ریسک مالی چیست و چه اهمیتی در سرمایه گذاری ارز دیجیتال دارد؟
یکی از مسائلی که هنگام سرمایه گذاری ارز دیجیتال برای جلوگیری از هرگونه ضرر شدید، باید به آن توجه داشت؛ آگاهی از ریسک مالی است. به منظور دستیابی به این هدف، باید با انوع ریسک مالی یا ریسک سرمایه گذاری، آشنا شوید.
ما در این مطلب از کوین نیک قصد داریم تا به معرفی مجموعه ریسک مالی که اهمیت ویژهای در دنیای اقتصاد دارند، بپردازیم.
ریسک مالی یا ریسک سرمایه گذاری چیست؟
ریسک سرمایه گذاری به ریسکی گفته میشود که در آن، خطر از دست دادن پول یا هر مال ارزشمندی، وجود داشته باشد. ما ریسک را در زمینه بازارهای مالی، میزان پولی که یک شخص، ممکن است در طول داد و ستد یا سرمایه گذاری از دست دهد، در نظر میگیریم. بنابراین ریسک، به معنای ضرر واقعی (Actual Loss) نیست؛ اما چیزی است که در نهایت، ممکن است از دست برود.
به زبان دیگر، بسیاری از سرویسهای مالی و سرمایه گذاری یا سرویسهای تراکنشی، دارای ریسک ضرر ذاتی هستند و ما به این ضرر در دنیای تجارت، ریسک مالی یا ریسک سرمایه گذاری میگوییم. به طور کلی، مفهوم ریسک مالی ممکن است در سناریوهای مختلف، خود را به گونههای متفاوتی نشان دهد که از جمله آنها میتوان به بازارهای مالی، سیاستهای تجاری و شرایط حاکمه اشاره کرد.
پروسه ارزیابی و معامله همراه با ریسک مالی، معمولا با نام مدیریت ریسک یا مدیریت خطر (Risk Management) هم شناخته میشود. اما قبل از اینکه آشنایی بهتری با مدیریت ریسک پیدا کنیم، لازم است تا از پایه و اساس ریسک مالی و انواع آن، آگاهی داشته باشیم.
این مطلب راهم مطالعه کنید: روانشناسی بازار چیست و چه تاثیری روی بازار ارز دیجیتال دارد؟
انواع ریسک مالی
راههای زیادی برای دسته بندی ریسک سرمایه گذاری وجود دارند که معنای هر کدام از آنها ممکن است با توجه به زمینه فعالیتها، متفاوت باشد. در ادامه یک نگاه کلی به انواع ریسک مالی خواهم داشت:
۱. ریسک سرمایه گذاری
همانطور که از نام آن پیدا است، ریسک سرمایه گذاری (Investment Risk) در رابطه با ریسکهایی است که در زمینه تبادل و سرمایه گذاری فعالیت دارند. در این حالت، ریسکها با شکل و شمایلی مختلف پدیدار میشوند؛ اما اکثر آنها مرتبط با نوسانات قیمت بازار هستند. به طور کلی، ما بازار نقدینگی و ریسکهای اعتباری را، بخشی از ریسک سرمایه گذاری میدانیم.
ریسک مالی یا ریسک سرمایه گذاری
۲. ریسک بازاری
ریسک یا خطر بازاری (Market Risk)، ریسکی است که همراه با قیمت اجناس و اموال با ارزش به وجود میآید. مثلا اگر شخصی بیت کوین بخرد، مشمول ریسک بازاری میشود؛ چون نوسان قیمت بیت کوین، ممکن است باعث کاهش قیمت آن شود.
مدیریت ریسک بازاری از لحظهای شروع میشود که ما در نظر بگیریم، اگر قیمت انواع ریسک سرمایه گذاری بیت کوین بر خلاف انتظارمان حرکت کرد؛ چقدر ضرر خواهیم کرد. مرحله بعدی در مورد مدیریت ریسک بازاری این است که یک استراتژی ایجاد کنیم که در آن مشخص شود، ما باید چه اقدامی به عنوان عکسالعمل در مقابل این حرکت خلاف انتظار، انجام دهیم.
معمولا سرمایه گذاران با ریسکهای بازاری مستقیم و غیر مستقیم، رو به رو میشوند. ریکسهای بازاری مستقیم، ضرری است که معاملهکننده از تغییر ناگهانی و منفی قیمت ارز دیجیتال یا مالهای دیگر، تجربه میکند. مثالی که پیشتر در این مطلب به آن اشاره کردیم، به خوبی نشاندهنده یک ریسک مستقیم بازار است؛ یعنی شرایطی که ما یک بیت کوین میخریم و پس از خرید، ممکن است با کاهش قیمت، رو به رو شویم.
این مطلب راهم مطالعه کنید: ۵ روش سرمایه گذاری ارز دیجیتال که منجر به کسب درآمد می شود
از طرف دیگر، ریسک غیر مستقیم بازار مربوط به اموالی است که ریسک ثانویه یا فرعی دارند. نرخ ریسک غیر مستقیم در بازار سهام، به طور غیر مستقیم روی قیمت سهام تاثیر میگذارد و به همین دلیل به آن، ریسک غیر مستقیم گفته میشود.
مثلا اگر یک شخص قسمتی از سهام شرکتی را خریداری کند؛ ممکن است نوسانات نرخ بهره (Interest Rate)، به طور غیر مستقیم روی سرمایهاش تاثیر بگذارد. یک شرکت ممکن است با وجود افزایش نرخ بهره، به سختی رشد کند یا سودمند باقی بماند؛ اما به غیر از آن، افزایش نرخ بهره این شجاعت را در سهامداران ایجاد میکند تا سهم خود را به فروش برسانند. سهامداران معمولا سهم خود را برای پرداخت بدهیها، به فروش میرسانند.
باید به این مسئله هم توجه داشت که نرخ بهره میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم، روی بازار مالی تاثیر بگذارد. در حالی که نرخ بهره، تاثیر غیر مستقیم روی بازار سهام دارد؛ اما به طور مستقیم روی اوراق و دیگر درآمدهای ثابت اوراق بهادار، تاثیر میگذارد. بنابراین با توجه به نوع مال، ریسک نرخ بهره میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، در نظر گرفته شود.
۳. ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk) ریسکی است که سرمایهگذار یا معاملهکننده، بدون یک تغییر جدی در قیمتها قادر به خرید و فروش مال نباشد.
مثلا فرض کنید که شخصی ۱۰۰۰ واحد از یک ارز دیجیتال را به قیمت هر واحد ۱۰ دلار، خریداری میکند. حال تصور کنید که این قیمت برای ماههای آینده، ثابت باقی بماند و این مقدار واحد از ارز دیجیتال، همچنان به قیمت ۱۰ دلار خرید و فروش شود.
در بازار نقدینگی در یک حجم بالا، این فرد میتواند به سرعت، سرمایه ۱۰ هزار دلاری خود را به فروش برساند؛ چون به اندازه کافی خریدارانی وجود دارند که برای هر واحد، ۱۰ دلار پرداخت کنند. اما اگر بازار به شکل نامشخص و غیر نقدینگی (غیر قابل تبدیل به پول) باشد، شاید تعداد انگشت شماری از افراد وجود داشته باشند که حاضر به پرداخت ۱۰ دلار برای هر واحد باشند. بنابراین با توجه به این نوع ریسک مالی، این شخص احتمالا باید بخش بزرگی از ارز دیجیتال خود را با قیمت پایینتری به فروش برساند.
۴. ریسک اعتباری
ریسک اعتباری (Credit Risk) به ریسکی گفته میشود که یک وامدهنده، به دلیل غیبت یا عدم موفقیت در پرداخت شخص وامگیرنده، پول خود را از دست میدهد. مثلا زمانی که شخصی از انواع ریسک سرمایه گذاری شما پول یا ارز دیجیتال، قرض میگیرد؛ شما در یک ریسک اعتباری قرار میگیرید. به زبان دیگر، این ریسک وجود دارد که آن شخص، پولتان را پس ندهد که به این نوع احتمال، ریسک اعتباری گفته میشود. زیرا اگر آن فرد غیبت کند، در پس دادن پول کوتاهی کند یا هر اتفاق دیگری، شما پول خود را از دست میدهید و متضرر خواهید شد.
در ابعاد بزرگتر، اگر ریسک اعتباری یک دولت یا کشور، به سطح غیر منطقی برسد؛ شاهد یک بحران اقتصادی در آنجا خواهیم بود. بدترین بحران اقتصادی ۹۰ سال اخیر، به دلیل گسترش ریسک اعتباری جهانی، رخ داده است.
تحلیل بازار ارز دیجیتال
۵. ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی (Operational Risk) به ریسکی گفته میشود که در آن، مالی به علت شکست پروسههای داخلی، پروسههای سیستمی یا شکست در مراحل اجرایی، از دست میرود. این نوع شکستها معمولا به دلیل اشتباهات انسانی یا فعالیتهای جعلی و کلاهبرداری، صورت میگیرد.
برای کاهش ریسک عملیاتی، هر شخص و شرکتی باید یک بازرسی دورهای از سیستمهای امنیتی خود ترتیب دهد و در کنار آن، به مواردی مثل اجرای مراحل عملیاتی و مدیریت داخلی موثر خود هم، توجه ویژهای داشته باشد.
بسیاری از حوادث ناخوشایند در زمینه ریسک عملیاتی، به دلیل مدیریت ضعیف کارمندان به وجود آمدهاند که با سرمایههای شرکت، فعالیت غیر مجاز داشتهاند. معمولا به این فعالیتها، معامله سرکش (Rogue Trade) میگویند که باعث از دست رفتن مال و وارد شدن ضرر بسیار شدید به یک شرکت میشود؛ مخصوصا اگر این مسئله در مورد بانکها اتفاق بیفتد.
همچنین شکست عملیاتی میتواند به واسطه وقایع خارجی و طبیعی که به صورت غیر مستقیم روی عملیات یک کمپانی تاثیر گذاشتهاند، رخ دهد. زلزله، طوفان یا وقایع طبیعی دیگر، از جمله اتفاقاتی هستند که میتوانند شکست عملیاتی بزرگی را رقم بزنند و به عنوان بلایایی برای ریسک مالی در نظر گرفته میشوند.
۶. ریسک سازگاری
ریسک سازگاری (Compliance Risk) مرتبط با آن نوع از ضررهای مالی است که یک شرکت یا موسسه به دلیل عدم توانایی در دنبال کردن قوانین و آئین نامههای حوزه قضایی خود، متحمل میشود. برای جلوگیری از این گونه ریسکها، بسیاری از شرکتها یک سری از روشها و طرز عملهای خاص را اتخاذ میکنند که از جمله آنها میتوان به قوانین ضد پول شویی (Anti Money Laundering) و فرآیند شناسایی مشتری (Know Your Client) اشاره کرد.
اگر یک ارائهدهنده سرویس یا یک شرکت، قادر نباشد تا خود را با این قوانین سازگار کند؛ ممکن است دولت، کار او انواع ریسک سرمایه گذاری را برای همیشه تعطیل کند یا با جرایم بسیار جدی، رو به رو شود. بسیاری از شرکتهای سرمایه گذاری و بانکها به دلیل عدم تطبیق با آئین نامهها، با تحریمهای مختلف و دعوی حقوقی زیادی رو به رو شدهاند که برخی از آنها حتی به شکلی عمدی صورت گرفتهاند؛ مانند انجام یک عملیات بدون وجود مجوز معتبر و تایید شده.
انجام هرگونه خرید و فروش سهام توسط کارمندان داخلی و معتمد یا هرگونه فساد داخلی، از دیگر مثالهای متداول در زمینه ریسک انطباق یا ریسک سازگاری هستند.
این مطلب راهم مطالعه کنید: ۱۲ ابزار برتر برای انجام مبادله ارز دیجیتال
۷. ریسک سیستمی
ریسک سیستمی (Systemic Risk) به آن دسته از ریسکهایی میگویند که به دلایل مختلف از جمله بیثباتی یا آشوب در بازارهای مالی، باعث سقوط ناگهانی یک سیستم مالی میشوند. مثلا در سال ۲۰۰۸ زمانی که بانک برادران لیمن (Lehman Brothers)، چهارمین بانک سرمایه گذاری ایالات متحده آمریکا، اعلام ورشکستگی کرد؛ بزرگترین ورشکستگی در تاریخ ایالات متحده رقم خورد. در آن زمان، آمریکا با بحران مالی به شدت جدی، رو به رو شد که حتی در نهایت، روی اقتصاد دیگر کشورها هم تاثیر گذاشت.
ریسک سیستمی مرتبط با شرکتهایی است که با بخشی از صنعت انواع ریسک سرمایه گذاری خود و دیگر صنعتهای مرتبط، همبستگی دارند. مثلا اگر شرکت برادران لیمن تا این حد در سیستم اقتصادی آمریکا، دخالت نداشت؛ ورشکستگی آنها به این اندازه تاثیرگذار نبود و ضرر حاصل از آن، سطحی بود.
بهترین روش برای به یاد داشتن مفهوم ریسک سیستمی، این است که آن را شبیه دومینو (Domino Effect) فرض کنید؛ که وقتی یک قطعه از دومینو سقوط کند، باعث سقوط تمامی قطعات دیگر خواهد شد.
فلزات با ارزش پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، رشد قابل توجهای را تجربه کردند. بنابراین تنوعبخشی (Diversification) که یک اصطلاح مالی به معنی خرید سهام با همبستگی پایین است؛ یکی از روشهای کاهشدهنده ریسک سیستمی محسوب میشود.
ریسک سیستمی در برابر ریسک سیستماتیک
نباید ریسک سیستمی را با ریسک سیستماتیک (Systematic Risk یا Aggregate Risk)، اشتباه گرفت. زیرا ریسک سیستماتیک نه تنها به راحتی قابل معنی کردن نیست؛ بلکه مربوط به ریسکهای وسیعتر و حتی فراتر از موارد اقتصادی است.
ریسک سیستماتیک مرتبط با وقایعی است که روی یک کشور یا جامعه در زمینههای مختلف، تاثیر میگذارد. این ریسک مالی میتواند شامل صنعت کشاورزی، ساخت و ساز، استخراج، تولید، اقتصاد و دیگر زمینهها شود. زمانی که میتوان ریسک سیستمی را با داشتن همبستگی پایین در مسائل مختلف؛ کاهش داد؛ هیچگاه نمیتوان این نوع از ریسک را توسط روش تنوع بخشی به کلی از بین برد.
نتیجهگیری
در این مطلب ما ریسکهای مالی متنوعی را مورد بررسی قرار دادیم که از جمله آنها میتوان به ریسک سرمایه گذاری، ریسک عملیاتی، ریسک سازگاری و ریسک سیستمی اشاره کرد. هر کدام از آنها هم میتواند شامل ریسکهای متنوعی از جمله ریسکهای نقدینگی، ریسکهای بازاری و ریسکهای اعتباری شوند.
زمانی که صحبت از اقتصاد میشود، تقریبا غیر ممکن است که بتوان به طور کلی، از ریسک مالی جلوگیری کرد. در زمینه خرید ارزهای دیجیتال و سایر موارد، یک معاملهکننده یا یک شخص سرمایهگذار، بهترین کاری که میتواند انجام دهد این است که تا حد امکان، وقوع این نوع ریسکها را کاهش دهد یا کنترل به مراتب بهتری نسبت به شرایط مالی خود داشته باشد. بنابراین برای دستیابی به این نوع کنترل و کاهش ریسک مالی، بسیار مهم است که انواع و اقسام این نوع ریسکهای اقتصاری را بشناسید تا بتوانید در زمینه مدیریت استراتژی خود، بهتر عمل کنید و ریسک کمتری در زمینه مالی متحمل شوید.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به انواع ریسک سرمایه گذاری ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به انواع ریسک سرمایه گذاری شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
ریسک پیش فرض چیست؟
ریسک پیش فرض ریسکی است که از پیش فرض میشود که وام گیرندگان در تاریخ معین و با مبلغ تعیین شده، قادر به بازپرداخت اقساط وام و تسهیلات خود نباشند. وام دهندگان و سرمایه گذاران تقریبا در همه اشکال، وام و تسهیلات دهی اعتباری در معرض ریسک پیش فرض قرار دارند. بنابراین آنها باید این ریسک را در مورد همه وام گیرندگان خود پیش بینی کرده و از پیش فرض کنند که در تاریخ مشخص آنها نتوانند اقساط وام و تسهیلات دریافتی را پرداخت کنند و برای آن تمهیدات لازم را بیاندیشند.
چگونه میتوان ریسک پیش فرض را مدیریت کرد؟
وام دهندگان میتوانند برای مدیریت ریسک پیش فرض و انواع ریسک اعتباری خود از خدمات یک شرکت اعتبار سنجی استفاده کنند. شرکتهای اعتبارسنجی با استفاده از تکنیکهای مختلف و منحصر به فرد میتوانند دادههای مالی و اعتباری دریافتی از بانکها و موسسات مالی و اعتباری مشتریان را آنالیز کرده و به آنها نمره و اعتبار بدهند. با اعتبار سنجی مشتریان بانکها و موسسات مالی و اعتباری وام دهنده با دانستن رتبه و نمره اعتباری مشتریان خود، ریسک پیش فرض آنها را مدیریت کرده و در اعطای وام و تسهیلات به آنها اولویت بندی انجام دهند.
یک شرکت اعتبارسنجی به طور کلی صورتهای مالی یک شرکت را بررسی میکند و از چندین نسبت مالی برای تعیین احتمال بازپرداخت بدهی توسط آن شرکت استفاده میکنند. در صورت بازپرداخت بدهی میتوان پیش فرض فنی ایجاد کرد اما شرایط خاصی از وام قابل تحقق نیست. گردش نقدی آزاد، پول نقدی است که پس از سرمایه گذاری شرکت به خودی خود ایجاد میشود و با کم کردن هزینههای سرمایه از جریان نقدی عملیاتی محاسبه میشود. گردش نقدی آزاد برای مواردی مانند پرداخت بدهی و سود سهام استفاده میشود. رقم گردش نقدی آزاد که نزدیک به صفر یا منفی باشد نشانگر این است که شرکت ممکن است در تامین وجه نقد لازم برای بازپرداخت اقساط وام وعده داده شده، دچار مشکل شود. این میتواند ریسک پیش فرض بالاتر را نشان دهد.
مزایای مدیریت ریسک پیش فرض چیست؟
ریسک پیش فرض را میتوان با استفاده از ابزار اندازه گیری استاندارد، از جمله نمرات یک شرکت اعتبارسنجی معتبر و رتبه بندی اعتباری برای مسائل بدهی شرکتها و دولت ارزیابی کرد. برای رتبه بندی اعتباری آنها ابتدا دادهها و اطلاعات مالی و اعتباری دریافتی را در فرم اعتبارسنجی مشتریان درج کرده و سپس از طریق تکنیکها و فناوریهای خاص و منحصر به فرد خود، آنها را آنالیز کرده و رتبه و نمره اعتباری مشتریان را در اختیار بانکها و موسسات مالی و اعتباری وام و تسهیلات دهنده قرار میدهند. ریسک پیش فرض میتواند در نتیجه تغییرات گسترده تر اقتصادی یا تغییر در وضعیت مالی یک شرکت تغییر کند. رکود اقتصادی میتواند بر درآمد و توانایی بازپرداخت اقساط وام بسیاری از شرکتها تاثیر بگذارد و در نهایت بازپرداخت بدهی را به تاخیر بیاندازد. شرکتها ممکن است با عواملی از قبیل افزایش رقابت و قدرت قیمت گذاری کمتر روبرو شوند و در نتیجه تاثیر مالی مشابهی داشته باشد. برای مدیریت و کاهش ریسک پیش فرض، شرکتها باید درآمد خالص و گردش نقدی کافی ایجاد کنند. در صورت پیش فرض، سرمایه گذاران ممکن است مبلغ پرداختهای دورهای و سرمایه گذاری خود را در اوراق از دست بدهند. پیش فرض میتواند منجر به ضرر 100 درصدی در سرمایه گذاری شود.
انواع ریسک در بازارهای مالی
انواع ریسک در بازارهای مالی
مفاهیم ریسک و بازده همیشه در کنار مفاهیم سرمایه گذاری و تامین مالی هستند و نمی توان آنها را جدا از هم فرض کرد، چرا که تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری همیشه بر اساس رابطه میان ریسک و بازده صورت می گیرد. سرمایه گذاران همیشه در تصمیمات سرمایه گذاری خود باید انواع ریسک را در نظر داشته باشند.
ریسک را می توان این گونه تعریف کرد: «میزان اختلاف میان بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار.» بیشتر سرمایه گذاران بر این تصور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. هرچه پراکندگی بازده بیشتر باشد، ریسک نیز بیشتر خواهد بود.
اما چه چیزی باعث ایجاد ریسک برای دارایی مالی می شود؟ معمولاً سرمایه گذاران به عوامل مختلفی همچون ریسک نوسان نرخ بهره و ریسک بازار اشاره می کنند. در این مقاله شما می توانید با انواع ریسک آشنا شوید.
انواع ریسک
ریسک نوسان نرخ بهره
ریسک نوسان نرخ بهره (Interest Rate Risk) ریسکی است که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه با قبول بهره ثابت آن را می پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار کاهش می یابد و دارنده آن در صورت فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسید متحمل زیان می شود.
قیمت اوراق بهادار رابطه معکوس با نرخ بهره دارد، به عبارت دیگر با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار کاهش و با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار افزایش می یابد. تاثیر ریسک نوسان نرخ بهره روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است. با تغییر نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه در جهت معکوس تغییر می کند.
ریسک بازار
ریسک بازار (Market Risk) عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند. اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است. ریسک بازار می تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باشد.
ریسک تورمی
ریسک تورمی (Inflation Risk) که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار می دهد عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم، افزایش می یابد. علت این است که قرض دهندگان به منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی می کنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک تجاری
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری (Business Risk) می گویند. برای مثال شرکت فولاد ایالات متحده در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به انواع ریسک سرمایه گذاری فردی مواجه است یا شرکت جنرال موتورز تحت تاثیر تغییرات قیمتی نفت در سطح جهان و یا واردات ژاپنی ها قرار می گیرد.
ریسک مالی
ریسک مالی (Financial Risk) ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد، ریسک مالی آن افزایش می یابد. ریسک مالی شامل مفهوم اهرم مالی است.
راهنمایی: درجه اهرم مالی عبارت است از درصد تغییر سود خالص در مقابل یک درصد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)، بطوریکه اگر درجه اهرم مالی 2 باشد و سود قبل از بهره و مالیات 5 درصد تغییر کند، سود خالص 10 درصد تغییر خواهد کرد و اگر درجه اهرم مالی 5 باشد و EBIT به میزان 5 درصد تغییر کند، سود خالص 25 درصد تغییر خواهد کرد. در نتیجه هرچه اهرم مالی بیشتر باشد، تغییر در EBIT باعث تغییر شدیدتری در سود خالص خواهد شد.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk) ریسک مرتبط با بازار ثانویه ای است که اوراق بهادار در آن معامله می شوند. آن دسته از سرمایه گذاری هایی که خرید و فروش آن به آسانی صورت می گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از نقدینگی بالایی برخوردار است. هرچه عدم اطمینان در انواع ریسک سرمایه گذاری خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می یابد. ریسک نقدینگی اوراق خزانه خیلی کم و یا در حد صفر است، در حالی که ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس بیشتر است.
ریسک نرخ ارز
تمامی سرمایه گذارانی که امروزه به صورت جهانی و بین المللی سرمایه گذاری می کنند، در تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی و بین المللی به پول رایج کشور خود با ریسک نرخ ارز (Exchange Rate Risk) مواجه هستند. برای مثال یک سرمایه گذار آمریکایی که سهام شرکت آلمانی را در آلمان خریداری می کند، باید نهایتاً درآمد و سود ناشی از این سهام را به دلار تبدیل کند. اگر نرخ ارز برخلاف تصور این سرمایه گذار تغییر کند، باعث می شود بازده اصلی این سرمایه گذاری منفی باشد. واضح است سرمایه گذاران ایالات متحده که در خود ایالات متحده سرمایه گذاری می کنند با این نوع ریسک مواجه نمی شود.
با رشد معاملات بین المللی این نوع ریسک در میان سرمایه گذاران افزایش یافته است و سرمایه گذاران مجبور هستند برای کسب سود به گزینه های سرمایه گذاری بین المللی نیز دست بزنند که این خود باعث ایجاد ریسک نرخ ارز می شود. می توان گفت ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است. به ریسک نرخ ارز، ریسک ارزهای خارجی نیز گفته می شود.
ریسک کشور
ریسک کشور (Country Risk) که به آن ریسک سیاسی نیز گفته می شود، ریسک مهمی است که سرمایه گذاران امروزه با آن مواجه هستند. سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگر سرمایه گذاری می کنند انواع ریسک سرمایه گذاری باید به ثبات آن کشور از ابعاد سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند این نوع ریسک در آن کشورها پایین است.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
تا اینجا در خصوص انواع ریسک کلی دارایی ها، که عامل مهمی در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری است صحبت کردیم. با این حال تجزیه و تحلیلگران سرمایه گذاری مدرن، منابع ریسک را که باعث تغییر و پراکندگی در بازده می شود به دو دسته تقسیم می کنند. آن دسته از ریسک هایی که ماهیتاً وجود دارند از قبیل ریسک بازار یا ریسک نوسان نرخ بهره و آن دسته از ریسک هایی که برای اوراق خاصی وجود دارد از قبیل ریسک مالی و ریسک تجاری.
یک راه منطقی برای تقسیم ریسک کلی به اجزای تشکیل دهنده آن، تمایز میان اجزای کلی (بازار) و اجزای خاص (اوراق خاص) است. این نوع دو ریسک را که تجزیه و تحلیلگران به آنها ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک می گویند می توان به صورت زیر نشان داد:
ریسک کل = ریسک سیستماتیک + ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک
آن قسمت از تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار را که به تغییرپذیری کلی بازار بستگی ندارد، ریسک غیر سیستماتیک می گویند. این نوع ریسک منحصر به اوراق بهادار خاصی است و به عواملی همچون ریسک تجاری، مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد. اگرچه کلیه اوراق بهادار تا حدی از ریسک غیر سیستماتیک برخوردار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسک مرتبط است. این نوع ریسک را می توان با ایجاد پرتفلیو کاهش داد.
ریسک سیستماتیک
سرمایه گذاران می توانند با تشکیل پرتفلیو قسمتی از ریسک کلی را که به بازار ربطی ندارد، کاهش دهند. آن قسمت از ریسک که باقی می ماند غیر قابل کاهش و ریسک مربوط به بازار است. اگر بازار سهام به سرعت افت داشته باشد بیشتر سهام را تحت تاثیر قرار می دهد و برعکس. این تغییرات بدون توجه به رفتار یک سرمایه گذار خاص رخ می دهد و برای کلیه سرمایه گذاران بحران ساز است.
تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد که به آن ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می شود. معمولاً تمامی اوراق بهادار تا حدودی از ریسک سیستماتیک برخوردارند، چرا که ریسک سیستماتیک در برگیرنده ریسک های تورم، بازار و نرخ بهره است.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «انواع ریسک در بازارهای مالی»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب مدیریت سرمایه گذاری، تالیف چارلز پی جونز ترجمه دکتر رضا تهرانی و عسگر نوربخش از نشر نگاه دانش، منتشر شده در 1397 با شابک 8-34-7119-964 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین انواع ریسک و بازده مورد انتظار
چکیده
هنر سرمایه گذاری با ریسک و بازده تعریف می شود. سرمایه گذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است.برای هر فرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملاً مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره را شناخته و آنها را اندازه گیری کند.همچنانکه که خواهیم دید برخی از این ریسک و بازده ها دارای تنوع هستند و برخی دیگر به این گونه نیستند.مطمئن شوید که شما آماده پرداخت برای رسیک اضافی هستید.
زمانیکه یک سرمایه گذار یک دارایی را خریداری میکند (سهام ، اوراق قرضه ، یک شرکت ، اثر هنری و غیره ) این داراییها دارای یک بازده مورد انتظار هستند.برخی از سرمایه گذاران این بازده را بر حسب درصد مشخص میکنند در حالیکه دیگران امیدوارند که این بازده به صورت مثبت باشد.بازده مورد انتظار از نظر ریاضی به صورت درآمد +سرمایه پرداخت شده تعریف می شود.سهام خاص که عموماً در بخش تکنولوژی وجود دارند هیچ بازده (سود قابل تقسیم ) ندارند زیرا آنها تمامی سودها را در موسسه سرمایه گذاری می کنند. در مورد رشد این سهام بازده مورد انتظار شما همان سرمایه است. به خاطر داشته باشید که سرمایه گذاری همانند یک خیابان دو طرفه است که بین سرمایه گذار و شرکتی که شما می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید قرار گرفته است. اگر شما سهام یک شرکت (یا اوراق قرضه آنها) را خریداری کنید ، آنها به شما بابت این کار یک پاداش مناسب را می دهند که می توانید آن را ردر جای دیگر سرمایه گذاری کنید. بنابراین بازده مورد انتظار بابت سرمایه گذاری یک سرمایه گذار باعث ایجاد یک سطح ریسک برای دارایی می شود.ریسک انواع مختلفی دارند که عبارتند از:
ریسک سیستماتیک:
این ریسکی است که نمی توانید آنرا متنوع کنید.زمانی که شما یک دارایی را خریداری می کنید عوامل متعددی در پی آن قرار می گیرند که می توانند بر بازده سرمایه گذاری (به صورت منفی یا مثبت )اثر بگذارند : نرخ ریسک سرمایه گذاری مجدد ، مخاطره بازار ، نرخ ریسک مبادله ، و ریسک قدرت خرید (تورم ) . هیچ راهی برای اینکه در دوره نوسان بتوانید از یک سهام خاص محافظت بکنید وجود ندارد. لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که اگر چه شما نمی توانید در برابر این مخاطرات حفاظتی داشته باشید ولی راههایی وجود دارند که از انها دوری نمایید.The art of “investing” is defined by risk and return. An investor is willing to assume a certain amount of risk as a trade-off to getting paid an expected return. It is quite important for any person, prior to jumping into the stock market, to understand the different types of risk and how to measure them. As we will see, some types can be circumvented through diversification, while others cannot. Be sure you are getting paid for the added risk you take! When an investor buys a security (stock, bond, mutual fund, artwork, etc) they have a certain “expected return.” Some investors may quantify this number as a percentage, while others just hope for some sort of positive return. Expected return is mathematically defined as income + capital appreciation. Certain stocks, generally in the technology sector, do not pay any income (dividends) because they reinvest all profits in their business. In the case of these (growth) stocks, your expected return is strictly capital appreciation. Keep in mind that investing is a two-way street between the investor and the company you are investing in. If you buy a stock position in a company (or a bond from them) they have to give you an adequate reward for doing so انواع ریسک سرمایه گذاری or you’ll invest elsewhere. Thus, the “required return” is what will induce an investor to invest in an asset, given that asset’s level of risk. There are a few types of risk: systematic risk- this is risk which cannot be diversified. When you buy a security it is subject to the following unpredictable factors which may affect (either positively or negatively) your return on investment: interest rate risk, reinvestment rate risk, market risk, exchange rate risk, and purchasing power (inflation) risk. Risk Risk means the probability that you will lose money on an investment. A more technical definition of risk is the volatility of return on the investment. An asset with erratic returns is considered riskier than an asset whose value is static or moves slowly. Few investments are risk-free. Investing in stocks, in particular, means accepting some level of risk. If you want to make a killing in the stock market, you are going to have to take risks. If you keep all your life savings in safe investments such as a savings account, you will face virtually no risk, but your returns will be small, and inflation will eat away at the value of your deposit.
دیدگاه شما