کال مارجین و توقف سطح


تازه کارهای فارکس چه اهرم یا لوریجی استفاده کنند؟ | درس ششم

در این قسمت آموزش از مدیریت ریسک در بازار فارکس، ما می خواهیم نگاهی به “اهرم” یا لوریج بیندازیم و به شما نشان دهیم که چگونه اهرم پایین به تازه کارهای فارکس کمک میکند تا زنده بمانند.

مجله افیکس کار: به عنوان یک معامله گر بازار فارکس ، بسیار مهم است که شما هم از مزایای اهرم مطلع شوید و هم از مشکلات معامله با آن.

به عنوان مثال استفاده از نسبت 100: 1 به این معنی است که می توانید برای هر 1 دلار در حساب خود تا 100 دلار معامله کنید.

با حداقل 1000 دلار مارجین در حساب خود ، می توانید تا 100.000 دلار با اهرم 100: 1 معامله کنید.

این به شما امکان می دهد تا معادل 100.000 دلار معامله سود کسب کنید!

این مانند یک شخص فوق العاده ضعیف است که بازوی فوق العاده دراز خود را وارد یک مسابقه مچ اندازی میکند. اگر او بداند چه کاری انجام باید دهد ، مهم نیست که رقیب او آرنولد شوارتزنگر باشد ، به دلیل اهرمی که بازوی وی می تواند ایجاد کند ، او معمولاً برنده بیرون می آید.

اهرم یا لوریجی

تا وقتی اهرم درست کار می کند ، سود شما را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. مغرور میشوید و فکر می کنید بزرگترین معامله گری هستید که تاکنون وجود داشته است.

اما اهرم می تواند بر علیه شما نیز باشد.

اگر معامله شما در جهت مخالف حرکت کند ، اهرم ضررهای احتمالی شما را بیشتر می کند. لذا شما سریعتر ازآنچه که فکرش را بکنید شکست خواهید خورد.

در این نمودار نشان داده شده که در صورت حرکت قیمت ها بسته به میزان اهرم شما ، مانده حساب شما چه مقدار تغییر می کند.

اهرم% تغییر در جفت ارز% تغییر در حساب
1:1001%100%
1:501%50%
1:331%33%
1:201%20%
1:101%10%
1:51%5%
1:31%3%
1:11%1%

فرض کنید شما USD/JPY خریداری کرده اید و از 120.00 به 121.20 یعنی 1٪ افزایش می یابد.

اگر یک لات استاندارد 100.000 دلار معامله کنید ، نحوه تأثیر اهرم بر بازده شما بصورت زیر خواهد بود:

اهرممارجین مورد نیاز% تغییر در حساب
1:100 $1,000+100%
1:50 $2,000+50%
1:33 $3,000+33%
1:20 $5,000+20%
1:10 $10,000+10%
1:5 $20,000+5%
1:3 $33,000+3%
1:1$100,000+1%

حالا فرض کنید شما USD / JPY خریداری کرده اید و از 120.00 به 118.80 یعنی 1٪ کاهش می یابد.

اگر یک لات استاندارد 100k معامله کنید ، در اینجا نحوه تأثیر اهرم بر بازده (یا ضرر) شما آورده شده است:

اهرممارجین مورد نیاز% تغییر در حساب
100:1$1,000-100%
50:1$2,000-50%
33:1$3,000-33%
20:1$5,000-20%
10:1$10,000-10%
5:1$20,000-5%
3:1$33,000-3%
1:1$100,000-1%

هرچه از اهرم بیشتری استفاده کنید ، “فضای تنفس” کمتری برای جابجایی بازار قبل از کال مارجین دارید.

احتمالاً فکر می کنید ، “من یک معامله گر روزانه هستم ، من به اتاق تنفس احتیاج ندارم. من فقط از 20-30 پیپ حد ضرر (stop loss) استفاده می کنم.

خوب ، بیایید نگاهی به شرایط شما بیندازیم:

مثال :

شما یک حساب مینی کال مارجین و توقف سطح با 500 دلار باز می کنید که 10 مینی لات معامله می کند و فقط به حاشیه 0.5٪ نیاز دارد.

شما 2 مینی لات یورو / دلار می خرید.

اهرم واقعی شما 40: 1 است (20000 دلار / 500 دلار).

شما حد ضرر (stop loss) 30 پیپ را وارد می کنید و سرانجام ماشه کشیده میشود. ضرر شما 60 دلار است (یک دلار به ازای هر پیپ ضربدر ۲ مینی لات).

شما 12٪ از حساب خود را از دست داده اید (60 دلار ضرر / 500 دلار حساب).

مانده حساب شما اکنون 440 دلار است.

شما معتقدید که روز بدی را پشت سر گذاشتید. روز بعد ، شما احساس خوبی دارید و می خواهید ضررهای روز گذشته را جبران کنید. بنابراین تصمیم می گیرید دو برابر وارد معامله شوید و 4 مینی یورو / دلار خریداری می کنید.

اهرم واقعی شما حدود 90: 1 است (40000 دلار / 440 دلار).

شما حد ضرر معمول 30 پیپ و ضررهای معامله خود را تنظیم می کنید.

ضرر شما 120 دلار است (۱ دلار به ازای هر پیپ ضربدر ۴ مینی لات).

شما 27٪ حساب خود را از دست داده اید (120 دلار ضرر / 440 دلار حساب).

مانده حساب شما اکنون 320 دلار است.

شما اعتقاد دارید که روند تغییر می کند بنابراین دوباره معامله می کنید.

شما 2 مینی یورو / دلار می خرید. قدرت واقعی شما حدود 63: 1 است.

شما 30 پیپ حد ضرر معمول خود را تنظیم کرده و یک بار دیگر ضرر می کنید! ضرر شما 60 دلار است (۱ دلار به ازای هر پیپ ضربدر ۲ مینی لات).

شما تقریباً 19٪ حساب خود را از دست داده اید (60 دلار ضرر / 320 دلار حساب). مانده حساب شما اکنون 260 دلار است.

ناامید می شوید و سعی می کنید به آنچه اشتباه انجام می دهید فکر کنید. لذا توقف هایتان را خیلی محکم تنظیم می کنید.

روز بعد 3 مینی یورو / دلار خریداری می کنید.

اهرم واقعی شما 115: 1 است (30000 دلار / 260 دلار).

توقف ضرر خود را تا 50 پیپ افزایش می دهید. معامله بر خلاف شما شروع می شود و به نظر می رسد که دوباره در انتظار متوقف شدن هستید!

اما آنچه بعد اتفاق می افتد حتی بدتر است!

شما یک کال مارجین دریافت می کنید!

از آنجا که با یک حساب 260 دلاری 3 لات باز کردید ، مارجین استفاده شده 150 دلار بود بنابراین مارجین قابل استفاده شما 110 دلار بود.

این معاملات برخلاف 37 پیپ شما بود و چون 3 مینی لات باز داشتید ، یک کال مارجین خواهید گرفت. پوزیشن شما به قیمت بازار بسته شده است.

تنها پولی که در حساب خود باقی مانده 150 دلار است ، مارجین استفاده شده که پس از margin call به شما بازگردانده شد.

پس از چهار معامله کل ، حساب معامله شما از 500 دلار به 150 دلار رسیده است.

این یعنی 70٪ ضرر!

تبریک می گویم ، خیلی طول نخواهد کشید تا بقیه را از دست بدهید.

ترید #حساب موقع شروع# لاتStop Loss (pips)نتیجه تریدحساب در انتها
1$500230-$60$440
2$440430-$120$320
3$320230-$60$260
4$260350Margin Call$150

چهار باخت متوالی معاملات غیرمعمول نیست. معامله گران باتجربه دارای باختهای متوالی مشابه یا حتی بدتر هستند.

دلیل موفقیت معامله گران با تجربه

دلیل موفقیت آنها استفاده از اهرم پایین است.

معامله گران با تجربه اکثر اهرم های خود را در 5: 1 محدود می کنند اما بندرت آنقدر بالا می روند و حدود 3: 1 می مانند.

دلیل دیگر موفقیت معامله گران باتجربه این است که آنها سرمایه کافی در حساب خود قرار میدهند!

در حالی که یادگیری تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تجزیه و تحلیل بنیادی ، تجزیه و تحلیل سنتیمنت ، ایجاد یک استراتژی و روانشناسی معاملات مهم است ، ما معتقدیم بزرگترین عامل در موفقیت شما به عنوان معامله گر فارکس این است که مطمئن شوید حساب خود را به اندازه کافی پر می کنید و آن سرمایه را با اهرم هوشمندانه معامله می کنید.

شانس موفقیت شما با سرمایه خیلی کم پایین است. کاهش اثرات اهرم در حساب خیلی کوچک غیرممکن است.

اهرم کم با استفاده ازسرمایه کافی به شما امکان می دهد ضرر و زیان بسیار ناچیزی داشته باشید . این نه تنها باعث می شود شب راحت بخوابید بلکه می توانید روز دیگری دوباره را معامله کنید.

در درس هفتم نگاهی به تاثیر اهرم یا لوریج بر هزینه های معامله شما خواهیم انداخت

تفاوت کال مارجین(Call Margin) با استاپ اوت (Stop Out) چیست؟

استاپ اوت و کال مارجین

یکی از سوالاتی که معمولاً برای دوستان پیش می‌آید این است که اعداد و ارقامی که در پنجره‌ی ترمینال نرم‌افزار متاتریدر نمایش داده می‌شود چه معنایی دارند و چه اطلاعاتی را به ما نشان می‌دهند؟ در این آموزش قصد داریم این موارد را به شما آموزش دهیم و مفصل در رابطه با آنها صحبت خواهیم کرد.

اولین موردی که شاید لازم است در رابطه با آن بحث بکنیم بالانس است.

بالانس به چه معناست؟

بالانس (Balance) موجودی شما را نمایش می دهد و به شما می‌گوید که چه مقدار پول در حساب معاملاتی‌تان وجود دارد. در ابتدای کارتان عددی که در بالانس مشاهده می‌کنید، مساوی با واریزی است که انجام داده‌اید. اما به مرور زمان با سود و زیان شما، این عدد بیشتر یا کمتر می‌شود.

تفاوت بالانس با اکویتی (Equity) چیست؟

همانطور که در تصویر زیر دیده می‌شود، مورد بعدی که در پنجره ترمینال وجود دارد، اوکیتی است. در صورتی که شما وارد هیچ معامله‌ای نشده باشید، یا بهتر است بگوییم تمام معاملات خود را بسته باشید، عدد بالانس شما برابر با اکویتی شما است.

تفاوت بالانس و اکویتی

اکویتی (Equity) در واقع موجودی شناور شما هست. یعنی زمانی که شما وارد معامله می شوید، سود شما به بالانس شما اضافه می‌شود یا سودتان به به آن اضافه می‌شود و عدد حاصل در اکویتی به شما نمایش داده می شود. به عنوان مثال اگر 2 دلار در سود باشید بالانس شما همچنان بدون تغییر 700 دلار باقی خواهد ماند، اما اکویتی شما می‌شود 702 دلار.

همان‌طور که در تصویر زیر می بینید بعد از اینکه ما وارد معامله شدیم میزان سود یا ضرر با بالانس ما جمع شده و در اکویتی نمایش داده می شود.

تفاوت کال مارجین با استاپ اوت

مارجین یا مارژین (Margin) چیست؟

مارجین میزان پول شما که درگیر معامله شده است را به شما نمایش می دهد. در واقع به شما می گوید که در ورود به معامله چه مقدار از بالانس شما بلوکه شده و برای این معامله درگیر شده است. شاید اینجا این سوال پیش بیاید که مارجین چطور محاسبه می‌شود؟

با استفاده از فرمول زیر شما می توانید میزان مارجین را برای معاملات مختلف محاسبه کنید:

مارجین= حجم معامله شما * 100،000 * قیمت فعلی جفت ارز / اهرم حساب معاملاتی شما

در این فرمول حجم معامله شما در واقع همان لات سایز است و با هر حجمی که وارد معامله شدید باید عدد آن را وارد کنید.

۱۰۰،۰۰۰ در واقع اندازه کانتراکت جفت ارزی هست که در اون در حال معامله هستید. خیلی درگیر توضیح این مورد نمی‌شویم، اما بهرحال بدانید که این اعداد تقریباً قراردادی هستند و شما 100،000 را می‌باید در این قسمت اضافه کنید (البته در برخی از موارد ممکن است عدد دیگری باشد).

مورد بعدی قیمت هست و در قیمتی که شما می‌خواهید وارد معامله شوید باید عدد آن را در این فرمول وارد کنید. به عنوان مثال در تصویر بالا قیمت مورد معامله ما عدد 0.89537 است و آن را باید در این فرمول اضافه کنیم.

حاصل‌ضرب این سه را تقسیم بر اهرم معاملاتی حساب خودمان می‌کنیم تا به این شیوه مارجین این معامله شما محاسبه ‌شود. اگر موجودی حساب شما به اندازه مارجین نباشد شما نمی‌توانید این معامله را با این حجم باز کنید.

اما Free Margin یا مارجین آزاد چیست؟

این مورد آن بخش از داراییتان را نشان می‌دهد که درگیر معامله نیست و در واقع به ما می‌گوید که چقدر پول داریم برای باز کردن معاملات جدید. به این صورت محاسبه می‌شود که مارجین شما از اکویتی شما کم می‌شود و فری مارجین به دست می‌آید. اگر سود کنیم این عدد بیشتر می‌شود و هر چقدر ضرر کنیم این عدد به سمت صفر نزدیک‌تر می‌شود و به این معنی است که ما نمی‌توانیم معامله جدیدی را باز کنیم.

مارجین لول (Margin level) چیست؟

مارجین لول هم به این صورت به دست می‌آید که اکویتی شما را تقسیم بر مارجین می‌کند و بعد آن را در 100 ضرب می‌کند تا به صورت درصدی بیان شود. اگر مارجین لول شما به عدد ۱۰۰ نزدیک شود، به این معنی است که شما درحال کال مارجین شدن هستید و نمی‌توانید معامله جدیدی رو باز کنید.

همه این محاسبات را می‌توانید به عنوان تمرین برای خودتان انجام دهید تا با نحوه اندازه‌گیری این موارد در متاتریدر آشنا شوید.

تفاوت استاپ اوت ( Stop out ) با کال مارجین (Call margin) چیست؟

اما دو اصطلاح نزدیک به هم داریم که برایتان توضیح می‌دهیم:

استاپ اوت حالتی است که در آن فری مارجین شما کاهش پیدا می‌کند و نواری که موجود شما را نمایش می‌دهد به رنگ قرمز در می‌آید. در این حالت کارگزاری یا بروکر کعاملات شما را یکی یکی می‌بندد. این کار را هم با معاملاتی شروع می‌کند که بیشتر در ضرر هستند. علت این موضوع این است که معاملات سود ده شما را حفظ کند تا اگر بنا هست معاملات سود ده شما اکانت شما را از ضرر خارج کنند و احیا کنند، این فرصت به آنها داده شود.

اما کال مارجین چبه این گفته می‌شود که موجودی شما به قدری کاهش پیدا کند که دیگر نتوانید با آن معامله جدیدی را باز کنید.

فرق این دو مورد پس به این صورت است. در این آموزش سعی کردیم موارد مختلفی که در پنجره ترمینال نرم افزار متاتریدر به شما نمایش داده می شود را مفصل توضیح دهیم و امیدواریم کهاین توضیحات برای شما مفید بوده باشد.

امیدوارم که هیچ موقع طعم کال مارجین یا استاپ اوت را نچشید و همیشه در بازار سبز و پر سود باشید…

روشی کاربردی برای جلوگیری از افت سرمایه در بورس

روشی کاربردی برای جلوگیری از افت سرمایه در بورس

خانه سرمايه/ فرض رو بر اين مي گيريم که مي دانيم که مديريت سرمايه به سبک درست، در دراز مدت باعث سودآوري ما خواهد شد.ولي حالا مي خواهيم به شما روي ديگر مسائل را نشان دهيم.اينکه چه اتفاقي خواهد افتاد اگر قوانين مديريت سرمايه را رعايت نکنيد؟

مثال زير را در نظر بگيريد و کمي به آن فکر کنيد:
در نظر بگيريد که شما ۱۰۰ هزار تومان پول داريد و ۵۰ هزار تومان آنرا از دست داده ايد، چند درصد از حساب خود را از دست داده ايد؟
مشخص است که به سادگي جواب خواهيد داد ۵۰ درصد. اين سوال به اندازه کافي ساده بود تا مفهوم کال مارجین و توقف سطح افت سرمايه را برايتان توضيح بدهيم. اين همان موضوعي است که معامله گران به آن DRAWDOWN يا افت سرمايه مي گويند.

در ادامه بايد اشاره کرد که افت سرمايه يا بصورت مخفف DD ، مقدار کاهش سرمايه شخصي است که در اثر يکسري از معاملات ناموفق يا زيان ده اتفاق ميفتد. بصورت نرمال از اختلاف بين سطح قبلي سرمايه قبل از ضررها و سطح فعلي بعد از ضررها بدست مي آيد و معمولاً تريدرها بصورت درصدي از حساب خود آنرا محاسبه مي کنند.

خط شکست(ضرر)
در معامله کردن، ما هميشه به دنبال يک لبه هستيم. تمام دليلي که معامله گران سعي ميکنند تا سيستم خود را گسترش دهند همين است. يک سيستم معاملاتي که ۷۰ درصد معاملات آن سودآور باشد،به نظر ميرسد که بسيار مناسب باشد. ولي فقط به اين دليل که سيستم شما ۷۰ درصد سودده ميباشد.آيا به اين معني است که از هر ۱۰۰ معامله ۷۰ تاي آن به سود مي رسد؟پاسخ اين است:نه لزوماً!! شما چطور مي دانيد که کدام ۷۰ معامله از آن ۱۰۰ معامله به سود خواهد رسيد؟جواب اين است که نمي دانيد!! شما مي توانيد تمام ۳۰ معامله اول را شکست بخوريد و بعد تمام ۷۰ معامله بعدي را سود کنيد در حالي که هنوز هم ۷۰% معاملات سيستم شما موفق بوده است.ولي بايد از خودتان سوال کنيد که اگر ۳۰ معامله پشت سر هم شکست بخوريد آيا اصلاً هنوز در بازار حضور داريد؟

اين همان دليلي است که مديريت سرمايه بسيار اهميت دارد. اهميتي ندارد که از چه سيستمي استفاده مي کنيد.بلکه حتماً بايد حدود شکست خود را در نظر بگيريد. بايد به اين نکته اشاره کرد که بازيکنان حرفه اي پوکر که حتي تمام زندگي خود را با اين شغل ساخته اند نيز براي خود حدودي را تعريف کرده اند و بنابراين هنوز سوددهي دارند.دليلش اين است که بازيکنان خوب پوکر در واقع تمرين مديريت سرمايه مي کنند.به اين دليل که آنها به خوبي مي دانند که قطعاً تمام تورنمنت را برنده نخواهند بود. بنابراين آنها فقط درصد کمي از سرمايه خودشان را ريسک مي کنند و به اين صورت مي توانند از ضررها سالم گذر کنند و ادامه دهنده راه سودآور خود باشند.

اين چيزي است که شما هم به عنوان يک معامله گر بايد انجام دهيد. افت سرمايه قسمتي از معامله کردن است و معامله گري وجود ندارد که با افت سرمايه اش دست و پنجه نرم نکرده باشد.کليد اينکه معامله گر موفقي باشيد اين است که نقشه معامله داشته باشيد (Trading Plan) که بتواند شما را پس از اين مقادير بزرگ ضرر سرپا نگه دارد و به بازي بازگرداند.قطعاً قسمت بسيار مهمي از اين نقشه معامله شما بايد قوانين مديريت سرمايه باشد.فقط درصد کوچکي از سرمايه معاملاتي خود را ريسک کنيد و با اين روش مي توانيد از لبه هاي شکست جان سالم به در ببريد و اين ضررهاي کوچک را در معاملات سودده خود جبران کنيد. به ياد داشته باشيد که اگر قوانين صحيح مديريت سرمايه را تمرين کنيد به معامله گري تبديل مي شويد که قطعاً در بلند مدت در بازار حضور خواهد داشت و قطعاً نتيجه معاملاتش کال مارجین و توقف سطح همراه با سود مي باشد.

هيچوقت بيشتر از ۲% در هر معامله ريسک نکنيد
چقدر بايد در هر معامله ريسک کرد؟ اين سوال بسيار خوبي است که قطعاً هر معامله گري در ابتداي مسير معامله و حتي در شروع هر معامله بايد از خود بپرسد. سعي کنيد که ريسک تمام معاملات خودتان را به ۲% از سرمايه باقيمانده (نه سرمايه اوليه) محدود کنيد. ولي توجه داشته باشيد که اين مقدار اگر تازه وارد هستيد مي تواند اندکي زياد هم باشد و اگر در ابتداي راه آموزش قرار داريد سعي کنيد مدتي اين مقدار را ۱% از سرمايه باقيمانده حفظ کنيد. در اين قسمت ميخواهيم مقايسه بسيار مهمي را انجام دهيم که در يکي از موقعيتها ريسک هرمعامله ۲% در نظر گرفته مي شود و در موقعيت ديگر ريسک هر معامله ۱۰% از سرمايه. شما سعي کنيد که خود را در جايگاه هر دو معامله گر قرار دهيد تا تفاوت وضعيت و احساسات آنها را متوجه شويد. براي هر دو نفر حسابي با ۲۰ هزار دلار سرمايه اوليه مشخص شده است و اينطور در نظر گرفته ايم که فرضاً هر دو ۲۰ معامله پشت سر هم ضررده خواهند داشت و وضعيت هر دو حساب را در انتها بررسي خواهيم کرد.

به سادگي مي توانيد ببينيد که تفاوت بسيار زيادي بين رعايت ريسک ۲% وريسک ۱۰% در هر معامله وجود دارد. اگر در يک دام شکست افتاديد و ۲۰ معامله پشت سر هم را شکست خورديد در انتها با ريسک ۱۰% در هر معامله فقط ۳۰۰ دلار برايتان باقي مي ماند که با محاسبه افت سرمايه متوجه مي شويم که ۸۵% از کل سرمايه از دست رفته است.ولي اگر به مديريت سرمايه به روش ۲% در هر معامله توجه کرده باشيد در انتهاي همان ۲۰ معامله ضررده هنوز حدود ۱۴ هزار دلار سرمايه باقيمانده داريد.با محاسبه افت سرمايه مشخص مي شود که حدود ۳۰% از کل سرمايه از دست رفته است.

مطمئناً آخرين چيزي که ما مي خواهيم انجام دهيم اين است که ۲۰ معامله پشت سر هم شکست بخوريم.ولي بياييد منطقي باشيم.به تفاوت شکست در ۵ معامله پشت سر هم در هر دو حساب نگاهي بيندازيد. در حساب ۲% ريسک در هر معامله هنوز حدود ۱۸٫۵ هزار دلار باقيمانده است ولي در حساب ۱۰% ريسک حدود ۱۳ هزار دلار باقي مانده که اين مقدار کمتر از عددي است که در حساب ۲% ريسک و با فرض ضرر در ۲۰ معامله باقي خواهد ماند.

اميدواريم که نکته محاسبات و جدول بالا را متوجه شده باشيد. اگر مديريت سرمايه درستي داشته باشيد حتي در صورتي که افت سرمايه داشته باشيد در اثر يکسري از معاملات ناموفق، باز هم به مقدار کافي در حساب خود باقيمانده خواهيد داشت تا بتوانيد ادامه روند موفق خود را بدهيد.

حالا بايد سوال کرد مي توانيد تصور کنيد که ۸۵% از سرمايه خود را از دست بدهيد؟ با يک محاسبه ساده متوجه مي شويد که در ازاي اين ۸۵% از سرمايه که از دست داده ايد بايد ۵۶۶% از سرمايه اي که باقي مانده است سود به دست آوريد تا به مقدار حساب اوليه خود بازگرديد.باور کنيد که نه شما و نه هيچکس ديگر کال مارجین و توقف سطح دوست ندارد در اين وضعيت قرار بگيرد. براي اينکه بهتر متوجه ماجرا بشويد برايتان در جدول زير مقدار از دست دادن سرمايه به درصد و مقدار سود براي جبران آن را محاسبه کرده و قرار داده ايم. به اين جدول لفظ باتلاق ضرر هم اتلاق مي شود چون هرچه ضرر بيشتري مي کنيد در واقع در باتلاقي فرو مي رويد که راه نجات از کال مارجین و توقف سطح آن سخت تر و سخت تر مي شود.

اميدواريم که مطالبي که بصورت مثال هاي ساده و توضيحات کافي براي شما گفته شد را به عنوان راهنماي راه در نظر بگيريد و به ياد داشته باشيد که فقط اجازه داريد درصد کمي از سرمايه خود را ريسک کنيد تا بتوانيد در مواقعي که در دام ضرر ميفتيد به راحتي از آن نجات پيدا کنيد.همواره به ياد داشته باشيد که يک معامله گر باشيد نه يک قمار باز.

يک مطلب جالب ديگر بخوانيد: استراتژي معاملاتي هيکين-آشي و دلايل محبوبيت آن بين معامله گران
سخن مترجم: به ياد مي آورم که در اوايل مسير معامله گري در بازارهاي جهاني، در کلاسي حضور داشتم و استاد آن کلاس در اولين جلسه از مبحث مديريت سرمايه از همگي خواست که حسابي مجازي باز کنيم و ظرف ۱ ماه با شرايطي بسيار ساده نظير همين رعايت ۲% ريسک براي هر معامله و حداکثر ۵ معامله باز همزمان، سعي کنيم تا حساب را کال مارجين (سرمايه را به اتمام برسانيم) کنيم و براي اينکار ۵۰۰ دلار جايزه گذاشت تا هر کسي که زودتر حسابش را کال مارجين کرد به او تعلق بگيرد. تقريباً مي توانم بگويم که همگي به سلامت عقل او شک کرديم و مطمئن بوديم که مي توانيم اينکار را در خيلي کمتر از اين فرصت انجام دهيم.ولي هرچه کرديم نشد. بدون تحليل و در هر جايي که بوديم معامله اي باز مي کرديم ولي ناچار بوديم که مطابق شرايط ۲% ريسک را رعايت کنيم و حداکثر ۵ معامله باز داشته باشيم. در انتهاي يکماه همگي شرمنده و ناکام به نزد استاد رفتيم و داستان را تعريف کرديم و او از اهميت مديريت سرمايه و پايبند بودن به آن در هر شرايطي براي ما گفت و اينکه سالها قبل در اروپا وقتي اين مسئله و همين تمرين را از استادشان شنيده بود او هم به عقل استادش شک کرده بود.

استراتژی استاپ هانتینگ چیست؟

استراتژی استاپ هانتینگ چیست؟

بازار فارکس در بازارهای مالی قدرتمند ترین در جهان است. در سهام، حاشیه استاندارد در ۲: ۱ تعیین می شود، یعنی یک معامله گر باید حداقل ۵۰ دلار پول نقد را برای کنترل ۱۰۰ دلار ارزش سهام بپردازد. در گزینه ها، اهرم به ۱۰: ۱ افزایش می یابد، با ۱۰ دلار کنترل ۱۰۰ دلار. در بازارهای آتی، عامل اهرم به ۲۰: ۱ افزایش می یابد. در این مقاله شما نحوه استفاده از استاپ برای راه اندازی استراتژی استاپ هانتینگ را یاد بگیرید.

تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷

استاپ ها نشانه هایی بسیار قوی هستند

دقیقا به این دلیل که در بازار فارکس لوریج یا ضریب اهرمی بسیار زیادی مورد استفاده قرار می گیرد، اغلب معامله گران قدر حد ضرر را می دانند و از آن ها استفاده می کنند. فلسفه ای که سهامداران در بازار سهام از آن استفاده می کنند و آن قدر صبر می کنند تا سهامشان از ضرر در بیاید و به سود برسد، در فارکس غیر قابل پیاده سازی است. اگر در فارکس یک تریدر همچنین اقدامی انجام دهد، بدون شک یک روز کال مارجین خواهد شد.

به استثنای چند سرمایه گذار دراز مدت که ممکن است به صورت نقدی به تجارت بروند، بخش کال مارجین و توقف سطح بزرگی از شرکت کنندگان در بازار فارکس را معامله گران خرده پا تشکیل می دهد بنابراین، آنها به راحتی نمی توانند از مزایای نگهداری معاملات به صورت بلند مدت بهره مند شوند زیرا از لوریج بسیار بالا استفاده می کنند.

به دلیل این دوگانگی غیر معمول در بازار FX (اهرم بالا و استفاده همگانی از حد ضرر)، استاپ هانتینگ یک عمل معمول است. اگر چه ممکن است برخی از خوانندگان دیدی منفی نسبت به این موضوع داشته باشند، استاپ هانتینگ یک شکل قانونی از تجارت است. این چیزی نیست جز هنر از بین بردن بازیگران مرده بازار! در زبان فارکس آنها به عنوان خریداران ضعیف و فروشندگان ضعیف شناخته می شوند. در واقع، این عمل در FX بسیار رایج است که هر معامله گر نا آگاه از این پویایی قیمت، احتمالا از تلفات غیر ضروری رنج می برد.

از آنجا که ذهن انسان به طور طبیعی الگوها و الگوریتم ها را دنبال می کند، اکثر استاپ ها در نزدیکی قیمت های رند بازار متراکم می شوند که با “۰۰” در انتها همراه هستند. برای مثال، اگر جفت ارز EUR / USD در ۱٫۲۴۷۰ معامله شد و ارزش آن افزایش یابد، بیشترین توقف در یک یا دو نقطه قیمت ۱٫۲۵۰۰ قرار دارد، به عنوان مثال، ۱٫۲۵۱۷٫ این واقعیت صرفا یک دانش ارزشمند است، زیرا به وضوح نشان می دهد که بیشتر معامله گران خرده فروشی بایستی توقف خود را در مکان های شلوغ و غیر معمول تر قرار دهند.

جالب تر، با این حال، احتمال سود از این پویایی منحصر به فرد از بازار ارز است. واقعیت این است که بازار FX تا حد زیادی توسط استاپ ها حرکت می کند، موقعیت های معاملاتی کوتاه مدتی زیادی را برای علاقه مندان فراهم می کند. کتی لین در کتاب “تجارت روزانه بازار ارز” (۲۰۰۵)، یکی از این تنظیمات را بر اساس محو شدن سطح ۰۰ نشان می دهد. رویکرد مورد بحث در اینجا بر اساس مفهوم مخالف پیوستن به حرکت کوتاه مدت است.

قبل از اینکه به ادامه این مقاله بپردازیم، لازم است به ذکر این مورد بسنده کنیم که در خیلی از کارگزاران فارکس امکان استفاده از این استراتژی وجود ندارد زیرا با زیرکی تمام در نزدیکی نقاط حساس بازار، خود اقدام به دستکاری چارت می کنند. توصیه می کنیم حتما از بروکرهای مطمئن مثل کارگزاری آلپاری برای این کار استفاده کنید.

استفاده از استراتژی استاپ هانتینگپ

استراتژی استاپ هانتینگ یک روش بسیار ساده است، که نیازمند چیزی بیش از یک نمودار قیمت و یک اندیکاتور نیست. به طور خلاصه، تنظیمات به طور خلاصه به این شرح است:

در یک نمودار یک ساعته، از هر طرف یک قیمت رند، خطوطی به فاصله ۱۵ پیپی رسم کنید. به عنوان مثال، اگر EUR / USD نزدیک به رقم ۱٫۲۵۰۰ باشد، معامله گر باید ۱٫۲۴۸۵ و ۱٫۲۵۱۵ را در نمودار نشان می دهد. این ناحیه ۳۰ پیپ به عنوان “منطقه تجارت” شناخته شده است، بسیار شبیه خط ۲۰ یارد در میدان فوتبال به عنوان “منطقه جریمه” شناخته شده است. هر دو نام یک ایده را مطرح می کنند – یعنی اینکه شرکت کنندگان پس از ورود به آن منطقه احتمال موفقیت بالایی دارند.

ایده پشت این ستاپ ساده است. هنگامی که قیمت ها به سطح تعداد دور نزدیک می شوند، دلالان تلاش خواهند کرد که توقف هایی را که در آن منطقه قرار دارد، هدف قرار دهند. از آنجا که FX یک بازار غیرمتمرکز است، هیچکس نمی داند که میزان دقیق توقف در هر سطح ۰۰ خاص چقدر است، اما معامله گران امیدوارند که این اندازه به اندازه کافی بزرگ باشد تا منجر به حرکت بیشتر موقعیت های معاملاتی شود – یک قاعده توقف دستورات که قیمت را بیشتر در قیمت این جهت از آن است که تحت شرایط عادی حرکت می کند.

بنابراین، در صورت اقدام برای معامله خرید، اگر قیمت EUR / USD در حال صعود به سطح ۱٫۲۵۰۰ باشد، معامله گر زمانی خرید خواهد کرد که این جفت ارز از قیمت ۱٫۲۴۸۵ عبور کند و هدف آن نیز در ابتدا همان ۱٫۲۵۰۰ خواهد بود با حد ضرر ۱۵ پیپی. اگر قیمت بلافاصله حرکت به سوی هدف را دنبال نکند، شانس شکست خوردن آن زیاد است. هدف سود در واحد اول مقدار ریسک ابتدایی یا تقریبا ۱٫۲۵۰۰ می باشد که در آن نقطه معامله گر توقف توقف در واحد دوم را به حرکت در می آورد تا سود را قفل کند و به حالت ریسک فری برسد. هدف در واحد دوم دو برابر ریسک ابتدایی یا ۱٫۲۵۱۵ خواهد بود، که به معامله گر اجازه می دهد تا از یک انفجار حرکتی خارج شوند.

به غیر از تماشای این سطوح جدول کلیدی، تنها یک قاعده دیگر وجود دارد که یک معامله گر باید برای بهینه سازی احتمال موفقیت، دنبال کند. از آنجا که این راه اندازی اساسا مشتق از تجارت حرکتی است، باید فقط در جهت روند بزرگتر معامله شود. روش های متعددی برای تعیین مسیر با استفاده از تحلیل تکنیکال وجود دارد، اما متوسط میانگین ساده حرکتی ۲۰۰ ساله (SMA) در نمودارهای ساعتی ممکن است در این مورد بسیار موثر باشد. با استفاده از میانگین بلندمدت در نمودارهای کوتاه مدت، می توانید در سمت صحیح اقدام قیمت باقی بمانید بدون آنکه در معرض حرکت های ناگهانی قرار گیرید.

مثالی از استراتژی استاپ هانتینگ

توجه داشته باشید که در این مثال، در تاریخ ۸ ژوئن، EUR / USD به خوبی تحت ۲۰۰ SMA قرار دارد که نشان می دهد جفت ارز در روند نزولی قوی است (شکل ۱). به عنوان قیمت ها به سطح ۱٫۲۷۰۰ از نزولی رسیده است، معامله گر کوتاه قیمت کوتاه را از سطح ۱٫۲۷۱۵ عبور می دهد و ۱۵ امتیاز بالاتر از ورود به سطح ۱٫۱۷۳۰ را متوقف می کند. در این مثال خاص، حرکت نزولی بسیار قوی است، زیرا تفنگ معامله گران در ساعت ۱٫۲۷۰۰ باقی می ماند. نیمه اول تجارت به نرخ ۱٫۲۷۰۰ برای سود ۱۵ امتیاز و نیمه دوم با نرخ ۱٫۲۶۸۵ خروج شد و ۴۵ امتیاز از پاداش برای تنها ۳۰ امتیاز از ریسک خارج شد.

5 ارزی که این هفته باید زیر نظر بگیرید

ازاینرو تریدرهایی که منتظر آغاز مجدد روند سریع رشد این ارز بودند احتمالاً تحت تأثیر پولبک اخیر قرار می گیرند. این اتفاق می توانست منجر به لیکوئید شدن حدود 500 میلیون دلار از معاملات آتی این ارز رمزنگاری شده در 24 ساعت گذشته شود.

پوزیشن های لوریج شده درطول روندصعودی می توانندشرایط ایمنی رافراهم کنند. اماوقتی این روندصعودی به نقطه تغییرمسیرمیرسد،این پوزیشن هابه یک بدهی تبدیل میشوند.

وقتی بازارها ریزشی می ­شوند، پوزیشن های لانگ اهرمی بسرعت بضرر تبدیل شده و منجر به ایجاد مارجین کال ازسوی بروکرمی شوند.وقتی شرط مارجین برآورده نشود،بروکر پوزیشن هارا با قیمت بازار دامپ می کند و منجر به افت شدید قیمت میگردد.

بنابراین،کاهش مشاهده شده درپوزیشن های اهرمی بیت کوین در چند روز گذشته،نشانه مثبتی است. زیرا خطر لیکوئیدشدن مضاعف را کاهش می دهد.

درحالیکه بازار درشرایط اهرمی قرار ندارد از سقوط شدیدجلوگیری می شود. برای حفظ سطوح بالای قیمت، روندخریدپایدار مورد نیاز است.درصورتیکه چنین وضعیتی برقرار نشود،اصلاح تدریجی قیمت همچنان ادامه میابد.

شرکت سرمایه گذاری گری اسکیل درچند ماه گذشته یکی ازخریداران عمده بیت کوین بوده است. اما اکنون رقیب جدیدی به نام اُسپری فاندز (Osprey Funds) پیدا کرده که از 15 ژانویه (26 دی) با نماد OBTC در فرابورس فعالیت خود راآغاز کرده است. این شرکت درمقایسه باگری اسکیل، یک ساختارکارمزدمدیریتی رقابتی را ارائه میدهد.

این اتفاق برای بازارهای رمزنگاری نشانه خوبی است. زیرااگر هر دشرکت بتوانند سرمایه گذاران سازمانی را بخودجذب کنند، ممکن است روندخرید از سر گرفته شود. هم چنین بیت کوین با معکوس کردن جریان حرکت خود،رکوردهای تازه ای را به ثبت برساند.

درحالیکه قیمت بیت کوین دریک بازه محدود گیر افتاده است، آلتکوین ها به شدت میتازند.در اینجا قصدداریم نمودارهای 5 ارز رمزنگاری شده برتر که احتمالاً طی هفته آینده موردتوجه گاوها قرار میگیرندرا بررسی کنیم.

BTC/USD

در حال حاضر بیت کوین در فاز تحکیم قرار دارد. حرکات قیمتی چند روز گذشته یک مثلث متقارن را تشکیل داده است. به طور کلی به عنوان یک الگوی ادامه دهنده عمل می کند. دم طولانی روی کندل استیک امروز نشان از آن دارد که گاوها هنگام ریزش قیمت تا میانگین متحرک نمایی 20 روزه (34241 دلار) برای خرید اقدام کرده اند.

میانگین های متحرک صعودی و قرارگیری شاخص مقاومت نسبی (RSI) در منطقه مثبت نشان می دهد که گاوها کنترل بازار را در دست دارند. اگر خریداران بتوانند قیمت را به بالای مثلث برسانند، مرحله بعدی این روند صعودی آغاز می شود.

در این حالت، اولین توقف می تواند رکورد فعلی 41959 دلار باشد. اما اگر گاوها موفق به عبور از این مانع بشوند، ممکن است جفت ارز BTC/USD به سمت هدف الگوی 50000 دلار حرکت کند.

برخلاف این فرض، اگر جهش مجدد قیمت نتواند خریداران را در سطوح بالاتر برای خرید جذب کند، خرس ها سعی می کنند قیمت را به زیر این مثلث بکشانند. در صورت موفقیت آنها، جفت ارز BTC/USD احتمالاً تا سطح اصلاحی 38.2٪ فیبوناچی در 29688 دلار سقوط می کند.

ممکن است خریداران در این سطح جذب شوند. اما اگر گاوها نتوانند قیمت را به سطوح بالاتر از میانگین متحرک نمایی 20 روزه برسانند، اصلاح قیمت می تواند تا میانگین متحرک ساده 50 روزه (26581 دلار) ادامه یابد.

نمودار 4 ساعته جفت ارز BTC/USD نشان می دهد که گاوها با افت قیمت تا خط حمایت مثلث متقارن اقدام به خرید کرده اند. اما ممکن است در میانگین های متحرک دارای شیب نزولی با مقاومت روبرو شوند.

اگر قیمت از سطح میانگین های متحرک کاهش یابد، خرس ها سعی می کنند آنرا را به زیر مثلث بکشانند. در صورت موفقیت، احتمال اصلاح شدیدتر قیمت وجود دارد.

برعکس، اگر گاوها بتوانند قیمت را به بالای میانگین های متحرک برسانند، ممکن است این جفت ارز تا خط مقاومت مثلث متقارن صعود کند. شکست این سطح مقاومتی میتواند آغازگر یک روند صعودی تازه باشد.

با این حال، اگر قیمت از خط مقاومت مثلث پایین تر بیاید، ممکن است این جفت ارز برای چند روز دیگر در داخل همین مثلث معامله شود.

LINK/USD

روز 15 ژانویه (26 دی)، چین لینک (LINK) از مقاومت 20.1111 دلار عبور کرد. این حرکت روز 16 ژانویه (27 دی) با یک حرکت صعودی دیگر دنبال شد. به این ترتیب، بالاترین قیمت تاریخ این ارز در سطح 22.96 دلار ثبت شد. اما فیتیله بلند روی کندل 16 ژانویه (27 دی) نشان از رزرو دریافت سود در سطوح بالاتر دارد.

قیمت دیروز از سطح 20.1111 دلار جهش کرد و این اتفاق نشان می دهد که گاوها برای حمایت از این سطح حرکت کرده اند. اکنون اگر گاوها بتوانند قیمت را به بالای 23 دلار برسانند، جفت ارز LINK/USD می تواند تا 27 دلار و سپس تا 30 دلار افزایش یابد.

میانگین متحرک نمایی 20 روزه (16.25 دلار) و RSI در نزدیکی منطقه اشباع خرید نشان از برتری گاوها دارد. برعکس، اگر قیمت کاهش یابد و به زیر 20.1111 دلار برسد، توقف بعدی احتمالاً روی 17.7777 دلار خواهد بود که یک حمایت مهم تلقی می شود. زیرا شکست قیمت زیر این سطح تغییر احتمالی روند را نشان می دهد.

در نمودار 4 ساعته جفت ارز LINK/USD می بینیم که شکست قیمت بالاتر از سطح 20.1111 دلار باعث می شود RSI به عمق قلمرو اشباع خرید سوق داده شود، که احتمالاً دریافت سود از معاملات کوتاه مدت را به همراه خواهد داشت.

با این حال، نکته مثبت این کال مارجین و توقف سطح است که گاوها هنگام افت قیمت تا 20-EMA شدیداً برای خرید اقدام کرده اند. اگر گاوها بتوانند قیمت را بالای سطح 21.5709 دلار نگه دارند، ممکن است این جفت ارز سطح 22.96 دلار را دوباره لمس کند. شکست قیمت بالاتر از این مقاومت ممکن است باعث ازسرگیری روند صعودی شود. میانگین های متحرک صعودی و قرارگرفتن RSI در منطقه مثبت نشان دهنده برتری گاوها هستند.

اگر خرس ها قیمت را به زیر 20-EMA کشانده و در این سطح نگه دارند، این دیدگاه صعودی بی اعتبار خواهد شد. چنین حرکتی می تواند قیمت را تا 17.7777 دلار کاهش دهد که نشان دهنده تضعیف مومنتوم این ارز می باشد.

UNI/USD

توکن یونی سوآپ (UNI) در حال حاضر در میان یک روند صعودی قرار دارد. اما همانطور که از فیتیله بلند کندل 16 ژانویه و 17 ژانویه (27 و 28 دی) مشخص است، با فروش بالای 9 دلار مواجه است. اگر گاوها میدان را خیلی خالی نکنند، نشان می دهد که تریدرها پس از رالی اخیر برای خروج عجله نمی کنند و با افت قیمت مشغول خرید می شوند.

با این حال، فیتیله بلند روی کندل 16 ژانویه (27 دی) نشان می دهد که حفظ قیمت بالاتر از بازه مذکور برای گاوها کار دشواری است. فیتیله بلند و دم روی کندل دیروز نیز نشان دهنده بلاتکلیفی بین گاوها و خرس ها است.

اگر گاوها بتوانند قیمت را بالای 2.85 دلار نگه دارند،احتمال شروع روند صعودی تازه افزایش می یابد. میانگین متحرک نمایی 20 روزه صعودی (2.48 دلار) و RSI بالای 66 ، نشان می دهد که مسیر دارای کمترین مقاومت، مسیر صعودی است.

اولین هدف در روند صعودی 3.90 دلار و سپس 4.4936 دلار هستند. اگر جفت ارز XTZ/USD به زیر میانگین متحرک نمایی 20 روزه سقوط کند و این سطح را بشکند، این دیدگاه صعودی منتفی خواهد شد.

نمودار 4 ساعته جفت ارز XTZ/USD نشان می دهد که گاوها قیمت را به بالاتر از 2.85 دلار رسانده اند. اما از آنجا که نتوانسته اند قدرت خود را افزایش دهند، منجر به اصلاح قیمت شده است. با اینحال،گاوها هنگام افت قیمت تا20-EMA نسبت به خرید اقدام کرده اند و اکنون در تلاشند قیمت را به بالاتر از3.1838 دلار برسانند. درصورت موفقیت، روند صعودی می تواند از سر گرفته شود.

برعکس، اگر قیمت از سطح فعلی یا مقاومت بالاسری کاهش یافته و به زیر 20-EMA برسد. احتمالاً تا سطح میانگین متحرک ساده 50 اصلاح می شود. شکست در زیر این حمایت میتواند نشان دهد که شکست مقاومتی اخیر بالای 2.85 دلار یک دام گاوی بوده است.

ATOM/USD

روز 16 ژانویه (27 دی) قیمت ارز رمزپایه کازماس (ATOM) تا سطوحی بالاتر از مقاومت 8.877 دلاری افزایش یافت و به بالاترین قیمت همیشگی خود در 9.60 دلار رسید. هر زمان که قیمت به بالاترین سطوح خود می رسد از برتری گاوها حکایت می کند.

با این وجود خرس ها هنوز تسلیم نشده اند. زیرا توانستند قیمت را به زیر 8.877 دلار رسانده و تلاش می کنند گاو ها را به دام بیندازند. در صورتی که خرس ها قیمت را به زیر سطح اصلاحی فیبوناچی 61.8٪ در 7.093 دلار بکشانند، این مومنتوم صعودی تضعیف می شود.

برعکس، اگر گاوها بتوانند از منطقه بین سطح اصلاحی 38.2٪ در 8.05 دلار و سطح اصلاحی 50٪ در 7.572 دلار دفاع کنند، نرخ تقاضای شدید در سطوح پایین را نشان می دهد.

اگرقیمت از این منطقه حمایتی صعود کند،گاوها سعی می کنند روند صعودی را از سر بگیرند. شکست قیمت بالاتر از 9.60 دلار می تواند جفت ارز ATOM/USD را به 12.10و سپس13.974 دلار برساند.

هر دو میانگین متحرک شیب صعودی دارند و شاخص مقاومت نسبی (RSI) نیز در قلمرو مثبت قرار دارد. این نشان می دهد که در حال حاضر گاوها کنترل اوضاع را در دست دارند. این جفت ارز از20-EMA جهش کرده است. گاوها اکنون سعی خواهند کرد قیمت راتا بالای مقاومت 8.877 دلار افزایش دهند.

در صورت موفقیت، این جفت ارز میتواند تا 9.60 دلار افزایش یابد. شکست بالاتر از این سطح، نشانه ای دال بر از سرگیری روند صعودی است. برعکس، اگر خرس ها قیمت را به زیر 20-EMA بکشانند، نشان دهنده تضعیف مومنتوم حرکت و احتمال افت قیمت تا 7.50 دلار و سپس تا 50-SMA است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.