آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
اساس تفکر سنتی در تحلیل تکنیکال از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی داشته است. مردم دیگر مثل قدیم فکر و رفتار نمیکنند؛ پس نوع و سبک تحلیل رفتاری معاملهگران نیز باید در طول زمان تغییر کند. اکثر روشهای تحلیل تکنیکال بر اساس دو مولفه قیمت و الگوها بنا شدهاند. اما مولفه سومی نیز وجود دارد که بسیار مهم است و آن مولفه زمان است. موج شماری به روش الیوت یا همان امواج الیوت یکی از سبکهای تحلیل تکنیکال است که طرفداران بسیار زیادی نیز دارد. این سبک تحلیلی بر هر سه مولفه قیمت، زمان و الگوها تمرکز دارد و میتواند دید خوبی را از نمودارها به ما بدهد.
چگونه باید موج شماری کنیم؟ تاریخچه امواج الیوت از کجا و چگونه شکل گرفته است؟ در این مقاله قصد داریم تئوری تحلیل بر اساس امواج الیوت را باهم مرور کرده و یاد بگیریم.
تاریخچه نظریه الیوت
نظریه امواج الیوت توسط شخصی به نام «رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) و در دهه 1930 میلادی شکل گرفت. تا قبل از آن تصور میشد که بازار بورس رفتاری غیر قابل درک و تصادفی دارد. اما الیوت معتقد بود که بازار در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت میکند، زیرا عواطف و احساسات مردم تکراری هستند. برای مثال در مقابل ترس از ضرر، همه مردم فروشنده هستند.
این عامل احساسی، رفتاری را در بازارهای مالی شکل میدهد که در طول تاریخ و در همه انسانها یکسان است. تاثیر این احساسات نیز بر نمودارهای قیمتی به یک شکل نمایان میشود. پس میتواند این الگوها را شناسایی کرد و با استفاده از این شناخت، بازار را تحلیل کرد.
نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است. سرمایهگذاران برای سودآوری از روندهای بازار به نوعی سوار بر یک موج حرکتی هستند. پس در بازارهای مالی هر حرکت، صرف نظر از جهت آن (صعود یا نزول)، یک موج حرکتی را شکل میدهد.
الیوت در 75 سالگی، زمانی که به علت بیماری بازنشسته شد، تحقیقات خود را برای تحلیل بازار شروع کرد. او روی نمودارهای شاخص سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه موجود و نمودارهای ساعتی که خودش آنها را ساخته بود، تحقیقات خود را ادامه داد. بعد از آن الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایهگذاری در الگوهای خودش را تشریح کرد و نام آن را امواج الیوت گذاشت. نتایج این تحقیقات گسترده در مجموعهای به نام “R.N. Elliott’s Masterworks” و در سال 1944 چاپ شد که طرفداران بسیار زیادی پیدا کرد. الیوت ویو اینترنشنال (Elliott Wave International) یکی از بزرگترین شرکتها در زمینه تجزیه و تحلیل بازارهای مالی دنیا است که تحلیل آنها به سبک امواج الیوت انجام میشود.
آیا امواج الیوت بدون خطا است؟
در جواب باید بگوییم که خیر. حتی خود الیوت نیز در این باره گفته است که این الگوها هیچ قطعیت کاملی برای پیشبینی در مورد حرکات قیمتی آینده ندارند، بلکه تنها به تحلیل ما کمک میکنند. درواقع از امواج الیوت میتوان در ارتباط با سایر روشهای تحلیل تکنیکال از جمله پرایس اکشن و یا اندیکاتورها برای شناسایی فرصتهای معاملاتی در بازار استفاده کرد. این درحالی است که معاملهگران ممکن است همزمان، تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
تفسیر روش موج شماری الیوت
در گذشته الیوت پیشبینیهای دقیقی از بازار سهام را مبتنی بر ویژگیهای قابل اعتماد و کشف شده در الگوهای خود انجام داد. طبق نظریه الیوت، ما دونوع موج کلی داریم که از نظر جهت حرکتی از هم متمایز میشوند. موجهای صعودی یا جنبشی (Motive Wave) و موجهای ریزشی یا اصلاحی (Corrective Wave).
در حالت کلی موجهای جنبشی در بازار که در جهت یک روند بزرگتر حرکت میکنند، همیشه در الگوی خود پنج (5) موج دارند. این پنج موج از تحلیل رفتاری و روانشناسی معاملهگران بدست آمده است که پیشنهاد میکنم برای درک بهتر حتما آنها را مطالعه کنید.
در مقابل امواج اصلاحی را داریم که این امواج همیشه در جهت مخالف روند اصلی هستند و در طول مسیر اصلاح خود، سه (3) موج دارند. همچنین این الگوها خود را در مقیاسهای کوچکتری نیز تکرار میکنند که اینفینیتیوم (Infinitum) نام دارند.
در بازارهای مالی، یک روند صعودی سالم همیشه از مجموع موجهای جنبشی و اصلاحی تشکیل شده است. یعنی هر بالا رفتنی یک پایین آمدن هم دارد که در مجموع یک موج صعودی از درجه بزرگ را تشکیل میدهد. موجهای جنبشی، حرکات صعودی را تشکیل میدهند؛ درحالی که موجهای اصلاحی در خلاف جهت حرکت اصلی قرار دارند.
قاعده کلی الیوت
رفتار انبوه مردم در الگوهای و روندها در بازار شناختپذیر هستند. الیوت این شناخت را قانون موجها نامگذاری کرد. طبق این قانون گفتیم که هر موج جنبشی در نمودار از 5 موج تشکیل میشود که ناشی از تحلیل رفتاری معاملهگران مختلف در بازار است. حرکتهای اصلاحی نیز معمولا از 3 موج تشکیل میشوند که در جهت مخالف حرکت بازار هستند.
در نشانهگذاری این امواج، موجهای 1 تا 5 یا (A,B,C,D,E) برای حرکات صعودی و حروف A,B,C یا (W,X,Y) برای نشان دادن موجهای اصلاحی بهکار میروند.
در حرکات جنبشی نیز موجهای اصلاحی کوچکی داریم. موج2، موج 1 صعودی را اصلاح میکند و به همین ترتیب موج 4، موج 3 صعودی را اصلاح میکند.
درجهبندی امواج الیوت
باید بدانیم که نمودار با توجه به تایم فریمهای مختلف، از درجات مختلفی برخوردار است. بهعنوان مثال موج 2 اصلاحی در یک حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر خود بهصورت یک موج اصلاحی ABC ظاهر شود. و یا موج 3 در حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر از یه حرکت 5 موجی دیگر تشکیل شده باشد.
مقیاس زمان الگوها در مقابل شکل ظاهری الگوها از درجه اهمیت کمتری برخوردار هستند. ممکن است امواج توسعه داده و یا فشرده شوند اما شکل امواج همیشه ثابت باقی میماند.
قواعدی که نمیتوانند شکسته شوند
بهطور کلی در روش الیوت سه قاعده وجود دارد که غیر قابل شکست محصوب میشوند. این قواعد تحت هر شرایطی پابرجا میمانند
- موج 2 هرگز به موج 1 نخواهد رسید. به عبارتی دیگر اگر موج اصلی درحال صعود باشد، موج 2 نمیتواند به قیمتهای زیر موج 1 تجاوز کند.
- در یک حرکت جنبشی 5 موجی، موج 3 هرگز نمیتواند کوتاهترین موج باشد. این که میگویند موج 3 بلندترین موج است نیز همیشگی نیست اما در اغلب مواقع موج 3 بلندتر از موجهای 1 و 5 است.
- در مجموع یک حرکت جنبشی (5 موجی)، موج 4 اصلاحی هرگز نمیتواند به داخل موج 1 همپوشانی داشته باشد.
اگر در شمارش امواج، یکی از شرایط فوق نقض شوند، زنجیره خاصی که درنظر داریم، موج اصلی نیست و باید شمارش امواج را مجددا اصلاح کنیم.
امواج اصلی در الیوت
موج انبساطی یا توسعه یافته
- معمولا در یک حرکت جنبشی، یکی از امواج 1، 3 یا 5 دچار انبساط میشوند. انبساطها نوسانات اغراقی و کشیدهای هستند که در مقایسه با سایر امواج، کاملا خارج از مقیاس هستند. این موج انبساطی معمولا در موج 3 ظاهر میشود. خاصیت آنها این است که در درجات پایینتر از ریز موجهای دیگری تشکیل میشوند که میتوانند ما را در موج شماری به اشتباه بیاندازند.
مثلث قطری
- مثلث قطری یا مثلث دیاگونال یکی دیگر از امواج اصلی در الیوت محسوب میشوند. این الگو شبیه یک مثلث است که توسط دو خط همگرا تشکیل شده باشد. مثلث قطری سه گوش دارد و معمولا در پنجمین موج از یک حرکت جنبشی (پس از اتمام موج انبساطی سوم) قوانین نظریه موج الیوت رخ میدهند. ساختار این موجها هم میتواند 3 تایی باشد و هم 5 تایی. اما عموما این نوع ساختارها بهصورت سه موجی و در موجهای کوتاه تشکیل میشوند.
نکته: قانون همپوشانی موج 1 و 4 در مثلث قطری صدق نمیکند و این یک استثنا محسوب میشود.
نکته: وقتی یک مثلث در انتهای یکی از موجهای 1 یا 3 یا 5 تشکیل میشود، به این معنی است که آن موج از درجه بزرگتر در حال خاتمه است و بهزودی موج 2 یا 4 (فاز اصلاحی) از درجه بزرگتر آغاز میشود.
امواج شکسته
- گاهی اوقات پیش میآید که موج 5 موفق به عبور از سقف موج 3 نمیشود. در الیوت این ناتوانی در عدم عبور را موج شکسته یا ارتدکس مینامند. باید درنظر داشته باشیم که موج شکسته یک الگوی بازگشتی محسوب میشود.
امواج اصلاحی در الیوت
پس از اتمام یک حرکت جنبشی 5 موجی، حرکت اصلاحی در 3 موج کاهشی آغاز میشود. به یاد داشته باشیم که شناسایی امواج اصلاحی و ارتباط بین آنها و الگوهای خاص از قبل، کار بسیار دشواری است که با تمرین و تجربه بدست میآید. دلیل این امر هم پیچیدهتر بودن الگوهای اصلاحی و تغییرات زیاد آنها نسبت به امواج جنبشی است.
بهطور کلی امواج اصلاحی به دو صورت شکل میگیرند:
امواج اصلاحی در شکل ساده بهصورت الگوهای زیگزاگ (A,B,C)، مثلثها و اشکال بیقاعده تشکیل میشوند.
ساختار اصلاحی زیگزاگ
در شکل زیر نمونه یک اصلاح با ساختار زیگزاگ را مشاهده میکنید. معمولا در اصلاح زیگزاگ، موج A و C بهصورت 5 موجی و موج B نیز بهصورت 3 موجی ظاهر میشوند.
از نکات مهم دیگری که باید درباره زیگزاگ بدانیم این است که زیگزاگ میتواند در حالت افقی نیز شکل بگیرد که این معنی که الگو در جهت افقی حرکت کند تا این که عمق داشته باشد. به این نوع حرکات اصلاحی به اصطلاح flat فلت میگوییم.
در بعضی از مواقع موج B میتواند از موج 5 نیز فراتر رود. این امر موجب میشود که در بعضی از مواقع که شمارهگذاری انجام میدهیم، چون موج B قلهای فراتر از موج 5 را ایجاد کرده، ما به اشتباه موج B را یک موج جنبشی تشخیص میدهیم و انتهای موج 5 را شناسایی میکنیم که باید در این موارد بسیار دقت کنیم. در شکل زیر نحوه موج شماری این اصلاح را نشان میدهد. با این ساختار اصلاحی اصطلاحا ایرگولار (Irregular) میگویند.
در مورد بالا میبینیم که موج C بهصورت کامل موج A را اصلاح میکند و حتی فراتر از آن نیز میرود. در امواج اصلاحی اینچنینی مهمترین عامل پیدا کردن پایان موج C است که میتوان متوجه پایان یک موج اصلاحی شد. که معمولا بعد از آن (درصورت پایان اصلاح) منتظر یک 5 موجی صعودی باشیم.
الگوی اصلاحی مثلث نیز یکی دیگر از ساختارهای اصلاحی ساده هستند که همانند قوانین مثلثهای قطری عمل میکنند. در این مثلثها هر سقف از سقف قبلی خود کوتاهتر و هر کرف نیز از کف قبلی خود بالاتر هستند. به این ترتیب ساختار اصلاحی مثلث، بین دو خط همگرا شکل میگیرد که میتواند حالت فلت نیز باشد.
در نمودار فوق موج 4 اصلاحی بهصورت یک مثلث فلت ظاهر شده است. در این الگوی اصلاحی، معمولا ریز موجها بهصورت 3 موجی تشکلیل میشوند. و شکستن خط روند بالای مثلث میتواند نشانهای برای پایان اصلاح و شروع قوی موج 5 صعودی باشد.
امواج اصلاحی پیچیده
تا اینجا برخی از ساختارهای ساده در امواج اصلاحی را باهم مرور کردیم. اما همیشه بازار به همین راحتی اصلاح نمیکند. در اغلب اوقات خصوصا در روندهای نزولی بلند مدت، شاهد تشکیل ساختارهای پیچیده الیوتی هستیم. این امر ریشه در روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران دارد. ساختار اصلاحهای پیچیده درواقع از ترکیب همان اصلاحهای ساده شکل گرفتهاند که بین آنها یک موج x قرار میگیرد. در ادامه به ترکیب چند اصلاح پیچیده در امواج اصلاحی الیوت اشاره میکنیم.
آموزش امواج الیوت به زبان ساده سری دوم
در سری اول آموزش امواج الیوت پرداختیم به تاریخچه و عملکرد الگویی آن همچنین در مورد ساختار ، اصول و قواعد آن توضیح دادیم.
گفتیم که با یک الگوی 8 موجی طرف هستیم که در نمودارها تکرار میشوند . این الگوی 8 موجی که شامل 5 موج جنبشی که امروز بصورت مفصل این 5 موج رابررسی میکنیم و به سراغ 3 موج اصلاحی A B C میرویم. که ترکیب این دو سری آموزش میشود آن چیزی که ما باید از الیوت یادبگیریم و از آن مطلع باشیم.
کسانی که آموزش سری اول را مطالعه نکردید از لینک زیر میتوانند اقدام کنند
اما در سری دوم که مهمترین قسمت آموزش هست موارد زیر را آموزش خواهیم داد
- معرفی و بررسی امواج جنبشی
- قوانین و اصول امواج جنبشی
- کاربرد امواج
- معرفی و بررسی قوانین امواج اصلاحی
مشخصات موج 2
- معمولا موج 2 _ 61/8 درصد به اندازه موج 1 را بازگشت دارد . در تحلیل تکنیکال از این عدد استفاده های زیادی میشود . درصدی است که در فیبوناچی میتوان از آن بهره برد.
- موج 2 بصورت a b c است ، پس اگر این ریز موج ها را در موج 2 شناسایی کردیم به احتمال زیاد موج 2 را درست تشخیص داده ایم.
- توجه داشته باشید قوانین نظریه موج الیوت که در موج B باید 3 ریز موج دیگر هم شناسایی کنیم.
- موج C هم که در داخل موج 2 قرار دارد باید دارای 5 ریز موج باشد. همانطور که مشاهده میکنید هیچ فرقی بین یک روند نزولی و یا صعودی نیست و این قوانین در هر دو حالت یکسان میباشد.
- ما در الیوت یکسری بایدها و نبایدها را داریم که با رعایت همین موارد میتوانید در تشخیص امواج بهتر عمل کنید . بیاد داشته باشید که موج 2 هیچ موقع نباید 100 درصد موج 1 را اصلاح کند اگر مشاهده کردید موج 2 صددرصد موج 1 را اصلاح کرد به نباید ها توجه میکنیم و تشخیص میدهیم که موج صورت گرفته موج2 نمیباشد.
- زمانی که 5 ریزموج C را مشخص کردیم میتوانیم متوجه پایان موج 2 شویم .
- اصلا پیشنهاد نمیکنم که در هنگام وقوع موج 2 اقدام به معامله کنید .
مشخصات موج 3
- هنگام شروع موج 3 یک نمودار بلند در اندیکاتور macd صورت میگیرد.
- در انتهای موج 3 احتمال ایجاد پترن کراب وجود دارد.
- موج 3 در اکثر مواقع بصورت 5 موجی است . شاید در موج1 امکان شناسایی 5 ریزموج بسیار سخت باشد چرا که ممکن است نوسانات بسیار ریزی ایجاد شود ولی در موج 3 اینطور نیست و در اغلب مواقع 5 ریز موج براحتی شناسایی میگردد.
- موج 3 در بازارهای سهام بلندترین موج خواهد بود و به هیچ عنوان نمیتواند کوتاهترین موج باشد .
- در موج 3 میتوانید موقعیت های بسیار خوب و با ریسک کم جهت بازکردن معامله بدست آورید .
مشخصات موج 4
موج 4 طبیعتا رابطه ای با موج 3 دارد که موج 2 با موج 1 داشت . به نوعی میشه گفت موج 4 و 2 خیلی میتوانند شبیه به یکدیگر باشند.
میزان برگشت قیمت در موج 4 میتواند 50 درصد ، 38 و 24 درصد باشه که متداول ترین این درصد ها 24 و 38 درصد هستند که میتوانید این درصدها را براحتی با فیبوناچی تشخیص دهید.
معمولا تریدرهای حرفه ای زمانی که با 24 درصد اصلاح موج4 مواجه میشوند دست به معامله نمیزنند چرا که ممکن است به اشتباه شروع موج 5 تشخیص داده باشند و شاید پرکردن اصلاح تا 38 درصد هم پیش برود.
خب دوستان پس متوجه شدیم که چگونه و با چه روشی میتوانید انتهای موج 4 و شروع موج 5 را تشخیص دهید ، سعی کنید درصدهایی که گفته شد را تاجای ممکن دقیق مشخص کنید .
مشخصات موج 5
تشخیص دادن موج 5 از سایر موج ها بسیار راحت تر بوده چرا که 4 موج قبلی آن را شناسایی کردید ، خیلی از اوقات پیش میاد که موج 1 و 2 را شماره گذاری کردید ولی بعد از چند لحظه از نوسان نمودار متوجه میشوید که این امواجی که نامگذاری کردید اصلا موج 1 و 2 بودند .
تنها مشکل ما در این هست که بتوانیم به درستی انتهای موج 4 را مشخص کنیم و در هنگام شروع موج 5 اقدام به معامله کنیم. در بازارهای مالی جهان بیشترین معامله ها در ابتدای شروع موج 5 الیوت صورت میگیرد.
- معمولا در پیوتهای موج 3 و 5 ما شاهده واگرایی بین قیمت و اندیکاتور هستیم و میشه گفت وقوع واگرایی یک الزام هست برای تایید بوجود آمدن موج 5 . به نوعی تاییدیه برای شماره گذاری صحیح ما میباشد.
- موج 5 هم مثل موج 1 و 3 یک موج پیشرو هست و باید 5 موجی باشد .
- از نظر الگوهای هارومونیک احتمال تشکیل پترن باترفلای وجود دارد که باز وقوع همین پترن میتواند انتهای یک موج پیشرو را مشخص کند.
معرفی و بررسی قوانین امواج اصلاحی الیوت
به طور کلی دو نوع اصلاح داریم
- اصلاح ساده
- اصلاح ترکیبی
اصلاح ساده یک الگوست به نام زیگزاگ. در تصویر زیر مشاهده میکنید که ما یک 5 موج صعودی داشتیم و که بعد از 5 موج همانطور که در سری اول آموزش توضیح دادیم باید یک اصلاح A B C داشته باشیم. این فرمتی هست که در A B C بصورت زیگزاگ اتفاق می افتد .
لذا این الگوی زیگزاگ میتوانید در موج 2 و 4 هم باشد.
زیگراگ چیست؟ زیگزاگ یک الگوی 3 موجی میباشد که شامل امواج A B C است . در زیگراگ موج B نمیتوانید بیشتر از 70 تا 75 درصد موج A را اصلاح کند.
در الگوی زیگراگ موج C باید و حتما یک LOW جدید زیر موج A بزند. به زبان ساده تر توضیح میدهم : در تصویر بالای مشاهده میکنید که موج C پایین تر از موج A بسته شده است که در این الگو هم بهتر است به برخی از این بایدها و نبایدها عمل کرد تا اشتباها اصلاح ترکیبی را شناسایی نکنیم و یا حتی باید توجه داشته باشیم موج B بیشتر از 75 درصد موج A را اصلاح نکند در غیر اینصورت اصلاح ما ساده یا زیگزاگ نخواهد بود.
معمولا در الگوی زیگراگ موج A دارای 5 ریز موج میباشد . لذا اگر بتوانید A را 5 موجی پیدا کنید در تشخیص دادن این الگو میتوان تا حد زیادی مطمئن باشیم.
در شکل زیر مشاهده میکنید که در الگوی زیگزاگ 5 موجی در A میباشد 3 موجی در B و اغلب هم 5 موجی در C
از دیگر بایدهایی که باید رعایت کنیم این هست که موج B حداقل 45 تا 50 درصد موج A را اصلاح کند .
موج C میتواند ضرایب 1.62 و یا 2.62 از موج A باشد.
در بعضی مواقع الگوی زیگزاگ با واگرایی که در اندیکاتور مکدی رخ میدهد پایان میبابد.
اما میرسیم به اصلاح ترکیبی که کمی پیچیده تر از الگوی زیگراگ میباشد.
سه نوع اصلاح ترکیبی وجود دارد
اصلاح مسطح تقریبا طول موج های یکسانی دارد در بالا گفتیم که موج B نباید بیش از 75 درصد موج A را اصلاح کند اما در الگوی اصلاحی مسطح همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید موج ها تقریبا طول یکسانی با یکدیگر دارند و یکی از مشخصه های اصلی این الگو میباشد .
از دیگر مشخصه های الگوی مسطح میتوان به این موارد اشاره کرد که Aو B دارای 3 ریز موج و C دارای 5 ریز موج میباشد
اصلاح نامنظم
در اصلاح نامنظم موج B نه تنها موجA را 75 درصد اصلاح میکند بلکه فراتر از محدوده موج 5 میرود . در بعضی مواقع که شماره گذاری را انجام میدهیم چون موج B یک قله بلند تر از موج 5 ایجاد کرده ما به اشتباه موج B را یک موج جنبشی تشخیص میدهیم و انتهای موج 5 را شناسایی میکنیم که باید در این موارد بسیار تمرکز کنید و به ویژگی های اصلاح نامنظم توجه داشته باشید تا اشتباهی در شماره گذاری شما پیش نیاید.
در این الگو موج C بصورت کامل موج A را اصلاح میکند و حتی فراتر از آن نیز میرود .
موج B با نسبتهای 1.15 و 1.25 موج A ساخته میشود.
موج C با نسبتهای 1.62 و یا 2.62 موج A ساخته میشود .
مهمترین موضوع در امواج اصلاحی پیدا کردن پایان موج C هست که میتوان متوجه پایان یک موج اصلاحی A B C شده و منتظر شروع یک 5 موجی جنبشی در نمودار باشیم .
اصلاح مثلث
در این نوع اصلاح هر موج ، موج قبلی خودش را کوتاه تر میکند . که میتواند بصورت مثلث صعودی یا نزولی باشد که در شکل زیر مشاهده میفرمایید .
وضعیتی پیش می آید که قله ها و دره ها نسبت به هم یا کوتاه و یا بلند میشوند در اصلاح منظم حداقل از 5 پیوت تشکیل شده و یک الگوی 5 موجی دارد و میتوانیم امواج را از A تا E نام گذاری کنیم.
اغلب مثلث ها را میتوان در موج 4 شناسایی کرد و گاهی هم موج B
یکی از خصوصیات بارزی که الگوی اصلاحی مثلث وجود دارد این هست که معمولا در یک سوم پایانی گوشه مثلث و پس از ساخته شدن موج E قیمت شروع میکند به شکستن خط روند بالای مثلث ( در روند های صعودی) و معمولا یک جهش ناگهانی قیمت صورت میگرد با یک کندل بلند و قدرتمند . برای همین الگو مثلث یک الگوی بسیار پرکاربرد در علم تکنیکال است
خب دوستان امیدوارم تا اینجای آموزش خسته نشده باشید چند نکته دیگر مانده که دانستن آن برای شما الزامی هست.
اگر ما در موج A شاهد یک حرکت به شکل A B C با الگوی مسطح مشاهده کردیم در موج B به احتمال زیاد یک الگوی زیگزاگ را خواهیم داشت .
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید
ساختار الیوت را بصورت کلی و با زبانی ساده برای شما عزیزان بیان کردیم برای استفاده از آن در ترید باید بسیار تمرین کنید و جزئیات بیشتری را آموزش ببینید همچنین در گذشته هم تاکید کردم که فقط از الیوت در انجام معاملات استفاده نکنید بلکه از یک استراتژی عالی در کنار آن بهره ببرید تا بهترین نتیجه را بگیرید. لذا امواج الیوت در تایم فریم های بالا کاربرد دارد و بیشتر افرادی که در فضای فارکس الیمپ ترید فعالیت میکنند میتوانند از این الگوها نهایت استفاده را ببرند.
نظریه موج الیوت + نحوه کار
نظریه موج الیوت یک نظریه در تجزیه و تحلیل فنی است که برای توصیف حرکت قیمت ها در بازار مالی استفاده می شود. این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فراکتالی تکرارشونده ایجاد شد. امواج را می توان در حرکت قیمت سهام و در رفتار مصرف کننده تشخیص داد. سرمایه گذاران که سعی می کنند از روند بازار سود ببرند را می توان موج سوار توصیف کرد.
نکات کلیدی موج الیوت
- نظریه موج الیوت شکلی از تحلیل تکنیکال است که به دنبال الگوهای طولانی مدت قیمت در ارتباط با تغییرات مداوم در احساسات و روانشناسی سرمایه گذاران می پردازد.
- این نظریه امواج ضربه ای که الگویی را ایجاد می کنند و امواج اصلاحی را که با روند بزرگتر مخالفت می کنند ، مشخص می کند.
- هر مجموعه ای از امواج درون، مجموعه وسیع تری از امواج بزرگ تر هستند که به همان الگوی ضربه ای یا اصلاحی پایبند هستند ، که به عنوان رویکرد فراکتالی برای سرمایه گذاری توصیف می شود.
درک نظریه موج الیوت
نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 توسعه یافت. پس از اینکه به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد ، الیوت به چیزی نیاز داشت تا زمان خود را اشغال کند و شروع به مطالعه نمودارهای سالیانه ، ماهانه ، هفتگی ، روزانه و ساعتی و 30 دقیقه ای در شاخص های مختلف کرد.
این نظریه در سال 1935 هنگامی که الیوت پیش بینی شگفت انگیزی از کف بازار سهام کرد ، شهرت یافت. از آن زمان به بعد برای هزاران مدیر معامله گران و سرمایه گذاران خصوصی تبدیل به یک جزء اصلی شده است.
الیوت قوانین خاصی را در مورد نحوه شناسایی ، پیش بینی و استفاده از این الگوهای موج توصیف کرد. او با دقت به این نکته توجه داشت که این الگوها هیچ گونه قطعیتی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمی دهند ، بلکه به منظور کمک به دستورالعمل های احتمالی بازار در آینده کمک می کنند. شاخص های فنی ، برای شناسایی فرصت های خاص. معامله گران ممکن است برداشتهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار در یک زمان معین داشته باشند.
امواج الیوت چگونه کار می کند
برخی از تحلیلگران فنی سعی می کنند از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت سود ببرند. این فرضیه می گوید که حرکت قیمت سهام را می توان پیش بینی کرد زیرا قیمت در الگوهای صعودی و نزولی به نام موج حرکت می کند. که توسط روانشناسی یا احساس سرمایه گذاران ایجاد می شود.
این نظریه دو نوع مختلف از امواج را مشخص می کند:
امواج محرک (که به موج ضربه ای نیز معروف هستند) و امواج اصلاحی. این موضوعی ذهنی است ، به این معنی که همه معامله گران نظریه را یکسان تفسیر نمی کنند یا قبول ندارند که این یک استراتژی معاملاتی موفق است.
بر خلاف بسیاری دیگر از تشکیلات قیمتی ، کل ایده تجزیه و تحلیل موج به خودی خود یک طرح کلی منظم نیست که در آن شما به سادگی دستورالعمل ها را دنبال کنید. تجزیه و تحلیل موج بینش هایی را در مورد پویایی روند ارائه می دهد و به شما کمک می کند تا حرکت قیمت ها را بسیار عمیق تر درک کنید.
پکیج پیشنهادی: دوره هوش ارز دیجیتال
اصل موج الیوت شامل امواج ضربه ای و اصلاحی در هسته خود است.
امواج ضربه ای
امواج ضربه ای از پنج موج فرعی تشکیل شده اند که حرکت خالص را در راستای جهت افزایش قیمت انجام می دهند. این الگو رایج ترین موج انگیزه ای است و به راحتی در بازار قابل تشخیص است. مانند همه موج های محرک ، شامل پنج موج فرعی است-که سه مورد از آنها امواج محرک هستند و دو موج اصلاحی هستند. و به عنوان یک ساختار 5-3-5-3-5 برچسب گذاری شده است ، که در بالا نشان داده شد.
این امواج سه قانون خاص دارند :
- موج دو نمی تواند بیش از 100 درصد موج اول را پس بگیرد.
- سومین موج هرگز نمی تواند کوتاهتر از موج یک و پنج باشد.
- موج چهار در هر زمان نمی تواند از موج سوم فراتر رود.
اگر یکی از این قوانین نقض شود ، ساختار یک موج ضربه ای نیست. معامله گر باید، موج ضربه ای مشکوک را دوباره بررسی کنید.
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی ، که گاهی موج های مورب نیز نامیده می شوند ، شامل سه امواج فرعی یا ترکیبی از سه امواج فرعی هستند که حرکت خالص را در جهت مخالف روند درجه بعدی بزرگتر انجام می دهند. مانند همه موج های محرک ، هدف آن حرکت بازار در جهت روند است.
موج اصلاحی شامل پنج موج فرعی است. تفاوت در این است که مورب به شکل یک گوه منبسط کننده یا منقبض کننده به نظر می رسد. امواج فرعی مورب بسته به نوع مورب مشاهده شده ممکن است پنج عدد نداشته باشند. همانطور که در مورد موج انگیزه ای ، هر موج فرعی مورب هرگز موج قبلی را به طور کامل ردیابی نمی کند و موج فرعی فرعی مورب ممکن است کوتاهترین موج نباشد.
این امواج ضربه ای و اصلاحی در یک فراکتال مشابه خود قرار گرفته اند تا الگوهای بزرگتری ایجاد کنند. به عنوان مثال ، یک نمودار یک ساله ممکن است در میان یک موج اصلاحی باشد ، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج ضربه ای در حال توسعه را نشان دهد. بنابراین یک معامله گر با این تفسیر موج الیوت ممکن است چشم انداز بلند مدت نزولی ویاچشم انداز صعودی کوتاه مدت داشته باشد.
ملاحظات خاص
الیوت تشخیص داد که دنباله فیبوناچی تعداد امواج را در تکانه ها و اصلاحات نشان می دهد. روابط موج در قیمت و زمان نیز معمولاً نسبتهای فیبوناچی را نشان می دهد ، مانند 38 و 62. به عنوان مثال ، یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از انگیزه قبلی را داشته باشد.
نمودار نوسان ساز موج الیوت
تحلیلگران دیگر شاخص هایی با الهام از اصل موج الیوت ایجاد کرده اند ، از جمله نوسان ساز موج الیوت ، که در تصویر بالا نشان داده شده است. نوسان ساز یک روش کامپیوتری برای پیش بینی جهت قیمت های آینده بر اساس تفاوت میانگین متحرک پنج دوره ای و 34 دوره ای ارائه می دهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International ، EWAVES ، تمام قوانین و دستورالعمل های موج الیوت را برای داده ها برای ایجاد تجزیه و تحلیل موج الیوت خودکار اعمال می کند.
نظریه موج الیوت چیست؟
در تحلیل تکنیکی ، نظریه موج الیوت تجزیه و تحلیل روندهای بلندمدت الگوهای قیمت و نحوه مطابقت آنها با روانشناسی سرمایه گذاران است. این الگوهای قیمت ، که “موج” نامیده می شوند ، بر اساس قوانین خاصی ساخته شده اند که توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ایجاد شد. به طور خاص ، آنها برای شناسایی و پیش بینی الگوهای موج در بازارهای سهام طراحی شده اند. نکته مهم این است که این الگوها به طور قطعی در نظر گرفته نشده اند ، اما در عوض نتایج احتمالی را برای حرکت قیمت های آینده ارائه می دهند.
امواج الیوت چگونه کار می کند؟
در نظریه موج الیوت ، انواع مختلفی از موج ها یا تشکیلات قیمت وجود دارد که سرمایه گذاران می توانند بینش را از آنها جمع آوری کنند. به عنوان مثال ، امواج ضربه ای شامل هر دو روند صعودی یا نزولی است که دارای پنج امواج فرعی است که ممکن است ساعت ها یا حتی دهه ها طول بکشد.
چگونه با استفاده از نظریه موج الیوت معامله کنید
یک معامله گر را در نظر بگیرید که قوانین نظریه موج الیوت یک سهم در یک موج ضربه ای با روند صعودی حرکت می کند. در اینجا ، آنها ممکن است مدت زیادی در سهام بمانند تا موج پنجم خود را کامل کند. در این مرحله ، با پیش بینی برگشت ، معامله گر ممکن است سهام خود را کوتاه بیاورد. زیربنای این نظریه معاملاتی این ایده است که الگوهای فراکتال در بازارهای مالی تکرار می شود. در ریاضیات ، الگوهای فراکتال در مقیاس بی نهایت خود را تکرار می کنند.
نظریه موج الیوت (Elliott Wave Theory)
نظریه موج الیوت (به انگلیسی Elliott Wave Theory) توسط شخصی با نام «رالف نلسون الیوت» ابداع شد.
هدف الیوت توضیح حرکات قیمت در بازارهای مالی بود که در آنها میتوان الگوهای موجی تکرارشونده و فراکتال را مشاهده کرد.
امواج الیوت در حرکات قیمت سهام و رفتار مصرف کنندگان تشخیص داده میشوند. معاملهگران و سرمایهگذارانی که تلاش دارند از روند بازار کسب سود کنند را میتوان در واقع “سوار بر موجها” تفسیر کرد.
الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که براساس تصور کلی رفتاری تصادفی و بینظم داشتند، در واقع در قالب الگوهای تکرارشونده معامله میشوند. در این مقاله به شرح نظریه موج الیوت و نحوه به کارگیری آن در معاملات نگاهی خواهیم انداخت.
مبانی نظریه موج الیوت
نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در دهه 30 میلادی ابداع شد.
الیوت، پس از اینکه به دلیل بیماری به ناچار بازنشسته شد، احتیاج پیدا کرد تا با چیزی زمان خودش را پر کند و سرگرم شود.
به این سبب شروع به بررسی 75 سال نمودارهای سالیانه، ماهیانه، هفتگی، روزانه، و همچنین نمودارهای خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در چندین شاخص مختلف کرد.
در سال 1935، هنگامی که الیوت پیشبینی عجیبی از کف بازار (market bottom) ارائه داد، نظریه او نیز به شهرت رسید و از آن زمان به بعد این نظریه اساس اقدامات هزاران مدیر سبد، معاملهگر و سرمایهگذار خصوصی شده است.
الیوت قوانین خاص حاکم بر چگونگی شناسایی، پیش بینی، و سرمایهگذاری براساس این الگوهای موجی را توضیح داد. این کتابها، مقالات، و نامهها در شاهکارهای آر. اِن. الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) جمع آوری شده و در سال 1994 به چاپ رسیدند.
Elliott Wave International بزرگترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش بینی بازار در جهان است که تحلیلها و پیش بینیهایش از آینده بازار را براساس مدل الیوت انجام میدهد.
از نظر الیوت، این الگوها قطعیتی برای حرکات آینده قیمت نیستند بلکه میتوانند کمکی در تحلیل احتمالات عملکرد آینده بازار قلمداد شوند. این الگوها را میتوان در ارتباط با سایر انواع تحلیل تکنیکال، از جمله اندیکاتورهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص استفاده کرد. معاملهگران نیز ممکن است از ساختار موج الیوت بازار در یک بازه زمانی مشخص تفاسیر مختلفی داشته باشند.
موجها
به عقیده الیوت، روند قیمتها در بازارهای مالی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران نشات میگیرد. او دریافت که تغییرات در ذهنیت و روانشناسی عموم در بازارهای مالی همیشه با همان الگوهای تکرارشونده و یکسان فراکتالی خود را نشان میدهد.
نظریه الیوت تا حدی یادآور نظریه داو (Dow) است زیرا در هر دو قیمت سهام به شکل موجی حرکت میکنند.
با این وجود، از آنجا که الیوت ماهیت “فراکتالی” بودن بازارها را نیز تشخیص داد، توانست بازارها با جزئیات دقیقتری بررسی کند.
فراکتالها ساختارهای ریاضی هستند که پیوسته خود را تکرار میکنند و هر چقدر آنها را بزرگتر کنید باز همان ساختار اولیه به دست میآید. الیوت متوجه شد که الگوهای قیمت در نمودارهای سهام دارای ساختاری فراکتال هستند، و سپس تحقیقات خود را روی الگوهای تکرارشونده این ساختارها آغاز کرد که میتوان آنها را به عنوان یک اندیکاتور برای پیش بینی آینده بازار در نظر گرفت.
نکات کلیدی:
- در تحلیل تکنیکال، نظریه موج الیوت به دنبال الگوهای طولانیمدت و تکرارشونده قیمت است که براساس احساسات و روانشناسی سرمایه گذاران شکل گرفتهاند.
- این نظریه، امواج را متشکل از امواج ایمپالسی (impulse waves) میداند که الگو را شکل میدهند و همچنین امواج اصلاحی (corrective waves) که در تقابل با روند بزرگتر قرار میگیرند.
- هر مجموعه موج، در قالب مجموعهای بزرگتر از امواج جای میگیرد که از الگوی مشابه ایمپالس/اصلاح تبعیت میکند. به این رویکرد خاص از تحلیل بازار و سرمایه گذاری روش فراکتال گفته میشود.
تفسیر نظریه امواج الیوت
نظریه موج الیوت به این شکل تفسیر میشود:
پنج موج در مسیر روند اصلی حرکت میکنند و در پی آنها یک حرکت اصلاحی همراه با سه موج رخ میدهد (در کل یک حرکت 5-3). این حرکت 5-3 خود به دو زیرگروه در موج بعدی تقسیم میشود.
الگوی 5-3 اصلی ثابت میماند، با این حال بازه زمانی هر موج ممکن است متفاوت باشد.
نگاهی به نمودار زیر بیندازید که متشکل از هشت موج است: (پنج موج بالا و سه موج پایین) که با 1، 2، 3، 4، 5، A، B، C نامگذاری شدهاند.
موجهای 1، 2، 3، 4، و 5 یک موج ایمپالس را شکل میدهند و موجهای A، B، و C یک موج اصلاحی.
از سویی دیگر، یک ایمپالس پنج موجی موج 1 و یک اصلاح سه موجی موج 2 را در مقیاس بزرگتر بعدی نشان میدهند.
موج اصلاحی اغلب از سه حرکت مجزای قیمت تشکیل شده است – دو حرکت در مسیر اصلاحیه اصلی (A و C) و یک حرکت خلاف جهت آن (B).
موجهای 2 و 4 در تصویر بالا موجهای اصلاحی هستند.
این امواج به طور معمول ساختاری شبیه این دارند:
توجه داشته باشید که در این تصویر، موجهای A و C در یک درجه بزرگتر در مسیر روند حرکت میکنند و بنابراین ایمپالسی هستند و از پنج موج تشکیل شدهاند. در مقابل، موج B برخلاف روند است و بنابراین اصلاحی و متشکل از سه موج است.
یک موج ایمپالسی که موجی اصلاحی آن را دنبال کند یک درجه از موج الیوت را تشکیل میدهند که از روندها (trends) و ضدروندها (countertrends) تشکیل شده است.
همانطور که از الگوهای تصویر بالا میبینید، پنج موج همیشه به سمت بالا و یا سه موج همیشه به سمت پایین حرکت نمیکنند. به عنوان مثال، هنگامی که روند بزرگتر به سمت پایین باشد، دنباله پنج موجی نیز به سمت پایین خواهد بود.
درجه موج
الیوت 9 درجه موج تعریف و آنها را به این ترتیب، از بزرگترین به کوچکترین، نامگذاری کرد:
- چرخه فوقبزرگ (Grand Supercycle)
- چرخه بزرگ (Supercycle)
- چرخه (Cycle)
- اولیه (Primary)
- حد وسط (Intermediate)
- کوچک (Minor)
- جزئی (Minute)
- بسیار جزئی (Minuette)
- زیرگروه بسیار جزئی (Sub-Minuette)
از آنجا که موجهای الیوت فراکتال هستند، درجات موج الیوت، به لحاظ نظری، بیشتر از آنچه که در بالا فهرست شد نیز میتوانند تا ابد بزرگ و بزرگتر و در نتیجه جزئی و جزئیتر شوند.
یک معاملهگر میتواند هرروز از این نظریه استفاده کند، یک حرکت ایمپالسی با روند صعودی را شناسایی کرده، با آن همراه شود و سپس این موقعیت را پس از کامل شدن الگوی پنج موجی و هنگامی که روند معکوس قریب الوقوع است بفروشد یا Short کند.
امواج الیوت چه چیزی را نشان میدهند
برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.
این فرضیه میگوید حرکات قیمت سهام را میتوان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شوندهای به نام امواج شکل میگیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایهگذار است.
در این نظریه، امواج مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).
امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معاملهگران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمیکنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمیدانند.
خود نظریه تحلیل موج را نیز نمیتوان به سادگی تعریف کرد.
برخلاف بسیاری از نظریههای شکلگیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعدهمند نیست تا بتوان دستورالعملهای آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه میدهد و کمک میکند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیعتر و عمیقتر درک کنید.
نظریه موج الیوت در اصل شامل امواج ایمپالسی و اصلاحی میشود:
امواج ایمپالسی
موجهای ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل میشوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت میکنند.
این الگو رایجترین موج محرک است و بسیار ساده میتوان آن را در بازار تشخیص داد.
مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.
با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید میکنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.
اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمیتوان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نامگذاری شود. این قوانین عبارتند از:
- موج 2 نمیتواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند
- موج 3 هرگز نمیتواند بین موجهای 1، 3، و 5 کوتاهترین باشد
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی، که گاهی امواج مورب (diagonal waves) نامیده میشوند، از سه موج یا ترکیبی از 3 زیرموج تشکیل شدهاند که در مسیر خلاف روند بزرگترین درجه بعدی حرکت میکند.
مانند تمامی امواج محرک، هدف آن حرکت دادن بازار در مسیر روند است و از 5 زیرموج تشکیل شده است.
تفاوت اینجاست که به نظر میرسد امواج مورب یا در حال گسترش و یا در حال انقباض هستند. همچنین، با توجه به اینکه کدام موج مشاهده شده، تعداد زیرموجهای امواج مورب ممکن است به 5 نرسد.
مانند دیگر امواج محرک، هر زیرموج از امواج مورب هرگز به طور کامل مسیر زیرموج قبل را طی نمیکند و زیرموج 3 از امواج مورب هرگز کوتاهترین موج نیست.
این امواج ایمپالسی و اصلاحی در یک ساختار فراکتال مشابه با خود جای گرفتهاند تا الگوهای بزرگتر را بسازند.
به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است در میانه یک موج اصلاحی باشد، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج ایمپالسی در حال رشد را نشان دهد. معاملهگری که چنین تفسیری از موج الیوت دارد ممکن است دو دیدگاه بلندمدت خرسی و کوتاه مدت گاوی برای سرمایهگذاری داشته باشد.
پیشبینیهای بازار براساس الگوهای موجی
الیوت پیش بینیهای دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگیهای قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت میکند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان میدهد.
با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت میکند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را میتوان یافت. و این الگو تا بینهایت خود را در مقیاسهای کوچکتر و کوچکتر تکرار میکند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا دههها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتالها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.
ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاحهای قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان میدهند درحالیکه اصلاحها برخلاف روندها حرکت میکنند.
الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالسها و اصلاح ها مشخص میکند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبتهای فیبوناچی را نشان میدهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.
تحلیلگرانِ دیگر قوانین نظریه موج الیوت اندیکاتورهایی ایجاد کردهاند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شدهاند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.
این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیشبینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دورهای و 34 دورهای ارائه میدهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعملهای موج الیوت را روی دادهها اعمال میکند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.
شهرت نظریه امواج الیوت
در دهه 70 میلادی، اصل موج الیوت از طریق کتاب افسانهای دو نفر با نام «ای. جی. فراست» (A.J. Frost) و «رابرت پرشتر» (Robert Prechter)، شهرت زیادی پیدا کرد.
نام این کتاب، اصل موج الیوت: کلید رفتار بازار (Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior) بود.
نویسندگان این کتاب بازار گاوی دهه 80 را پیشبینی کرده بودند و پرشتر بعدها بر مبنای همین نظریه رکود 1987 را پیشبینی و یک پیشنهاد فروش صادر قبل از سقوط بازار در سال 1987 میلادی منتشر کرد.
سخن آخر
طرفداران موج الیوت تاکید دارند که فراکتال بودن ساختار بازار به منزله سهولت پیش بینی بازار نیست.
دانشمندان درخت را دارای ساختاری فراکتال میدانند اما نه به این معنا که میتوان راه هر شاخه را پیشبینی کرد. نظریه موج الیوت، مانند هر روش تحلیلی دیگری، در عمل طرفداران و همچنین منتقدین خودش را دارد.
یکی از مشکلات اساسی این است که طرفداران نظریهها همیشه میتوانند اشتباهات را به گردن خوانش بد از نمودارها بیندازند تا ضعف خود نظریهها.
علاوه بر این، تفاسیر و تعابیر از اینکه چقدر طول میکشد تا یک موج کامل شود بیشمار است. با این حال، معاملهگرانی که طرفدار نظریه موج قوانین نظریه موج الیوت الیوت هستند سرسختانه از آن دفاع میکنند.
همه چیز درباره امواج الیوت
آیا تا به حال عبارت “امواج الیوت” را شنیده اید؟ اگر در بازار ارزهای دیجیتال معامله می کنید این آموزش به شما بسیار کمک خواهد کرد پس در ادامه با فیماچارت همراه باشید.
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) برای توصیف حرکت قیمت ها در بازارهای مالی تهیه شده است که در آن او الگوهای تکراری و موجهای هندسی را مشاهده و شناسایی کرد. او این امواج را در حرکات قیمت سهام و در رفتار مصرف کنندهها مشخص کرد. اصطلاح سوار شدن بر روی موج که در آن سرمایهگذاران در تلاش برای سودآوری از یک روند بازار هستند نیز از این نظریه گرفته شده است.
نکات مهمی که در مورد نظریه امواج الیوت باید بدانید :
- نظریه امواج الیوت روشی برای تجزیه و تحلیل فنی است که در آن به بررسی الگوهای تغییرات قیمت در بلند مدت، در اثر تغییرات مداوم در احساسات سرمایهگذاران میپردازد.
- این تئوری دارای دو نوع مشخص موج است، امواج جنبشی و اصلاحی.
- تمامی امواج در این نظریه به خودی خود در یک مجموعه بزرگتر از امواج قرار دارند که به همان الگوی جنبشی/اصلاحی پایبند هستند، که به عنوان روشی بر پایه هندسه فراکتال برای سرمایه گذاری توصیف شده است.
نظریه امواج الیوت چگونه شکل گرفت
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در سال ۱۹۳۰ تدوین شد. او بعد از اینکه به علت بیماری مجبور به بازنشستگی شد، برای پر کردن وقت خود به چیزی احتیاج داشت، بنابراین شروع به مطالعه ۷۵ سال نمودارهای سالانه ، ماهانه ، هفتگی و روزانه که خود آنها را در فهرست های مختلف وارد نموده بود، کرد. این تئوری در سال ۱۹۳۵ هنگامی که الیوت پیش بینی عجیبی از بورس اوراق بهادار کرد عملی شد. الیوت در آن زمان به درستی پیشبینی کرد که شاخص بورس به پایینترین میزان خود خواهد رسید، و از آن زمان به بعد این تئوری به عنوان یک رکن اصلی برای هزاران مدیر بورس ، بازرگان و سرمایهگذاران خصوصی بدل شد.
الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی ، پیش بینی و سرمایه گذاری در الگوهای موج خود را تشریح کرد. تمامی کتابها، مقالات و نامههای او در این زمینه در سال ۱۹۴۴ تحت عنوان شاهکار الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) منتشر شد. نظریه جهانی امواج الیوت بزرگترین منبع تحلیل مالی مستقل و پیشبینی بازار در دنیا است و تمام بازارهایی که از آن استفاده میکنند به نام بازار مدل الیوت شناخته میشوند.
الیوت همواره متذکر بود که این الگوهای هیچگونه اطمینان قطعی در مورد حرکت قیمت های آینده ارائه نمیدهند، بلکه به منظور کمک برای تشخیص احتمالات در مورد آینده بازار کمک می کنند و آنها را می توان همراه با انواع دیگر تجزیه و تحلیل فنی، استفاده کرد. اما همیشه معاملهگران ممکن است در یک زمان معین تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
نحوه کارکرد امواج الیوت
بر طبق نظریه الیوت به طور کلی حرکت صعودی در بازار به ۵ موج تقسیم میشود که با نام موجهای جنبشی معروفند و در مقابل آن ۳ موج وجود دارد که به موجهای اصلاحی معروف است. پنج موج صعودی با اعداد ۱ تا ۵ نمایش داده شده است و سه موج اصلاحی با ABC علامتگذاری میشود. که این الگوها در بازههای زمانی کوچک و بزرگ مشخص میشوند. در حالت ایده آل ، الگوهای کوچکتر را می توان در الگوهای بزرگتر شناسایی کرد. نحوه کارکرد امواج الیوت نیز از اطلاعات بدست آمده از این الگوها است که با قرار دادن آنها در اصلاح فیبوناچی میتوان از جهت حرکت بازار اطلاع پیدا کرد و به خرید و فروش با میزان ریسک کمتر دست زد.
در مدل الیوت، تغییر قیمت بازار همیشه بر طبق روند حرکتی این دو موج جنبشی و اصلاحی است. موجهای جنبشی دارای ۵ موج است، موج ۱، ۳ و ۵ صعودی و موج ۲ و ۴ اصلاح کننده قیمت هستند. در شکل بالا ۳ موج صعودی به ۵ قسمت تقسیم شدند و به شکل ((i)), ((ii)), ((iii)), ((iv)), ((v)) نمایش داده شده است و دو موج اصلاحی نیز هرکدام به سه بخش تقسیم شده و از نمادهای ((a)), ((b)), ((c)) برای هر قسمت استفاده شده است. که در نظریه الیوت به این ۵ موج که هرکدام دارای چند ریز موج است به طور کلی موج اول میگویند.
موجهای اصلاحی نیز از ۳ موج تشکیل شده است ، موج اول که شامل ۵ مرحله نزولی است به نام موج A و سپس موج سه مرحلهای اصلاحی به نام موج B و در آخر یک موج نزولی دیگر به نام موج C. و این ۳ موج در اصطلاح موج دوم نامیده میشوند. در بازار خرسی روند غالب رو به پایین است ، بنابراین این الگو معکوس می شود، یعنی پنج موج پایین و سه موج به بالا خواهد شد.
تمامی این درجهبندیهای صورت گرفته در نظریه امواج الیوت، برای شناسایی چرخهها است تا تحلیلگران بتوانند موقعیت یک موج را در پیشرفت کلی بازار مشخص کنند. تمامی مراحلی که در چرخه موجهای الیوت وجود دارد را میتوان در بازههای زمانی هفتگی، ماهانه و یا سالانه بازار پیدا کرد. این الگو را میتوان در تمامی نمودارهای EWF استفاده کرد.
استفاده از امواج الیوت در بازار ارزهای دیجیتال
همانطور که گفته شد نظریه امواج الیوت مبتنی بر مفهوم الگوهای تکراری، که تحت تأثیر روانشناسی سرمایهگذاران بوده، شکل گرفته است. رالف نلسون الیوت یک تحلیلگر مستقر در ایالات متحده بود و پس از سالها تحقیق و تجزیه و تحلیل داده های بازار سهام ، کتاب اصل موج (The Wave Principle) را نوشت که در آن تئوری خود را شرح می داد. روش او در تجارت سنتی پذیرش گستردهای پیدا کرده است و اکنون به عنوان یک شاخص رایج در تجارت ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد.
شاخص امواج الیوت به نوسانات در عملکرد قیمت، تحت تأثیر روانشناسی جمعی، تریدرها نگاه میکند. این نوسانات اغلب در الگوهای یا موجهای تکراری به وجود میآیند و با شناسایی در مراحل اولیه شکلگیری این موجها، تریدرهای ارز دیجیتال میتواند قیمت ارز را باتوجه و نوع موج و الگوهای آن پیشبینی کنند.
الگوی شکست امواج الیوت
دو نوع موج مختلف وجود دارد که توسط نشانگر امواج الیوت مشخص شده اند : ضربهای و اصلاح کننده. امواج ضربهای دقیقا همسو با حرکت بیشتر تریدرها بوده و از ۵ موج تشکیل شده است. ریتم حرکتی این امواج مانند تصویر زیر است : موجهای ۱، ۳ و ۵ به صورت حمایتی عمل میکنند، در حالی موجهای ۲ و ۴ اصلاحاتی در این روند خاص هستند.
این پنج موج را میتوان به شرح زیر توضیح داد:
- موج اول : مربوط به سرمایهگذاران است که به عنوان مثال دست به خرید بیت کوین میزنند زیرا به نظر آنها قیمت آن از ارزش واقعی آن کمتر است.
- موج دوم : هنگامی است که بعضی از سرمایهگذاران به سود میرسند که این امر سبب اصلاح قیمت بیت کوین میشود.
- موج سوم : با توجه به موج ۱، گروه بزرگی از تریدرها این مسئله را صعودی میدانند و تصمیم می گیرند از موج ۲ که موجب کاهش قیمت شده استفاده کنند و به خرید و ترید بیتکوین بپردازند. معمولا این بلندترین موجی است که شکل میگیرد.
- موج چهارم : بعد از فشار قوی موج سوم، سرمایهگذاران اکثرا سود مناسبی میکنند که سبب اصلاح دوباره قیمت میشود.
- موج پنجم : موج نهایی معمولا زمانی تشکیل میشود که تعداد بسیار زیادی از تریدرها دیگر توانایی مقاومت در برابر از دست دادن فرصت سرمایه گذاری سودآور (FOMO) را ندارند. این امر سبب شکلگیری الگوی ABC میشود.
الگوی ABC امواج الیوت
الگوی ABC که معمولا با نام موج اصلاحی شناخته میشود، به عنوان تصحیح کننده الگوی ۵ موج به کار میرود. که ساختار آن به صورت یک الگوی ۳ موج است. در شکل زیر چگونگی تشکیل این امواج نشان داده میشود.
الیوت در کتاب خود ۲۱ الگوی اصلاحی مختلف ABC را بیان کرده است. با این حال ، تریدرهای ارزهای دیجیتال تمایل دارند که روی بروزترین و ساده ترین الگوهای ABC متمرکز شوند که شامل : الگوی زیگ زاگ (Zig-zag) ، الگوی صاف (مستطیل) و الگوی مثلث میشوند. برخلاف امواج جنبشی تشخیص امواج اصلاحی کار بسیار دشواری است. برای آشنایی بیشتر با الگوهای موج اصلاحی به برخی از قوانینی که در هنگام رخ دادن آنها میافتد اشاره میکنیم.
برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع زیگزاگ است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بیافتد
- الگوی زیگزاگ دارای سه موج است
- موج A به صورت جنبشی و نقطه شروع شیب است
- موج B می تواند از هر الگوی اصلاحی استفاده کند
- موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
- موج B کوتاهتر از موج A است
- موج C بلندتر از موج B است
- موج B یک موج اصلاحی است
برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع صاف (مستطیل) است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بیافتد
- الگوی صاف دارای سه موج است
- موج A می تواند هر نوع الگوی تصحیح به جز مثلث باشد
- موج B می تواند هر نوع الگوی تصحیح باشد (در بیشتر موارد زیگزاگ است)
- موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
- بلندی موج B بیشتر از ۹۰ درصد موج A است
- موج C معمولا هم اندازه و یا کمی بلندتر از موج B است
- موج B یک موج اصلاحی است
البته باتوجه به بلندی موج B و C این الگو دارای ۳ مدل است
- معمولی : این الگو همگامی اتفاق میافتد که تقریبا بلندی هر سه موج به یک اندازه باشد
- گسترده : این الگو همگامی اتفاق میافتد که موج B از موج A، و موج C از موج B بلندتر باشد
- مداوم : این الگو همگامی اتفاق میافتد که موج B از موج A بلندتر باشد اما موج C از موج B کوتاهتر باشد
در کل ، امواج جنبشی و اصلاحی در کنار هم، به اصطلاح “حرکت ۳-۵” را تشکیل می دهند ، که می تواند در مدت زمان از ۱ دقیقه تا یک سال رخ دهد.
الگوی تجارت امواج الیوت در بازارهای ارز دیجیتال
برای استفاده از الگوی امواج الیوت در تجارت ارزهای دیجیتال باید به قوانین زیر توجه داشته باشید:
- موج ۳ هرگز نمی تواند کوتاهترین موج جنبشی باشد
- موج ۲ هرگز نمی تواند پایینتر از شروع موج ۱ باشد.
- موج ۴ هرگز نمی تواند از بیشترین قیمت موج ۱ کمتر باشد.
- اگر موج ۲ سریع تمام شود، موج ۴ بیشتر طول میکشد و برعکس
- استثنا در امواج جنبشی: اگر طول موج های ۱ و ۳ هم اندازه باشند، به احتمال زیاد موج ۵ هم همون اندازه خواهد بود.
اگر یکی از قوانین فوق شکسته شود ، کل الگوی شما بیاعتبار است. البته که لیستی از قوانین اضافی نیز وجود دارد که باید به آنها رعایت شود، اما این قوانین از اهمیت کمتری برخوردار بوده و می توانند شکسته شوند.
هم اکنون برای مثال میتوانید به نمودار قیمتی بیت کوین در زیر توجه کنید. ما حرکت ۳-۵ را برای در نمودار آن مشخص کردهایم. قیمت در ابتدای شروع موج ۱ به کمترین میزان خود رسیده است، قبل از اینکه شروع به سیر صعودی داشته باشد. و به محث پایان یافتن موج ۵، الگوی ABC شکل گرفته و شاهد کاهش قیمت هستید.
در این مثال تمامی ۳ قانون اصلی که گفته شد رعایت شده است. اصلیترین نکته در مورد امواج الیوت این است که شما بتوانید موجها را به درستی تشخیص دهید. این امر به ویژه در هنگام شناسایی قوانین نظریه موج الیوت امواج ۳ و ۵ بسیار مهم است. برای فهمیدن اینکه امواج ۲ و ۴ دقیقا چه زمانی به پایان میرسند، تریدرها از اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده میکنند.
برای اینکه بیشتر با کارکرد این اصلاح آشنا شوید، ما همان نمودار قسمت قبلی را با اضافه کردن اصلاح فیبوناچی به شما نشان میدهیم. همانطور که در تصویر مشخص شده، موج دوم هنگامی که به ۷۸.۶ درصد اصلاح فیبوناچی میرسد به اتمام میرسد. با این اطلاعات و دانستن اینکه موج ۲ نمی تواند از موج ۱ پایینتر بیاید ، برای اینکه در تریدمان ضرر نکنیم میتوانیم از لحظه شروع قیمت موج ۱ استفاده کنیم و سرمایهگذاری را در نقطهای که کمترین میزان نوسان را دارد انجام دهیم.
تریدرهای معمولا از سطح ۳۸.۲ درصد تا ۷۸.۶ درصد فیبوناچی برای پیدا کردن اتمام موج ۲ و شروع موج ۳ استفاده میکنند. زیرا در این محدوده است که پیشبینی ما درست از آب در میآید و عملکرد قیمت در موج اصلاحی ۲ پایین تر از شروع موج ۱ نخواهد بود. اینگونه است که تریدرهای ارز دیجیتال موجهای بازارها را میگیرند و به اصطلاح برروی آن سوار میشوند تا بیشترین سود ممکن را ببرند. اما همیشه به یاد داشته باشید که عملکرد قیمت باید ۳ قانون اصلی را رعایت کند. اگر اینگونه نباشند ، الگوی امواج الیوت اعمال نمی شود و بهتر است از شاخص های مختلف فنی دیگر برای پیشبینی وضع قیمت استفاده کنید
نتیجهگیری
نظریه امواج الیوت یک چارچوب کامل برای درک رفتار بازار ارائه می دهد ، و با یافتن پاسخ این سوال که، دقیقا ما کجا قرار گرفتهایم؟ به سازماندهی نظرات ما در مورد بازار کمک می کند. ترکیب نظریه الیوت با نسبتهای فیبوناچی، به تریدرها کمک میکند تا تصمیمگیری کنند ، برخی از نقاط خوب ورود و خروج را فراهم میکند و در نتیجه اعتماد به نفس تریدرها را افزایش میدهد. از طرف دیگر ، نقص اصلی نظریه موج الیوت میزان بالای وابستگی به تصمیم کاربران است. یافتن دو تحلیلگر موج الیوت که به نتیجه گیری یکسان برسند یا الگوهای موج یکسانی را ترسیم کنند دشوار است.
به طور خلاصه ، تجزیه و تحلیل امواج الیوت یک روش عالی برای فراهم آوردن اطلاعات در هنگام تحلیل بازار است، اگرچه تجارت را صرفا با استفاده از تجزیه و تحلیل این موج نیز توصیه نمیکنیم. درعوض، سعی کنید در کنار این روش از ابزارهای دیگری مانند میانگین حرکت یا نوسان ساز استفاده کنید تا تصمیم نهایی در مورد خرید یا فروش یک ارز دیجیتال بگیرید.
کلام آخر
متخصصان امواج الیوت تاکید دارند که صرفا به دلیل اینکه بازار از یک الگو فراکتال استفاده میکند ، نمیتوان آن را به راحتی پیش بینی کرد. به عنوان مثال اگر درخت را به عنوان یک الگو فراکتال فرض کنیم ، این بدان معنی نیست که هر کسی می تواند مسیر هر یک از شاخه های آن را پیش بینی کند. از نظر کاربرد عملی ، اصل امواج الیوت مانند سایر روش های تحلیل ، نیاز به مطالعه فراوان و درک کافی از آن دارد.
یکی از نقاط ضعف اصلی این است که کاربران اکثرا مقصر شکست خود را ضعف در تئوری میدانند تا در اشتباه خواندن نمودارها، که این امر سبب میشود که آنها هرگز در فهمیدن اینکه یک موج چه موقع به پایان میرسد عاجز باشند. با این حال معاملهگرانی که به تئوری امواج الیوت باور دارند با شور و شوق از آن دفاع می کنند.
دیدگاه شما