معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال روش های مختلفی وجود دارد اما برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسانات استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر فقط حرکت قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند. نمودارهای شمعی نمای کلی از نوسانات قیمت در طول زمان را نشان می دهد. ایده اصلی این روش مطالعه الگوهای تکراری با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته است. بسیاری از معامله گران از نمودارهای شمعی در بازارهای سهام، فارکس و رمزارز استفاده می کنند. مجموعه ای از رایج ترین الگوها را الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می نامند. بسیاری از معامله گران این الگوها را شاخص معاملاتی معتبر می دانند. چرا اینطور است؟ آیا معامله و سرمایه گذاری به معنای یافتن فرصت هایی نیست که دیگران آن را ندارند؟ بله، اما به روانشناسی افراد هم مربوط است. از آنجایی که مدل های تحلیل تکنیکال کلاسیک به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی محدود نمی شود، تاثیرگذاری این الگوها به تعداد شرکت کنندگان در بازار بستگی دارد. در ادامه به معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
الگوهای نموداری چیست؟
زمانی که بازار صعودی است، قیمت ها در نوسان هستند (با بالا و پایین های متناوب). از سوی دیگر، در بازارهای رو به کاهش، قیمت ها کاهش می یابد، اگرچه همچنان فراز و نشیب های متناوب وجود دارد. وقتی بازار در محدوده معاملاتی تثبیت می شود چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت می بینیم که قیمت بدون روند خاصی در نوسان است. فرقی نمی کند در چه مرحله یا فرآیندی وارد بازار شوید. عملکرد قیمت به طور کلی از یک الگوی تکراری پیروی می کند.
به این الگوی نموداری می گویند. معامله گران هوشمند به این الگوهای قیمت توجه می کنند تا قبل از ورود به معامله، ایده خوبی از سود و زیان داشته باشند. این الگوها به معامله گران نشان می دهد که در مرحله بعدی روند صعودی یا نزولی قیمت ادامه خواهد یافت یا کاملا معکوس خواهد شد. الگوهای قیمت همچنین به معامله گران کمک می کند تا نقاط ورود و خروج، ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین کنند. به صورت کلی، دو نوع الگوی نموداری وجود دارد:
- الگوهای برگشتی
- الگوهای ادامه دهنده
لازم به ذکر است که نمودارهای سهام به طور کلی در یکی از دو الگوی متمایز قرار می گیرند: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه دهنده. الگوهای برگشتی در انتهای روند و زمانی که بازار قصد تغییر جهت دارد یافت می شود. به عنوان مثال، پس از یک روند صعودی طولانی قیمت، بازار می تواند فرسوده شود و روند نزولی قیمت را آغاز کند. معامله گران معمولاً زمانی که بازار تغییر جهت می دهد از الگوهای برگشتی استفاده می کنند. الگوهای ادامه دهنده نشان می دهد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند. در روند صعودی، قیمت اغلب افزایش می یابد، استراحت می کند و پولبک زده و سپس بالا می رود. بنابراین معامله گران از الگوهای برگشتی برای حرکت در یک جهت یا اضافه کردن به موقعیت برنده فعلی خود استفاده می کنند.
اهمیت استفاده از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال چیست؟
معامله گران در حد سود در الگوهای فنجان طول صد سال گذشته به الگوهای قیمت نگاه کرده اند و مجموعه ای از الگوهای تکرار شونده را یافته اند. شاید تعجب کنید که چرا این الگوها خود را تکرار می کنند. جواب کاملا مشخص است، زیرا بیشتر تحرکات بازار تحت تأثیر احساسات انسانی است و ماهیت انسان هرگز تغییر نمی کند. دقیقاً به همین دلیل است که الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال مهم هستند: آنها می توانند بینشی روانشناختی از روند کلی بازار به شما بدهند. حرکت بازار تا حد زیادی به دلیل واکنش معامله گران به آنچه اتفاق می افتد است. هنگامی که این کنش ها و واکنش ها را درک کردید، دریافت چنین بینش هایی به شما کمک می کند تا درک بهتری از معامله گران در آینده داشته باشید. بر این اساس، می توانید تصمیم بگیرید که چه زمانی وارد بازار یا از آن خارج شوید.
معرفی مهم ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
در حال حاضر الگوهای کلاسیک بی شماری وجود دارد که در صورتی که دقت داشته باشید، می توانید برای خودتان الگوهای جدیدی را کشف کنید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در حال حاضر الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به صورت مداوم در نمودار تکرار می شوند. به همین خاطر بسیاری از معامله گران پیگیر استفاده از این نوع نمودارها هستند. در ادامه به معرفی نمونه ای این نمودارها می پردازیم. برای آشنایی بیشتر با این نمودارها تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
1. الگوی سقف دو قلو(The Double Top)
الگوی سقف دوقلو یکی از قدرتمندترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال و نوع بازگشتی است. در این الگو، یک بازار گاوی یک روند صعودی را نشان می دهد، پولبک داشته و سپس سعی می کند به سقف قبلی برسد و از آن عبور کند اما شکست می خورد و قیمت پایین می آید. توجه داشته باشید که هر دو پیک در مدل تقریباً قیمت یکسانی دارند، به همین دلیل است که ما به این مدل یک قله دوقلو می گوییم. الگوی سقف دوتایی نشان می دهد که بازار قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومت اصلی را ندارد. با مشاهده این الگو می توانید پیش بینی کنید که روند صعودی حداقل به طور موقت به پایان رسیده است. در نتیجه، باید انتظار داشته باشید که قیمت ها در محدوده خاصی نوسان کنند یا شروع به کاهش کنند.
2. الگوی فنجان و دسته(The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته در بین معامله گران سهم کوچک و ارزان بسیار محبوب است. این روند می تواند اولین نشانه افزایش قابل توجه قیمت باشد. وقتی به طراحی فنجان و دسته آن نگاه می کنید، شبیه یک فنجان چای است. این الگو اغلب در روندهای نزولی بلندمدت دیده می شود. ما می بینیم که قیمت ها بالا می روند و قبل از کاهش قیمت ها به بالاترین حد اولیه می رسند و در نهایت افزایش می یابند. به این کف گرد فنجان می گویند. این سطح نشان دهنده کاهش قیمت است و معامله گران سهام را با قیمت پایین خریداری می کنند. بعد از اینکه قیمت شروع به کاهش کرد، به قسمتی از این مدل می رسیم که دسته نام دارد. دسته به قسمتی گفته می شود که می توانید کمی عقب نشینی را ببینید. قیمت قبل از سقوط شدید و سطح بالای مقاومت پایین تر حرکت می کند. معامله گران اغلب زمانی سهام می خرند که سطح مقاومت بالای الگوی فنجان و دسته شکسته شود.
3. الگوی پرچم(Flag)
پرچم یکی دیگر از الگوهای ادامه دار متداول است که در تمام بازه های زمانی قابل مشاهده است. الگوی پرچم بسته به صعود یا نزولی بودن می تواند صعودی یا نزولی باشد. روند صعودی با افزایش قیمت مشخص میشود. سپس بازار متوقف میشود و به عقب باز میگردد و تعدادی فراز و نشیب کوچک در طول مسیر ایجاد میکند. معامله گران معمولاً این را به عنوان یک مکث موقت می بینند و انتظار دارند روند اولیه به زودی از سر گرفته شود. از سوی دیگر الگوی پرچم نزولی برعکس عمل می کند. قیمت یک حرکت نزولی سریع دارد و سپس در چند نوسان کوچک قبل از روند نزولی کلی سقوط می کند. برای ترسیم الگوی پرچم، باید از هر نوسان به بالا و پایین خطوط بکشید. اگر به درستی ترسیم شوند، تصویر یک پرچم را روی میله ایجاد می کنند. الگوی پرچم یکی دیگر از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که برای مبتدیان مناسب است.
4. الگوی سر و شانه(The head and shoulders)
الگوی سر و شانه یکی از محبوب ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است. حتی معامله گرانی که هرگز از نمودار استفاده نمی کنند اغلب نام آن را می شنوند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند. الگوی سر و شانه دقیقاً مانند اسمش به نظر می رسد. یک حرکت صعودی کوچک قیمت و سپس یک عقب نشینی وجود دارد. قبل از اینکه قیمت دوباره بالا برود یک روند صعودی بزرگ دارد. سپس حرکت کوچک دیگری مانند حرکت اول ایجاد می شود. هر دو تاب کوچکتر از شانه ها هستند، تاب سر وسط بزرگتر است. الگوی سر و شانه یکی از الگوهای بازگشتی اصلی است. این الگو نشان می دهد که بازار باید به زودی به روند صعودی خود پایان دهد و روند نزولی را آغاز کند. معامله گران اغلب به دنبال کاهش قیمت ها به زیر دو سطح هستند که به آن شکاف می گویند. بعد از شکستن گردن، اکنون بهترین زمان برای ورود به بازار است.
5. الگوی مثلث(Triangles)
الگوی مثلث یکی از رایج ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که در آن قیمت سهام به شدت در نوسان است. نوسانات هر بار کوچکتر و کوچکتر می شوند. اگر خطوط این نوسانات را به هم وصل کنیم شکل مثلثی ایجاد می شود. مثلث ها الگوهای ادامه داری هستند و نشان می دهند که بازار پس از روند قبلی، قبل از ادامه در جهت روند اصلی در حال توقف است. سه نوع الگوی مثلثی وجود دارد:
• الگوی مثلث متقارن: در این الگو، خط بالایی مثلث به سمت پایین و خط پایین به سمت بالا شیب دارد. معامله گران اغلب این را به عنوان یک مکث در بازار قبل از ادامه آن می بینند.
• الگوی مثلث صعودی: مثلث صعودی جایی است که خط پایین بالا می رود اما خط بالایی افقی است. این نشان دهنده شکست دیگری در بازار است اما هنوز هم قدرت خرید بیشتری نسبت به فروش وجود دارد (نشانه صعودی).
• مثلث نزولی: مثلث نزولی جایی است که خط بالایی شیب دار است اما خط پایین افقی است. این نشان می دهد که فروشندگان بازار را کنترل می کنند. این نوع مثلث یک الگوی ادامه دهنده است که در روندهای نزولی دیده می شود.
کلام آخر
الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال از جمله ابزارهای کاربردی برای انجام معاملات موفق است که سالیان سال است که از این نمودارها برای تحلیل روند قیمت استفاده می کنند. به همین خاطر با استفاده از این نمودارها می توانید روند قیمت ارز دیجیتال را در آینده تشخیص دهید و تصمیم گیری راحت تری در روند انجام معاملات خود داشته باشید. در این مقاله به معرفی این الگوهای کلاسیک پرداختیم. امیدواریم برای شما مفید باشد.
الگوهای خطی کلاسیک | الگوهای قیمتی
در بازار فارکس پس از نوسانات قیمتی متعدد و پس از اتمام کشمکش میان خریداران و فروشندگان ،نوعی تعادل و به عبارتی دیگر ، نوعی آرامش در بازار ساکن میشود که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. هنگامی که بازار وارد فاز اصلاح میشود در واقع خریداران و فروشندگان هر یک به دنبال راهی برای بدستگرفتن قدرت بازار هستند. که این امر باعث بوجود آمدن الگوهای قیمتی مختلف میشود که هریک سیگنالی از روند آتی بازار به همراه دارند. یک معامله گر حرفه ایی بیشتر در زمان اصلاح بر بازار تمرکز میکند تا این الگو های قیمتی را شکار کند.
در ادامه مهم ترین و شناخته شده ترین الگو های قیمت را تحت عنوان الگوهای خطی کلاسیک آموزش میبینیم.
الگوی پرچم | الگوی Flag
این الگو معمولا در انتهای یک روند پرقدرت صعودی یا نزولی شکل میگیرد.این الگو یک الگوی ادامه روندی است به این معنی که اگر در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود روند بعد از آن نیز صعودی و اگر در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود ادامه روند نیز نزولی خواهد بود . این الگو یکی از ساده ترین و در عین حال یکی از پرکاربرد ترین الگوهای قیمتی هم در بازار فارکس و هم در بازار بورس است.
در تایم فریم 4 ساعته جفت ارز EUR/USD ، این الگو در انتهای روند صعودی به صورت یک کاهش جزئی یا همان اصلاح ظاهر شده است.
شکل شماتیک الگوی پرچم بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی پرچم
نقطه ورود به معامله ، شکست سقف پرچم در روند صعودی یا شکست کف پرچم در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت الگو در روند صعودی یا بالا ترین قیمت در روند نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% میله پرچم با استفاده از فیبوناچیاکسپنشن Expansion .
الگوی مثلث متقارن
این الگو در بسیاری از اصلاحات قیمتی دیده میشود. معمولا در تایم فریم بالاتر به صورت کندل اینساید بارInside Bar Candle Stick شناخته میشود. این الگو میتوانند ادامه دهنده و یا تمام کننده روند قبل از خود باشد.
شکل شماتیک الگوی مثلث متقارن بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی الگوی مثلث متقارن
نقطه ورود ، شکست بالا ترین قیمت در شکست صعودی یا پایین ترین قیمت در شکست نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، آخرین برخورد با ضلع پایین در شکست صعودی یا آخرین برخورد با ضلع بالا در شکست نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% قاعده یا ارتفاع مثلث با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن .
جهت ثبت نام در بروکر amarket بر روی عکس زیر کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.
الگوی کنج | الگوی تراکمی
این الگو یک الگوی بازگشتی است ، به این منظور که اگر به صورت صعودی شکل بگیرد روند بعد از آن نزولی است و بالعکس. در این الگو به تدریج کف ها و سقف های الگو به یکدیگر نزدیک میشوند.
شکل شماتیک الگوی کنج بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی تراکمی :
نقطه ورود ، شکست کف الگو در روند صعودی یا شکست سقف الگو در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss، بالا ترین قیمت در الگوی صعودی و پایین ترین قیمت در الگوی نزولی.
حد سود Take profit ، پایین ترین قیمت در الگوی صعودی و بالا ترین قیمت در الگوی نزولی.
الگوی کاپ | الگوی فنجان
این الگوی قیمتی به ندرت در بازار بوجود می آید و معمولا در تایم فریم های بالاتر دیده میشود اما بعد از شکل گرفتن این الگوی قیمتی میتوان انتظار یک روند قوی را داشت.
شکل شماتیک الگوی فنجان بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی کاپ
نقطه ورود ، شکست سقف قیمتی در الگوی صعودی یا شکست کف قیمتی در الگوی نزولی.
حدضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت در قسمت دسته کاپ یا فنجان در الگو صعودی و بالعکس.
حد سود Take Profit ، اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع فنجان با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن Expansion در نقطه ورود .
الگوی قیمتی مستطیل | Side Way
الگوی مستطیل در بازار فارکس بسیار رایج است و عمدتا به عنوان بازار ساید وی Side Way یا بازار خنثی از آن یاد میشود. معمولا در چنین شرایطی معامله گران معتقدند قدرت بازار به طور مساوی بین خریداران و فروشندگان تقسیم شده است. و روند بعد از این الگو بستگی به پیروزی خریداران یا فروشندگان دارد. بنابراین الگوی مستطیل هم میتواند یک الگوی بازگشتی باشد هم یک الگوی ادامه روندی.
شکل شماتیک الگوی مستطیل بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی مستطیل
نقطه ورود به معامله ، شکست بالا ترین یا پایین ترین قیمت الگو .
دستور حد ضرر Stop Loss ، بالا ترین قیمت الگو در شکست نزولی یا پایین ترین قیمت الگو در شکستصعودی .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو با استفاده از فیبوناچیExpansion از محل ورود به معامله .
الگوی قیمتی سر و شانه
این الگو یک الگوی قیمتی بازگشتی است که معمولا در اوج های قیمتی یا کف های قیمتی تشکیل میشود. الگوی سر و شانه متشکل از سه اوج و دو کف قیمتی است که اوج قیمتی میانی بالا تر از دو اوج قیمتی دیگر است و خط واصل بین دو کف قیمتی به عنوان خط گردن این الگو شناخته میشود. البته اگر این الگو در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود متشکل از سه کف قیمتی و دو اوج قیمتیخواهد بود که کف قیمتی میانی پایین تر از دو کف قیمتی دیگر است و خط گردن در اینجا خط واصل دو اوج قیمتی یاد شده است.
شکل شماتیک الگوی سر و شانه بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سر و شانه
نقطه ورود به معامله ، شکست امتداد خط گردن .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی دوم .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله اوج قیمتی میانی با خط گردن) با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن در نقطه ورود.
الگوی سقف دو قلو | الگوی کف دو قلو
این الگو یک الگوی بازگشتی است. الگوی سقف دو قلو معمولا در انتهای روند های صعودی و الگوی کف دو قلو در انتهای روند های نزولی ظاهر میشوند. الگوی سقف دو قلو متشکل از دو سقف تقریبا هم تراز هم به شکل M و الگوی کف دو قلو متشکل از دو کف قیمتی هم تراز به شکل W میباشند.
شکل شماتیک الگوی سقف دو قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سقف دو قلو و کف دو قلو
نقطه ورود به معامله ، شکست کف قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا شکست سقف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا کف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله بین اوج و کف الگو ) .
الگوی قیمتی سقف سه قلو | الگوی قیمتی کف سه قلو
الگوی سه کف و الگوی سه اوج بازگشتی هستند با این تفاوت که الگوی سه کف در انتهای روند نزولی و الگوی سه اوج در انتهای روند صعودی شکل میگیرند. الگوی سقف سه قلو متشکل از سه اوج قیمتی تقریبا هم تراز و حداقل دو کف قیمتی و الگوی سه کف متشکل از سه کف قیمتی تقریبا یکسان و حداقل دو اوج قیمتی است.
شکل شماتیک الگوی سقف سه قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سه اوج و سه کف
نقطه ورود به معامله ، شکست خط واصل کف های قیمتی در الگوی سه اوج یا شکست خط واصلاوج های قیمتی در الگوی سه کف.
حد ضرر Stop Loss ، بالاترین قیمت در الگوی سه اوج یا پایین ترین قیمت در الگوی سه کف.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% فاصله بین بالا ترین قیمت و پایین ترین قیمت الگو با استفاده از فیبوناچی Expansion از نقطه ورود.
پیشنهاد میکنیم مطلب پرطرفدار « کش بک فارکس چیست؟ » را نیز در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار حد سود در الگوهای فنجان در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) یا معاملات نوسانی چیست؟
سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی سبکی از معاملات است که تریدر تلاش میکند سودهای کوتاهمدت تا میانمدت را در بازهای از چند روز تا چند هفته به دست آورد. معاملهگران سوئینگ در درجه اول از تحلیل تکنیکال برای جستجوی فرصتهای معاملاتی استفاده میکنند. علاوه بر تحلیل تکنیکال، آنها ممکن است از تحلیل بنیادی نیز استفاده کنند. سوئینگ تریدینگ در بازار فارکس بسیار محبوب است. در این مقاله از چشم بورس این استراتژی را بررسی میکنیم.
استراتژی سوئینگ تریدینگ در بازار فارکس چیست؟
استراتژی سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی چیست؟
به طور معمول، سوئینگ تریدینگ به معنای نگهداری موقعیت معاملاتی برای بیش از یک روز معاملاتی است. نگهداری موقعیت بین چند روز تا چند هفته خواهد بود. این یک بازهی زمانی تقریبی است، ممکن است معامله نوسانی در یک روز بسته شود و یا بیش از چند هفته نیز طول بکشد. البته معامله نوسانی در یک روز معاملاتی نادر است مگر اینکه نوسانات شدیدی در بازار اتفاق بیفتد. در مجموع بازهی زمانی مورد انتظار در شرایط طبیعی چند هفته بیشتر نیست.
هدف از معاملات سوئینگ در فارکس، نوسان گرفتن از بخشی از یک حرکت بزرگتر است. برخی معاملهگران سوئینگ تریدینگ در چارتهای بیثبات و نوسانی انجام میدهند و برخی دیگر در چارتهای با حرکت آرامتر. در هر صورت سوئینگ تریدینگ در فارکس فرایندی است برای شناسایی مکانهایی که احتمالا قیمت یک گام حرکت خواهد کرد. سپس بدون توجه به ادامهی روند سود سیو میشود. سوئینگ تریدرهای فارکس پس از آن به دنبال موقعیتهای معاملاتی دیگر میروند.
مزایا و معایب سوئینگ تریدینگ
معاملهگران سوئینگ معاملات را بر اساس ریسک به ریوارد ارزیابی میکنند. به عبارت دیگر با تحلیل یک دارایی، نقاط ورود، حد ضرر و حد سود را مشخص میکنند. مثلا اگر یک معامله به طور بالقوه 3 دلار سود و 1 دلار ضرر داشته باشد، نسبت ریسک به ریوارد مطلوبی دارد. در حالی که اگر حد سود 0.75 دلار و حد ضرر 1 دلار باشد، ریسک به ریوارد کاملا نامطلوب است.
چون سوئینگ تریدینگ اساسا کوتاه مدت است، عمدتا از تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم. هر چند از تحلیل بنیادی نیز میتوان برای تایید معاملات میتوان استفاده کرد. مثلا اگر چارت یک سهم صعودی باشد میتوانیم برای تایید ارزشمندیِ دارایی، نیم نگاهی به تحلیل بنیادی نیز داشته باشیم. بدین صورت ریسک معاملات کمتر خواهد شد.
معاملهگران نوسانی در بازار فارکس اغلب با تایم فریم روزانه کار میکنند. با این حال برای نقطهی ورود بهینه ممکن است نگاهی نیز به تایم فریمهای کوتاهتر بیاندازند و اصطلاحا در آنجا دنبال تریگر مناسب برای ورود باشند.
مزایای سوئینگ
- اگر موفقیتآمیز باشند در زمان کوتاهی سودآور خواهد بود.
- با نوسانگیری میتوانید حداکثر سود در یک روند را شناسایی کنید.
- تحلیل تکنیکال برای این نوع معاملات کافی است و از این رو فرایند معاملات ساده است.
معایب سوئینگ
- چون پوزیشن معاملاتی باز میماند ریسک اتفاقات شبانه و در پایان هفته وجود دارد.
- نوسانات شدید ممکن است به زیانهای بزرگی منجر شوند.
- ممکن است برای سودهای کوچک روندهای بلندمدت را از دست بدهید.
معاملات روزانه و سوئینگ چه تفاوتی دارند؟
مهمترین تفاوت معاملات روزانه (Day Trading) و معاملات سوئینگ، زمان نگهداری موقعیتهای معاملاتی است. تریدرهای سوئینگ موقعیتها را حداقل یک شب نگهداری میکنند. در حالی که معاملهگران روزانه موقعیت خود را قبل از بسته شدن بازار میبندند. معمولا معاملات روزانه محدود به یک روز هستند و معاملات نوسانی چند روز تا چند هفته به طول میانجامند.
همانطور که گفتیم سوئینگ تردینگ با ریسک غیرقابل پیشبینی در زمان بسته شدن بازار روبرو است. ممکن است در روز بعدی قیمت با یک شکاف (Gap) باز شود. با در نظر گرفتن این ریسک، اندازه موقعیتهای معاملاتی در معاملات سوئینگ کوچکتر است. در حالی که در معاملات روزانه اندازهی موقعیت ممکن است تا 25% کل سرمایه باشد.
روشهای سوئینگ تریدینگ
روشهای سوئینگ تریدینگ
تریدرهای سوئینگ در بازار فارکس و ارز دیجیتال، معمولا به دنبال الگوهای چند روزه هستند. تقاطع میانگینهای متحرک، الگوهای فنجان و دسته، سر و شانه، پرچم و مثلت برخی از الگوهای رایج در سوئینگ تریدینگ هستند. ممکن است از الگوهای شمعی برگشتی در ترکیب با اندیکاتورها نیز استفاده کنند. ابزارها مشابه هستند؛ الگوهای قیمتی، الگوهای شمعی و اندیکاتورها اما استراتژی یکسانی وجود ندارد. هر معاملهگر سوئینگ در نهایت باید استراتژی خود را طراحی کند.
به دنبال توسعهی استراتژی خود باشید تا بتوانید حرکات قیمت را به خوبی پیشبینی کنید. این کار ساده نیست؛ استراتژیها همیشه جواب نمیدهند. در بازاری مانند فارکس مسالهی اساسی پیدا کردن یک استراتژی است که در آن تعداد معاملات موفق بیشتر از ناموفق باشد. همچنین به دنبال استراتژی با ریسک به ریوارد بهینه باشید. در این صورت تعداد معاملات کمتر و سودآوری بیشتر خواهد بود.
مثالی از سوئینگ تریدینگ در بازار فارکس
در نمودار یورو دلار در بازار فارکس، یک حرکت قیمتی قوی صعودی وجود دارد. سپس یک الگوی فنجان و دسته تشکیل میشود. فنجان و دسته یک الگوی ادامهدهنده است. در این مثال موارد زیر مشاهده میشود:
- با شکسته شدن دسته به سمت بالا، وارد معامله میشویم.
- حد ضرر را زیر دسته قرار میدهیم.
- در الگوهای فنجان قیمت به اندازه عمق فنجان رشد خواهد کرد. حد سود را به این صورت مشخص میکنیم.
به غیر از دو روش بالا معامله میتواند از روشهای دیگر نیز برای تعیین نقطهی خروج استفاده کند، مثلا صبر حد سود در الگوهای فنجان کند تا روند صعودی متوقف شود. در این صورت نسبت ریسک به ریوارد بهینهتر میشود. از میانگینهای متحرک و یا اندیکاتورهایی مانند RSI نیز میتوان برای تعیین حد سود استفاده کرد.
سوالات متداول
سوئینگ تریدینگ یعنی تعیین نقاط ورود و خروج در بازههای فراتر از یک روز. در استراتژی سوئینگ موقعیتهای معاملاتی از چند روز تا چند هفته نگهداری میشوند.
معاملهگران سوئینگ معمولا از الگوهای قیمتی و شمعی استفاده میکنند. سایر ابزارها مانند میانگینهای متحرک و اندیکاتورها نیز مفید هستند. مهم تعیین درست نقاط ورود و خروج با ریسک به ریوارد مناسب است.
معاملات روزانه یا Day Trading همانطور که از نام آن پیداست شامل تعداد زیادی معامله در یک روز معاملاتی است. اما در سوئینگ ما معاملات را چند روز تا چند هفته نگه میداریم و به این صورت در بخشی از روند سود کسب میکنیم.
معاملات سوئینگ در فارکس بسیار محبوب هستند، اما در هر بازارهای دیگر مانند بورس و ارز دیجیتال نیز قابل استفاده است. در بازارهای ساید با نوسانات کم این استراتژی بهتر جواب میدهد. اگر نوسانات بسیار شدید است و یا یک روند بسیارقوی وجود دارد، استراتژی سوئینگ مناسب نخواهد بود.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوی فنجان و دسته ( Cup and Handle pattern ) یکی از الگوهای ساده و پولساز در تحلیل تکنیکال به شمار می آید، علت این امر هم زمان طولانی تشکیل این الگو و تعدد برخوردها به خط مقاومت است که با دقت در یادگیری این الگو شما می توانید مانند تریدرهای حرفه ای، موفق عمل نمایید. از الگوی فنجان در ارز دیجیتال ، فارکس و بورس نیز می توان استفاده نمود. در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم درباره این الگو نکاتی را ذکر کنیم. تا انتهای این مقاله همراه مان بمانید.
الگوی فنجان و دسته چیست؟
الگوی فنجان یا کاپ، جزء الگوهای ادامه دهنده محسوب می شود. در این الگو روند اصلی سهم بسیار پر قدرت به مسیر خود ادامه می دهد، و در نمودار های شمعی، میله ای و حتی در نمودارهای خطی نیز می توان این الگو را مشاهده کرد. همانطور که از نام این الگو پیداست، الگوی فنجان و دسته از دوقسمت تشکیل می شود:
فنجان: به قسمتی از نمودار که روند قیمت به شکل حرف u می باشد، فنجان گفته می شود.
دسته: به قسمتی که قیمت زیر سطح مقاومت یا بالای سطح حمایت استراحت نموده و متراکم می شود، دسته گفته می شود.
انواع الگوی فنجان
با توجه به این که الگوی کاپ، الگویی ادامه دهنده است، یعنی مطابق روند به حرکت خود ادامه می دهد، دارای دو نوع صعودی و نزولی می باشد. برای تشخیص نزولی یا صعودی بودن این الگو، باید به روند قبلی نمودار و روند قیمت بعد از شکل گیری فنجان، توجه نمود. بنابراین در صورت مشاهده ی افت قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان نزولی دانست، و در صورت مشاهده ی صعود قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان صعودی دانست.
الگوی فنجان و دسته چه زمانی تشکیل می شود؟
الگوی فنجان و دسته یا الگوی کاپ، زمانی شکل می گیرد (در این مثال الگوی فنجان و دسته ی صعودی مد نظر است) که قیمت یک سهم به حداکثر خود می رسد و به مرور زمان در آن نقطه با فشار فروش مواجه می شود و وارد یک روند نزولی می شود، در روند نزولی آغاز شده، تا یک سوم قیمت اولیه حرکت می کند. در ادامه، روند قیمت که در آن محدوده در حال استراحت بوده باعث ایجاد قسمت پایین فنجان می شود.
نکته: در صورتی که زمان تشکیل فنجان بسیار کم باشد، قسمت اصلی این الگو به شکل U خواهد بود، اما در صورتی که شکل V ایجاد شود، نشانگر این است که روند قیمت به کمترین مقدار خود رسیده و به سرعت اصلاح کرده است و نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
مدت زمان شکل گیری الگوی فنجان و دسته چقدر است؟
معمولا مدت زمان شکل گیری این الگو بین 7 تا 65 هفته می تواند باشد، اما شکل الگو همیشه یکسان بوده و عملکرد مناسب و مطمئنی در پیش بینی روند سهم داشته است. اصولا روند تشکیل دسته ی فنجان کمتر از یک ماه طول می کشد. در صورت مشاهده ی الگوی فنجان در روندهای صعودی، نشان دهنده این است که روند کماکان صعودی است، اما برای مدت زمانی کوتاه نزولی خواهد شد و قبل از شروع روند صعودی معمولاً اندکی استراحت می کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته
در این الگو با اندازه گرفتن عمق فنجان شکل گرفته و الگو قرار دادن آن بعد از شکست دسته ی فنجان می توانیم هدف قیمتی را در این الگو تعیین کنیم. شکل زیر می تواند به درک بیشتر این موضوع کمک کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته برعکس یا وارونه (Reverse Cup)
در الگوی فنجان برعکس نیز اصول هدف گذاری به همان منوال الگوی فنجان و دسته است، با این تفاوت که این الگو به صورت فنجان بر عکس تشکیل می شود.
بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ
سوالی که همواره برای همه مطرح بوده، این است که با مشاهده ی الگوهای تکنیکال چه زمانی باید وارد معامله شد و چه زمانی باید از معامله خارج شد؟ اصولاً بسیاری از کارشناسان تکنیکال معتقدند که مناسب ترین زمان برای ورود به معامله، وقتی است که بدنه ی فنجان کاملا شکل گرفته باشد و نیمی از دسته ی فنجان نیز تکمیل شده باشد. گروه دوم معتقدند که باید تا شکل گیری کامل دسته فنجان صبر کرد و بعد وارد سهم شد. دیدگاه دوم کمی محافظه کارانه است و از طرفی این امکان وجود دارد که آن زمان دیگر برای ورود به سهم دیر شده باشد. در نهایت تصمیم نهایی کاملاً شخصی است و بسته به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکپذیری شخصی باید در این مورد تصمیمگیری شود. زمان خروج از الگو نیز به این شکل است که با نزدیک شدن قیمت به سقف، معامله گران اقدام به فروش می کنند، زیرا احتمال شکسته نشدن سقف و ریزش قیمت ها وجود دارد. ذکر این نکته الزامی است که فشار فروش باعث نزولی شدن زیاد روند معاملات می شود، که احتمالا بین 4 روز الی 4 هفته طول می کشد.
نکات مهم برای تشخیص الگوی فنجان و دسته
طول الگو: هرچه مدت زمان شکل گیری این الگو بیشتر باشد و اصطلاحا U شکل تر باشد، دارای اعتبار بیشتری است و این علامت یک سیگنال پر قدرت است، اما در صورتی که الگو به شکل حرف V شکل گرفته باشد، و روند سهم به شکل صعودی نیمه راست باشد، نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
عمق الگو: اگر الگوی مشاهده شده، عمق زیادی داشته باشد، الگوی معتبری محسوب نمی گردد و سیگنال ضعیفی محسوب می شود.
کفه ی الگو: اگر ک فه ی فنجان گردتر باشد، سیگنال پرقدرتی محسوب می شود. توجه کنید اگر کفه فنجان نوک تیز بود از ورد به معامله اجتناب نمایید.
دسته ی فنجان: طبق آنچه بیان شد، دسته ی فنجان را روند نزولی تکمیل می کند، و این تکمیل شدن باید در یک سوم بالای فنجان رخ دهد. در صورت اصلاح بیش از حد دسته و ورود به نیمه ی پایینی فنجان، احتمالا با یک الگوی شکست خورده رو به رو شده ایم.
حجم معاملات: هنگام تشکیل کف فنجان و شروع حرکت روند نزولی، حجم معاملات باید کم باشد، و با شروع روند صعودی، حجم معاملات باید افزایش پیدا کند.
تست دوباره قله ی قبلی ( Retest ) : ایده آل است که قیمت تا لبه ی چپ فنجان (سطح قله ی قبلی) بالا بیاید و سپس روند نزولی خود را جهت تشکیل دسته آغاز نماید. تکمیل الگو با شکست در دسته ی فنجان صورت می گیرد.
اعتبار الگوی کاپ در شرایطی بالا است که نقدینگی بالایی در بازار وجود داشته باشد.
دیدگاه شما