فازهای بازار خرسی


شباهت بازار بورس به مهرماه ۹۷ ؛ بازار سرمایه خرسی شد

بورس تهران که ۱۰ روز کاری پیش توانست قله ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی را فتح کند، اکنون بیش از ۲۰ درصد از سقف اخیر خود عقب نشست تا عنوان بازار خرسی را در اختیار گیرد. پیش از این آخرین باری که بورس تهران به فاز خرسی وارد شد، پاییز سال ۹۷ بود که البته بعد از ۵۵ روز معاملاتی رقم خورد. در آن سال دماسنج تالار شیشه‌ای پس از ۴۱ روز کم‌نوسان، روندی صعودی را در پیش گرفت و با هجوم پول‌های تازه مواجه شد. اما امسال چه می‌شود؟

بورس تهران پس از گذشت ۱۰ روز از تجربه سقف تاریخی در ارتفاع ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد با ثبت افت بیش از ۲۰ درصدی وارد فاز خرسی شد. روز یکشنبه شاخص کل با کاهش۷۷/ ۳ درصدی به پایین‌ترین سطح یک ماه و نیم اخیر خود یعنی رقم یک میلیون و ۶۶۲ هزار واحدی نزول کرد. در این روز سهام ۹۵ درصد شرکت‌ها با افت قیمت مواجه شدند فازهای بازار خرسی و شاهد انتظار ۲۰ هزار میلیارد تومانی نقدینگی برای خروج از گردونه معاملات سهام بودیم. ضمن آنکه روز یکشنبه در عملکردی بی‌سابقه ۲ هزار و ۶۴۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بورس تهران خارج شد.

مقایسه با مهر ۹۷

روند روزهای اخیر بورس تهران، فعالان بازار سهام را به یاد وضعیت این بازار در نیمه دوم سال ۹۷ می‌اندازد. جایی که بورس تهران برای ۵۵ روز معاملاتی (از ۹ مهر تا پایان آذر۹۷) در مسیر کاهشی پیش رفت و سرانجام با ثبت افت ۱۵/ ۲۰ درصدی به فاز خرسی فرو رفت. پس از آن اما برای ۴۱ روز کاری (از ابتدای دی تا ۲۹ بهمن ۹۷) شاهد نوسان‌ کم‌مقدار این نماگر در محدوده ۱۵۴ تا ۱۶۶ هزار واحدی بودیم. پس از آن اما با جذاب شدن قیمت‌ها، فعالان بازار شاهد بازگشت پرقدرت سهام به مسیر صعودی بودند. به‌طوری که در ۲۱ روز کاری باقیمانده از سال ۹۷، نماگر اصلی بورس تهران با صعود ۱۴ درصدی همراه شد و سال ۹۸ را نیز با رشد ۱۸۶ درصدی به پایان رساند. در نخستین روزهای پاییز سال ۹۷، نرخ دلار در روندی صعودی تا کانال ۱۸ هزار تومان نیز پیشروی کرد، اما به یکباره شاهد ریزش دلار در بازار آزاد بودیم. این وضعیت به بورس تهران نیز تسری پیدا کرد و فعالان تالار شیشه‌ای که همواره نیم نگاهی نیز به خیابان فردوسی دارند، در سمت فروش سهام فعال شدند و ماحصل آن سقوط شاخص سهام از ارتفاع ۱۹۵ هزار واحدی به ۱۵۴ هزار واحد بود. از ابتدای سال جاری نیز در ادامه روند صعودی سال ۹۸، ورود بی‌وقفه نقدینگی به گردونه معاملات سهام سبب شد تا فقط در ۹۱ روز کاری، شاخص کل بورس تهران با رشد ۳۰۵ درصدی همراه شود. در این مدت همه عوامل مثبت همچون ورود سراسیمه پول‌های سرگردان، افزایش انتظارات تورمی، رشد نرخ دلار و سخنان حمایت‌گونه مقامات دولتی دست به دست هم دادند تا صعود قیمت سهام به روندی بی‌وقفه تبدیل شود. در این مدت تنها مرزهای تکنیکال، روانی و اعداد رند بودند که بعضا افزایش فشار فروش را در پی داشتند که آن نیز با ورود سریع متقاضیان خرید سهام خنثی می‌شد. به‌طوری که تقریبا تمام سهام موجود در بازار از محدوده ارزندگی خارج شده بودند، اما قصد افت نداشتند. هر چند پس از رشدهای افسارگسیخته در یک سال گذشته، اصلاح قیمتی امری طبیعی محسوب می‌شود، اما با عبور دماسنج اصلی تالار شیشه‌ای از مرز دو میلیون واحد این انتشار اخبار و شایعاتی از مقامات دولتی مرتبط با بازار سهام روندی عکس را رقم زد. در این شرایط محدودیت‌های خودساخته همچون دامنه نوسان قیمت و حجم مبنا، آتش هیجانات منفی را افروخته‌تر کرد تا جایی که فقط در ۱۰ روز کاری، شاهد ریزش بیش از ۲۰ درصدی شاخص کل و ورود بازار سهام بعد از حدود دو سال به فاز خرسی بودیم. در مدت مذکور در مجموع ۷۵ میلیارد دلار از ارزش کل بازار سهام (بورس و فرابورس) کاسته شد و این شرایط در سایه انفعال مقام سیاست‌گذار رقم خورد و هنوز نیز راهکاری برای دماسنج اقتصاد ایران اندیشیده نشده است.

حذف دامنه نوسان؛ لازمه یک بازار کارآ

کاهش نقدشوندگی به‌عنوان یک ریسک جدی برای تمام بورس‌های اوراق بهادار شناخته می‌شود. در واقع، مزیت اصلی بازارهای سهام در همین قدرت نقدشوندگی بالاست. بنابراین اعمال محدودیت و اتخاذ سیاستی که کاهش معنادار نقدشوندگی را به‌دنبال داشته باشد، طبعا موجی از بی‌اعتمادی را میان عموم سرمایه‌گذاران به‌دنبال خواهد داشت. در این میان دامنه نوسان قیمت سهام که محدودیتی مختص بورس تهران است، ضمن آنکه به کاهش نقدشوندگی سهام و در نهایت بازار می‌انجامد، سبب افزایش هیجانات مثبت و منفی، تشکیل صفوف خرید و فروش و فرسایشی شدن اصلاح در بازار می‌شود. با حذف دامنه نوسان که لازمه رسیدن به یک بازار کارآ است اما شاهد افزایش گردش معاملاتی بازار، کاهش هیجان در مسیر صعود یا نزول، جلوگیری از علامت‌دهی به بازار و دستکاری قیمت‌ها و افزایش نقدشوندگی خواهیم بود که به همراه خود شفافیت، معاملات بیشتر و افزایش مشتری را به همراه خواهد داشت. در این مسیر اما با مقاومت مقام ناظر با حذف این محدودیت خودساخته بدون توجه به عواقب آن هستیم. شاید در اولین قدم بهتر است فکری به حال راه‌اندازی بازار برتر شود؛ یکی از وعده‌هایی که اوایل تابستان سال ۱۳۹۸ توسط بورسی‌ها داده شد اما هنوز خبری از اجرایی شدن آن نیست. در این بازار مقرر شده تا شرکت‌هایی که حداقل نمره اطلاع‌رسانی‌شان کمتر از ۷۰ نباشد، سرمایه‌شان حداقل به هزار میلیارد تومان و سهام شناورشان حداقل ۲۵ درصد باشد یا اینکه سهام آزاد شناورشان از نظر ریالی ۱۵۰۰ میلیارد تومان باشد لیست شوند.

بازار خرسی چیست؟

بازار خرسی (Bear market) و بازار گاوی (Bull market)؛ دو واژه‌ای که به گوش همه فعالان بازارهای سرمایه‌گذاری آشناست.

حتی اگر درخصوص معنای واقعی آن اطلاعاتی نداشته باشند. قبل از اینکه به وضعیت بورس تهران و فاصله تا فاز خرسی وارد شویم، لازم است نگاهی کلی به دو اصلاح مزبور داشته باشیم. بازار خرسی و گاوی چیست؟ چرا از این واژه‌ها در زمان صعود و نزول بازارها استفاده می‌شود؟ بورس نیویورک یکی از بزرگترین بازارهای مالی است که در وال‌استریت بنا شده است. چند متر مانده به درب ورودی بورس نیویورک دو مجسمه بزرگ دیده می‌شود. مجسمه برنزی یک گاو بزرگ که در مقابل یک خرس تنومند قرار گرفته است. مجسمه «گاو» معرف همه سرمایه‌گذارانی است که ریسک‌پذیری زیادی دارند و معتقدند ظرفیت رشد در بازار وجود دارد و مجسمه «خرس» نمادی از سرمایه‌گذارانی است که می‌ترسند بازار با افت مواجه شود. اما چرایی این نامگذاری به رفتار دو حیوان مذکور در زمان مبارزه بازمی‌گردد. گاوها هنگام مبارزه و جنگ، با حرکت دادن سر و شاخ خود از پایین به بالا سعی در ضربه زدن به دشمن را دارند و به عبارتی حریف خود را به بالا پرت می‌کنند. در خرس اما عکس این موضوع صادق است. خرس‌ها در نبرد، همواره با دستان پر قدرت و ضربات از بالا به پایین دست‌ها، به حریف ضربه زده و آن را شکست می‌دهند. از این‌رو بازار صعودی به بازار گاوی و بازار نزولی به بازار خرسی معروف است. اما افزایش یا کاهش قیمت‌ها در یک روز یا یک هفته نشان از گاوی یا خرسی بودن آن بازار نیست، بلکه آنچه نوع بازار را مشخص می‌کند، روند بلندمدت آن است. بر اساس تعاریف مالی-رفتاری، زمانی که نماگر یک بازار نسبت به سقف (یا کف) پیشین خود با کاهش (یا افزایش) بیش از ۲۰ درصدی مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی (یا گاوی) استفاده می‌شود.

تاب‌آوری نفت در بازار خرسی

تاب‌آوری نفت در بازار خرسی

بهای نفت در حال ثبت کاهش هفتگی است و شدیدترین افت کوتاه‌مدت خود از ماه مارس تاکنون را پشت‌سر می‌گذارد. در شرایطی که بازار با نگرانی‌های گسترده‌ای درباره کاهش تقاضا روبه‌رو است، از سوی دیگر احتمال کاهش بیشتر عرضه نیز پیچیدگی شرایط را بیشتر از گذشته کرده است

در چنین شرایطی بسیاری از تحلیلگران نگاه‌های متضادی نسبت به آینده بازار دارند، برخی از شروع یک بازار خرسی سخن می‌گویند و برخی دیگر کاهش کنونی را نشانه‌ای از افت بیشتر نمی‌دانند و حتی معتقدند قیمت‌ها بالاتر هم خواهند رفت. از یک طرف، برخی از تحلیلگران مانند خاویر بلاس از بلومبرگ معتقدند که رکود اقتصادی احتمالی پیش‌رو نمی‌تواند باعث سقوط آزاد بهای طلای سیاه شود و عوامل متعددی مانند قوی بودن تقاضا در بازار فیزیکی، بازی عرضه روسیه و شدید نبودن رکود احتمالی مانع سقوط بیشتر بهای این کامودیتی می‌شود. این در حالی است که برخی از تحلیلگران نیز معتقدند که فروش‌ها در بازار به حدی عمیق و گسترده بوده‌اند که بازار با توجه به پیش‌ رو بودن رکود اقتصادی و رشد منفی اقتصاد‌های بزرگی مانند ایالات متحده، بازار نفت خام را وارد فاز خرسی می‌کند.

افت قابل‌توجه هفتگی بهای طلای سیاه

پس از هفته‌ای مملو از نوسانات در بازار طلای سیاه که در آن نگرانی‌ها در مورد کاهش تقاضا با سیگنال‌هایی از عرضه کم مواجه شد، بهای نفت در حال ثبت یک افت هفتگی جدید است. شاخص نفتی وست تگزاس اینترمدییت و شاخص نفتی برنت هر دو در مسیر کاهش هفتگی بیش از ۵درصدی قرار دارند. قیمت‌های این دو شاخص در هفته گذشته بیش از ۱۶ دلار تغییر کرد که بزرگ‌ترین تغییر قیمت از ماه مارس تاکنون بوده است. هر دو شاخص کلیدی بازار در حالی در مسیر ثبت افت هفتگی هستند که این چهارمین افت هفتگی متوالی برنت است و وست تگزاس اینترمدییت نیز پس از رشد قیمت هفته گذشته حالا در مسیر کاهشی قرار گرفته است. گفتنی است که شاخص نفتی برنت در روز سه‌شنبه کاهشی ۷۳/ ۱۰دلاری در هر بشکه را به ثبت رساند که سومین سقوط بزرگ قیمت این قرارداد از زمان شروع معاملات آن در سال ۱۹۸۸ تاکنون بوده است.

تا زمان نگارش این گزارش در ساعت ۱۶:۲۵ روز جمعه، بهای هر بشکه نفت خام برنت با ۸ سنت کاهش نسبت به قیمت بسته‌شده روز پنجشنبه، به ۵۷/ ۱۰۴دلار رسیده است که نشانگر افت اندک ۰۸/ ۰درصدی در روز جمعه است. شاخص نفتی وست تگزاس اینترمدییت نیز کاهشی ۳۶سنتی داشته و به قیمت ۳۷/ ۱۰۲دلار در هر بشکه معامله می‌شود. این شاخص نیز افت جزئی ۳۵/ ۰درصدی را برای خود به ثبت رسانده است. سرمایه‌گذاران در بازار همچنان نگران هستند که سیاست‌های پولی محدودکننده فدرال رزرو آمریکا نویددهنده یک رکود تازه در بازار باشد و نفت نیز در کنار سایر کامودیتی‌ها به کاهش قیمت خود ادامه دهد. گفتنی است که کریستوفر والر و جیمز بولارد، دو تن از افراطی‌ترین سیاستگذاران فدرال رزرو، از افزایش ۷۵ واحد دیگر نرخ بهره برای مهار تورم فزاینده حمایت کرده‌اند. سناریوی رکود اقتصادی در آمریکا و دیگر اقتصادهای بزرگ و کاهش رشد آنها، ترس از تخریب و کاهش تقاضا در بازار را به وجود آورده است.

با این حال، سینگال‌هایی که از بازار فیزیکی و به‌ویژه در آمریکا دریافت می‌شوند، کماکان قوی هستند. همچنین ممکن است به دلیل حکم یک دادگاه روسی، یکی از اصلی‌ترین مسیرهای صادراتی نفت قزاقستان بسته شود که به اختلال عرضه دامن خواهد زد. ضمن آنکه با بالا گرفتن تنش و درگیری در لیبی، احتمال ازسرگیری یک جنگ داخلی خونین و تمام‌عیار وجود دارد که به افت بیشتر عرضه منجر خواهد شد. در همین حال، چین نیز در تلاش است که رشد اقتصادی خود را پس از دوران قرنطینه که در شش ماه نخست سال به رشد اقتصاد این کشور آسیب زد افزایش دهد.گفتنی است که به‌رغم افت شدید نفت در هفته گذشته و کاهش‌های پیشین، کماکان بهای نفت بیش از ۳۵درصد بالاتر از زمان پیش از جنگ اوکراین است.

رکود اقتصادی بازار خرسی را با خود می‌آورد؟

الکس کیمانی، ستون‌نویس اویل پرایس، در تحلیل جدیدی پیش‌بینی کرده که بازار نفت در نتیجه ترس فزاینده از رکود اقتصادی، وارد فاز خرسی شود. او با اشاره به عملکرد بسیار ضعیف سهام شرکت‌های نفت و گاز در روزهای پایانی هفته گذشته، درباره افت شدید قیمت نفت در هفته پیش و روند نزولی‌ای که در بازار انرژی شکل گرفته می‌گوید بازاری که از تمام بازارهای کالایی عملکرد بهتری در ماه‌های اخیر داشت، حالا تقریبا در همه چیز عملکرد ضعیفی دارد. کیمانی معتقد است که ماه‌ها کاهش نقدینگی، فروش سنگین و فعالیت‌های مرتبط با پوشش ریسک تولیدکنندگان نفت باعث تقویت کاهش بهای این کامودیتی شده است. با این حال کیمانی می‌گوید موضع تند فدرال رزرو درخصوص افزایش نرخ بهره و نگرانی در مورد رکود اقتصادی احتمالی، مهم‌ترین محرک تضعیف بازار طلای سیاه بوده است. این تحلیلگر معتقد است که اجرای ایده افزایش ۵۰ تا ۷۵ واحدی نرخ بهره در ماه جولای، می‌تواند باعث افت عمیق‌تری در بازار شود و گاوهای بازار نفت فرصتی برای خودنمایی پیدا نخواهند کرد.

با این حال، کیمانی در این زمینه بدبین نیز هست و می‌گوید که سیگنال‌های بازار فیزیکی، خطر تخریب عرضه قزاقستان و لیبی می‌تواند محدودیت عرضه در بازار را تنگ‌تر کند. همچنین او نگران است که اقدام آمریکا در تعیین محدودیت برای قیمت نفت روسیه ممکن است به جنگی فاجعه‌بار در بازار نفت تبدیل شود و با مقابله به مثل پوتین، قیمت‌ها به سرزمین‌های نامشخصی پرتاب شوند. این تحلیلگر با اشاره به هشدار هفته پیش جی‌پی مورگان چیس درباره رسیدن قیمت نفت تا ۳۸۰ دلار در هر بشکه در صورت تلافی‌جویی روسیه، خطر چنین سناریویی را جدی دانست.

بلاس: سقوط شدیدی در کار نیست

اما خاویر بلاس، ستون‌نویس بلومبرگ، برخلاف کیمانی معتقد است که رشد اقتصاد جهانی به قدری کند نخواهد شد که رکود باعث سقوط شدید قیمت نفت در بازار شود. بلاس می‌گوید به‌رغم فروش بی‌رحمانه و گسترده بازار که نگرانی‌هایی درباره تکرار چرخه رکود و رونق ۲۰۰۸ ایجاد کرد، این‌ بار، برخلاف ۲۰۰۸ تنها در بازار مالی نفت ضعف مشاهده می‌شود که در تضاد با بازار قوی فیزیکی طلای سیاه است. این تحلیلگر باور دارد که بی‌تردید چشم‌انداز نفت برای ماه‌های آینده و سال ۲۰۲۳ طی یک ماه گذشته بدتر شده است. طبق این تحلیل، رکود و تضعیف شدید اقتصاد اروپا، افزایش قیمت شدید گاز طبیعی و برق که سلامتی بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا را در معرض خطر قرار داده، در کنار کاهش نسبی تقاضا برای خرده‌فروشی حامل‌های سوخت که قیمت آنها به اوج‌های تاریخی رسیده بودند و کاهش اندک عرضه نفت روسیه، توضیح‌دهنده سقوط هفته گذشته و کاهش‌های پیش از آن است. اما برای آنکه بهای نفت سقوط شدیدتری داشته باشد و به طور پایدار به سطوحی در حد ۸۰ تا ۹۰دلار در هر بشکه برسد، باید رکود اقتصادی بسیار وسیع‌تر و شدید‌تری رخ دهد.

بلاس همچنین می‌گوید که در‌حال‌حاضر بازار فیزیکی بسیار قوی باقی مانده است و افزایش تولید اوپک‌پلاس و بهبود تقاضا از سوی چین می‌تواند به محدودیت بیشتر عرضه در بازار و افزایش قیمت‌ها کمک کند. اما در شرایط کنونی اقدام آمریکا در راستای عرضه نفت از ذخایر استراتژیک خود به میزان یک میلیون بشکه در روز باعث شده که قیمت‌ها محدود شوند؛ ولی این شرایط در خوش‌بینانه‌ترین حالت برای مصرف‌کنندگان تا ماه اکتبر ادامه دارد. در صورتی که روسیه هم مانع صادرات بخشی از نفت قزاقستان شود و صادرات خود را نیز کاهش دهد، تمام بازار طلای سیاه باید شاهد مجدد افزایش قیمت‌ها باشد.

فازهای بازار خرسی

رییس دانشگاه شیراز با تاکید بر اینکه تولید واکسن زمان‌بر و هزینه‌بردار است، ادامه داد: با وجود همه مشکلاتی که در زمینه‌های مختلف وجود دارد، این کار با روحیه جهادی آغاز شده و تلاش دانشگاه برای سهولت بخشی به روند تحقیقات مجدانه ادامه دارد و امیدواریم در ماه‌های آینده بتوانیم خبرهای خوبی درباره تهیه واکسن برای همه داشته باشیم.

نصب و راه‌اندازی طرح توسعه فیدرهای ۲۰ کیلو ولت جدید نیروگاه پتروشیمی ایلام

رئیس تعمیرات برق و تهویه شرکت پتروشیمی ایلام گفت:با دستور و حمایت مدیر عامل محترم و همت کارشناسان فنی و بومی کشور و استان ایلام ،عملیات نصب و پیش راه‌اندازی طرح توسعه فیدرهای ۲۰ کیلوولت جدید نیروگاه پتروشیمی ایلام با موفقیت به پایان رسید.

کارآفرینی اجتماعی برای آسیب دیدگانِ اجتماعی

برای بازگشت دوباره یک فردی که در دامن اعتیاد گرفتار شده است، علاوه بر صیانت و درمان بایستی شرایطی برای اشتغال و بازگشت آبرومندانه به جامعه فراهم شود. یکی از افدامات مناسب در این زمینه ایجاد مراکز کارآفرینی برای این افراد است.

ابتلای مجدد ۱۴ درصد مبتلایان به کرونا در ایران/ ۹۸ درصد بهبودیافتگان پلاسما اهدا نکرده اند

حریرچی گفت: تا کنون فقط ۲ درصد از بهبودیافتگان کرونا اهدای پلاسما داشته و ۹۸ درصد پلاسما اهدا نکرده اند.

اعتبار ۱۲هزار میلیاردی برای انتقال آب ارس

نماینده مجلس گفت: بر اساس محاسبات انجام گرفته، هزینه اتمام این پروژه رقم سنگینی است چرا که فاز اول خط انتقال آب ارس به تبریز به طول ۳۵ کیلومتر که اکنون ۹۰ درصد آن تکمیل شده، با تامین اعتبار ۶۰۰ میلیارد تومان انجام گرفته است اما فاز دوم و خط اصلی این پروژه که ۱۱۰ کیلومتر است، تقریبا سه برابر طول فاز اول بوده اما به ۲۰ برابر اعتبار فاز اول یعنی ۱۲ هزار میلیارد تومان نیاز دارد که لازم است در این راستا مطالعه‌های اساسی انجام گیرد تا با هزینه کمتری به اتمام برسد

تولید ۴۰۰ هزار بشکه نفت در میادین مشترک غرب کارون / تامین نیاز فعلی و توسعه‌ای برق منطقه

بالکن بدون حفاظ منازل سوژه عالی سارقان شاهرود!

به گزارش تابناک سمنان: سرهنگ علی کریمی فرمانده انتظامی شاهرود بابیان اینکه عامل ۴۰ فقره سرقت منزل در شاهرود دستگیر شد، گفت: بالکن‌روی از منازل فاقد حفاظ و نرده شیوه این سارقان بوده است.

دستگیری راننده آمبولانسی که کارت جعلی پرستاری می‌فروخت/ شناسایی ۵۶ پرستار قلابی در بیمارستان‌های تهران و کرج!!

پلیس استان البرز باندی را کشف کرده که با تهیه کارت جعلی برای نیروهای خدماتی بیمارستان‌های تهران و کرج آنها را به شغل پرستاری ارتقا داده‌ و جان بیماران را به خطر انداخته‌اند و در این میان تاکنون ۵۶ سفارش‌دهنده و دریافت‌کننده این کارت‌ها شناسایی شده‌اند.

افتتاح یک واحد صنعتی در قزوین با حضور معاون رئیس جمهور

شرکت تولید ورق‌های فشرده چوبی با حضور نوبخت معاون رییس جمهور در شهرک صنعتی کاسپین آبیک به بهره برداری رسید

بورس چگونه به فاز خرسی وارد شد؟

وقتی عموم مردم در بازار هستند، بازار گاوی (صعودی) آمادگی زیادی برای تبدیل شدن به بازار خرسی (نزولی) دارد.

بورس چگونه به فاز خرسی وارد شد؟

بازار گاوی یا Bull market و بازار خرسی Bear market از جمله واژه‌هایی هستند که در توصیف وضعیت بازار سرمایه در دنیا مرسوم است و عنوان می‌شود. اما این دو واژه شاید بیشتر از هر زمانی در توصیف بازار سرمایه ما بویژه در سالجاری مصداق داشته باشد.

بر این اساس در ادامه به توضیح این دو واژه و بیان جزئیات بیشتر در خصوص بازارهای خرسی و گاوی می‌پردازیم:

بازار گاوی و خرسی چیست؟

این دو واژه برای مشخص کردن روند کلی بازار سرمایه به کار گرفته می‌شوند. بر این اساس هنگامی که کلیت بازار رو به رشد باشد و قیمت سهام روندی صعودی دارد، فازهای بازار خرسی می‌گویند «بازار گاوی» است. این در حالی است که اگر قیمت سهام روندی نزولی داشته و رکود در اوضاع اقتصادی حاکم شده باشد، «بازار خرسی» نامی است که می‌تواند روند بازار را توضیح دهد.

«گاو» و «خرس» از کجا آمده‌اند؟

هر چند که ریشه اصلی این دو واژه به طور قطع شناخته شده نیست، اما در رابطه با این موضوع موارد زیر رایج‌تر است:

1) برخی بر این باورند که بازار گاوی و خرس به نحوه جنگیدن این دو حیوان اشاره دارد. بر این اساس با توجه به اینکه گاو به هنگام حمله به دشمن، شاخ‌های خود را به طرف بالا می‌گیرد، روند صعودی بازار را گاوی می‌نامند. امادر مقابل خرس در مقابله با رقیب خود، پنجه‌هایش را به سمت پایین می‌گیرد و با او می‌جنگد. برخی بر این باورند که این مساله علت استفاده از نام خرس به هنگام توصیف بازار نزولی است.

2) در گذشته‌ای دور دلالانی وجود داشتند که پوست خرس می‌فروختند. آنها پوست خرس را با قیمت همان روز به مشتریان پیش‌فروش می‌کردند و چون اعتقاد داشتند که قیمت آن در آینده‌ نزدیک کاهش خواهد یافت، در موعد تحویل پوست با پرداخت مبلغی کمتر به شکارچیان، از تفاوت قیمت خرید فعلی و پیش‌فروش سود کسب می‌کردند. این افراد به «خرسی‌ها» شهرت یافته بودند و چون روند نزولی قیمت را پیش‌بینی می‌کردند، عده‌ای عقیده دارند که ریشه‌ «بازار خرسی» از این افراد بر گرفته شده است. این مفسران در توجیه نام گاو نیز اشاره به مبارزات تاریخی گاو و خرس دارند که همواره در طول تاریخ، گاو نقطه مقابل خرس بوده است.

خصوصیات بازار گاوی و خرسی چیست؟

. عرضه و تقاضای سهام: در بازار گاوی تقاضا بسیار زیاد است و عرضه به ندرت صورت می‌گیرد. به عبارت دیگر در این بازار سرمایه‌گذاران با امید به آینده رو به رشد بازار، اقدام به خرید سهام جدید می‌کنند و فروشندگان نیز تمایلی برای فروش ندارند. عکس این ماجرا در بازار خرسی حاکم است و عرضه افزایش و تقاضا به شدت کاهش می‌یابد.

. روانشناسی سرمایه‌گذار: در بازار گاوی، بیشتر افراد به امید کسب سود بیشتر در بازار سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما در بازار خرسی، جوی منفی بر بازار حاکم است و همین امر رمقی برای سرمایه‌گذاران به منظور خرید سهام جدید باقی نمی‌گذارد. عکس این اتفاق نیز ممکن است؛ به عبارتی اخبار ناخوشایند می‌تواند منجر به بازار خرسی شود و در مقابل اخبار خوب بازار گاوی را رقم زند.

بازار گاوی و خرسی در چه دورزه زمانی اتفاق می‌افتد؟

نکته قابل توجه در رابطه با بازار گاوی و خرسی، عدم نگاه کوتاه‌مدت به روند بازار است. به عبارت دیگر افت قیمت‌ها در یک روز یا یک هفته یا افزایش آنها نشان از بازار خرسی و گاوی نیست. بلکه آنچه نوع بازار را مشخص می‌کند، روند بلندمدت آن است. مثلا ممکن است در دو هفته اخیر روند بیانگر بازار گاوی باشد، در حالی که طی دو سال اخیر روند بازار حاکی از بازار خرسی است.

بازار گاوی چگونه به بازار خرسی تبدیل می‌شود؟

وقتی عموم مردم در بازار هستند، بازار گاوی (صعودی) آمادگی زیادی برای تبدیل شدن به بازار خرسی (نزولی) دارد. دلیل آن این است که عموم مردم کمترین تحملی برای پذیرش ریسک ندارند و در نتیجه نیاز به اطمینان و تایید زیادی دارند که یقین کنند کاری که انجام می‌دهند یک سرمایه‌گذاری «مطمئن» است. به همین دلیل اغلب آنها آخرین افرادی هستند که متقاعد می‌شوند بازار صعودی است و فرصت‌های خوبی برای خرید در آن وجود دارد.

در یک بازار گاوی صرف نظر از اینکه چقدر طولانی مدت باشد، عموم مردم در آخرین لحظات سوار بر ارابه قیمت می‌شوند و هر چند سعی می‌کنند برای این کار خود دلایل منطقی و اقتصادی ذکر کنند، اما در واقع از کاری که می‌کنند اطلاع چندانی ندارند و استدلال واقعی و درونی آنها (که آن را ذکر نمی‌کنند) این است که همه دارند این کار را می‌کنند و پول در می‌آورند، پس چگونه ممکن است این کار اشتباه باشد؟

غافل از اینکه بازار گاوی و صعود مرتب قیمت‌ها، نیاز به تزریق دائمی پول توسط معامله‌گرانی دارد که خواهان خرید در قیمت‌های بالاتر و بالاتر باشند. هر چقدر از عمر بازار گاوی گذشته باشد، تعداد بیشتری از معامله‌گران خریدهای خود را انجام داده‌اند و کمتر مشتری جدیدی باقی مانده و در نتیجه تعداد کسانی که حاضرند قیمت‌های بالاتری برای خرید پیشنهاد دهند کمتر شده است.

خریداران قدیمی مشتاقند که شاهد افزایش روز افزون قیمت‌ها باشند ولی دلشان هم نمی‌خواهد با توقف رشد قیمت، گیر بیافتند و خریدهایشان روی دستشان بماند. لذا هر چه قیمت بالاتر می‌رود عصبی‌تر می‌شوند و مردد هستند که وقت شناسایی سود فرا رسیده یا نه.

وقتی عموم مردم وارد بازار می‌شوند و دسته جمعی شروع به خرید می‌کنند، حرفه‌ای‌ها می‌دانند که پایان راه نزدیک است. چطور؟ چون حرفه‌ای‌ها بر خلاف مردم عادی می‌دانند که تعداد خریداران و حجم پولی که باید در خرید صرف شود محدود است و سرانجام نقطه‌ای فراخواهد رسید که در آن هر کس که می‌توانسته در حکم خریدار ظاهر شود، خرید خود را انجام داده است و دیگر خریداری باقی نمانده است.

در واقع، خریدار حرفه‌ای نیز مثل بقیه دوست دارد قیمت‌ها مرتب بالاتر روند ولی باور دارد که این کار شدنی نیست. لذا قبل از رسیدن به آخر خط، یعنی وقتی هنوز خریدارانی وجود دارند شروع به فروش می‌کند. وقتی آخرین خریدار خرید خود را انجام داد، قیمت دیگر حرکتی نمی‌تواند بکند مگر رو به پایین.

اینجاست که مردم عادی گیر می‌افتند، چون قبلاً وقتی هنوز پتانسیل رشد قیمت وجود داشت، ریسک ورود به معامله را نپذیرفتند و وارد بازار نشدند. حرفه‌ای‌ها قبل از رسیدن به این نقطه، شروع به خالی کردن موقعیت‌ها کرده‌اند و با رقابت بین آنها بر سر جلب نظر خریداران باقی مانده که به سرعت در حال کمتر شدن هستند، قیمت رو به کاهش می‌گذارد.

حال بجای آنکه قیمت‌های پایین‌تر برای خریداران جذاب‌تر باشد، دچار هراس می‌شوند. آنها نه تنها انتظار ضرر نداشتند بلکه تنها دلیل آنها برای ورود به بازار توقع بالای آنها از کسب سود به روشی بسیار مطمئن بود و الان هم طاقت ناامیدی ندارند.

وقتی عموم مردم هم شروع به فروش کنند انگار گله رم کرده است. هر چند دوباره برای فروش‌های هیجانی و زیر قیمت، چندین دلیل اقتصادی و منطقی ذکر می‌کنند تا کسی گمان نکند که آنها وحشت کرده‌اند یا آدم‌هایی غیر منطقی هستند، اما در واقع دلیل اصلی اینکه آنها اینگونه وحشت زده در حال فرار هستند این است که قیمت‌ها بالاتر نرفت!

تئوری داو (Dow Theory)

تئوری داو (Dow Theory)

تئوری داو یک تئوری اقتصادیست که عنوان می‌کند بازار در یک روند صعودی قرار دارد، اگر یکی از میانگین‌های آن (برای مثال صنایع یا حمل و نقل) از یکی از قله‌های مهم خود عبور کند. و در ادامه با همراهی عبور مشابه در سایر میانگین‌ها همراه باشد. برای مثال، اگر میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average (DJIA)) از یک قله متوسط عبور کند، انتظار می‌رود که میانگین حمل و نقل داو جونز (Dow Jones Transportation Average (DJTA)) نیز در برهه زمانی منطقی همین مسیر را دنبال کند.

نکات کلیدی

  • تئوری داو یک چهارچوب فنی است که پیش‌بینی می‌کند که بازار روندی صعودی دارد، اگر که یکی از میانگین‌های آن از قله‌ای مهم عبور کند. و این عبور از قله توسط سایر میانگین‌ها نیز اتفاق بیوفتد.
  • این تئوری با این فرض ایجاد شد ک همه چیز در قیمت و بازار لحاظ می‌باشد که این مورد با فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) همخوانی دارد.
  • در این موضع فکری، شاخص‌های مختلف بازار می‌بایست یکدیگر را با استفاده از الگوهای رفتار قیمت (Price Action) و حجم معاملات تا تغییر روند تأیید کنند.

مفهوم تئوری داو

تئوری داو یک روش معاملاتی است که توسط چارلز داو (Charles H. Dow)، یکی از موسسان شرکت Dow Jones & Company, Inc. در کنار ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، توسعه یافت. میانگین صنعتی داو جونز نیز در سال ۱۸۹۶ توسط همین افراد ایجاد شد. داو تئوری خود را در طول یک سری از مقالات منتشر‌‌شده در ژورنال وال استریت، که توسط وی و دیگران تأسیس شد، شکل داد.

چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و به دلیل فوت وی، هیچ وقت نتوانست تئوری کامل خود در ارتباط با بازارها را منتشر کند. ولی تعدادی از دنبال‌کنندگان و همکاران کارهای توسعه یافته بر مقالات قبلی را منتشر کردند. بعضی از مهمترین افراد و منابع مرتبط با تئوری داو شامل لیست زیر می‌باشند:

  • ویلیام پ. همیلتون (فشارسنج بازار سهام) (William P. Hamilton’s “The Stock Market Barometer” (1922))
  • رابرت رئا (تئوری داو) (Robert Rhea’s “The Dow Theory” (1932))
  • ا. جورج شیفر (چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایه‌گذار کمک کردم تا در بازار سهام به سوددهی برسند) (E. George Schaefer’s “How I Helped More Than 10,000 Investors To Profit In Stocks” (1960))
  • ریچارد راسل (تئوری داو امروز) (Richard Russel’s “The Dow Theory Today” (1961))

هسته مرکزی تئوری

داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازه‌گیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد می‌باشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد می‌تواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکت‌ها به طور جداگانه را شناسائی کند.

این تئوری در عمر بیش از ۱۰۰ سال خود توسعه بیشتری داشته است که این توسعه شامل مشارکت‌های ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت رئا در دهه ۱۹۳۰ و ا. جورج شیفر و ریچارد راسل در دهه ۱۹۶۰ می‌باشد. برخی از دیدگاه‌های این تئوری، برای مثال تأکید آن بر بخش حمل و نقل (یا در فرم اصلی آن، راه آهن)، منسوخ شده‌اند. ولی رویکرد داو همچنان هسته مرکزی تحلیل تکنیکال مدرن را شکل می‌دهد.

نحوه کارکرد تئوری داو

تئوری داو از ۶ بخش اصلی تشکیل شده است:

بخش ۱: همه چیز در قیمت لحاظ شده است.

تئوری داو براساس فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) عمل می‌کند که در این فرضیه عنوان می‌شود قیمت دارائی‌ها تمام اطلاعات موجود را درون خود جای داده‌اند. به زبان دیگر، این رویکرد خلاف فرضیه‌ای از اقتصاد رفتاری است.

پتانسیل‌های سوددهی، برتری رقابتی، شایستگی مدیریتی، همه این پارامترها و سایر موارد در قیمت بازار لحاظ شده‌اند، حتی اگر هر فرد یک بخش یا کلیت این جزئیات را نداند. در مطالعه دقیق‌تر این تئوری، حتی وقایع آینده نیز به فرم ریسک لحاظ شده‌اند.

بخش ۲: سه روند ماژور (Primary) برای بازار وجود دارد.

بازارها روندهای ماژوری، مانند بازار گاوی یا خرسی، را تجربه می‌کنند که به مدت یک سال یا بیشتر دوام می‌آورند. در این روند‌ها بزرگتر، روند‌های میان‌مدتی تجربه می‌شود که معمولاً در خلاف روند اصلی، همانند یک پولبک در بازار گاوی یا یک رالی صعودی در بازار خرسی، خود را نمایش می‌دهند. این روند‌های میان مدت از سه هفته تا سه ماه عمر می‌کنند. در نهایت، روند‌های مینوری وجود دارند که زیر یک هفته دوام می‌آورند و به طور غالب نویز بازار حساب می‌شوند.

بخش ۳: روندهای ماژور دارای سه فاز هستند.

یک روند ماژور، با توجه به تئوری داو، دارای سه فاز می‌باشد. در یک بازار گاوی، فاز جمع‌آوری، فاز مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و فاز مازاد وجود دارد. در یک بازار خرسی، این سه فاز فاز توزیع، فاز حرکت مشارکت عمومی و فاز ترس (یا ناامیدی) خواهند بود.

سه فاز حرکات افزایشی و کاهشی در بازار/تئوری داو (Dow Theory)

بخش ۴: شاخص‌ها باید یکدیگر را تأیید کنند.

به منظور اینکه یک روند تشکیل شود، داو این فرض را در نظر داشت که شاخص‌ها یا میانگین‌های بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدین معناست که سیگنال‌هائی که در یک شاخص اتفاق می‌افتد، باید با سیگنال‌های سایر شاخص‌ها همراستا باشند. اگر یک شاخص، نظیر میانگین صنعتی داو جونز، یک روند ماژور صعودی را تأیید می‌کند، در حالی که شاخص دیگر در روند ماژور نزولی باقیست، معامله‌گران نباید فرض را بر شروع روند جدید بگیرند.

داو از دو شاخص طراحی‌شده توسط خود و شریکانش، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده می‌کرد. استفاده از این دو شاخص با این فرض انجام میشد که در صورتی که شرایط کسب و کار، همانطور که DJIA عنوان می‌کند، واقعاً سالم باشد، راه‌آهن باید از باربری مورد نیاز این کسب و کار در حال بازدهی باشد. اگر قیمت این دارائی‌ها در حال رشد باشد ولی راه‌آهن متضرر باشد، روند به احتمال قوی پایدار نمی‌باشد. برعکس این قضیه نیز صادق است: اگر راه‌آهن در حال رشد باشد ولی بازار در حال ریزش باشد، روند مشخصی وجود ندارد.

بخش ۵: حجم می‌بایست روند را تأیید کند.

در صورتی که قیمت در امتداد روند ماژور در حال حرکت باشد، حجم باید افزایشی باشد و در صورت حرکت خلاف روند، باید کاهش حجم مشاهده شود. حجم کم نشان دهنده ضعف روند می‌باشد. برای مثال، در یک بازار گاوی، حجم باید با رشد قیمت افزایش یابد و در طول پولبک‌های مینور باید کاهش پیدا کند. در صورتی که در این مثال حجم در طول پولبک افزایش یابد، می‌تواند نشانه این باشد که روند در حال برگشت بوده و فعالان بازار رفتار خرسی از خود نشان می‌دهند.

بخش ۶: روندها ادامه خواهند داشت تا زمانی که یک برگشت واضح صورت گیرد.

برگشت روندهای ماژور می‌تواند با روندهای مینور اشتباه گرفته شود. شناسائی این قضیه بسیار دشوار است که یک حرکت رو به بالا در بازار خرسی تغییر روند است یا یک رالی کوتاه‌مدت است که در ادامه با کف‌های پائین‌تر همراه می‌شود و تئوری داو در این رابطه هشدار می‌دهد و توصیه اکید بر تأیید برگشت روند احتمالی دارد.

موارد خاص

در ادامه بر بررسی نکات اضافی در رابطه با تئوری داو می‌پردازیم:

قیمت Closing و بازه‌های خطی

چارلز داو تنها به قیمت‌های Closing بسنده می‌کرد و توجهی به حرکات در طول روز شاخص نداشت. برای تشکیل یک سیگنال روند، قیمت Closing باید سیگنال روند را صادر کند، نه حرکات قیمت در طول روز (قیمت High یا Low).

ویژگی دیگر در تئوری داو ایده بازه‌های خطی (Line Ranges) می‌باشد که تحت عنوان بازه‌های معاملاتی (Trading Ranges) نیز از آن‌ها در تحلیل تکنیکال یاد می‌شود. این بازه‌های خنثی (یا افقی) از حرکات قیمت به عنوان بازه‌های تثبیت در نظر گرفته می‌شوند و معامله‌گران باید برای شکست خط روند توسط حرکات قیمتی صبر کنند تا بتوانند در رابطه با جهت حرکت بازار نتیجه‌گیری کنند. برای مثال، اگر که قیمت به بالای خط برود، احتمال وقوع روند صعودی می‌رود.

سیگنال‌ها و شناسائی روندها

یک مورد دشوار از اعمال تئوری داو، شناسائی دقیق برگشت روند می‌باشد. به یاد داشته باشید که یک پیروی تئوری داو با جهت کلی بازار معامله می‌کند، به همین دلیل این مورد بسیار با اهمیت است که نقاط تغییر جهت بازار را شناسائی کند.

یکی از تکنیک‌های اصلی مورد استفاده برای شناسائی نقاط برگشت روند در تئوری داو تحلیل قله و دره (Peak-and-Trough Analysis) می‌باشد. یک قله بالاترین قیمت در حرکت بازار می‌باشد، در حالی که یک دره تحت عنوان پائین‌ترین قیمت برای حرکت بازار تعریف می‌شود. توجه داشته باشید که در تئوری داو فرض بر این است که بازار به صورت یک خط صاف حرکت نمی‌کند. بلکه شامل قله‌ها و دره‌هائی است که به طور کلی به صورت رونددار در یک جهت در حال حرکت می‌باشند.

یک روند صعودی در تئوری داو، یک سری از قله‌ها و دره‌های بالاتر پشت سر هم می‌باشد. یک روند نزولی نیز یک سری از قله‌های و دره‌های پائین‌تر پست سر هم تعریف می‌شود. ششمین باور تئوری داو اعلام می‌کند که یک روند به طور موثر وجود دارد، مگر اینکه یک نشانه واضح دال بر تغییر روند شناسائی شود. تقریباً همانند قانون اول نیوتن از قوانین سه‌گانه حرکت، یک شیٔ در یک جهت به حرکت خود ادامه می‌دهد تا زمانی که یک نیرو در آن حرکت تداخل ایجاد کند.

تحلیل قله و دره برای روندهای صعودی و نزولی/تئوری داو (Dow Theory)

به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت ماژور ادامه می‌دهد تا زمانی که یک نیرو، همانند تغییر در شرایط کسب و کار، به اندازه‌ای قوی باشد تا منجر به تغییر جهت این حرکت ماژور گردد.

نقاط برگشت

یک برگشت در روند ماژور زمانی سیگنال خود را صادر می‌کند که بازار قادر به ایجاد یک قله و دره دیگر در راستای روند ماژور نباشد. برای یک روند رو به بالا، یک برگشت روند با عدم فتح قله قبل و در ادامه عدم ایجاد کف بالاتر ایجاد می‌شود. در این حالت، بازار از یک بازه قله‌ها و دره‌های بالاتر به بازه دره‌ها و قله‌های پائین‌تر که عوامل یک روند ماژور رو به پائین است تغییر فاز داده است.

برگشت یک روند فازهای بازار خرسی ماژور نزولی زمانی اتفاق می‌افتد که بازار دیگر قادر به سقوط و تشکیل قله‌ها و دره‌های پائین‌تر نباشد. این اتفاق زمانی پیش می‌آید که بازار یک قله بالاتر از قله قبل و در ادامه یک دره بالا‌تر از دره قبل تشکیل دهد که پارامتر‌های یک روند روبه بالا و صعودی می‌باشند.

جمع‌بندی

چارلز داو و شریکانش در پی تشکیل تئوری مرتبط به شاخص‌های خود، زیربنای سیستمی را تشکیل دادند که منجر به شکل‌گیری تحلیل تکنیکال مدرن شد. موارد شش گانه عنوان شده در تئوری داو، مخصوصاً مورد ششم که تحت عنوان نمودارخوانی شناخته می‌شود، همچنان با قدرت در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار می‌گیرد.

منابع

“How to Use the Dow Theory to Analyze the Market”, Investopedia, 2022.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.