وقتی جهل را با مارجین قاطی میکنی، نتایج جالبی به دست می آوری!
کال مارجین چیست؟ آموزش + فرمول کال مارجین
کال مارجین کابوس هر معامله گر در دنیای ترید است. در واقع کال مارجین بدترین اتفاقی است که می تواند برای معامله گران اقصی نقاط جهان بیفتد. یکی از بزرگترین علل شکست و سرخوردگی بسیاری از تریدر های دنیا، پدیده ی کال مارجین است چرا که کال مارجین یعنی صفر شدن موجودی حساب معاملاتی. بسیاری از معامله گران وال استریت به خاطر کال مارجین کردن حساب های میلیارد دلاری، به زندان می روند و عده ی کمی نیز خودکشی می کنند!
از نظر ما، کال مارجین جزو موضوعات پایه آموزش ارز دیجیتال رایگان است که تریدرهای مبتدی باید آن را با دقت مطالعه کنند و در مورد آن اطلاعات تکمیلی به دست آورند. یک تریدر حرفهای لازم است در انتها بداند که چرا کال مارجین می چگونگی محاسبه مارجین؟ شویم و چه زمانی کال مارجین می شویم؟
کال مارجین چیست؟
فرض کنیم که دقت معاملات شما ۹۹٪ است و شما فقط ۱٪ خطا می کنید. آیا میدانید همان ۱٪ می تواند کل حساب معاملاتی شما را در چند دقیقه تبدیل به صفر کند؟ فقط کافی است که در صدمین ترید از کل مارجین حسابتان استفاده کنید و حد ضرری برای پوزیشن خود در نظر نگیرید. حتی اگر بازار فقط ۲٪ اصلاح کند، حساب معاملاتی شما بیش از ۹۰٪ در ضرر فرو خواهد رفت.
اصلا مهم نیست که دقت معاملاتی شما چقدر بالاست یا اینکه شما چقدر مهارت ترید دارید، اگر تریدر محتاطی نباشید، ممکن است پدیده ی تلخ و تاریک کال مارجین را تجربه کنید.
عدهای معتقدند که کال مارجین فقط برای تریدر های بزرگ وال استریت رخ می دهد، اما در واقع در ترید ارزهای دیجیتال نیز پدیده ی کال مارجین وجود دارد. اما خبر خوب برای تریدر هایی که بازار اسپات ارزهای دیجیتال را معامله می کنند این است که نیازی نیست هراسی از کال مارجین داشته باشند. علت این مسئله را در ادامه مقاله بررسی خواهیم کرد. اما اگر معامله گر بازار آتی یا فیوچرز ارزهای دیجیتال هستید، باید با دقت زیاد این مقاله را بخوانید!
در معاملات آتی یا فیوچرز بازار ارز های دیجیتال، معامله گران می توانند معاملات مارجینی یا استقراضی داشته باشند. به این معنی که به نسبت سرمایه موجودی که در حساب صرافی دارند، می توانند از خود صرافی مبلغی را قرض کنند و در کنار مبلغ اولیه با آن به ترید کردن بپردازند. به عبارت دیگر شما می توانید با استفاده از مارجین، بیشتر از مبلغی که در حساب صرافی دارید معامله کنید تا سود بالقوه خود را بالاتر ببرید که البته همزمان ضرر بالقوه شما نیز بیشتر می شود. اگر معامله به مارجین لول (Margin Level) برسد (به عبارت دیگر، وارد ضرر بیش از حد توانتان برای پرداخت مبلغ قرض گرفته شده از صرافی بشود)، شما اصطلاحاً کال مارجین شده اید.
مارجین لول: مارجین لول، درصد محاسبه شده توسط صرافی یا کارگزاری است که اگر معامله شما تا این درصد به ضرر برسد، شما کال مارجین می شوید. برای مثال اگر اتریوم را در قیمت ۴۵۰۰ دلار به صورت مارجین خریده اید و مارجین لول شما نیز ۱۰۰٪ است، در صورت ضرر کردن تا ۱۰۰٪، شما کال مارجین خواهید شد.
فرمول کال مارجین
شما با استفاده از فرمول گفته شده خواهید توانست که به صورت دستی محاسبه کال مارجین را انجام دهید. این کار به تعیین حجم معاملات، پیش از ترید های مارجین کمک خواهد کرد.
سطح مارجین = (موجودی حساب ÷ مارجین) × ۱۰۰
اما به صورت ساده تر می توان گفت که سطح مارجین اکثر صرافی ها و کارگزاری ها ۱۰۰٪ است یعنی اگر مارجین لول حساب شما به ۱۰۰٪ برسد، شما هنوز می توانید پوزیشن هایتان را در ضرر ببندید، اما نمی توانید ترید جدیدی انجام دهید.
حال نوبت آن است که یک مثال جامع برای فهم بهتر کال مارجین در ارز های دیجیتال بزنیم.
فرض کنید که در حساب یک صرافی ۱۰۰۰۰ دلار دارید و ۱۰۰۰۰ دلار دیگر از صرافی برای انجام یک معامله مارجین دار قرض می گیرید. حالا تصمیم می گیرید که با این ۲۰۰۰۰ دلار موجود، ۲۰۰ واحد از یک ارز دیجیتال که در حال حاضر در قیمت ۱۰۰ دلار قرار دارد، تهیه کنید و مثلا مارجین لول صرافی شما ۳۰٪ است. در این مثال، اگر ارزش حساب شما از ۲۰۰۰۰ دلار به ۱۴۲۸۵.۷۱$ برسد، شما در معرض کال مارجین قرار خواهید گرفت. به عبارتی دیگر اگر قیمت ارز دیجیتال خریداری شده به۷۱.۴۲$ برسد، شما کال مارجین خواهید شد. در ادامه مقاله بیان خواهیم کرد که در این شرایط می توانید چه اقداماتی انجام دهید.
حال می دانید که چرا در معاملات اسپات (Spot) ارزهای دیجیتال، کال مارجین وجود ندارد. در واقع در معاملات اسپات، معامله گران فقط با موجودی خود معامله می کنند و از آنجایی که از صرافی هیچ مبلغی را قرض نمی کنند، خطر کال مارجین نیز آنها را تهدید نمی کند.
در صورت کال مارجین چه کار کنم؟
امیدواریم که هیچ وقت برای شما کال مارجین اتفاق نیفتد، اما بهترین توصیه ای که می توان کرد این است که سعی کنید هیچ وقت از مارجین حسابتان استفاده نکنید و در عوض به ترید اسپات ارزهای دیجیتال بسنده کنید. با این کار حتی اگر ضررهای سنگینی متحمل شوید، همچنان کال مارجین نخواهید شد چرا که در نهایت شما موجودی حساب خودتان را ترید می کنید، نه حساب صرافی!
همانطور که اشاره کردیم، علت محبوبیت مارجین در بین معامله گران، سود های زیاد است. مثلا اگر بیت کوین تنها ۲٪ رشد کند و مارجین حساب شما ۱۰۰٪ باشد، شما به راحتی می توانید موجودی حساب خود را دو برابر کنید! استفاده از مارجین مخصوص معامله گران حرفه ای و با تجربه است.
یکی از کارهای معمول در هنگام کال مارجین، دپوزیت (Deposit) یا واریز کردن مبلغی اضافه به حساب معاملاتی به منظور افزایش توانایی پرداخت مارجین است. در هنگام کال مارجین، صرافی مختار است که تمام معاملات شما را به صورت خودکار در ضرر ببندد. در این صورت شما برای جلوگیری از بسته شدن خودکار معاملات در ضرر می توانید مبلغی را به منظور افزایش موجودی حساب واریز کنید.
اگر مبلغ واریز شده به اندازه کافی باشد، صرافی معاملات شما را در ضرر نخواهد بست. پس فراموش نکنید که هنگام انجام معاملات مارجین دار، مبلغی را به عنوان پشتوانه نگه دارید تا در صورت کال مارجین، به حساب خود واریز کنید.
پس از کال مارجین تحت هیچ شرایطی به منظور جبران ضرر وارد شده، معاملات مارجین دار بیشتری انجام ندهید. بسیاری از تریدرها با هدف انتقام گرفتن از بازار، معاملات مارجین دار بیشتری انجام می دهند و نتیجه آن در اکثر موارد متحمل شدن ضرر بیشتر است. پس از کال مارجین باید از ترید کردن خودداری کنید چرا که هم از نظر روانی و هم از نظر مالی آمادگی ضرر بیشتر را نخواهید داشت.
تفاوت لیکوئید و کال مارجین
به عبارتی کال مارجین همان لیکوئید شدن است. یعنی صرافی معاملات مارجین دار شما را در ضرر می بندد. لیکویید شدن معامله گران باعث تغییر و تحول لحظه ای و شدید در قیمت ارزهای دیجیتال می شود. در واقع بسیاری از نهنگ ها از لیکویید شدن تریدرهای دیگر تغذیه می کنند و سود های میلیون دلاری به جیب می زنند آن هم ظرف فقط چند دقیقه یا چند ساعت!
آثار لیکوئید شدن را می توانید در تایم فریم های کوچک تر پس از کمی تمرین از روی نمودار قیمت تشخیص دهید.
پیش از اینکه به نحوه چگونگی این کار بپردازیم لازم است بدانید که نهنگ ها تمام تلاششان را می کنند تا معاملهگران مارجین دار، لیکوئید شوند. اما چرا؟
فرض کنید که نهنگ بازار ارز های دیجیتال هستید. چه حسی خواهید داشت اگر چند معامله گر خرد با استفاده از مارجین، سهم بسیار زیادی از بازار ببرند؟ اگر معامله گران خرد سهم زیادی از بازار داشته باشند، به این معنی است که سهم شما از بازار کم خواهد شد پس برای سود بیشتر، باید سهم دیگران را کم کنید که تنها تکنیک برای یک نهنگ به منظور رسیدن به هدف فوق، لیکوئید کردن دیگر معامله گران است.
نهنگ ها معمولاً در روندهای شارپ و نیمه شارپ، معامله گران را لیکوئید می کنند . به عکس زیر توجه کنید.
یک معامله گر خرد پس از باز کردن نمودار قیمت با روندی بسیار تمیز و شارپ مانند عکس فوق روبرو می شود. اولین چیزی که به ذهنش می رسد، این است که این روند به این زودی ها تمام نخواهد شد، پس به فکر انجام یک معامله مارجین دار با استفاده از اهرم می افتد.
… بازار طی چند ساعت، ۲۴٪ نزول می کند و صد ها میلیون دلار لیکوئید می شود (یا به عبارتی در جیب نهنگ قرار چگونگی محاسبه مارجین؟ می گیرد).
معمولاً نخواهید توانست زمان لیکویید شدن معامله گران را پیش بینی کنید، اما پس از اینکه liquidation اتفاق افتاد تشخیص آن ساده خواهد بود. به طور کل هر اصلاح قیمتی شدید که در مدت زمان کوتاهی رخ دهد نوعی liquidation محسوب می شود.
معمولاً پس از liquidation، بازار به سرعت به روند قبلی باز می گردد.
نظر سرمایه گذاران بزرگ دنیا درباره معاملات مارجین چیست؟
معامله گران بزرگ دنیا نظرات جالبی در مورد معاملات مارجینی دارند که در زیر به برترین نقل قول ها خواهیم پرداخت.
وقتی جهل را با مارجین قاطی میکنی، نتایج جالبی به دست می آوری!
من در سال ۱۹۲۴ یک مارجین کال را تجربه کرد و آنجا قسم خوردم که دیگر از مارجین استفاده نکنم. این تصمیم گیری تنها دلیل موفقیت من در سال ۱۹۳۰ بود.
مواظب مارجین باش چون می تواند تبدیل به دشمن جانت شود.
وقتی که صاحب خانواده ای و باید یک خانوار را هر روز نان بدهی و همزمان یک معامله مارجین دار داری و بازار در جهت مخالف تو حرکت می کند، دیگر نخواهی توانست که با تحلیل درست، تصمیم گیری منطقی انجام دهی.
وقتی امواج بازار آرام میگیرد (اصلاحات قیمتی)، آنجا میفهمی که چه کسی لخت شنا می کرد (لیکوئید شدن برخی معامله گران).
تقریباً تمامی اتفاقات ناگوار دنیای اقتصاد به خاطر مارجین است.
استفاده از مارجین مانند شرکت کردن در بازی رولت روسی است. یک گلوله توی سر کاملاً اجتناب ناپذیر است.
مارجین باعث می شود که در یک بازار غیر منطقی، غیر منطقی رفتار کنید در حالی که باید در یک بازار غیر منطقی، منطقی رفتار کرد.
هیچ وقت مارجین نمی تواند یک سرمایه گذاری بد را به یک سرمایه گذاری خوب تبدیل کند اما می تواند یک سرمایه گذاری خوب را به یک سرمایه گذاری بد تبدیل کند چون باعث می شود که در زمان نادرست دست به فروش بزنید.
مارجین و لیکوئید شدن دو چیز هستند که می توانند شما را بکشند.
راه های جلوگیری از کال مارجین در ارز های دیجیتال چیست؟
بهترین کار برای جلوگیری از کال مارجین ارز دیجیتال ، ترید کردن در بازار اسپات است. اما اگر اصرار به معاملات فیوچرز دارید، می توانید با استفاده از تکنیک چیدن تخم مرغ ها در سبد های مختلف، ریسک خود را کمتر کنید. اگر به جای انجام معامله مارجین در یک ارز دیجیتال همزمان پوزیشن های معاملاتی خود را در چند ارز مختلف باز کنید، احتمال اینکه با اولین اصلاح بازار کال مارجین شوید، کمتر خواهد شد.
سعی کنید در زمان هایی به انجام معاملات مارجین پردازید که حجم معاملات کمتر باشد چرا که وقتی حجم معاملات زیاد است، به معنی حضور نهنگ ها در بازار می باشد و طبق قاعده ای که مطرح شد، نهنگ ها عاشق لیکویید کردن شما اند!
و در پایان، به یاد داشته باشید که حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss)، دوست شماست. پس تحت هیچ شرایطی پوزیشن بدون استاپ لاس باز نکنید.
سخن پایانی
معاملات مارجین دار به معاملات استقراضی گفته می شود که تریدر با قرض گرفتن مبلغی از صرافی، قدرت خرید خود را چگونگی محاسبه مارجین؟ بالاتر می برد. با این کار، سود و ضرر بالقوه معاملات بیشتر خواهد شد از این رو پیشنهاد می شود که معاملات مارجین دار با احتیاط انجام شود. کال مارجین نیز به موقعیتی گفته می شود که صرافی به صورت خودکار معاملات را در ضرر می بندد. با این کار، صرافی از بدهکار شدن شما جلوگیری می کند.
مارجین (Margin) در فارکس چیست و چگونه محاسبه می شود؟
وجود مارجین و ضریب اهرمی یا لوریج، یکی از جذابیت های بازار بین المللی فارکس است. اما مارجین (Margin) در فارکس چیست و چگونه محاسبه می شود؟ شاید با شنیدن این جمله که با سرمایه ایی بسیار اندک هم می توان به معامله گری در فارکس پرداخت و سودهای زیادی به دست آورد، این سوال برایتان پیش بیاید که چگونه چنین چیزی ممکن است. در واقع به دلیل وجودِ مفهوم مارجین و حساب هایی که از مارجین استفاده می کنند، این امکان به وجود می آید که شما بتوانید با سرمایه ایی کم، درصد سود بیشتری نسبت به موجودی حساب تان به دست بیاورید.
مارجین (Margin) چیست؟
زمانی که افراد در معاملات خود از ضریب اهرمی یا لوریج استفاده می کنند بروکر مبلغی از حساب آن ها را به عنوان مارجین و برای تضمین نزد خود نگه می دارد. همان طور که می دانید، شما می توانید در بازار فارکس با استفاده از لوریج های مختلف و با سرمایه ایی بیشتر از موجودی حساب معاملاتی خود معامله کنید. مثلا فرض کنید موجودی حساب شما ۲۰۰ دلار است اما می خواهید معامله ای به ارزش ۱۰۰۰ دلار انجام دهید.
اگر در این معامله از لوریج ۱۰ استفاده کنید، بروکر ۱۰۰ دلار از حساب شما را به عنوان ضمانت یا همان مارجین نزد خود نگه می دارد و در عوض ۹۰۰ دلار به شما قرض می دهد تا بتوانید معامله ایی که ارزش آن ۱۰۰۰ دلار است را انجام دهید. در واقع مارجین همانند ودیعه ای است که شما برای گرفتن وام به بانک می سپارید. در مورد بازار فارکس، بروکرها در ازای پولی که به شما قرض می دهند، مبلغی را به عنوان مارجین نزد خود نگه می دارند.
نکته ای که در این جا باید به آن دقت داشته باشید، محاسبه میزان سود و ضرر در این شیوه معامله گری است. زمانی که معامله شما در مثال بالا به اندازه ۵ درصد وارد سود می شود، شما به اندازه ۵۰ دلار سود می کنید در صورتی که اگر با همان ۱۰۰ دلار خود و بدون استفاده از مارجین معامله می کردید با افزایش ۵ درصدی قیمت، سود شما به اندازه ۵ دلار می بود.
به هنگام استفاده از مارجین باید این نکته را نیز مدنظر قرار دهید که اگر به جای افزایش قیمت با کاهش ۵ درصدی قیمت مواجه شوید، ضرر شما به اندازه ۵۰ دلار خواهد بود. پس به خاطر داشته باشید که با استفاده از مارجین در معاملات، ریسک بالایی را قبول کرده اید.
شرط مارجین (Margin requirement) چیست؟
با شیوه های دیگری به غیر از لوریج نیز می توان از مارجین استفاده کرد. یکی از این روش ها شرط مارجین (Margin requirement) است. شرط مارجین درصدی از میزان کل پوزیشن معاملاتی است که در بروکرهای مختلف، متفاوت است. مثلا اگر در بروکر شما، شرط مارجین برای جفت ارز یورو به دلار (EUR/USD) ۲ درصد باشد، برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی، بروکر دو درصد از حجم کل معامله شما را به عنوان مارجین یا ودیعه نگه می دارد.
یعنی اگر شما قصد داشته باشید، معامله ای با حجم یک لات که معادل ۱۰۰۰۰۰ هزار دلار است بر روی جفت ارز یورو به دلار انجام دهید، باید حساب معاملاتی خود را به اندازه ۲ درصد یعنی مبلغ ۲۰۰۰ دلار شارژ کنید تا بتوانید معامله مورد نظر را انجام دهید.
با استفاده از شرط مارجین می توانید بدون استفاده از لوریج به معامله کردن با سرمایه ایی کمتر از حجم مورد نظرتان بپردازید.
مارجین لول (Margin Level) چیست؟
یکی دیگر از مفاهیم مهم مرتبط با مارجین، سطح مارجین یا Margin Level است. این عدد که به صورت درصدی نمایش داده می شود بدین معنی است که به جز مارجینی که برای معاملات باز خود استفاده کرده ایم، چه مقدار سرمایه برای انجام معاملات جدید داریم.
فرمول محاسبه مارجین لول حاصل تقسیم Equity (میزان خالص دارایی) به مارجین استفاده شده است که در نهایت برای تبدیل آن به درصد در عدد ۱۰۰ ضرب می شود.
فرض کنید ۵۰۰۰ دلار حساب معاملاتی خود را شارژ کرده اید. پس میزان Equity شما برابر با ۵۰۰۰ دلار است. شما اولین معامله ۱۰۰۰۰۰ دلاری خود با سطح مارجین ۱ درصد را انجام می دهید. بنابراین ۱۰۰۰ دلار از حساب شما به عنوان مارجین در نظر گرفته می شود. به باقی مانده پول شما که می توانید با آن معاملات جدید باز کنید، مارجین آزاد گفته می شود. در این مثال مارجین آزاد شما معادل ۴۰۰۰ دلار است.
حالا برای محاسبه مارجین لول، عدد ۵۰۰۰ را به ۱۰۰۰ تقسیم می کنیم و آن را در ۱۰۰٪ ضرب می کنیم. عدد به دست آمده معادل ۵۰۰٪ است.
کال مارجین (Margin Call) چیست؟
احتمالا اسم کال مارجین زیاد به گوشتان خورده باشد. کال مارجین یکی از مباحث مهم مربوط به معامله گری در فارکس است. اگر میزان Equity حساب شما با مارجین نگه داشته توسط بروکر برابر شود، پیام هشداری از طرف بروکر برای شما صادر می شود که به آن کال مارجین می گویند.
مطابق مثال بالا اگر میزان Equity شما به عدد ۱۰۰۰ برسد، مارجین لول شما ۱۰۰٪ می شود و زمان هشدار فرا می رسد. در این زمان است شما باید به عنوان معامله گر نسبت به باز نگه داشتن یا بستن معاملات خود اقدام کنید چرا که خطر از بین رفتن کل سرمایه تان وجود دارد. این درصد اگر به ۵۰٪ برسد (البته این میزان در بروکرهای مختلف متفاوت است) بروکر تمام معاملات شما را به صورت خودکار می بندد و شما کال مارجین می شوید.
مفهوم مارجین و نحوه استفاده صحیح آن از اهمیت زیادی در بین معامله گران برخوردار است. این مفهوم همانند شمشیری دو لبه است که در صورت استفاده صحیح از آن شما را به سود آوری می رساند اما در صورت استفاده نادرست، تنها از دست دادن سرمایه است که نصیب تان می شود.
مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟
اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیدهاید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهمترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفهای شود، باید حتماً همهچیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاریهای، دستورالعملهای مشخصی برای مشخصکردن این پلتفرم دارند و آنها تعیین میکنند که به کدام داراییها و حسابها Margin تعلق میگیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وامدهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.
مارجین چیست؟ (Marjin)
به پولی که تریدر بهعنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکند، مارجین میگویند. دلیل این سپردهگذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود میآورد. این پلتفرم وامدهی معمولاً کسری از پوزیشنهای ترید شده است و آن را با درصد نشان میدهند. این نوع وامدهی را باید سپردهای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین میکند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص میکند که میتوانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرمدار را معاملات مارجیندار نیز میگویند.
تریدرهایی که با این پلتفرم ترید میکنند، میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه میدهد، پوزیشنهای اهرمدار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج میتوان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجیندار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وامدهی میتوانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.
چگونگی محاسبه مارجین
برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم 1:20 میدهد؛ یعنی به ازای هر 20 واحد از ارز در معاملات باز، 1 واحد از آن ارز برای Margin لازم است. بهعبارت دیگر اگر پوزیشنی 20 دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن 1 دلار است و آن را 20/1 یا 5 درصد نمایش میدهند.
به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری 10 درصد است، باید این 10 درصد را برای هر 10 دلاری که ترید میکنید، محاسبه کنید. درواقع باید 1 دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ بهعبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی 1:10 قرار دهید.
مارجین آزاد (Free Margin) چیست؟
به مقدار پول آزاد در حسابهای معاملاتی گفته میشود که برای معاملههای جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کمکردن مقدار Margin استفادهشده از اکوییتی (Equity) به دست میآید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته میشود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی میگویند که در حساب خود سپردهگذاری کردهاید (که شامل Margin استفادهشده برای پوزیشنهای باز نیز میشود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشنهای باز را نیز حساب میکند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.
مثال مارجین آزاد
فرض کنید حسابی با موجودی 1000 دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه میخواهیم یک پوزیشن 8000 دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:
- موجودی حساب: 1000 دلار
- مارجین: 400 دلار (5 درصد از 8000 دلار)
- مارجین آزاد: 600 دلار (اکوییتی منهای Margin استفادهشده)
- اکوییتی: 1000 دلار
اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه 50 دلار سود کنیم، موارد بالا بهصورت زیر تغییر میکند:
Margin استفادهشده و موجودی حساب تغییری نمیکنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش مییابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشنهای باز را نشان دهند.
به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما بهجای افزایش، بهاندازه 50 دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش مییابند.
سطح مارجین
یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفادهشده را نشان میدهد. این مفهوم را بهصورت درصدی نمایش میدهند و به شکل زیر محاسبه میشود:
- Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * 100
کارگزاریها ازاین سطح l استفاده میکنند تا ببینند آیا تریدرها میتوانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به 100 درصد میرسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشنهای باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمیدهد. تصور کنید حسابی با موجودی 10 هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و 9 هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با 1000 دلار خواهد بود (10000 منهای 9000). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر میشود؛ یعنی سطح مارجین 100 درصد است؛ درنتیجه نمیتوان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.
برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.
فرض کنید قیمت همانطور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر بهصورت خودکار پوزیشن ضرر را میبندد. آن محدودهای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را میبندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) میگویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشنها را بهترتیب نزولی میبندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشنهای بزرگتر شروع میکند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفادهشده آزاد میشود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش مییابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشنهای باز ادامه میدهد.
کال مارجین
یکی از بزرگترین کابوسهای هر تریدر حرفهای، کال مارجینشدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایینتر برود، بروکر به شما اخطار Margin call میدهد. سطح کال مارجین در هر بروکری بهطور متفاوتی محاسبه میشود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوتشدن اتفاق میافتد. درواقع این اخطار به تریدرها میگوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین میدهند تا از موقعیتهایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمیآید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیتهایی که بازار بهسرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت میکند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر میکنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر بهطور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشنهای خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.
Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.
یکی دیگر از روشهای مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسکهای احتمالی، درک بهتری از آنها پیدا کرده و پوزیشنهای خود را در جایی باز میکنید که ریسک کمتر و حسابشدهتری به همراه داشته باشد.
مزایا و معایب استفاده از Margin
این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که میتوان آنها را بهصورت ریسکها و پاداشها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وامدهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.
مزایا
اگر در معاملات خود بهدرستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهرهمند میشوید:
- با استفاده از این پلتفرم میتوان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
- ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش میدهید.
- تریدرهای باتجربه راحتتر و سریعتر معاملات خود را ارزیابی میکنند و در آن واحد تصمیم میگیرند.
- به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایهگذاری میکنید.
معایب و ریسک ها
- از آنجا که در معاملات مارجیندار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار میدهید.
- معامله با Margin برای تریدرها چگونگی محاسبه مارجین؟ استرس بسیاری دارد.
- ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایههای خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.
ملزومه مارجین (Margin requirement)
Margin بهعنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته میشود؛ به عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته میشود که میخواهید باز کنید.
Margin Requirement چه مفهومی دارد؟
دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیرگذارند: جفت ارزی که معامله میکنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حسابهای مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند 25/0 درصد، 5/0 درصد، 1 درصد، 2 درصد، 5 درصد، 10 درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement میگویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز هر کشور مشخص میشود. هر پوزیشنی که باز میکنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه میشود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.
فرض کنید میخواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به اندازه 100 هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود 100 هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی بهاندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا میکند که اگر 2 درصد باشد، برای بازکردن و باز نگهداشتن معامله 100 هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها 2 هزار دلار کفایت میکند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.
ارتباط Margin و اهرم (Leverage)
برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته میشود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکنند تا پوزیشنهای خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک میکند تا با حجم بیشتری معامله کنند.
نقش اهرم در معاملات مارجین دار
برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری 1:30 باشد، یعنی تریدر میتواند به اندازه 30 برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، 5 هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم 1:30 این امکان را به او میدهد تا به اندازه 150 هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص میکند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با 3/3 درصد باشد، اهرم این بروکر 1:30 خواهد بود. در همین راستا، اگر 5 درصد باشد، متوجه میشویم که نسبت اهرم 1:20 است و بقیه نسبتها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند.
کاربرد Margin در صرافی ها
شاید با خود فکر کنید چرا صرافیها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب میشود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافیها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرمدار خود سود میکند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود میبرد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافیها به شمار میآید.
جمع بندی
همانطور که پیش از این بیان شد، یکی از مهمترین اصولی که در مسیر تبدیلشدن به تریدر حرفهای به شما کمک میکند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آنها چنین عقیدهای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وامدهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست مییابید.
محاسبه مارجین
مارجین مورد نیاز: درصدی از Equity شماست که در هر معامله در بازار فارکس درگیر می شود.
حجم معامله به دلار: در هر معامله ای که شما در بازار فارکس باز می کنید باید حجم معامله را تعیین کنید. کمترین حجم هر معامله در بروکر TRADE KIT یک صدم لات است که معادل 1000دلار است. در بازار فارکس هر لات معادل 100 هزار دلار است. وقتی متاتریدر خود را باز می کنید در بالای صفحه گزینه Order New را انتخاب می کنید، پنجره زیر باز می شود که می توانید حجم معامله خود را تعیین کنید.
قیمت کنونی بازار: شما در قسمت مارکت واچ می توانید قیمت کنونی بازار را برای هر کالا یا جفت ارز پیدا کنید.
برای محاسبه مارجین شما نیاز دارید در قدم آخر،درصد مارجین شناور خود را پیدا کنید. برای انجام این کار نیاز دارید که متاتریدر شما باز باشد به همراه لینک مورد نظر در وب سایت TRADE KIT لطفا روی کلمه لینک کلیک کنید.
در صفحه باز شده اطلاعات مورد نظری که نیاز داریم را باید بررسی کنیم.
دقت کنید که وقتی که حساب خود را باز می کنید به صورت خودکار لوریج آن روی عدد 1:500 است. درقدم اول باید گروه مارجین را پیدا کنید که در ستون سمت راست است. سپس لوریج خود را پیدا کنید و به این صورت می توانید درصد میزان مارجین شناور خود را پیدا کنید تا در فرمول بالا قرار دهید.
برای پیدا کردن دسته ای که جفت ارز مورد نظرتان در آن قرار گرفته شما نیاز دارید متاتریدر خود را باز کنید و مطابق شکل زیر جفت ارز مورد نظر و سپس دسته آن را پیدا کنید.
سپس لوریج حساب خود را باید لحاظ کنید. در داخل متاتریدر، شما با بردن نشانگر خود روی حساب مورد نظر می توانید لوریج خود را پیدا کنید.(در ابتدای صفحه بعد می توانید توضیحات را به صورت تصویری مشاهده کنید)
تا به اینجای کار شما دو ستون اول از این لینک را شناسایی کردید تا به عدد مورد نیاز درصد مارجین شناور برسید. پس از شناسایی این عدد آن را در فرمول قرار دهید.
مثال: فرض کنید حساب شما Ecn است و جفت ارز مورد نظر شما Eur/Usd می باشد. ابتدا این لینک را باز می کنید. حاال باید دسته خود را پیدا کنید. با توجه به اینکه Eur/Usd در دسته Major Fx است ، حساب
ما Ecn است و لوریج یا اهرم ما 1:500 است پس درصد مارجین شناور ما 0.2 % درصد است.
معامله ای که باز می کنیم حجمش 1 الت است که معادل 100000 دالر است.
مارجین مورد نیاز= قیمت کنونی بازار × حجم معامله به دلار × درصد مارجین شناور
0.2% * 100000 * 1.1305= $226.1
محاسبه ارزش هر پیپ در بازار فارکس
در قدم اول وارد متاتریدر خود پم شوید و تنظیمات نشان دهنده سود یا ضرر را عوض می کنید. روی
Profit کلیک راست کرده و انتخاب می کنید که سود هر پوزیشن به Point نشان داده شود. Point یا همان پیپت به رقم آخر اعشار در جفت ارز ها گفته یم شود. رقم یک مانده به آخر هم همان پیپ نامیده می شود(
سپس به قسمت Order New بروید و یک پوزیشن با حجم 1 الت باز کنید.
سعی کنید این کار را در حساب دمو انجام دهید.
در معامله باز شده شما 6 پوینت در ضر هستید که معادل 5.63 دلار است. برای به دست آوردن ارزش هر پوینت شما کافی است که مبلغ دلاری را تقسیم بر مقدار پوینت بکنید.
در اینجا به شکل زیر عمل می کنیم.
بنابراین ارزش هر پوینت برای جفت ارز یورو به ین ژاپن 93 سنت است. برای تبدیل ارزش هر پوینت در هر جفت ارز به پیپ چگونگی محاسبه مارجین؟ کا ف است این عدد را ضبدر 10 بکنیم.
فایفو(FIFO) چیست؟
فایفو (FIFO) مخفف واژه (First-in-First-Out)به معنای اولین خروجی از اولین ورودی است. این واژه در حسابداری و انبارداری کاربرد بسیاری دارد. این عبارت درواقع یک روش برای انبار انبارداری کالاست. به این معنی که به روشهای متفاوت اولین کالایی که وارد انبار و یا محل ذخیرهسازی میشود در محلی قرار گیرد که هنگام نیاز به ترتیب زمان ورود به انبار، کالا امکان انتخاب را داشته و از انبار خارج شود. به عبارت دیگر کالایی که زودتر وارد انبار یا قفسه فروشگاه شده، زودتر از سیستم خارج خواهد شد.
این روش از روشهایی است که امکان اجرای آن بسیار دشوار است و نیاز به سیستم درست و انبار استاندارد دارد. اما علیرغم سختی منافع بسیاری برای فروشنده و مصرف کننده دارد. در واقع با توجه به اینکه معمولا در محاسبات یا برنامه تولید مقداری به عنوان موجودی اطمینان در سیستم نگهداری میشود که معمولا در گردش نسیت، در صورت عدم رعایت FIFO قطعات زمانهای زیادی بصورت استوک در انبار باقی مانده و باعث ایجادمشکلاتی مانند گذشتن تاریخ مصرف، تغییر طرح و گرفتن گرد و غبار بر روی قطعات می شود که مانع مصرف آن کالا خواهد شد.
این روش در ظاهر ممکن است آسان به نظر برسد اما از نظر انبارداری به دانش و مهارات بالایی نیاز دارد. اجرای این روش این روش در صنایعی مانند مواد غذایی، دخانیات، صنایع آرایشی و بهداشتی و دارویی از ملزومات کار است.
در این سیستمها تقریبا همواره این اصل رعایت میشود چون در صورت عدم رعایت، ضایعات بسیاری حاصل خواهد شد. البته در بسیاری از صنایع روشی به نام روش لایفو (Last-in-First-Out) نیز وجود دارد که دقیقا بالعکس این روش است. به عنوان مثال روش لایفو در ذخیره گندم تاثیر بهتری دارد.
گندم کالایی است که با ذخیره شدن و کهنه شدن کیفیت بهتری پیدا می کند. یعنی آردحاصل شده از گندمهای مانده در انبارها، بسیار با کیفیت تر از آردی است که از گندم های تازه بدست میآید. باتوجه به اینکه این روش موضوع بحث این مقاله نیست، در صورت لزوم در مقاله های بعدی در این خصوص توضیحات لازم ارائه خواهد شد.
فوائد اجرای روش فایفو
درصورت وجود امکانات نرم افزاری و سخت افزاری در سیستم انبار داری و فروشگاهی، اجرای این روش با توجه به نوع صنعت مزایای بسیاری خواهد داشت. در این بخش به برخی از این مزایا اشاره خواهیم کرد.
- جلوگیری از فاسد شدن و باطل شدن کالا بعلت تاریخ گذشته شدن.
- گردش و مصرف تمام موجودی قفسه یا انبار به نوبت و زمان ورود.
- جلوگیری از ضایعات و اتلاف سرمایه.
- مصرف کالا طبق تغییرات و جلوگیری از ماندن کالاهای دارای تغییرات.
- سرعت در شناسایی کالاهای معیوب و برگشت سریع آن و جلوگیری از تولید یا خرید کالای معیوب.
- بهبود درکیفیت محصولات.
- جلوگیری از خواب سرمایه.
- رسیدن به حداقل موجودی در گردش.
- افزایش سرعت انجام کار و جلوگیری از فعالیت اضافی.
- جلوگیری ایجاد ضایعات در انبار و قفسهها.
برای اجرای درست این روش، باید به روندگردش فیزیکی اقلام انبار(Physical flow)، نیز توجه کافی نمود. در شرکتهای تولیدی لازم است، که موجودی های انبار به طور منظم گردش داشته و همواره محصولات جدید و تازه ذخیره شود باشد و محموله های قدیمی تر که به فساد نزدیکتر است زودتر مصرف شود.
در شرکت های توزیعی نیز رعایت این اصل با اشراف به دانش انبارداری کمک خواهد کرد تا خدمات بهتری به مشتریان ارائه گردد.
فایفو در منابع انسانی
فایفو(fly-in fly-out)، در منابع انسانی نیز وجود دارد. این مقوله به نوعی کار گفته می شود که درآن کارکنان بوسیله هواپیما، قطار یا وسایل دیگر به محل کار منتقل شده و در پایان شیف دوباره باز می گردند. در این روش کارکنان در نزدیکی محل کار خود زندگی نمی کنند و صرفا هر روز یا هفته به آنجا مراجعه نموده و مجددا به خانه های خود باز می گردند.
در این روش، به جای انتقال کارکنان و خانواده های آنها به شهری در نزدیکی محل کار، کارکنان به محل کار منتقل می شوند و سپس برای استراحت چند روزه به شهر خود برمی گردند.
فایفو(fly-in fly-out)، معمولا در صنایع معدنی و حفاری نفت و گاز استفاده می شود، زیرا معادن و چاهها اغلب در مناطق دور از شهرها هستند. برای اسکان موقت کارکنان نیز از کانکسهای قابل حمل استفاده می کنند ، زیرا کار بصورت پروژه یا موقت است و یا صرفه اقتصادی برای اسکان دائم وجود ندارد.
به عنوان مثال، معدن پس از استخراج مواد معدنی بسته می شود، پس از حفر چاه، دکل حفاری جابجا می شود. شرکت ها ترجیح می دهند اقامت دائمی مانند شهرکهای سازمانی را در اختیار کارگران FIFO قرار ندهند ، زیرا این امر مقرون به صرفه نیست.
استفاده از FIFO پاسخی به نیاز منابع انسانی در پروژه های گران قیمت اما کوتاه مدت است. کارکنان را می توان به سرعت در زمان کار به محل پروژه فرستاد چگونگی محاسبه مارجین؟ و سپس بازگرداند.
به این نوع کارکنان “کارکنان پروزای”، نیز گفته میشود. به عنوان مثال برخی دانشگاهها نیز “استاد پروازی”، دارند که در دانشگاه محل تدریس خود ساکن نیست و پس درس دادن، با هواپیما به شهر محل سکونتش باز می گردد.
جهت آشنایی بیشتر با مباحث فروش و مهندسی فروش، شرکتها اقدام به برگزاری دوره های مختلف آموزشی می کنند. دوره آموزشی مهندسی فروش، یکی از دوره های بسیار مفیدی است که شرکت کنندگان در این دوره ها، هم با مباحث روز بازاریابی و فروش آشنایی پیدا میکنند و هم سرعت عمل و خطای کمتری در فروش خواهند داشت و فروش بیشتری را تجربه خواهند کرد.
مارژین و مارکاپ چیست؟
مارژین و مارکاپ چیست؟
مبحث مربوط به مارژین(یا مارجین) و مارکاپ، موضوعی است که بسیاری از فروشندگان درخصوص آن صحبت میکنند. بسیاری از مدیران فروش زمانی که قصد توجیه مشتری خود درباره سود محصولات خود را دارند، از تفاوت این دو بهره میبرند. جالب اینجاست که در واقع هر دو این موضوعات در واقع یک موضوع هستند. شاید بتوان گفت مثالی که حضرت مولانا در خصوص فیل در تاریکی بیان کرده است را میتوان به این موضوع نسبت داد.
در حقیقت موضوع مارژین و مارکاپ، نوع نگاه و محاسبه حاشیه سود است که تعریف خود را دارد. اما از نظر روانی نحوه مدیریت این محاسبات در فروش نقش دارد. در ادبیات مدیریت، استعاره مفهومی فیل در تاریکی، نگاه به موضوع از دیدگاه کلان است. باوجود اینکه در مثال فیل در تاریکی، هیچکدام از آن افرادی که فیل را توصیف کردند، حرف نادرستی نمیزنند؛ بلکه تنها بخشی از آن را دیده بودند و از منظر خود به موضوع نگاه کرده بودند. نگاه به مارژین و مارکاپ، همان نگاه از منظر فردی از دیدگاه مشتری یا فروشنده است.
مطابق تعریف در علم اقتصاد، مارژین(margin)، یا حاشیه سود(Profit margin)، نسبتی است که بهوسیله آن، سودآوری فروش را محاسبه میکنند. این بدان معناست که مقدار سود، پس از کسر مالیات بر فروش خالص تقسیم میشود و حاصل آن حاشیه سود است. در حسابداری، سود خالص(Net income)، یا درآمد خالص، به میزان سود باقیمانده یک شرکت اطلاق میشود، که پس از کسر نمودن مجموع بهای کالای فروخته شده، هزینههای عملیاتی، برآمد و مالیات، از مجموع درآمدها در طول یک دوره حسابرسی، عاید آن شرکت میگردد. مارک آپ(Markup)، اضافه بها نسبتی است که از تقسیم سود خالص بر قیمت خرید محاسبه میشود. یعنی با توجه به اینکه قیمت خرید برای ایجاد سود باید کمتر از قیمت فروش باشد، عدد حاصل از تقسیم سود برآن عدد بزرگتری است و جنبه روانی آن اهمیت دارد.
مارژین چیست؟
همانگونه که شرح داده شد، مارژین(margin)، یا حاشیه سود(Profit margin)، نسبتی است، که بهوسیله آن، سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه میکنند؛ به این ترتیب که مقدار سود پس از کسر مالیات را بر فروش خالص تقسیم میکنند. میزان سود خالص یک شرکت، اولین معیاری است که بیشتر سرمایهگذاران در رابطه با سوددهی شرکت، مدنظر قرار میدهند، ولی توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت، ارائه نخواهد داد.
در مقابل نسبتهای حاشیه سود، بجای برآورد کردن میزان داراییها، سهام و سرمایهگذاریهای شرکت، مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، داراییها و سرمایهگذاریها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار میدهد. حاشیهها به بیان ساده، عوایدی هستند، که به صورت نسبت یا درصدی از فروش شرکت، بیان میشوند. این درصد، سهامداران و سرمایهگذاران را قادر میسازد، که سوددهی شرکتها را به مقایسه بگذارند.
مارژین عملیاتی چیست؟
حاشیه سود عملیاتی(operating profit margin)، نسبت از تقسیم سود عملیاتی به فروش بدست میآید. به این روش محاسبه از پایین نیز اطلاق میشود. اقلام غیر عملیاتی همچون درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاری داراییها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمیشود. این نسبت معیار قویتری برای ارزیابی سودآوری و فروش است.
با در نظر گرفتن سود شرکت قبل از کسر مالیات، حاشیه سود عملیاتی منعکسکننده موفقیت مدیریت شرکت در ایجاد سود از عملیات جاری شرکت است. این نسبت نشاندهنده این واقعیت است که به ازای هر واحد پولی، از فروش، چه میزان سود عملیاتی (سود پس از کسر هزینههای عملیاتی) عاید شرکت شدهاست. نسبتهای بالای حاشیه سود عملیاتی نشاندهنده توفیق مدیریت در کنترل هزینههای شرکت یا پیشی گرفتن رشد فروش شرکت به رشد هزینههای آن است.
حاشیه سود عملیاتی در عین حال امکان مقایسه سوددهی شرکتهایی که معمولاً هزینههای عملیاتی و بهای تمام شده کالای فروش رفته را افشا نمیکند، برای سهامداران فراهم کند. این نسبت معمولاً قابل اتکاتر بهشمار میآید. زیرا کمتر مورد دستکاری توسط حقههای حسابداری قرار میگیرد. بهطور طبیعی به علت اینکه این نسبت شامل تمام هزینهها از جمله هزینههای فروش و هزینههای عملیاتی است، مقدار آن از حاشیه سود ناویژه کمتر است.
مارکاپ چیست؟
مارک آپ(Markup)، یا اضافه بها نسبیتی است که از حاصل تقسیم حاشیه سود بر قیمت خرید حاصل میگردد. به این روش محاسبه از بالا نیز گفته میشود. الگوی محاسبه مارکاپ اولین بار توسط واگ در سال 1964 به جهان معرفی شد. همانگونه که اشاره شد، این موضوع در نحوه قیمتگذاری تاثیر داشته و قیمت گذاری در میزان سفارش مشتری و فروش آن تاثیر خواهد داشت.
در برخی اوقات مشتری به دلیل حاشیه سود پایین، ممکن است از خرید محصول اجتناب کند. در خصوص محصولات جدید باشد که نیاز به معرفی توسط واسطه را داشته باشد، این مهم اهمیت ویژهای دارد. لذا نحوه محاسبه، همواره در قیمت گذاری باتوجه به حاشیه سود واسطهها، بسیار اهمیت دارد.
مارژ در اقتصاد
مارژ در اقتصاد به معنای کنار، حد، حاشیه، لبه، تفاوت، به عنوان فرق میان هزینه و قیمت کالای تولید شده است. این واژه در خرید و فروش سهام و بازار بورس نیز کاربرد دارد.
مارژین در پزشکی
در جراحی موارد مشکوک به سرطان، هنگام برداشت توده، همراه توده مقداری از بافت اطراف نیز برداشته میشود. به این بافت اطراف مارژین یا مرز گفته میشود.
دیدگاه شما