جزئیات خبر
برای آشنایی با سازوکار بازار بورس اوراق بهادار باید با مفاهیم و اصطلاحات اساسی آن آشنا باشیم. با توجه به اینکه در مطالب گذشته بسیاری از این مفاهیم و اصطلاحات را توضیح دادیم، در این مقاله سعی کردهایم تا به دو موضوع مهم در بازار بورس، EPS و DPS بپردازیم. در ادامه این دو اصطلاح پرکاربرد را تعریف میکنیم.
EPS چیست؟
EPS مخفف عبارت Earning per Share، به معنی درآمد به ازای هر سهم است. شرکتها در پایان هر سال مالی، درآمد کل خود را بهصورت سود خالص پس از کسر مالیات محاسبه میکنند. اگر درآمد کل را بر تعداد کل سهام شرکت تقسیم کنیم، درآمد هر سهم، EPS، به دست میآید. بهطور سادهتر، EPS یک شرکت میزان سودی است که شرکت به ازای هر یک سهم به دست میآورد. EPS یکی از موضوعات بسیار مهمی است که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت سهام شرکتها در بازار بورس تأثیر میگذارد.
برای مثال فرض کنید که شرکتی در پایان سال مالی خود، ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال درآمد داشته باشد و تعداد سهام شرکت ۱ میلیون باشد. EPS شرکت برابر است با ۱،۰۰۰ ریال:
۱،۰۰۰ = ۱،۰۰۰،۰۰۰ ÷ ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰
به سودی که شرکت پس از یک سال مالی کسب میکند، EPS محقق شده نیز میگویند. این سود توسط مدیران و حسابداران شرکت پس از بررسی عملکرد شرکت، محاسبه درآمدها و هزینهها بهعنوان سود خالص و سود هر سهم به دست میآید. EPS محقق شده تأثیر خود را در قیمت سهم میگذارد.
تغییر در محاسبه EPS و حذف EPS پیشبینی شده
تا سال گذشته شرکتها موظف بودند که سود منتهی به پایان سال مالی خود را پیشبینی کرده و اعلام کنند. به این سود، EPS پیشبینی شده گفته میشد. این درآمد پیشبینی شده بر اساس عملکرد سال گذشته و نظر مدیران و کارشناسان شرکت محاسبه میشود و انتظار میرفت که شرکت تا پایان سال مالی بعد به آن دست یابد. با توجه به این موضوع که EPS پیشبینی شده واقعی نبود، امکان داشت در طی زمان تغییر کند.
با بهتر یا بدتر شدن عملکرد شرکت یا تغییر روند سودآوری آن، EPS پیشبینی شده که توسط شرکت محاسبه میشد، بیشتر یا کمتر میشد. شرکتها پس از پایان هر فصل مالی، باید EPS پیشبینی شده برای ادامه سال مالی را اعلام میکردند. EPS پیشبینی شده جدید میتوانست با EPS گذشته برابر و یا متفاوت از آن باشد.
در سالهای گذشته، پیشبینی سود شرکتها در هر سال مالی در گزارشات و صورت های مالی درج میشد. این گزارشها در سایت کدال به آدرس codal.ir وجود داشت.
اما از اواخر سال ۱۳۹۷، با انتشار و اجرایی شدن دستورالعمل افشای اطلاعات شرکتهای ثبتشده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار، مقرر شد اعلام سود (زیان) خالص هر سهم (EPS) بر اساس آخرین سود (زیان) محقق شده شرکتها باشد و EPS پیشبینی شده در ابتدای دوره حذف گردید. با وجود اینکه اعلام سود پیشبینی شده، سادگی محاسبات را برای سرمایهگذاران به وجود آورده بود، ولی به دلیل دخیل بودن سهامداران شرکت در محاسبات آن، سبب گمراهی نیز میشد. در گذشته یکی از دلایل عمده متوقف ماندن طولانی نمادهای بورسی، تفاوت بسیار زیاد بین سود محقق شده و EPS پیشبینی شده بود. با توجه به این موضوعات بحث انتشار گزارش در رابطه با پیشبینی سود حذف گردید.
در کشورهای دیگر مانند آمریکا و چین، ارائه EPS لزومی ندارد.
بنابراین شرکتها بهجای پیشبینی سود، گزارش تفسیری مدیریت ارائه میدهند که شامل گزارشی از صورتهای مالی و دیگر دادههای آماری از همه موارد تولید، فروش، نرخها و سایر متغیرهای مهم است که این گزارش در سایت کدال منتشر میشود.
این تغییر سبب خواهد شد که سهامداران و تحلیلگران با تحلیل دقیقتری اقدام به معامله و خرید و فروش سهام کنند و به ارزشهای اساسی یک شرکت توجه کنند.
تا پیش از اجرایی شدن این قانون، EPS اعلامشده در سایت tsetmc.com ، سود پیشبینی شده بود؛ اما پس از اجرای این تغییر، شرکتها باید از یکی از روشهای جهانی گزارش EPS استفاده کنند. این روش به نام دوازده ماه گذشته یا (TTM) معروف است که در ادامه به توضیح آن میپردازیم.
روش TTM چیست؟
TTM مخفف عبارت Trailing Twelve Months به معنی دوازده ماه گذشته است. در این روش سهامداران و تحلیلگران میتوانند بر اساس EPS دوازده ماه گذشته (۴ دوره ۳ ماهه) به ارزیابی یک شرکت بپردازند. طبق الزامات سازمان بورس و اوراق بهادار، شرکتها باید صورتهای مالی سهماهه خود را منتشر کنند؛ بنابراین سود هر سهم در دورههای سهماهه، در دسترس سرمایهگذاران خواهد بود.
مزیت روش TTM این است که قیمت سهم بر اساس قیمت واقعی آن تعیین میشود. در واقع ارزشگذاری سهم توسط سود پیشبینی شده شرکت انجام نمیشود و سرمایهگذاران با استفاده از اطلاعات واقعی میتوانند عملکرد شرکت را ارزیابی کنند و نتایج بهتری به دست آورند.
بنابراین برای درک سادهتر میتوان گفت EPS یک سهم بر اساس درآمد خالص کل ۱۲ ماه گذشته محاسبه میشود. درصورتیکه در پایان سال مالی یک شرکت گزارش تفسیری آن را بررسی کنیم، سود (زیان) خالص کل در پایان آن سال تقسیمبر تعداد کل سهام شرکت، EPS سهم میشود؛ اما درصورتیکه در میان سال مالی باشیم با توجه به آخرین گزارش ارائهشده توسط شرکت میتوان EPS را به دست آورد.
برای مثال، اکنونکه در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ هستیم، EPS یک شرکت برابر با مجموع سود (زیان) خالص ۶ ماهه اول امسال بهاضافه ۶ ماهه سال گذشته تقسیمبر تعداد کل سهام شرکت است.
برای نمونه اطلاعات زیر را درباره سهمی خاص در نظر بگیرید. با استفاده از گزارش تفسیری میتوان EPS سهم را در زمان اکنون اینگونه به دست آورد. مقدار EPS شرکت در صفحه سهم مربوطه در سایت tsetmc.com قابلمشاهده است.
سود خالص به ازای هر سهم در پایان سال مالی ۱۳۹۷: ۶،۰۰۰ ریال
سود خالص به ازای هر سهم در ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۷: ۴،۰۰۰ ریال
سود خالص به ازای هر سهم در ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۸: ۳،۰۰۰ ریال
سود خالص به ازای هر سهم در ۶ ماهه دوم سال ۱۳۹۷: ریال ۲،۰۰۰ = ۴،۰۰۰ – ۶،۰۰۰
EPS = ریال ۵،۰۰۰ = ۳،۰۰۰ + ۲،۰۰۰
DPS چیست؟
DPS مخفف عبارت Dividend per Share، به معنی سود تقسیمی به ازای هر سهم است. معمولاً شرکتها EPS را بهصورت کامل بین سهامداران تقسیم نمیکنند و بخشی از آن را برای سرمایهگذاریهای آتی شرکت، نزد خود نگاه میدارند. مدیران و سهامداران شرکت در پایان سال مالی و در جلسه مجمع عادی سالیانه شرکت، تصمیم میگیرند که چه میزان از EPS به سهامداران تعلق بگیرد. برخی از شرکتها ممکن است درصد زیادی از EPS را بهعنوان DPS بین سهامداران تقسیم کنند و برخی دیگر ممکن است درصد بیشتری از EPS را به سود انباشته و دیگر بخشهای شرکت اختصاص دهند؛ بنابراین مقدار DPS معمولاً از EPS کمتر است.
در بعضی مواقع که بهندرت اتفاق میافتد، شرکت تصمیم میگیرد علاوه بر سود ساختهشده در سال جاری، بخشی از سود انباشته طی سالیان گذشته را بین سهامداران تقسیم کند، در این حالت مقدار DPS از EPS بیشتر خواهد شد.
میزان، زمان و روش پرداخت سود تقسیمی یا سود نقدی به سیاستهای هر شرکت بستگی دارد. شرکتها بر اساس قانون ۸ ماه فرصت دارند تا سود نقدی را بین سهامداران تقسیم کنند. هر شخصی که در زمان برگزاری مجمع عادی سالیانه، سهام شرکت را داشته باشد، میتواند DPS اعلامی شرکت را بر اساس میزان دارایی خود دریافت کند.
بهطور مثال فرض کنید یک شرکت به ازای هر سهم ۷،۰۰۰ ریال درآمد داشته باشد و تصمیم بگیرد از این میزان، ۵،۰۰۰ ریال را بین سهامداران بهصورت سود نقدی تقسیم کند. حال اگر فردی ۱،۰۰۰ سهم از این شرکت را دارا باشد، کل سود نقدی که دریافت میکند، ۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال است.
۵،۰۰۰،۰۰۰ = ۱،۰۰۰ × ۵،۰۰۰
توجه به این نکته ضروری است که پس از تقسیم سود نقدی و بازگشایی سهم، به میزان سود نقدی هر سهم از قیمت سهم کاسته میشود.
برای مثال اگر در مثال قبل، قیمت سهم شرکت موردنظر قبل از برگزاری مجمع ۱۵،۰۰۰ ریال باشد، پس از بازگشایی نماد و تقسیم سود، قیمت سهم ۱۰،۰۰۰ ریال میشود.
۱۰،۰۰۰ = ۵،۰۰۰ – ۱۵،۰۰۰
نتیجهگیری:
در این مقاله در خصوص EPS، DPS و تفاوت آنها خواندیم. حال که با مفهوم دو اصطلاح EPS و DPS آشنا شدهایم، لازم است پسازاین برای تحلیل سهام شرکتها و بررسی قیمتها به این دو پارامتر نیز دقت کنیم. هر دوی این اصطلاحات، نکات مهمی را درباره عملکرد، میزان سودآوری و روند رشد شرکت نشان میدهد؛ بنابراین قبل از سرمایهگذاری در یک سهم باید بتوان بر اساس این اطلاعات ارزیابی درستی از آینده شرکت به دست آورد.
تفاوت EPS و DPS چیست؟
EPS یکی از پرکاربردترین مفاهیم بورسی در بین سرمایهگذاران تازه کار و حرفهای است. هرجا که وضعیت سهام یک شرکت از طرف سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم پای eps نیز در میان است.
EPS یکی از پرکاربردترین مفاهیم بورسی در بین سرمایهگذاران تازه کار و حرفهای است. هرجا که وضعیت سهام یک شرکت از طرف سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم پای eps نیز در میان است.
در واقع EPS یکی از مهمترین مفاهیمی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت سهام شرکتها در بورس تاثیر میگذارد. زمانی که شما سرمایهگذاری در بورس را شروع میکنید همیشه به اشکال مختلف با این کلمه درگیر هستید. اگر بخواهیم خیلی ساده تعریف کنیم که eps چیست میتوانیم بگوییم که eps یک شرکت برابر است با میزان سودی که در آن شرکت به ازای هر یک عدد سهم شرکت به دست میآید.
کلمه eps مخفف عبارت Earnings Per Share که به معنی درآمد هر سهم است. وقتی که شما کل درآمد (سود پس از کسر مالیات) یک شرکت در پایان سال (سال مالی) را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم بکنید در واقع eps آن شرکت را محاسبه کردهاید. برای مثال فرض کنید شرکتی توانسته است در پایان یک سال ۱۰۰ میلیون ریال سود کسب کند و تعداد سهام آن شرکت نیز ۱ میلیون
EPS پیشبینی شده
EPS پیشبینی شده (درآمد پیشبینی شده هر سهم) مقدار سودی است که یک شرکت در ابتدای سال مالی خود پیشبینی میکند که در انتهای همان سال مالی به آن برسد. شرکتهای بورسی هر ساله موظف هستند که قبل از شروع سال مالی جدید یک پیشبینی از عملکرد مالی خود به بورس ارایه کنند که در آن پیشبینی براساس عملکرد گذشته شرکت و همچنین نظر مدیران و کارشناسان شرکت یک eps برای سال مالی پیش روی شرکت پیشبینی میشود. به این eps به اصطلاح eps پیشبینی شده گفته میشود. این eps همانطور که از نامش پیداست یک پیشبینی است که هنوز محقق نشده است. این eps همان سودی است که شما در سایت tsetmc به عنوان عدد روبهروی eps شرکتها مشاهده میکنید.
این eps سودی است که یک شرکت توانسته بعد از گذشت یکسال مالی به دست بیاورد. حسابداران و مدیران شرکت بعد از پایان سال مالی شرکت عملکرد واقعی شرکت را بررسی میکنند، بعد از محاسبه درآمدها و هزینههای شرکت، مبلغی را به عنوان سود خالص و نهایی شرکت اعلام میکنند که این سود همان eps تحقق یافته است. پس بهطور خلاصه میتوان گفت eps پیشبینی شده سودی است که شرکت در ابتدای سال مالی خود پیشبینی میکند در انتهای آن سال به آن سود برسد. eps تحقق یافته میزان سودی است که شرکت بعد از پایان سال مالی خود به آن میرسد.
کلمه dps مخفف عبارت Dividend Per Share است. dps آن قسمتی از eps است که بین سهامداران تقسیم میشود. درصد سود تقسیمی یا dps در بین شرکتها متفاوت است. شرکتها سیاستهای متفاوتی درخصوص تقسیم سود دارند. برخی ترجیح میدهند بیشتر سود سهام را بین سهامداران تقسیم کنند اما؛ برخی دیگر درصد کمی از سود را تقسیم کرده و بخش عمده آن را به تأمین نقدینگی مورد نیاز برای انجام طرحهای توسعهای، اختصاص میدهند. حال اینکه چه مقدار از eps به عنوان dps بین سهامداران تقسیم شود، در مجمع شرکت تصمیمگیری میشود
تفاوت EPS و DPS چیست؟
جنس هردوی آنها از سود شرکت است. تفاوت در این است که در بیشتر مواقع با هم برابر نیستند.معمولا مقدار dps از eps شرکت کمتر است. چون شرکتها علاقه دارند بخشی از سود را نزد خود نگهدارند. اما گاهی نیز ممکن است به دلایلی dps از eps بیشتر شود. مثلا شرکت علاوه بر سود امسال، ازسود انباشتهای که از سال گذشته داشته است نیز مقداری را تقسیم کند. این کار باعث میشود که مقدار dps از مقدار eps بیشتر شود.
نکات مهم در مورد DPS
معمولا شرکتها همه سود خود را به عنوان dps بین سهامداران تقسیم نمیکنند، بلکه مقداری از آن را نزد خود نگه میدارند تا بر حسب شرایط و نیاز خود از آن استفاده درست بکنند.هر شخصی که در هنگام مجمع شرکت سهامدار است، سودی که به عنوان dps در مجمع تصویب میشود به او تعلق میگیرد. پس حتی اگر فردای مجمع سهام خود را بفروشد نیز dps یه او تعلق میگیرد.
شرکتها طبق قوانین بورس ۸ ماه زمان دارند که سود نقدی سهامداران را پرداخت کنند. بعضی از شرکتها این سود را زود و بعضی نیز خیلی دیر پرداخت میکنند.
EPS و DPS در بورس چیست؟ مفهوم و کاربرد EPS و DPS چیست؟
EPS و DPS در بورس چیست؟ مفهوم و کاربرد EPS و DPS چیست؟
EPS چیست؟
درآمد هر سهم یا earning per share یکی از پرکاربردترین مفاهیم بورس است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت و ارزش گذاری سهام شرکتها در بورس تاثیر می گذارد. بعبارت دیگر EPS مقدار سودی است که به هر سهم اختصاص داده می شود و با محاسبه آن سطح درآمد شرکت بدست می آید و در نهایت می توان به میزان درآمدی که هر فرد کسب می کند دست یافت.
لازم به ذکر است، تعداد سهام موجود در بازار به عنوان جزئی از EPS (بررسی eps برخی از سهام شرکت ها) شرکت تلقی می شود. برای محاسبه eps میبایست کل درآمد یک شرکت در پایان سال را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم کنید. سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد.
EPS پیشبینیشده: به عبارتی ساده می توان گقت EPS پیشبینیشده، سود پیش بینی شده برای هر سهم در سال مالی آینده و همانطور که از نامش پیداست یک پیش بینی است که هنوز محقق نشده است. شرکت ها مکلف به ارائه پیش بینی های خود قبل از شروع سال مالی جدید هستند.
EPS تحقق یافته: سودهای تعلق یافته به سرمایه گذاران در سال مالی گذشته می باشد. در پایان هر سال مالی، به محاسبه هزینه ها و درآمدها می پردازند و در نهایت مبلغی را به عنوان سود خالص به سرمایه گذران پرداخت می کنند.
EPS تعدیل: بعد از محاسبه EPS پیشبینیشده، با استفاده از EPS تعدیل بررسی می کنند که آیا پیش بینی صورن گرفته کمتر یا بیشتر از عدد نهایی می باشد یا برابر با عدد بدست آمده در EPS پیشبینیشده است.
بررسی نکاتی مهم در مورد EPS:
- با تغییر شرایط، eps نیز تغییر می کند.
- هر شرکت بورسی مکلف است بعد از گذشت سال مالی خود، گزارش عملکرد خود را اعلام کنند و بعد از آن مجددا یک eps پیش بینی شده برای سال مالی جدید خود ارائه کنند.
- eps پیش بینی شده مبنای قیمت گذاری قرار می گیرد، چرا که eps تحقق یافته بعد از پایان سال مالی شرکت بدست می آید و اثر آن قبلا بر روی قیمت سهم گذاشته شده است.
DPS چیست؟
درصد سود تقسیمی یا (DPS (dividend per share میزان سودی است که در بین سهامداران تقسیم می شود و همچنین میزان پرداخت سود و تاریخ پرداخت سود توسط هیت مدیره تصویب می شود. برخي شرکتها ترجيح ميدهند سود بیشتر سهام را بين سهامداران تقسيم کنند و برخي ديگر درصد کمي از سود را تقسيم می کنند، این میزان تقسیم در هر شرکت متفاوت است زیرا هر شرکت قوانین مختص خود را دارا می باشد. برای درک هر چه بهتر مفاهیم و اصطلاحات مختلف در بورس می توانید در کلاس های آموزشی ما شرکت نمایید. شرکتها همه سود خود را به عنوان dps بین سرمایه گذاران تقسیم نمی کنند بلکه مقداری از آن را نگه می دارند تا بر حسب نیاز خود از آن استفاده درست بکنند.
فرمول محاسبه:
DPS = EPS- (اندوخته قانونی + اندوخته طرح و توسعه + سود انباشته)
اما تفاوت و تشابه بین EPS و DPS چیست؟
حال زمان می خواهیم به بررسی تفاوت بین EPS و DPS بپردازیم تا مفهوم این دو را هر چه بهتر درک کنیم:
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام میباشد. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همان طور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
درآمد به ازای هر سهم (EPS)سود هر سهم [EPS] چیست؟
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری میکند. این به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه سود هر سهم [EPS] چیست؟ میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازه گیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایه گذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
جزئیات خبر
خلاصه اصطلاح earning per share یا سود هر سهم است. هرگاه کل سود پس از کسر مالیات را به تعداد سهام تقسیم نماییم؛ سود هر سهم بدست میآید.
EPS پیشبینی شده : عبارت است از سود هرسهم که شرکت برای سال مالی که در پیش است پیشبینی میکند.
EPS تحقق یافته : عبارت است از سود هرسهم که در دوره مالی گذشته به هر سهم تعلق گرفته است.
تعدیل EPS : شرکتها در ابتدای سال مالی EPS خود را پیشبینی میکنند که به آن EPS پیشبینی شده میگویند. ولی گاهی این سود کمتر و گاهی بیشتر از پیشبینی درمیآید.
تعدیل EPS به این معناست که با بررسی مشخص میشود سود پیشبینی شده کمتر یا بیشتر از مبلغ پیشبینی شده درآمده است.نسبت قیمت به درآمد یا “ایپیاس” معمولا به عنوان یکی از مهمترین متغیرها در تعیین قیمت سهم است. eps همچنین یک جزء اصلی در محاسبه ارزیابی سهام با توجه به قیمت آن است.
یکی از جنبههای مهم EPS که معمولا در محاسبات نادیده گرفته میشود، میزان سرمایه موردنیاز برای ایجاد درآمد خالص است. دو شرکت میتوانند رقم EPS یکسانی داشته باشند اما یکی از آنها این رقم سود به ازای هر سهم (EPS) را با سرمایهگذاری کمتری بدست آورده است. ناگفته پیداست شرکتی که با سرمایه سود هر سهم [EPS] چیست؟ کمتری بتواند سود بیشتری بسازند کارآمدتر از دیگریست و اگر همه فاکتورهای دیگر مساوی باشد، معمولا شرکت بهتری برای سرمایهگذاری است.
سرمایهگذاران همچنین باید از دستکاری EPS آگاه باشند. مهم است که روی یک فاکتور مانند EPS یا P/E به تنهایی تکیه نکنیم و آنها را با سایر معیارها و تحلیلها استفاده نماییم.
دیدگاه شما