سهام بنیادی چیست؟
برای افرادی که به تازگی وارد بازار بورس شدهاند، درک عباراتی مانند سهام بنیادی، سهام تکنیکال، عرضه اولیه و… ضرورت دارد. یک معاملهگر برای فعالیت در این بازار باید با اصطلاحات پایه آشنا باشد. برخی از این اصطلاحات مثل عرضه اولیه، به راحتی قابل درک هستند، اما عباراتی مثل سهام بنیادی، نیاز به دانش بورسی دارند و دانستن مفهوم آن کافی نیست. به بیان دیگر شاید شما بدانید که معنی «سهام بنیادی» چیست، اما آیا معیار اطلاق کلمه «بنیادی» به یک سهم، چگونگی شناسایی سهام بنیادی و روش انجام تحلیل بنیادی را هم آموختهاید؟ در ادامه این مقاله میآموزیم که سهام بنیادی چیست، چه ویژگیهایی دارد، چگونه میتوان آن را شناسایی کرد و برای یادگیری تحلیل بنیادی باید چه اقداماتی انجام دهیم.
تعریف سهام بنیادی
برای تعریف سهام بنیادی، ابتدا به سراغ کلمه «بنیاد» میرویم. همانطور که میدانید کلمه بنیاد اشاره به ریشه و پایه دارد. مثلا به علومی مانند ریاضی، فلسفه، زیستشناسی که ریشه بسیار از علوم دیگر هستند، علوم بنیادی گفته میشود و اگر فردی در این علوم قوی باشد، در قدمهای بعدی با اطمینان حرکت میکند. درباره سهام هم این موضوع وجود دارد، هر سهمی که شرکت ناشر آن از بنیادی قروی برخوردار باشد، سهام بنیادی خوانده میشود.
پس در تعریف سهام بنیادی میتوان گفت: سهامی که بر اساس ارزش ذاتی و پشتوانه قوی، ارزنده شمارده شود، در اثر سفتهبازی یا تصمیمات هیجانی ارزش آن تغییر نکند و در بلندمدت سودآوری خوبی داشته باشد را سهام بنیادی مینامیم. دقت کنید که در تعریف سهام بنیادی، عبارت «بلند مدت» اهمیت زیادی دارد. چرا که بورس، بازاری بر مبنای عرضه و تقاضا است. بنابراین اگر در یک بازه زمانی محدود، درخواست برای سهام (مثلا سهام یک گروه صنعت خاص) کاهش یابد، قیمت آن سهام هم روند نزولی خواهد داشت، اما این معنای کاهش ارزش ذاتی سهم نیست.
از طرفی سفتهبازی، انتشار شایعات، رخدادهای سیاسی یا اجتماعی پر سر و صدا در زمانی خاص، میتوانند سهام مختلف را تحت تاثیر قرار داند. در این شرایط ممکن است ما شاهد افت یا رشد شدید قیمت در هر سهام، اعم از بنیادی یا غیر بنیادی باشیم. بنابراین برای سرمایهگذاری در سهام بنیادی، داشتن افق زمانی بلندمدت اهمیت دارد. سرمایهگذار در این مدت احتمالا فراز و نشیبهایی را در قیمت سهم مشاهده میکند و این موضوع هرگز نباید تصمیمات هیجانی را برای وی در پی داشته باشد.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که آگاهی از ویژگی های سهام بنیادی، ما را در شناسایی این سهام یاری میکند. در ادامه با آموختن روش تحلیل بنیادی، بررسی نمودارهای قیمتی سهم از گذشته تاکنون و تعیین افق زمانی، یک سرمایهگذاری سودده را برایمان در پی دارد.
ویژگی های سهام بنیادی
در بخش قبل به این موضوع اشاره شد که شناخت ویژگی های سهام بنیادی، یکی از قدمهای ما برای انجام سرمایهگذاری بلندمدت و سودده است. در واقع هر سهمی بسته به گروه صنعت، میزان عرضه و تقاضا، قدمت، سودسازی در گذشته و… دارای ویژگیهای مخصوص به خود است. حال برخی از این ویژگیها به صورت مشترک در سهام بنیادی وجود دارند و به کمک آنها میتوانیم به راحتی سهام بنیادی را تشخیص دهیم.
ویژگی های سهام بنیادی در دو گروه اصلی و فرعی تقسیم میشوند. ویژگی های اصلی به معنای بررسی: EPS سهم، نسبت P/E، نقدشوندگی، میزان سودآوری و روند افزایشی سود (سود خالص) هستند. برای بررسی ویژگی های فرعی سهام بنیادی به سراغ مواردی چون: نسبت داراییهای شرکت به بدهیها، روند افزایشی نرخ فروش محصولات یا خدمات، برنامهها و اهداف آتی، قراردادهای جاری و آتی که در گسترش شرکت نقش دارند و میزان تاثیر سهم در شاخص کل میرویم. در ادامه توضیحات مختصری درباره ویژگی های سهام بنیادی (اصلی) ارائه میشود.
سود هر سهم یا (EPS): eps مخفف عبارت Earnings per Share و به معنای سود یا درآمد هر سهم است. این مقدار در تابلو هر سهم در سایت tse درج شده است. اما تحلیلگران بنیادی معمولا eps سهام را خودشان محاسبه میکنند و عدد دقیق آن را به دست میآورند. فرمول محاسبه eps به شرح زیر است:
تعداد کل سهام / سود خالص در 12 ماه گذشته = EPS
نسبت P/E: نسبت قیمت بر درآمد یا (price / earnings per share) یک فاکتور بسیار مهم برای تشخیص سهام بنیادی است. با کمک نسبت P/E میتوان میزان سودی که شرکت در طول یک سال مالی برای سهامداران فراهم میکند را تخمین زد.
نقدشوندگی: بسیاری از افراد تصور میکنند که چون سرمایهگذاری در سهام بنیادی اغلب با دیدگاه بلندمدت انجام میشود، پس نقدشوندگی سهم اهمیت چندانی ندارد! این تفکر اشتباه است. همانطور که در قبل ذکر شد کاهش نقدشوندگی سهم در یک بازه زمانی خاص و محدود، نرمال است اما در مجموع نقدشوندگی سهم اهمیت دارد و یکی از ویژگیهای سهام بنیادی، جاری بودن روند معاملات و نقدشوندگی بالا است.
میزان سودآوری سهم: منظور از میزان سودآوری سهم، روند افزایشی سود (خالص) است. دقت کنید که سود خالص با سود ناخالص تفاوت دارد. سود ناخالص معمولا مثبت است، اما سود خالص که با کسر هزینهها، مالیات و… بدست میآید نمیتواند همواره مثبت باشد. بنابراین روند افزایشی آن، یک ویژگی مثبت به حساب میآید و گویای بنیاد قوی شرکت ناشر سهم است.
سهام بنیادی را چگونه تشخیص بدهیم؟
تا این لحظه متوجه شدیم که سهام بنیادی چه ویژگیهایی دارد، اما دقت کنید که بررسی ویژگیها پس از انتخاب سهم صورت میگیرد. سوال اینجاست که سهام بنیادی را چگونه تشخیص بدهیم؟ برای تشخیص سهام بنیادی در ابتدا میتوان چند مورد کلی را در نظر گرفت:
– زمان اصلاح بازار، سهام کوچک با افت قیمت بیشتری مواجه میشوند و سهام بنیادی در مقایسه با آنها ثبات قیمتی بیشتری دارند.
– زمان اصلاح قیمت، نقدشوندگی در سهام بنیادی بیشتر به چشم میخورد.
– سهام شرکتهای بزرگ و شاخصساز معمولا سهام بنیادی هستند. در قبل هم به این موضوع اشاره شد که تاثیر در شاخص یکی از ویژگی های سهام بنیادی است.
– صنایع استراتژیک معمولا سهام بنیادی زیادی را شامل میشوند. اما دقت کنید که این موضوع شما را گول نزند. هر شرکتی که در صنایع استراتژیک دستهبندی میشود صرفا دارای سهام بنیادی نیست.
سرمایه گذاری در سهام بنیادی
برای سرمایه گذاری در سهام بنیادی شما باید در قدم اول اهداف، اولویتها و ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسید. هر سرمایهگذاری در بازار بورس، با توجه به میزان برخورداری از دانش اقتصادی، ریسکپذیری و اولویتهایی چون افق زمانی و بازده مورد انتظار، روشه متفاوتی را برای تعیین مسیر سرمایهگذاری و شناسایی سهام انتخاب میکند. مثلا مسیر سرمایهگذاری برخی افراد بر مبنای انجام معاملات روزانه است، برخی دیگر افق زمانی میانمدت دارند و برخی هم با افق زمانی بلندمدت به سرمایهگذاری میپردازند.
برای هر سهام بنیادی چیست؟ سه گروه بالا یادگیری مهارتهایی مانند تابلوخوانی و فیلترنویسی ضرورت دارد، اما در ادامه با توجه به اینکه مسیر سرمایهگذاریشان تغییر میکند، هر گروه بر یک روش تحلیلی متمرکز میشوند. مثلا برای انجام معاملات روزانه، باید از نمودارهای تحلیل تکنیکال بهره برد، در صورتی که برای سرمایهگذاری بلندمدت، تمرکز بر روش تحلیل بنیادی و شناسایی سهام بنیادی است. در نهایت کارشناسان بورسی پیشنهاد میکنند که همه روشها را به ترتیب بیاموزید تا بتوانید دارایی خود را بر اساس افق زمانی و میزان ریسک، به شکل موازی تقسیم کنید.
در این حالت سرمایه گذاری در سهام بنیادی و غیر بنیادی را همزمان انجام میدهید و از سود بازار بورس تا بیشترین حد ممکن بهرهمند میشوید.
سخن آخر
ما در این مطلب با تعریف سهام بنیادی، ویژگی های سهام بنیادی و چگونگی تشخیص سهمهای بنیادی آشنا شدیم و در آخر باید روش استفاده از اطلاعات و سهام بنیادی چیست؟ صورتهای مالی شرکتها برای تخمین ارزش و بنیاد سهم را بیاموزیم. این مهارتها در آموزشهای بورس با عنوان «تحلیل بنیادی» شناسایی میشود و یادگیری آن برای سرمایهگذاری بلندمدت اهمیت زیادی دارد. البته آموزش تحلیل بنیادی را نمیتوان در یک مقاله گنجاند و برای یادگیری آن نیاز به گذراندن دورههای پیشنیاز مثل مبانی سرمایهگذاری، تابلوخوانی و فیلترنویسی است. بنابراین بهترین روش برای یادگرفتن تحلیل بنیادی و سرمایه گذاری در سهام بنیادی، شرکت در دورههای آموزش است.
سهام بنیادی
سهام بنیادی چیست ؟| ویژگی ها و تفاوت آن ها با سهام غیربنیادی
سهام بنیادی چیست ؟| ویژگی ها و تفاوت آن ها با سهام غیربنیادی
یکی از اصطلاحاتی که معمولا توسط افراد سرمایه گذار در بورس استفاده می شود «سهام بنیادی» است. امروزه کسانی که در بورس سرمایه گذاری می کنند همیشه به دنبال سرمایه گذاری در سهمهای پر سود هستند و از روش های مختلفی برای این کار استفاده می کنند. از جمله این روش ها می توان به تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، فیلترنویسی و. اشاره کرد. اما عبارت سهام بنیادی چیست؟ چه تفاوتی با سهم غیر بنیادی دارد؟ در این مقاله به موضوعات سهم بنیادی، نحوه شناسایی آن ها، فاکتورهای اصلی تشخیص سهم بنیادی از غیربنیادی خواهیم پرداخت. اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که برای چرخاندن سهام خود از سبدگردان استفاده می کنید پیشنهاد ما به شما این است که تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
مقدمه
یکی از روش های سرمایه گذاری موفق در بورس، چیدن استراتژی خوب و مناسب است. انتخاب سهام بنیادی و شاخص ساز برای سرمایه گذاری در بازار بورس می باشد؛ بهترین است. به این علت که این نوع شرکت ها تاثیر بیشتری در شاخص بورس دارند و می توانند در بلندمدت، سود خوبی را برای به همراه داشته باشند. به بیانی ساده تر شرکت های بنیادی وضعیت سودسازی بسیار خوبی دارند. پرداخت سود این شرکت ها سر وقت و در بیشترین حالت ممکن بوده است و معاملات سهام آن ها بدون ابهام و با مدیریت بازارگردان انجام می شود.
سهام بنیادی چیست؟
اگر بخواهیم تعریف مختصر و ساده ای این باره داشته باشیم، سهام بنیادی سهامی است که پس از بررسی توسط تحلیلگران، ارزش ذاتی خوبی برای آن تشخیص داده شود. به بیانی دیگر در روش تحلیل بنیادی، تمرکز بر روی یافتن ارزش ذاتی سهم می باشد. در این روش هدف یافتن حداقل و حداکثر قیمت برای انجام معاملات روزانه نیست بلکه در این نوع تحلیل باید به دنبال سهمی بود که پشتوانه قوی داشته باشد تا بتوان برای مدت طولانی سهامدار آن بود. سهم هایی که از این ارزش برخوردار باشند را سهم بنیادی می گویند. همان طور که می دانید امروزه یکی از مهمترین مشکلات مربوط به شرکت های سهامی، کنترل، بررسی و چگونگی وضعیت سهام اعضاء و مدیریت سبد سهام و بروز نگهداری اطلاعات و روند بازدهی می باشد که با انتخاب یک نرم افزار سهام مناسب می توان این مشکلات را به راحتی از پیش رو برداشت.
نکته قابل توجهی که در این مبحث باید در نظر داشت این است که سهام بنیادی با دیدگاهی بلندمدت مورد بررسی قرار می گیرد. ویژگی مثبتی که این سهام دارد این است که در آینده روندی رو به رشد خواهد داشت. بدین معنا که فراز و فرودهای بیش از حد را تجربه نمی کند بلکه تنها در زمان اصلاح بازار دچار نوسان می شود. این نوع سهام همیشه سوددهی دارند اما سوددهی آن ها به شکلی نیست که توجه نوسانگیران را به خود جلب کند.
اگر شما هم جزو سهامداران بورس هستید حتما متوجه این موضوع شده اید که این ویژگیها تا حد زیادی به شرایط شرکت بورسی مربوط به سهم بستگی دارد. تحلیلگران بنیادی با استفاده از اطلاعاتی چون صورت وضعیتهای مالی شرکت، نحوه مدیریت و. که میتواند وضعیت شرکت را به خوبی به نمایش بگذارد با در نظر گرفتن سرمایهگذاریهای شرکت و جایگاه رقابتی آن، به تصمیمگیری درباره این که سهام بنیادی است یا خیر، میپردازند.
سهام های بنیادی بورس کدامند؟
بهترین سهام بنیادی بورس سهم هایی هستند که نقدشوندگی بالایی دارند و ارزش بازار آن ها بسیار بالا می باشد. این نوع سهام در صنعت و گروه بورسی که در آن فعالیت دارند بسیار سرآمد بوده و همواره از آن ها به خوبی یاد می شود. برای درک بهتر موضوع مثالی را شرح داده ایم: یکی از سهم های بنیادی بازار، نماد فولاد (همان شرکت فولاد مبارکه اصفهان ) است. در این سهام حجم معاملات و شناوری بالا، ریسک سرمایه گذاری کم و سودآوری شرکت متداوم می باشد.
تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران به کمک نرم افزار سهام یا نرم افزارهای تحلیل بنیادی می توانند گزارش های مالی شرکت ها را در کوتاه ترین مدت ممکن و با دقیق ترین شکل ارزیابی کنند. یکی از ویژگی های مثبت این نوع نرم افزارها این است که می توان به کمک آن ها ساختارها یکپارچه شوند و همه داده ها را به صورت لحظه ای و به صورت همزمان در اختیار تحلیلگران قرار دهند.
خصوصیات سهام بنیادی
- ثبات سودآوری
- حاشیه سود مناسب
- نقدشوندگی بالا در بورس
- عمر بالای شرکت
- انتشار مداوم اطلاعات و اخبار
- درصد تقسیم سود بالا و تقسیم سود سریع در انتهای سال مالی
- چشم انداز مثبت برای صنعتی که سهم در آن قرار دارد
- میزان تاثیر در شاخص کل
- نسبت دارایی ها به بدهیهای آن شرکت
- برنامه های آینده شرکت، از جمله قراردادها، گسترش مجموعه و.
- تغییر روند پلکانی از زیانده به سمت ثبات و در نهایت رسیدن به سوددهی
- روند افزایشی نرخ فروش محصولات، خدمات و.
- نکته ای که در این مبحث باید در نظر داشته باشید این است که با امکانات نرم افزار مدیریت امور سهام، میتوان قدمی بزرگ در راستای کاهش مشکلات ناشی از عدم شناسایی رفتار سرمایهگذاران و متغیرهای تأثیرگذار بر قیمت و بازده سهام برداشت.
- مقدار EPS سهم
- نسبت P/E هر سهم
- میزان نقدشوندگی سهام
- روند افزیشی سود خالص شرکت
- میزان تاثیر در شاخص کل
- نسبت داراییهای شرکت به بدهیهای آن
- برنامههای آتی شرکت، شامل قراردادها، گسترش مجموعه و…
- تغییر روند پلکانی از زیانده به سمت ثبات و در نهایت رسیدن به سوددهی
- روند افزایشی نرخ فروش محصولات، خدمات و…
- میزان سودآوری شرکت
- چشم نداز آینده صنعت مورد نظر
- قدرت نقد شدن آن
- سابقه قیمتی سهام
- میزان نقدینگی
- بدهی های شرکت
- ترکیب سهامداران
- نسبت قیمت به سود
- درصد شناور آزاد
- سیاست شرکت برای تقسیم سود
- میزان ریسک پذیری خریدار سهام
- سود در نظر گرفته شده خریدار سهام
- استهلاک
- میزان فروش
- کیفیت مدیریت
- حاشیه سود
- سطح تکنولوژی
- منابع مالیات
- نرخ مالیات
- گردش دارایی ها
- جایگاه رقابتی شرکت در صنعت کاری خودش
- رقابت خارجی
- بر اساس داریی
- بر اساس درآمد
- بر اساس حقوق صاحبان سهام
- بر اساس فروش
- دارای ازرش بازاری و دارایی بالایی باشد
- سهام های تاثیر گذار در شاخص بورس، بنیادی می باشند
- دارای ارزش دارایی و بازاری بالایی در شرکت داشته باشد
- میزان تولید و برابر با این میزان فروش شرکت هم زیاد شود
- هزینه های اداری و دیگر هزینه های کاهش داشته باشد
- دارایی های جاری آن شرکت، در برابر بدهی های جاری به صورت محسوس زیادتر باشد
- شرکت دارای قرادادهای مهمی باشد و برای آن ها اقتتاح ساختمان جدید در نظر داشته باشد
- اگر چنانچه شرکت قصد افزایش سرمایه دارد، نسبت به این میزان، درآمد مطرحی را ثبت کند
- اگر شرکت در سال های قبل و یا ماه های قبل زیاد دیده باشد، به شرکت سودده تبدیل شده باشد
- نمودار درآمد و سودآوری شرکت در گزارشات یک ماهه و فصلی نسبت به سال قبل بالا رفته باشد و سوددهی داشته باشد
- اگر چنانچه قسمت پایانی سهم را به EPS سهم تقسیم کنیم، عدد به دست امده نباید از 10 کمتر باشد
- نرخ فروش محصولات شرکت رو به افزایش باشد
تفاوت سهم بنیادی و غیربنیادی چیست؟
در این مبحث به تفاوت سهام بنیادی و غیر بنیادی خواهیم پرداخت. اما ارائه این مطلب به این معنی نیست که این سهام خوب یا بد است. سهم غیربنیادی بدین معناست که برای سرمایه گذاری با استراتژی بلندمدت پیشنهاد نمیشود. در حالی که ممکن است سهم غیربنیادی در تحلیل تکنیکال با ارزش شمرده شود و مورد خوبی برای سهامداران با استراتژی کوتاهمدت به حساب بیاید.
همان طور که در بالا به آن اشاره کردیم در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهم تخمین زده می شود، اما در این تحلیل نمی توان حداقل و حداکثر قیمت را تشخیص داد. در مقابل این تحلیل، تحلیل تکنیکال قرار دارد که میتوان به راحتی به قیمت دست پیدا کرد در حالی که ارزش ذاتی سهم قابل تشخیص نخواهد بود.
فاکتورهای فرعی تشخیص سهم های بنیادی
کدام سهم بهتر است؟ بنیادی یا غیربنیادی؟
با توجه به توضیحات شرح داده شده در بالا حتما تا به الان به این نتیجه رسیده اید که بهترین گزینه برای سرمایهگذاری سهام بنیادی است. بر طبق وضعیت خوب این شرکتها، رسیدن به سودهی در سهام آنها حتمی است. اما بسیاری از سهامداران بورسی از نوسان قیمت سهام بهره می برند به عبارتی دیگر در سهم بنیادی که افزایش و کاهش ناگهانی قیمت اتفاق نمیافتد، سود چندانی برایشان در پی نخواهد داشت. حتما این سوال در ذهن شما به وجود آمده است که پس چگونه متوجه شویم که سهم بنیادی بهتر است یا سهم غیر بنیادی؟
سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟ پاسخ به این سوال را این گونه مطرح می کنیم که در ابتدا شما باید چند موضوع را مد نظر قرار دهید. به عنوان مثال نحوه فعالیت در بازار بورس: برای سهامدارنی که به صورت روزانه در بازار مشغول فعالیت هستند، خرید و فروش سهام غیر بنیادی سود خوبی میتواند داشته باشد. فقط کافی است سهامدار روش تحلیل تکنیکال را بیاموزد. سپس با استفاده از آن، پایینترین قیمت برای ورود به سهم و بالاترین قیمت برای خروج از آن را پیدا خواهد کرد و در نهایت از معاملات سهام غیر بنیادی به سود خوبی میرسد. در نظر داشته باشید که این روش ریسک بالایی دارد.
اکثر سهامداران سرمایهگذاری با استراتژی بلندمدت، ریسکپذیری کمتر و احتمالا با دارایی بیشتر، معمولا سهام بنیادی را انتخاب میکنند. در برخی از سهامداران مشاهده شده است که چندین سهم بنیادی و غیر بنیادی را در سبد سهام خود قرار داده و با در نظر گرفتن هر دو استراتژی بلندمدت و کوتاهمدت به مدیریت آن میپردازند. برای انجام چنین کاری، برخورداری از دانش بورسی اهمیت زیادی دارد.
اهمیت نرم افزار سهام
یکی از مهمترین مشکلات شرکتهای سهامی، خریداران سهام، کارگزاریها و مدیران بورسی مواردی مثل مدیریت سبد سهام، بررسی وضعیت سهام اعضای یک شرکت، بهروز نگهداری اطلاعات و روندهای بازدهی سهم است. تحلیلگران برای حل مشکلات، نرم افزار امور سهام، به عنوان یک نرم افزار مدیریتی که میتواند مشکلات پیشروی دنیای بورس را حل کند پیشنهاد می دهند.
نرم افزار سهام از دسته نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش، نرم افزاری است که با توجه به نیازمندی ها و دغدغه های مدیریت شرکت های سهامی، سرمایه گذاری و تعاونی طراحی شده است. با استفاده از این نرم افزار شما امور مدیریتی خود را با سرعت و دقتی بالا انجام خواهید داد و این دقت عمل باعث اعتماد سهامداران بیشتری به شرکت شما خواهد شد. نکته نرم افزارهای شرکت کاوش آن است که شما بدون نیاز به دانش خاصی و با استفاده از خدمات پشتیبانی این مجموعه به راحتی می توانید از نرم افزار استفاده کنید.
سخن پایانی
در طی این مقاله به تفاوت سهام بنیادی و غیربنیادی و نحوه سودهی هر کدام پرداختیم. همان طور که در بالا اشاره شد تصمیمگیری برای ورود به هر کدام از این سهام به استراتژی فرد سرمایهگذار وابسته است. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که سرمایهگذاری در هر کدام از سهم بنیادی و غیربنیادی می تواند سودده باشد، به شرطی که سرمایهگذار دانش بورسی خود را ارتقا دهد و بتواند تصمیمات سهام بنیادی چیست؟ خود در بازار بورس را مدیریت کند.
سهم بنیادی چیست؟
برای اینکه یک سرمایه گذاری خوب در بورس داشته باشیم ابتدا نیازمند یک استراتژی مناسب بر اساس مدت زمان، بازده انتظاری و میزان ریسک پذیری هستیم. در این راستا اولین قدم، شناسایی سهام شرکتها با استفاده از یکی از متدهای حرفهای تجزیه و تحلیل است. برای انتخاب یک سهم معیارهای مشخصی وجود دارد مانند چشم انداز صنعت، میزان سودآوری، میزان نقدینگی، بدهیها، نسبت قیمت به سود، درصد شناور آزاد، قدرت نقد شوندگی، سیاست شرکت در تقسیم سود، ترکیب سهامداران، سابقه قیمتی سهام و …. از سوی دیگر برای انتخاب سهام باید خصوصیات شخصیتی فرد، سود مدنظر و میزان ریسک پذیری فردی را نیز مدنظر قرار دهیم. یکی از روشهای اصلی در رابطه با انتخاب سهم، تحلیل بنیادی سهام است؛ که به وسیله آن میتوان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود.
تحلیل بنیادی یک شرکت در برگیرنده تحلیل صورتهای مالی شرکت، نحوه مدیریت، جایگاه رقابتی شرکت، سنجش رقبا و بازارهای وابسته و پیش بینی فروش و هزینه هست. در این روش اساس پیش بینی بر واقعیت وجودی شرکت قرار داده شده است. در این راستا معاملهگر با تحلیل رویدادها و اخبار بر اساس دانش خود به پیش بینی سهم میپردازد. اساس نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمت یک سهم حتما سهام بنیادی چیست؟ یک علت بنیادی که ناشی از تغییرات سودآوری شرکت هست، دارد. “سهمی که از روش بنیادی انتخاب و خرید میشود سهم بنیادی نام دارد”. حال برای مشخص شدن زوایای مختلف یک سهم بنیادی، لازم است تجزیه و تحلیل بنیادی را دقیقتر بررسی نماییم.
چارچوب تحلیل و سهم بنیادی
برای انتخاب یک سهم بنیادی سرمایهگذار ابتدا اقتصاد کشور و اقتصاد جهانی را تجزیه و تحلیل میکند تا بتواند زمان مناسب ورود را تشخیص دهد. سپس به تحلیل صنایع میپردازد تا بیابد کدام بخش دارای چشم اندازهای آتی مناسبی برای سرمایه گذاری است و در گام آخر، اگر فرد بدین نتیجه رسد که زمان ورود مناسب است و صنایع مناسبی در اقتصاد فعالیت دارند به تحلیل شرکتهای مربوط میپردازد. تحلیل اساسی در راستای انتخاب سهم بنیادی در سطح یک شرکت شامل تحلیل عوامل اصلی مالی از جمله سودآوری شرکت را برای تعیین ارزش ذاتی هست. این متغیرها شامل فروش، استهلاک، حاشیه سود، منابع مالی، نرخ مالیات، گردش داراییها است. گام بعدی در جهت انتخاب سهم بلندمدت میتواند شامل سنجش جایگاه رقابتی شرکت در صنعت مربوطه، سطح تکنولوژی، کیفیت مدیریت، رقابت خارجی و … باشد. تعدادی از این عوامل تحت کنترل خود شرکت است که باید در انتخاب سهم بنیادی مورد توجه قرار گیرد و به صورت اجمالی به آنها اشاره میکنیم.
قطعا بهترین عامل برتری یک سهم میزان سودآوری آن است. سود را از چند جهت میتوان بررسی کرد:
هرچقدر سودآوری یک شرکت بالاتر باشد قطعا در اولویت انتخاب سهام بنیادی ما قرار خواهد گرفت. درواقع این که شرکت چه مسیری را طی کرده تا به سود خالص برسد از نقطه درامد یا فروش شروع شده، و گام به گام صورت سود و زیان را طی می کند تا به سود خالص برسد، در این مسیر، بهای تمام شده، سهام بنیادی چیست؟ سایر درامدها و هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی، مالیات و هزینه مالی از جمله مهمترین فاکتورهای موثر بر سودآوری هستند. لذا در تحلیل بنیادی این اهمیت دارد که بررسی کنید دلیل و چرائی سوداوی شرکت از چه محلی بوده و این دلال چقدر در معرض تغییرند و در سالهای پیش رو چه سناریوهایی می توان برای انها تعریف کرد.
این مطلب را حتما بخوانید: گزارش اتمام کلاس تحلیل بنیادی کاربردی + تحلیل هفت صنعت بازار بورس خانه سرمایه
توجه به سود در یک سال، الزاما مبنای درستی برای تصمیمگیری نیست چرا که ممکن است سود ادامه دار نباشد؛ بنابراین باید در انتخاب سهام بنیادی به معیار ثبات سودآوری توجه شود. یکی از مهم ترین نکاتی که در سودآوری شرکت ها باید در نظر گرفت، تکرار سودآوری است، درواقع پس از طی کردن قدم قبلی شما به راحتی می توانید به این سوال پاسخ بدهید سهام بنیادی چیست؟ که سودآوری شرکت دقیقا از چه محلی بوده؟ ایا شرکت در سال های بعدی نیز می تواند آن را تکرار کند و به بیان بهتر آیا این سود تکرارپذیر است یا خیر؟
باید توجه داشت که این نسبت نباید در کوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد و باید در بلندمدت بررسی گردد و روند بلندمدت آن آیتم مهمی در انتخاب سهام بنیادی هست. نسبت سود تقسیمی بالا یا پایین نباید ملاک تشخیص باشد، آنچه اهمیت دارید چرایی آن است، برای مثال اگر شرکت نسبت سود تقسیمی پایینی دارد اما دلیل آن، بر این است که سود را به شرکت برگردانده و وارد طرح توسعه کرده و در سالهای آتی بر سودآوری شرکت بیفزاید، این امر در بلند مدت به نفع سهامداران است.
این نسبتها نشان دهنده قیمت هر سهم به ازای سودآوری به ازای هر سهم است. برعکس بسیاری از مقالات که به صورت قطعی عدد پایین تر این نسبت را بهتر می دانند، در اینجا به توضیحات دقیق تر آن خواهیم پرداخت:
این نسبت نشان می دهد بازار به ازای سودآوری هر سهم شرکت چه قیمتی را به آن اختصاص داده است. نسبت قیمت به سود دو حالت کلی دارد، گذشته نگر و اینده نگر، انچه برای تصمیم گیری شما باید در نظر گرفته شود، نسبت اینده نگر است و این نکته مهمی است که بسیاری از فعالان بازار در نظر نمی گیرند. در این حالت شما باید سودآوری اتی سهام را تخمین بزنید و در یک شرایط مقایسه ای، نسبت پایین تر آن می تواند بهتر باشد. در توضیحات بالا به دو واژه شرایط مقایسه ای و میتواند دقت کنید. دلیل آن است که این نسبت به هیچ وجه نمیتواند تنها دلیل تصمیم گیری شما باشد و همواره باید کنار سایر فاکتورهای بنیادی بررسی شود. نکته بعدی آن است که اگر شرکتی نسبت قیمت به سود بالایی داشت یعنی شرکت مناسبی برای سرمایه گذاری نیست؟
این مطلب را حتما بخوانید: گزارش اتمام کلاس تحلیل بنیادی کاربردی + تحلیل هفت صنعت بازار بورس خانه سرمایه
دقت داشته باشید که این نسبت در صنایع مختلف متفاوت است، برای مثال در شرکت های تکنولوژی محور این نسبت بالاتر است، پس لزوما به معنی بدتر بودن آن نیست، بلکه نشان دهنده چشم انداز رشدی این شرکت هاست، همچنین در بطن این نسبت فرمول گوردون قرار دارد که در این فرمول سه فاکتور سودآوری تقسیمی آتی، نرخ بازدهی مورد انتظار و نرخ رشد شرکت مد نظر قرار می گیرد، همین توضیحات کوتاه نشان میدهد این نسبت بسیار فراتر و عمیق تر از آن است که بخواهیم خیلی صریح بگوییم بالا بهتر است یا پایین.
ارزش ویژه هر سهم نسبت به ارزش اسمی سنجیده میشود و هرچه ارزش ویژه از ارزش اسمی بیشتر باشد سهام آن شرکت از موقعیت مستحکم تری برخوردار است؛ بنابراین تفاوت ارزش ویژه نسبت به اسمی بالاتر امتیاز مثبت درانتخاب سهام بنیادی است.
ساختار تامین مالی شرکت که شامل بدهیها، حقوق صاحبان سهام است تاثیر زیادی در عملکرد و سود سازی شرکت دارد لذا توجه به ساختار تامین مالی و ترکیببندی آن در انتخاب سهام بنیادی بسیار مهم هست.
هرچه سود نقدی هر سهم سریعتر پرداخت شود برای سهامداران مفیدتر خواهد بود؛ و در نتیجه سهمی با بازه پرداخت سود کوتاهتر در اولویت انتخاب سهام بنیادی قرار خواهد داشت. دلیل این امر بحث مهم ارزش زمانی پول در معقوله سرمایه گذاری است. در این بحث فاکتور نرخ تنزیل مطرح می شود و به بیان ساده به این معنی است که پولی که امروز دریافت شود، برای سرمایه گذاری مطلوبیت بیشتری دارد.
هرچه شرکت دارای اطلاعات شفافتری باشد، افراد با داشتن اطلاعات کافی میتوانند به راحتی تصمیمگیری نمایند بنابراین شرکتهای شفافتر دارای سهام بنیادیتر خواهند بود.
هرچه استهلاک ماشین آلات بیشتر باشد قطعا سودآوری شرکت پایینتر خواهد بود و در نتیجه از امتیاز سهام بنیادی شرکت کاسته خواهد شد. به طور کلی عوامل بیان شده کیفیت بنیادی یک سهم را مشخص خواهد کرد و به وسیله تحلیل آنها میتوان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود. باید توجه داشت که در روشهای تحلیلی ۸۰ درصد اقتصاد بازار مبتنی بر حالات روانی افراد و ۲۰ درصد بر پایه منطق است. در حالی که تحلیل بنیادی وزن منطق را بالاتر در نظر میگیرد، ولی به طور کلی اهمیت حالات روانی را نمیتوان مدنظر قرار نداد و نباید این را فراموش کرد که تحلیل سهم “بیش از آنکه یک علم باشد یک هنر” است و لازم است به صورت تخصصی فراگرفته شود.
سهام بنیادی چیست؟ تفاوت سهم های بنیادی و غیربنیادی
سهامداران بورس همواره به دنبال سرمایهگذاری در سهمهای پر سود هستند و در این راه از روشهای مختلفی مثل تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، فیلترنویسی و… استفاده میکنند. یکی از اصطلاحاتی که معمولا توسط این افراد به کار برده میشود «سهام بنیادی» است اما عبارت سهام بنیادی چه مفهومی دارد؟ تفاوت سهم های بنیادی و غیربنیادی چیست و کدام یک بهتر است؟ در ادامه این مقاله به موضوع سهمهای بنیادی، چگونگی شناسایی آنها، فاکتورهای اصلی تشخیص سهام بنیادی و غیربنیادی خواهیم پرداخت.
سهام بنیادی چیست؟
در یک تعریف ساده، سهام بنیادی سهامی است که پس از بررسی توسط تحلیلگران روش بنیادی، ارزش ذاتی خوبی برای آن تشخیص داده میشود. به عبارت دیگر ما در روش تحلیل بنیادی روی کشف ارزش ذاتی سهم تمرکز میکنیم. هدف ما کشف حداقل و حداکثر قیمت برای انجام معاملات روزانه نیست، سهام بنیادی چیست؟ بلکه در تحلیل بنیادی به دنبال سهمی هستیم که پشتوانه قوی داشته باشد تا بتوانیم برای مدت طولانی سهامدار آن باشیم. بنابراین به سهمهایی که از این ارزش برخوردار باشند، سهام بنیادی میگوییم.
سهمهای بنیادی غالبا با چشماندازی بلندمدت مورد بررسی قرار میگیرند. این سهام در آینده در روندی رو به رشد قرار خواهند گرفت، فراز و فرودهای بیش از حد را تجربه نمیکنند، بلکه به صورت منطقی (مثلا زمان اصلاح بازار) دچار نوسان میشوند. اگرچه همواره سودده هستند اما سوددهی سهمهای بنیادی معمولا به شکلی نیست که توجه نوسانگیران را به خود جلب کند.
همان طور که متوجه شدهاید این ویژگیها تا حد زیادی به شرایط شرکت بورسی مربوط به سهم بستگی دارد. صورت وضعیتهای مالی شرکت، نحوه مدیریت، گزارشاتی که در سایت کدال ارائه میشود و… میتواند وضعیت شرکت را به خوبی به نمایش بگذارد. تحلیلگران بنیادی با استفاده از این اطلاعات، همچنین با در نظر گرفتن سرمایهگذاریهای شرکت و جایگاه رقابتی وی، به تصمیمگیری درباره این که سهام بنیادی است یا خیر، میپردازند.
تفاوت سهم های بنیادی و غیربنیادی چیست؟
برای اینکه بدانیم تفاوت سهمهای بنیادی و غیر بنیادی چیست، ابتدا باید این نکته برایمان روشن شود که ما در این بررسی به خوب یا بد سهم اشاره نمیکنیم! وقتی میگوییم سهمی غیر بنیادی است، یعنی برای سرمایهگذاری با استراتژی بلندمدت پیشنهاد نمیشود. اما ممکن است همین سهم در تحلیل تکنیکال با ارزش شمرده شود و گزینه خوبی برای سهامداران با استراتژی کوتاهمدت به حساب بیاید.
به عبارتی در تحلیل بنیادی ما ارزش ذاتی سهم را تخمین میزنیم ولی از توانایی تشخیص حداقل و حداکثر قیمت برخوردار نیستیم. در مقابل تحلیل تکنیکال قرار دارد که در آن به راحتی میتوان به کشف قیمت پرداخت، اما ارزش ذاتی سهم قابل تشخیص نخواهد بود.
برای بررسی تفاوت سهمهای بنیادی و غیربنیادی، چند فاکتور اصلی و چند فاکتور فرعی وجود دارد که در ادامه به بررسی این فاکتورها خواهیم پرداخت.
راه های تشخیص سهام بنیادی چیست؟
مقدار EPS سهم های بنیادی
EPS در بورس مخفف عبارت Earnings per Share است و برای تمام سهامهای بورسی با یک فرمول از پیش تعیین شده محاسبه میشود.
تعداد کل سهام / میزان سود عملیاتی پس از کسر مالیات = EPS
مقدار EPS در حقیقیت میزان سودی است که شرکت در یک بازه زمانی مشخص برای هر سهم فراهم آورده است، بنابراین بالا بودن رقم EPS نشاندهنده سودآوری شرکت برای سهامداران خواهد بود. همانطور که در قبل ذکر شد در بررسی سهمهای بنیادی، فاکتورهای مالی جایگاه ویژهای دارند. ما با استفاده از EPS سهم، میزان ریسکی که به سرمایهگذاریمان تحمیل میشود، میزان سودآوری و قیمت سهام در آینده را تخمین میزنیم. پس اولین تفاوت بین سهمهای بنیادی و غیربنیادی در میزان سودی است که در بازه زمانی (مثلا یک ساله) برای هر سهم فراهم کردهاند.
نسبت P/E سهم های بنیادی
نسبت P/E که در فارسی به آن نسبت قیمت بر درآمد میگوییم، از دیگر فاکتورهای اصلی در تشخیص سهام بنیادی است. در این نسبت P همان قیمتی است که سهم را در آن خریداری کردهایم و E به درآمد یا EPS اشاره دارد. دقت کنید منظور از درآمد، قیمتی نیست که سهام را در آن به فروش میرسانیم. بلکه منظور سودی است که شرکت برای سهام در طول سال مالی فراهم میکند. پس اگر ما سهمی را ۵۰۰ تومان خریده باشیم و EPS اعلام شده توسط شرکت ۲۰ درصد باشد، P برابر با ۵۰۰ و E برابر با ۱۰۰ خواهد بود و طبق فرمول زیر، نسبت قیمت بر درآمد این سهم ۵ است.
درآمد / قیمت سهم = نسبت قیمت بر درآمد
تفاوت سهمهای بنیادی و غیر بنیادی در نسبت P/Eاز آنجایی قابل تشخیص است که وقنی سهمی به حداکثر میزان رشد خود در بازار بورس میسد، سود آن تثبیت شده است و نسبت P/E آن تعدیل میشود. چنانچه نسبت قیمت بر درآمد بیش از حد بالا باشد، ریسک سهم بیشتر است که موضوعی مهم برای سرمایهگذاری بلندمدت محسوب سهام بنیادی چیست؟ میشود. همچنین در صورت منفی بودن، تمایل بازار برای فروش آن کم میشود و به عبارتی نقدشوندگی که از دیگر فاکتورهای تشخیص سهم بنیادی است کاهش مییابد.
ما زمانی که تصمیم به خرید سهمی میگیریم، قطعا به قیمت آن توجه میکنیم. حال با کمک نسب P/E میتوان متوجه شد که قیمت سهام در بازار چند برابر سود نقدی است که شرکت به هر سهم اختصاص داده است. حال آیا قیمت سهم در بازار به سود نقدی آن میارزد یا خیر؟ پاسخ به این سوال، یکی از موارد مشخصکننده بنیادی یا غیر بنیادی بودن سهم تلقی میشود.
میزان نقدشوندگی سهام بنیادی
بالا بودن میزان نقدشوندگی سهام بنیادی، از دیگر تفاوتهای سهمهای بنیادی و غیربنیادی است. یکی از دلایل محبوبیت بازار بورس نسبت به سایر بازارهای موازی مانند ملک، زمین و…، بالا بودن میزان نقدشوندگی آن است. همه سرمایهگذاران چه با استراتژی بلندمدت و چه کوتاهمدت، میزان نقدشوندگی سهم را از المانهای مهم سرمایهگذاری میدانند. شاید تصور کنید که سهامدار با استراتژی بلندمدت اهمیت کمتری برای نقدشوندگی قائل است، چرا که تصمیم به فروش سهم ندارد اما در حقیقیت موضوع فروش سهم نیست.
ما برای تشخیص سهام بنیادی، به فاکتورهای مالی شرکت، سرمایهگذاریها و نحوه مدیریت سرمایه و… توجه میکنیم. بنابراین اگر شرکت در وضیعیت خوبی به سر ببرد، نقدشوندگی آن باید بالا باشد. به عبارت دیگر ما در تشخیص سهام بنیادی، میزان نقدشوندگی را فاکتوری برای بررسی اوضاع داخلی آن به حساب میآوریم و تمرکزمان صرفا روی فروش نیست. چنان چه سهمهای غیر بنیادی از نقدشوندگی کمتری برخوردار هستند. در بررسی تفاوت سهمهای بنیادی و غیربنیادی، موضوع نقدشوندگی یکی از آسانترین و در عین حال مهمترین فاکتورهایی است که باید مورد بررسی قرار دهیم.
روند افزایشی سود خالص شرکت در سهام بنیادی
سود خالص شرکت از مهمترین موارد برای تشخیص سهام بنیادی به شمار میآید. روند افزایشی سود خالص شرکت در سهام بنیادی به وضوح قابل مشاهده است. البته دقت کنید که ما اینجا از عبارت «سود خالص» استفاده کردهایم. سود خالص عددی است که با کسر هزینههای شرکت، مالیات و … بدست میآید و با «سود ناخالص» متفاوت است. سود ناخالص معمولا مثبت است اما سود خالص گاهی اوقات منفی میشود که به آن «زیان خالص» میگوییم.
یکی دیگر از تفاوت سهمهای بنیادی و غیر بنیادی هم در میزان سود یا زیان خالص است. سود خالص شرکت در سهمهای بنیادی همواره روند افزیشی دارد. ممکن است این روند آهسته طی شود که با توجه به نوع صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند، کُند شدن روند میتواند منطقی باشد. اما در سهمهای غیر بنیادی، سود خالص روند افزایشی ندارد یا در روند آن نوسانهای غیر منطقی مشاهده میشود.
فاکتورهای فرعی تشخیص سهم های بنیادی
یکی دیگر از تفاوت سهمهای بنیادی و غیر بنیادی هم در میزان سود یا زیان خالص است. سود خالص شرکت در سهمهای بنیادیاگرچه موارد زیادی را در فاکتورهای فرعی تشخیص سهمهای بنیادی میتوان در نظر گرفت. اما در مجموع سهمهای بنیادی تاثیر زیادی در شاخص کل دارند. چند برابر بودن دارایی شرکت نسبت به بدهیهای وی، از بنیاد قوی سهام آن حکایت میکند. وقتی شرکتی در وضعیت خوبی قرار دارد، یعنی برای مدت زیادی با برنامه پیش رفته است و این برنامهریزی برای آینده هم انجام میشود که قوی شدن بنیاد سهم را در پی دارد.
گاهی ما سهمی را غیر بنیادی میدانیم، چراکه این سهم برای مدتی زیانده بوده است. اما دقت کنید که تغییر وضعیت از زیانده به سمت ثبات نسبی و سپس رسیدن به سوددهی و قرار گرفتن در روند افزایشی، مسیری است که سهمهای بنیادی طی میکنند. در نهایت اگر شرکتی نتواند درخواست برای آنچه را که ارائه میدهد، بیشتر کند؛ پس از مدتی در مسیر نزول قرار میگیرد و سهام آن غیر بنیادی به حساب خواهد آمد. پس بیشتر شدن فروش از دیگر فاکتورهای فرعی شناسایی سهام بنیادی است.
سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیربنیادی؟
با توجه به مواردی که در قبل ذکر شد، احتمالا به این نتیجه رسیدهاید که سهام بنیادی بهترین گزینه برای سرمایهگذاری است و با توجه به وضعیت خوب این شرکتها، رسیدن به سودهی در سهام آنها حتمی است. اما از طرفی بسیاری از سرمایهگذاران بورسی از نوسان قیمت سهام بهره میبرند و به عبارتی سهام بنیادی که افزایش و کاهش ناگهانی قیمت در آن اتفاق نمیافتد، سود چندانی برایشان در پی نخواهد داشت. پس چگونه باید متوجه شویم که سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟
برای پاسخ به این سوال شما باید چند موضوع را مد نظر قرار دهید. مثلا نحوه فعالیت در بازار بورس، برای سرمایهگذارانی که به صورت روزانه در بازار به فعالیت میپردازند، خرید و فروش سهام غیر بنیادی میتواند سود خوبی در بر داشته باشد. کافی است که سرمایهگذار روش تحلیل تکنیکال را بیاموزد. سپس با استفاده از آن، پایینترین قیمت برای ورود به سهم و بالاترین قیمت برای خروج از آن را کشف خواهد کرد و در نهایت از معاملات سهام غیر بنیادی به سود خوبی میرسد. بدیهی است که این روش ریسک بالایی دارد بنابراین برای افراد با میزان ریسکپذیری بالا گزینه خوبی خواهد بود.
سرمایهگذاری در سهام بنیادی، به معنای تحقیق کامل درباره وضعیت شرکت و بررسی بنیاد و پشتوانه آن است. سرمایهگذاران با استراتژی بلندمدت، ریسکپذیری کمتر و احتمالا با دارایی بیشتر، معمولا سهمهای بنیادی را انتخاب میکنند. البته بارها مشاهده شده است که سهامداران چندین سهم بنیادی و غیر بنیادی را در سبد سهام خود قرار میدهند و با در نظر گرفتن هر دو استراتژی بلندمدت و کوتاهمدت به مدیریت آن میپردازند. در نظر داشته باشید که برای انجام چنین کاری، برخورداری از دانش بورسی اهمیت بالایی دارد.
سخن آخر
طی این مقاله ما تفاوت سهمهای بنیادی و غیربنیادی و نحوه سودهی هر کدام را به خوبی دریافتیم. در ادامه تصمیمگیری برای ورود به هر کدام از این سهام به استراتژی فرد سرمایهگذار بستگی دارد. در نظر داشته باشید که سرمایهگذاری چه در سهام بنیادی و چه در سهام غیر بنیادی میتواند سودده باشد، مشروط بر این که سرمایهگذار دانش بورسی خود را ارتقا دهد و بتواند با استراتژی که در پی گرفته است، تصمیمات خود در بازار بورس را مدیریت کند.
سهام بنیادی چیست
سرمایه گذاری در بورس سودآوری بسیاری را به همراه دارد ولی باید بدانیم که کدام سهام بنیادی و مناسب را خریداری کنید. در واقع آن سهمی که با روش درست و بنیادی انتخاب و خریداری می شود، سهم بنیادی می گویند.
خرید سهام بنیادی، سودآوری قطعی را در بازار به همراه دارد و به همین دلیل است که بیشتر خریداران سهام به دنبال خرید سهام بنیادی هستند. این سهام روند رشد در آینده را به همراه دارد و جزء سهام های دارای ریسک پایین و سود بالا می باشد.
انتخاب سهام بنیادی:
برای داشتن یک سرمایه گذاری مناسب در مدت زمان بازده انتظاری و ریسک پایین، باید یک برنامه ریزی مناسب را در نظر داشته باشید. برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق و صحیح باید روش های مناسب تجزیه و تحلیل را طی کنید و فاکتورهای ذیل را در نظر بگیرید:
روش بررسی سهام:
برای بررسی از درستی و صحت یک سهام، می توانید از دو تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده کنید. روش تکنیکال بر اساس نمودار و بررسی آن سهام ها را پیش بینی می کند. اما برای استفاده از روش تحلیل بنیادی، می بایست که وضعیت شرکت، صورت های مالی شرکت، نحوه مدیریت، جایگاه رقابتی شرکت، سنجش رقبا و بازارهای وابسته، پیش بینی فروش و هزینه ها مورد بررسی قرار گیرد.
به وسیله تحلیل بنیادی می توانید یک سهام بنیادی و مناسب را برای خرید انتخاب کنید، زیرا پایه و اساس تحلیل بنیادی، بررسی موقعیت شرکت و پیش بینی بر واقعیت وجود شرکت می باشد. عقیده و نظر تحلیل گران بنیادی، بر این است که کلیه تغییرات قیمت یک سهم حتما دارای یک دلیل بنیادی از تغییرات سودآوری شرکت می باشد.
روش استفاده از تحلیل بنیادی و انتخاب سهم بنیادی:
برای انتخاب یک سهام بنیادی باید ابتدا، وضعیت سهام بنیادی چیست؟ اقتصاد کشور و اقتصاد جهانی را مورد بررسی قرار دهید و با توجه به به این بررسی، زمان مناسب برای ورود را انتخاب کنید. بعد از ورود صنایع مختلف را بررسی و تحلیل کنید و در صنعتی سرمایه گذاری کنید که دارای چشم انداز مناسب در آینده باشد.
بعد از بررسی مناسب برای ورود باید شرکت های مختلف را تحلیل و بررسی کنید و سهم مناسب و سودآور را تشخیص دهید و با اطمینان خاطر، سهام را خریداری کنید. برای تحلیل و بررسی سهام بنیادی یک شرکت باید موارد ذکر شده در ذیل را مورد توجه قرار دهید:
عامل اصلی سودآوری شرکت
عامل اصلی سودآوری شرکت در انتخاب سهام بنیادی:
یکی از شرایط انتخاب سهام بنیادی، سودآوری شرکت مورد نظر می باشد. برای ورود و سرمایه گذاری در یک سهام باید به میزان سودآوری آن سهام توجه داشته باشد و از چند جهت آن را بررسی کنید. در ذیل این روش های بررسی را ذکر می کنیم:
هر چقدر که میزان سودآوری یک شرکت بیشتر باشد، با اطمینان خاطر می توانید سهام بنیادی آن شرکت را خریداری کنید.
ثبات سود آوری در انتخاب سهام بنیادی:
یکی از شرایط موثر برای انتخاب سهام بنیادی، سودآور بودن آن می باشد، زیرا این سود باید ادامه دار باشد و داشتن سود به مدت یک سال، مبنای درستی برای انتخاب سهام نمی باشد. به همین دلیل برای انتخاب سهام باید به سودآوری دارای ثبات آن توجه داشته باشید.
نسبت E/P و P/E هر سهم از عوامل موثر در انتخاب سهام بنیادی:
نسبت های E/P و P/E هر سهم، میزان سود در برابر ارزش اسمی سهام را مشخص می کند. برای قیاس کردن شرکت ها با یکدیگر، میزان سود نسبت به قیمت بازار را مورد بررسی قرار می دهیم و هرچه این میزان پایینتر باشد یک امتیاز برای انتخاب سهام بنیادی به حساب می آید.
نسبت سود تقسیمی هر سهم وعامل موثر برای انتخاب سهام بنیادی:
این نسبت سود تقسیمی هر سهم، از عوامل مهم برای انتخاب سهام می باشد. البته این نسبت را نباید برای کوتاه مدت مورد بررسی قرار دهید، بلکه باید برای بلند مدت مورد بررسی قرار گیرد، زیرا این نسبت سود تقسیمی هر سهم در بلند مدت برای انتخاب سهام بسیار مهم می باشد.
میزان استهلاک در انتخاب سهام بنیادی:
هرچقدر که میزان استهلاک ماشین آلات یک شرکت بالا باشد، میزان سودآوری شرکت هم کاهش پیدا می کند و امتیاز سهام بنیادی را کاهش می دهد.
ارزش ویژه هر سهم از عوامل موثر در انتخاب سهام بنیادی:
ارزش ویژه در هر سهم به نسبت ارزش اسمی آن سنجیده می شود و هرچقدر ارزش ویژه از ارزش اسمی بالاتر باشد، سهام آن شرکت دارای موقعیت محکم تری می باشد و در انتخاب سهام بسیار نقش مهمی دارد.
انتشار مستمر اطلاعات و اخبار از عوامل موثر در انتخاب سهام بنیادی:
اطلاعات شفاف یک شرکت باعث تصمیم گیری راحت تر می باشد و شرکت هایی که اطلاعات مشخص دارند دارای سهام بنیادی تر هستند.
راه های تحلیل و تشخیص سهام بنیادی:
اولین اقدامی که برای تشخیص سهام بنیادی به وسیله سرمایه گذاران مورد بررسی قرار می گیرد، تجزیه و تحلیل اقتصاد کشور و اقتصاد جهان می باشد. به وسیله این راه می توان بهترین زمان برای ورود به بازار را مشخص کنید.
در قدم بعدی، باید به بررسی صنایع مختلف سهام بنیادی چیست؟ بپردازید و مشخص کنید که کدام یک از آن ها دارای آینده و چشم انداز بهتری هستند.
تشخیص سهام بنیادی با توجه به میزان نقدشوندگی سهام:
نقدشوندگی نشان دهنده سرعت تبدیل دارایی و یا سهام به قیمت واقعی بازار می باشد. در واقع به این معنی می باشد که بتوان به راحتی سهام را به پول نقد تبدیل کرد و یا بتوان آن را به راحتی خرید و فروش کرد.
تشخیص سهام بنیادی
برای تشخیص سهام بنیادی به نکات ذیل توجه کنید:
علاوه بر موارد ذکر شده برای انتخاب سهام بنیادی باید به موارد ذکر شده در ذیل هم توجه داشته باشید:
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله تشکیل پرونده مالیاتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
دیدگاه شما