جدول بورس چیست ؟ + آموزش تحلیل و خواندن جدول بورس ایران و جدول امروز
در این مقاله قصد داریم با شما در مورد جدول بورس صحبت کنیم و بگوییم این جدول که به نمای بازار شناخته می شود چگونه کار می کند؟ و این که نقش نمای بازار در بازار های سرمایه چیست؟ همچنین به این سوال نیز پاسخ خواهیم داد که آیا می توان در معاملات از نمای بازار استفاده کرد یا خیر؟
جدول بورس تحلیل اندازه بازار چیست ؟
در این جا باید خدمت شما عزیزان عرض کنیم که نمای بازار و یا به گفته ای نمای بورس با توجه به اطلاعات روزانه معاملات در این بازار شکل می گیرد. این جدول دارای مفاهیم و نکاتی می باشد که در ادامه به آن ها می پردازیم و یک به یک توضیح خواهیم داد.
آشنایی با جدول بورس
این جداول که معمولا به صورت مربعی می باشند و در آن ها دسته های مختلف در بازار سرمایه را به نمایش می گذارند. که می توان به دسته سرمایه گذاری ها، پتروشیمی ها، معادن، و … اشاره کرد. و حتی می توان گروه های بورسی و فرا بورسی را به صورت مجزا به نمایش در آورد.
به گونه ای که شما اگر بخواهید فقط نمایی از بازار فرا بورس را ببینید می توانید این فیلتر را ایجاد کنید، در مقابل برای سهم های بورس نیز می توان همین کار را انجام داد. ولی در حالت عادی زمانی که شما جدول بورس تهران را باز می کنید هر دو این بازار ها را به صورت در هم مشاهده می کنید.
همچنین توجه داشته باشید ما مقالاتی نظیر آموزش تحلیل تکنیکال و همچنین آموزش تحلیل بنیادی را آماده کرده ایم که به وسیله آنها می توانید بهترین تحلیل را از جدول بورس تهران داشته باشید.
آموزش خواندن جدول بورس و تحلیل جدول بورس
در این جدول که به صورت مربعی طراحی شده نماد ها از دو رنگ قرمز و سبز از هم مجزا شده اند که نیز به نسبت درصد مثبت یا منفی بودن نماد یا سهم رنگ آن می تواند قرمز یا سبز کم رنگ و یا قرمز یا سبز پر رنگ باشد. حال کمی در رابطه با این رنگ بندی ها توضیح خواهیم داد.
با توجه به این که نماد ها باتوجه به قانون بورس تهران ذر طول یک روز بورسی در بازه مثبت 5 درصد و منفی 5 درصد معامله می شوند. سهام هایی که در منفی 5 درصد قرار دارند به صورت قرمز پر رنگ نمایش داده شده و سهام هایی که در مثبت 5 درصد قرار دارند با قرمز پر رنگ نمایش داده خواهند شد.
در این بین سهام های کمتر از مثبت 3 درصد با سبز کم رنگ و به همین نحو سهام های با کمتر از منفی 3 درصد با قرمز کم رنگ نمایش داده خواهند شد. در این بین سهام هایی که نه منفی هستند و نه مثبت یعنی صفر درصد تغییر قیمت داشته اند به صورت سرمه ای و یا مشکی نشان داده می شوند.
این رنگ بندی در جدول بورس دارای ابعاد روانشناسی بوده و نمی شود گفت که به صورت تصادفی این رنگ بندی انتخاب شده است حال بیاییم ببینیم چرا این رنگ ها انتخاب شده اند؟
رنگ سبز در جدول بورس
این رنگ به عنوان رنگ آرامش دهنده و ایجاد حس اعتماد در افراد شناخته می شود، و بسیاری از خواص دیگر که در این رنگ نهفه است ولی برای ما همین دو ویژگی می تواند جواب بسیاری از سوال های ما باشد. زیرا شما زمانی که یک سهم را در حالت سبز می بینید احساس خوبی نسبت به آن پپدا می کنید. در نگاه اول به نمای بازار با دیدن یک نماد سبز بی آن که از نماد اطلاعاتی داشته باشید حس خوبی نسبت به آن پیدا می تحلیل اندازه بازار کنید.
در حالت کلی رنگ سبز بدان معناست که بازار و یا سهم مربوطه روند رو به رشد داشته است و دارایی اش افزایش داشته است. این رنگ برای سهام داران بسیار دل پذیر است زیرا با یک نگاه متوجه می شوند که سهم مورد نظرشان سود داشته و به سرمایه شان اضافه شده است. این رنگ می تواند تا بازه 5 درصد نیز رشد داشته باشد و زمانی که شما سهمی را مشاهده کردید که 5 درصد مثبت داده است، بدان معناست که آن سهم نهایت سود خود را در آن روز کرده است.
روند اصلاح سهم
البته نکته قابل توجه در این جاست که به طور معمول اگر مشاهده کردید که یک سهم در روز های متوالی دارای رشد مثبت بوده و به صورت پی در پی رنگش سبز است، بهتر است در خرید آن کمی احتیاط کنید. زیرا سهم هایی که در مدت های طولانی سود می دهند، یک روند اصلاح را نیز در برنامه خود دارند. این روند اصلاح به چه صورت است؟ مفهوم این کار به این صورت است که بعد از این که شرکتی سهام خود را عرضه کرد و تعدادی سهام دار خرد و کلان اقدام به خرید ان گرفتند، معمولا روند سود دهی را اغاز می کند. بعد از این که روند سود دهی از بازه معین شده خودشان گذر کرد، شرکت وارد فاز اصلاح می شود. به این صورت که در بازه زمانی کوتاه سهام روند نزولی خواهد داشت.
برای خرید سهام باید علم کافی در این زمینه را داشته باشید زیرا در زمان اصلاح و ضرر دهی هر سهام، نقطه خرید خوبی تعریف خواهد شد که اگر ان نقطه را بدانید شما می توانید سهام مورد نظر خود را با سرمایه کمتر بخرید و بعد از خرید شما، شرکت وارد فاز سود دهی می شود و سرمایه تان افزایش می یابد. البته تمام این گفته ها ملزم به آن است که شما علم کافی در این زمینه را به دست اورده باشید و به راحتی بتوانید نقاط سود و زیان سهم ها را حدس بزنید و اقدام به خرید و فروش کنید.
رنگ قرمز در جدول بورس
این رنگ به معنای جنگ، خطر، هشدار و … می باشد کاری نداریم که این رنگ معانی دیگری نیز دارد همین چند مورد کاملا گویا دلیل اختصاص دادن این رنگ به ضریب منفی در بورس می باشد. چرا که شما وقتی یک نماد را رنگ قرمز تیره می بینید نا خود آگاه یک علامت هشدار از آن نماد در ذهن شما ایجاد می شود.
اطلاعاتی که می تواند در جدول بورس به ما داده شود حاوی اطلاعات متنوعی بوده که می توان به حجم معاملات، ارزش معاملات، تعداد معاملات اشاره کرد. که ما می توانیم از هر کدام از این ها اطلاعاتی را استخراج کرده و در تحلیل های خود استفاده کنیم.
زمانی که شما به جدول بورس نگاهی می اندازید متوجه خواهید شد که رنگ قرمز برای اکثر سهام داران خوشایند نیست و با دیدن آن به تکاپو می افتند. باید بدانید که زمانی رنگ سهامی قرمز می شود بدان معناست که سهام با ضرر مواجه شده است و به طبع ان سهام داران آن سهام نیز دچار ضرر و زیان خواهند شد.
سود و ضرر؛ دو عنصر جدایی ناپذیر در بورس
این یک شمشیر دو لبه است زیرا اگر همان شرکت دوباره سود دهد، سهام داران ان نیز در سود آن شریک هستند پس اگر شما تحمل ضرر و زیان در این بازار را ندارید و تحمل آن برایتان سخت است، پیشنهاد ما به شما این است که به این بازار وارد نشوید و به جای آن سرمایه خود را در محلی امن تر سرمایه گذاری کنید زیرا بورس دنیایی شناور است که حدس دقیق ان به راستی کار مشکلی است و برای افراد مبتدی و تازه وارد می تواند بسیار خطرناک نیز باشد.
تصمیم درست در زمان ضرر دهی
زمانی که شما متوجه می شوید سهام مورد نظرتان شروع به زیان دهی کرده است، احتمالا اولین فکری به سرتان می زند این است که مابقی سهام خود را سریعا بفروشید تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. شاید بد نباشد که بدانید همین کار باعث می شود تا صف های فروش شلوغ شود و همین کار باعث زیان دهی بیشتر سهم نیز می شود. پس در این مواقع چه کاری را باید انجام داد؟ بهترین کار این است که از همان ابتدا این روز ها را پیش بینی کرده باشید و با ضرر دهی سهام خود، دچار شوک و وحشت نشوید زیرا همان گونه که گفتیم بازار بورس، بازاری شناور و غیر قابل پیش بینی است.
بعد از آن باید تحلیل تکنیکال خود را شروع کنید که آیا این سهم روند سود دهی خود را شروع می کند یا خیر؟ اگر بله، زمان تقریبی سود دهی این سهم چه زمانی می باشد و آیا به نفع شماست که سرمایه خود را در آن جا حفظ کرده و منتظر سود دهی بمانید یا خیر؟ نکته ای که توضیح ان در این جا خالی از لطف نیست این است که شما باید در بورس، دید بلند مدت داشته باشید و در همان ابتدا فرض را بر آن بگذارید که قرار است سرمایه خود را برای یک بازه زمانی تقریبا طولانی در بورس بگذارید. این بازه زمانی می تواند از یک سال تا پنج سال نیز ادامه داشته باشد و در صورت داشتن چنین چشم اندازی، مطمئن باشید که متحمل ضرر نخواهید شد.
در اخر توصیه ما به شما این است که همراه با علم و اگاهی وارد این دنیای پر تلاطم بورسی شوید تا بتوانید از سرمایه خود حفظ و نگهداری کنید و حتی به ان اضافه کنید و سود های خوبی را نیز از ان به دست اورید. همیشه به خاطر داشته باشید که نگهداری سرمایه تان بهتر از این است که یک شبه ان را از دست بدهید پس حتما حواستان به این موضوع باشد.
جدول بورس تهران
در جدول بورس تهران شما می توانید نماد های مختلف از شرکت ها و هلدینگ ها از دسته های مختلف بورسی را ببینید. در عموم به این جدول نمای بورس نیز گفته می شود که بسیاری از افراد با این اسم می شناسند.
جدول بورس در ایران را می توان در سایت مختلف که در زمینه بورس فعالیت می کنند را به راحتی پیدا کرد. ولی بهترین و بی نقص ترین نمای بازار را می توان در سایت کارگزاری ها دید، در سایت این کارگزاری ها به کمک سایت نویسان حرفه ای جدولی طراحی می شود که بتواند.
به کمک داده های بورس اوراق بهادار تهران اطلاعاتی وارد شده و با توجه به این داده ها این نمای بازار تشکیل می شود. حال با توجه به انتخاب کاربر که کدام گزینه فیلتر را انتخاب کند می تواند سایز های این جدول بر اساس نماد های موجود را تغییر دهد.
جدول بورس امروز
نکته ای که در این زمینه وجود دارد این است که جدول بورس اوراق بهادار هیچ زمان در هیچ موقعی دارای نمای مشابه نبوده و نخواهد بود یعنی نوسان قیمتی در سهام های مختلف که در پایان یک روز بورسی ثبت می شود، هیچ گاه با نوسان قیمتی روز بعد شباهتی نخواهد داشت و به طور کامل متفاوت است.
حال چرا این داده ها در هر روز با هم متفاوت است؟ زیرا در نماد های مختلف نواسانات روزانه وجود دارد و هیچ زمان این اتفاق نمی افتد که همه نماد ها در دو روز بورسی در حجم معاملاتی، ارزش معاملاتی و تعداد معاملاتی با هم برابر باشند به طور قطع به یقین می توان گفت که این اتفاق غیر ممکن است.
پس می توان گفت که جدول بورس سهام دائما در حال تغییر بوده و گفته ای بازار سرمایه بسیار پویا است. و این جا تعین کننده مرز بین یک تحلیل گر ضعیف و قوی مشخص می شود. چرا که این پیش بینی درست یک تحلیل گر از بازار در چند روز آینده نشان از علم بالای او می دهد.
بورس جهانی
با توجه به نکاتی که در بالا شما گفتیم جدول بورس جهانی نیز از این مسئله مستثنی نبوده و در بسیاری از بازار های مالی جهانی استفاده می شود. این جداول در بورس هایی همانند بورس آمریکا، بورس فارکس و … استفاده می شود.
اگر بخواهیم در رابطه با اصطلاحات جدول بورس با شما صحبت کنیم باید بگوییم که در این قسمت بحث رنگ نماد، حجم نماد، تعداد نماد، ارزش نماد، گروه نماد، و دسته نماد جز اصطلاحات اولیه این جداول می باشد.
موفق و پر سود باشید.
سوالات متداول
- رنگ سبز در جدول بورس به چه معناست؟
در حقیقت رنگ سبز در کنار نام هر سهم به معنای ان است که ان سهام سود داده است.
در حالت کلی رنگ قرمز یعنی سهام آن شرکت ضرر داده است.
خیر، بازار بورس بسیار متغیر و شناور است و نمی توان پیش بینی ثابت و صد در صدی از ان انتظار داشت.
فرآیند انتخاب بازار هدف
انتخاب بازار هدف یا تارگت مارکت : پس از تقسیم بندی بازار، یک سازمان برای سودآوری بر سودآورترین بخشها تمرکز میکند یا آنها را هدف قرار میدهد. فرایند انتخاب بازار هدف شامل ارزیابی جذابیت هر بازار و سپس انتخاب یک یا چند بازار سودآور است. یک سازمان عوامل مختلفی از جمله اندازه و رشد بخش خاصی را در نظر میگیرد و به دنبال آن سعی میکند در درک مشتری و محیط رقابتی به سطح بالایی دست یابد.
Target market یا بازار هدف به چه معناست؟
اولین گام فرایند انتخاب بازار هدف:ارزیابی بخش بازار
یک سازمان پتانسیل یک بخش انتخاب شده را ارزیابی می کند و بررسی میکند که آیا منابع لازم برای تأمین نیازهای آن بخش را دارد. با انجام این کار مطمئن می شویم که ضمن ارائه خدمت، به اهداف سازمانی نیز میرسیم. برآورد حجم فروش نیز نقش مهمی در ارزیابی بخش مربوط به بازار و انتخاب تارگت مارکت دارد.
عوامل بیرونی عواملی هستند که در کنترل یک سازمان نیستند. در حالی که به عواملی که تحت کنترل یک سازمان است، عوامل داخلی گفته می شود. بازاریاب، استراتژیهای فروش را پس از مشخص کردن عواملی که می تواند مانع رشد یک سازمان شود، طراحی میکند.
این سازمان میتواند با تمرکز روی ابعاد زیر میزان فروش خود را تخمین بزند:
پتانسیل بازار:
این به معنای میزان کالایی است که توسط مشتری خریداری میشود. در این حالت، یک بازاریاب پتانسیل بازار بخش هدفمند را محاسبه میکند. خرید توسط مشتریان میتواند تحت تأثیر نیروهای مختلفی از جمله قیمت، کیفیت یک محصول، درآمد و انتظارات مشتریان باشد.
پتانسیل فروش سازمان:
پتانسیل فروش سازمان به درصد پتانسیل بازار مربوط میشود که سازمان انتظار دارد از طریق آن، محصول را به دست آورد.
در زیر دو رویکرد برای سنجش پتانسیل فروش سازمان و انتخاب بازار هدف وجود دارد:
این رویکرد شامل توسعه پیش بینی کلی برای سازمان جهت به دست آوردن پتانسیل بازار است. سپس، پتانسیل فروش از پتانسیل تخمین زده شده در بازار محاسبه میشود. این روش همچنین به تجزیه و تحلیل از بالا به پایین نیز معروف است.
این رویکرد شامل تخمین خریدهای مشتریان در یک بخش خاص و سپس ضرب آن در تعداد مشتریان بالقوه است. آن به ارزیابی کل پتانسیل فروش بخش خاصی کمک میکند. این روش همچنین به تجزیه و تحلیل از پایین به پایین نیز معروف است.
پیش بینی فروش برای تخمین حجم فروش سازمان استفاده میشود. پیش بینی فروش میتواند به عنوان میزان محصولی باشد که یک سازمان انتظار دارد در طی یک بازه زمانی خاص در آینده بفروشد.
در ادامه روشهای مختلف پیش بینی فروش مورد استفاده سازمانها بیان شده است:
بررسیها:
این روش شامل سؤال از مشتریان در مورد خریدهای آینده آنها است. نظرسنجیهای انتخاب بازار هدف به بازاریابان کمک میکند تا بدانند چه کیفیت و کمیتی از محصول مورد انتظار مشتریان است. نقص نظرسنجیها این است که این روشها وقت و هزینه زیادی را در یک سازمان مصرف تحلیل اندازه بازار میکنند.
تجزیه و تحلیل سری زمانی:
این روش به معنی پیش بینی با استفاده از دادههای فروش در گذشته است. این روش فرض میکند که عملکرد گذشته فروش در آینده نیز ادامه مییابد. این روش تنها در شرایطی مناسب است که تقاضای یک محصول پایدار باشد.
تجزیه و تحلیل رگرسیون:
این رابطه بین متغیر وابسته و متغیر مستقل رابطه ایجاد میکند. متغیر وابسته دادههای فروش در گذشته است؛ در حالی که، متغیر مستقل میتواند درآمد سرانه، تحلیل اندازه بازار تولید ناخالص داخلی یا جمعیت باشد.
یک سازمان به روشهای واحد یا چندگانه پیش بینی فروش نیاز دارد. به عنوان مثال، اگر سازمانی بخشهای مختلفی را هدف قرار میدهد، نیاز به استفاده از روشهای مختلف پیش بینی فروش برای هر بخش دارد.
علاوه بر تخمین فروش، برای سازمان مهم است که رقبا را در بخش هدفمند ارزیابی کند. یک سازمان میتواند با ارزیابی نقاط قوت، ضعف، سهم بازار و استراتژیهای آمیخته بازاریابی رقبای خود، رقابت را در بخش هدفمند ارزیابی کند. وظیفه اصلی در ارزیابی رقابت، شناخت استراتژیهای تمایز اتخاذ شده توسط رقبا است. این امر اغلب به برآورد پتانسیل فروش سازمان کمک میکند.
برآورد هزینه همچنین به عنوان یک معیار مهم ارزیابی برای ارزیابی بخش بازار عمل میکند. هر بخش با توجه به نیازهای مختلف مشتریان، بازاریابی متفاوتی را شامل میشود. بنابراین، یک سازمان باید هزینهای را برای هر بخش برآورد کند تا با موفقیت و بدون کمبود منابع بتواند با موفقیت به رقابت بپردازد.
آشنایی با کامل ترین معیارهای انتخاب بازار هدف:
دومین گام فرایند انتخاب بازار هدف: انتخاب بخش بازار
ارزیابی تقسیم بازار با انتخاب بخش سودآور بازار دنبال میشود. انتخاب بخش بازار شامل انتخاب بازار هدف برای فروش محصولات است. بازار هدف را میتوان بازاری تعریف کرد که در آن سازمان تصمیم میگیرد از تلاشهای بازاریابی خود استفاده کند. هدف گذاری فرآیندی آسان در این دنیای رقابتی نیست. بازاریابان باید روشهای جدید و بهتری برای هدف گذاری بازار طراحی کنند.
این سازمانها در هنگام ورود به یک بخش جدید از بازار، تغییر خط تولید خود را طبق نیاز مشتری ادامه میدهند. برای انتخاب بازار هدف، تحقیق مداوم لازم است.
تکنیکهای اساسی انتخاب یک بخش بازار به شرح زیر است:
انتخاب جذابترین بخش مجزا:
این مورد از فرایند انتخاب بازار هدف به انتخاب جذاب ترین بخش توسط یک سازمان کمک میکند. این روش انتخاب بازار هدف اغلب به عنوان تقسیم متمرکز شناخته میشود. سازمانهای مقیاس کوچک با منابع محدود اغلب یک بخش واحد را هدف قرار میدهند. به عنوان مثال، هتلهای زنجیرهای فقط مشتریان آگاه از بودجه را هدف قرار میدهند و فقط امکانات اصلی را برای مشتریان خود فراهم میکنند.
تخصص انتخابی:
این انتخاب بازار هدف بر بخشهای دیگر بازار متمرکز است. در این نوع تخصص، سازمان در تحقق نیاز بخشهای منتخب میکوشد و برای این منظور از تخصصهای گوناگون استفاده میکند. انتخاب بازار هدف بیش از یک بخش به سازمان کمک میکند تا ریسک خود را به حداقل برساند زیرا وقتی یکی از بخشها سود کمتری به دست میآورد، سازمان میتواند تلاشهای خود را به سمت بخش سودآورتر سوق دهد. به عنوان مثال، هیوندا مدلهای مختلفی مانند سانترو و سوناتا دارد که از مشتریانی برخوردار است که دارای سطوح درآمدی مختلفی برای خرید آنها هستند.
تخصص تولیدی:
این نوع شرکت در فرایند انتخاب بازار هدف بر ارائه محصولات مختلف به بخشهای مختلف تمرکز دارد. در این مورد تمرکز یک سازمان بیشتر بر روی محصولات است تا بخشها. سازمانی که از چنین راهبردهایی استفاده میکند در تولید محصولات خاصی اعتبار قابل توجهی کسب میکنند. به عنوان مثال، نوکیا تلفنهای همراه خود را برای مشتریان گوناگونی تولید میکند. آنها تلفنهای پایهای را برای گروههای کم درآمد و سریهای E را برای مشتریان کلاس تجاری تولید کردهاند.
تخصص بازار:
این امر از انتخاب بازار هدف به تمرکز بر نیازها و خواستههای مشتریان متعلق به یک بازار خاص اشاره دارد. این سازمان همچنین برخی خطرات را درگیر میکند زیرا سازمان فقط به سمت یک بازار خاص هدایت میشود. به عنوان مثال، سودآوری و پایداری سازمان در شرایطی که رکود اقتصادی در بازار وجود دارد، تحت تأثیر قرار میگیرد.
پوشش کامل بازار:
این روش از انتخاب بازار هدف بر اهمیت تهیه محصولات برای همه بخشهای بازار تأکید دارد. پوشش کامل بازار به سازمان کمک میکند تا بازار خود را گسترش داده و درآمد بیشتری کسب کند. به عنوان مثال، Tata Motors Limited اتومبیل را برای همه بخشهای موجود در بازار تولید میکند. آنها Nano را برای طبقه درآمدی پایین، Indica را برای طبقه درآمدی متوسط و Safari را برای طبقه درآمدی بالا تولید کردهاند. آنها همچنین لندوور و جگوار از فورد را برای هدف قرار دادن بخشهای Sport Utility Vehicle (SUV) خریداری کردند.
سومین گام فرایند انتخاب بازار هدف: ابزار تمایز رقابتی:
تمایز رقابتی در فرایند انتخاب بازار هدف به عنوان فرایندی برای تدوین لیستی از عوامل تمایز جهت تمایز بین پیشنهادهای سازمان و رقبای آن تعریف میشود. سازمان برای زنده ماندن در محیط رقابتی باید محصولات خود را از جایگزینهای موجود در بازار متمایز کند.
ماتریس فرصتهای تمایز گروه مشاوره بوستون (BCG) ابزاری مهم برای مطالعه تمایز رقابتی در صنایع مختلف و انتخاب بازار هدف است.
اکنون انواع مختلف صنایع را در ماتریس BCG و انتخاب بازار هدف مورد بحث قرار میدهیم:
صنعت حجمی:
این سازمان از معدود سازمانهایی با مزیتهای رقابتی بسیار بزرگ تشکیل شده است. رشد در چنین صنعتی به اندازه و سهم بازار یک سازمان مربوط میشود. به عنوان مثال، گروه جیپی، یک سازمان مشهور املاک و مستغلات هند، سرمایهگذاری زیادی را در راه اندازی زیرساختهای سنگین با بهترین امکانات انجام داده است. این پروژه با نام Jaypee Greens شروع شده است که هدف آن ساخت یک مجتمع لوکس در Noida است.
صنعت موانعی:
این نوع از انتخاب بازار هدف فرصتهای رشد کمتری را فراهم میکند و مزایای حاصل از این فرصتها بسیار کمتر است. در صنعت موانعی، تمایز محصولات برای سازمان دشوار است. بنابراین ورود سازمانها به چنین نوع صنعتی سودآور نیست. به عنوان مثال، در صنعت فولاد و سنگ آهن، تفکیک بین محصولات فولادی تولید شده توسط سازمانهای مختلف بسیار دشوار است.
صنعت تخصصی:
این نوع از انتخاب بازار هدف تعدادی از فرصتهای رشد را فراهم میکند و فواید حاصل از این فرصتها بسیار زیاد است. این صنعت با اندازه سازمان و سهم بازار آن مطابقت ندارد. به عنوان مثال، تقاضا برای محصولات نرم افزاری براساس نیاز مشتریان است. بنابراین، فرصتهای رشد برای یک سازمان بسیار زیاد است.
صنعت خرد شده:
این مورد از انتخاب بازار هدف به نوعی صنعت اشاره دارد که در آن فرصتهای رشد زیاد است و منافع حاصل از این فرصتها کمتر است. به عنوان مثال، در صنایع غذایی تعدادی فرصت وجود دارد اما مزایا بسیار محدود است. هند کشوری متنوع است که در آن مردم سلایق مختلفی دارند. به عنوان مثال، عادات غذایی افراد شمال و جنوب هند و چینیها با یکدیگر متفاوت است. بنابراین، صنایع غذایی هندوستان تنوع زیادی دارند و مزایای آنان نیز کمتر است.
پربازدهترین و کم بازدهترین صنایع بورس؛ بهترین سهم ها و صنایع جامانده از بازار
پربازدهترین و کم بازدهترین صنایع بورس بعد از رشد های چشم گیر در بازار کدامند؟جامانده های ۱ ساله، ۳ ساله و ۵ ساله در رشد اخیر کدام صنایع و شرکت ها میباشند؟ بعد از رشد های عجیب و غریب در بازار سهام از اوایل سال ۹۷ تا به امروز بسیاری از تحلیلگران بازار بورس بر این باورند که آهنگ حرکتی صنایع و سهام گوناگون در این ۲ سال و حتی پیش از آن مشابه نبوده است. پربازدهترین و کم بازدهترین صنایع بورس کدام اند؟ طبق همین استدلال، اصطلاح “جامانده” در تحلیل بسیاری از تحلیلگران به گوش میخورد که به عنوان مثال سهام x جامانده بازار است. نکته حائز اهمیتی که حین استفاده از این اصطلاح باید توجه داشته باشید این است که:
با بررسی چه بازه زمانی سهم یا صنعت اشاره شده جامانده بازار هستند؟
در این راستا و به منظور درک بهتر این امر، با مثالی بحث را ادامه خواهیم داد؛ شاید اصطلاح سهام و صنایع دلاری یا سهام و صنایع ریالی به گوشتون خورده باشد. در چرخه تورمی کشور ایران، وقتی که نرخ ارز با رشد شدید روبرو می گردد اثر آن بر بورس و صنایع آن با توالی می باشد. این توالی بدین معنی است که ابتدا صنایع دلار محور افزایش قیمت را تجربه خواهند کرد و در ادامه صنایع ریال محور. به عنوان مثال امکان دارد رشد صنایع دلار محور ۲ سال طول بکشد و سپس وارد فاز استراحت شوند و در هنگام استراحت دلار محورها، ریال محورها به مدت ۲ سال رشد خود را از سر بگیرند.
اکنون چنانچه بعد از پایان سال چهارم نمودار قیمتی ۲ ساله سهام دلار محورها را ارزیابی نماییم، احتمالا متوجه خواهیم شد که آن ها از بازار عقب مانده اند؛ ولی واقعیت امر چیز دیگریست و چنانچه بازه ۴ ساله را مدنظر قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که چه دلار محورها و چه ریال محورها حدودا به یک اندازه قیمت خود را با ارزش جدید ریال در کشور تنظیم کرده و رشد بسیار خوبی رو هم داشته اند و در واقع نمی توان سهام های دلار محور را جامانده بازار دانست.
شیوه تشخیص سهام و صنایع جامانده از بازار
اگرچه امکان دارد عدم رشد قیمتی بعضی سهام و صنایع به علت بحرانی شدن وضعیت بنیادی آن صنعت در کشور باشد و قرار نیست همه سهام و صنایع به یک مقدار رشد را در بازار سرمایه تجربه کنند ولی درک معنا و مفهوم کلمه “جامانده بازار” بسیار حائز اهمیت خواهد بود. در این راستا و برای یافتن صنایع و سهام جامانده منطقی ترین کار ممکن این خواهد بود که بازه بررسی خود را از ابتدای دوران رشد نرخ ارز در کشور در نظر داشته باشیم؛ نرخ ارز حائز اهمیت ترین عامل در شکل گیری تورم، رشد سودآوری شرکت های بورسی و کاهش ارزش پول ملی در زمانی است که رشد اقتصادی چندان خاصی نداریم، از همین روی به منظور یافتن نقطه شروع حرکت اخیر قیمت دلار باید به تاریخچه قیمتی دلار رجوع کنیم.
در نظر داشته باشید که کف قیمت دلار را می توان محدوده ۳۷۰۰ تومان و تاریخ ۲۰۱۷/۰۳/۱۳ در نظر گرفت که بعد از آن رشد دلار به صورت شارپ آغاز شد؛ پس به منظور بررسی سهام های جامانده بازار، بررسی بازده صنایع و سهام گوناگون در ۳ سال اخیر قادر است دید و تحلیل مناسبی را برای ما به همراه داشته باشد. به منظور درک بهتر تاثیر انتخاب صحیح بازه زمانی مد نظر پربازدهترین و کم بازدهترین صنایع بورس را در بازه های زمانی ۱، ۳ و ۵ ساله مورد بررسی تیم کد بورسی قرار داده ایم. به این نکته توجه داشته باشید که بررسی های انجام شده روی سهام بازار پایه و شرکت های تازه عرضه اولیه انجام نشده است و ملاک میزان بازدهی نیز قیمت های تعدیل شده ناشی از افزایش سرمایه و سود نقدی مجامع می باشد.
پربازدهترین و کم بازدهترین صنایع بورس در سالی که گذشت (۹۸)
نکته : ۵ صنعت درج شده در صدر فهرست کم بازدهترین ها، بسیار کم تر از شاخص کل و هم وزن در یک سال اخیر بازدهی را تجربه کرده اند.
نکته : ۵ صنعت پربازده همه بیش از شاخص هم وزن و حتی نزدیک ۲ برابر آن بازدهی داشتهاند که در این میان صنعت کاشی و سرامیک در صدر قرار دارد.
نکته : حضور ۳ سهم صنعت بانکداری در لیست کمبازدهترین ها یکی از نکات و موارد مهم در جدول فوق به حساب می آید. در ضمن بازدهی اعجاب آور ۲۴۰۰ درصدی ختور در ۱ سال گذشته واقعا قابل تامل است!
پربازدهترین و کم بازدهترین صنایع بورس در ۳ سال گذشته
نکته : ولی به همان صورتی که قبل تر از این هم خدمت شما عزیزان گفته شد، معیار مناسب به منظور یافتن صنایع و سهام عقب مانده از رشد بازار را باید بازدهی ۳ سال اخیر قرار داد. جدول زیر صنایع جامانده بازار از رشد اخیر بورس را نشان می دهد.
نکته : ۵ صنعت عنوان شده (اطلاعات و ارتباطات، بانکداری، منسوجات، رایانه، لیزینگ) در جدول نسبت به سایر صنایع بازار رشد پایین تری را به خود دیده اند.
نکته : این در وضعیتی است که در ۳ سال اخیر شاخص کل بیش از ۶۰۰ درصد و شاخص هم وزن بیش از ۱۰۰۰ درصد رشد را به خود دیده اند، ولی این ۵ صنعت کم تر از نصف رشد شاخص کل حرکت صعودی داشته اند که خود میتواند نکته جالبی به شمار آید!
نکته : در سمت دیگر صنایع (کاغذی، قندوشکر، کاشی و سرامیک) صدرنشین صنایع پربازده بازار در ۳ سال اخیر بودند که همگی بسیار فراتر از بازدهی شاخص کل و هم وزن عمل کرده اند و با رشد های نجومی، سود خوبی رو نصیب سهامداران خود کرده اند.
نکته : حضور ۳ سهم بانکی و ۳ سهم از گروه رایانه در این لیست توجه تحلیل اندازه بازار را به سمت خود جلب میکند. تمامی ۱۰ سهم کم بازده این لیست در ۳ سال اخیر کمتر از ۲۰۰ درصد بازدهی نصیب سهامدارانشان کردهاند که این میزان کمتر از یک پنجم بازدهی شاخص هم وزن و یک سوم بازدهی شاخص کل است.
نکته : در نظر داشته باشید که در لیست پربازدهترین ها نیز به ۵۵ برابر شدن سهم غسالم در ۳ سال مواجه می شویم که بسیار تعحب آور است! جالب است که دهمین سهم از این لیست هم در ۳ سال اخیر ۲۷ برابر شده است!
پربازدهترین و کم بازدهترین صنایع بورس در ۵ سال گذشته
میتوان گفت که علاوه بر بررسی میزان بازده ۱ ساله و ۳ ساله بررسی میزان بازده ۵ سال اخیر صنایع و سهام گوناگون نیز خالی از لطف نخواهد بود و در آن نکات بسیار جالبی وجود خواهد داشت.
نکته : بانکداری، منسوجات و لیزینگ ۳ صنعتی به حساب می آیند که در لیست کم بازدهترین های ۵ ساله نیز حضور دارند و می توان این صنایع را به عنوان جامانده های بازار محسوب کرد. حضور ۲ صنعت انبوه سازی و خودرو سازی نیز در این لیست قابل توجه می باشد.
نکته : همین طور حضور صنعت قند و شکر و محصولات کاغذی در لیست پربازدهترین های ۵ ساله نیز بیانگر رشد خیره کننده و حیرت برانگیز این صنایع دارد که نشان از ریسک بالای سهام این صنایع در شرایط کنونی دارد.
نکته : ولی در ارزیابی بازده ۵ ساله گذشته سهام گوناگون حضور ۳ سهم سیمانی، ۲ سهم ساختمانی و ۲ سهم بانکداری، دارای نکاتی پیرامون رشد کم تر صنایع ریال محور در ۵ سال اخیر می دهد که خود نکته بسیار مهمی است.
نکته : همین طور حضور شرکت های بازار دوم بورس در لیست ۱۰ سهم پربازده بازار در ۵ سال اخیر بیانگر استقبال بیشتر بازار از سهام این بازار خواهد بود.
نتیجه گیری
در انتهای این مقاله و در پایان بررسی بازده سهام و صنایع مختلف در ۱، ۳ و ۵ سال اخیر که دارای موارد حائز اهمیت و نکاتی جالب بود، قصد داریم به چند نکته در این خصوص اشاره داشته باشیم :
- رشد بهتر سهام پذیرفته شده در بازار دوم بورس در قیاس با دیگر سهام ها قابل توجه است
- عدم حضور هیچ یک از صنایع دلار محور در لیست کم بازدهترین های بازار و عدم جاماندگی این صنایع از بازار نیز قابل توجه است
- رشد حدود ۲ برابری شاخص هم وزن در قیاس با شاخص کل در هر ۳ بازه زمانی قابل بررسی نیز نکته ایست که باید مد نظر تمامی سهامداران قرار گیرد
- حضور جالب صنعت سیمان در لیست پربازده های ۱ سال اخیر و کم بازده های ۳ و ۵ سال اخیر نیز از نکات جالب این جداول بود
- حضور صنایع ریال محور بانکداری، سیمان، لیزینگ و انبوه سازی و خودروسازی در لیست کم بازدهترین های بازار بیانگر جاماندگی این صنایع از بازار خواهد بود
شایان ذکر می باشد که بررسی های انجام شده و جداول ارائه شده در خصوص میزان بازدهی صنایع و سهام گوناگون، تنها به منظور ارزیابی و بررسی جاماندگی صنایع و سهام گوناگون است و نباید به تنهایی به عنوان ملاکی جهت خرید یا فروش سهام قرار گیرد. امیدوارم که از این مقاله نهایت استفاده رو برده باشید. هر گونه سوال و یا موردی بود در بخش نظرات با من و دیگر مخاطبان سایت کد بورسی در میون بگزارید.
تعریف ارزش بازار بورس به زبان ساده! با مثال.
یکی از مهمترین مفاهیم بازار سرمایه، ارزش بازار بورس یا سهام ( Market Capitalization ) است. با دانستن ارزش بازار سهام، بهراحتی میتوانید شرکتها را با یکدیگر مقایسه کنید و ارزندگی آنها را از همین طریق متوجه شوید. علاوه بر این، ارزش بازار سهام، تأثیر سهمها بر شاخص کل بورس را نمایان میکند و میتواند به راحتی شاخص کل را سبز یا قرمز کند.
مفاهیم مهم و کلیدی در بازار سرمایه یا بازار بورس تهران وجود دارند. اگر قصد دارید که در این بازارها فعالیت داشته باشید، باید تعدادی از مفاهیم کلیدی را فرا بگیرید.
ارزش بازار سهام ( Market Capitalization ) چیست؟
ارزش بازار سهام، در واقع از ضرب کردن تعداد سهام یک شرکت که در بورس فعالیت دارد در قیمت فعلی سهام به دست میآید و از این طریق میتوانید به راحتی متوجه شوید که سهام مورد نظر شما ارزش خرید دارد یا خیر. توجه کنید که ارزش بازار سهام، جزو تحلیل بنیادی سهام در نظر گرفته میشود و ارتباطی با تحلیل تکنیکال ندارد.
از گذشته تاکنون، بیشتر کسانی که به تحلیل بنیادی توجه میکنند، در گام اول ارزش بازار بورس یا سهام را در حبابی بودن یا نبودن آن مورد بحث قرار میدهد.
نحوه بررسی ارزش بازار
پس از آن که بهطور کلی متوجه شدید که ارزش بازار چیست؟ باید به بررسی ارزش بازار سهام در بورس تهران بپردازیم. در گام اول، باید به سایت بورس اوراق بهادار تهران به نشانی tsetms.com مراجعه کنید. در این بخش، آیکونهای زیادی از جمله شاخص کل، ارزش بازار بورس و ارزش معاملات در مقابل شما قرار میگیرد. شما اگر قصد این را داشته باشید که ارزش بازار بورس که جمع کل ارزش بازار سهمهای بازار است را بدانید، این گزینه در صفحه اصلی این سایت قابل مشاهده است.
همچنین اگر قصد این را داشته باشید که ارزش بازار هر سهامی را بهصورت جداگانه بررسی کنید، باید در قسمت ذرهبین یا جستجو نام نماد مورد نظر خود را وارد کنید. با وارد شدن به صفحه اصلی هر نماد، بخشهای زیادی در مقابل شما قرار میگیرد که مهمترین آن، ارزش بازار است. در تصویر زیر، سهام شرکت هلدینگ پخش دارو با نماد "وپخش"، قابل مشاهده است که ارزش بازاری آن در حدود ۵۳۴۰ میلیارد تومان است.
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که در کنار ارزش معاملات هر سهم، حروف B یا M، درج شده است. در واقع، منظور از M، میلیون ریال و منظور از B، میلیارد ریال است. علاوه بر این، اگر این عدد خیلی بزرگ بود یا نتوانستید رقم رقیق را محاسبه کنید، موس را روی عدد ارزش بازار سهام ببرید. پس از چند ثانیه، رقم دقیق ظاهر خواهد شد. توجه کنید که این اعداد به ریال است و به اشتباه، واحد تومان در نظر نگیرید.
تأثیر ارزش بازار در رشد و نزول سهام
ارزش بازار، فاکتور مهمی در تحلیل بنیادی است که میتواند به تنهایی موجب شود تا افراد زیادی به سهام یک شرکت جذب یا از آن فراری شوند. در گذشته به دلیل اینکه عمق بازار بورس تهران بسیار کم بود، افراد قادر بودند تا بهصورت گروهی اقدام به خرید سهمهای با ارزش پایین کنند و به شدت آنها را بالا ببرند تا وارد حباب مثبت شود. در این حالت امکان دستکاری سهام شرکتهای با ارزش پایین بسیار محتمل است.
از طرف دیگر سهام شرکتهایی که دارای بیشترین ارزش معاملات در بازار بورس تهران هستند، عمق بالایی دارند و هر پول هوشمندی، قادر نخواهد بود تا منجر به ریزش یا رشد زیاد اینگونه سهمها شود.
پس در زمانهایی که پول درشت در بازار نیست، سهمهای با ارزش بازار بالا، به اصطلاح لاک پشتی حرکت میکنند و نمیتوانند سود زیادی به شما دهند. از طرف دیگر نیز سهام شرکتهای با ارزش معاملات پایین بسیار تیز هستند و رشد و نزول بالایی را تجربه میکنند. پس میتوان نتیجه رفت که ارزش بازار سهام خیلی کم و زیاد در مجموع خیلی مناسب نیست و باید به دنبال سهام شرکتهایی بود که در میانه این اعداد قرار میگیرند.
مقایسه ارزش بازار سهام و ارزش ذاتی شرکت
یکی از مهمترین روشهایی که بتوان به تحلیل بنیادی سهام یک شرکت پرداخت، مقایسه ارزش بازار سهام و ارزش ذاتی شرکت است. در برخی موارد، بسیاری از افراد تنها ارزش بازار را در نظر میگیرند و مقایسه میان این فاکتور بنیادی و سایر موارد انجام نمیدهند. در همین زمینه باید گفت که اگر این مقایسه صورت نگیرد، نتیجه غلطی را در پی خواهد داشت و منجر به ضرر در معامله خواهد شد.
در محاسبه ارزش ذاتی شرکت، حتماً نکات مرتبط با آن را در نظر بگیرید. لازم به ذکر است که ارزش بازار سهام اگر به ارزش ذاتی نزدیکتر باشد یا از آن کمتر باشد به معنای حباب منفی است. در این صورت کسانی که تحلیل بنیادی انجام میدهند، اقدام به خرید چنین سهمهایی خواهند کرد.
مقایسه ارزش بازار سهام و فروش سالانه شرکت
فاکتور دیگری که در این زمینه مهم است، مقایسه ارزش بازار سهام با فروش سالانه شرکت است. این نسبت بسیار شبیه به نسبت قیمت سهم به فروش ماهانه است. در واقع این نسبت هر چه به عدد ۱ نزدیکتر باشد و کوچکتر باشد، نشاندهنده مسیر سودآوری شرکت است. بهطور مثال در خرداد سال ۱۴۰۰، ارزش بازار سهام فملی در حدود ۲۴۲۰۰۰ میلیارد تومان است و همچنین فروش ۱۲ ماهه سال ۹۹ نیز در حدود ۴۲۰۰۰ میلیارد تومان بوده است. با تقسیم ارزش بازار به فروش سالانه شرکت، عدد ۵.۷ به دست میآید. نتیجه میگیریم که این عدد به ۱ نزدیک نیست و پس سهام این شرکت در حال حاضر خیلی جذاب برای خرید نیست.
در همین گروه نیز، سهام ارفع با ارزش بازار ۱۵۶۰۰ میلیارد تومان و میزان فروش سالانه ۶۹۰۰ میلیارد تومان قرار دارد. با تقسیم ارزش بازار این سهام به فروش دوازده ماهه شرکت، میتوان نتیجه گرفت که نسبت این عدد ۲.۳ است که به نسبت سهام فملی، بسیار ارزندهتر است و میتوان به خرید آن فکر کرد.
مقایسه ارزش بازار و جمع حقوق صاحبان شرکت
توجه کنید اگر سهام شرکت گروه سرمایهگذاری یا واسطهگریهای مالی را بخواهید در نظر بگیرید، به جای فروش سالانه، باید جمع حقوق صاحبان شرکت را با ارزش بازاری مقایسه کنید. زیرا سهام شرکت های سرمایهگذاری فروش ماهانه یا سالانهای را ندارند و در نهایت تراز سالانه آنها باید در نظر گرفته شود.
در این حالت، با مراجعه به سایت کدال به نشانی codal.ir تراز سالیانه شرکت مورد نظر خود را در نظر بگیرید و با مقایسه به ارزش بازار، اگر این اعداد هرچقدر به هم نزدیکتر باشد یا اینکه ارزش بازار سهام از جمع حقوق صاحبان سهام کمتر باشد، میتوانید سهام این شرکت را خریداری کنید.
تأثیر ارزش بازار سهام بر شاخص کل
با توجه به آنچه در ابتدا گفته شد، سهام شرکتهای با ارزش بازار بالا، تأثیر زیادی بر شاخص کل دارند و موجب منفی یا مثبت شدن آن میشوند. بهصورت کلی، الگوریتم شاخص کل بهگونهای بنا شده است که اگر بهطور مثال: ۱۰ سهم با ارزش بازار کوچک ( Small Cap )، صف خرید باشند اما سهام شستا یا فملی صف فروش باشد، موجب منفی شدن شاخص کل خواهد شد.
این نشان دهنده این است که در زمانهایی که شاخص کل قصد رشد را داشته باشد، باید سهام با ارزش بازار بالا مانند: فملی، شستا، رمپنا و ومعادن را خریداری کرد و اگر شاخص هم وزن قصد رشد را داشته باشد باید سهم با ارزش بازار کوچک ( Small Cap ) مانند: کلوند، کیمیا و دعبید را خریداری کنید.
یکی از مهمترین مفاهیم بازار سرمایه، ارزش بازار بورس یا سهام ( Market Capitalization ) است. ارزش بازار سهام، در واقع از ضرب کردن تعداد سهام یک شرکت که در بورس فعالیت دارد در قیمت فعلی سهام به دست میآید. بیشتر افرادی که به تحلیل بنیادی توجه میکنند، در گام اول، ارزش بازار بورس یا سهام را در حبابی بودن یا نبودن سهام مورد بحث قرار میدهد. همچنین برای اینکه بتوانید از قابلیتهای ارزش بازار بورس بیشتر استفاده کنید، باید این فاکتور را با ارزش ذاتی و فروش سالانه شرکت مقایسه کنید.
تحلیل اندازه بازار
مراحل، گامها و دستورالعمل تحقیقات بازار چگونه است؟
بازاریابی و فروش
تحقیقات بازار (Market Research) چیست؟
هر کسبوکاری فارغ از اندازه و نوع آن، مبتنی بر یک نیاز شکل گرفته و براساس آن نیاز به راه خود ادامه میدهد. هدف از اجرای دستورالعمل تحقیقات بازار، شناسایی و بررسی این نیازها است.
پیدا کردن نیازها و تمرکز بر روی آنها، بهترین ایدهها جهت راهاندازی کسبوکار است. بعد از آن نیز همواره باید بر روی نیازهای جدید و پاسخ به آنها متمرکز بود. انتظارات یک مشتری ممکن است در طول زمان تغییر یابد و نیاز به خلق محصولات جدید باشد.
همچنین برخی برندها نیاز دارند تا مشکلات موجود در حوزه کاری خود را شناسایی و آنها را برطرف کنند. از طرفی صاحبان کسبوکار همواره نیاز دارند تا محصولات و خدمات جدید خود را از دیدگاه مشتریان و بازار بسنجند. بنابراین مارکت ریسرچ (Market Research) قبل از راهاندازی یک کسبوکار تا انتها با آن همراه است.
در تحقیقات بازار تلاش میشود تا با کمک روشهای علمی و با استفاده از دادهها، به پاسخ سوالات خود برسیم. به بیان ساده میتوان آن را سنجش وضعیت بازار دانست. از همین رو تفاوت آن با تحقیقات آکادمیک در کلمه بازار است. در اینجا علوم داده و تحقیقات آکادمیک در خدمت نیازسنجی بازار قرار میگیرد.
در یک تعریف دیگر میتوان مارکت ریسرچ راه روشی برای کمک به تصمیمگیری دانست. مدیران یک کسبوکار در برهههای مختلفی از زمان نیاز به تصمیمگیریهای مهم دارند که در آن باید دست به انتخاب بین چندین گرینه بزنند.
جمعآوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات شاکله اصلی این کار را تشکیل میدهد که به روشهای مختلفی صورت گرفته و از ابزارهای متنوعی نیز استفاده خواهد شد. مارکت ریسرچ میتواند توسط خود شرکت یا توسط شرکتهای تحقیقات بازار انجام شود.
این موضوع به میزان هزینه تحقیقات بازار و همچنین هدف ما از انجام این کار بستگی دارد. برای آگاهی بیشتر از چیستی تحقیقات بازار و زمینههای انجام آن میتوانید توضیحات سینا شفیعزاده مشاور تحقیقات بازار را در ویدئو زیر مشاهده کنید که در این مورد به صورت مفصل توضیح میدهد.
انواع تحقیقات بازار (مارکت ریسرچ) چیست؟
تحقیقات بازار (Market Research) را میتوان براساس الگوهای مختلف به دستهبندیهای گوناگون تقسیم کرد. از منظر هدف میتوان آن را به روشهای زیر تقسیمبندی کرد که هر کدام از آنها دارای تفاوتهایی با یکدیگر هستند.
- تحلیل مشتریان: در بسیاری از مواقع هدف از مارکت ریسرچ درک نیازهای جدید مشتریان، نگاه و دیدگاه آنها از برند، میزان رضایتشان از مصرف محصولات یا حتی جذب ایدههای آنان است. مشتریان، مهمترین سرمایه یک کسبوکار هستند که باید همواره وضعیت رضایت و نظرات آنها را جویا شد.
- بخشبندی بازار: یکی از رایجترین انواع مارکت ریسرچ مربوط به بخشبندی بازار بوده که براساس آن میتوان بازار و مشتریان خود را به تفکیک میزان سن، جنس، جغرافیا، تحصیلات یا سایر ویژگیها دستهبندی کرد.
- تست محصول: در برخی موارد ممکن است انجام تحقیقات بازار به منظور سنجش و تست یک محصول جدید به بازار باشد. در این روش تمرکز اصلی بر روی محصول بوده تا ببینیم واکنش مشتریان به آن به چه صورت است.
- بررسی رقبا: گاهی اوقات نیز امکان دارد که به دنبال بررسی وضعیت رقبا، سنجش میزان موفقیت و دیدگاه مشتریان نسبت به آنها باشیم. در این نوع، تمرکز اصلی بر روی تحلیل رقبا است. هر چند ممکن است اطلاعات دیگری نیز در این راستا به دست آوریم.
در برخی مواقع امکان دارد که انجام تحقیقات بازار به صورت ترکیبی از روشهای فوق باشد یا آنکه به صورت دیگری غیر انجام گیرد. با این حال، علاوه بر دستهبندی فوق، میتوان انواع تحقیقات بازار را بر مبنای روش انجام نیز دستهبندی کرد که در ادامه به آن میپردازیم.
تحقیقات بازار کمی و کیفی
میتوان بر مبنای روش انجام کار، مارکت ریسرچ را به روشهای کمی و کیفی تقسیمبندی کرد. هر کدام از این دو روش دارای تفاوتهایی با یکدیگر بوده و استفاده از آنها بستگی به نوع تحقیق خواهد داشت. البته در بسیاری از مواقع نیز محققان تحقیقات بازار، ترکیبی از دو روش کمی و کیفی را به کار میبرند.
تفاوت روشهای کمی و کیفی در استفاده آنها از ابزارهای متفاوت جهت جمعآوری، تفسیر و تحلیل دادهها است. در روش کمی بسته به نوع تحقیق معمولا از ابزارهایی چون پرسشنامه و نرمافزارهای آماری استفاده میکنند.
این در حالی است که در روش کیفی معمولا به سمت برخی ابزاها از قبیل مصاحبه یا روش کتابخانهای میرویم. گاهی اوقات نیز امکان دارد که ترکیبی از دو روش کمی و کیفی را به کار ببریم که به آن روش آمیخته میگویند.
در روش کمی جنس دادهها معمولا از جنس عددی و ملموس است. در حالی که در روش کیفی جنس دادهها بیشتر به صورت شهودی است. در ویدئو زیر میتوانید مهمترین تفاوتها و کاربردهای روشهای کمی و کیفی تحقیقات بازار را از زبان سینا شفیعزاده ببینید.
از تفاوتهای دیگر روش کمی و کیفی در مارکت ریسرچ میتوان به روش انتخاب نمونهها اشاره کرد. در روش کیفی معمولا انتخاب نمونهها به صورت هدفمندتر بوده، در حالی که در روش کمی این کار غالبا به صور تصادفی صورت میگیرد.
تحقیقات کمی معمولا به صورت ساختارمند هستند و از الگوی خاصی پیروی میکنند. این در حالی است که تحقیقات کیفی غالبا از قاعده یا الگوی خاصی پیروی نمیکنند. این دو نوع تحقیقات بازار دارای تفاوتها و ویژگیهای خاص دیگری نیز هستند.
مراحل تحقیقات بازار (مارکت ریسرچ) چیست؟
بسته به اینکه مارکت ریسرچ به روشی انجام میگیرد، میتوان مراحل مختلفی را برای آن در نظر گرفت. اما معمولا انجام این کار به صورت کلی دارای مراحل مشخصی است که هر مرحله نیز ممکن است به مراحل جزءتر تقسیم شود. این مراحل کلی به صورت زیر هستند.
- هدف از تحقیقات بازار: شما باید قبل از انجام هر اقدامی هدف خود را از انجام Market Research پیدا کنید. انتخاب هدف تاثیر زیادی در خصوص انتخاب روش و همچنین انجام کار دارد. پیشتر اشاره شد که تحقیقات بازاریابی ممکن است برای شناخت مشتریان، بخشبندی بازار، تست محصول یا موارد دیگر صورت گیرد.
- انتخاب روش: کمی یا کیفی بودن تحقیقات بازاریابی دومین مرحله از مراحل تحقیقات بازار است. انتخاب هر کدام از این روشها تا حد زیادی بستگی به هدف تحقیق و همچنین جنس مساله مورد نظر دارد. انتخاب روش از آن جهت اهمیت دارد که هر روشی، ابزارهای خاص خود را دارد.
- طراحی و انتخاب ابزار: ابزارها بسته به نوع روش انتخابی متفاوت خواهند بود. پرسشنامه، مصاحبه، روش کتابخانهای، تحقیق میدانی و مشاهده از جمله مهمترین ابزارهای تحقیقات بازاریابی به شمار میروند. معمولا برای هر تحقیق باید دست به طراحی ابزار مناسب با تحقیق زد.
- گردآوری اطلاعات: انجام این کار بسیار بستگی به نوع ابزار تحقیق خواهد داشت. گاهی اوقات نیاز است به صورت حضوری اقدام به پخش پرسشنامه کنید و برخی اوقات نیز مصاحبه با چند نفر از قبل تعیین شده کفایت میکند. روشهای آنلاین و تلفنی در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
- تحلیل و تفسیر: در روشهای کمی معمولا از نرمافزاهای آماری جهت تحلیل و تفسیر اطلاعات گردآوری شده استفاده میکنند. در حالی که این کار در روش کیفی به صورتهای دیگر از قبیل کدگذاری یا روشهای دیگر صورت میگیرد.
ما در این مقاله به مهمترین دستورالعمل تحقیقات بازار در بخشهای مختلف اشاره کردیم. به یاد داشته باشید که شیوهها، روشها و مراحل تحقیقات بازار تا حد زیادی به کسبوکار شما و نوع آن بستگی دارد.
به علت پیچیدگی مسائل این حوزه، پیشنهاد ما این است که از خدمات مشاوره حضوری و تلفنی الوبیزنس استفاده کنید.
دیدگاه شما