درک مفهوم الگوی گُوِه


توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته می‌شود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیح‌تر همان ریورسال یا بازگشت است درک مفهوم الگوی گُوِه درک مفهوم الگوی گُوِه زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.

مقاله جدید – اثر توپ غلتشی و معاملات الگوی هارمونیک – سیستم‌های معاملاتی – 23 اکتبر 2021

جلوه توپ غلتان چیزی است که باید برای معاملات معکوس خود درک کنید. به خصوص، اگر به معاملات الگوی هارمونیک یا معاملات موج الیوت یا الگوهای گوه افزایش یا نزول علاقه دارید، قبل از استفاده از آنها در عمل باید این مفهوم را درک کنید. با خواندن این مقاله ساده می‌توانید در معاملات پول زیادی

جلوه توپ غلتان چیزی است که باید برای معاملات معکوس خود درک کنید. به خصوص، اگر به معاملات الگوی هارمونیک یا معاملات موج الیوت یا الگوهای گوه افزایش یا نزول علاقه دارید، قبل از استفاده از آنها در عمل باید این مفهوم را درک کنید. با خواندن این مقاله ساده می‌توانید در معاملات پول زیادی صرفه‌جویی کنید.

کل مقاله رایگان را از لینک زیر بخوانید:

علاوه بر این ، شما همچنین می توانید به مقالات رایگان مهم برای تجارت خود در اینجا دسترسی داشته باشید.

می توانید ویدیوی YouTube را تماشا کنید تا احساس کنید نشانگر الگوی هارمونیک خودکار چگونه است. برای اطلاع شما، ما دو ویدیوی یوتیوب را با عنوان و پیوندهای زیر ارائه می دهیم.

YouTube “شاخص الگوی هارمونیک”: https://youtu.be/CzYUwk5qeCk

YouTube «نشانگر الگوی هارمونیک بدون تأخیر رنگ‌آمیزی مجدد»: https://youtu.be/uMlmMquefGQ

علاوه بر این ، در اینجا صفحه فرود دو اسکنر الگوی هارمونیک موجود در پلت فرم MetaTrader 4 و MetaTrader 5 در رابطه با ویدیوی بالای YouTube است. اولی الگوی هارمونیک پلاس و دومی اسکنر الگوی نمودار X3 است.

هارمونیک الگوی پلاس (و همچنین برنامه ریز سناریو الگوی هارمونیک) نشانگر الگوی هارمونیک قدرتمند با هزینه مقرون به صرفه با هزاران ویژگی پیشرفته است. هارمونیک الگوی پلاس (و همچنین برنامه ریز سناریو الگوی هارمونیک) اسکنر الگوی هارمونیک در حال رنگ آمیزی مجدد است اما بدون تاخیر. در زیر پیوندهایی برای Harmonic Pattern Plus وجود دارد.

اسکنر الگوی نمودار X3 یک اسکنر الگوی هارمونیک و الگوی X3 بدون رنگ آمیزی مجدد و بدون تاخیر است. X3 Chart Pattern Scanner پیشرفته ترین الگوی هارمونیک و اسکنر الگوی قیمت X3 است. علاوه بر این، اسکنر الگوی نمودار X3 با 52 الگوی Candlestick ژاپنی + کانال پیشرفته ساخته شده است. در زیر پیوندهایی برای اسکنر الگوی نمودار X3 وجود دارد.

الگوهای قیمتی

الگوی قیمتی به چه معنایی است؟

تعداد الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال بسیار است. آن ها اطلاعات زیادی را در مورد حرکت های قیمت در اختیار شما قرار می دهند.

اما همه آن ها سیگنال های قوی و درستی صادر نمی کنند. لذا در این مقاله ضمن معرفی بهترین الگوهای قیمتی، اجزای آن مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

فهرست محتوای مقاله

پولبک

سقف ها و کف ها

طول و شیب موج‌ های روند

  • بهترین الگوهای قیمتی
  • ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین
  • جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی

الگوی قیمتی به چه معنایی است؟

چارتیست ها برای تحلیل بازار و پیش بینی آینده ی آن از روش های گوناگونی استفاده می کنند. بعضی بیش تر توجه شان روی انواع شاخص ها است.

الگوی قیمتی به چه معنایی است؟

بعضی دیگر بیش تر حجم معاملات را ملاک قرار می دهند. تریدرهایی هم هستند که در تحلیل شان به بررسی حرکت و روند قیمتی می پردازند.

برای رسیدن به این منظور، آن ها بر روی نمودارهای شمعی نمای کلی قیمت را به دست می آورند.

در این روشی که آن ها استفاده می ‌کنند یک سری قانون و قاعده بر اساس رنگ، نوع کندل، قیمت باز و بسته شدن و غیره وجود دارد که سبب می شود الگوهای قیمتی مختلفی وجود داشته باشند.

تریدرها می ‌توانند از این روش ‌های مختلف قیمتی برای بازارهای مالی گوناگون نظیر بورس، فارکس، آتی و حتی ارزهای دیجیتال استفاده کنند.

تعداد این الگوهای قیمتی بسیار زیاد هستند. اما در ادامه به بهترین آن ها اشاره می ‌شود؛ آن هایی که بسیار قوی، شناخته شده و پرکاربرد هم هستند.

اجزای الگوهای قیمتی

همه ی الگوهای قیمتی (مهم نیست که از چه نوعی هم باشند) در ۳ جزء با هم شباهت دارند. اگر بتوانید این اجزا را به درستی بررسی کنید، تصمیم ‌های خرید و فروش سود آورتری خواهید گرفت.

در این صورت مسلماً میزان ضررهایتان هم پایین می آید. حقیقتا شناخت این اجزا سبب می‌ شود شما حرکت های قیمتی را به شیوه ی نوینی درک نمایید.

پولبک

پولبک در حرکت‌ های شدید، زیاد به چشم می‌ خورد. آن اطلاعاتی در رابطه با ادامه ی حرکت بازار را به شما ارائه می دهد.

اجزای الگوهای قیمتی

هر چه حرکت های اصلاحی از نظر اندازه و زمان تشکیل شدنشان بزرگ ‌تر باشند احتمال معکوس شدن روند خیلی زیادتر است.

دلیلش هم این است که در این وضعیت تعادل بین خریداران و فروشندگان در حال تغییر پیدا کردن چشمگیری است.

ولی هر چه مدت زمان و اندازه ی این اصلاحات کوچک تر باشند نشانه ی یک سری اصلاحات جزئی تری در بازار هستند که معمولاً در این موقعیت روند کنونی ادامه پیدا می کند

سقف ها و کف ها

اجزای الگوهای قیمتی

بررسی چگونگی شکل گرفتن سقف ها و کف ها، بنیان (اساس) بررسی الگوهای قیمتی را تشکیل می دهد. در واقع این موضوعی است که تریدر بزرگ، داو، هم به آن اشاره کرده است.

به این معنا که شما باید بدانید در حرکت های صعودی، سقف ها یکی پس از دیگری بالاتر از هم زده می شوند.

یعنی سقف اول بالاتر از سقف دوم، سقف دوم بالاتر از سقف سوم و به همین ترتیب سقف ها زده می شوند.

سقف‌های بالاتر بیانگر این هستند که خریدارها زیاد می باشند و توانسته اند قیمت را به جهت بالا حرکت دهند.

در حرکت صعودی، کف ها نیز یکی پس از دیگری بالاتر زده می شوند؛ یعنی این که کف اول بالاتر از دوم، کف دومی بالاتر از سومی و به همین ترتیب کف ها زده می شوند.

در حرکت صعودی، کف ها نیز یکی پس از دیگری بالاتر زده می شوند

در موقعیت های اصلاحی که کف های بالاتر شکل می گیرند به این معناست که فروشنده‌ ها قدرت کافی برای پایین آوردن نرخ را ندارند و هم چنان خریداران قدرت را در دست گرفته اند.

بنابراین توجه به این سقف ها و کف ها برای ورود و خروج به موقع درک مفهوم الگوی گُوِه از بازار لازم است.

به عنوان نمونه وقتی نرخ توان زدن سقف تازه ای را نداشته باشد یک اخطاری است مبنی بر این که روند صعودی، معکوس خواهد شد.

یا وقتی نرخ با سختی سقف های تازه شکل گرفته را می شکند اخطاری است که نشان می دهد خریدار ها و فروشنده ها نسبتا به تعادل رسیده اند.

در چنین وضعیتی ممکن است چرخش بازار در کار باشد و شما باید حواستان را بیش تر جمع کنید.

طول و شیب موج‌ های روند

بررسی این موضوع بسیار مهم است. شما می توانید قدرت روند را از طریق ریز موج هایی که در بین سقف ها و کف ها زده می‌ شوند، مشاهده کنید.

اجزای الگوهای قیمتی

در حقیقت قدرت روند از طریق بررسی طول شیب و اندازه ی این ریز موج ها شناسایی می‌ شود. پس شما اگر می خواهید یک معامله گر موفق باشید فقط نباید به محدوده ی کف ها یا سقف ها توجه کنید.

بلکه باید موج هایی هم که بین آن ها اتفاق می ‌افتد و حاکی از رویدادهای موجود در بازار هستند را نیز مورد توجه قرار دهید.

هر چه سایه های کندل های این ریز موج ها بلند تر باشد معمولاً نشانه ی برگشت روند و افت قیمت هستند.

بهترین الگوهای قیمتی

از جمله بهترین نوع آن ها می ‌توان به الگوی پرچم و انواع آن، مثلث و انواع آن، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، سر و شانه و انواع آن و گُوِه ی را نام برد.

بهترین الگوهای قیمتی

به غیر از الگوی گوه ای، بقیه ی الگوها در مقاله‌ هایی مجزا مورد بررسی قرار گرفته اند و برای کسب اطلاعات بیش تر می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نموده و آن ها را مطالعه کنید.

گُوِه ای (Wedges)

آن شبیه الگوهای مثلثی است؛ از این نظر شباهت دارد که متشکل از خط های روند همگرا است و هم چنین بیانگر پایین آمدن نوسان ها نیز می‌ باشد.

خط های روند در این جا بیان کننده ی این هستند که کف ها و سقف ها با سرعتی گوناگون بالا یا پایین می‌ روند.

گوه معمولا بیانگر این باشد که معکوس شدن روند خیلی نزدیک است؛ چون حرکت کنونی به تدریج ضعیف می ‌شود.

شاید در این جا شما شاهد پایین آمدن حجم معامله ها هم باشید که این موضوع نشان ‌دهنده ی این است که احتمال از دست رفتن قدرت در روند حاضر وجود دارد.

گوه به دو شکل صعودی یا افزایشی و نزولی یا کاهشی وجود دارد.

گوه ی صعودی (Rising Wedge) معکوس نزولی است و بیان می ‌کند که بعد از بالا رفتن نرخ، حرکت صعودی به تدریج قدرتش را از دست می دهد.

در این موقعیت احتمال دارد نهایتا خط روند به صورت نزولی شکسته شود.

گوه ی نزولی (Falling Wedge) بر عکس گوه ی صعودی است و بیان می کند که با وجود پایین آمدن قیمت، فشار فروش هم به تدریج کم می شود.

بهترین الگوهای قیمتی

خط های روند در این جا نشان دهنده ی این هستند که نوسان ها در حال کم شدن می باشند. در نهایت هم گوه ی نزولی معمولاً به یک روند صعودی ختم می ‌شود.

ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین

استفاده از الگوهای قیمتی به خصوص الگوهایی که در این مقاله نام آن ها مطرح شد، در پیش‌ بینی آینده ی سهام یا دارایی ‌های مالی مختلف دیگر به شما کمکی خیلی زیادی می کنند.

ولی برای این که یک پیش بینی دقیق تر و کامل تری داشته باشید، بهتر است از تحلیل بنیادین هم استفاده نمایید.

ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین

در تحلیل بنیادین می توانید مواردی نظیر صورت‌های مالی، ترازنامه، درآمد خالص، قراردادهای و هزینه های شرکت، پشتوانه های مالی و غیره را مورد بررسی قرار دهید.

در تحلیل بنیادین نیز باید به این موضوع توجه کنید که این دارایی ای که می ‌خواهید خریداری کنید یا به فروش برسانید الان در چه وضعیتی قرار دارید.

یعنی نیاز مردم به آن الان بیش تر است یا بعدا بیش تر خواهد شد یا در چه مدت نیاز مردم نسبت به آن چیز برطرف خواهد شد.

بنابراین بر اساس نیازهای مردم می توانید انتخاب های مناسب و سودآوری را انجام دهید.

در تحلیل بنیادین موضوع های سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار بر بازارهای مالی را هم باید مورد توجه قرار دهید تا میزان خطا در پیش ‌بینی آینده ی بازار مورد نظرتان را به حداقل میزان ممکن برسانید.

البته ریسک سیستماتیک هم وجود دارد که کنترل کردن آن در دست شما نیست.

ریسک سیستماتیک غیر قابل پیش بینی است؛ مثلاً ممکن است در مدت کوتاهی دارایی شما افت یا رشد شدید قیمتی را به علت یک خبر خوب اقتصادی یا یک خبر بد سیاسی تجربه کند.

ولی شما باید دارایی تان را به صورتی مدیریت کنید تا بتوانید در مواقع بحرانی، شرایط بد را به خوبی پشت سر بگذارید و ضررهایتان را جبران نمایید.

جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی

دانستید که برای موفقیت در بازارهای مالی باید از تحلیل تکنیکال و بنیادین در کنار هم استفاده نمایید.

یک از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی هستند.

یک از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی هستند

در الگوهای قیمتی باید 3 قسمت مهم یعنی پولبک، سقف ها، کف ها، طول و شیب موج‌ های روند را مورد بررسی قرار دهید.

الگوهای قیمتی بسیارند ولی بهترین آن ها عبارتند از پرچم، مثلث، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، سر و شانه و گُوِه.

الگوهای فوق ار می توانید در سایت آکادمی طهرانی مورد مطالعه قرار دهید. اما گوه مشابه الگوهای مثلثی از خط روندهای همگرا تشکیل شده و نشانه ی کم شدن نوسان ها است.

گوه دو نوع نزولی و صعودی دارد. گوه ی نزولی بیانگر این است که فشار فروش در حال کم شدن است. در نهایت هم احتمال صعودی شدن روند وجود دارد.

گوه ی صعودی هم درک مفهوم الگوی گُوِه درست برعکس گوه ی نزولی است. اما اگر دوست دارید با الگوهای قیمتی بیش تری آشنا شوید حتما همراه سایت آکادمی طهرانی باشید.

الگو های قیمتی

الگو های قیمتی

الگو های قیمتی

سرفصل‌های این مقاله

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت‌اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه‌قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی‌ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار می‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع‌تری دست‌یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به ‌صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره‌ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد.الگو های قیمتی

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل‌گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان‌دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت‌شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می‌کند. سپس با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت‌شده) پیش روی خود می‌رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می‌کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش‌های خود موجب شکل‌گیری یک‌روند نزولی قوی می‌شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می‌شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می‌شود. هدف درک مفهوم الگوی گُوِه قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه‌ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل‌گیری دره‌ها قابل‌تشخیص می‌باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی‌کننده یک سیگنال صعودی است.

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان‌دهنده این است که، پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می‌کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار درک مفهوم الگوی گُوِه شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می‌یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می‌شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت‌هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره‌ها از نقطه شکست است.

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده‌شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، به همین دلیل می‌توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به‌طور مثال در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه‌شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل‌گیری الگو، در صف خریداران قرار می‌گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می‌رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

اولین نوع از الگوهای ادامه‌دهنده که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف‌شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت‌زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می‌دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل‌شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به‌طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه‌دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی درک مفهوم الگوی گُوِه یک‌روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک‌روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف‌های محدوده نوسانات است.

چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟

توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!

گزینه ۲ rsi در رون خنثی استفاده میشود

با سلام و احترام
گزینه دوم مربوطه الگوی سقف و کف دوقلو می‌باشد! اشاره‌ای به اندیکاتورها نشده است.

بسیار عالی. ممنون از شما

منظور از دیدبان چیه؟ گزینه دیدبان چیکار می کنه؟

باسلام دوست عزیز
دیده بان بازار بورس در واقع فضایی است که سازمان بورس در سایت خود و همین طور کارگزاری ها در نظر گرفته اند تا ما سهام هایی که دوست داریم همیشه دم دستمون باشند و رصدشان کنیم و افزایش و کاهش های قیمتی، افزایش حجم، ارزش لحظه ای معاملات، مقدار سود تقسیمی و … آن ها را زیر نظر داشته باشیم تا در زمانی مناسب به آن ها ورود کنیم.

سلام صبح بخیر
سلام
جواب این چیه؟
استفاده از کدام ابزار در شرایط ذکر شده سیگنال اشتباه به معامله گر می دهد؟
۱ ) کم شدن حجم معاملات در روند نزولی.
۲ ) استفاده از اندیکاتور RSI در روند صعودی.
۳ ) ضعف قدرت خریدار در آخر روند صعودی.
۴ ) تشکیل الگوی پرچم در پایان موج ۳ الیوت

مناطق عرضه و تقاضا + انواع آن در فارکس

مناطق عرضه و تقاضا

مناطق عرضه و تقاضا ابتدایی ترین اصطلاحات در معاملات فارکس هستند. بدون عرضه یا تقاضا، قیمت نمی تواند در نمودار حرکت کند و همیشه در یک خط مستقیم باقی می ماند. عرضه و تقاضا باعث ایجاد عدم تعادل در بازار می شود که منجر به نوسانات قیمت می شود.

در این مقاله با 4 نوع منطقه عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد، زیرا تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی کاملا متفاوت است. و همچنین می‌توانیم مناطق را در نمودار قیمت با استفاده از استراتژی‌های ساده شناسایی کنیم.

انواع مناطق عرضه و تقاضا

در تحلیل تکنیکال، چهار نوع منطقه عرضه و تقاضا وجود دارد.

  1. رالی پایه رالی
  2. افت پایه را رها کنید
  3. رالی پایه رها کنید
  4. افت پایه رالی

منطقه تقاضا نشان دهنده رالی های پایه رالی و کاهشی است، در حالی که منطقه عرضه نشان دهنده افت پایه و رالی است.

مناطق عرضه و تقاضا -1

اینها ردپای سازندگان بازار هستند و معامله گران فارکس پیشرفته از این مفهوم عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال جفت ارز استفاده می کنند. شما می توانید این الگوها را با جزئیات یاد بگیرید، اما من یک فرمول کوتاه برای شناسایی این مناطق در نمودار قیمت توضیح داده ام.

فرمول یافتن مناطق عرضه و تقاضا

  • رالی پایه رالی: کندل صعودی بزرگ + کندل پایه + کندل صعودی بزرگ
  • افت بیس: کندل نزولی بزرگ + کندل پایه + کندل نزولی بزرگ
  • رالی پایه دراپ: کندل نزولی بزرگ + کندل پایه + کندل صعودی بزرگ
  • افت پایه رالی: کندل صعودی بزرگ + کندل پایه + کندل نزولی بزرگ

اینها چهار فرمول ساده ای هستند که برای شناسایی مناطق استفاده می شوند. کندل بزرگ به معنای شمعی با نسبت بدنه به فتیله بزرگتر است، در حالی که کندل پایه به معنای شمعی با نسبت بدنه به فتیله کوچکتر است.

اهمیت مناطق عرضه و تقاضا

اهمیت اصلی مناطق عرضه و تقاضا در این است که این مناطق دستورات معلق معامله گران نهادی و بانک های بزرگ را نشان می دهند.

به زبان ساده، معاملات عرضه و تقاضا روشی برای پیروی از بانک ها و معامله گران بزرگ است. حدود 94 درصد از بازار فارکس توسط بانک های مرکزی، صندوق های تامینی و موسسات معامله می شود. بقیه 6 درصد را خرده فروشان تشکیل می دهند. پس به همین دلیل است که اگر می‌خواهید سود کسب کنید، باید حرکت این بازارسازان را پیش‌بینی کنید. اگر مانند یک معامله گر خرده فروشی با احساسات معامله کنید، در این بازار ضرر خواهید کرد.

دومین نکته مهم این است که اساس منطقه عرضه و تقاضا، عمل قیمت است . از آنجایی که قیمت چهار الگوی قیمت فوق را پس از بازه های زمانی نامنظم در نمودار کندل استیک تکرار می کند، این یک استراتژی اقدام قیمت است. از فرمول های ریاضی سرچشمه نمی گیرد بلکه از الگوهای طبیعی سرچشمه می گیرد.

نمونه هایی از مناطق عرضه و تقاضا

این بخش توضیح خواهد داد که چگونه قیمت سفارشات معلق موسسات را از مناطق عرضه یا تقاضا انتخاب می کند.

به عنوان مثال، در USDJPY، قیمت یک منطقه تقاضا در یک رالی پایه رالی ایجاد کرد . این منطقه تقاضا تازه بود زیرا هنوز منطقه را لمس نکرده بود. بنابراین، به این معنی است که سفارشات خرید معلق هنوز وجود دارد. در تحلیل تکنیکال، تشکیل منطقه تقاضا به این معنی است که معامله گران بزرگ می خواهند ارز را با آن قیمت خریداری کنند.

مناطق عرضه و تقاضا -2

هر زمان که منطقه رالی پایه رالی را دیدیم، سفارشات خرید معلق را در مناطق تقاضا نیز برای تجارت با موسسات قرار دادیم.

مناطق عرضه و تقاضا -4

پس از یک نوسان کامل، قیمت با حرکت به منطقه تقاضا باز می گردد. زمانی که قیمت سفارشات خرید معلق را پر می کند، به روند صعودی خود ادامه می دهد زیرا تقاضا افزایش یافته است. در نتیجه قیمت افزایش خواهد یافت.

این را بررسی کنیدنشانگر عرضه و تقاضاکه بر اساس یک استراتژی معاملاتی نیمه دستی است . دقیق ترین مناطق عرضه/تقاضا را به طور خودکار با استفاده از اقدام قیمت ترسیم می کند. این به افزایش پتانسیل سود در تجارت عرضه و تقاضا کمک خواهد کرد.

تفاوت بین تحلیل بنیادی و تکنیکال عرضه و تقاضا در معاملات چیست؟

بین این دو تحلیل تفاوت معناداری وجود دارد.

قیمت همیشه به دلیل تفاوت در عرضه و تقاضای یک ارز یا دارایی خاص تغییر می کند. به عنوان مثال، اگر خریداران بیشتری تمایل به خرید دلار داشته باشند، تقاضای دلار افزایش می یابد. این افزایش تقاضا با افزایش قیمت دلار آمریکا نسبت مستقیم دارد. از طرفی اگر فروشندگان بیشتری تمایل به فروش دلار داشته باشند، عرضه دلار افزایش می یابد. این امر منجر به کاهش قیمت دلار خواهد شد.

روش یا خبری که ما را از تقاضای دلار یا عرضه دلار در بازار مطلع می کند، تحلیل بنیادی است.

حالا بیایید به نکته اصلی بپردازیم: عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال.

در تحلیل تکنیکال، مناطق روی نمودار قیمت را با استفاده از رفتار طبیعی قیمت مانند مثلث یا الگوهای گوه ترسیم می کنیم. این الگوها پس از بازه های زمانی نامنظم نیز در نمودار قیمت شکل می گیرند. به همین ترتیب، الگوهای طبیعی دیگری مانند فشرده سازی و کمیاب شدن و غیره وجود دارد. این الگوها حضور عرضه یا تقاضا را در یک محدوده قیمتی خاص به تصویر می کشند.

رالی پایه رالی و درک مفهوم الگوی گُوِه افت پایه دراپ پدیده فشرده سازی و نادری را در نمودار قیمت نشان می دهد.

امیدوارم این تفاوت را درک کرده باشید. اگر هنوز موفق نشده اید، به خواندن ادامه دهید. پس از خواندن کل مقاله متوجه خواهید شد.

خط پایین

معاملات عرضه و تقاضا بهترین روش در تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. روش‌های معاملاتی بسیار دیگری مانند تحلیل اسپرد حجم ، نمودار برهنه، موج الیوت و غیره وجود دارد، اما عرضه و تقاضا از همه بهتر است.

من در ابتدا همه روش های معاملاتی را یاد گرفتم، اما اکنون در معاملات عرضه و تقاضا متوقف شده ام. اکنون با گذشت زمان این تکنیک را بهبود می بخشم. من همچنین به شما توصیه می کنم برای تجارت به عرضه و تقاضا پایبند باشید.

شما همچنین می توانید از تلاقی روش های دیگر استفاده کنید، اما استراتژی شما باید بر اساس عرضه و تقاضا باشد

تفاوت اصلاح و ریزش (Reversal) در روند چیست؟

تفاوت اصلاح و بازگشت

یادم است در مرداد ماه سال ۹۹، در بهبهه بازار بورس ایران و زمانی درک مفهوم الگوی گُوِه که اکثر افراد فعال در بازار سرمایه نمی‌توانستند از فکر خرید سهام بیرون آیند، اشخاصی بودند که اعتقاد داشتند بازار نیاز به یک اصلاح دارد زیرا بسیار فراتر از حد مجاز خود افزایش در شاخص کل مشهود بود؛ وقتی بازار در همان ماه و در ماه بعد شروع به کاهش چشم‌گیر در قیمت سهام و شاخص کرد، دو دسته تحلیل‌گر وجود داشت: دسته اول معتقد بودند این یک اصلاح است و قیمت پس از آن به روند خود خواهد برگشت و دسته بعدی که معتقد بودند به دلایلی این حرکت، شروع یک ریزش است. حرف کدام صحیح بود؟ اصلاً ریزش یا ریورسال چه تفاوتی با اصلاح دارد؟ بعده‌ها بعد از گذشت ۱ سال از این قضیه هنوز هم عده‌ای با وجود چنین اتفاقاتی که برای بورس افتاد، این دو اعتقاد را حفظ کرده‌اند. در این درس یاد خواهید گرفت این دو اصطلاح چه تفاوت‌های چشم‌گیری با هم دارند. درست است که من برای درک بیشتر شما از خاطره مربوط به بورس مثالی آوردم اما مطمئناً می‌دانید در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال نیز از این دست دوگانگی فراوان است. پس یکبار برای همیشه تفاوت اصلاح و ریزش را یاد بگیرید.

توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته می‌شود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیح‌تر همان ریورسال یا بازگشت است زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.

این سناریو را تصور کنید: قیمت شروع به بالا رفتن میکند و به روند صعودی خود ادامه میدهد.

سپس شروع به کاهش می‌کند.

بازهم کاهش می‌کند.

و سپس دوباره صعود میکند.

آیا تا به حال در چنین موقعیتی قرار گرفته اید؟ مسلماً اگر چند صباحی در هر یک از بازارهای مالی فعال بوده باشید، همانطور که در ابتدای مقاله گفتم، شما هم چنین سناریو‌ ای را در تایم‌فریم‌های مختلف تجربه کرده‌اید. قطعاً شما هم گاهی از تشخیص تفاوت اصلاح و ریزش ، عاجز مانده‌اید.

تفاوت اصلاح و ریزش

در این شرایط به نظر می‌رسد که قیمت به ما می‌گوید باید خرید کنیم چون یک اصلاح در کار بوده و قرار است دوباره به روند صعودی برگردیم؟ درست است؟

متاسفانه کاملاً غلط است!

تفاوت اصلاح و ریزش

آن افزایش قیمت که دیدید فقط یک اصلاح ریز بود. هیچ کس دوست ندارد که تحت تاثیر این اصلاح ریز خرید کند اما متاسفانه این اتفاق افتاده است.

متاسفانه در مثال بالا، معامله گر فارکس تفاوت بین اصلاح و ریزش را تشخیص نداده است.

معامله گر به جای اینکه صبور باشد و روند کلی نزولی را ببیند، فکر کرده است که یک Reversal یا برگشت در حال وقوع است به همین دلیل یک پوزیشن Long باز کرده است.

ببینید که چگونه تریدر بدشانس ما با یک اصلاح ریز در AUD/USD فریب خورده است.

همه این‌ها را گفتیم تا به سراغ اصل داستان برویم:

اصلاح روند چیست؟

یک اصلاح یا یک Correction یا یک استراحت یا پولبک و هر اسمی که روی آن می‌گذارید، یک حرکت موقتی قیمت بر خلاف روند است.

روش دیگر برای شناسایی آن، در پرایس اکشن به این شکل است که قیمت می‌تواند خلاف روند حرکت کند اما این حرکت خیلی کوتاه بوده و سریع به جهت اصلی خود برمی‌گردد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.