استراتژی معاملاتی (Trading Strategy)
یک استراتژی معاملاتی (به انگلیسی Trading Strategy)، نوعی شیوه خرید و فروش در بازار است که بر قواعدی از پیش تعریفشده برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی استوار است.
استراتژی معاملاتی میتواند برای هر بازاری از جمله ارز دیجیتال، سهام، سایر اوراق بهادار و هر بازار مالی تنظیم شود.
درک بهتر استراتژی معاملاتی
یک استراتژی معاملهگری شامل یک برنامه سرمایهگذاری و معاملاتی دقیق است که اهداف سرمایهگذاری، توان ریسک پذیری، افق زمانی و پیامدهای مالیاتی را مشخص میکند.
بهترین ایدهها و کنشها باید پیش از عملی شدن بررسی شده و به خوبی فرا گرفته شوند.
برنامهریزی برای معامله شامل توسعه شیوههایی میشود که مواردی چون خریدوفروش سهام، اوراق قرضه، صندوقهای قابل معامله در بورس یا سرمایهگذاریهای دیگر را در بر میگیرند و حتی ممکن است به برنامهریزی برای معاملات پیچیدهتر مانند معاملات آپشن یا معاملات آتی نیز تعمیم یابند.
جایگذاری معاملات به معنای کار با یک کارگزار یا بروکر و شناسایی و مدیریت هزینه معاملات است که شامل اسپردها، کمیسیونها و هزینهها میشود.
بعد از اجرای این امور، باید موقعیت معاملاتی رصد و مدیریت شود که این مسئله شامل تنظیم کردن یا بستن معاملات در صورت لزوم است.
ریسک و بازده نیز همانند تاثیرات سبد سهام بر معاملات سنجیده میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند.
نکات کلیدی
- یک استراتژی معاملاتی را میتوان به یک طرح معاملاتی تشبیه کرد که عوامل و مصارف مختلف را برای یک سرمایهگذار در نظر میگیرد.
- این برنامه شامل سه مرحله است: برنامهریزی، جایگذاری معاملات و اجرای معاملات. در هر مرحله از فرآیند، معیارهای مربوط به استراتژی بر اساس تغییر در بازارها اندازهگیری شده و تغییر میکنند.
توسعه یک استراتژی معاملاتی
انواع مختلفی از استراتژیهای معاملاتی وجود دارد، اما اکثر آنها یا بر وجوه تکنیکی متمرکز میشوند یا بر وجوه بنیادین.
وجه مشترک آنها این است که هر دو بر اطلاعات کمی، که بتوان با استفاده از شبیهسازی دقت آنها را سنجید، اتکا میکنند.
استراتژی معاملاتیِ تکنیکال، برای تولید سیگنالهای معاملاتی بر اندیکاتورهای تکنیکی تکیه میکنند.
معاملهگران تکنیکال اعتقاد دارند تمام اطلاعات مربوط به یک سهم یا اوراق بهادار مشخص، در قیمت و حرکت آن در روندهاست.
به عنوان مثال، یک استراتژی معاملاتی ساده ممکن است مبتنی بر یک تقاطع میانگین متحرک باشد که به موجب آن، یک میانگین متحرکِ کوتاهمدت، یک میانگین متحرک بلندمدت را در بالا یا پایین آن قطع میکند.
استراتژی معاملاتی بنیادی فاکتورهای بنیادین را مورد بررسی قرار میدهد. به عنوان مثال، ممکن است یک سرمایهگذار، به منظور تولید فهرستی از فرصتها، مجموعهای از معیارها را در نظر داشته باشد. این معیارها توسط فاکتورهای تحلیلی، مانند رشد درآمد یا سودآوری شرکت، توسعه داده میشوند.
نوع سومی از استراتژی معاملاتی نیز با نام Quantitative trading اخیرا برجسته شده است.
در تحلیل کمی (Quantitative Analysis) تحلیلگر به دنبال درک رفتار قیمت با استفاده از ریاضیات، مدلسازی آمارری، سنجش و تحقیق است.
استراتژی معاملاتی کمی از این نظر به معاملهگری تکنیکال شباهت دارد که برای تصمیم گیری درمورد خرید یا فروش، از اطلاعات مربوط به سهام استفاده میکند.
با این حال، ماتریکس فاکتورهایی که در تحلیل کمی برای تصمیمگیری درباره خرید یا فروش یک سهم استفاده میشود، به نسبت بزرگتر از تحلیل تکنیکال است.
یک معاملهگر کمی، از داده های زیادی -همچون تحلیل رگرسیون نسبتهای معاملاتی، دادههای تکنیکال، قیمت- برای استخراج ناکارآمدیهای موجود در بازار و انجام معاملات سریع با استفاده از تکنولوژی استفاده میکند.
از استراتژیهای معاملاتی به منظور استراتژی معاملات پیشگیری از سوگیریهای موجود در دانش مالی رفتاری و اطمینان از نتایج ثابت استفاده میشود.
به عنوان مثال، معاملهگرانی که از قوانین ناظر به زمان خروج از یک معامله پیروی میکنند، کمتر احتمال دارد در برابر اثر تمایلی (disposition effect) تسلیم شوند؛ اثری که باعث میشود سرمایه گذاران، سهام هایی که ارزش خود را از دست می دهند را رها نکرده و سهامهای در حال رشد را بفروشند.
حساسیت استراتژیهای معاملاتی میتواند جهت بررسی ثبات در شرایط مختلف بازار مورد سنجش قرار بگیرد.
توسعه استراتژیهای معاملاتی سودآور امری دشوار است و این خطر نیز وجود دارد که بیش از حد بر یک استراتژی تکیه کنیم.
به عنوان مثال، ممکن است یک معاملهگر، منحنی یک استراتژی معاملاتی را بر یک آزمون گذشتهی خاص منطبق کند، امری که باعث ایجاد اعتماد کاذب به آن استراتژی خواهد شد.
ممکن است استراتژی روی کاغذ و بر اساس دادههای قبلی بازار به خوبی کار کند، اما کارآمدی در گذشته، موفقیتهای بعدی در شرایط کنونی بازار را تضمین نمیکند.
زیرا ممکن است شرایط فعلی و آینده، نسبت به دورهای که برای آزمون انتخاب کرده بودیم تفاوت بسیاری داشته باشد.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
معرفی بهترین استراتژی معاملاتی روزانه ارز دیجیتال
معاملهگری (Trading) یکی از جذابترین فعالیتهایی است که میتوان آنرا با سرمایه بسیار پایین نیز شروع کرد و به عنوان یک منبع درآمد جانبی در نظر گرفت. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (معاملات Short trading). معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری با هم تفاوت دارند. تریدها معمولا در دوره ماهانه تا سالانه انجام میشود. تریدرها ممکن است از ترکیبی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در خرید و فروش استفاده کنند. استراتژی ترید روزانه (Day Trading) به سبکی از ترید گفته میشود که تریدر در طول یک روز، پوزیشن معاملاتی را باز کرده و میبندد. به عبارت دیگر در استراتژی ترید روزانه، معاملهگر دارایی خود را برای روز بعد نگه نمیدارد و ترید را در عرض حداکثر چند ساعت انجام میدهد.
استراتژیهای ترید روزانه
در استراتژی ترید روزانه معاملات در طول چند دقیقه تا چند ساعت انجام میشود و به همین خاطر، در این سبک معاملاتی تحرکات بزرگ قیمت متداول نیست. پس معاملهگران روی سودهای کوچک تمرکز دارند. همچنین برای افزایش قدرت خرید، تریدرها از اهرم معاملاتی (لوریج) و مارجین استفاده میکنند تا با وارد کردن سرمایه بیشتر در یک معامله سود بیشتری بدست آورند. در حالت صحیح، همه معاملات روزانه با قرار دادن یک حد سود (profit target)، حدضرر (stop loss) یا زمان خروج (time exit) پایان مییابد. در این مقاله به معرفی چند استراتژی مهم و اولیه در ترید روزانه میپردازیم.
ترید روزانه بر اساس تحلیل حجم معاملات
حجم معامله به تعداد سهام یا کوینی که در یک بازه زمانی مشخص معامله میشود، میگویند. این شاخص به شما دید با ارزشی نسبت به میزان فعال بودن خریداران و فروشندگان در یک بازار، مثلا بازار بیت کوین میدهد. با استفاده از حجم معامله در استراتژی ترید روزانه میتوانید چیزهایی را درباره میزان تقاضای یک سهام، سرعت تغییر قیمت آن و این که چه زمانی یک روند معکوس میشود، متوجه شوید. Volume اندیکاتوری است که تعداد معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. اما در اکثر مواقع تریدرها به دلیل ساده بودن این اندیکاتور استفادهای از آن نمیکنند. در حالی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار میتواند سود خود را افزایش داده و همچنین ریسک معاملات خودش را به حداقل برساند.
تجزیه و تحلیل حجم معاملات (volume) این امکان را به تریدر میدهد که قوی بودن یا ضعیف بودن روند را تشخیص دهد.
استراتژیهای ترید روزانه بر اساس حجم، تعداد بالایی دارد و مطرح کردن تمام آنها زمانبر است و در این مقاله استراتژی ترید براساس حجم در Breakouts یا شکست قیمتی را که مهمترین و کاربردیترین استراتژی مبتنی بر حجم است را مطرح میکنیم. حجم مثل هر اندیکاتور دیگری در بازار میتواند سیگنال خرید و فروش بدهد و یا سیگنالهای خرید و فروش را تایید کند. جهت درک بهتر مفهوم تاثیر حجم معاملات در شکست قیمتی به این مثال توجه کنید.
همانطور که مشاهده میکنید در نقطه A بیت کوین افزایش قیمت خوبی را تجربه کرده است اما بلافاصله در دو کندل بعدی با اصلاح زیادی مواجه شده است در صورتی که به حجم معاملات توجهی نداشته باشیم این وضعیت نشان دهنده شکست قیمت و آغاز یک روند نزولی میباشد اما توجه به حجم معاملات نشان میدهد که مجموع حجم معاملات انجام شده در دو کندل قرمز رنگ کمتر از حجم معاملات در کندل سبز رنگ قبلی خود است که این نشان دهنده ضعیف بودن روند نزولی است.
توجه داشته باشید که در حالت شکست قیمت اگر در استراتژی ترید روزانه خود، روند بازار را در نظر بگیرید، 33 درصد احتمال درست بودن تحلیل شما وجود دارد و اگر حجم معاملات را وارد تحلیل خود کنید میزان احتمال صحت تحلیل شما به 66 درصد خواهد رسید و با در نظر گرفتن عوامل دیگر از جمله میانگین متحرک، این میزان افزایش پیدا میکند.
ترید روزانه با میانگین متحرک ساده
میانگینهای متحرک(Moving Avarage)، قیمت متوسط یک رمزارز یا سهام را در طی یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. با این حال، روشهای مختلفی برای محاسبهی این میانگینها وجود دارند و به همین دلیل است که انواع مختلفی از میانگینهای متحرک را در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال مشاهده میکنید و حتی میتوانید میانگین متحرک سفارشی خود را ایجاد کنید. دلیل نام متحرک نیز این است که، همانطور که قیمت حرکت میکند، دادههای جدیدی در محاسبات میانگین متحرک وارد میشود و بنابراین میانگین دائماً تغییر پیدا میکند. به عنوان مثال، در محاسبه میانگین متحرک ساده 30 روزه (Simple Moving Avarage)، قیمتهای پایانی 30 روز آخر با هم جمع و بر عدد 30 تقسیم میشود و برای محاسبه میانگین متحرک 15 روزه نیز، قیمتهای پایانی یک دوره 15 روزه با هم جمع و سپس بر 15 تقسیم میکنیم. فرض کنید اعداد زیر قیمت بیت کوین در ده روز پیاپی باشد:
9800$; 9855$; 9900$; 9810$; 9900$; 9980$; 10050$; 10400$; 10950$; 11500$
جهت محاسبه میانگین متحرک ساده 10 روزه مجموع این اعداد را محاسبه میکنیم و بر 10 تقسیم میکنیم.
که میانگین متحرک ساده 10 روزه برای این دادهها 10215 میشود.
پس از درک مفهوم میانگین متحرک حال یک استراتژی ترید روزانه واقعی بر اساس میانگین متحرک را بررسی میکنیم. نمودار زیر نشان دهنده تغییرات قیمت بیت کوین در طول چند ساعت است.
در اینجا برای ترید از میانگین متحرک ساده 30 دقیقه ای استفاده کردهایم(نمودار آبی رنگ). همانطور که مشاهده در منطقه A سقفهای قیمتی و کفهای قیمتی تشکیل شده همگی بالاتر از میانگین متحرک ساده قرار گرفته است که این یک سیگنال قوی برای تریدرها میباشد و نشان دهنده یک روند صعودی خوب میباشد که در منطقه B مشاهده میکنید. بنابراین تریدر با آغاز استراتژی ترید روزانه در نقطه A حداقل سود 6 درصدی به دست میآورد.
در استفاده از میانگین متحرک ساده دقت داشته باشید که، استفاده از تعداد زیادی میانگین متحرک سفارشی شده، باعث ایجاد پیچیدگی و آشفتگی در تصمیمگیریها خواهد شد.
ترید روزانه با مکدی (MACD)
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در گروه نوسانگرها قرار میگیرید و اخیرا یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران میباشد. همانطور که از اسم این اندیکاتور مشخص است، از میانگین متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شدهاست لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیدهای برخوردار نیست.
از اندیکاتور مکدی در استراتژی ترید روزانه برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده میشود.
اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نامهای مکدی کلاسیک و مکدی در بین تریدرها مورد استفاده هست. در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوتهایی با هم دارند. اندیکاتور مکدی شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی قرمز و سبز) و دو خط است که در اینجا این دو خط با آبی و قرمز نشان داده شدهاند. خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته میشوند.
سیگنال اندیکاتور مکدی (MACD)
در استراتژی ترید روزانه، سیگنال مکدی معمولا از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر میشود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند (الگوی دسته فنجان) سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از بالا رو به بالا قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد. سیگنالهای صادر شده توسط مکدی را در تصویر زیر که تغییرات قیمت بیت کوین را طی 3 ساعت نشان میدهد، مشاهده کنید.
مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگیهای مثبت آنرا بین اندیکاتورها محبوب کردهاست و تقریبا تمام تریدرها در استراتژی ترید روزانه از اندیکاتور مکدی در کنار سایر اندیکاتورها استفاده میکنند.
سخن پایانی
رشد ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای ایرانیان مشتاق به معاملهگری ایجاد کرده زیرا محدودیتهای بسیار کمتری در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و یک شخص عادی به سادگی و بدون داشتن شرایط خاص میتواند خرید و فروش ارز دیجیتال را انجام دهد. با این حال، شروع استراتژی ترید روزانه در این بازار فرایند پیچیدهتری نسبت به بورس دارد. با وجود این که این کار سختیهای بسیاری دارد اما به دلیل مزایایش مورد توجه بسیاری افراد به خصوص تازه واردها قرار گرفته است. معامله گرانِ رمزارزها، برای انجام ترید روزانهی خود نیازمند عملکرد و واکنشهای سریع هستند؛ از طرفی بررسی طیف گسترده ای از اندیکاتورها فرایندی دقیق میباشد و نیازمند داشتن اطلاعات کافی در مورد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال میباشد.
آشنایی با استراتژی های استراتژی معاملات معامله ارز دیجیتال
این روزها بسیار این جمله را میشنویم که «سرمایهگذاری بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرسود است». با وجود اینکه بسیاری از ارزهای دیجیتال سالبهسال فراز و نشیبهای بیشماری را تجربه میکنند، همچنان بازار ارزهای دیجیتال در زمینه ی بازگشت سرمایه گوی سبقت را از تمامی بازارهای دیگر ربوده است. اما این بازار میتواند برای افراد تازه وارد کمی هراسانگیز باشد. چرا که شناختی از آن نداشته و با مسائل جاری در آن آشنا نیستند. برای آنکه از این قافله عقب نمانید، ما در اینجا چند مورد از استراتژی های معامله ارز دیجیتال را به شما معرفی میکنیم.
چطور وارد بازار ارزهای دیجیتال شویم؟
انتخاب استراتژی های معامله ارز دیجیتال می تواند کار دشواری باشد. بهویژه با وجود انبوهی از اندیکاتورها که گاهی بر خلاف یکدیگر حرکت کرده و تحلیل تکنیکال بازار را به فرایندی گیجکننده تبدیل می کنند.
پیش از شروع ترید ارزهای استراتژی معاملات دیجیتال و ورود به دنیای پیچیده ی اندیکاتورها و تحلیل تکنیکال پیشرفته، آموختن تعدادی از پایه ای ترین استراتژی های ترید ارز دیجیتال اقدامی هوشمندانه است.
در اینجا ما سعی داریم تعدادی از ساده ترین استراتژی های معاملات ارز دیجیتال برای تازه کارها را با هدف کمک به شما ارائه کنیم. برای برداشتن اولین قدم ها و درک مفاهیمی همچون تمایل بازار، حجم معاملات، نوسان قیمت ها، اندیکاتورهای پایه و الگوهای نمودار در راستای تشخیص فرصت ها بهتر است ابتدا استراتژیها را بشناسید.
قبل از اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال یک گام به عقب برگردید. ابتدا در مورد مقدار سرمایه ای که تمایل دارید با آن وارد بازار شوید کمی بیشتر فکر کنید. بازار ارزهای دیجیتال بهطرز بیرحمانه ای نوسان دارد. این ویژگی بههمان اندازه که میتواند سود سرشاری نصیبتان کند، ممکن است دارای هایتان را به باد دهد.
هولد؛ یکی از استراتژی های معامله ارز دیجیتال
این روش یکی از ساده ترین استراتژی های معامله ارز دیجیتال است. دلیل این سادگی نیاز بسیار کم شما به داشتن مهارت و دانش است. ارزهای دیجیتال در بلندمدت رشد قابل توجهی را تجربه کرده اند. این مسئله بسیاری را به خرید و نگهداری ارزهای ارزشمند نظیر بیتکوین، اتریوم و دیگر ارزهای دارای مارکتکپ بالا علاقهمند کرده است.
هولد؛ یکی از استراتژی های معامله ارز دیجیتال
بسیار ساده است. ارز دیجیتالی را که فکر میکنید پتانسیل خوب و آینده ای روشن دارد بخرید و برای چند ماه یا چند سال نگه دارید. برای مثال می توانید بیتکوین را از هر یک از صرافی های ارز دیجیتال خریداری کرده و پنج سال بعد قیمش را چک کنید!
بر خلاف دیگر استراتژی های معامله ارز دیجیتال، به هیچ وجه نیازی نیست بهطور مرتب قیمتها را چک کنید. بلکه حتی لازم است از بررسی مرتب قیمت ها بپرهیزید. چرا که ممکن است فریب اصلاحات مقطعی را خورده و داراییتان را پیش از موعد بفروشید. در عوض باید قیمت را در بازه های زمانی طولانی چک کرده و پس از فرارسیدن سود مورد انتظارتان آنها را به فروش برسانید.
آیا هولد یکی از بهترین استراتژی های معامله ارز دیجیتال است؟
استراتژی نگهداری بهطور قطع بهینه ترین استراتژی معامله ارز دیجیتال نیست. زیرا تضمینی برای رشد مستمر ارزهای استراتژی معاملات دیجیتال وجود ندارد. از سوی دیگر از آنجایی که ارزهای دیجیتال گاهی ریزش های شدیدی را در دوره های زمانی کوتاه تجربه می کنند، همیشه بهترین زمان برای ورود به بازار نیست. یکی از روش ها برای بهبود عملکرد استراتژی نگهداری، استفاده از روش خرید پله ای است.
در روش پلهای شما مقدار مشخصی از سرمایه تان را در دورههای زمانی متناوب به خرید یک ارز خاص اختصاص می دهید. این کار استراتژی معاملات باعث میشود خرید شما در قیمت بالا انجام نشده و در مجموع قیمت خریدتان متوسط باشد. این مسئله ریسک ضررتان را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد.
فرض کنید 1 بیتکوین را با قیمت 50 هزار دلار خریده اید. سپس بعد از چندین روز 1 بیت کوین دیگر با قیمت 46 هزار دلار میخرید. اکنون قیمت متوسطی که به ازای هر بیتکوین پرداخت کرده اید 48 هزار دلار است.
ترید روزانه (Daily Trading)
یکی دیگر از استراتژی های معامله ارزهای دیجیتال معامله ی روزانه است. در این روش شما اقدام به خرید یک ارز و فروش آن در همان روز میکنید. گاهی حتی ممکن است شما در طول یک روز چند نوبت خرید و فروش انجام داده و از اختلاف قیمتها سود کسب کنید.
با توجه به ماهیت نوسانگر ارزهای دیجیتال استفاده از این روش می تواند بسیار سودآور باشد. اما ترید روزانه نسبت به استراتژی نگهداری بسیار پرریسکتر است. یک تریدر ممکن است با خرید و فروش روزانه ی ارزی که در حال سقوط است بخش قابل توجهی از سرمایه خود را از دست بدهد.
برای ترید روزانه به نکات زیر توجه کنید
اگر استراتژی ترید روزانه را بهعنوان روش سرمایهگذاری خود انتخاب میکنید، بهتر است به نکاتی که در اینجا بیان میکنیم توجه کنید.
هنگام معاملهی روزانه لازم است تنها بخشی از سرمایهی خود را که توان از دست دادنش را دارید، معامله کنید.
همیشه حد ضرر را معین کنید.
تا زمانی که تعداد معاملاتی که از آن ها سربلند بیرون می آیید از تعداد شکست هایتان بیشتر باشد در سود خواهید بود. اما به شرط اینکه حدود ضررتان را بهطور مستمر مشخص کرده باشید.
اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که میتوانند در تشخیص نقاط ورود و خروج کمکتان کنند. از این اندیکاتورها نهایت استفاده را کرده و دقیقترین قیمتها را برای خرید و فروش انتخاب کنید.
از جمله مهمترین اندیکاتورها عبارتند از: میانگین متحرک نمایی(EMA)، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD). اما به یاد داشته باشید که هیچیک از این ها صددرصد موثر نیستند.
اسکالپینگ (Scalping Trading)
اسکالپینگ نیز از محبوبترین استراتژی های معامله ارز دیجیتال در کوتاهمدت است. این روش حتی از ترید روزانه نیز سریعتر و پرریسکتر است. در این روش، تنها باید بر روی کوین های با حجم بازار بالا معامله انجام گیرد.
اسکالپینگ به معامله گران اجازه می دهد تا از کوچکترین نوسانات بازار و در بازه های زمانی کوچک مثل یک، سه و پنج دقیقه ای بهره ببرند. این روش باز هم به دلیل ماهیت نوسانگر ارزهای دیجیتال در این بازار بسیار کاربردی تر از بازارهای دیگر است.
نکاتی برای استفاده از استراتژی اسکالپینگ
برای آسان تر شدن کارتان توصیه میکنیم در صرافی های بزرگتر معامله کنید. صرافیهایی که تعداد معامله گران در آنها بیشتر است. همچنین بهتر است معاملاتتان را به 30 ارز برتر محدود کنید.
تحرکات کوچک قیمت نسبت به تحرکات بزرگ بیشتر اتفاق می افتند. بهطوریکه نوسان حدود نیم تا 1 درصد در هر دقیقه حتی در دوران ثبات بازار بسیار معمول است. در نتیجه بسیار محتمل است که سود قابل قبولی را حتی در زمان نزولی بودن بازار تجربه کنید. اما از آن جایی که در معاملات کوتاهمدت همیشه ممکن است یک ضرر قابل توجه تمام عواید قبلیتان را خنثی کند، همواره در انتخاب حد ضرر مناسب دقت داشته باشید.
برای تشخیص نقاط ورود و خروج می توانید از اندیکاتورهای متنوعی استفاده کنید. یکی از بهترین اندیکاتورها برای تازهکاران باندهای بولینگر هستند. اما در کنار آن میتوانید از اندیکاتورهای محدوده واقعی متوسط (ATR) و شاخص نوسان (VIX) نیز برای انتخاب معامله بهره ببرید.
هنگامی که باندهای بالا و پایین بولینگر بیشترین فاصله را از هم دارند بیشترین نوسان قیمت مشاهده میشود. همچنین زمانیکه بههم نزدیک میشوند کمترین نوسان قیمت اتفاق می افتد. برای بهکارگرفتن استراتژی اسکالپینگ زمانی که باندها از هم فاصله دارند وارد بازار شوید.
نکته مهم
به یاد داشته باشید که با وجود انواع استراتژی های معامله ارز دیجیتال، همه معامله گران کم و بیش ضرر می کنند. کلید موفقیت، پیروزی در معاملات بیشتر و عدم گرفتار شدن در اشتباهات رایجیست که تازهکارها مرتکب میشوند.
فراموش نکنید که برای ورود به هر بازاری آموزش و یادگیری مهارتهای مختلف اولین قدم است. لذا برای آنکه سرمایهگذاری موفقی داشته باشید، پیشنهاد می کنیم در دوره تحلیل تکنیکال شرکت کنید. همچنین مشاهده مینی دورهی رایگان ارزهای دیجیتال میتواند برای شروع مفید باشد.
جزئیات خبر
تبدیلشدن به یک معامله گر موفق هدف همه سرمایه گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است؛ اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه گذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است، در آن احتمال شکست نیز وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی برای معامله اشاره کرد.
در این مقاله سعی بر آن است برای ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق، مطالب کاربردی ارائه گردد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
یک معامله گر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیرقابلپیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژی معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معامله گر، تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد؛ بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این استراتژی معاملات مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نگردد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق تدوین کنیم؟
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق بهصورت زیر است:
ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه ای
تفاوت میان سرمایه گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه گذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. بهکارگیری عوامل روانشناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
انتخاب سبک معاملاتی بر اساس استراتژی معاملات چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی موردنظر سرمایه گذار برای سرمایه گذاری، منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میگردد. برخی از سرمایه گذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاهمدت، برخی بازه زمانی میانمدت و برخی در بازه زمانی بلندمدت فعالیت کنند؛ بنابراین میبایست سرمایه گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. بهعنوانمثال اگر معامله در بازار بورس بهعنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین نماید. ازآنجاییکه یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
توانایی یافتن شاخص های مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه گذاران تنها با بهکارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. بهعنوانمثال در تحلیل تکنیکال؛ برای شروع روند صعودی، سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی سقف ها پایینتر و کف ها پایینتر میشود. بهطورکلی دیدگاه سرمایه گذاران مبنی بر اینکه یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میگردد. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هرچقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم میبایست بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. بهعنوانمثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن میبایست روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد؛ یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ نمود. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم برخلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله گر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه گذاری، سرمایه گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل بهصورت مکتوب تعیین کرده باشد.
آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله میبایست قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم های تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که بهواسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یکزمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد؛ بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه میبایست برای هر سرمایه گذار بهعنوان اولویتی مهم و اساسی مدنظر قرار گیرد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، استراتژی معاملات سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود؛ زیرا با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست؛ چراکه ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد؛ بنابراین یادگیری و آموزشهای لازم و همچنین استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال، ایجاد یک استراتژی معاملات چارچوب ذهنی حرفهای جهت تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر سرمایه گذار الزامی است.
انواع استراتژی در بورس
یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود استراتژی معاملات میبخشد در این مقاله میخواهیم به انواع استراتژِی و دیدگاه به بازار بورس نگاهی بیندازیم و هریک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
استراتژی صبر (بلند مدت)
یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد. پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های 3 ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس 1 سال است. یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.
برای تحلیل صورت های مالی هر شرکت باید به سایت codal360.ir مراجعه کند و آن ها را بررسی نماید. (علم مورد نیاز در این استراتژی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال است که در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت که معامله گر باید برای تشخیص ارزندگی سهم کامل به این علم تسلط داشته باشد) این استراتژی در بورس یکی از پر بازده ترین و کم ریسک ترین استراتژی ها است زیرا در اکثر مواقع دارایی سهامداران ذی نفع شرکت هایی با بنیاد قوی افزایش یافته است.
استراتژی میان مدت ( تکنیکال)
دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود ) مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.
سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟
با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود. راه های مشخص کردن حد ضرر مربوط به علم تکنیکال است و در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1585″ img_size=”900*500″][vc_column_text]
استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)
این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین 2 الی 20 درصد) و مدت زمان تقریبی 1 الی 5 روز. در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه میشود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام میدهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود. در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی 1 ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود. در آینده به یادگیزی این مهارتها خواهیم پرداخت.
سوال : در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟
[/vc_column_text][vc_column_text]برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژیهای بلندمدتتر را انتخاب کنید.
یک نکته بسیار مهم در مورد معاملهگری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربهتر نیز بشوید. ما در این سایت تمام تلاش خود را میکنیم تا شما هرچه سریعتر به این استراتژی دست پیدا کنید.[/vc_column_text][vc_column_text]
شاید برای شما هم مثل خیلیها این سوال پیش بیاید که از کجا میتوانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟
اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً انواع استراتژی در بورس که در بانکها و موسسات و یا کارگزاریها استفاده میشوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیادهسازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژیها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمتهای موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته میشود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.
پس راه حل چیست؟
پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.
حالا که جواب را میدانید شاید بپرسید چطور؟
در ادامه به نحوه ساخت استراتژی میپردازیم:
۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در ابزارهای معاملاتی موجود مثل پلتفرم معاملاتی کارگزاریها، برای مثال ایزی تریدر در کارگزاری مفید.
ابزاری بسیار ساده برای این منظور وجود دارد. در پلتفرمهای معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفتهاند به صورت کوتاهمدت در بازار فعالیت کنند، تایمفریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند، افرادی که برای میانمدت برنامه ریختهاند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلندمدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب میکنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحتتر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.
۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما
بعد از آنکه شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که میتوانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد. در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، میتوان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون میتوانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک میکنم نه صحبت از درست بودن آن. حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.
هرچند، این نکته را بدانید، تمام این ارقام بستگی به شخص شما دارند. شما باید قبل از داشتن استراتژی معاملاتی، برای خود یک استراتژی روانی تهیه کنید که در آینده به صورت مفصل درباره آن خواهم گفت.
۳. تشخیص روند کلی
شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معاملهگری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست میآورید. پس به نظر من کسی که بتواند روندها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار دادهایم. تشخیص روند میتواند با استفاده از ابزارهای ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمیتوانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین میکنیم.
۴. تعیین نقاط ورود و خروج
این مرحله یکی از مهمترین مراحل در ساخت استراتژی است. میتوان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما میتوانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید. نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم میکنند، من از آن خارج میشوم ( در بخش نظرات حدس خود را برای این موضوع بگویید). به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.
۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله
دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیینشده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع میتواند به ۲ شکل صورت بگیرد:
۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)
استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما میتوانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان استراتژی معاملات ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را میبندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر میگیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:
۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم
شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه میکنید و متوجه میشوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض میکنید. تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض میکنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.
۲.مدیریت پویا
روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید. شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایینتر رفت، معامله خود را نقد میکنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه میدارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.
۶. گرفتن خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن
باور کنید من اشخاص زیادی را دیدهام که بعد از سالها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معاملهگران بارها و بارها اشتباه خود را در تریدها تکرار میکنند اما اصلاً از خود نمیپرسند ایراد کار کجاست. شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید میکنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعدها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن میرسد که این استراتژی خود را که مکتوب کردهاید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.
دیدگاه شما