخواست از این تشکیلات بر اقدام علیه گروه های محلی صورت گرفته است.
اوحاد حیمو خبرنگار کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز ضمن افشاگری در این باره ، عنوان کرد که به تازگی یائیر لاپید، نخست وزیر، بنی گانتز، وزیر جنگ به همراه رئیس شاباک از ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان خواسته اند که به طور جدی وارد روند سرکوب مبارزان فلسطینی در جنین و نابلس شود.
گفتنی صبح امروز منابع فلسطینی از شهادت یک فلسطینی در جریان تیراندازی نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان در شهر نابلس خبر دادند. این درگیری در پی اعتراضات ساکنان نابلس به بازداشت دو مبارز فلسطینی به دست سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان آغاز شد.
در این درگیریها سه فلسطینی زخمی شدند که حال یکی از آنها وخیم بود. منابع محلی تاکید کردند که فراس یعیش یکی از شهروندان مجروح به ضرب گلوله نیروهای امنیتی فلسطینی در نهایت بامداد امروز سه شنبه بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
گروه های مختلف فلسطینی با صدور بیانیه ای ضمن محکومیت اقدامات تشکیلات خودگردان در سرکوب مبارزان فلسطینی و شهادت فراس یعیش، خواستار آزادی دو فرد بازداشت شده از سوی سرویس های امنیتی این تشکیلات شده اند.
اتصال ریلی چین به ایران در آینده ای نزدیک
مدیرکل تجاری سازی و امور تشکلهای وزارت راه و شهرسازی گفت: تلاش داریم تا قطار مستقیم چین به ایران را راهاندازی کنیم که نشانه مثبتی در چارچوب حمایتی و تقویتکننده عضویت در سازمان شانگهای برای بخش ترانزیت و حمل و نقل است.
«امین ترفع» درباره منافع عضویت ایران در سازمان شانگهای اظهار کرد: امیدواریم چارچوب شانگهای بتواند باعث افزایش حجم تجارت و افزایش چسبندگی اقتصادی بین اعضای این سازمان کمک کند.
وی توضیح داد: ایران با اعضای سازمان همکاری شانگهای در چارچوب حمل و نقلی مشابهی عضو هستند، مثلاً با تعدادی زیادی از اعضای این سازمان در کریدور شمال- جنوب عضو و با تعدادی دیگر در چارچوب سازمان اکو و همینطور تراسیکا (کریدوری به سوی اروپا) عضویت و توافقنامه داریم.
ترفع بیان کرد: عضویت در شانگهای میتواند علاوه بر همکاریها در چارچوبهای حمل و نقلی، زمینههای ایجاد چسبندگی اقتصادی و افزایش ظرفیت تجاری بین کشورها را فراهم کند؛ وقتی ظرفیت تجارت بین کشورها افزایش پیدا میکند که حمل و نقل و ترانزیت هم رشد کند.
مدیرکل تجاری سازی و امور تشکلهای وزارت راه و شهرسازی گفت: بهجز چین با دیگر کشورها ارتباطات دو جانبه زمینی و ریلی وجود دارد. تلاش داریم در رابطه با افزایش همکاریها با چین قطار مستقیم چین به ایران را احیا کنیم که مبدا آن از شانگهای خواهد بود که نشانه مثبتی است که چارچوب سازمان همکاری شانگهای میتواند تقویتکننده باشد.
ترفع در این باره توضیح داد: نکته مهم این است که برای تسهیل ترانزیت و حمل و نقل بینالمللی در جریان صادرات و واردات، باید زنجیرههای تامین بین اعضای شانگهای را شناسایی و تقویت کنیم؛ بدون اینکه زنجیره تامین به هم گره خورد و بدون رفت و آمد جریان تکنولوژی، مواد و توزیع کالای ساخته شده و ایجاد یک شبکه تجاری نمیتوانیم بر موضوع ترانزیت تاثیرگذار باشد.
وی تصریح کرد: این اتفاق در صورتی که در سازمان همکاریهای شانگهای رخ دهد، تمام زمینههای حمل و نقل اعم از ترانزیت چندجانبه و دوجانبه تقویت خواهد شد.
به گفته این مقام مسوول، هر چقدر حجم تجارت و ظرفیتهای تجاری افزایش یابد، متناسب با آن ظرفیت کریدورهای ترانزیتی افزایش خواهد یافت و امیدواریم بتوانیم در ابتکاراتی که در حال برنامهریزی آن هستیم تا طی روزهای آینده در تهران موقعیتی را ایجاد کنیم و بتوانیم ساختارهای چند جانبه بین ایران و اعضای شانگهای تقویت شود و بتوانیم شاهد ارتقای ترانزیت در این چارچوب باشیم.
مدیرکل تجاری سازی و امور تشکلهای وزارت راه و شهرسازی گفت: همه نگاهها باید به این سمت باشد که موانع جریان تجارت بین کشورها را برداریم تا زنجیرههای تامین و روابط اقتصادها به هم گره بخورد و تاثیر قابل توجهی روی ترانزیت داشته باشد.
دیدگاه شما