استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک
وقتی نوبت به معاملات قیمت میرسد، یافتن فرصتها در بازار با جستجوی الگوهای شمعی یکی از بهترین راهها برای انجام آن است. کندلها نشاندهنده قیمت هستند و تمام نقاط داده را در یک نگاه نشان میدهند. استراتژیهای معاملاتی کندل استیک شامل تعیین زمان ورود به بازار بر اساس الگوهای احتمال بالا و مدیریت معامله بر اساس برخی قوانین از پیش تعیین شده است که با سیاست مدیریت پول شما مطابقت دارد. با ما همراه باشید تا شما را با چند نمونه از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک آشنا کنیم.
از زمانی که معاملهگران ژاپنی، کندل استیک را با ترکیب قیمتهای باز، بالا، پایین و بسته توسعه دادند، معاملهگران تعدادی الگو را شناسایی کردند که فرصتهای معاملاتی با احتمال بالایی را ارائه میدهند. الگوهای شمعدان در اندازهها و شکلهای مختلف وجود دارند. برخی از الگوها یک شمعی و برخی دو یا سه شمعی هستند.
با این حال، همه الگوها بهترین نرخ برد را در فارکس ارائه نمیدهند. ما در اینجا شش الگوی شمعدانی مهم را که واقعاً در فارکس کار میکنند معرفی خواهیم کرد. بیایید ببینیم که چگونه میتوانید از شناسایی این الگوها سود ببرید و استراتژیهای معاملاتی خود را در اطراف آنها توسعه دهید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی معکوس نوار پین
فهرست عناوین مقاله
نوار پین مؤثرترین راه برای تجارت مبتنی بر کندلهاست. زیرا این این الگو تمایل به ایجاد تنظیمات معاملاتی با احتمال زیاد قیمت دارد. زمانی که قیمت در یک بازه زمانی واحد، بالا یا پایین میرود، الگوی نوار پین تشکیل میشود، اما قیمت بسته شدن در حد شمع قبلی باقی میماند.
در شکل فوق، دو پین بار، یکی صعودی و دیگری نزولی را مشاهده میکنید. استراتژی معاملاتی که بر اساس نوار پین تنظیم میشود به این صورت است که شما باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب بالاتر یا پایینتر از بالا یا پایین را بشکند. در این صورت وارد بازار میشوید. بعد از ورود به معامله میتوانید به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بعدی باشید تا هدف سود اولیه خود را پیدا کنید. اگر یک معاملهگر کوتاه مدت هستید، میتوانید به سادگی نسبت پاداش به ریسک 3:1 یا هر نسبت دیگری که مناسب شماست را به عنوان هدف در نظر بگیرید.
با این حال، هنگامی که نوار پین را در اوج یا کف یک روند پایدار پیدا میکنید، بدانید نشاندهنده معکوس شدن روند غالب است. از این رو، دنبال کردن موقعیت فروش میتواند یک استراتژی خوب باشد. زیرا سود شما را در بلندمدت به حداکثر میرساند. البته به شرطی که حد ضرر را رعایت کنید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی
یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک، استراتژی بر اساس الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی است. درست مانند نوار پین، الگوی شمعدانی انگولفینگ نیز نشانه معکوس شدن روند غالب است.
در شکل فوق، میبینیم که یک کندل نزولی بزرگ، کندل قبلی، کوچکتر و صعودی را در بر گرفته است. این یک انگولفینگ نزولی است. اگر یک دستور توقف فروش را چند پیپ زیر پایینترین کندل انگولفینگ قرار داده و ناحیه محوری بعدی را به عنوان هدف در نظر میگرفتید، میتوانستید یک معامله با نسبت پاداش به ریسک مناسبی را تجربه کنید.
در حالی که بهتر است به دنبال الگوهای شمعدانی Engulfing در بالا یا پایین روند برای سیگنالهای معکوس باشید، میتوانید آنها را در یک بازار محدودتر نیز مورد استفاده قرار دهید. این شمعدانها اغلب در بالا یا زیر یک محدوده ظاهر میشوند و شما میتوانید با این الگوها معاملات خوبی داشته باشید.
از آنجا که شمعهای انگولفینگ معمولا طولانیتر از نوارهای پین هستند، اندازه حد ضرر شما باید نسبتاً زیاد باشد. یکی از راههای کاهش این مشکل، ترسیم فیبوناچی اصلاحی بر اساس بالا و پایین خود نوار درگیر و تعیین حد ضرر در سطح فیبوناچی است.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: میلههای داخلی برای تشخیص برگشت و ادامه روند
اکثر استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک برای تشخیص معکوس شدن روند یا ادامه آن مناسب هستند. با این حال، آن دسته از الگوها که بسته به جایی که در نمودار شکل میگیرند، میتوانند هر دو را نشان دهند اهمیت بیشتری دارند. میله داخلی مانند میلهای است که ارتفاع و قیمت پایین آن کمتر از میله قبلی است و در بالا و پایین نوار قبلی قرار میگیرد. با این حال، به خاطر داشته باشید که معامله با این موارد به این معنی است که باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب تا بالاتر یا پایینتر از بالا یا پایین نوار قبلی (نوار طولانیتر) برود.
در شکل فوق، میبینیم که بعد از میله صعودی بزرگ، دو میله کوچکتر در بالا و پایین میله بزرگ قبلی تشکیل شده است. میلههای داخلی مانند اینها میتوانند از یک میله واحد تا چندین مورد متغیر باشند و واقعاً فرقی نمیکند که این میلههای داخلی صعودی یا نزولی هستند. تا زمانی که این میلههای کوچکتر از بالا یا پایین میله بزرگتر عبور نکنند، این به عنوان یک الگوی نوار داخلی معتبر در نظر گرفته میشود.
هنگامی که میبینید قیمت به بالای میله بزرگتر میرسد، که اغلب به آن نوار مادر میگویند، نشانه شروع یک معامله حرکتی است. در شکل 3، شکست بالای نوار مادر باعث ایجاد یک روند صعودی شده است.
با این حال، اگر این الگوهای درون نوار را در طول یک روند قوی پیدا کنید، میتواند ادامه روند را نیز نشان دهد. در هر صورت، باید حد ضرر خود را در بالای یا پایین نوار مادر تنظیم کنید. اگر استراتژی مدیریت پول شما مستلزم استاپ ضرر کمتری است، تنظیم تهاجمی حد ضرر، بالاتر یا کمتر از محدوده میلههای داخلی نیز میتواند استراتژی خوبی باشد. با این حال، بسیار خطرناک است و اگر شما یک معاملهگر مبتدی هستید، بهتر است حد ضرر را در اطراف نوار مادر تنظیم کنید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی دوجی، سیگنال بلاتکلیفی
الگوی دوجی یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک است. یک الگوی دوجی زمانی تشکیل میشود که قیمتهای باز و بسته شدن تقریباً یکسان باشد. با این حال، ممک است یک یا دو پیپ بین این دو قیمت تفاوت وجود داشته باشد. البته Doji انواع مختلفی دارد که بر اساس آن جهتی که قیمت ابتدا حرکت کرده و سپس معکوس شده است تعیین میشود.
به عنوان مثال، اگر بالا و پایین در فاصله مساوی از قیمتهای باز و بسته قرار بگیرند، به آن ستاره دوجی میگویند. اگر قیمت بالا و پایین شود اما به قیمت باز برگردد، به ترتیب Gravestone و Dragonfly Doji در نظر گرفته میشود. این دو الگو شبیه حرف T و حرف T معکوس هستند و سیگنالهای صعودی و نزولی به شمار میروند.
بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال
پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمتها با علائم و نشانههایی که از خود به جا میگذارند، میتواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیشبینی قیمت آینده یک سهم کمک میکند خط روند است. خط روند یکی از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.
خط روند Trend line
تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایهگذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمتها میشود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر میدهد.
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.
خط روند هم میتواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمتها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد میشود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایینترین و بالاترین قیمتها در نمودار تشکیل میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
خط روند صعودی
یکی از انواع خط روند که به بررسی آن میپردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود میآید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان میدهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی میباشد. بنابراین در این حالت قیمتها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت میشود و به روند صعود ادامه میدهد این صعود و نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی میتوان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.
خط روند نزولی
دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن میپردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل میشود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد میشود که روند نزولی را نشان میدهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمتها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار میباشد.
خط روند خنثی
علاوه بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمیافتد. در روند خنثی کفها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمیشود. یعنی قیمتها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت میکنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.
استحکام و اعتبار خط روند
خط روند یکی از بهترین روشهای تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمتها و پایینترین قیمتها در یک بازه زمانی به وجود میآید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایینترین قیمتها را روی نمودار علامتگذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر میتوانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر باشد.
- شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیکتر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
- بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
- شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.
نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه میشود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط میگذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا میرود.
اصول ترسیم خط روند
سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه میتوانیم خط روند ترسیم کنیم؟ معاملهگران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهمترین قدم در دنیای سرمایهگذاری محسوب میشود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی میپردازیم:
مرحله اول، تعیین بازههای زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب میکند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، ولی تحلیلگر دیگر بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.
مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه دادههای اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری میکند.دادههای درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمتها را ارائه میدهد. رسم خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل میکنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند صعودی میگویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.
اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند نزولی می گویند. این سه نوع کندل وجود دارد خط نشان میدهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان برای خروج از بازار است.
مزایا و کاربرد خط روند
یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند میتواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست میآید اشاره میکنیم:
- اطلاع از نوسان قیمت
- مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
- تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
- تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
- شدت افزایش یا کاهش قیمت
بنابراین استفاده درست از خط روند میتواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.
معامله با استفاده از خط روند
به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:
- حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد میکند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معاملهگران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید مینمایند. در حالت معکوس هم معاملهگران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
- حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته میشود. قیمت پایینتر یا بالاتر از آن بسته میشود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا میکند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و معاملهگران تا زمانی منتظر میمانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد یک معامله کم ریسک سه نوع کندل وجود دارد شوند.
شکست خط روند در بورس
خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم میشود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب میشود که دارای ویژگیهای زیر باشد:
- حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
- شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیهایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معاملهایی توسط معاملهگران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است. - همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
- بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب میشود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم میشود.
کلام آخر
در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفتههای بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن میتوانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار میگیرد.
سوالات متداول
خط روند چیست؟
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید وضعیت فعلی مورد استفاده قرار می گیرد.
چند نوع خط روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟
خط روند صعودی،خط روند نزولی،خط روند خنثی
در زمان شکست خط روند به چه ویژگی هایی باید توجه کرد؟
1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش سمانه اطراف و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
تحلیل تکنیکال چیست ؟
تحلیل تکنیکال چیست؟ یکی از مهم ترین نکات خرید و فروش و فعالیت در بازار های مالی، آموزش تحلیل تکنیکال بوده و تمامی افرادی که قصد معامله در تایم های کوتاه به شکل نوسانگیری و یا سرمایه گذاری را دارند، تحلیل قبل از خرید ضروری می باشد.
تعریف تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال همان تحلیل فنی از رفتار کندل های قبل و حجم معاملات، برای پیش بینی حال و آینده می باشد. برای تحلیل تکنیکال بیشتر با اعداد و ارقام و ریاضیات سروکار دارید که می توانید با استفاده از ابزار های مهم مانند خط روند، کانال، حمایت و مقاومت، گره، پیوت قیمتی و سایر ابزار ها پیش بینی قیمتی از آینده داشته باشید. برای سهولت استفاده افراد مختلف اندیکاتور های بسیاری داخل نرم افزار های تحلیل و نمودار طراحی شده است که می توانید با مراجعه استفاده نمایید.
دانش ابتدایی و آکادمیک برای رفتار شناسی کندل ها
ارز های دیجیتال موجود در بلاک چین از نظر تکنیکالی و رفتارشناسی با همدیگر متفاوت می باشد و بهتر است استراتژی متمایزی در مورد رفتار کندل های هر نمودار جستجو و طراحی نمایید. اما برای درک بهتر تحلیل تکنیکال باید به چند نقطه توجه نمایید. از نقاط مهم قیمت باز شدن و بسته شدن، حد بالا و حتی پایین کنده می باشد. ممکن است سایه کندل بزرگتر از بدنی کندل باشد که در هر صورت باید پوزیشن معاملاتی خاصی در نظر داشته و وارد خرید و فروش شویم.
انواع نمودار در بازار های مالی
در زمان تحلیل معمولاً از سه نوع نمودار که به نمودار های خطی، میله ای و شمعی معروف بوده، استفاده می کنند.
نمودار های شمعی کاربرد بیشتری داشته و ولی برای شروع آموزش تحلیل تکنیکال پیشنهاد می کنیم کار خود را با نمودار خطی شروع نمایید. نمودار خطی فقط قیمت بسته شدن کندل را به همدیگر متصل کرده و نمایش می دهد. قیمت بسته شدن کندل بسیار مهم تر از قیمت شروع و سایه های هر کندل می باشد.
بررسی سه نوع کندل وجود دارد نمودار میله ای
در ادامه رتبه کاری خود را افزایش داده و با تحلیل بر روی نمودار های میله ای کار خود را ادامه دهید. به طور معمول شبیه به نمودار کندلی بوده و می توانید بدن و سایه های کندل را مشاهده نمایید که به ترتیب پایین ترین و بالاترین قیمت معامله شدن کندل نمایش داده می شود. نمودار مانند یک میله افقی در نمودار ظاهر می شود. استراتژی های مختلفی بر روی نمودار میله ای وجود دارد که می توانید به صورت تخصصی موارد اشاره شده را بررسی نمایید.
نمودار کندلی
به جرات میتوان گفت که بیش از ۹۰% تحلیل های تکنیکال بر روی نمودارهای کندلی صورت میگیرد و استراتژی های معاملاتی بیشتر در نمودار های کندلی کاربرد دارد. به همین دلیل محبوبیت بیشتری نزد کاربران و تحلیلگران بازار دیجیتال دارد. کندل های صعودی رنگ سبز داشته و به سمت بالا حرکت می نماید. کندل های قرمز از زمان بسته شدن کندل قبل به سمت پایین حرکت کرده و رنگ قرمزی را برخوردار می باشد.
توجه به روند قیمتی در تحلیل تکنیکال
یک نکته و وجه بسیار مشترک بین تحلیلگران تکنیکال، روند بازار بود و تمام تحلیل های خود را بر روی روند بازار پیاده می نمایند. در واقع اگر تحلیل خلاف روند بازار داشته باشیم، بیشتر تحلیل ها و استراتژی های خود دارای خطا شده و وارد ضررهای مالی میشویم. پس در ابتدای کار بهتر است روند بازار را طبق برخی از استراتژی ها درک کرده و سپس پس وارد تحلیل تکنیک ها شویم.
روند معاملاتی به سه دسته صعودی، نزولی و رنج تقسیم بندی می شوند. می توانیم بر اساس تایم فریم خود در تایم های معاملاتی مختلف وارد خرید و فروش کوتاه مدت یا بلند مدت شویم. لازم به ذکر است که خرید و فروش های کوتاه مدت برای نوسان گیری و استفاده از اهرم بوده و ولی روندهای بلندمدت جنبه سرمایهگذاری و استیک دارد.
کندل شناسی
کندل شناسی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم بوده و تمام تحلیلگران با استفاده از رفتار های کندلی می توانند روند آینده بازار را تحلیل و بررسی نمایند. کندل دوجی، کندل چکشی، کندل ستاره صبحگاهی و کندل ستاره عصرگاهی از جمله کندل های مهم بازار بوده که می توانید با رصد کردن این کندل ها تغییر روند بازار را مشاهده نمایید.
آموزش تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال
یکی از مهم ترین عامل های فعالیت در بازار های مالی، آموزش تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال است. امروز می خواهیم به سرفصل های تحلیل تکنیکال اشاره کرده و اطلاعاتی در این باره اشاره نماییم.
برای تحلیل تکنیکال نیاز به آموزش نمودار ها، کندل خوانی یادگیری تایم فریم ها، حمایت و مقاومت و ده ها ابزار دیگر دارید که در ادامه سعی می کنیم به طور خلاصه بخش های مختلف آموزش تحلیل تکنیکال را با هم بررسی نماییم.
یادگیری سایت تریدینگ ویو
سایت تریدینگ ویو یکی از سایت های جامع برای تحلیل تکنیکال و پیاده سازی استراتژی های معاملاتی می باشد. قبل از یادگیری تحلیل تکنیکال، حتماً ابزار های لازم را در این سایت یاد گرفته و آشنایی کوتاهی با نمادها و اندیکاتورهای این سایت داشته باشید. پس از اطلاع از این سایت می توانید تحلیل تکنیکال را شروع نمایید.
انواع نمودار
نمودار های مختلفی در در بازار های معاملاتی تعریف شده است که پرکاربرد ترین نمودار ها، نمودار خطی، میله ای و کندلی به اصطلاح شمعی بود که بر اساس رفتار و نوع حرکت کندل ها میتوانید تحلیل کلی و جزئی از ارز مورد نظر داشته باشید.
تایم فریم یا تایم معاملاتی
تعیین زمان بندی و بررسی و تحلیل بر اساس زمان بندی مشخص شده از جمله مهم ترین بخش های تحلیل تکنیکال می باشد. تایم به صورت سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه،شش ساعته، چهار ساعته، سه ساعته، یک ساعته، ۳۰ دقیقه ای، ۱۵ دقیقه ای تا یک دقیقه ای می باشد. سعی کنید استراتژی های معاملاتی خود را در تایم فریم مشخص شده اجرا نمایید.
لازم به ذکر است که اگر دیدگاه سرمایه گذاری دارید، حتما کندل های ماهانه هفتگی و روزانه را بررسی نمایید.
اگر دیدگاه کوتاه مدت ساعتی دارید، می توانید در تایم ۱ الی ۳۰ دقیقه ای به تحلیل و خرید و فروش بپردازید.
حمایت و مقاومت در نمودار
یکی از مباحث اولیه در تحلیل تکنیکال، یادگیری نقاط مقاومت و حمایت می باشد. معمولاً ارز های معتبر دارای سقف تاریخی، کف تاریخی، سقف بلند، مدت کف بلند مدت، سقف کوتاه مدت و کف کوتاه مدت می باشد. مقاومتی به صورت استاتیک و داینامیک رسم کرده و پیش بینی جامع از روند بازار و آینده سهم داشته باشید.
روند بازار چیست
روند در بازار های معاملاتی به صورت صعودی، نزولی و خنثی می باشد. می توانید در بازار های صعودی دید بلندمدت و سرمایهگذاری داشته و در بازارهای نزولی و خنثی دیدگاه نوسان گیری در تایم های کوتاه مدت داشته باشید.
انواع معاملات در بازار ارز دیجیتال
در بازار های ارز دیجیتال دو نوع کلیه معامله داریم که می توانید دیدگاه طولانی مدت و کوتاه مدتی داشته و ارزی را خریداری کرده و در کیف پول نگهداری نمایید. نوع دوم معامله به صورت فیوچر بوده و می توانید حتی از فروش سهام نیز سود دریافت نمایید. همچنین با استفاده از معاملات با اهرم سود های چند برابر سرمایه خود دریافت نمایید که هرکدام دارای اشکالات و معایبی می باشد که در مقالات این سایت بررسی نموده ایم.
آموزش الگو های کلاسیک تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث، الگوی پرچم، الگوی کاپ، الگوی کوه، الگوی سر و شانه، الگوی سر و شانه برعکس، الگو های برگشتی و غیره تنها بخشی از الگو های کلاسیک بازار های معاملاتی می باشد. میتوانید موارد اشاره شده را بررسی نموده و به معامله بپردازید.
تحلیل بر اساس اندیکاتور های طراحی شده
اندیکاتور های معاملاتی بیشتر برای تایید روند بازار مورد استفاده قرار می گیرد که می توانید با یادگیری بخشی از اندیکاتور های کلاسیک اقدام به خرید و فروش نمایید.
به این نکته نیز توجه نمایید که برخی از اندیکاتور ها به صورت استراتژی بوده و سیگنال خرید لحظه ای می دهند که قابل اعتماد نیست. سعی کنید خودتان تحلیل کلی از روند بازار داشته سپس اقدام به استفاده از اندیکاتور ها نمایید. اندیکاتور های میانگین متحرک، اندیکاتور همگرایی و واگرایی اندیکاتور ،شاخص قدرت نسبی از مهمترین اندیکاتورهای بازار می باشد
حجم در معاملات
حتماً در زمان بررسی بازار، حجم معاملات را نیز در نظر داشته باشید. اگر حجم معاملات بزرگتر از میانگین ۲۰ روزه باشد، قطعاً متحرک هایی در بازار دیده میشود. امروز در مورد آموزش تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال مطالبی را بررسی نمودیم. اگر از اندیکاتور ها و استراتژیهای خاصی استفاده می نمایید، حتما با ما به اشتراک بگذارید.
کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست؟ ( آشنایی با انواع نمودار سهام )
زمانی که به یک نمودار نگاه میکنید، شاید سوالات زیادی به ذهنتان برسد! این گونه نمودارهای چه چیزی را بیان میکنند؟ چگونه میتوان تغییرات ارزش سهام را پیشبینی کرد؟ آیا الان زمان خرید یک سهم است یا باید سهام خود را فروخت؟ این گونه سوالات و سوالات مشابه، هر روز به ذهن افرادی که در بورس به فعالیت میپردازند نقش میبندد و سعی میکنند به کمک شاخصها و گزارشات مالی، نمودارها و جدولهای اطلاعاتی پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهند.. در این نوشتار به بررسی نمودارهای شمعی بورس از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک یا شمعی ژاپنی) میپردازیم تا بتوانیم پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهیم.
همانطور که میدانید، بورس و بازار سرمایه، پدیدهای پویا است که در بستر زمان تغییر میکند. در نتیجه مشخص است که دادههای بورس از جنس زمان هستند در نتیجه میتوان آنها را به صورت یک سری زمانی (Time Series) در نظر گرفت که بخشی از تغییرات آن وابسته به تصادف و بخش دیگر، رفتار بازار و خریداران و فروشندگان را مشخص میکند. در نتیجه برای نمایش مقادیر ارزش سهام یا مشخصات بازار سهام از نمودارهایی استفاده خواهیم کرد که محور افقی آنها زمان است.
ویدیوی آموزشی از کندل استیک در انتهای مقاله
نمودار بورس یا سهام چیست؟
در حقیقت میتوان نمودار بورس یا سهام را بررسی ارزش سهام یا هر شاخصی وابسته به آن، نسبت به زمان در نظر گرفت. به این ترتیب محور افقی مربوط به زمان بوده و محور عمودی نیز ارزش سهام یا قیمت را نشان میدهد. در نتیجه نمودار سهام، روند تغییرات ارزش سهام را نسبت به زمان نشان میدهد. محور افقی میتواند بیانگر سال، ماه، روز و حتی ساعت باشد. با توجه به اینکه در چه محدوده زمانی اقدام به بررسی دارید، میتوانید نمودار سهام یا شاخصهای آن را بر حسب واحد زمانی دلخواه تعیین کنید. در تحلیل بورس می توان از نمودار یک نماد استفاده کرد. روند صعودی در یک نماد، میتواند این اطمینان را به ما بدهد که در آینده نزدیک، قیمت سهام این نماد کاهش نخواهد یافت و البته روند نزولی که به تازگی برای یک سهام شروع شده، ممکن است بیانگر روند نزولی بیشتر این سهم باشد.
انواع نمودار سهام:
نمودار خطی:
ساده ترین نوع نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمیکنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند. هر چند در نرم افزارهای مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرم افزار استفاده کنیم.
نمودار میله ای:
نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه میشود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته میشود که هر نقطه داده را نمایش میدهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان میدهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده میشود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده میشود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص میشود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان میدهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) میباشد.
- میله صعودی و نزولی: در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید
همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است، وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میله قیمت نزولی است.
نمودار شمعی یا کندل استیک
تاریخچه الگوهای شمعی: الگوهای شمعی را برنج کاران ژاپنی در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی برای پیشبینی قیمت برنج استفاده میکردند. یک معاملهگر معروف به نام «هوم ما» دریافت که قیمتها در بسیاری از مواقع، تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر میکنند. از این رو وی در معاملات خود، نمودار شمعی را مورد استفاده قرار میداد؛ چرا که این نمودار به نحوی نشاندهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال 1990 مورد توجه آقایاستیو نیسون قرار گرفت. وی اولین کسی بود که این نمودارها را به معامله گران غربی معرفی کرد. از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میلهای از نظر بصری جالبتر و تفسیر آن آسانتر است. هرکدام از شمعها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه میدهند. در این نمودار هر شمع یا کندل با توجه به تایم فریمی که استفاده میکنیم به آن تایم تفکیک میشود. به طور مثال ما در نمودار از تایم ۱ ساعته استفاده میکنیم.
در این صورت هر یک کندلی که در نمودار تشکیل میشود نشانگر ۱ ساعت است یا به عنوان نمونه دیگر وقتی ما از تایم فریم هفتگی استفاده میکنیم، هر کندلی که تشکیل میشود نشانگر یک هفته میباشد. در نمودار شمعی تحلیلگر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت را بررسی و مقایسه کند.
در واقع نمودارهای شمعی و میله ای یک چیز مشابهای را نشان میدهند ولی در ظاهر و اشکال با یکدیگر تفاوت دارند. مشابه با نمودار میله ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمودی دارد که بازه معامله در دوره را نشان میدهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان میدهد. نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش میدهد.
وقتی قیمت سهام رشد میکند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار میگیرد، شمع ما معمولا سفید یا سبز خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه میشود. اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکی رسم میگردد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالتهایی که نشاندهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
با استفاده از این نمودار میتوان حرکتهای آتی بازار را تحلیل کرد. در واقع شمعها حاوی الگوهایی هستند که در صورت وقوع، باعث میشود تا حد زیادی بتوانیم با توجه به روانشناسیای که در بطن آن کندل میباشد جهت بازار را پیشبینی کنیم. امروزه الگوهای کندلی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال میباشد که تقریبا همهی معامله گران در فعالیتهای روزمره خود در بازار سهام، از این الگوها منتفع میشوند.
انواع الگوهای کندل استیک:
1. الگوی کندل استیک یک کندلی:
دوجیها:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است. در این الگو شک و دودلی بین خریداران و فروشندگان سهم در بورس وجود دارد.
الگوی چکش:
الگوی چکش یا hammer یک الگوی ژاپنی است.
- تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
- کارکرد: این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند.
- اعتبار الگو: اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
- صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.
الگوی چکش وارونه:
تمام ویژگیهای الگوی چکش را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hammer نیز میگویند.
الگوی مرد به دار آویخته:
الگوی مرد به دار آویخته یا hanging man یک الگوی ژاپنی است.
- تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
- کارکرد: این الگو روند صعودی را تبدیل به روند نزولی میکند.
- اعتبار الگو: اگر مرد به دار آویخته قرمز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است. همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
- صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در زیر کندل مرد به دار آویخته قرار گیرد الگوی ما معتبر است، در غیر این صورت الگوی مرد به دار آویخته fail خواهد شد.
الگوی ستاره ثاقب:
تمام ویژگیهای الگوی مرد به دار آویخته را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hanging man نیز میگویند.
2. الگوی کندل استیک دو کندلی:
الگو پوشای صعودی:
الگو پوشای صعودی، خود را در یک روند نزولی نشان میدهد و نشاندهنده کف سازی در روند است. شمع اول در این الگو توپر و شمع دوم نیز تو خالی و بزرگتر از شمع اول بوده و همچنین شمع دوم کاملا بدنه شمع اول را فراگرفته است. در این الگو بالاتر بودن حجم معاملات در شمع دوم نسبت به شمع اول یک امتیاز محسوب میشود. همواره در کفها به دنبال پوشای صعودی باشید و مشابه پوشای نزولی، این الگو نیز ۲ کندلی بوده ولی میتوانید تا چند کندل را نیز در نظر بگیرید و اگر شمع دوم در این الگو تعداد شمع قبلی بیشتری را فراگرفت، نشاندهنده قدرت الگو است.
الگو پوشای نزولی:
الگو پوشای نزولی در روند صعودی و هنگامی که روند میخواهد بازگشت را شروع کند، خود را نشان میدهد. شمع اول در این الگو دارای بدنه خالی و کوتاه و شمع دوم دارای بدنه توپر و بزرگتر است. به این نکته توجه داشته باشید که بهتر است حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد. بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل اول را بپوشاند و در آن رنگ کندلها کاملا اهمیت دارد. این الگو با دو شمع نیز میتواند شکل گیرد ولی اگر شمع دوم چند شمع قبل از خود را فراگرفت، نشان از اهمیت بالاتر الگو دارد.
3. الگوی کندل استیک سه کندلی:
الگوی ستاره صبحگاهی ( morning star ):
- تشخیص: کندل اول قرمز و کندل سوم سبز است.
- رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا میشود.
- کاربرد: روند نزولی را صعودی میکند.
الگوی ستاره شامگاهی ( evening star ):
- تشخیص: کندل اول سبز و کندل سوم قرمز است.
- رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا میشود.
- کاربرد: روند صعودی را نزولی میکند.
این الگوها از مهمترین و شناخته شدهترین الگوهای بازار هستند. همچنین الگوهای زیاد دیگری وجود دارد که به مراتب درجه اعتبار پایینتری نسبت به این الگوها دارند.
ویدئوی آموزش کندل استیک
در این مطلب با انواع نمودار های استفاده شده در بورس و بازار سرمایه از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک) آشنا شدیم.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای سه نوع کندل وجود دارد معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
دیدگاه شما