مثال واقعی از فروش تعهدی در بازار سرمایه:
سود شرکت ها چطور محاسبه میشود؟
واحد حسابداری هر شرکتی چندین خروجی بسیار مهم دارد، یکی از آنها ترازنامه و دیگری صورتحساب سود و زیان شرکت است که سود شرکت ها در این قسمت محاسبه میشود. ما در مقالات دیگر مدیرمالی به اهمیت دانش حسابداری برای سرمایهگذاری موفق پرداختیم و به شما آموزش دادیم که چطور اطلاعات موردنیاز برای یک سرمایهگذاری سودآور را از ترازنامه شرکت استخراجکنید. در این مقاله قصد داریم نحوه استفاده از صورتحساب سود و زیان را به شما آموزش دهیم. بعد از خواندن این مقاله شما قادر خواهید بود هر یک از اجزای صورتحساب سود و زیان را تحلیل کنید.
وقتی شما بخواهید سودآوری یک شرکت را بررسی کنید باید به صورتحساب سود و زیان آن مراجعه کنید. این صورتحساب درواقع از معادله ساده زیر به دست میآید:
در مورد هر یک از آیتمهای معادله فوق به نکات زیر توجه کنید:
- فروش: آیا فروش در حال افزایش است؟ اگرنه، چرا؟ نرخ رشد فروش نسبت به سال قبل چقدر است؟ این نرخ باید چیزی در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد باشد. چراکه عمده منابع مالی شرکت که در طول سال صرف موارد مختلف نظیر پرداخت هزینهها، بدهیها و … میشود، از طریق منابع مالی حاصل از فروش تأمین میشود.
- هزینهها: آیا هیچ مورد غیرعادی در بخش هزینهها میبینید؟ آیا مجموع هزینههایی که گزارششده است، نسبت به سال قبل بیشتر شده است؟ نرخ رشد آن چقدر است؟ آیا نرخ رشد هزینههای شرکت از نرخ رشد فروش بیشتر است؟ در این صورت سود شرکت کاهش مییابد و بر قیمت سهام شرکت اثر منفی میگذارد.
- سود: این آیتم، نتیجه فعالیت شرکت را نشان میدهد. آیا سود شرکت نسبت به سال قبل افزایش داشته است؟ سود عملیاتی شرکت چه تغییری نسبت به سال قبل داشته است؟ آیتم سود را میتوان قلب تپنده شرکت دانست و چنانچه سودآوری شرکت با مشکل روبرو شود، کل شرکت دچار چالش خواهد شد و نقش تأثیرگذاری بر قیمت سهام شرکت دارد.
اطلاعاتی که شما از اینسو و آنسو جمع میکنید، باید به شما در مورد وضعیت مالی شرکت دید روشنی بدهد که آیا شرکت قادر است فروش خود را افزایش بدهد؟ هزینههای خود را پایین نگه دارد و همچنان به سودآوری خود ادامه دهد؟ در زیر جزئیات بیشتری از هریک از موارد بالا به شما ارائه میکنیم:
فروش نشاندهنده پولی است که شرکت برای ارائه محصولات و خدمات خود از مشتریانش دریافت میکند. بهعنوان یک سرمایهگذار، شما باید به موارد زیر دقت کنید:
- فروش باید مدام در حال رشد باشد: یک شرکت سالم و رو به رشد، فروش رو به رشدی هم دارد. فروش باید حداقل با نرخ ۱۰ تا ۱۵ درصد رشد کند و شما باید حداقل فروش سه سال گذشته شرکت را بررسی کنید.
- فروش محصولات اصلی شرکت (محصولاتی که شرکت بر مبنای آنها شکلگرفته است) باید سالبهسال بیشتر شود: محصولات اصلی شرکت الف مواد غذایی شامل سس، رب، ترشیجات و آبلیمو است؛ اما این شرکت، گاهی با استفاده از تجهیزات بستهبندی خود، به سایر شرکتها خدمات بستهبندی ارائه میکند. ارائه این خدمات نباید فعالیت اصلی شرکت یعنی تولید محصولات غذایی و فروش را با اخلال (ثابت ماندن یا کاهش فروش) روبهرو کند.
- آیا شرکت موارد عجیبوغریبی را بهعنوان فروش گزارش کرده یا از روشهای غیرمعمول برای محاسبه فروش استفاده کرده است؟ ممکن است در مواردی برخی شرکتها فروش ساختمان یا زمین شرکت را جزو فروش بهحساب بیاورند و فروش را بیشتر از حد نشان دهند.
هزینهها
هزینههای شرکت رابطه مستقیمی با سودآوری شرکت دارد. وقتیکه هزینهها از کنترل خارج شوند، شرکت با مشکل جدی مواجه خواهد شد. هنگام بررسی هزینههای شرکت به نکات زیر توجه کنید:
- هزینهها را با دورههای مالی قبل مقایسه کنید: اگرچه ممکن است اختلاف زیادی بین هزینههای سال جاری با سالهای گذشته وجود دارد، اما سودآوری شرکت نباید دستخوش تغییر اساسی شود. چرا اگر هزینهها بیشتر شده باشد، فروش نیز باید به همان نسبت و با نرخ رشد بالاتری، افزایش یابد تا سودآوری شرکت همچنان رشد کند.
- آیا برخی هزینهها نسبت به بقیه خیلی بیشترند؟ به هر یک از آیتمهای هزینه توجه کنید تا مشخص شود هر آیتم چه بخشی از مجموع هزینهها را به خود اختصاص داده است و آنها را با سالهای قبل مقایسه کنید.
- آیا هیچ هزینه غیرعادی در گزارشهای وجود دارد؟ بررسی کنید این هزینه غیرعادی به چه دلیل بوده است و چه تأثیری بر سودآوری شرکت داشته است.
شرکتها معمولاً سود خود را در قالب سود هر سهم در صورتحساب سود و زیان گزارش میکنند. این نکته بسیار مهمی است. چراکه وقتی در خبرها اعلام میشود سود هر سهم شرکت الف ۱۰۰ ریال افزایش داشته است، این به این معنی است که اگر شرکت الف ۱۰ میلیون سهم داشته باشد، سود شرکت ۱۰۰۰ میلیون ریال افزایش داشته است که میتواند یک خبر فوقالعاده باشد.
خبر افزایش سود شرکت ها میتواند یک خبر فوقالعاده باشد.
به نکات زیر توجه کنید:
- مجموع سود شرکت چقدر است و نسبت به سال قبل چه رشدی کرده است؟
- سود عملیاتی شرکت: سود عملیاتی شرکت نیز در صورتحساب سود و زیان گزارش میشود. سود عملیاتی به این دلیل مهم است که نشاندهنده سودی است که مستقیماً از عملیات شرکت و فروش کالاها و خدمات اصلی شرکت ایجاد میشود.
- مواردی که فقط یکبار اتفاق میافتند: گاهی مواردی بهعنوان سود گزارش میشود که جزو عملیات اصلی شرکت نیست و ممکن است در طول سالها فقط یکبار اتفاق بیفتد. مثل فروش ساختمان قدیمی شرکت.
در این مقاله تجزیهوتحلیل یکی از اصلیترین گزارشهای حسابداری را به شما آموزش دادیم. برای آموزشهای بیشتر سایر مقالات مدیرمالی را مطالعه کنید.
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
27 در مورد “سود شرکت ها چطور محاسبه میشود؟”
سلام و وقت بخیر
بستگی به نوع شرکت داره و اینکه بخواید حدودی محاسبه کنید یا نه
به طور کلی اگر هزینه و درآمد رو داشته باشید میتونید این دو رو از هم کم کنید تا سود ناخالص به دست بیاد
یا اگر شرکت تک محصولی باشه یا عموده سودش از یک محصول مشخص باشه و شما قیمت خرید و فروش و تعداد فروش اون رو داشته باشید میتونید حدودا حساب کنید سود حاصل از فروش اون محصول در سال چقدره و درصدی از سود محصول رو هم برای هزینه های عمومی و اداری کم کنید و در نهایت به تخمینی از سود شرکت برسید.
در صورتیکه شرکت مورد نظر شما هم در بورس فعال باشه میتونید بدون هیچ دردسری صورتهای مالی رو در سایت کدال ببینید
موفق باشید
سلام و خدا قوت. آیا میشه با کمترین اطلاعات سود و زیان یه کارخونه یا شرکتی رو بدست آورد؟
مثلا خرید، فروش، هزینه، درآمد ؟
لطفا بگین چطور؟
سلام محمد عزیز
دارایی های ثابت که تاثیری در محاسبه سود و زیان ندارند. پس اینجا نادیده شون بگیرید. پولی هم که به حساب اون فرد واریز میشه احتمالا از نوع برداشت از حساب هستنش. پس اون هم در سود و زیان تاثیری نداره. فقط لازمه که ثبت بشه.
پس برای محاسبه سود و زیان کافیه پولی که بابت خرید کالاها میدید، ثبت و با هم جمع کنید. اینجوری جمع کل خریدها حساب میشه.
بعد هزینه هاتون رو هم جداگانه ثبت و با هم جمع کنید. اینجوری جمع کل هزینه ها حساب مییشه
در مورد فروشتون هم همینکار رو بکنید. جمع کل فروش رو محاسبه کنید.
حالا برای محاسبه سود یا زیان کافیه جمع هزینه ها و جمع کل خریدها رو از جمع کل فروشتون کم کنید.
اگر جواب مثبت بود سود کردید.اما اگر جواب منفی بود زیان کردید
موفق باشید
وقتی فقط خرید و فروش و هزینه داریم و دارایی های ثابت و یک فرد که پول بهش واریز شده (ولی هزینه نیس )تراز سود وزیان به چه شکلی میشه؟
با سلام همانطور که میدانید سود حاصل از صادرات معاف از مالیات میباشد و به نسبت درصد صادرات از فروش هزینه های شرکت تسهیم شده و به صادرات اختصاص میابد. حالا سوال من این است هزینه های صادرات در محاسبه سود و زیان به چه صورت محاسبه میشود؟ ۳حالت ممکن است . حالت اول: احتساب کل هزینه ها در صورت سود و زیان ( هزینه های صادرات به همراه هزینه های جاری ) و تسهیم هزینه ها بر اساس کل هزینه؟ حالت دوم: بدون در نظر گرفتن هیچگونه هزینه صادرات .(یعنی هزینه صادرات اصلا در هزینه های شرکت لحاظ نگردد) و تسهیم هزینه ها فقط بر اساس هزینه های جاری؟ حالت سوم: احتساب کل هزینه ها به همراه هزینه های صادرات و تسهیم هزینه فقط بر اساس هزینه های جاری؟
چگونه در بازار منفی بورس سود کنیم !
به گزارش بانک اول برای ما بارها سوال شده یاشنیده ایم که آیا در بازار منفی و هنگام سقوط شاخص های بورس هم می توانیم سود کسب کنیم؟ و ساز و کار کسب سود هنگامی که بقیه ضرر می کنند چیست ؟ در دنیا معامله گران و سرمایه گذاران از تکنیک فروش تعهدی در این مواقع استفاده می کنند. اما برای اینکه ببینیم فروش تعهدی چیست و چه مزایا و ویژگی هایی دارد پیشنهاد می کنم این نوشته را حتما مطالعه کنید.
در حالت عادی مالک سهام زمانی که قیمت افزایش می یابد سود می کند و بالعکس اگر قیمت سهم کاهش یابد، مالک از بابت داشتن سهم متحمل زیان می شود؛ ولی در فروش تعهدی سود کسب میکند.
فروش تعهدی و استفاده از آن پویایی بازار سرمایه را بیشتر می کند و سرمایه گذارانی که در بورس تهران معامله می کنند هم می توانند در هنگام خرید سهم از رشد قیمت سهام شرکت منتفع شده و هم به هنگام ریزش قیمت از کاهش آن منتفع شوند. به بیان ساده فروش تعهدی به این معنی است که پیش بینی می کنید قرار است قیمت سهام یک شرکت در آینده کاهش یابد و شما با فروش سهم در این حالت چگونه بیشتر سود کنیم؟ می توانید وارد موقعیت معاملاتی شوید و در نهایت با کاهش قیمت سهم در آینده سود کسب کنید.
فروش تعهدی یکی از ابزارهایی است که در حالت متعارف به دو حالت استفاده می شود که شامل کسب سود از بازار منفی و پوشش ریسک می باشد. در حالت عادی سرمایه گذار با خرید سهام شرکت و افزایش قیمت سهم سود می برد (حالت متداول در بورس)، اما در فروش تعهدی در حالت اول فردی که سهم ندارد ولی پیش بینی می کند که قیمت سهم در آینده کاهش پیدا می کند، موقعیت فروش گرفته و با پایین آمدن قیمت اقدام به خرید سهم می کند و در واقع قرض خود را ادا می کند. در این حالت فروشنده با فروش سهم در قیمت بالا و سپس خرید سهم در قیمت پایینتر، منفعت کسب میکند. در حالت دیگر، سرمایه گذار مالک سهام شرکت است ولی ممکن است فکر کند که قیمت سهام شرکت موقتاً کاهش می یابد؛ به همین دلیل اقدام به اخذ موقعیت فروش تعهدی می کند. در این حالت سهامدار خود را در مقابل بالا یا پایین آمدن قیمت پوشش داده است (زمانی که قیمت افزایش می یابد سود می کند و در موقعیت تعهدی زیان میکند و بالعکس اگر قیمت سهم کاهش یابد، مالک از بابت داشتن سهم متحمل زیان می شود؛ ولی در موقعیت استقراضی سود کسب میکند) و بدین تریتیب میزان ریسک خود را کاهش می دهد. این سازوکار فروش تعهدی نام دارد. به طور خلاصه فروش تعهدی در ۵ گام خلاصه میشود:
گام اول: قرض کردن سهم
گام دوم: فروش سهم در قیمت جاری بازار
گام سوم: منتظر ماندن برای کاهش قیمت سهم
گام چهارم: خرید آن سهم از بازار
گام پنجم: بازگرداندن سهم به صاحب آن و شناسایی سود
مثال فروش تعهدی (فروش استقراضی در بورس):
در این بخش قصد داریم با ذکر یک مثال در خصوص فروش تعهدی کامل توضیح دهیم. فرض کنید که قیمت سهم «وساخت» در بازار ۲۰۰۰ تومان است و شما با استفاده از ابزار تحلیل تکنیکال و یا تابلوخوانی و بازارخوانی پیشبینی می کنید که قرار است قیمت این سهم در آینده کاهش یابد. در این حالت میتوانیم با استفاده از معاملات فروش استقراضی در بازار سرمایه سود کسب کنیم. بدین صورت پنج گام گفته شده در بالا برای این مثال بشرح ذیل است:
گام اول: در گام اول فرض کنید که ۵۰۰۰ سهم «وساخت» را از یکی از سهامداران قرض میگیریم.
گام دوم: در گام دوم ۵۰۰۰ سهم «وساخت» را با قیمت ۲۰۰۰ تومان در بازار می فروشیم. (فروش تعهدی)
گام سوم: در گام سوم (مثلاً ۵ روز) صبر می کنیم تا قیمت ۲۰۰ تومان کاهش یابد.
گام چهارم: در گام بعدی و بعد از کاهش قیمت، ۵۰۰۰ سهم را به قیمت ۱۸۰۰ تومان خریداری می کنیم.
گام پنجم: در گام آخر ۵۰۰۰ سهمی را که قبلا قرض گرفته ایم، پس می دهیم و مبلغ باقیمانده حاصل از این خرید و فروش به عنوان سود در این معامله شناسایی می کنیم. سود حاصل از این معامله به صورت زیر محاسبه می شود:
۵۰۰۰×(۲۰۰۰-۱۸۰۰) = تعداد سهم×( قیمت خرید – قیمت فروش)
البته در محاسبات مربوط به سود و زیان باید خواب سرمایه و کارمزد معاملات را نیز در نظر گرفت.
مثال دوم از فروش تعهدی در بورس تهران
برای درک بهتر موضوع فروش تعهدی به مثال زیر توجه نمایید:
فرض کنید قیمت سهم «فولاد» برابر با ۶۰۰ تومان است. طبق تحلیل، می دانیم که قیمت سهم «فولاد» کاهش خواهد یافت. ما میتوانیم با استفاده از معاملات فروش استقراضی، سود کسب نماییم.
گام اول: ما ۱۰۰۰۰ سهم فولاد را از یکی از سهامداران، قرض میکنیم.
گام دوم: ۱۰۰۰۰ سهم فولاد را با قیمت فعلی (۶۰۰ تومان) در بازار به فروش میرسانیم.
گام سوم: منتظر میمانیم تا قیمتها (مثلاً 4 روز) ۱۰۰ تومان کاهش یابد.
گام چهارم: ما ۱۰۰۰۰ سهم فولاد را باقیمت ۵۰۰ تومان از بازار خریداری میکنیم.
گام پنجم: ۱۰۰۰۰ سهم فولاد را به قرض دهنده برمیگردانیم و مبلغ باقیمانده حاصل از این خرید و فروش بهعنوان سود این معامله شناسایی میشود.
در مثال فوق، سود فروشنده استقراضی به شرح زیر است:
1.000.000 =10.000×(500 - 600) = تعداد سهم×(قیمت خرید – قیمت فروش) = سود
مثال واقعی از فروش تعهدی در بازار سرمایه:
حال یک تحلیل واقعی را در نظر می گیریم. مطابق شکل زیر قیمت فعلی سهام «ونوین» 470 تومان بوده و با استفاده از تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی تشخیص داده اید که قیمت این سهم از محدوده ۴۷۰ تومان ریزش کرده و حداقل هم تا محدوده ۴۰۰ تومان به ریزش خود ادامه دهد. در این حالت می توانید با هر تعداد سهمی فروش تعهدی گرفته و در محدوده ۴۰۰ تومان اقدام به خرید سهم کنید. در این حالت سود شما از هر سهم معادل ۷۰ تومان خواهد بود. حال اگر در موقعیت فروش تعهدی ۱۰۰۰۰ سهم را در قیمت ۴۷۰ تومان اخذ کرده و در قیمت ۴۰۰ تومان نیز خرید انجام دهید منفعت حاصل از این معامله 7 میلیون تومان خواهد بود.
فروش تعهدی مبتنی سه رکن (گرداننده) اصلی دارد:
مالک سهم، متقاضی استقراضی سهم و بازار سرمایه. به بیان دیگر متقاضی فروش تعهدی، سهام مورد نظر را از مالک قرض گرفته و پس از خریداری در بازار سرمایه آن را به مالک عودت می دهد. در پست آتی راهکار و سازوکار معامله و استقراض سهم را بیان خواهیم کرد.
چگونه در بورس سود کنیم؟
فعالیت در بازار سرمایه همچون هر کسبوکاری دیگری نیازمند گذراندن مسیرهایی هموار و پر تلاطم برای کسب سود است.
به گزارش تجارتنیوز، یاد گرفتن نحوه خرید و فروش سهام و اوراق بهادار شرط لازم برای ورود و به دست آوردن موفقیت در بورس است، ولی بدون شک شرط کافی نیست. یک سهامدار و معاملهگر در بازار سرمایه علاوه بر اینکه باید در کلاسهای آموزش بورس، تحلیل بازار سهام، شرکت و مطالعه و تمرین خود را بیشتر کند، باید آمادگی ذهنی و خودکنترلی هم داشته باشد. چرا که این فرد تحت هر شرایطی در بازار پرریسک و هیجان بورس باید از سرمایه خویش محافظت کند.
گامهایی که برای موفقیت در بورس باید برداشت
حال آنکه برای کسب پیروزی در بازار سرمایه باید از اصولی پیروی کرد. در ادامه ۱۰ گام پیشنهادی برای موفقیت در بورس را در جدول تدوین شده در این خبر مشاهده میکنید:
در ادامه توضیحات تکمیلی مرتبط با هر کدام از این اصول را میتوانید ببینید و بخوانید:
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید |
سهام مناسب را انتخاب کنید |
برای فعالیت در بورس هرگز پول قرض نگیرید |
در کف بخرید و در سقف بفروشید |
با طرح و برنامهریزی مدون قدم بر دارید |
ترس و طمع را از خود دور کنید |
هدف خود را مشخص کنید |
زمان را مدنظر قرار دهید |
برای سرمایهگذاری طرح بلند مدت داشته باشید |
گول فرصتطلبان بورسی را نخورید؛ هرگز برای دریافت شایعات پول پرداخت نکنید |
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید
یکی از دوستان من سهام را در ۲۴۰۰ دلار خریداری و هنوز آن را نگهداری کرده است و الان قیمت آن ۷ دلار است. بله ۲۴۰۰ تا ۷٫ به نظر من او به آن سهم بیش از اندازه تعصب نشان داده و امیدوار است روزی سهم برگردد و به قیمت ۲۴۰۰ دلار برسد. جدا که فاجعه است، وقتی یک تصمیم اشتباه میگیرید آن را قبول کنید و از آن بیرون بیایید و منتظر نمانید.
سهام مناسب را انتخاب کنید
اولین گام پیش از سرمایهگذاری در بازار بورس انتخاب سهامی مناسب است. بررسی دقیق وضعیت سهام شرکتهایی که به واسطه گزارشهای تحلیلی و تبلیغات رسانهای به خرید آنها علاقمند شدهاید از اهمیت بسیاری برخوردار است. با انجام این کار و انتخاب سهامی مناسب در واقع قسمت دشوار سرمایهگذاری در بورس را پشت سر گذاشته و میتوانید به کسب سودی سرشار در آینده امیدوار باشید.
پول قرض نگیرید
هرگز با پولی که متعلق به شما نیست سهام نخرید. شما تنها باید با پول خودتان سهام خریداری کنید پولی که در آینده نزدیک مورد نیازتان نیست و تصور نکنید که قسمت عمده آن را در بازار از دست خواهید داد.
در کف بخرید و در سقف بفروشید
به نظر ساده است؟ بله، اما ساده نیست برای اینکه اگر شخص از اکثریت بازار تبعیت کرده باشد، پول زیادی را در بازار از دست نخواهد داد. همیشه رازی را در نظر بگیرید که میتواند موفقیت شما را در بازار سرمایه تضمین کند. هر ۶ ماه یا در هر سال قیمت سهام حدود ۳۰ درصد پایین میآید، یعنی زمان خرید است و برعکس اشخاصی هستند که بر اساس اخبار و شایعات قیمت سهام را بالا میبرند که آن، زمان فروش است.
طرح و برنامه داشته باشید
زمانی که قصد دارید پول خود را در بورس سرمایهگذاری نمایید برنامه ریزی و تدوین نحوه فعالیت شما از اهمیت بسیاری برخوردار است. طرحهای دقیق و برنامهریزی شده در جهت کنترل سرمایه و مدیریت گردش مالی، برای رسیدن شما به اهداف و تحقق خواستههایتان نقش مهمی را ایفا مینماید.
نکته مهم دیگر اختصاص قسمتی از سرمایه خود به عنوان بودجه پشتیبان است. این امر میتواند امنیت فعالیتهای مالی و اقتصادی شما را در زمان بروز بحرانهای اقتصادی و تاثیر آن بر بازار بورس تامین نماید.
طمع نکنید و ترسو نباشید
ترس و طمع بزرگترین دشمن سرمایهگذاران است و تنها راه گریز از آن داشتن برنامه ورود به معامله است قبل از اینکه عملا وارد شوید. برنامه خرید و فروش شما باید راه حلی برای معاملات اشتباه باشد، چه مقدار سود مد نظر شماست، چه مقدار از سود قابل ذخیره کردن است. اگر شما به برنامه خود تکیه کنید به ترس و طمع فائق خواهید آمد.
اهداف خود را مشخص کنید
البته ارزش پولی که برای خرید سهام در بورس هزینه نمودهاید با توجه به شرایط حاکم بر بازار قابل تغییر است، حفظ ثبات و تعیین اهداف مشخص میتواند عامل موفقیت شما در بازار سرمایهگذاری گردد. این امر میتواند زمان کافی را در اختیار شما قرار دهد تا با کسب مهارتهای مورد نیاز، سرمایهگذاریهای بزرگ و موفقی را در بورس انجام داده و از درآمد و سود سرشاری در آینده برخوردار شوید.
کنترل منظم وضعیت بازار و استفاده از آن در جهت شناخت بسترهای مناسب سرمایهگذاری میتواند آیندهای تضمین شده را برای شما به ارمغان بیاورد.
زمان را دریابید
این موضوع در بازار سهام بسیار مهم است، اما کمتر در این مورد صحبت شده است. هر سرمایهگذاری از کارشناس سرمایه سوال میکند چه سهمی را باید بخرد. اما هرگز سوال نمیکند چه زمانی برای خرید سهام مناسب است. اگر وارد سهمی خوب شوید، اما در زمان نادرست، شما ضرر خواهید کرد و اگر وارد سهم بدی شوید، اما در زمان درست، ممکن است به طور تصادفی سود کنید. اگر شما سهم خوبی خریداری کنید بعد از اینکه به اندازه کافی بالا رفت شما برای یک ضرر آماده میشوید.
برای سرمایهگذاری طرح بلندمدت داشته باشید
طرحهای سرمایهگذاری کوتاهمدت در نگاه اول جذاب به نظر میرسند، چگونه بیشتر سود کنیم؟ اما باید به این نکته توجه داشت که در آمد و سود حاصل از اینگونه سرمایهگذاری نمیتواند اعتبار و ثبات شما را در بازار بورس تضمین کند،، اما طرح و برنامهریزی برای انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت در بورس توصیه همیشگی شرکتهای تجاری و سرمایهگذاری بوده است.
سود بیشتر و تضمین شده مزیت اصلی این قبیل سرمایهگذاریها در برابر سرمایهگذاریهای کوتاهمدت است البته در صورتی که بازارهای سرمایه از ثبات لازم برخوردار باشند.
گول فرصتطلبان بازار سرمایه را نخورید
هزاران کارشناس در بازار وجود دارد. اغلب آنها از بازار سهام اطلاع بیشتری ندارند. با این وجود سرمایهگذاران به توصیههای آنها مبلغی پرداخت میکنند سوال سادهای که این سرمایهگذار باید از خودش بپرسد این است که چرا این متخصص با داشتن دانش کافی به جای ثروتمند شدن با استفاده از بکار گیری آن اطلاعات تنها در قبال چند دلار آن اطلاعات را میفروشد؟ همیشه تصمیم زندگیتان را خودتان اتخاذ کنید.
در پایان باید گفت هر شخص پس از دریافت کد بورسی با توجه به شناخت خود و قدرت تحمل فشارها و هیجانات بازار سرمایه، باید برنامه خود در خصوص نحوه خرید و فروش، تعداد معاملات، سیستم معاملاتی پرسیگنال یا کم سیگنال و استراتژی خود را در قالب چشماندازی تهیه کند و پس آشنایی با اصطلاحات پر کاربر این بازار و پیمودن گامهای لازم سپس وارد بازار و دنیای معاملهگری شود.
تعریف سود بانکی
هنگامی که از سود بانکی سخن می گوییم دو سوال پیش می آید.
- این که در چه بانکی سرمایه گذاری کنیم.
- این که چه طرحی را برای سپرده گذاری انتخاب کنیم که سود بیشتری دریافت نماییم.
در این نوشتار سعی کرده ایم در مورد انواع سپرده گذاری ها،تاثیر بانک یا موسسه مالی در میزان دریافت سود و … صحبت کنیم به گونه ای که راهنمای شما برای کسب سود بیشتر باشد.
البته در نظر داشته باشید که با توجه به شرایط مالی و نوع شغل شما، تنها یک مشاور مالی زبده می تواند پیشنهاد قاطعانه برای انتخاب بانک و نوع طرح سپرده گذاری در اختیار شما قرار دهد زیرا برای این مورد کسب اطلاعات جامع در زمینه شغل و سطح مالی مورد احتیاج است تا بدانیم چگونه می توانید به سود بیشتر و مطمئن تر برسید.
آیا سود بانکی همیشه برایمان سود دارد؟
بسیاری از افراد نمی دانند بهترین راه سرمایه گذاری بانکی برای آن ها چیست، به همین دلیل و با توجه به نیاز به قرار دادن پول در بانک، به ناچار بانک یا موسسه مالی را انتخاب می کنند و بدون اطلاعات کافی پول خود را سرمایه گذاری می کنند.
اما نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که سود بانکی همیشه ما را به سود نمی رساند.
برای بسیاری از کسب و کارها پیشنهاد بهتری از سپرده گذاری در بانک وجود دارد و آن هم این که بهتر است اقدام به اخذ وام از بانک مربوطه کرده و با این پول به رشد و ارتقاء کسب و کار خود بپردازند.
پس خاطرتان باشد که با توجه به شرایط شما ممکن است سود بانکی گزینه خوبی برایتان نباشد و بهتر باشد به جای آن و با مشورت متخصصان، پول خود را در گردش انداخته و به سودهای بزرگتر فکر کنید.
از این نکته غافل نشویم که سود بانکی برای بسیاری از افراد بهترین پیشنهاد است، مثل افرادی که علاقه ای به سرمایه گذاری در کسب و کار و بیزینس ندارند و یا اهل ریسک نیستند، افرادی که به درآمد شاید محدود اما در عوض پایدار فکر می کنند، بنابراین این افراد با سرمایه گذاری در یک یا چند بانک و موسسه اعتباری می توانند به افزایش درآمدشان با یک روش مطمئن امیدوار باشند.
قدم اول انتخاب یک بانک مناسب است.
انتخاب یک بانک مناسب برای سرمایه گذاری بسیار حائز اهمیت است. نکته ای که باید بدان توجه داشته باشید پیشنهادهای وسوسه برانگیز برخی بانک های خصوصی و موسسات اعتباری است که تعداد زیادی افراد را به خود جذب کرده اما در نهایت به انجام هیچ کدام از مسئولیت های خود متعهد نیستند. با توجه به شهرت یک بانک یا موسسه، سال های فعالیت آن و سابقه ای که دارد می توان امنیت آن را حدس زد. موسساتی که تحت نظر بانک مرکزی به فعالیت می پردازند هم معتبر هستند و هم سودهایی بیشتر از بانک های دولتی برای مشتریان در نظر می گیرند. بانک های دولتی هم که مسلما در این زمینه کاملا قابل اعتماد هستند، اما در اکثر موارد میزان سود آن ها پایین تر از موسسات خصوصی است.
انتخاب طرح مناسب برای سرمایه گذاری
موضوع مهم بعدی این است که چه طرحی برای سرمایه گذاری انتخاب می کنید. همان طور که می دانید طرح های مختلف و با شرایط متفاوت برای سپرده گذاری موجود است. انتخاب این که کوتاه مدت و یا بلند مدت سرمایه گذاری کنید بسیار انتخاب مهمی است و باید قبل از تصمیم گیری بررسی های لازم را انجام دهید.
موضوعی که باعث شده افراد نسبت به سپرده گذاری بلند مدت خوش بین تر شوند و تمایل بیشتری نشان دهند تصویب و اجرای قانونی توسط شورای پول و اعتبار است، طبق این قانون حساب های کوتاه مدت به جای این که سود را به صورت روز شمار محاسبه کنند این کار را به صورت ماه شمار انجام می دهند. البته باز هم شرایط شما تعیین می کند که کدام مورد از سود کوتاه یا بلند مدت برایتان بهتر است مثلا ممکن است شرایط خاصی داشته باشید که بر اساس آن نتوانید سرمایه گذاری بلند مدت انجام دهید.
نحوه محاسبه سود بانکی:
سود بانکی برای سپرده گذاری های کوتاه مدت و بلند مدت به روش های متفاوتی محاسبه می شود.
در مورد سپرده بلند مدت محاسبه این سود بسیار ساده است بدین صورت که باید مبلغ سپرده خود را در نرخ سود ضرب چگونه بیشتر سود کنیم؟ کنید. مثلا اگر شما 10 میلیون سپرده گذاری نموده اید و نرخ سود بانک مربوطه 15 درصد است، شما به صورت سالانه 1.5 میلیون تومان سود دریافت می کنید که این مبلغ به صورت ماهانه و به میزان تقسیم این عدد بر 12 (تعداد ماه های سال) به شما پرداخت خواهد شد، یعنی ماهانه 125 هزار تومان سود دریافت می کنید.
در مورد سپرده های کوتاه مدت نحوه محاسبه متفاوت است. با در نظر گرفتن قانون جدید ماه شمار کمترین مانده حساب ماهانه، مبنای محاسبه سود در نظر گرفته می شود و در این نوع سپرده حداکثر سود پرداختی 10 درصد است.
فرمول محاسبه سود برای سپرده های کوتاه مدت به شرح زیر است:
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله بانک داری الکترونیک را به شما پیشنهاد می کنیم.
بررسی عوامل موثر بر درآمد سوپر مارکت
اگر جزء افرادی هستید که فکر راهاندازی چنین تجارتی به سرتان زده حتماً این مطلب را بخوانید.
واقعیتهایی درباره درآمد سوپر مارکت
شاید شما هم جزء افرادی باشید که با یک تصور رویایی راجع به درآمد سوپر مارکت، حداقل برای یک بار هم که شده به فکر راهاندازی این کسب و کار افتاده باشید. مثلاً وارد یک هایپر مارکت بزرگ و معروف با صدها قلم جنس متنوع شدهاید و جمعیت زیادی مشتری مشتاق خرید را دیدهاید. بعد با یک حساب سرانگشتی درآمدی میلیونی را برای آن پیشبینی کردهاید. با دیدن این صحنه و تصور درآمد سوپر مارکت ناگهان تصمیم به باز کردن یک سوپر مارکت در محلهی خودتان گرفتهاید. شما تصور میکنید که میتوانید با فروش چند قلم مواد غذایی، نه به اندازه هایپر مارکتی که هوش از سرتان ربوده، اما به اندازهای که بتوانید زندگی خودتان را بچرخانید روی آن حساب کنید.
اما فکر میکنید برآیند شما از آن چه که در ذهنتان میگذرد چقدر با واقعیت موجود همخوانی دارد؟ آیا درآمد سوپر مارکت رویایی شما به اندازه تصوری که از آن دارید واقعی است؟
در این مقاله میخواهیم راجع به درآمد سوپر مارکتها صحبت کنیم. این که چه عواملی در میزان درآمد سوپر مارکتها مؤثر است. اصلاً فرق سوپر مارکت با بقالی در چیست؟ در سوپر مارکت قرار است چه چیزهایی عرضه شود که به درآمد سوپر مارکت هر چه بیشتر کمک کند.
برای رسیدن به پاسخ تمامی این سؤالها، شاید بهتر باشد ابتدا مختصری دربارهی سوپر مارکت، این تجارت محبوب صحبت کنیم.
خرید انواع قفسههای فروشگاهی هایپری و سوپری
آشنایی با کسب و کار و درآمد سوپر مارکت
سوپر مارکت (Super Market) عبارتی است که از زبان انگلیسی آمده است. عبارتی که برگرفته از دو کلمهی (Super) به معنای “فراتر از” و (Market) به معنای “بازار” است. یعنی فراتر از بازار، که منظور آن فراتر از بازار سنتی است.
مفهوم سوپر مارکت در بین عموم مردم به عنوان فروشگاههای بزرگ مواد غذایی جا افتاده است. اما در واقع سوپر مارکت، شاخههایی از زنجیرههای بزرگ خرده فروشی عمومی محسوب میشوند که به جای تمرکز بر یک کالای خاص، کالاهای متنوعی که جزیی از مایحتاج روزانه مردم است، از مواد غذایی و لوازم بهداشتی گرفته تا پوشاک و لوازم تحریر را در قفسهها برای مشتریان به صورت سلف سرویس (یعنی توسط خود مشتری از قفسه فروشگاهی برداشته می شود) ارائه میدهند. و شاید به همین دلیل است که درآمد سوپر مارکت از دید عموم، درآمدی تضمین شده و همیشگی است.
و اما یکی نکاتی که در مورد سوپر مارکت وجود دارد و به نوعی وجه تمایز آن از سایر فروشگاهها است، تمرکز سوپر مارکتها بر فروش انواع مختلف مواد غذایی است. به نحوی که حداقل 75 درصد محصولات یک سوپر مارکت به کالاها و صنایع غذایی اختصاص دارد. در مقایسه میتوان گفت سوپر مارکتها از بقالیها بزرگتر و از هایپر مارکتها و سنتر مارکتها کوچکتر هستند.
اگرچه اصطلاح “سوپر مارکت” واقعیتهایی را پوشش میدهد که ممکن است از یک کشور به کشور دیگر متفاوت باشد. اما به طور کلی فروشگاههای سلف سرویس با تمرکز اصلی بر فروش محصولات غذایی با متراژ 400 الی 3000 متر مربع در دسته سوپر مارکت ها قرار میگیرند. البته لازم به ذکر است که این متراژ نیز در کشورهای مختلف میتواند متفاوت باشد.
پیدایش سوپر مارکت در ایران
نخستین سوپر مارکتها در ایران، در دوره پهلوی و توسط مردم عادی ایران تأسیس شد. کسب و کاری که به نوعی نماد مدرنیته در ایران تلقی میشد. اما بعدها برخی سازمانها و نهادهای دولتی نیز به سراغ تأسیس فروشگاه های زنجیره ای که بخش عمدهی آن به سوپر مارکتهای غذایی اختصاص داشت، روی آوردند. به عنوان مثال، فروشگاه های زنجیره ای اتکا که در سال 1955 توسط شرکت هلدینگ اقتصادی نیروهای مسلح ایران تأسیس شد. از دیگر سازمانهای تأسیسکننده این قبیل فروشگاهها نیز می توان به شهرداری تهران اشاره نمود که فروشگاه های زنجیره ای شهروند را در سال 1993 راهاندازی نمود. بانک ملی، بانک تجارت و بانک صادرات نیز بعدها به طور مشترک فروشگاه های زنجیره ای رفاه را راهاندازی کردند.
شرکت تحقیقات بازار (Vistar Business Monitor) ارزش کل بخش خردهفروشی ایران را 70 میلیارد دلار تخمین زده است. که از این میزان، ارزش کل بازار خردهفروشی در تهران 12 میلیارد دلار تخمین برآورد شده است.
خرید انواع مدلهای استند فروشگاهی
رابطه درآمد سوپر مارکت و سبد خانوار ایرانی
سبد غذایی دومین بخش مهم هزینهی هر خانوار شهری ایرانی پس از مسکن است. به گونهای که طبق آمار موجود، حداقل 30 درصد درآمد خانوار ایرانی صرف سبد غذایی میشود. از این میزان تخمین زده میشود که سه پنجم درآمد خانوارهای تهرانی صرف خرید مواد غذایی میشود.
از ارقام کلی بالا میتوان نتیجه گرفت که گردش مالی بالایی در صنایع غذایی و به تبع آن، فروشگاههای مواد غذایی کشور نظیر سوپر مارکتها وجود دارد. البته سهم همهی صنایع غذایی و درآمد سوپر مارکتها از این گردش مالی هنگفت یکسان نیست و هزاران نکتهی باریکتر از مو در این بین وجود دارد که باعث میشود برخی سود سرشاری از این بازار مصرف نصیبشان شود و برخی دیگر با پرداخت ضرر از گردونه رقابت به سرعت حذف شوند.
اما در میان این همه آمار و اعداد اساساً درآمد سوپر مارکتها چقدر است؟ چه عواملی در افزایش درآمد سوپر مارکت مؤثر است؟ در ادامه به مهمترین نکات در این زمینه میپردازیم.
نقش حاشیهی سود در درآمد سوپر مارکت
درآمد سوپر مارکتها نسبت به سایر مشاغل یکی از کمترین “حاشیههای سود” را دارد. شاید بپرسید “حاشیهی سود” چیست؟
بگذارید اول به سادهترین شکل تعریفی از حاشیهی سود برای شما داشته باشیم. به طور خلاصه میتوان گفت، حاشیهی سود نسبتی جهت محاسبه سودآوری هر ریال از فروش است. به این صورت که مقدار سود پس از کسر مالیات بر فروش خالص تقسیم میشود. حاشیه سود که به صورت درصد بیان میشود در واقع به ما میگوید که از یک تومان فروش، چه مقداری از آن به سود خالص تبدیل شده است.
برای درک بهتر موضوع فرض کنید حاشیهی سود خالص کسب و کاری 10 درصد است که نشاندهندهی این است که از هر 1000 تومان فروش محصولات، 100 تومان سود ناخالص عاید شده است. البته در اینجا صرفاً جهت آشنایی مخاطب با حاشیهی سود، به صورت بسیار خلاصه و کلی آن را مطرح نمودیم. سود خالص با کم کردن کلیه هزینهها از جمله هزینههای عملیاتی و مالیات از درآمد محاسبه میشود.
رابطه حاشیه سود و درآمد سوپر مارکت ها
حال در مورد درآمد سوپر مارکت ها برآورد میشود که حاشیهی سود آنها بسته به نوع فروشگاه به طور معمول بین 1 تا 3 درصد متغیر است. در واقع سود و درآمد سوپر مارکت ها وابسته به میزان فروش محصولات موجود در فروشگاه به یک مشتری است. یک سوپر مارکت محصولات متنوعی را ارائه میدهد. برخی از این محصولات میتوانند سودآوری زیادی داشته باشند و برخی دیگر سودآوری کم، اما شاید تعجب کنید اگر بدانید برخی از محصولات نیز اصلاً سودی را عاید سوپر مارکت نمیکند و تنها به عنوان تکمیلکننده محصولات فروشگاه در لیست کالاهای عرضه شده قرار میگیرند.
فرض کنید در یک سوپر مارکت 30 قلم اقلام خوراکی با میزان سودهای مختلفی وجود داشته باشد. در این بین تعدای از اقلام نیز مانند بادکنک یا یک شکلات کوچک و ساده با سودی بسیار کم یا حتی صفر صرفاً به عنوان تکمیل جنس در فروشگاه وجود داشته باشد. اگر یک مشتری وارد سوپر مارکت شود و تنها به خریدن یک بادکنک اکتفا کند قطعاً هیچ سودی عاید سوپر مارکت نشده است؛ اما اگر همان مشتری اقدام به خرید چند قلم جنس بکند در اینجا با توجه به سبد خرید بزرگتر مشتری سود بیشتر و در نتیجه درآمدی برای سوپر مارکت عاید شده است. به عبارت دیگر، سوپر مارکتها پول خود را در حجم میگیرند. به همین دلیل است که فروشگاههای مواد غذایی سعی می کنند با ترفندهای مختلف از قبیل تخفیف، فروش ویژه و… سبد خرید بزرگتری با حدود 20 قلم جنس برای مشتری فراهم کنند تا بدین صورت حاشیهی سود فروش خود را بالا ببرند.
خرید انواع مدلهای چرخ خرید و سبد خرید
سود حاشیه فروشگاه های مواد غذایی بر اساس طبقه بندی
همان طور که پیشتر توضیح داریم حاشیه سود مواد غذایی پایین است و درآمد سوپر مارکتها بسته به حجم خرید مشتری است. اما برخی محصولات فروش بیشتر و حاشیهی سود بیشتری دارند. فروشگاههای مواد غذایی بیشترین میزان فروش را در بخش مواد غذایی خشک گزارش کردهاند. مانند کنسروها، غلات، ماکارونی و سایر محصولات بستهبندی شده و پس از آن انواع گوشت. لازم به ذکر است که این آمار کلی است و بسته به عوامل مختلف و یا ذائقهی مشتریان این نسبتها در سالهای مختلف تغییر میکنند. به طور مثال در سالهای اخیر با تبلیغ مواد غذایی ارگانیک و تمایل مردم به مصرف غذاهای سالم، کمتر مشتریان تمایلی به خرید مواد غذایی خشک و کنسرو شده دارند. مشتریان سوپر مارکتها به طور مداوم عرضه کنندگان خود را به چالش میکشند که قیمت خود را پایین نگه دارند.
عوامل تأثیرگذار بر درآمد سوپر مارکت
دکه، بقالی، سوپر مارکت, هایپر مارکت، سنتر مارکت و … این ها تنها یک نام نیستند؛ بلکه هر کدام دارای ویژگیهایی هستند که در نهایت تعیین کننده ی سود خالص توسط فروشندگان است. از تعداد و تنوع محصول گرفته تا مکان و متراژ فروشگاه و… همگی در تعیین نهایی درآمد حاصله و مشخصاً درآمد سوپر مارکت سهیم هستند.
در یک منطقه کم جمعیت و یا منطقهای با جمعیتی با قدرت خرید پایین، درآمد سوپر مارکت به مراتب کمتر از درآمد آن در یک منطقه پرجمعیت با قدرت خرید متوسط و بالاست. به طور متوسط سود ماهانه سوپر مارکت حدود 20 درصد است. این میزان در برخی محلات 15 درصد و در برخی محلات به 30 درصد نیز میرسد. اما این میزان سود نیز در هر منطقه با توجه به نوع و اجناس عرضه شده در فروشگاه نیز میتواند بالاتر یا پایینتر باشد. به طور مثال بر اساس مشاهدات میدانی بسیاری از فروشندگان سوپر مارکت اذعان داشتهاند بیشترین سود بر روی اجناس خارجی دریافت میشود. به این علت که تعیین قیمت این اجناس در داخل کشور صورت نمیگیرد و دست فروشنده برای تعیین قیمت حدودی آن باز است. همچنین در سوپر مارکتهایی که از یک قلم جنس مارکهای مختلفی را ارائه کردهاند و حق انتخاب بیشتری را برای مشتری قائل شدهاند، طبعاً تمایل مشتری برای خرید از این فروشگاهها بیشتر خواهد بود. البته باز بر این نکته تأکید میشود که میزان قدرت خرید مردم در محلی که سوپر مارکت در آن واقع شده است نقش تعیینکنندهای در میزان بازدهی و درآمد سوپر مارکت خواهد داشت. در واقع مکانیابی در درآمدزایی سوپر مارکت نقش پر رنگی دارد.
کلام آخر
به هر روی سوپر مارکت از آن دست کسب و کارهایی است که بسیاری افراد دست کم یک بار به فکر سرمایهگذاری در آن افتادهاند. اما اینکه درآمد سوپر مارکت تا چه اندازه برای سرمایهگذار توجیه اقتصادی داشته باشد به عوامل گوناگونی بستگی دارد که در بالا به برخی از این عوامل اشاره شد.
دیدگاه شما