پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.
مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند آنالیز ریسک چیست ؟ که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ آموزش مدیریت ریسک فارکس
مدیریت ریسک مناسب و درست به معامله گران ارزهای بین المللی و دیگر دارایی ها، این اجازه را می دهد تا از ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات حاصل از بالا و پایین شدن ارزها به آنها وارد شود، جلوگیری به عمل آورد.
در حقیقت، داشتن یک برنامه مدیریت ریسک به جا و درست در فارکس، معاملات کم استرس تر، کنترل شده تر و امن تری را، برای تریدرها فراهم می کند. از آنجا که معامله کردن در بازار فارکس و در کل بازارهای مالی، شامل ریسک کردن می باشد، در نتیجه مدیریت ریسک نقش بسیار حیاتی، درست مثل نقش شاهرگ در بدن انسان، در معاملات ارزها بازی می کند.
معامله گران محتاط و حرفه ای بازار فارکس، برای جلوگیری از این ضرر و خسران ها، و برای مقابله با نوسانات احتمالی و ناگهانی مارکت، از استراتژی های مناسب و دقیقی استفاده می کنند. آنها، از معاملات و پوزیشن های بازشان، مثل فرزندانشان مراقبت می کنند و سعی می کنند با استفاده از ترفندهایی که در ادامه برای شما توضیح خواهیم داد، از زیان های احتمالی شان جلوگیری کنند.
تحقیقات نشان می دهد بالای 50% از معامله گرانی که در بازارهای مالی؛ مخصوصا فارکس، ضرر می کنند به خاطر رعایت نکردن مدیریت ریسک و نداشتن استراتژی آنتی ریسک است.
معامله گران موفق و هوشیار مارکت آگاه هستند که مدیریت ریسک، یکی از ابزارهای بسیار مهم و حیاتی و جزء لاینفک طرح معاملاتی آنها است.
نکاتی را که با هم در این مقاله یاد خواهیم گرفت، به شرح زیر است:
مدیریت ریسک در فارکس چیست، چرا مدیریت ریسک در فارکس اهمیت دارد، ریسکهای معاملات فارکس کدامند، بهترین استراتژی های مدیریت ریسک در فارکس، چطور مدیریت ریسک کنیم، در هر معامله فارکس چقدر باید ریسک کنیم، نتیجه گیری.
مدیریت ریسک در فارکس چیست؟
مدیریت ریسک شامل اعمال ویژه ای است که به تریدرها اجازه می دهد در مقابل نوسانات و زیان های احتمالی بازار، ایستادگی کنند. درست است که ریسک بزرگتر مساوی است با سودها و بازگشت های احتمالی بیشتر، ولی همین ریسک بزرگتر می تواند بلای جان هر تریدری نیز بشود.
نتیجتا اینکه شما به عنوان یک تریدر قابلیت مدیریت ریسکتان را داشته باشید، یعنی بتوانید سودتان را بالا برده و ضررتان را به حداقل برسانید، در حقیقت شاه کلید معاملات در بازار فارکس را در دستانتان دارید. حال سوال اینجاست که چطور می شود این کار را انجام داد؟!
پاسخ شما در گرو خواندن ادامه این مقاله جدید و بی نظیر است. در واقع، مدیریت ریسک شامل مواردی از قبیل: داشتن سایز پوزیشن درست، گذاشتن حد ضرر، کنترل احساست و موارد دیگری می باشد که تا انتهای این مقاله، با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. رعایت کردن نکات ساده ولی حیاتی ذکر شده، دقیقا نشان دهنده تفاوت یک تریدر حرفه ای با یک معامله گر آماتور است.
چرا مدیریت ریسک در فارکس اهمیت دارد؟
مدیریت ریسک یکی از مهمترین عناوین و موضوعات در دنیای تریدینگ است. چرا مدیریت ریسک تا این اندازه مهم و حیاتی است؟ خوب، ما داریم درباره یک تجارت سودآور صحبت می کنیم و برای به سود رسیدن و پول درآوردن، باید یاد بگیریم که چگونه از ریسک های موجود، مواظبت کنیم و ریسکمان را مدیریت کنیم.
بسیاری از تریدرها کاملا احساسی و بدون داشتن مدیریت ریسک و آگاهی لازم، بدون هیچ محافظی وارد معاملات شده و شروع به ترید کردن می کنند. در حقیقت کسی که بدون مدیریت ریسک وارد پوزیشنی می شود، درست در حال قمار کردن است و نه ترید کردن.
مدیریت ریسک شما را قادر می سازد تا از یک سری قوانین و ابزارهای درست برای جلوگیری از ضررهای ناشی از نوسانات جفت ارزها استفاده کنید. شما با مدیریت ریسک در بازارهای مالی با اطمینان بهتر و آرامش خاطر بیشتری، ترید خواهید کرد.
داشتن مدیریت ریسک مثل بستن کمربند اتومبیل تان است. بستن کمربند نمی تواند جلوی تصادفات احتمالی شما را بگیرد ولی، می تواند ریسک از بین رفتنتان را کاهش دهد. در واقع شما باید قبل از بازکردن حساب واقعی، استراتژی های مدیریت ریسک را که در ادامه با شما به اشتراک خواهیم گذاشت، در حساب مجازی تان آزمایش کنید.
ریسکهای معاملات فارکس کدامند؟
1- ریسک معاملات ارزها: همان ریسک مرتبط با نواسانات قیمت های ارزها است که آنها را ارزانتر یا گرانتر می کند.
2- ریسک نرخهای بهره: دومین ریسک، مرتبط به افزایش یا کاهش ناگهانی نرخهای بهره است که فرار بودن قیمتها را تحت تاثیر قرار می دهد. تغییرات نرخهای بهره در بازار فارکس بسیار مهم هستند زیرا سطح هزینه ها و سرمایه گذاری درون یک اقتصاد، به وسیله آنها افزایش یا کاهش می یابد.
3- سومین ریسک، ریسک نقدینگی است. این به این معنی است که شما به عنوان یک تریدر، برای جلوگیری از ضرر، نمی توانید سریعا یک دارایی را بخرید یا بفروشید. حتی با اینکه فارکس یک بازار با نقدینگی بسیار بالا است، ولی در این مارکت هم زمانهای خاصی وجود دارد که این نقدینگی بالا می باشد. این مسئله به ارز مورد انتخاب شما و قوانین کشور مرتبط با آن ارز، بستگی دارد (البته فراموش نکنید این مساله درباره ارزهای ماژور نیست چرا که شما می توانید با یک کلیک کردن، آنالیز ریسک چیست ؟ آنها را خریده و یا بفروشید).
4- چهارمین ریسک، ریسک استفاده از لورج یا همان اهرم است. همانطور که می دانید استفاده از اهرم، همانقدر که می تواند سودده باشد، می تواند به شما ضرر و زیان هم بزند. در حقیقت شما با استفاده از اهرم با پول کمتر، وارد یک معامله بزرگتر می شوید.
بهترین استراتژی های مدیریت ریسک در فارکس
برای مدیریت ریسک در فارکس، شما نیازمند داشتن یک برنامه قوی و مناسب هستید. داشتن این برنامه و مهمتر، متعهد بودن به آن، چراغ راه شما در وادی تریدینگ است. در ادامه ما راهکارهای مناسبی برای جلوگیری از ضرر وزیان در معاملات، به شما معرفی می کنیم.
1- قبل از ورود به معاملات واقعی، حتما آموزش های لازم درباره فارکس و ریسکهای احتمالی آن را ببینید.
2- یک برنامه معاملاتی هوشمند تدوین کنید و متعهدانه نسبت به آن وفادار باشید و به آن عمل کنید.
3- قبل از ورود به فضای واقعی، استراتژی معاملاتی تان را درست کرده و حداقل چند ماه در فضای مجازی، آن را تست کنید.
4- هرگز بیشتر از آن چیزی که نمی توانید تحمل کنید، ریسک نکنید و سرمایه تان را به خطر نیاندازید.
5- حتما از نسبت ریسک به ریوارد مناسبی استفاده کنید. به زبان ساده، همیشه از خودتان این سوال را بپرسید: چقدر از سرمایه ام را حاضرم در این معامله به خطر بیاندازم؟ معمولا حرفه ای ها بیشتر از 2 الی 3% از کل سرمایه شان، ریسک نمی کنند.
6- مقدار تریدی که می کنید را بسته به اندازه ریسکی که درگیر معامله می کنید، تغییر دهید.
7- اندازه لورج یا اهرمتان را همیشه هوشمندانه انتخاب کنید.
8- قبل از ورود به هر معامله ای، نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.
9- حتما از دستور حد ضرر یا استاپ لاس برای جلوگیری از کال مارجین شدن، استفاده کنید.
10- از دستور حد سود در هر تریدی استفاده کنید و سعی کنید این سطح، واقع گرایانه باشد.
11- در ادامه استفاده از فرمان حد سود و برای حمایت از سودهایتان در معاملات سودده، حتما از دستور حد سود پله ای استفاده کنید.
12- همیشه خودتان را برای بدترین شرایط هم آماده کنید.
13- خویشتنداری را در معاملات تمرین کنید و هرگز به صورت افراطی و قمارگونه، ترید نکنید.
14- کنترل کردن احساسات را در معاملاتتان، تمرین کنید.
15- فقط دارایی ها یا جفت ارزهایی را ترید کنید که از لحاظ فاندامنتالی با آنها آشنا هستید.
16- همیشه اخبار فاندانتالی و تقویم اقتصادی فارکس را دنبال کنید و بدون این ابزارها، ترید نکنید.
17- مراقب ترید کردن ارزها و یا دارایی هایی که نقدینگی کمتری در آنها وجود دارد، باشید. چرا که با ورود به این معاملات ممکن است در زمان فروششان، دچار مشکل شوید.
18- همیشه از سایز معاملات مناسب استفاده کنید.
19- حتما از یک ژورنال معاملاتی استفاده کنید و تمام وقایع، مخصوصا احساساتتان را قبل، در حین و بعد از ترید، در آن مکتوب کنید.
چطور مدیریت ریسک کنیم؟
راههای زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارند. ما در اینجا 4 روش تایید شده را برای شما توضیح می دهیم. اولین روش، پذیرفتن ریسک به عنوان جزئی جدانشدنی در هر نوع معامله ای است. اگر وارد دنیای ترید شده اید، باید بپذیرید که انجام هرگونه معامله ای، همراه با ریسک است. ولی منظور ما از پذیرفت ریسک، چیز دیگری نیز می باشد.
گاهی هزینه صرف نظر کردن از یک ریسک، آنقدر بالا است که مجبور می شوید آن را بپذیرید. روش دوم، انتقال یا جابجایی ریسک است. منظور از انتقال، یک نوع بیمه کردن خطرات وجود در معاملاتتان می باشد.
روش سوم و چهارم، کاهش دادن ریسکهای موجود و حذف کردن ریسک آنالیز ریسک چیست ؟ می باشد. منظور از کاهش دادن، اضافه کردن ابزارهایی است که موجبات حمایت بیشتر از سرمایه تان را فراهم می کند. در انتها گاهی پیش می آید که شما مجبور می شوید خطرات موجود در تریدهایتان را کلا حذف کنید.
در هر معامله فارکس چقدر باید ریسک کنیم؟
ریسک کردن در هر معامله ای در فارکس، باید مقدار کوچکی از کل سرمایه تان باشد. برخی از معامله گران عدد 2% را برای هر معامله ای، منطقی می دانند. این مسئله به این معنی است که اگر بر فرض مثال، کل سرمایه شما 5000 دلار می باشد، شما به هیچ عنوان نباید بیشتر از 2% این 5000 دلار یعنی 100 دلار در هر ترید، ریسک کنید.
حال، نکته بسیار مهم این قانون طلایی و نجات دهنده این است که شما باید 50 معامله اشتباه انجام دهید، تا کل سرمایه تان (5000 دلار) را از دست بدهید و کال مارجین شوید. این مسئله برای کسی که فارکس را به صورت اصولی و علمی دنبال می کند، بعید است. نتیجتا، متوجه می شویم که اگر در هر مارکتی که هستیم به اصول و قوانین آنجا پایبند باشیم، درصد ضررهایمان را کم و امکان به سود رسیدنمان را افزایش می دهیم.
نتیجه گیری
در کل نباید این نکته را فراموش کنیم که ریسک کردن، جزو نهاد و فطرت هر معامله ای ایست ولی اگر از قبل، مدیریت آنالیز ریسک چیست ؟ ریسک را به عنوان یک فاکتور حیاتی در نظر بگیریم، جای نگرانی خاصی وجود ندارد.
به عنوان یک قانون باید همیشه به خاطر داشته باشیم که استفاده از اهرم های بالا و غیر اصولی، ریسک کال مارجین شدن و از دست رفتن تمام سرمایه مان را افزایش می دهد. در نتیجه، اگر همیشه قوانین مدیریت ریسک را در نظر بگیریم و به آن متعهد و پایبند باشیم، هرگز دچار ضررهای خطرناک و نابود کننده نمی شویم.
آنالیز ریسک چیست ؟
خانه مطالب مدیریت ریسک یکپارچه (IRM) چیست؟
مدیریت ریسک یکپارچه (IRM) چیست؟
مدیریت ریسک یکپارچه مجموعهای از فرآیندها و بهترین شیوهها در یک سازمان است که عملکرد و تصمیمگیری سازمان را از طریق دیدگاههای یکپارچه از نحوه مدیریت ریسکهای سازمان بهبود میبخشد.
هر سازمانی برنامههای خاص خود را در رابطه با مدیریت ریسک دارد که به آنها کمک میکند نه تنها از چنین ریسکهایی عبور کرده و جان سالم به در ببرند، بلکه ریسکهای احتمالی آینده را نیز مدیریت کنند.
اگر میخواهید در مورد چگونگی ارائه نتایج بهبود یافته با مدیریت ریسک یکپارچه بیشتر بدانید، در ادامه با ایزوسیستم همراه باشید.
چرا مدیریت ریسک یکپارچه مورد نیاز است؟
در دنیای امروز، پیچیدگی ریسکها و حجم آنها، تصمیمگیری صحیح را برای سازمانها برای اجتناب و مدیریت ریسکها دشوار کرده است. در نتیجه دستیابی به اهداف تعیینشده توسط سازمانها محقق نمیشود. در این راستا، چارچوب یکپارچه مدیریت ریسک به سازمانها کمک میکند تا استراتژی و رویکرد مدیریت ریسک را برای ارزیابی، کنترل و پایش ریسکهای خود ایجاد کنند.
مدیریت ریسک یکپارچه به سازمانها کمک میکند تا به برخی از سوالات زیر پاسخ دهند:
- تصمیمات برای کاهش ریسک چگونه هماهنگ میشوند؟
- اگر ریسک مدیریت نشود، چه نتیجهای میتواند داشته باشد؟
- مدیریت ریسک یکپارچه چگونه به ما در جهت اجتناب از ضرر و به حداکثر رساندن موفقیت کمک خواهد کرد؟
- چگونه آنالیز ریسک چیست ؟ یک فرآیند مدیریت ریسک یکپارچه را با موفقیت پیادهسازی کنیم؟
برای اجرای موفقیت آمیز فرآیند مدیریت ریسک یکپارچه (IRM) باید مراحل زیر را دنبال کنید:
- تمام نقشها و مسئولیتهای افراد دخیل در کاهش خطر را به وضوح مشخص و مستند کنید
- دستورالعملهای لازم برای مدیریت ریسک را تدوین کنید
- همه خطرات را شناسایی و ارزیابی کنید
- فرآیند IRM را زیر نظر داشته باشید و نتایج را به طور مستمر بررسی کنید
مزایای اصلی مدیریت ریسک یکپارچه چیست؟
برخی از مزایای مدیریت ریسک یکپارچه عبارتند از:
- ارائه اطلاعات منسجم و دقیق در مورد خطرات سازمان و کارکنان آن
- به سازمانها این امکان را میدهد تا با داشتن دادههای ایمن مطابق با تمام الزامات قابل اجرا باشند
- کمک به سازمانها برای بازیابی از بلایای ناخواسته و حفظ خطرات
- کمک به شناسایی فرصتهای جدید برای افزایش کارایی سازمان در طی فرآیند شناسایی و تحلیل ریسک
- اجازه دادن و کمک به مدیریت سازمان برای شناسایی بهترین گزینهها برای کاهش ریسک در راستای ریسک و استراتژی سازمان
- امکان مدیریت بیش از یک ریسک به سیستم و همچنین درک و مدیریت خطرات
چگونه چارچوب مدیریت ریسک یکپارچه موثر بسازیم؟
چارچوب مدیریت ریسک یکپارچه شامل ترکیبی از بهترین تکنیکهای مدیریت ریسک به منظور مدیریت ریسکهای فعلی و آینده است که ممکن است یک سازمان با آن مواجه شود. این چارچوب، فعالیتها و فرآیندهایی را که میتوان برای مدیریت ریسکهای سازمان مورد استفاده قرار داد و انواع گزارشهایی که باید برای پشتیبانی از فرآیند مدیریت ریسک مورد استفاده قرار گیرد، بهتر تعریف میکند.
برخی از نکاتی که به سازمان کمک میکند تا یک چارچوب مدیریت ریسک یکپارچه ایجاد کند عبارتند از:
اتخاذ رویکردی جامع در رابطه با مدیریت ریسک – بهترین راه برای یکپارچهسازی یک چارچوب مدیریت ریسک مناسب این است که آن را به عنوان یک ابتکار استراتژیک برای رشد و دستیابی به اهداف و مأموریت سازمان بدانیم.
اولویتبندی ریسکها – برای اینکه سازمان بتواند بهتر از عهده تمام فرآیندهای کسب و کار خود برآید، خوب است که ریسکهای خود را اولویتبندی کند تا چارچوب IRM نیز موفقیتآمیز باشد. از این رو، برای بهبود فناوری بهتر، خطرات باید در اولویت قرار گیرند.
کنترلهای خودکار – تغییر کنترلهای دستی موجود به کنترلهای خودکار میتواند در وقت سازمان شما صرفهجویی کند، هزینههای شما را کاهش دهد و همچنین به شما در کاهش بهتر ریسک کمک کند.
سازمانی که یک چارچوب مدیریت ریسک یکپارچه را به درستی اجرا کرده و از آن پیروی می کند، به راحتی میتواند به موارد زیر دست پیدا کند:
- نشاندادن توانایی بهتر برای مدیریت بحرانها
- بهبود شهرت برند
- بهبود بهرهوری عملیاتی و کاهش هزینه های عملیاتی
- دستیابی به رضایت بیشتر کارکنان
- توانایی بیشتری برای جذب و به کارگیری استعدادهای سطح بالا
- کاهش هزینههای سرمایهای
- تصمیمگیری به موقع و با کیفیت بالا
ایزو ۳۱۰۰ در زمینههای یادشده میتواند کمک بسیاری به سازمانها بکند. این استاندارد دستورالعملهایی را در مورد اصول مدیریت ریسک و تنظیم یک چارچوب مدیریت ریسک مناسب ارائه میدهد. افزونبراین، با ارائه رهنمودهایی در مورد مدیریت هر نوع ریسک، برای تمامی فعالیت های تجاری، به سازمانها کمک میکند.
اخذ گواهینامه ایزو معتبر
خدمات ایزوسیستم نیز در زمینهی مشاوره، پیادهسازی و اخذ ایزو برای مشاغل مختلف است که منتج به گرفتن ایزو و دریافت ایزو معتبر خواهد شد. برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی انواع گواهینامه ایزو بهویژه ایزو ۳۱۰۰۰ میتوانید از طریق شمارههای ۳۳۴۴۴۸۱۴-۰۲۳ و ۳۳۴۴۴۸۱۳-۰۲۳ با ما در تماس باشید یا از طریق تکمیل فرم اخذ ایزو کارشناسان ما با شما تماس خواهند گرفت.
ریسک و مدیریت ریسک
پیش از آنکه ریسک را بشناسیم و در مورد آن بیشتر بدانیم، لازم است بدانیم ریسک چه چیزی نیست تا بهتر بتوانیم ریسک را بشناسیم.
ریسک چی نیست؟
واژه های خطر و بحران گاهی معادل ریسک در نظر گرفته می شود که صحیح نیست یا بهتر است گفته شود که کافی نیست.
وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم به نظر میرسد در مورد موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت، صحبت میکنیم و بحران، تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.
ریسک چی هست؟
ریسک بعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر، یا حتی چقدر سود میکنم یا چقدرضرر میکنم.
اگر بین چیزی که فکر میکنیم روی خواهد داد و آنچه واقعا روی می دهد، تفاوتی وجود داشته باشد، چه این تفاوت به نفع ما باشد چه به ضرر ما، با ریسک مواجه هستیم. در حقیقت زمانی که با ریسک مواجه هستیم خطر و فرصت را همزمان در کنار هم داریم هم این امکان وجود دارد که با عواقب بدی مواجه بشیم هم این فرصت را داریم که به چیزی بهتر از آنچه تصور میکنیم دست پیدا کنیم.
چرا ریسک وجود دارد؟
هدف از سرمایه گذاری، کسب بازده است. همانگونه که در مقاله بازدهی توضیح داده شد، بین بازدهی واقعی و بازدهی مورد انتظار تفاوت زیادی وجود دارد.
میخوام مقاله بازدهی را مطالعه کنم
بازدهی مورد انتظار از سرمایه گذاری در انواع دارایی ها، گاهی کم و گاهی زیاد است. اما این اختلاف ها از کجاست؟ چرا ما حاضریم در ازای دریافت 14درصد بازدهی، 10 میلیون تومان را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا در ازای دریافت 20 الی 23 درصد بازدهی، اسناد خزانه و اوراق مشارکت خریداری می کنیم اما زمانی که همین پول را در بورس سرمایه گذاری می کنیم توقع داریم بازدهی بیشتر از 30 درصد را بدست بیاوریم؟
علت این تفاوتها چیست؟
اگر تمایل دارید در مورد اسناد خزانه و اوراق مشارکت بیشتر بدونید به لینک زیر مراجعه بفرمایید.
محصول صوتی “سرمایه گذاری بدون ریسک“
اگر ما پول خود را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا اوراق مشارکت و اسناد خزانه خریداری کنیم، میتوانیم میزان بازدهی واقعی را با کمترین انحراف پیش بینی کنیم بنابراین، طبق تعریف ریسک، می توانیم بگوییم ریسکِ سپرده گذاری در بانک و یا سرمایه گذاری در اسناد خزانه و اوراق مشارکت صفر و یا بسیار کم است. در ادبیات آنالیز ریسک چیست ؟ مالی به بازدهی ناشی ازسرمایه گذاری در دارایی بدون ریسک مثل سپرده گذاری در بانک و یا خرید اوراق مشارکت و اسناد خزانه، “بازدهی بدون ریسک” گفته می شود.
در شرایط عادی و نرمال، اگر شما بپذیرید در پروژه ای سرمایه گذاری کنید که احتمال تحقق یافتن پیش بینی ها کمتر از 100% باشد، خیلی بعید است که به همان بازدهی بدون ریسک قانع باشید. هر فرد عاقل و اقتصادی ای، ترجیح میدهد در ازای قبول ریسک، بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند.
بنابراین می توان گفت زمانیکه در پروژهای ریسکی سرمایه گذاری می کنید نرخ بازدهی مورد انتظار برابر است :
نرخ بازدهی مورد انتظار = نرخ بازدهی بدون ریسک + X
هر اندازه ریسک (احتمال عدم تحقق پیش بینی) بیشتر باشد، میزان X بیشتر خواهد بود یا به عبارت دیگر، فرد سرمایه گذار توقع بازدهی بیشتری خواهد داشت به میزانX، در ادبیات مالی صرف ریسک گفته میشود.
صرف ریسک چیست؟
به مبلغِ بازدهیِ بیشتری که نسبت به “بازدهی بدون ریسک” توقع داریم، صرف ریسک گفته می شود. به عبارت دیگر، صرف ریسک، پاداشی است که هر سرمایه گذار انتظار دارد به ازای پذیرش ریسک به او تعلق بگیرد.
به طور خلاصه، در شرایط عادی، “بازدهی مورد انتظار” برایر است با بازدهی سرمایه گذاری در پروژه های بدون ریسک بعلاوه پاداشِ پذیرش ریسک و هر چه ریسکی که پذیرفتی بیشتر باشد، صرف ریسک نیز بیشتر خواهد بود.
اما، آیا همیشه شرایط عادی و نرمال است؟ آیا همیشه سرمایه گذاران عاقلانه عمل میکنند؟ نه لزوماً.
بسیاری از سرمایه گذاران عاقلانه عمل نمیکنند و در ازای پذیرش ریسک بیشتر، صرف ریسکی را مطالبه نمیکنند.
برخورد سرمایه گذاران در مواجهه با ریسک چگونه است؟
همانگونه که در بخشهای قبل توضیح داده شد، در شرایط عادی، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع دارد بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، به زبان ساده تر پروژه های ریسکی را جریمه میکند. به چنین فردی، اصطلاحا ریسک گریز گفته می شود.
پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.
درشرایط غیر نرمال چطور؟
درشرایط غیر نرمال، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع ندارد بازدهیِ بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، از آنجایی که برای عده ای از سرمایه گذاران ریسک، موضوع جذابی است و همین که در پروژه هایی حضور دارند که هر کسی آن را قبول نمیکند و کار جدید و تازه ای است برایشان کافی است و دیگر توقع دریافت جایزه به عنوان “صرف ریسک” را ندارند. به این دسته از سرمایه گذاران سرمایه گذاران، ریسک پذیر گفته میشود.
دسته سومی هم از سرمایه گذاران وجود دارند که کاملا بدون توجه به احتمال تحقق پیش بینی ها، سرمایه گذاری میکنند آنها صرفا بر اساس پیش بینی اعلام شده برای نرخ بازدهی نسبت به سرمایه گذاری اقدام میکنند. به این دسته از افراد ، بی توجه به ریسک گفته میشود.
فرد سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز چه کسی نیست؟
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست.
بلکه ریسک گریزی به این معناست که افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده ی قبلی توقع دارند.
و ریسک پذیری به این معناست که افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی توقع دارند.
سه نمودار زیر، رابطه پذیرش ریسک و بازدهی مورد انتظار را برای سرمایه گذاران ریسک گریز (Risk -averse)، سرمایه گذاران ریسک پذیر (Risk lover) و سرمایه گذاران بی توجه به ریسک یا ریسک خنثی (Risk – neutral) را نشان میدهد
نمودار بازدهی مورد انتظار فرد ریسک گریز
نمودار بازدهی مورد انتظار فردا ریسکپذیر
نمودار بازدهی مورد انتظار فردی که نسبت به ریسک بی تفاوت است
محاسبه ریسک
در آمار، نوسانات و انحراف از میانگین را به کمک واریانس محاسبه میکنند و جذر آن را انحراف معیار مینامند بنابراین در ادبیات مالی نیز انحراف از بازدهی مورد انتظار را با کمک واریانس محاسبه میکنند برای آشنایی بیشتر با شیوه محاسبه به کتابهای مدیریت مالی مراجعه نمایید.
ریسک پذیری بهتر است یا ریسک گریزی؟
سرمایهگذار حرفهای و عاقل به دنبال کسب بازدهی است اما این نکته را نیز در نظر دارد که…
پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.
بنابراین زمانی، ریسکِ بیشتری را قبول میکند که انتظار داشته باشد در ازای آن، بازدهی بیشتری را دریافت خواهد کرد. بنابراین میتوانیم بگوییم سرمایهگذار حرفهای و عاقل، ریسک گریز است و در پروژههای سرمایهگذاری میکند که
ریسک کمتر و بازدهی مورد انتظار بالاتری داشته باشد.
انواع واکنش در برابر ریسک
ازآنجایی که همه ی سرمایه گذاران (ریسک پذیر، ریسک گریز و بی توجه به ریسک) در همه امور مختلف زندگی با ریسک مواجه هستند، به طور کلی دو نوع واکنش در برابر ریسک از خود نشان می دهند:
- اجتناب از ریسک
- پذیرش ریسک و تلاس برای مدیریت آن
مدیریت ریسک چگونه است؟
مدیدریت ریسک با انتخاب یک استراتژی از بین استراتژی زیر انجام می شود. اما پیش از انتخاب استراتژی باید این نکته در نظر گرفته شود که ….
هدف از مدیریت ریسک، کسب بازدهی نیست بلکه هدف کنترل نوسان و ریسک است.
استراتژی های مدیریت ریسک
الف. انتقال ریسک
د.کنترل یا اداره ریسک
ه.حذف یا کاهش ریسک
در ادامه با هر یک از استراتژی ها بیشتر آشنا می شویم
الف. انتقال ریسک
همانگونه که در بخش های قبلی توضیح داده شد، هر فردسرمایه گذار به قصد کسب بازده، سرمایه گذاری میکند اگر گزینه سرمایه گذاری، ریسکی باشد و فرد سرمایه گذار از استراتژی “انتقال ریسک” استفاده کند، در اصل کلیه منافع و مضرات حاصل از سرمایه گذاری را به فرد یا نهاد دیگری منتقل میکند مانند زمانی که از انواع بیمه نامه ها استفاده میکند.
زمانی که ریسک سرمایه گذاری بسیار بالاست ، انتخاب این استراتژی بهترین استراتژی خواهد بود.
ب.پوشش ریسک
یکی دیگر از راههای “مدیریت ریسک” استفاده از ابزار های نوین مالی و استفاده از ابزارهایی است که توسط مهندسان مالی طراحی شده است. برای آشنایی بیشتر با ابزارهای مهندسی مالی به لینک زیر مراجعه بفر مایید
آشنایی با مهندسی مالی
زمانیکه افراد برای ادامه کسب و کار خود به مواد اولیه ، ارز و یا هر چیز دیگری نیاز داشته باشند که در آینده احتمال نوسان قیمت زیادی داشته باشد، از “استراتژی پوشش ریسک” استفاده میکنند.
ج.تسهیم ریسک
استراتژی “تسهیم ریسک” بسیار شبیه به “استراتژی انتقال ریسک” است به این تفاوت که در انتقال ریسک، کلیه ریسک به دیگران منتقل میشود وخود سرمایه گذار از مزایا و مضرات پذیرش ریسک منفعت و ضرری را نمی برد اما در استراتژی “تسهیم ریسک”، خود نیز دربخشی از ریسک، مزایا و مضرات با دیگران شریک می شود.
د.کنترل یا اداره ریسک
ساده ترین شیوه مدیرت ریسک، “کنترل و اداره ریسک” است . استراتژی “کنترل و اداره ریسک” به این صورت است که فرد، ریسک را می پذیرد و با فعالیت هایی مانند سرمایه گذاری در دارایی های بدون ریسک و یا انبار کردن مواد اولیه موردنیاز، خود را دربرابر نوسانات قیمت، ایمن میکند یا از ابزارهای فیزیکی مثل نصب دوربین کنترل نامحسوس و … استفاده میکند.
ه.حذف یا کاهش ریسک
استراتژی “حذف و کاهش ریسک” بسیار شبیه به استراتژی “پوشش ریسک” است، با این تفاوت که در پوشش ریسک، مدیریت ریسک با کمک ابزار های نوین و مهندسی مالی انجام میشود اما در استراتژی “حذف و یا کاهش ریسک”، مدیریت ریسک با سرمایه گذاری در سایر دارایی های فیزیکی و مالی انجام می شود.
به عبارت دیگر، زمانی که سرمایه گذار پرتفوی تشکیل میدهد، در حقیقت برای “کاهش و یا حذف ریسک” تلاش می کند.
انواع ریسک
از آنجایی که ریسکها بسیار متنوع هستند و در عین حال با هم ارتباط متقابل دارند، دسته بندی های زیادی برای آنها درنظر گرفته میشود:
- دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه
- دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی
- دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی
- دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه
دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه
در ابتدای این مقاله گفته شد ریسک، بحران و یا خطر نیست بلکه نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی. ریسک یعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر میکنم یا حتی چقدر سود میکنم یاچقدرضرر میکنم. بناراین می توان گفت ریسک هم زمان هم شرایط منفی را پوشش را میدهد هم شرایط مثبت را. در دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک، دو بخش شرایط منفی و مثبت از هم جدا میشوند.
به عبارت دیگر دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه عبارتست از :
- ریسکهای خالص که فقط جنبه منفی رویدادهای محتمل را درنظر میگیرند مانند زیان، آتش سوزی ، سیل و …
- ریسک های سفته بازی که ناشی از تبادل یا معامله بین اشخاص است که شامل جنبه های مثبت و منفی می شود مانند نرخ ارز و …
دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی
طبق نظر بانک جهانی، ریسک ها به دو دسته ریسکهای مالی و ریسکهای غیر مالی قابل دسته بندی هستند:
دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی
طبق دسته بندی ریسک های اصلی و فرعی، ریسک ها قابل تفکیک نیستند. بلکه صرفا ریسکها روی هم اثر می گذارند. به عنوان مثال، پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر، سقوط بازار های سرمایه را تجربه کردیم که این امر منجر به کاهش ارزش دارایی ها و عدم ایفای تعهدات فعالان اقتصادی شد.
دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه بانکها
همانگونه که اطلاع دارید وظیفه اصلی بانک، جمع آوری سپرده ها ی مردمی و ارائه وام به متقاضیان وام است و از محل مابه التفاوت نرخ سودی که به سپرده ها پرداخت می شود و نرخ بهره ای که از دریافت کنندگان وام دریافت می شود، سود کسب میکند. بنابراین ساختار ترازنامه بانک با سایر نهادهای مالی متفاوت است.
قسمت اعظم سمت راست یا به عبارت بهتر دارایی های بانک ها عبارتند از : وام های پرداختی به وام گیرندگان
قسمت اعظمِ بخشِ بالایی سمت چپ یا به عبارت بهتر بدهی های بانک ها عبارتند از سپرده گذاری مردم و شرکتها در بانک
اگر با ترازنامه آشنا نیستید به لینک زیر مراجعه کنید.
ترازنامه چیست؟
- بنابراین یکی از مهمترین ریسکهایی که بانکها درمعرض آن قرار دارند، عدم تطابقِ زمانِ دریافت سود از وام گیرندگان و زمان پرداخت سود به سپرده های بانکی است.
- ریسکِ مهم دیگری که بانکها و حتی سایر شرکتها درمعرض آن قرار دارند، ریسک معاملات است که ناشی از ترکیب سرمایه گذاری ها و معاملات بانک/ شرکت است مانند ریسک بازار و نوسانات ارز و …
چطوری ریسک محاسبه می شود؟
اگر دوست دارید با روش های محاسبه ریسک آشنا بشید و یا دوست دارید اطلاعات جامع تری در مورد ریسک بدست بیارید، در دوره مدیریت ریسک شرکت کنید.
اطلاعات بیشتر در اینستاگرام
www.instagram.com/royaderakhshani
خلاصه
- در این مقاله در مورد تعریف ریسک صحبت کردیم و گفتیم ریسک با خطر و بحران متفاوت است، وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم بعنی موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت و بحران نیز تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نااطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.
- از آنجایی که هدف اصلی سرمایه گذاران، کسب بازدهی است، فرد سرمایه گذار زمانی حاضر است در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری کند که انتظار داشته باشد بازدهی بیشتری نسبت به بازدهی بدون ریسک دریافت کند.
- در مورد برخوردسرمایه گذاران در مورد ریسک صحبت کردیم و گفتیم سرمایه گذاران به سه دسته ریسک پذیر و ریسک گریز و بی تفاوت نسبت به ریسک دسته بندی می شوند.
- در مورد مدیریت ریسک و اتخاذ استراتژی مناسب در مواجه با ریسک صحبت کردیم
- درنهایت هم درمورد انواع ریسک و دسته بندی های ریسک از منظر های گوناگون صحبت کردیم.
درخشان باشید و بدرخشید
رویا درخشانی هستم، دانشجوی دکتری مدیریت مالی ، تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه و مدرس دانشگاه.
ایران، تهران، پاسداران
آموزش های رایگان
ثبت نام
[mailerlite_form form_id=5] برای اطلاع از آموزشهای رایگان، سمینارها و محصولات ، ایمیل خود را وارد نمایید.
نوشته بلاگ
مدیریت ریسک یعنی استفاده از مهارتهای افراد و یا گروهها به منظور حصول اطمینان از شناسایی تمام ریسکها ، اندازهگیری و اجرای آنها در پروژه. تلقی افراد از ریسک ، عمدتا تاثیر منفی آن بر زمانبندی و هزینه پروژه است . در غالب اوقات ، ریسک معرف اثر منفی بر پروژه تلقی میگردد ؛ در صورتی که ریسک میتواند دریچهای بر فرصتها ، توسعه ، بهبود و یا تفکر جدید نیز باشد. مدیریت ریسک کاربرد سیستماتیک سیاستهای مدیریتی، رویهها و فرایندهای مربوط به فعالیتهای تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک میباشد. مدیریت ریسک عبارت از فرایند مستندسازی تصمیمات نهایی اتخاذ شده و شناسایی و بهکارگیری معیارهایی است که میتوان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد.
برنامهریزی مرحلهاي است که در آن نحوه مدیریت خطرهای احتمالی در پروژه مشخص شده و با توسعه طرح مدیریت ریسک برای پروژه، تکمیل ميشود. اين طرح، تیم مدیریت ریسک را مشخص کرده، نقشها و مسوولیتهای افراد را تعریف ميکند و معیار ارزیابی ریسکهای شناسایی شده را مستند مينماید.
مرحله دوم شناسایی ریسکها ميباشد. در اين مرحله افراد تیم دور هم جمع شده، ریسکهای احتمالی را شناسایی ميکنند و آنها را در لیست ریسکهای پروژه، ثبت ميکنند. ریسکها ميتوانند در اشکال مختلفی همچون فرآیند تولید، کاربرد ابزار آلات، کارمندیابی، برنامه و بودجه و غیره وجود داشته باشند، همین طور ممکن است از تجربه و درسهای گرفته شده از پروژههای گذشته ناشی شوند.
ترتیب دادن جلسات توفان فکری گروهی، روش خوبی برای شناسایی ریسکها است. اين امر افراد را وادار به تفکر کرده و به آنها اجازه ميدهد تا تفکرات و تجربههای یکدیگر را توسعه دهند و باید به خاطر سپرد که شناسایی ریسکها، تنها در یک جلسه به اتمام نميرسد، چرا که ریسکهای جدید و مختلفی در طول عمر یک پروژه سر بر ميآورند.
در شناسایی ریسک بهتر است تا از عبارت «اگر»- «آنگاه» استفاده شود: اگر شرایط اين باشد، آنگاه پیامدهایش اين خواهد بود. استفاده از یک چنین عبارتی ریسک را به طور واضح، توضیح و تبیین نموده و طرز بیان ما را در مورد آن استاندارد مينماید.
مرحله سوم ارزیابی ریسکهای شناسایی شده با استفاده از معیار تعریف شده در طرح مدیریت ریسک ميباشد. ریسکها بايد براساس احتمال وقوع و پیامدهای احتمالیشان ارزیابی شوند. ارزیابی پیامدهای ریسک از نظر هزینه، برنامهریزی و تکنیک و نیز انتخاب پیامدی که ميتواند بیشترین تاثیر را داشته باشد، بسیار حائز اهمیت است. برای مثال ارزیابی یک ریسک از نظر هزینه ممکن است نشاندهنده تاثیر کم آن بر پروژه باشد، حال آنکه اين ارزیابی از نظر برنامهریزی، ميتواند حاکی از تاثیر بالای آن بر پروژه باشد، پس بايد سطح بالایی از ریسک را در برنامهریزی درنظر گرفت.
* اجتناب؛ که به معنای ايجاد تغییر در چیزی برای اجتناب کامل از ریسک ميباشد، برای مثال ايجاد تغییری در طرح برای اجتناب کامل از یک ریسک.
* پذیرش؛ اين روش بدون ايجاد طرحهای کاهشی، احتمال وجود ریسک را ميپذیرد. اين امر ممکن است بهاين دلیل باشد که هزینه طرحهای کاهشی بیشتر از آن است که هزینههای ناشی از ریسک احتمالی را پوشش دهد.
طرحهای کاهشی روی هم رفته، معمولترین راه برای کاهش سطح ریسک ميباشند. بازنگری طرحهای کاهشی جهت اطمینان از عدم وجود ریسک جدیدی در نتیجه به کارگیری همین طرحها، ضروری ميباشد. چنانچه هرگونه ریسکی در ارتباط با برنامههای کاهشی به وجود آيد، ميبایست برای ارزیابی توسط تیم مدیریت، به فهرست ریسکها اضافه شود.
مرحله پنجم شامل نظارت و گزارش دهی است که توسط آن ميتوان از کارکرد موثر برنامههای مربوط به اداره کردن اطمینان حاصل نمود. جهت انجاماين کار، ریسک را باید در حین تکمیل مراحل فرآیند مدیریت ریسک ارزیابی و بازنگری مجدد کرد تا از احتمال وجود آن آگاه شد.
با آنکه ممکن است ریسک به طور کامل از بین نرود، اما لازم است تا به سطح قابل قبولی کاهش یابد. حتی ریسکهای پایین نیز باید تحت کنترل باشند تا بتوان از پایین ماندن آنها اطمینان حاصل نمود.
ریسکهای موجود در یک پروژه، باید در گزارش مدیریت ریسک عنوان شوند.اين گزارش باید حاوی فهرستی از ریسکهای شناسایی شده، طرحهای اداره کردن جهت کاهش ریسک و ماتریسی از ریسک برای طبقهبندی آن به سه دسته بالا، متوسط و پایین باشد.
مدیریت ریسک فرایند مهمياست که اگر به موقع طی فعالیت یک پروژه آغاز شود ميتواند سودمند بوده و ابزار قدرتمندی برای شناسایی زود هنگام ضعفها باشد تا تیم مدیریت بتواند برنامههای عملیاتی را جهت اداره کردن ریسکها سازماندهی کرده و از تبدیل شدن آنها به مسالهاي بزرگ در آينده جلوگیری کند و به اين ترتیب، پاسخ پیشگیرانه شما نسبت به مسائل بالقوه به جای واکنش نسبت به مسائل و مشکلات آينده ميتواند صرفهجویی در پول و زمان را به همراه داشته باشد.
دیدگاه شما