نقد شوندگی سهام را چگونه تشخیص دهیم؟
قابلیت نقد شوندگی (Liquidity) به معنای امکان تبدیل یک دارایی به پول نقد در زمانی کوتاه یا به عبارتی شرایط خرید یا فروش آسان یک دارایی است. یکی از عوامل موثر بر ریسک داراییها، قابلیت نقد شوندگی آنها است و منظور ریسک نقدشوندگی چیست؟ از قابلیت نقد شوندگی سهام این است که پس از سرمایهگذاری در یک سهم،
قابلیت نقد شوندگی (Liquidity) به معنای امکان تبدیل یک دارایی به پول نقد در زمانی کوتاه یا به عبارتی شرایط خرید یا فروش آسان یک دارایی است.
یکی از عوامل موثر بر ریسک داراییها، قابلیت نقد شوندگی آنها است و منظور از قابلیت نقد شوندگی سهام این است که پس از سرمایهگذاری در یک سهم، اگر قصد فروش آن را داشته باشید، بتوانید در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه آن را به پول نقد یا به سهمی دیگر تبدیل کنید. دارایی هایی نظیر ارز، طلا، سهام شرکتهای بورسی و اوراق مشارکت نقد شوندگی بهتری نسبت به ملک و زمین دارند.
در بازار سرمایه سهام زیادی وجود دارند و یکی از عواملی که سرمایه گذار را در انتخاب سهام مناسب راهنمایی میکند، قابلیت نقد شوندگی سهم است.
بیشتر بخوانید: کارگزاری چیست و کارگزار چه میکند؟
نقد شوندگی به زبان ساده یعنی شما بتوانید هر زمان که میخواهید سهمتان را بفروشید و مجبور نباشید برای فروش سهم به قیمت مناسب منتظر بمانید و چندین روز صبر کنید. سهام بسیاری در بازار وجود دارند که میزان نقدشوندگی آنها بالا است و برای فروش آنها به قیمت مناسب نیازی به انتظار و صبر زیاد نخواهد بود.
سازمان بورس به صورت فصلی ۵۰ شرکت برتر بورسی نسبت به کل شرکتهای موجود در بازار را انتخاب و معرفی میکند و فرایند انتخاب این شرکتها براساس سه معیار اصلی صورت میگیرد. این معیارها عبارتند از:
- میزان دادوستد سهام در تالار معاملات
- تناوب دادوستد سهام در تالار معاملات
- میزان تاثیر گذاری شرکت بر کل بازار
۵۰ شرکت برتر بورسی که دارای این ویژگیها هستند، به صورت فصلی و هر سه ماه یک بار از طرف سازمان معرفی میشوند. به همین خاطر این لیست ثابت نیست و ممکن است سهام شرکتی از این لیست حذف شود یا به آن اضافه گردد که جهت دسترسی به آخرین لیستی که سازمان برای فعالین بازار سرمایه منتشر کرده است میتوانید به سایت tsetmc.com مراجعه نمایید و به آخرین گزارش از ۵۰ شرکت برتر بورسی دسترسی پیدا کنید.
قواعد تعیین حدضررهای خروج ( STOP LOSS) چیست؟✔
یکراه مهم برای کنترل ریسک معاملاتی تعیین حدضررهای خروجی است. حدضرر خروجی ابزاری کاربردی برای مدیریترسیک است و طراحی استراتژی مناسب برای آن یک هنر است. از سوی دیگر، نباید حدضررها را به گونهای نزدیک تعیین کنید که باعث شود مدام از بازار خارج شوید و نباید آنها را به اندازهای آزاد بگذارید که اصلاً معاملاتتان در سود قفل نشود.
راهش این است که رویکردی را در پیش بگیرید که تعادلی میان این دو هدف است و بر پایه حرکت بازار باشد.
استراتژی تعیین حدضررتان باید بهگونهای باشد که مجال تنفس به معاملهتان بدهد تا معاملهتان در بالا و پایین شدنهای عادی و طبیعی بازار، دوام بیاورد و بسته نشود.
دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد
فهرستی از ریسکهایی که باید با آنها زندگی کنید:
ارزش و اهمیت تعیین حدضرر پیش از ورود به بازار این است که بدون اینکه دستخوش هیجانات شوید، میتوانید بهترین خروج ممکن را برای انواع ریسکهایی که معرفی میکنیم، تعیین کنید. ورود به معامله، پیش از فکرکردن به اینکه کی میخواهید از بازار خارج شوید، بازی با دمشیر است. در ادامه فهرستی از ریسکها آمده است که حدضرر خروج می تواند در حفاظت شما در برابر آنها به شما کمک کند.
۱ـ ریسک معامله:
ریسک محاسبه شدهای که در هر معامله میپذیرید و با تغییر حجم معاملهتان تنظیم میشود. این تنها ریسکی است که میتوانید کنترل کنید. یک قاعده خوب و درست این است که در هر معامله، روی بیش از ۲ درصد سرمایه حسابتان ریسک نکنید.
۲ـ ریسک بازار:
ریسک ذاتی بودن درون بازار، ریسک بازار نام دارد و هیچگونه کنترلی روی اینگونه ریسک نداریم. این ریسک دربردارنده بیشترین ریسک ممکن در بازار است.
ریسک بازار ممکن است باعث شود که ریسک معاملهای را که بهدقت محاسبه کردهاید بیش از میزان پیشبینیتان شود. ریسک بازار میتواند بسیار بیشتر از ریسک معامله باشد. به این دلیل بهتر است که هیچگاه با بیش از ۱۰ درصد کل سرمایهتان معامله نکنید. اینگونه ریسک شامل حوادث فاجعهبار جهانی و سقوط بازارهاست که باعث فلج کامل در بازار میشوند. همچنین، وقایعی که باعث ایجاد شکاف در نرخ در جهت خلاف معاملهتان میشوند نیز ریسک بازار هستند.
۳ـ ریسک وجه تضمین:
ریسک اینکه ضررتان بیش از پول موجود در حساب معاملاتیتان شود. چون که از لورج استفاده میکنید. اگر بازار خلاف جهتتان حرکت کند، به کارگزارتان بدهکار خواهید شد.
۴ـ ریسک نقدشوندگی:
اگر هنگامی که میخواهید بفروشید، خریداری نباشد، آنگاه با مشکل ریسک نقدشوندگی روبرو هستید. علاوه بر این مشکل، اینگونه ریسک میتواند گاهی بسیار هزینه به بار بیاورد، مثلا هنگامی که نرخ مستقیم دارد به سمت صفر میرود و نمی توانید از معامله خارج شوید. ریسک نقدشوندگی میتواند در پی یک واقعه پدید آورنده ریسک بازار ایجاد شده، یا شدت پذیرد.
۵ـ ریسک شبانه:
برای کسانی که روزانه معامله میکنند، ریسک شبانه نگرانی بزرگی است، از این بابت که اتفاقی که در طول شب رخ میدهد، یعنی هنگامی که بازار بسته است، میتواند بهصورت ناگهانی بر ارزش معاملهشان تأثیر بگذارد. این احتمال وجود دارد که با آغاز روز کاری شکاف نرخ رخ دهد و نرخ بازشدن بسیار از نرخ بسته شدن روز گذشته فاصله داشته باشد.
اینگونه شکاف میتواند روی ارزش حسابتان تأثیری منفی بگذارد.
۶ـ ریسک پویایی:
در بازاری که بالا و پایینهای ناگهانی زیاد باشد، ممکن است حدضررتان مرتب خورده شود و کاهش سرمایه سنگینی را تجربه کنید. ریسک پویایی هنگامی رخ میدهد که حدضررهای خروجتان با بازار سازگار نیستند و نمیگذارند معاملهتان با توجه به جزرومد کنونی نرخ، مجال تنفس داشته باشد.
هفت حدضرر پایهای
این مباحث که حدضررها را کجا باید گذاشت به سیستم معاملاتی مربوط میشود. نقاط خروج باید با نقاط ورود هماهنگ باشند و این هم یک مهارت معاملاتی است که باتجربه پیشرفت میکنند. انتخاب حدضرر واقعاً جدای از مدیریت سرمایه است. اما چنان با هم در ارتباط اند که مهم است بهعنوان بخشی از بحثمان نگاهی کلی به حدضررهای مختلف بیاندازیم.
چند نوع حد ضرر داریم که میتوانید آنها را در سیستم معاملاتی خود جای دهید. هفت نمونهای که در زیر آمدهاند، آنهایی هستند که ارزشمندترند.
۱ـ حدضرر اولیه(نخست):
نخستین حدضرری که در آغاز معامله تعیین میکنید، این نوع حدضرر پیش از ورود به بازار تعیین میشود. حدضرر اولیه برای تعیین حجم معامله نیز به کار میرود. این بیشترین ضرری است که در معامله کنونی خود میپذیرید.
۲ـ حد ضرر دنبال شونده:
با پیشرفت بازار، جلو میرود. این حد ضرر این توانایی را میدهد که همزمان با حرکت بازار طبق پیشبینی شما، معاملهتان را در سود قفل کند.
۳ـ حد ضرر مقاومتی:
این یک نمونه حدضرر دنبال شونده است که در روندها کاربرد دارد. این حدضرر درست زیر روند اصلاحی بازگشتی در یک روند تعیین میشود.
۴ـ حدضرر سهمیلهای:
در یک روند هرگاه که به نظر بیاید بازار در حال از دست دادن جنبش است و پیشبینی بازگشت کنید، این حدضرر به کار میرود.
۵ـ حدضرر تکمیلهای:
هنگامی که نرخ وارد محدوده هدف سود شما وارد شده، این حد ضرر را به کار ببرید. همچنین وقتی که بازار هیجانی در یک جهت حرکت میکند و میخواهید که در سود قفل شوید نیز میتوانید آنرا به کار ببرید. معمولا، آنرا هنگامی استفاده کنید که سه تا پنج میله نرخ با قدرت زیادی در جهت پیشبینی تان حرکت کرده باشد.
۶- حدضرر خط روندی:
در یک روند افزایشی خطروند را باید زیر کفهای نرخ رسم کرد و در روند کاهشی بالای سقفهای نرخ، هنگامیکه اینگونه ضررها را تعیین کنید، وقتیکه نرخ در جهت خلاف خط بسته شد، معاملهتان بسته میشود.
۷ـ حدضرر بر پایه خط کانال بازگشتی:
در این نمونه حدضرر با توجه به کانال بازگشتی حدضررها را تعیین میکنید. کانال بازگشتی بسیار به خط روند شبیه است. اما کانالی بسیار دقیق را میان سقفها و کفهای نرخ تشکیل میدهد و معمولا پهنای روند را نشان میدهد. در روند افزایشی حدضرر خارج از کف کانال تعیین میشوند و در روند کاهشی خارج از سقف کانال. برای اینکه حدضرر خورده شود نرخ باید خارج از کانال بسته شود.
دیگر حالتهای ممکن برای تعیین حدضرر نیز معمولاً گرفته شده از همین هفتگونهاند. برای تعیین حدضرر، شما که معاملهگرید باید داوری کنید. این داوری به تجربه شما بستگی دارد و اینکه چگونه معاملهگری هستید. حدضررها را باید بر پایه رویکرد روانی و سطح راحتی خود تعیین کنید.
نکات مهم در قواعد تعیین حدضرر
اگر بازار خیلی زیاد به حدضررتان برخورد میکند، یا خیلی سریع از روندها خارج میشوید احتمالاً اینگونه است که با ترس معامله میکنید. تلاش کنید و خود را از ترس رها نمایید و حد ضررها در نقاط منطقی بازار بگذارید.
حد ضررها را به نسبت حرکت نرخ بازار تعیین کنید و یک نقطه بدون فکر و غیرمنطقی را انتخاب نکنید. بسیاری از معاملهگرها به اشتباه بهگونهای حدضرر را انتخاب میکنند که در صورت خوردهشدن حدضررشان همیشه مقدار دلاری که ضرر میکنند یکسان باشد. کسانی که این کار را میکنند کاملاً نقاط حمایت و مقاومت معناداری را که ضررها باید در آن نقاط باشد نادیده میگیرند.
میتوانید حدضرر نخستتان را سه درصد دورتر از خط حمایت بگذارید.
نخست باید محدوده حمایت را مشخص کنید و آنگاه حد ضررتان را ۳ درصد دورتر از آن حمایت بگذارید.
رویکرد دیگری که میتوانید امتحان کنید این است که حدضررتان را یک واحد دورتر سطح حمایت بگذارید. برای نمونه، در یک روند افزایشی، حد ضررتان را یک واحد پایینتر سطح حمایت بگذارید و برعکس، در یک روند کاهشی، حدضررتان را یک واحد بالاتر از حمایت بگذارید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
نگذاشتن حدضرر
اگر اصلاً حدضرر نگذارید، راه شکست را در پیش گرفتهاید. برای نمونه، وقتی که سهام معامله میکنید، اگر حدضرر نگذارید و ضررتان را تا لحظهای نگه دارید که از لحاظ روانی فکر کنید نمیتوانید از معامله خارج شوید چون که ضرر خیلی بزرگ است، در چنین مواقعی سرنوشت خودتان را به آن سهام پیوند زدهاید. امّا ممکن است سهامی هم نباشد که بخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید.
برخی سهام تنها برای معامله کوتاهمدت مناسباند، چون تنها از جنبش آنها سود میبریم ممکن است به هیچوجه به مدت طولانی معامله در این سهام را باز نگه نداریم و ریسک نقدشوندگی چیست؟ روی آن سرمایهگذاری نکنیم. اگر میبینید که آرزو میکنید یک معامله عوض شده و خوب شود، درست معامله نمیکنید. برپایه دلایلی که با آنها وارد معامله شدهاید و محل حدضررتان، همواره باید در یک ثانیه بدانید که در معامله خواهید ماند یا از آن خارج خواهید شد.
حد ضرر روانی
در برخی بازارها، بهتر است که هنگام باز کردن معامله، حدضررتان را در بازار تعیین نکنید. برخی بازارسازها حد ضررتان را میبینند و اگر به اندازه کافی معاملهگرهای دیگری هم باشند که حدضرر مشابهی داشته باشند. ممکن است بازارسازها تلاش کنند و حدضررتان را بزنند. آنگاه آنها پول به دست میآورند و نه شما.
در چنین بازارهایی، میتوانید در ذهن خود حدضرر را تعیین کنید و به محض اینکه بازار به آن نرخ رسید خارج شوید. اطمینان حاصل کنید که از دید روانی به اندازه کافی سفت و سخت هستید و انضباط لازم را برای خروج در زمانی که باید، دارید. اگر اینگونه نیستید هنگام باز کردن معامله حدضرر را وارد کنید.
حدضرر متحرک
هیچگاه بر پایه هیجان حدضررتان را جابهجا نکنید، مخصوصاً حدضرر اولیهتان. هنگامی که حدضررهای دنبالشونده جدید تعیین شدند، میتوانید حدضررتان را جابهجا کنید تا در سود قفل شوید. اگر هم به حجم معامله سوددهتان میافزایید، حدضررتان باید به گونهای تنظیم شود که ریسکتان نسبت به حجم معامله جدید، ثابت بماند.
هنگامی که در پی افزایش حجم معامله، حدضررتان را تنظیم میکنید، همیشه حدضررتان را به معامله کنونیتان نزدیک کنید تا ریسک را نسبت به حجم معامله بیشتری که گذاشتهاید ثابت نگهدارید. افزایش در حجم معامله معمولاً در پی افزودن به حجم یک معامله سودده انجام میپذیرد. هنگامی که این کار را انجام دادید، هیچگاه حدضررتان را به عقب برنگردانید، چرا که حجم معامله بیشترتان مستلزم حدضرری نزدیکتر است تا بدینگونه کنترل لازم را بر روی ریسک داشته باشید.
بسیاری از معاملهگرها پیرامون تعیین حدضرر برپایه بازههای زمانی مختلف سؤال میکنند. این روشی پیشرفته است. بهعنوان یک قاعده کلی، همیشه حدضررتان را بر پایه همان بازه زمانی تعیین کنید که با توجه به آن وارد معامله شدهاید. به عبارتی دیگر اگر با توجه به نمودار روزانه ورود به معاملهتان را تعیین میکنید، با همان نمودار روزانه هم حدضرر اولیهتان را مشخص کنید.
این قاعده استثناهایی دارد، اما تنها پس از بهدست آوردن تجربه کافی به این کار دست بزنید. نخست تلاش کنید با کار روی یک بازه زمانی به سودآوری برسید، پس از آن اگر خواستید به بازههای زمانی چندگانه بپردازید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
قواعد نگهداشتن معامله در ساعات تعطیلی (طی شب):
هنگامیکه معاملهگرهای روزانه معاملهای را طی شب باز میگذارند، ریسکی را متحمل میشوند. از آنجا که همواره این احتمال وجود دارد که طی آن ساعات اتفاقات پیشبینی ناپذیری رخدهد. اتفاقات ناخواسته میتوانند باعث شوند که بازار با شکاف باز شود و بهگونه بدی بر حساب شما تاثیر بگذارد.
برای نمونه، اگر روی نمودار ۱۵ دقیقهای معامله میکنید، حدضرر و ریسک نقدشوندگی چیست؟ حجم معاملهتان همان بازه ۱۵ دقیقهای خواهد بود. امّا تصور کنید که پنج دقیقه به پایان ساعت کاری مانده و معاملهتان نیز سودده است و بر پایه نمودار ۱۵ دقیقهای در صورت باز نگه داشتن معامله احتمال سود بیشتر نیز وجود دارد.
هنگامی که چنین اتفاقی میافتد، ۵ قاعده را در ریسک نقدشوندگی چیست؟ نظر بگیرید:
۱. معامله باید در آن زمان در سود باشد.
۲. نمودار ۱۵ دقیقهای باید نشان دهد که روندی قوی وجود دارد.
٣. برپایه نمودار روزانه، باید حدضرری جدید تعیین کنید.
۴. از حجم معاملهتان بکاهید تا بر پایه حدضرر جدید که روی نمودار روزانه تعیین میشود ریسکتان بیش از ۲ درصد حسابتان نشود.
۵. روز بعد که بازار باز شد، حتما لحظه باز شدن بازار، معاملهتان را بررسی کنید.
بدینگونه ریسکهای باز نگه داشتن معامله را در نظر گرفتهاید. این کار ریسکتان را از بین نمیبرد، اما آن را کاهش خواهد داد.
مشکل حدضررهایی که خوب انتخاب نمیشوند.
اینکه این نظم و انضباط را داشته باشید که حد ضرری را تعیین کنید و به آن پایبند بمانید، بهتر از آن است که اصلاً حد ضرری نداشته باشید؛ حتی اگر آنرا خیلی خوب انتخاب نکنید. البته، هرچه راهبرد تعیین حد ضررتان بهتر باشد، سودآوری بیشتری خواهید داشت. پس از دیدگاه اقتصادی، بهینهسازی رویکردتان بسیار ضروری است.
رایجترین بدی که انتخاب نامناسب حدضررها به همراه دارد این است که هنگام حرکتهای اصلاحی، بازار به حدضررتان برخورد کرده و سپس در جهت اولیه که در آن معامله داشتید بازگشته و به سرعت به حرکت خود ادامه میدهد. اینکه پشت سرهم بازار به حدضررتان برخورد کند، باعث میشود که با افزودن به نرخ کمیسیون سرمایهتان به باد رود.
به یاد داشته باشید که هیچ راهبرد کاملی برای تعیین حدضرر وجود ندارد و راهی نیز برای زمانسنجی کاملاً دقیق بازار وجود ندارد. هدفتان باید این باشد که کاری کنید که احتمال موفقیتتان بیشتر شود. هنگامی که تجربهتان بیشتر شد درسهایی را که از کار در بازار یاد میگیرید به استراتژی خود خواهید افزود. تجربهای که به دست میآورید، کلید افزایش سودآوری شماست. اما به یاد داشته باشید که همواره حدضررتان را پیش از ورود به معامله تعیین کنید.
بازار به فضایی برای تنفس نیاز دارد، همچنین حدضرری که انتخاب میکنید.
بازار همچون موجودی زنده است که نیاز به تنفس دارد. کم پیش میآید که برای مدت طولانی کاملاً در یک جهت به حرکت خود ادامه دهد. بلکه، در یک جهت حرکت میکند، اصلاح انجام میدهد، دوباره به حرکت خود در روند اصلی ادامه میدهد، اصلاحی دیگر انجام میدهد، و به همین ترتیب حرکت میکند. دم و باز دم میکند، بالا و پایین میشود و شما هم باید این آزادی را به بازار بدهید. حتی در بازارهای جانبی هم بالا و پایین وجود دارد، مثل جزر و مد. بازار مثل طبیعت است، شما هم باید یاد بگیرید که خود را با جزر و مدش هماهنگ کنید.
به این دلیل است که گذاشتن حدضرر در سطوح عمده حمایت نرخ، اهمیت بالایی دارد. معمولاً سطوح حمایت عمده، نشاندهنده واقعیتهایی مهم در بازار هستند که با حجم معامله کافی رخ میدهند و تعیین کننده سطح حدضرر هستند.
حال با پذیرش این واقعیت که بازار پشت سرهم بالا و پایین میشود، ریسک نقدشوندگی چیست؟ چگونه میتوان احتمال خروج مکرر را به خاطر برخورد بازار با حدضررمان و از دستدادن روندی که بالا و پین شدن نرمالی دارد، کاهش داد؟
پاسخ به این پرسش را میتوان در حرکت و جنب و جوش کنونی بازار یافت که با توجه به نرخ حجم و پویایی میتوان آن را به دست آورد. باید اطمینان حاصل کنید که سیستم و رویکردتان این عوامل را به شیوه قابل توجهی در نظر میگیرد به گونهای که حد ضررهایتان فضای کافی را برای تنفس به بازار بدهند.
حدضرر برای این است که شما را از ریسک در امان بدارد، و در عین حال باید آزادی لازم را برای تنفس به بازار بدهد.
کاربرد جنب و جوش کنونی بازار در تعیین حدضرر
به عنوان نکته پایانی پیرامون حدضرر، باید یادآور شوم که استراتژیای که برای تعیین حدضررتان برمیگزینید به گونهای باشد که یک مقدار دلاری دلبخواهی را برای انتخاب حدضرر ملاک قرار ندهید. برای نمونه نگویید که «هنگامی که این معامله ۲۰۰ دلار خلاف جهت معاملهام رفت، خارج میشوم،» یا «حدضررمان را به گونهای میگذاریم که بیش از یک یا دو واحد روی این معامله از دست ندهیم.» اگر یک نقطه خروج تصادفی انتخاب کنید که مستقل از اطلاعات اساسیای باشد که بازار در دسترستان میگذارد، در واقع حرف بازار را نادیده گرفتهاید. اگر بدانید که چگونه باید به حرفهای بازار گوش دهید، خودش به شما میگوید که حدضررتان را کجا قرار دهید.
نخست، بر پایه جنبش کنونی بازار، نقطه مناسب را برای حدضرر مشخص کنید. سپس حجم معاملهتان را به گونهای انتخاب کنید که بتوانید مقدار دلاری را که ممکن است ضرر کنید. تعیین کنید؛ نه برعکس آن.
بررسی اثر نقدشوندگی بر قیمتگذاری دارایی با استفاده از مدل اپستین- زین در بازار سهام ایران
نقدشوندگی از مهمترین جنبههای توسعه بازارهای مالی و یکی از عوامل ریسک داراییهای مالی به شمار میرود. در این مطالعه نیز از ریسک نقدشوندگی به عنوان عاملی تاثیرگذار بر قیمتگذاری دارایی همچنین برای تعدیل مدل اپستین-زین سنتی استفاده میشود و عملکرد این مدل در برابر مدلهای قیمتگذاری دارایی مبتنی بر مصرف سنتی مورد ارزیابی قرار میگیرد. به منظور تعدیل مدل اپستین-زین در این مطالعه عوامل نقدشوندگی لئو (2006)، نرخ گردش سهام، گوپالان و همکاران و گیبس به کار گرفته شده و دادههای مورد استفاده نیز مربوط به 48 شرکت بورس اوراق بهادر تهران از فروردین 1388 تا اسفند 1396 است. نتایج بیانگر این است که مدل تعدیل شده، تعدیل شده مقطعی بالاتری نسبت به مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای مبتنی بر مصرف سنتی (CCAPM) و مدل اپستین-زین سنتی دارد و نشاندهنده این است که نقدشوندگی عامل ریسک معنیداری است و قدرت توضیحدهندگی قابل توجهی را به مدل اضافه میکند. بنابراین در کل نتایج این مطالعه نشان میدهد که ریسک نقدشوندگی یک عامل قیمتگذاری است و ورود آن به مدلهای قیمتگذاری منجر به بهبود عملکرد مدل میشود.
کلیدواژهها
- ریسک نقدشوندگی-مدل اپستین-زین- مدل CCAPM سنتی- تعدیل شده طبقه بندی JEL: G12
- G14
عنوان مقاله [English]
Analyzing the Effect of Liquidity on Asset Pricing: using Epstein-Zin Model in the Iranian Capital Market
نویسندگان [English]
- sedighe alizadeh 1
- mohammad nabi shahiki tash 2
Liquidity is one of the most important aspects of development in financial markets and one
of the risk factors of financial assets. In this study, liquidity risk is also used as a factor to
modify the Epstein-Zin model, and its performance is evaluated against traditional
consumption-based asset pricing models. In order to adjust the Epstein-Zin model in this
study, the liquidity factors of Liu (2006), Turnover ratio, Gopalan and cGibbs have been
applied and the used data are for 48 stock companies from 2009 to 2017. The results
indicate that the adjusted model has a higher adjusted- than the traditional consumptionbased
capital asset pricing model and the traditional Epstein-Zin model, and indicates that
liquidity is a significant risk factor and adds a significant explanatory power to model.
Thus, overall, the results of this study show that liquidity risk is a pricing factor and its
incorporation into pricing models leads to improved model performance.
اوراق خزانه اسلامی چیست؟
اوراق خزانه اسلامی که با نماد «اخزا» شناخته میشوند اوراقی بدون کوپن هستند. منظور از بدون کوپن بودن اوراق، این است که به آنها هیچ سودی تعلق نمیگیرد و نرخ سود این اوراق برابر صفر است.
اوراق خزانه اسلامی چیست؟
اسناد خزانه اسلامی، ابزاری مالی است که مبتنی بر بدهی دولت به نظام بانکی، ذینفعان و تامینکنندگان منابع بوده و بهوسیله خزانهداری کل وزارت امور اقتصادی و دارایی منتشر میشود.
دولت برای پرداخت بدهیهای خود به طلبکاران غیردولتی (مثل پیمانکاران)، از اوراق اسلامی استفاده میکند، در واقع با انتشار این اوراق دولت پرداخت بدهیهایش را به تعویق میاندازد.
تنها تفاوتی که اوراق خزانه اسلامی با اوراق خزانه رایج در دنیا دارد این است که در ایران اوراق صادر شده به شکل مستقیم به طلبکاران داده میشود و آنها در ریسک نقدشوندگی چیست؟ صورت نیاز به وجه نقد میتوانند آن را در بازار فرابورس به فروش برسانند. این تفاوت ناشی از وجود مشکلات فقهی در اوراق خزانه رایج در دنیا است.
با استفاده از این اوراق دولت علاوهبر تسویه بدهیهای خود، میتواند در کنار کنترل وجوه نقد موجود در بازار کسری بودجه خود را نیز از این طریق تامین کند.
ویژگیهای اوراق خزانه اسلامی
اوراق خزانه اسلامی که با نماد «اخزا» شناخته میشوند اوراقی بدون کوپن هستند. منظور از بدون کوپن بودن اوراق، این است که به آنها هیچ سودی تعلق نمیگیرد و نرخ سود این اوراق برابر صفر است. خریداران این اوراق تنها از تفاوت قیمت خرید و ارزش اسمی آن در سررسید سود خواهند کرد. دارندگان این اوراق در تاریخ سررسید وجه نقدی معادل مبلغ اسمی، از دولت دریافت میکنند. سررسید این اوراق معمولا در بازه زمانی ۴ تا ۵۲ هفته است.
اوراق خزانه اسلامی، اوراقی هستند که سررسید آنها کمتر از یک سال است و طی این دوره هیچ سودی به دارندگان آن تعلق نمیگیرد. این اوراق ریسک نکول ندارند و ریسک نقدشوندگی آنها بسیار پایین است.
اوراق خزانه اسلامی، اوراقی هستند که سررسید آنها کمتر از یک سال است و طی این دوره هیچ سودی به دارندگان آن تعلق نمیگیرد. این اوراق ریسک نکول ندارند و ریسک نقدشوندگی آنها بسیار پایین است. تنها ریسکی که میتواند این اوراق را تهدید کند ریسک نوسان قیمتی آنها است.
ریسک نکول
اوراق خزانه، جزء اوراق بدون ریسک در نظر گرفته میشوند. از آنجایی که این اوراق توسط دولت، برای تامین بودجه و یا پرداخت بدهیهایش منتشر میشوند، ریسک نکول (عدم ایفای تعهدات در تاریخ سر رسید) نخواهند داشت. زیرا دولت این اوراق را بهعنوان بدهیهای خود درنظر میگیرد و پرداخت آنها را در اولویت قرار میدهد.
خزانهداری کل کشور نیز پرداخت مبلغ اسمی اسناد خزانه اسلامی را در تاریخ سررسید تعهد میکند. این تعهدنامه به امضای وزیر امور اقتصادی و دارایی رسیده است.
ریسک نقدشوندگی
اوراق خزانه ریسک نقدشوندگی خیلی پایینی دارند. زیرا این اوراق قابلیت معامله در بازار فرابورس را دارند. حجم روزانه معاملات این بازار بسیار بالا است، بنابراین دارندگان این اوراق هر زمان که بخواهند میتوانند اقدام به فروش آن کنند. علاوهبر آن وجود بازارگردانان متعدد به نوعی تضمینی برای نقدشوندگی این اوراق است. چون بازارگردانان در طول ساعت معاملاتی حضور دارند و همزمان اقدام به خرید و فروش در بازار میکنند.
تنها ریسکی که این اوراق با خود دارند ریسک نوسانات قیمتی است، چون قیمت این اوراق بر اساس فرایند عرضه و تقاضا مشخص میشود.
مزایای انتشار اوراق خزانه اسلامی
۱-انتشار این اوراق باعث میشود تا دولت برای تامین مالی خود، دست به استقراض نزند و منجر به حفظ استقلال کشور میشود.
۲-کمک به سیاستهای پولی و مالی به منظور اعمال سیاستهای بهینه جهت تنظیم و کنترل انتظارات بازار است.
۳-ایجاد بستری مناسب برای توسعه ابزارهای مالی بازار
از آنجایی که این اوراق بدون ریسک هستند، نرخ بازده آنها، نرخ بازده بدون ریسک در نظر گرفته میشود، به گونه ای که با استفاده از این اوراق میتوان از انتظارات بازار از نرخ سود بدون ریسک با سررسیدهای مختلف آگاه شد.
از دیگر مزایای اوراق خزانه اسلامی این است که به درآمد این اوراق مالیات تعلق نمیگیرد.
بهطور ریسک نقدشوندگی چیست؟ کلی با انتشار این اوراق علاوهبر اینکه دولت میتواند بدهیهایش را مدیریت کند، با کاهش حجم نقدینگی موجود در بازار از ایجاد تورم میشود جلوگیری کرد. همچنین مردم میتوانند از نرخ بازده بدون ریسک مطلع شوند و در بازارهای مناسب سرمایهگذاری کنند.
وجه مورد نیاز، برای پرداخت ارزش اسمی این اوراق در سررسید از کجا تامین میشود؟
سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بهعنوان یک واسط بین بانکهای مسئول پرداخت و خزانهداری عمل میکند. این سازمان با توجه به تاریخ سررسید اوراق، منجر به انتقال وجوه لازم به بانک میشوند.
مسئول پرداخت مبلغ این اوراق به سهامدارانش چه کسی است؟
شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه (سمات) بر اساس اطلاعاتی که راجعبه دارندگان اوراق خزانه دارد، ارزش اسمی اوراق را از طریق بانکهای مشخص شده به حساب دارندگان این اوراق واریز میکند.
مزایای حاصل از انتشار اسناد خزانه در بازار سرمایه ایران
- تصفیه بدهیهای دولت و تسری در پرداخت بدهیهای ایشان به پیمانکاران
- ابزاری مؤثر برای بانک مرکزی در اجرای سیاست پولی و تنظیم حجم نقدینگی
- تعیین نرخ سود با استفاده از مکانیز عرضه و تقاضا
- استخراج نرخ سود بدون ریسک
- تأمین کسری بودجه دولت
محاسبه بازده اسناد خزانه اسلامی (اخزا)
همانطور که بیان کردیم اوراق اخزا، دارای پرداخت سود (تقسیم سود نقدی) نبوده و سرمایه گذاران از تفاوت قیمت خرید و فروش در بازار فرابورس و یا در صورت نگهداری اوراق تا زمان سررسید، از تفاوت قیمت خرید و قیمت اسمی اوراق در زمان سررسید، سود کسب میکنند. به نرخ بازدهی اوراق تا زمان سررسید را اصطلاحاً “YTM” گویند که جهت محاسبه آن میتوان از معادله زیر استفاده کرد:
که در این معادله:
F = قیمت اسمی اوراق
P = قیمت خرید اوراق
T = تعداد روزهای سال (۳۶۵)
N = تعداد روزهای باقیمانده تا سررسید
نحوه دریافت اسناد خزانه اسلامی یا اخزا توسط پیمانکاران
پیمانکارانی که تمایل به دریافت اسناد خزانه اسلامی دارند میتوانند با مراجعه به دستگاه یا وزارتخانه بدهکار، درخواست تسویه حساب خود را اعلام کنند. وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز در صورت لزوم به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی ایران از محل ردیف بودجه اختصاص یافته با انتشار اسناد خزانه، حساب پیمانکار را تسویه میکند. سپس پیمانکاران میتوانند از طریق سامانههای معاملاتی بازار سرمایه به صورت الکترونیکی این اوراق را دریافت کنند و تا زمان سررسید، اوراق را نگه داشته و یا در صورت نیاز به وجه نقد، قبل از سررسید اوراق را از طریق فرابورس به فروش برسانند.
مزیت دریافت اسناد خزانه اسلامی برای پیمانکاران در این است که میتوانند سریعتر طلب خود را بهصورت وجه نقد دریافت کنند.
در زمان سررسید اوراق نیز خزانهداری کل کشور مبلغ اسمی اوراق را به حساب نزد بانک عامل واریز میکند. شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه نیز مبلغ اسمی را از طریق بانک عامل به حساب دارندگان اوراق واریز خواهد کرد.
ریسک های سرمایه گذاری در بورس چیست؟
باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از کارشناس بازار سرمایه نوشت: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود که انواع مختلفی دارد.
بابک سالاروند کارشناس بازار سرمایه در خصوص ریسک موجود در بازار سرمایه اظهار کرد: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود؛ که این انحراف از بازده واقعی مثبت یا منفی است، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
او بیان کرد: اصل ثابتی در سرمایهگذاری مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد، وجود دارد. به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز، از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان است، امتناع میکنند.
سالاروند در پاسخ به این پرسش که، چند نوع ریسک در بازار سرمایه وجود دارد؟، اظهار کرد: از انواع ریسکهای بازار سرمایه میتوان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد که این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیستماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاصی نیست.
کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: همچنین نوعی دیگر از ریسکهای بازار سرمایه، ریسک غیر سیستماتیک است که برخلاف ریسک سیستماتیک، قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده، خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم.
او بیان کرد: نوعی دیگر از ریسک بازار سرمایه، ریسک نرخ سود است که اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری می شود. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. نوسانات نرخ سود سپرده یا اوراق مشارکت میتواند بر تمامی بازارهای مالی و حتی فیزیکی اثرگذار باشد.
کارشناس بازار سرمایه افزود: ریسک تورم، نوعی دیگر از ریسکهای موجود در بازار سرمایه است. رشد نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود.
سالاروند در خصوص سایر ریسکهای موجود در بازار سرمایه گفت: ریسک مالی، یکی دیگر از انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت ریسک نقدشوندگی چیست؟ و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. همچنین ریسک نقدشوندگی از دیگر انواع ریسک هاست. دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالایی دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. هرچه سرعت خرید و فروش ریسک نقدشوندگی چیست؟ سهمی بیشتر باشد و معاملات آن روانتر باشد، این ریسک در آن کم رنگتر است.
او بیان کرد: ریسک نرخ ارز نیز در مورد شرکتهای واردات محور، بسیار با اهمیت است. اگر شرکتی، عمده مواد اولیه خود را وارد کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته می شود و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است.
کارشناس بازار سرمایه گفت: البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیستماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست. همچنین ریسک تجاری نیز کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد.
او افزود: ریسک سیاسی از دیگر انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبه رو ریسک نقدشوندگی چیست؟ میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا در اصطلاح ریسک کشور نیز میگویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور به صورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر میدهد. این ریسک عامل بزرگی است که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه میشود.
دیدگاه شما