برای مثال فرض کنید که 75 درصد از ترافیک شما ارگانیک و 25 درصد آن از شبکه های اجتماعی است اما نرخ تبدیل کاربرانی که از شبکه های اجتماعی جذب شما شده اند، دو برابر نرخ تبدیل کاربرانی است که از طریق ترافیک عالی آمدهاند.
بازده سرمایه گذاری
در امور مالی، میزان بازده (ROR) یا بازگشت سرمایه (ROI)، نسبت پول به دست آمده در سرمایه گذاری به مقدار سرمایه اولیه است. مقدار پول به دست آمده ممکن است مربوط به بهره، سود یا درآمد خالص باشد. بازگشت سرمایه (ROI) معمولاً به صورت درصد بیان می شود.
ریسک
نرخ بازده
نرخ بازده داخلی
در مبحث اندازه گیری ریسک بازار، متغیر تصادفی به صورت نرخ بازده روی یک دارایی مالی گرفته می شود. برای مثال افق زمانی را یک ماه تعریف می کنیم. بازده از پایان ماه قبل تا پایان این ماه اندازه گیری می شود که با اندیس های t و t 1 > مشخص شده اند. بازده ریاضی یا گسسته به صورت سود سرمایه به علاوه پرداخت قراردادی مانند بهره تعریف می شود.
توجه کنید با این تعریف یعنی هر دریافتی درآمد فقط در آخر ماه دوباره سرمایه گذاری می شود. برای توجه به بازدهای طولانی مدت، روال رایج توجه به بازده هندسی است که به صورت لگاریتم نسبت قیمت تعریف می شود.
برای سادگی فرض می کنیم پرداخت قراردادی D در ادامه صفر باشد. به جای آن می توان فرض کرد p ارزش سرمایه است که همه سود را مجدداً سرمایه گذاری می کند.
کسب و کار اینترنتی
بررسی همه جاببه تاثیر متغیر های مشتری مداری موثر بر کسب و کار آنلاین و طراحی راهکار های عملی برای تاثیر SEO در بازارهای دیجیتال؛ برررسی راه اندازی کسبو کار و ایجاد استارتاپ ها بر بستر اینترنت مبتنی بر فناوری اطلاعات؛ ارایه راهکار های بازاریابی بر خط و قروش با استفاده از سیستم های مدیریت محتوا.
هرگونه کپی برداری حتی بدون ذکر منبع کاملا مجاز است.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست و محاسبه آن چگونه است؟
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) عبارت از اندازهگیری عملکرد بهمنظور ارزیابی کارایی سرمایهگذاری یا مقایسه بازده چند سرمایهگذاری مختلف میباشد. ROI تلاش دارد تا به شکلی مستقیم میزان برگشت یک سرمایهگذاری خاص را، متناسب با هزینه سرمایهگذاری اندازهگیری کند. برای محاسبه ROI سود (یا برگشت) (Return) سرمایهبر هزینه سرمایهگذاری تقسیم میشود. نتیجه به شکل نسبت یا درصد نمایش داده میشود.
چگونگی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) (Rate of Investment)بهصورت زیر است:
فرمول محاسبه برگشت سود
«ارزش کنونی سرمایهگذاری» به درآمدهای حاصله از فروش سرمایه موردنظر اشاره دارد. اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایهبرم بنای درصد، امکان مقایسه آن را با برگشتهای حاصل از سایر سرمایهگذاریها را فراهم کرده و امکان اندازهگیری انواع مختلف سرمایهگذاری و مقایسه آنها با یکدیگر را میدهد.
چطور نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟
درک مفهوم نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه ، به دلیل سادگی و تنوع مقیاس محبوبی محسوب میشود. در اصل ROI (نرخ بازگشت سرمایه) را میتوان بهعنوان مقیاس ابتدایی سوددهی سرمایهگذاری به کاربرد. نرخ بازگشت سرمایهبر مبنای سرمایهگذاری سهام، نرخ بازگشت سرمایه مورد انتظار شرکت درزمینهٔ توسعه کارخانه، یا نرخ بازگشت سرمایه حاصله از معاملات املاک. محاسبه (Return on Investment) خیلی پیچیده نیست، و تفسیر آن در بسیاری از موارد آسان است. اگر ROI سرمایهگذاری کاملاً مثبت است، میتوان گفت که این سرمایهگذاری احتمالاً ارزشمند است. اما اگر فرصتهای دیگری با ROI های بالاتر نیز وجود داشته باشند، این سیگنالها در جهت حذف یا انتخاب بهترین گزینهها میتواند مفید باشد. به همین ترتیب سرمایهگذاران باید از ROIهای منفی، که نشاندهنده ضرر خالص است، اجتناب کنند.
برای مثال فرض کنید که جو (Joe) در سال 2017، 1000 دلار روی پخت پیتزاهای برشی سرمایهگذاری کرده است و یک سال بعد سهامش را به ارزش مجموع 1200 دلار فروخته است. برای محاسبه این نرخ بازگشت سرمایه، این جو سودش را (1200 دلار – 1000 دلار = 200 دلار) به هزینه سرمایهگذاری (1000 دلار) تقسیم میکند تا ROI 200 دلار/ 1000 دلار یا 20 درصدی به دست آید.
با این اطلاعات، جو سرمایهگذاری خود درزمینهٔ پیتزای برشی را با سایر پروژههایش مقایسه میکند. فرض کنید که در سال 2014 جو (Joe) 2000 دلار روی فروشگاههای حراجی نیز سرمایهگذاری کرده و سهامش را به ارزش 2800 دلار در سال 2017 فروخت. ROI فروشگاههای حراجی جو 800 دلار/ 2000 دلار یا 40 درصد است.
محدودیتهای ROI
مثالهایی نظیر مثال بالا در مورد جو برخی از محدودیتهای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) ، خصوصاً در حین مقایسه سرمایهگذاریها را نشان میدهد. درحالیکه سرمایهگذاری دوم جو دو برابر سرمایهگذاری اولیه او بوده، زمان بین خریدوفروش جو در سرمایهگذاری اول یک سال و در سرمایهگذاری دوم سه سال بوده است.
جو میتواند نرخ بازگشت سرمایهگذاری چندساله خود را نیز تنظیم کند. ازآنجاکه مجموع نرخ بازگشت سرمایه او 40 درصد است، برای به دست آوردن میانگین نرخ بازگشت سرمایه سالیانه، میتواند 40 را بر 3 تقسیم کند تا عدد 13.33 درصد به دست بیاید. با اِعمال این تنظیمات، به نظر میرسد که اگرچه ظاهراً سرمایهگذاری دوم جو سوددهی بیشتری داشته است، اما در حقیقت سرمایهگذاری اول او گزینه کارآمدتری خواهد بود.
ROI را میتوان همراه با نرخ عایدی (Rate of Return) استفاده کرد، که چارچوب زمانی پروژه را در نظر میگیرد. ممکن است شرکت از ارزش خالص کنونی (NPV) نیز استفاده کند، که تفاوتهای ارزش پول در طول زمان ، به دلیل تورم، را در نظر میگیرد. استفاده از NPV در زمان محاسبه نرخ عایدی غالبا تحت عنوان نرخ حقیقی برگشت (Real Rate of Return) نامیده میشود.
توسعه ROI
اخیراً، سرمایهگذاران و تجارتهای خاص، به توسعه شکل بازگشت سرمایه یا ROI جدیدی از مقیاس ROI ، بانام «برگشت اجتماعی سرمایه» یا SROI علاقهمند شدهاند. SROI در اوایل دهه 2000 توسعه یافت و تأثیرات بیشتر پروژهها را با استفاده از ارزش مازاد مالی (مقیاسهای اجتماعی و محیطی که در حال حاضر در محاسبات متعارف مالی منظور نمیگردند) در نظر میگیرد. SROI به درک ارزش طرح قوانین (محیط اجتماعی و دولت) (ESG) کمک میکند که در اقدامات اجتماعی مرتبط با سرمایهگذاری SROI به کار گرفته میشود. برای مثال، یک شرکت میتواند بازیافت آب را در کارخانهها و جایگزینی سیستم روشنایی خود را لامپیهای LED عهدهدار شود. چنین تصمیمی هزینههای آنی را اعمال میکنند که میتوانند روی ROI سنتی تأثیرات منفی داشته باشند – اما، سود خالص برای جامعه و محیط میتواند منجر به یک SROI مثبت شود.
اشکال دیگری از ROI نیز وجود دارند که با توجه به اهدافی خاص توسعهیافتهاند. آمارهای رسانههای اجتماعی بازده کمپینهای رسانههای اجتماعی را با جزئیات نشان میدهند – برای مثال چند کلیک یا طرفداری برای یک اقدام خاص صورت گرفته است. به همین شکل، آمارهای بازاریابی نرخ بازگشت سرمایه در تلاش برای شناسایی عایدی منتسب به تبلیغات یا کمپینهای بازاریابی میباشند. نرخ بازگشت سرمایه یادگیری به میزان اطلاعات آموختهشده و احرازشده بهصورت عایدی مهارتهای پرورشی یا آموزشی اشاره دارند. همگام با پیشرفت جهان و تغییرات اقتصادی، اشکال متفاوت دیگری از نرخ بازگشت سرمایه قطعاً در آینده توسعه خواهند یافت.
یک مثال از نرخ بازگشت سرمایه
بازگشت سرمایه را با یک مثال توضیح می دهیم فرض کنید سود خالص از هر مشتری برای شرکت شما 500 هزار تومان است شما در نمایشگاه شرکت کرده اید و هزینه معادل 50 میلیون صرف کرده اید بعد از اتمام نمایشگاه با یکی از نتایج زیر روبرو خواهیم شد
- ضرر کرده ایم : کمتر از 100 مشتری محصول ما را خریداری کرده اند
- سر به سر شدیم : 100 مشتری محصول ما را خریداری کرده اند
- سود کرده ایم :بیشتر از 100 مشتری محصول ما را خریداری کرده اند
روش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI(مخفف Return on Investment)
اگر هزینه تبلیغات نمایشگاه 50 میلیون تومان باشد و از این کمپین تبلیغاتی 100 مشتری بدست آورده باشیم
اگر هزینه تبلیغات مجلات تبلیغاتی 12 میلیون در سال باشد و از این کمپین تبلیغاتی 3 مشتری بدست آورده باشیم
اگر هزینه تبلیغات آنلاین 5 میلیون در سال باشد و از این کمپین تبلیغاتی 15 مشتری بدست آورده باشیم
اگر هزینه تبلیغات آنلاین 6 میلیون در سال باشد و از این کمپین تبلیغاتی 15 مشتری بدست آورده باشیم کمپین تبلیغات نمایشگاه بازگشت سرمایه صفر داشته و بدون ضرر و بدون سود برای شما تمام شده است کمپین تبلیغاتی مجلات بازگشت سرمایه منفی داشته و به ضرر شماست کمپین تبلیغات آنلاین بازگشت سرمایه مثبت داشته و به سود شماست
واژه نامه سئو درثانیه
سه زبان برتر برنامهنویسی که کارآفرینان باید در سال ۲۰۲۱ بلد باشند
آیا بازاریابی محتوایی شما سودآور است؟
بازاریابی محتوا چیست ؟ کاربرد و نقش بازاریابی محتوایی در قیف فروش
بازاریابی اینستاگرام و آنچه نباید انجام داد:اشتباهات بازاریابی اینستاگرام (آپدیت سال 2021)
آموزش کسب در آمد از اینستاگرام برای کسب و کار های کوچک
چرا اینستاگرام برای کسب و کار های کوچک عملکرد بالایی دارد؟
کسب درامد با تولید محتوا را از کجا شروع کنیم؟
ایده کسب و کار در اینستاگرام ایده برای راه اندازی یک کسب و کار اینستاگرامی قسمت دوم
ایده کسب و کار در اینستاگرام ایده برای راه اندازی یک کسب و کار اینستاگرامی قسمت اول
بوم کسب و کار چیست؟ (BMC)
ترفند های تولید محتوا
اسپم چیست و چگونه باید از ایجاد شدن آن جلوگیری کنیم؟
زرین پال
سئو در اینستاگرام
سیستم همکاری در فروش چیست؟
نقشه سایت XML چیست؟
بازاریابی دیجیتال چیست ؟ فاکتورهای بازاریابی دیجیتالی
فرصت آفرینی خلاقانه با کارآفرینی دیجیتالی
SMS MARKETING چیست؟
سایت اسلاید اسکین طراح قالب وبلاگ حرفه ای با امکانات عالی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)؛ سودی که با توجه به سرمایهگذاری اولیه نصیبتان میشود
موفقیت از دید آدمهای مختلف معانی متفاوتی دارد. یکی موفقیت را در کسب مدارج عالی میداند و دیگری داشتن یک شغل مناسب را غایت موفقیت مینامد. اما برای یک سرمایهگذار، موفقیت شکل و شمایل دیگری دارد. احتمالا همه با هم توافق داریم که سودآوری در بازار سرمایه مهمترین فاکتوری است که میتوان موفقیت را با آن سنجید. هرچند گاهی دستاوردها جنبههای غیرمالی هم دارند که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. با این همه به کمک نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میتوان میزان کسب درآمد و موفقیت فعالان بازار سرمایه را سنجید. البته کاربردهای این نسبت فراتر از این مورد است که در ادامه با ارائه توضیحات بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه یا (Return on Investment (ROI از جمله مهمترین مولفههای مالی است که میتواند میزان موفقیت و بازدهی سرمایهگذاری یک واحد تجاری یا فرد را نشان دهد. تعاریف مختلف و متعددی برای این واژه بیان شده است که در نهایت همگی به یک مفهوم واحد اشاره دارند.
به عنوان یک تعریف واضح و کلی، میتوان نرخ بازگشت سرمایه را چنین بیان کرد: نسبت سود دریافتی به ازای هزینه و سرمایههای پرداختی.
البته باید به این مسئله توجه کرد که سود حاصل فقط به پول و دارایی اشاره ندارد. مثلا مواردی مانند برندسازی نیز میتواند به عنوان سود لحاظ شود. محاسبه میزان سودآوری مالی در کسبوکارها مسئلهای است که به کمک نرخ بازگشت سرمایه قابل انجام است.
در بسیاری از مواقع منابع محدودی در اختیار داریم. به همین دلیل باید وسواس بیشتری در سرمایهگذاری به خرج دهیم. قطعا باید عوامل متعددی را بررسی کنیم تا متوجه شویم که کدام گزینه برای سرمایهگذاری مناسبتر است. یکی از این عوامل نرخ بازگشت سرمایه است که بسیار کمککننده خواهد بود.
در بررسیها و محاسبات معمولا این نسبت را به همراه شاخصهای دیگر اندازهگیری جریان نقدی مانند نرخ بازگشت سرمایه داخلی (IRR) و یا ارزش خالص فعلی میسنجند.
میتوان گفت ROI بیان میکند که چند درصد سود با گذشت زمان از یک سرمایهگذاری حاصل میشود. مثلا باید مشخص شود که در یک کمپین تبلیغاتی با توجه به هزینههایی که صورت گرفته چه میزان سود به دست آمده است.
بیشتر بخوانید
نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشود؟
میتوان به کمک یک فرمول ساده نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد؛ تنها کافی است سود حاصل از سرمایهگذاری را به کل هزینههایی که تا کنون صرف کردهایم، تقسیم کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایهگذاری
اگر در این معادله حاصل را در عدد ۱۰۰ ضرب کنیم، این میزان به درصد به دست خواهد آمد. رابطه ریاضی این فرمول به دو شکل زیر قابل ارائه است:
به این ترتیب میتوانیم بفهمیم با توجه به پولی که خرج کردهایم چقدر سود به دست آوردهایم. مطمئنا هر چقدر بازده بهتری داشته باشیم نشان از موفقیت بیشتر دارد. باید در این میان مشخص شود که هزینهها را برای چه کاری صرف کردهایم تا بتوانیم به خوب یا بد بودن عملکردمان پی ببریم.
سرمایهگذاران علاوه بر سنجش عملکرد سرمایهگذاریشان، برای تصمیمگیری و انتخاب یکی از پروژههای موجود از این نسبت استفاده میکنند. نوع سرمایهگذاری در این میان اهمیتی ندارد. چرا که هزینههای مربوط به هر زمینه در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مدنظر قرار داده میشود. مثلا میتوان سرمایهگذاری در بورس را با سرمایهگذاری در تجهیزات مختلف مقایسه کرد.
درک مفهوم این نسبت بسیار ساده و البته تطبیقپذیر است. بسیاری از مواقع مدیران یک مجموعه هنگام خرید تجهیزات سرمایهای میتوانند با محاسبه این نرخ خرید بهتری انجام دهند. معاملهگران نیز از این نرخ برای خرید بهترین سهام استفاده میکنند. نکته مهم اینجاست که استانداردی برای محاسبه این نرخ وجود ندارد. چرا که درآمدها و هزینهها در حوزهها و مشاغل مختلف با هم متفاوتاند. همین مسئله میتواند منجر به تطبیقپذیری بسیار این نسبت شود که میتوان از آن در موارد گوناگون استفاده کرد.
دو سرمایهگذار را در نظر داشته باشید. سرمایهگذار اول در سال گذشته ۵۰۰ سهم پرریسک خریده است. ارزش هر برگ سهام ۱۰۰۰ تومان بوده است. اکنون و با گذشت یک سال هر سهمش تا قیمت ۳۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است. یعنی روی هر سهم ۲۰۰۰ تومان سود. حالا او سهام خود را میفروشد. او در برابر هر ۱۰۰۰ تومان ۲۰۰۰ تومان سود به دست آورده است. این مسئله نشان میدهد که نرخ بازگشت سرمایه یا ROI برای او برابر است با ۲ یا ۲۰۰ درصد.
حالا به سراغ سرمایهگذار دومی بازگشت سرمایه یا ROI میرویم. فرض کنیم که او ۱۰۰ سهم خریده است که ارزش هر سهم ۱۰۰۰ تومان بوده و آن را در قیمت ۱۵۰۰ تومان به فروش رسانده است. نرخ بازگشت سرمایه این فرد برابر است با ۰.۵ یا ۵۰ درصد. میبینید که این نسبت در مورد قبلی بسیار بیشتر بود که نشانگر سودآوری بیشتر آن معامله است. به صورت نظری نیز میتوان دریافت که تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان ارزشمندتر از تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان است.
تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
میتوان به طور کلی مثبت بودن عدد حاصل از محاسبات ROI را مسئلهای مثبت تلقی کرد. این امر نشان میدهد که سرمایهگذاری ما با سودآوری همراه بوده است. اما منفی بودن این مقدار نشان از آن دارد که سود حاصل از کسب و کار آنقدر نبوده که به هزینههای آن بچربد. پس هر سرمایهگذار وقتی ببیند این نسبت عدد بالاتری را به او نشان میدهد، بیشتر خوشحال میشود.
نرخ بازگشت سرمایه بالاتر = سودآوری بهتر = موفقیت بیشتر
قبلا هم گفتیم که این نسبت را میتوان در هر بستری استفاده کرد. یعنی یک سرمایهگذار، یک مدیر مجموعه و حتی یک شخص حقیقی هم میتواند با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میزان برگشت داراییهایش را بررسی کند.
اما اگر به مثالی که بالاتر بیان کردیم دقت کنید، شاید پیش خودتان بگویید رسیدن قیمت سهم از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان یک سال زمان برد. ولی شاید کسی که سهامش از ۱۰۰۰ تومان رسید به ۱۵۰۰ تومان تنها دو هفته از سرمایهگذاریاش گذشته باشد. باید گفت بله، در این نسبت ارزش زمانی پول جایی ندارد. البته اگر این موضوع را تنها برای خرید و فروش ساده سهام بخواهیم در نظر بگیریم چندان اهمیتی ندارد. اما اگر پای داراییهای ثابتی مانند ساختمان در میان باشد که ارزش آن هر سال افزوده میشود این امر مهم است. با این حساب اگر ارزش فعلی دارایی را در نظر بگیریم، آنچه به دست میآید، متفاوت خواهد بود.
نرخ بازگشت سرمایه سالیانه
از آنجا که مدت زمان سرمایهگذاری در این نسبت جایی ندارد، میتوان از نرخ بازگشت سرمایه سالیانه به منظور رفع این محدودیت استفاده کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
در این فرمول n برابر است با سالهایی که دارایی را نگهداری میکنید.
مثلا فرض کنید در مدت پنج سال، ROI شما ۵۰ درصد بوده است. به صورت نظری میتوان دریافت که این دارایی سالانه ۱۰ درصد بازگشت سرمایه را با خود به همراه داشته است. هرچند این روش تقریبی است. چرا که آثار بهره مرکب در آن محاسبه نمیشود. به هر طریق طولانیتر شدن زمان سرمایهگذاری موجب بیشتر شدن تفاوت میان نرخ بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه سالیانه خواهد شد. البته فراموش نکنید که از این فرمول میتوان برای زمانهای کمتر از یک سال نیز استفاده کرد.
بیشتر بخوانید
مقایسه سرمایهگذاریها با توجه به ROI سالانه
برای آن که بتوانید سود حاصل از سرمایهگذاریها را با هم مقایسه کنید، میتوانید این کار را از طریق محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI انجام دهید. به این مثال دقت کنید تا بهتر متوجه شوید که این نسبت چقدر کارگشا خواهد بود:
فرض کنید یک سهم در مدت پنج سال ۵۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشته است. سهم دیگر هم نرخی برابر ۳۰ درصد در سه سال داشته است. در نگاه اول هر یک از این دو سهم سالانه ۱۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشتهاند. اما آیا این مسئله به منزله برابر بودن بازدهی این دو سرمایهگذاری است؟ پاسخ منفی است. به محاسبات زیر نگاه کنید:
پس بازدهی سهم دوم بیشتر است. در حالی که بدون انجام محاسبات ممکن بود برداشت متفاوتی از این مسئله داشته باشیم.
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
از جمله مهمترین موارد استفاده ROI شرایطی است که در آن قصد محاسبه خروجی سرمایهگذاری خود را دارید. خروجی همان سودی است که از سرمایهگذاری عایدتان میشود. مثلا اگر نرخ بازگشت سرمایهتان پیشتر ۳۰ درصد بوده و اکنون به ۵۰ درصد رسیده است، حق دارید به خودتان ببالید و از موفقیتتان دم بزنید.
کاربرد دیگر برای مواقعی است که قصد ارائه محصول جدیدی در بازار دارید. به کمک این نسبت میتوانید دریابید که این محصول چقدر سودآوری با خود به همراه دارد. پس از این که محصول را روانه بازار کردید، میتوانید با محاسبه ROI میزان سودآوری را به دست آورید. همچنین مواردی نظیر مقایسه سرمایهگذاریها و البته تصمیمگیری در خصوص انتخاب یکی از آنها مسئلهای است که میتواند هزینه فرصت از دست رفته را برای شما به حداقل برساند.
بیشتر بخوانید
بررسی مزایا و معایب ROI
معمولا فاکتورهایی نظیر ROI که با مسائل مالی بسیار سر و کار دارند، از پیچیدگیهایی برخوردارند. همچنین مانند سایر شاخصهای سنجش عملکرد، این نسبت نیز با مزایا و معایبی همراه است. اگر بخواهیم به چند مورد از مزایای این معیار اشاره کنیم، میتوانیم از موارد زیر نام ببریم:
- کمک به بررسی و سنجش کیفیت سود حاصل از سرمایهگذاری
- برآورد عملکرد در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در آنها
- تجزیه و تحلیل ظرفیت برنامههای تجاری به منظور بازگشت سرمایه در بازه زمانی کوتاهمدت یا بلندمدت
- تولید و ارائه محصولات جدید با توجه به سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
- سادگی محاسبات و قابلیت درک و فهم زیاد آن
- استاندارد بودن و عدم تفسیر نادرست
معایب زیر نیز در این میان به چشم میخورند:
- گمراهی مدیران در صورت اشتباهات محاسباتی
- وجود برخی مشکلات در محاسبه دقیق سود برخی از مشتریان و کمپینها
- مشکل در محاسبه میزان اثرگذاری روشهای تبلیغاتی در برخی موارد
- عدم توجه به ارزش زمانی پول
- عدم توجه به ریسک سرمایهگذاری
- عدم توجه به هزینههای مختلف در محاسبه ROI (که موجب تفاوت در مقدار حاصل از فرمول و نرخ واقعی بازگشت سرمایه خواهد شد.)
روشهای افزایش نرخ بازگشت سرمایه
برای بهبود ROI میتوان از روشهای گوناگونی استفاده کرد. مثلا افزایش میزان سود و کاهش هزینهها، بهبود کارایی و همچنین افزایش آگاهی از برند را میتوان به این منظور به کار بست.
کسب سودهای کلانتر، کاهش قیمت سربهسر محصول، کاهش هزینههای تولید و حتی افزایش رضایت مشتری میتواند به منزله اهداف بازگشت سرمایه در نظر گرفته شود.
اما نخستین گام به منظور بهبود نرخ بازگشت سرمایه ارائه یک تعریف دقیق از بازگشت سرمایه موردنظرتان است. مثلا شاید بازگشت سرمایه برای یک نفر با تعداد فروش بیشتر برابری کند و برای دیگری با افزایش سود در هر فروش.
ممکن است فردی به جای تمرکز بر افزایش فروش، هدفش افزایش فروش در یک بازه زمانی مشخص یا محدوده جغرافیایی خاصی باشد. همین مسئله موجب میشود که کانال توزیع خود را متناسب با هدفش انتخاب کند. این مسئله در بازارهای مالی نیز به چشم میخورد. سرمایهگذار میتواند با انجام انتخابهای هوشمندانهتر، به نرخ بازگشت سرمایه بالاتری دست پیدا کند.
مشکلاتی که سر راه اندازهگیری دقیق وجود دارد
اندازهگیری در این نسبت با مشکلات خاص خودش همراه است. این مسئله موجب میشود هرگز به ROI دقیق بازاریابی دست پیدا نکنیم. مثلا ممکن است یک مشتری پس از تبلیغاتتان به شرکت یا خدمات شما جذب شود. او میتواند خدمات شما را به شیوه بازاریابی دهانبهدهان به دوستانش نیز معرفی کند. اما محاسبه سود حاصل از اقدام این مشتری در نرخ بازگشت سرمایه مسئلهای نیست که بتوان به آسانی به آن دست یافت.
به طور کلی موارد بسیاری وجود دارند که به صورت غیرمستقیم در بازگشت سرمایه دخیل هستند ولی در نرخ بازگشت سرمایه لحاظ نمیشوند. این مسائل میتوانند با توجه به شرایط مختلف، اثرات گوناگونی بر نتیجه نهایی داشته باشند.
جمعبندی
هدف همه ما از سرمایهگذاری این است که پولی را که در یک پروژه سرمایهگذاری کردهایم پس از مدتی مجددا به دست آوریم و از سود آن نیز بهرهمند شویم. پس برای ما مهم است که از میزان تحقق این هدف آگاه شویم. نرخ بازگشت سرمایه یا ROI دقیقا به همین منظور محاسبه میشود. پس از این که این معیار را محاسبه میکنیم، میتوانیم متوجه شویم که با توجه به هزینههایی که انجام دادهایم، چقدر سودآوری داشتهایم. از این معیار میتوان در موارد مختلفی استفاده کرد. مثلا در بازار بورس برای خرید سهام و در شرکتها و کارخانهها برای خرید تجهیزات جدید. حتی در سرمایهگذاریهای شخصی در بخشهای گوناگون مانند املاک نیز میتوان از این نسبت استفاده کرد. اما معایبی نیز در این میان وجود دارد که میتوان به عدم توجه به ارزش زمانی پول و ریسک سرمایهگذاری در محاسبات اشاره کرد. البته میتوان نرخ بازگشت سرمایه را به صورت سالیانه محاسبه کرد تا به این طریق به برآوردهای صحیحتری دست پیدا کرد؛ در نتیجه میتوان دو یا چند سرمایهگذاری را با هم مقایسه کرد و عملکرد آنها را نسبت به یکدیگر سنجید.
ROI در بازاریابی چیست؟ | نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشود؟
هدف افراد برای تبلیغات و بازاریابی، بازگشت سرمایه و سودآوری است. شما چه به عنوان هزینه و چه به عنوان سرمایه گذاری به تبلیغات نگاه کنید، به هر حال منتظر دریافت نتیجه ای مثبت هستید. به زبان ساده تر بخواهیم بگوییم، ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، سنجش نرخ سود به دست آمده نسبت به هزینه ی پرداختی (مثلاً در یک کمپین تبلیغاتی) است. در بازاریابی دیجیتال نیز به همین صورت است. ROI مخفف سه واژه ی ” Return On Investment” به معنای “بازگشت سرمایه” است.
چرا ROI مهم است؟
شما اگر صاحب یک کسب و کار بزرگ باشید، میلیونها تومان، و شاید هم میلیارد، خرج بازاریابی میکنید. ممکن است ابتدای کار هیچ مشکلی هم با این قضیه نداشته باشید و خیلی هم به ROI(نرخ بازگشت سرمایه ) اهمیتی ندهید. -که البته کار اشتباهی است- اما وقتی کسب و کار شما کوچک باشد و سرمایه شما هم محدود، به ازای هر هزارتومانی که تبلیغ میکنید انتظار سود دارید. در واقع این میزان بازگشت سرمایه برایتان بسیار حائز اهمیت است. وگرنه به زودی ورشکست خواهید شد.
پس شما به کمک ROI میتوانید ببینید هزینه های تبلیغاتی شما چه نتیجه ی به دنبال داشته است. همچنین از این طریق میتوانید عملکرد کمپین تبلیغاتی خود را بسنجید.
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
همانطور که گفتیم، نرخ بازگشت سرمایه از نسبت سود حاصل به کل هزینه ی پرداختی شما برای تبلیغ به دست می آید. چون این عدد همیشه به درصد بیان میشود باید نتیجه ی تقسیمِ گفته شده را در 100 ضرب کنید.
خب همانطور که پیداست، فرض کنید اگر درآمد شما با سرمایه گذاریتان(اینجا هزینه در کمپین تبلیغاتیفرض شده است) یکی باشند، یعنی صورت کسر صفر شود، در این صورت ROIشما نیز صفر خواهد شد. پس نتیجه میگیرید که این سرمایه گذاری برای شما مفید نبوده است. حالا هرچه عدد در صورت کسر بالاتر رود، ROI هم عدد بیشتری خواهد شد. پس نتیجه میگیرید که سرمایه گذاری شما مؤثر بوده است.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI در دیجیتال مارکتینگ ؛ 10 معیاری که باید بدانید
10 معیاری که باید برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ بدانید
هر کسی که تا کنون با گوگل آنالیتیکس کار کرده باشد، حتی کاربران مبتدی میتوانند تایید کنند که به راحتی با حجم بالای اطلاعات میتوان از قدرتمندترین رقبا نیز پیشی گرفت.
اگر بخواهیم یک مثال خیالی بزنیم باید بگوییم که شما برای محافظت کردن از یک کهکشان ملزم به در دست داشتن اطلاعات کامل در خصوص آن هستید.
شما برای بررسی نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ میبایست به بسیاری از اطلاعات و معیارها آگاه باشید تا بتوانید به راحتی در این خصوص فعالیت کنید.
1- هزینه صرف شده برای جذب هر لید (Lead)
اگر وب سایت شما در حال جمع آوری اطلاعات برای تیم فروشتان است، باید بدانید که برای هر مشتری چقدر هزینه میکنید. اگر هزینه هایی که برای جذب مشتری میکنید، از هزینه هایی که برای تولید محصول میکنید، بیشتر است، مشخص است که در چنین شرایطی سرمایه شما عقب افتادگی خواهد داشت.
2- هزینه به ازای هر فعالیت
با استفاده از اطلاعات بالا، اکنون باید بتوانید هزینه خود را برای کسب درآمد حساب کنید. این را به سادگی با تقسیم هزینه های بازاریابی بر تعداد فروش محاسبه نمود.
شما اکنون میدانید چقدر برای هر فروش هزینه میکنید و این مسئله در درک بهتر شما در خصوص بازدهی دیجیتال مارکتینگ کمک شایانی میکند.
3- میانگین درآمد به ازای حجم سفارش (AOV)
اگر تمایل داشته باشید تعداد سفارشات خود را افزایش دهید، با توجه به هزینه های معمول میتوانید پاداش های قابل توجهی کسب کنید.
افزایش کوچکی در حجم سفارش میتواند میلیونها تومان درآمد بیشتر برای شما به ارمغان بیاورد و این مسئله را اغلب میتوانید در بهبود تجربه خرید کاربر و ارائه فرصت های جدید به او جستجو کنید.
4- نرخ تبدیل هر کانال
ما به شدت دوست داریم بدانیم که ترافیکمان از کجا میآید. این که آیا ترافیک ما ارگانیک است یا از شبکه های اجتماعی جذب شده و یا و… بسیار مهم است چرا که این اطلاعات به ما میگویند که برای بازاریابی میبایست روی چه زمینهای بیشتر تمرکز کنیم.
اما اگر بخواهیم کمی ریزتر شویم، باید بگوییم که این تمام مسئله نیست، نرخ تبدیلی مهمتر و کارآمدتر است که به موفقیت در فروش بیشتر کمک میکند و به شما اطمینان میدهد که بهترین زمینه برای سرمایه گذاری بیشتر در بازاریابی چیست.
برای مثال فرض کنید که 75 درصد از ترافیک شما ارگانیک و 25 درصد آن از شبکه های اجتماعی است اما نرخ تبدیل کاربرانی که از شبکه های اجتماعی جذب شما شده اند، دو برابر نرخ تبدیل کاربرانی است که از طریق ترافیک عالی آمدهاند.
مسئله ای که از این اطلاعات فرضی یاد میگیریم، خیلی ساده است؛ شما باید سرمایه گذاری بیشتری روی شبکه های اجتماعی کنید و با افزایش دادن ترافیک نرخ تبدیل بسیار بیشتری را تجربه نمایید.
5- نرخ تبدیل دیوایس ها
دقیقا مانند چک کردن نرخ تبدیل کانال، میبایست چک کنید و وضعیت نرخ تبدیلتان را در دیوایس های مختلف بررسی نمایید.
اگر یک دیوایس یا پلتفرم مانند تلفن همراه نرخ تبدیل رو به کاهشی داشته باشد، وقت آن است که دوباره روی آن سرمایه گذاری کنید. به هر حال نادیده گرفتن دیوایس های مختلف آسیب جدی به کسب و کار شما خواهد زد.
6- عملکرد صفحه فرود
موارد زیادی برای سنجش عملکرد صفحات فرود شما وجود دارد: میزان گشت و گذار، CTR ، نرخ تبدیل و…
به دنبال صفحات فرودی بگردید که کمکی به تغییر وضعیت شما نمیکنند. این صفحات باید متوقف و یا حذف شوند و یا بررسی کنید شاید نوع بازاریابی که ترافیک را به آن صفحات هدایت میکند، مشکل داشته باشد.
در هر صورت شما میبایست بدانید که هر صفحه چطور عمل میکند. توجه کنید که بسیاری از صفحات ساخته شده در وب سایت های فارسی صرفا جهت جذب ترافیک و بدون استراتژی تبدیل می باشند که در مباحث دیجیتال مارکتینگ برنامه ریزی بر روی هدایت ترافیک دریافتی این صفهات به ابتدای قیف فروش بسیار تاکید می گردد .
7- کلیک از طریق وبلاگ – ترافیک هدایت شده از وبلاگ
وبلاگ ها یک راه عالی برای جذب ترافیک سایت شما هستند، اما شما با آن ترافیک چه میکنید؟
این که وبلاگ ها دارای سرعت ورود و خروج بالا هستند، به این معنی نیست که شما میبایست با توجه به این اعداد، بیخیال قابلیت های شگفت انگیز وبلاگها شوید. بلکه میبایست از آنها استفاده کنید تا افراد از طریق وبلاگ به صفحات اصلی سایت شما بیایند تا بتوانید از این ترافیک قابل توجه، استفاده کنید. این در حالی است که جذب کردن ترافیک از طریق وبلاگ هزینه های بسیار کمتری نسبت به بازاریابی های دیگر دارد .
8- ارزش طول عمر مشتری
تا زمانی که ندانید مشتری به طور متوسط در طول عمر خود چند بار از محصول شما استفاده خواهد کرد، نخواهید توانست میزان درست هزینه های جذب هم مشتری را درک نمایید .
فرض کنید شما محصولی را به ارزش 500 هزار تومان فروختید در حالی که هزینه های بازاریابی و…تان بیشتر از این مبلغ شده است! خب اینطور که به نظر میرسد شما یک ضرر درست و حسابی کردهاید.
اما اگر محصولی داشتید به ارزش 500 هزار تومان (مانند غذای سگ) که مشتری میبایست در 6 ماه تا 5 سال آینده حداقل 10 بار آن محصول را مجددا سفارش دهد ، در مجموع مشتری که شما برای جذب آن 550 هزار تومان خرج کردید، تقریبا 9 برابر به شما سود میدهد و این در حالی است که شما تنها یک بار هزینه بازاریابی کردهاید.
پس اگر سرمایه اولیه سود بلند مدتی برای شما به ارمغان بیاورد، بازگشت سرمایه یا ROI موردی ندارد که در فروش اول کمی ضرر کنید.
9- عوامل برند / غیر برند
به عنوان مثال جستجوی کلمه “ کفش ورزشی نایک ” در مقابل کلمه “ کفش ورزشی “
نگاهی به ورودی های گوگل با برند شما و بدون برند شما بیاندازید.
جستجوهایی که با برند شما صورت گرفته اند ، تمایلی به افزایش نرخ کلیک و نرخ تبدیل ندارند، زیرا شما با افرادی که قبلا با آنها آشنا هستید برخورد میکنید. پس برندها میدانند که مشتری های آنها، تصور کاملی حتی قبل از آشنا شدن با محصولات آنها نسبت به کیفیت و کاراییشان دارند.
10- مقایسه های زمانی صحیح
در نهایت هنگام مقایسه دادهها، سعی کنید ماه را با ماه مقایسه نکنید. چون شرایط هر ماه با توجه به محیط و… بسیار با ماه دیگر متفاوت است. (فرض کنید کرم ضد آفتاب میفروشید)
در نظر گرفتن بازه های زمانی سالانه، دید درست تری به شما برای برنامه ریزی میدهد.
دیدگاه شما