توسعه محور تعاملاتی چین_روسیه_ایران با وجود رقابتها| استراتژی بین المللی پکن در خاورمیانه
با توجه به اینکه ایران، روسیه و چین با نفوذ تحت رهبری امریکا دشمنی مشترک دارند، در سطح بین المللی مواضع مشابهی را اتخاذ کرده و تلاش خود را در توسعه تعاملات اقتصادی از طریق شانگهای به کار گرفته اند.
تهمینه غمخوار؛ بازار: علاقه چین به خاورمیانه در درجه اول اقتصادی بوده، اما استراتژیک تر شده است. با راه اندازی طرح یک کمربند_ یک جاده چین و تقاضای فزاینده آن برای نفت وارداتی، خلیج فارس اهمیت بیشتری برای آن قائل شد. در حالی که نفوذ چین در حال افزایش است، اما جایگاه کمتری به عنوان یک شریک امنیتی برای کشورهای خلیج فارس نسبت به ایالات متحده دارند.
تلاش های چین برای متعادل کردن روابط خود با اسرائیل، کشورهای عربی خلیج فارس و ایران نیز چالش های خاص خود را ایجاد کرده است در حالی که این کشورها اغلب در تنش با یکدیگر هستند.
بر همین اساس، این گزارش، در ابتدا اولویت های منطقه ای چین را مشخص می کند. سپس، تصویری از تعامل تجاری و امنیتی چین با اعراب خلیج فارس، تحلیل محور چین_ایران_روسیه و اهمیت آن برای منافع تحت رهبری ایالات متحده ارائه می کند.
چین شریک تجاری مهمی است .
چین با ایران و همه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ( عربستان سعودی، امارات، بحرین، کویت، قطر و عمان) به غیر از بحرین، توافق کرده است. در سال ۲۰۲۲، این کشور متعهد شده است که مذاکرات تجارت آزاد را تجدید کند. در سال ۲۰۲۱، ارزش تجارت دوجانبه چین با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران ۲۴۸ میلیارد دلار گزارش شده است در حالی که این رقم چهار برابر بیشتر از تجارت آنها با ایالات متحده بوده است.
در سال ۲۰۲۱، عربستان سعودی بزرگترین منبع نفت چین در سراسر جهان بود. با این حال، از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، چین نفت بیشتری از روسیه وارد کرده است؛ زیرا متحدان ایالات متحده به دنبال تنوع بخشیدن به واردات روسیه هستند و این موضوع ممکن است اهمیت خلیج فارس برای چین را کاهش دهد.
چین؛ ارتش و فناوری در خلیج فارس
نظامی شدن روابط چین و خلیج فارس در مقایسه با روسیه و ایالات متحده توسعه نیافته است. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، چین کمتر از دو درصد از واردات تسلیحات شورای همکاری خلیج فارس را تامین کرده است.
بیشتر فروش شامل تسلیحات هواپیماهای بدون سرنشین بوده و عربستان سعودی و امارات خریدار اصلی گزارش شده اند. چین در سال اهمیت یک استراتژی ۲۰۱۹ تمرینات نظامی با عربستان را انجام داد و متعهد شد با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس همکاری بیشتری داشته باشد. گزارش های سال ۲۰۲۱ درباره یک پایگاه نظامی چینی در امارات که حاکی از تغییر استراتژیک است، توسط چین و امارات تکذیب شده است.
نگرانی فعلی ایالات متحده بر استفاده از فناوری های هواوی در منطقه متمرکز است. هوآوی یک ارائهدهنده مخابراتی چینی است که دولتهای متوالی ایالات متحده آن را یک خطر امنیتی ارزیابی کردهاند. طبق گزارش ها، دولت بایدن از امارات خواسته است که هواوی را تا سال ۲۰۲۵ از شبکه های خود حذف کند و گفته است که استفاده از آن توانایی آمریکا برای اشتراک گذاری اطلاعات و فناوری را محدود می کند.
مواضع بین المللی مشابه و رقابتهای ایران، روسیه و چین
هر سه کشور با نفوذ تحت رهبری ایالات متحده دشمنی مشترک دارند و اغلب در سطح بین المللی مواضع مشابهی اتخاذ کرده اند. به عنوان مثال، این سه کشور از سوریه چه از نظر دیپلماتیک (چین) و چه نظامی و اقتصادی (ایران، روسیه) حمایت کرده اند.
ایران همچنین ناتو را مسئول جنگ در اوکراین دانسته است. روسیه و چین هر دو از توافق هسته ای با ایران حمایت می کنند، در حالی که خواستار کاهش برخی تحریم ها شده اند. بر همین اساس، تحلیلگران مسائل بین الملل، رابطه آنها را به عنوان یک اتحاد موقت و نه یک اتحاد سیستماتیک تحلیل می کنند.
روسیه تا حدی برای ارتقاء همکاری های اقتصادی و انرژی در مواجهه با تحریم های بین المللی، روابط خود را با ایران توسعه داده در حالی که چین و ایران نیز یک شراکت استراتژیک جامع ۲۵ ساله امضا میان خود امضا کرده اند و چین با وجود تحریم ها همچنان به خرید نفت ایران ادامه می دهد. از طرفی، عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای که اخیرا رسمیت پیدا کرده، همکاری های اقتصادی و امنیتی با چین و روسیه را تقویت خواهد کرد.
با این حال و اگرچه ایران، چین و روسیه متحد مشترکی دارند، اما رقابت میان آنها وجود دارد. به عنوان مثال، روسیه و ایران اکنون به عنوان تامین کنندگان نفت تحریم شده در رقابت هستند. این منطقه همچنین برای روسیه و چین که روابط اساسی با کشورهای حاشیه خلیج فارس برای ایجاد تعادل با ایران دارند، تئاتری ثانویه است.
چین، مانند روسیه، حمایت دیپلماتیک در شورای امنیت سازمان ملل در حمایت از اسد و کمک های اقتصادی برای بازسازی ارائه کرده است. پیش از سال ۲۰۱۱، چین هرگز قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد خاورمیانه را وتو نکرد و از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰، ۹ بار از وتوی خود از جمله هشت بار در مورد سوریه استفاده کرد. پیوستن سوریه به طرح یک کمربند_یک جاده در سال ۲۰۲۲ نشان می دهد که هدف گسترده چین به دست آوردن نفوذ بیشتر در این کشور است.
یکی از اختلافات دیگر میان سه کشور این است که چین برخلاف روسیه و ایران ترجیح داده تا کمتر به صورت مستقیم در امور امنیتی شرکت کند. روابط چین در درجه اول اقتصادی است، در حالی که روابط روسیه تحت سلطه امنیت است.
روسیه و چین گاهی اوقات به جای جایگزینی کامل ایالات متحده به عنوان یک شریک امنیتی در منطقه، به دنبال موقعیت دیپلماتیک هستند: این می تواند شامل عمل به عنوان قدرت های "بی طرف" در مقایسه با ایالات متحده یا توسعه مکانیسم های چند جانبه دیگر (مانند سازمان همکاری شانگهای) باشد.
برای چین و روسیه، خاورمیانه منطقه مهمی است، اما برای هیچ کدام نگرانی اصلی نیست.
چین و روسیه به دنبال ایجاد توازن در روابط خود با ایران و دیگر قدرت های منطقه ای از جمله اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده اند. بنابراین، با توجه به اهمیت خلیج فارس به عنوان شرکای تجاری، بعید به نظر می رسد که آنها به روابط با ایران نسبت به اینها امتیاز بدهند.
روابط تهران_پکن_مسکو برای نفوذ آمریکا چه معنایی دارد؟
دولت های متوالی ایالات متحده به دنبال محوریت یافتن در آسیا و اقیانوسیه برای رقابت با چین بوده اند. این موضوع نگرانیهایی را در میان متحدان خلیج فارس ایجاد کرده که منافع آمریکا کمتر قطعی و تضمین شده است.
رئیس جمهور امریکا جو بایدن در ابتدا به دنبال فاصله گرفتن ایالات متحده از عربستان سعودی و امارات بود. با این حال، در ژوئیه ۲۰۲۲ بایدن با ولیعهد سعودی ملاقات کرد و پیشنهاد تنظیم مجدد روابط را داد.
در حالی که چین بزرگ ترین شریک اقتصادی منطقه است، ایالات متحده و متحدانش مانند فرانسه، انگلیس و کره جنوبی همچنان منابع غالب تسلیحات هستند. ثبات تجاری و منطقه ای چین نیز به شدت به حضور امنیتی ایالات متحده وابسته است. هم ایالات متحده و هم انگلیس نیروهای نظامی قابل توجهی در منطقه خلیج فارس برای امنیت دریایی و مقاصد مقابله با تروریسم از جمله مبارزه با داعش مستقر کرده اند.
سیاست خارجی عمومی چین
ظهور چین برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ اقتصادی بلامنازع است، اما سؤالاتی در مورد اینکه این کشور به دنبال انجام چه اقدامی با این قدرت است، همچنان باقی مانده است. در دوران ریاست جمهوری شی جین پینگ (از سال ۲۰۱۳ ) چین در سیاست خارجی خود جاه طلب تر و قاطع تر شده است. چین همچنین در دهه گذشته سرمایه گذاری زیادی برای افزایش توانمندی های نظامی خود انجام داده و برنامه هایی برای تغییر بیشتر آنها دارد.
این قاطعیت فزاینده توسط رئیس جمهور این کشور در سخنرانی ژوئیه ۲۰۲۱ به مناسبت صدمین سالگرد حزب جامعه چین بیان شد؛ در حالی که او بیان کرد: ما هرگز به کسی اجازه نخواهیم داد که چین را تحت قلدری، سرکوب یا تحت سلطه خود درآورد. بر همین اساس، بحث های زیادی در مورد اهداف و زیربنای سیاست خارجی چین وجود دارد.
یک نکته کلیدی اختلاف بر سر این است که آیا چین میخواهد جای ایالات متحده را در سطح جهانی بگیرد، به برابری کلی دست یابد یا خوشحال است که دومین قدرت برتر باقی بماند؛ با این شرط مهم که «منافع اصلی» آن در آسیا شناسایی شده است. در همین راستا، توافق گسترده ای بر سر برخی از اولویت های سیاست خارجی چین وجود دارد.
چین طی دهه ها به حفظ اصل سیاست خارجی خود یعنی عدم مداخله در امور داخلی پایبند بوده و اینگونه ادامه خواهد داد به طوری که انتقاد سایر کشورها از سیاستهای داخلی خود را تحمل نخواهد کرد.
بررسی اجمالی طرح کمربند و جاده چین
در سال ۲۰۱۳، چین طرح یک کمربند_ یک جاده را راه اندازی کرد. این پروژه زیرساختی از شرق آسیا تا اروپا امتداد دارد و به شکل سرمایهگذاری چین در خارج از کشور در شبکههای تجاری و ارتباطی و همچنین افزایش همکاری از طریق تجارت و سایر توافق ها در نظر گرفته می شود.
از طرفی، اهداف اعلام شده تقویت تجارت چین، حمایت از توسعه و تقویت اقتصاد چین است؛ در حالی که خاورمیانه برای چندین کریدور اقتصادی یک کمربند_یک جاده، از جمله یکی از کریدورهای ایران، مرکزی محسوب می شود تا چین را به اروپا متصل کند.
در ابتدا، شی پیشنهاد ساخت دو ابتکار بزرگ را مطرح کرد، یک «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» زمینی، که از چین تا آسیای مرکزی و جنوبی، خاورمیانه و اروپا گسترش مییابد، و «جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم» مبتنی بر دریا، که به هم متصل میشود.
چین از طریق خطوط دریایی اصلی به آسیای جنوب شرقی، خاورمیانه، آفریقا و اروپا می رسد. این موضوع به عنوان طرح یک کمربند و یک جاده در چین شناخته شد که در سال ۲۰۱۵ پکن نام انگلیسی را به ابتکار کمربند_جاده تغییر داد.
این طرح در واقع، امضای سیاست خارجی شی است در حالی که دامنه یک کمربند_یک جاده که در ابتدا بر آسیا، اروپا و آفریقا متمرکز بود، اکنون جهانی شده است و در حال حاضر بیش از ۱۳۰ کشور از جمله چندین کشور در خاورمیانه را در بر می گیرد. در حالی که این ابتکار از سیاست خارجی چین حمایت می کند و هدف آن افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی چین در خارج است، در درجه اول ابزاری برای ساختن دولت داخلی چین در نظر گرفته می شود.
یک کمربند_یک جاده این کار را از طریق ایجاد شرایطی برای چین در جهت ایجاد یک اقتصاد با فناوری بالا، توزیع مجدد رشد اقتصادی در داخل کشور و ایمن سازی مسیرهای تجاری چین و دسترسی به کالاهای کلیدی انجام می دهد. این طرح به دنبال ارتقاء قابلیت های تولید داخلی چین در خارج از کشور است، برای مثال از طریق رشته «جاده ابریشم دیجیتال»، چین زنجیره تامین فناوری اطلاعات و ارتباطات خود از جمله سخت افزار و کابل نوری و شبکه ماهواره ای را ترویج می کند.
البته این ابتکار تنها در مورد زیرساخت ها و تولید نیست. همچنین، بر هماهنگی سیاست های اقتصادی، تسهیل تجارت و سرمایه گذاری، حل و فصل اختلافات، گردشگری، مبادلات دانشجویی و پرسنل، و همکاری در تحقیق و توسعه، استانداردها، رسانه اهمیت یک استراتژی ها و سلامت تاکید دارد. در حالی که یک نام تجاری فراگیر برای این سرمایه گذاری ها و اهداف خط مشی گسترده ای وجود دارد که به آنها ملحق می شود، همیشه هماهنگی و ارتباط خط مشی روشنی بین رشته های مختلف یک کمربند_یک جاده وجود ندارد.
همچنین به نظر میرسد که تنشهایی بین شاخههای مختلف دولت، ارتش چین و شرکت های دولتی آن در مورد جهتگیری این ابتکار وجود دارد. مقیاس این طرح باعث شده که برخی از تحلیلگران پیشنهاد کنند که این ابتکار شامل پروژه های متعددی است که از نظر مالی، تجاری، اجتماعی یا زیست محیطی پایدار نیستند.
یک کمربند_یک جاده در خاورمیانه
گزارش شده است که حدود ۱۳۹ کشور به یک کمربند_یک جاده پیوسته اند. مشارکت کنندگان در خاورمیانه شامل هر شش عضو شورای همکاری خلیج فارس (عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، عمان، کویت و بحرین) و همچنین مصر و ایران هستند.
با این حال، این بدان معنا نیست که آنها میزبان پروژه های یک کمربند_یک جاده هستند؛ آنها ممکن است در عوض متعهد به همکاری باشند.
کریدورهای اقتصادی یک کمربند_یک جاده
خاورمیانه برای چندین کریدور اقتصادی مرکزی در نظر گرفته شده است: کریدور چین_ آسیا_ غرب آسیا که از ایران و عراق می گذرد تا به ترکیه و اروپا برسد. جاده دریایی از طریق کانال سوئز و کریدور چین_پاکستان به بندر گوادر. در حالی که یک کمربند_یک جاده به عنوان یک ابتکار اقتصادی ارائه می شود، این پتانسیل را دارد که اهداف استراتژیک گسترده تری را تکمیل کند.
به عنوان مثال، کشورهای خلیج فارس یک ایستگاه بین چین و جیبوتی (شرق آفریقا) هستند، جایی که چین در سال ۲۰۱۷ یک پایگاه نظامی دائمی ایجاد کرد. این پایگاه در نزدیکی یک پایگاه آمریکایی واقع شده است و بر فعالیت های ضد دزدی دریایی متمرکز است.
۱۰ مهارت پرتقاضای بازاریابی در سال ۲۰۲۲ + نمودار
رسانه قطبنما: فکر میکنید در سال ۲۰۲۲ میلادی، یک بازاریاب برای موفقیت بیشتر، حفظ موقعیت شغلی یا حتی کسب یک موقعیت شغلی جدید، باید چه مهارتهایی داشته باشد؟ بازاریابی از آن دست مشاغلی است که بهسرعت پیشرفت میکند و همواره در حال بهروزشدن است، اما آخرین گزارش لینکدین (LinkedIn) نشان میدهد سیر تحول دیجیتال در چند سال اخیر تاثیرات شگرفی بر بازاریابی گذاشته و فعالان این عرصه باید به فکر تحولی جدی در مهارتهایشان باشند تا بتوانند آینده شغلی خود را تضمین کنند.
لینکدین با تجزیهوتحلیل آگهیهای شغلی، فهرستی از مهارتهای پرتقاضا در سال ۲۰۲۲ میلادی را منتشر و این مهارتها را با مهارتهای برتر سال ۲۰۱۵ میلادی مقایسه کرده است. این گزارش نشان میدهد مجموعه مهارتهای شغلی پرتقاضا از سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۲۲ میلادی، حدود ۲۵ درصد تغییر کرده است و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵ تا ۴۱ درصد تغییر کند. این در حالی است که مهارتهای بازاریابی پرتقاضا از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ حدود ۵۰ درصد تغییر کرده است!
نکته جالبی که در گزارش لینکدین میتواند توجه بازاریابان را به خود جلب کند این است که بازاریابی دیجیتال و بازاریابی شبکههای اجتماعی نهتنها در صدر مهارتهای پرتقاضای بازاریابی قرار دارند، بلکه در فهرست ۲۰ مهارت شغلی پرطرفدار سال ۲۰۲۲ میلادی نیز قرار گرفتهاند.
حالا برای درک بهتر چگونگی تغییر چشماندازهای بازاریابی در سالهای اخیر، نگاهی به مهارتهای پرتقاضای بازاریابی در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ میلادی میاندازیم.
مهارت های برتر بازاریابی در سال ۲۰۱۵
سال ۲۰۱۵ میلادی است؛ آهنگ جدید دریک، رپر کانادایی با نام «زنگ تلفن» (Hotline Bling) از هر گوشه و کناری به گوش میرسد. کیتلین جنر (Caitlyn Jenner) با عمومیکردن خبر تغییر جنسیت خود سعی میکند دیدگاه جامعه به ترنسها را تغییر دهد. مردم در اینترنت درباره یک لباس صحبت میکنند، یکی میگوید رنگ لباس سیاه و آبی است و دیگری میگوید طلایی و سفید است.
اما دقیقا در همین روزها، حرفه بازاریابی همچنان با شیوههای سنتی جلو میرود. در این بین لینکدین با بررسی آگهیهای شغلی ۱۰ مهارت برتر بازاریابی سال ۲۰۱۵ میلادی را منتشر کرده است:
۱. بازاریابی رسانههای اجتماعی
۲. بازاریابی دیجیتال
۳. تبلیغات
۴. روابط عمومی
۵. استراتژی بازاریابی
۶. برنامهریزی رویداد
۷. بازاریابی آنلاین
۸. مدیریت رویداد
۹. بازاریابی ایمیلی
۱۰. فروش
با رشد روزافزون شبکههای اجتماعی و محبوبیت رسانهها در بین مردم، بازاریابی رسانههای اجتماعی در صدر مهارتهای بازاریابی قرار دارد. بازاریابی دیجیتال هم توانسته جایگاه خود را در بازار تثبیت کند و تبلیغات نیز همانطور که انتظار میرود در صدر فهرست مهارتهای پرتقاضا قرار دارد.
نکته جالب درباره جایگاه روابط عمومی است که حتی یک پله بالاتر از استراتژی بازاریابی قرار گرفته و نشان میدهد جایگاه مهمی در موفقیت کسبوکارها دارد. صنعت رویدادها هم بهعنوان ابزاری تاثیرگذار توانستهاند ۲ مهارت پرطرفدار سال ۲۰۱۵ میلادی را به خود اختصاص دهند که نشان میدهد برنامهریزی و مدیریت رویدادها برای بازاریابی و جلب نظر مشتری تا چه اندازه برای کسبوکارها اهمیت داشته است.
فروش هم در جایگاه آخر مهارتهای برتر بازاریابی قرار دارد و نشاندهنده آن است که هنوز بازاریابی و فروش پابهپای هم به پیش میروند و کارفرمایان در بحث فروش روی بازاریابها حساب باز کردهاند.
با نگاهی به لیست بالا، احتمالا میتوانید حدس بزنید در سال ۲۰۲۲ میلادی چه مواردی تغییر کرده است؛ اما پیشروی تکنولوژی و سیر تحول دیجیتال در چند سال اخیر آنقدر پر شتاب بوده که تغییرات این لیست در سال ۲۰۲۲ میلادی تا حدودی شما را شگفتزده خواهد کرد.
۱۰ مهارت برتر بازاریابی در سال ۲۰۲۲
جهان در این ۷ سال (۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ میلادی) بهطرز چشمگیری تغییر کرده است. چالشهای سیاسی، پایداری، مسائل اجتماعی و یک بیماری همهگیر جهانی از جمله عواملی هستند که اولویتهای کسبوکارها را تغییر داده و مهارتهای بازاریابی جدیدی را به خط مقدم آورده است.
حال بر اساس تحقیقات لینکدین، در سال ۲۰۲۲ میلادی ۱۰ مهارت پرطرفدار بازاریابی عبارتند از:
۱. بازاریابی دیجیتال
۲. بازاریابی رسانههای اجتماعی
۳. بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO)
۴. استراتژی بازاریابی
۵. فتوشاپ
۶. بازاریابی ایمیلی
۷. بازاریابی محتوا
۸. تبلیغات
۹. گوگل آنالیتیکس
۱۰. ارتباطات سازمانی
نکتهای که بهخوبی در این لیست مشهود است آن است که در سال ۲۰۲۲ میلادی واژه «دیجیتال»، محرک اصلی بازاریابی است. «بازاریابی دیجیتال» یا همان «دیجیتال مارکتینگ» نهتنها جایگاه اول مهارتهای بازاریابی را تصاحب کرده، بلکه ۵ مهارت جدید، یعنی بهینهسازی موتورهای جستجو، بازاریابی محتوا، گوگل آنالیتیکس، ارتباطات سازمانی و فتوشاپ که در مقایسه با سال ۲۰۱۵ میلادی به لیست مهارتها اضافه شده نیز ناشی از سیر سریع تحول دیجیتال در چند سال اخیر است.
در اینجا پیشنهاد میکنیم مقاله «۱۰ روند تحول دیجیتال در صنعت گردشگری ۲۰۲۲» را در رسانه قطبنما بخوانید تا با جادوی تحول دیجیتال در دنیای سفر نیز آشنا شوید.
اما چرا این ۵ مهارت جدید که پیشتر به آنها اشاره شد، به لیست مهارتهای پرتقاضای بازاریابی ۲۰۲۲ میلادی اضافه شدهاند؟
- بهینهسازی موتورهای جستجو: بازاریابان تمرکز بیشتری روی ایجاد محتوایی دارند که در جستجوها ظاهر میشوند و ترافیک ارگانیک بیشتری را به دست بیاورد.
- فتوشاپ: با کمک این نرمافزار همه میتوانند مهارتهای لازم برای ایجاد و ویرایش تصاویر را کسب کنند؛ موضوعی که به بازاریابی محتوایی در فضای پر رقابت آنلاین کمک میکند.
- بازاریابی محتوایی: یکی از روشهای اساسی ایجاد خوراک برای مصرف آنلاین و بهعنوان یک سنگ بنای مهم در فعالیتهای بازاریابی است.
- گوگل آنالیتیکس: با توجه با اهمیت اندازهگیری در تضمین سرمایهگذاری و بهینهسازی استراتژی، بازاریابان از این ابزار برای بررسی عملکرد و توامندیهای خود استفاده میکنند.
- ارتباطات سازمانی: امروزه نقش حیاتی بازاریابی در رشد کسبوکار بهطور گستردهتری شناخته میشود؛ به این معنی که بازاریابان اکنون بازیگران فعالتری در ارتباطات استراتژیک سازمانها و شرکتها هستند.
بازاریابی در سال ۲۰۲۲: تحولی عظیم در مهارتها
بیایید بار دیگر نگاهی به لیست مهارتهای بازاریابی در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۲۲ میلادی بیندازیم.
همانطور که اشاره کردیم بازاریابی دیجیتال در صدر قرار گرفته و بازاریابی رسانههای اجتماعی علیرغم اینکه دیگر در رتبه اول قرار ندارد، همچنان در صدر فهرست باقی مانده و نشان میدهد هنوز یکی از روشهای اصلی برای دسترسی و تعامل با مردم بهصورت آنلاین است.
بهینهسازی موتورهای جستجو یا سئو بهعنوان عضو تازه وارد، جایگاه سوم را از آن خود کرده و نشان میدهد ترافیک ارگانیک در بازار داغ رقابت بازاریابها اهمیت زیادی پیدا کرده است. استراتژی بازاریابی یک پله صعود و همچنان در میانه مهارتهای بازاریابی جا خوش کرده است. به نظر میرسد استراتژی بازاریابی یکی از مهارتهایی باشد که در آینده نزدیک هم همچنان پرتقاضا خواهد بود.
حضور نرمافزار ویرایش عکس فتوشاپ در این لیست نشان میدهد بازاریابها به تنوع مهارت نیاز دارند و برای اینکه بتوانند در بازاریابی محتوا حرفی برای گفتن داشته باشند باید بتوانند بهخوبی از هر ابزاری از جمله عکسها بهره و کارهای خود را به پیش ببرند.
بازاریابی ایمیلی یا همان ایمیل مارکتینگ نیز با سه پله صعود، از رتبه ۹ در سال ۲۰۱۵ میلادی به رتبه ۶ در سال ۲۰۲۲ میلادی رسیده است. اگرچه در سالهای اخیر ایمیل به عنوان یک کانال بازاریابی از نظر برخی بازاریابان منسوخ شده اما این آمار نشان میدهد این برداشت آنقدرها درست نیست؛ بهخصوص زمانی که مخاطبان حرفهای را هدف قرار میدهند.
قرار گرفتن بازاریابی محتوایی در این لیست ۱۰ موردی هم نشان میدهد که محتوا بهعنوان سنگبنای بازاریابی، توانسته جایگاه خود را در بازار تثبیت کند. تبلیغات نیز با سقوط از پله ۳ به پله ۸ در سال ۲۰۲۲ میلادی همچنان بهعنوان یک مهارت اصلی بازاریابی در میان ۱۰ مهارت پرطرفدار بازاریابی قرار دارد؛ هرچند اکنون بیشتر بهحوزه دیجیتال منتقل شده است.
گوگل آنالیتیکس نیز بهعنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل تضمینی برای محافظت از آینده است و به کسبوکارها کمک میکند از درستی راهی که در حال پیمودن آن هستند، مطمئن شوند.
رتبه آخر لیست ۱۰ موردی مهارتهای پرطرفدار بازاریابی، به ارتباطات سازمانی اختصاص یافته است. با شیوع کرونا، دورکاری رونق یافت اما به نظر میرسد حالا با رفتن کرونا این شیوه کاری قصد از بین رفتن ندارد و در چنین مواقعی شیوه رهبری تیم و ارتباطهای درون سازمانی و برون سازمانی مناسب، نقش کلیدی در موفقیت تیمها خواهد داشت. ارتباطات سازمانی، در واقع ترکیبی از روابط عمومی و بازاریابی است و بهدنبال اهدافی کلانتر از روابط عمومی است.
برنامهریزی رویداد و مدیریت رویداد نیز با کاهش چشمگیر رویدادها در سالهای اخیر بهسبب همهگیری کرونا، جایگاه خود را در لیست مهارتهای بازاریابی سال ۲۰۲۲ میلادی از دست دادهاند.
نکته جالب در لیست مهارتهای پرطرفدار بازاریابی در سال ۲۰۲۲ میلادی، حذف فروش از میان ۱۰ مهارت اول در مقایسه با سال ۲۰۱۵ میلادی است.
آینده بازاریابی چگونه خواهد بود؟
اگر حرفه بازاریابی در ۷ سال گذشته تا این حد تغییر کرده است، تا سال ۲۰۳۰ میلادی چقدر تغییر خواهد کرد؟ اگرچه نمیتوان بهصورت قطعی به این سوال پاسخ داد اما میتوان با بررسی روندهای جاری تا حدودی آینده را حدس زد.
ارزشمندترین کاری که اکنون میتوانید برای آینده شغلی خود بهعنوان یک بازاریاب انجام دهید، آموزش و تقویت مهارتهای دیجیتال با تمرکز بر ۱۰ مورد ذکر شده در بالا است.
بنابراین دست به کار شوید، شکافهای مهارتی خود را پیدا کنید و آموزش ببینید تا با یادگیری این مهارتهای پرطرفدار، آینده شغلی خود را تضمین کنید.
پیشنهاد «رسانه قطبنما»:
مدیریت استراتژیک و مزایای آن
مشاوران و متخصصان حوزه کسب و کار، مدیران و صاحبان کسب و کار را به داشتن مدیریت استراتژیک تشویق می کنند و بدیهی است که تفکر استراتژیک لازمه ی این نوع مدیریت است. امروزه ما از عبارت مدیریت استراتژیک زیاد استفاده می کنیم و می شنویم اما شاید نتوانیم به درستی آن را تعریف کنیم. ما در این مقاله به تعریف و مراحل آن می پردازیم.
آنچه در این مقاله یاد می گیریم:
تعریف مدیریت استراتژیک
شناسایی و توصیف استراتژی هایی است که مدیران می توانند برای دستیابی به عملکرد بهتر برای سازمان خود داشته باشند. مدیریت استراتژیک، برنامه ریزی برای حوادث غیرقابل پیش بینی را ارائه می دهد و گام های لازم برای دستیابی به یک هدف تجاری را در کل شرکت تضمین می کند.
برای آشنایی بیشتر با اصطلاحات مرتبط با این حوزه، می توانید سری به مقاله “مفاهیم برنامه ریزی استراتژیک” بزنید.
مدیریت استراتژیک چگونه کار می کند؟
مدیریت استراتژیک مستلزم تعیین اهداف برای شرکت، تجزیه و تحلیل عملکرد رقبا، بررسی ساختار داخلی سازمان، ارزیابی استراتژی های فعلی و تأیید اجرای استراتژی ها در کل شرکت است.
مدیریت استراتژیک می تواند تجویزی یا توصیفی باشد. تجویز مدیریت استراتژیک به معنای توسعه استراتژی ها، پیش از وقوع یک مسئله سازمانی است. مدیریت استراتژیک توصیفی به معنای عملی کردن استراتژی ها در صورت لزوم است. هر دو روش مدیریت استراتژیک از تئوری و روش های مدیریت استفاده می کنند.
مدل های مدیریت استراتژیک
SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است. این تجزیه و تحلیل به شما امکان می دهد عوامل داخلی و خارجی را بررسی کنید. عوامل داخلی شامل نقاط قوت یا ضعف ها است که در سازمان شما وجود دارد و میتواند به نوعی تغییر کند یا تحت تأثیر قرار گیرد، در حالی که عوامل بیرونی شامل فرصت ها یا تهدیدها است که به طور کامل خارج از موضوعی هستند که شما در حال ارزیابی آن هستید و لزوماً نمی توانید بر آن ها تاثیر بگذارید.
کارت امتیازی متوازن روند ارزیابی عملکرد را به چهار بخش تقسیم می کند و این روش به شما کمک می کند تشخیص دهید کدام بخش های شرکت به بهبود نیاز دارند. این چهار بخش عبارت اند از:
- یادگیری و رشد
- فرآیندهای کسب و کار
- دیدگاه های مشتری
- داده های مالی
روش کارت امتیازی متوازن نوعی از سازوکارهای گزارش دهی را ایجاد می کند که تمام آمار مربوط به رشد شرکت را نشان می دهد.
۵ گام در مدیریت استراتژیک
در حالی که رویکردها و چارچوب های مختلفی برای مدیریت استراتژیک وجود دارد، اما به طور کلی پنج مرحله وجود دارد:
- شناسایی
- تحلیل و بررسی
- تشکیل
- اجرا
- ارزیابی
شناسایی
اولین قدم در مدیریت استراتژیک ارزیابی جهت گیری فعلی شرکت است. این اغلب شامل درک هدف ، مأموریت و جهت گیری کلی شرکت است. ارزیابی اینکه روند فعلی شرکت به شما در رسیدن به کدام هدف کمک می کند.
تحلیل و بررسی
هنگامی که روند فعلی را درک کردید، باید جزئیات را تجزیه و تحلیل کنید. چه چیزی کار می کند؟ چه چیزی کار نمی کند؟ چه ورودی از طرف ذینفعان سازمانی می توانید جمع کنید؟ این زمان پاسخگویی به سوالاتی است که به تحکیم عناصر لازم برنامه استراتژیک کمک می کند. تجزیه و تحلیل SWOT یا شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها، ابزاری مفید است.
تشکیل
هنگامی که اطلاعات مورد نیاز خود را بدست آوردید، زمان آن فرا رسیده است که یک برنامه عملیاتی برای رسیدن به هدف ایجاد کنید. اطمینان حاصل کنید که مراحل مشخص، متمرکز و مستقیماً با هدف در ارتباط هستند. اگر فرآیند یا رویه بسیاری از افراد در سازمان تأثیر می گذارد، دستورالعمل های اجرایی قابل فهم را تهیه کنید.
مراحل ذکر شده در برنامه استراتژیک خود را دنبال کنید. اطمینان حاصل کنید که همه ذینفعان این طرح را برای حداکثر کارایی طراحی کرده اند.
ارزیابی
محصول نهایی را ارزیابی کنید. آیا به هدف خود رسیدید؟ آیا فرآیند به طور مناسب در کل شرکت اجرا شد؟ بر اساس پاسخ های خود به این سوالات، میتوانید در صورت لزوم تأمل و بازنگری کنید.
مزایای مدیریت استراتژیک
دستیابی به اهداف سازمانی به برنامه ریزی و صبر نیاز دارد. مدیریت استراتژیک می تواند به شرکت ها در رسیدن به اهدافشان کمک کند و گام های لازم برای دستیابی به یک هدف تجاری را در کل شرکت تضمین می کند.
- مزیت رقابتی: به کسب و کارها یک مزیت نسبت به رقبا می دهد زیرا ماهیت فعالانه آن باعث می شود که شرکت شما همیشه از تغییر بازار آگاه باشد.
- دستیابی به اهداف: مدیریت استراتژیک با استفاده از یک فرایند روشن و پویا برای تدوین مراحل و اجرا به دستیابی به اهداف کمک می کند.
- رشد پایدار: نشان داده شده است که این نوع مدیریت منجر به عملکرد سازمانی کارآمدتری می شود که منجر به رشد قابل کنترل می شود.
- سازمان منسجم: مدیریت استراتژیک ارتباطات و پیاده سازی اهداف را در سراسر شرکت ضروری می کند. سازمانی که یکپارچه و در جهت رسیدن به یک هدف کار می کند، احتمال موفقیتش بیشتر است.
- افزایش آگاهی مدیریتی: اگر مدیران به طور مداوم دانش مدیریتی خود را ارتقا دهند، از روند و چالش های صنعت آگاهی بیشتری خواهند داشت. با اجرای برنامه ریزی و تفکر استراتژیک، آن ها برای رویارویی با چالش های آینده آمادگی بیشتری خواهند داشت.
می توان گفت اصلی ترین مزیت مدیریت استراتژیک ایجاد مزیت رقابتی است. برنامه استراتژیک به تنهایی پاسخگوی نیاز ما نیست و استفاده از او کی آر می تواند موثر واقع شود. او کی آر ابزار برنامه ریزی استراتژیک نیست بلکه در هدف گذاری به شما کمک می کند. هدف سنج بهترین ارائه دهنده نرم افزار او کی آر است و خدمات ویژه ای از جمله مشاوره ی رایگان را برای شما در نظر گرفته است!
منابع:
تحریمهای جدید حسن نیت در مذاکرات را مخدوش میکند
یک پژوهشگر ارشد مسائل استراتژیک با اعتقاد به این که هنوز برجام بهترین گزینه برای رفع تحریمها علیه ایران است، تاکید کرد: تحریمهایی که آمریکا مجددا وضع کند جنبه نمادین دارد اما همانها هم میتواند منجر به بدبینی در روند مذاکرات شود و حسن نیت لازم را مخدوش کند.
دیاکو حسینی در ارزیابی خود از این که « با توجه به این که مذاکرات برای احیای برجام معطل تصمیم سیاسی واشنگتن است، وزارت امورخارجه آمریکا اعلام کرده اگر ایران به رویه کنونی خود در مذاکرات برجامی ادامه دهد، اجرای دقیق و سرسختانه تحریمها علیه ایران نیز ادامه خواهد یافت»، اظهار داشت: به نظر میرسد آمریکا مایل به بازگشت به برجام نیست و انتخابات کنگره نیز به بهانه ای برای این موضوع تبدیل شده است. در هر حال توافق احتمالی پیش رو هیچ نسبتی با توافق طولانیتر و قویتری که دولت بایدن وعده داده بود نخواهد داشت و حتی این موضوع می تواند دستاویزی برای فشار جمهوری خواهان بر دموکراتها باشد و نتایج انتخابات میان دوره ای کنگره را تحت تاثیر قرار دهد.
وی تصریح کرد: با توجه به شرایط اخیری که در کشور ما وجود دارد به نظر می رسد فشار سنگینی از سوی لابی ضد برجامی در واشنگتن علیه بایدن اعمال میشود که موجب شده تا اشتیاقش برای توافق کاهش یابد. بنابراین این مساله مزید بر علت شده تا دولت بایدن فعلا تمایلی برای بازگشت به برجام نداشته باشد.
این پژوهشگر ارشد مسائل استراتژیک همچنین بیان کرد: تحریم هایی که اخیر اعلام کرده اند که قصد دارند آن ها را اعمال کنند شاید جنبه نمادین داشته باشد در غیر این صورت تحریم هایی که موثر هستند پیش از این وضع شده اند، اما همین تحریمهای نمادین هم میتواند منجر به بدبینی در روند مذاکرات شود و حداقل حسن نیست لازم را مخدوش کند.
حسینی با بیان این که اگر تحریم ها ادامه یابد نتیجه مذاکرات خوشایند نخواهد بود، گفت: برای دو طرف اهمیت دارد که مذاکرات به نتیجه برسد ایران به دلایل خاص خودش آمریکا و غرب هم برای مهارکردن برنامه هسته ای ایران تمایل به نتیجه رساندن مذاکرات داشتند و هر روزی که به تعویق افتد و به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک شویم احتمال پیروزی جمهوری خواهان وجود دارد و مشخص نیست دولت آینده آمریکا تا چه اندازه به نتایج این مذاکرات پای بند باشد. بنابراین گذشت زمان برای طرفین سودمندی ندارد و چه بسا ایران در آینده انگیزه کمتری برای مذاکرات داشته باشد.
وی درباره این که ادامه گفت وگوها با طرفین اروپایی تا چه اندازه می تواند مفید و موثر باشد؟ اظهار کرد: اروپایی ها امروز وضعیت پیچیده تری دارند، شرایط اوکراین و سایر تحولات در این مساله تاثیرگذار است، نفوذ آمریکا در اروپا در مقایسه با دهه های گذشته کمتر است اما به این معنا نیست که با اروپا کار نکنیم باید تا اندازه ای کار کنیم که بتوانیم نتایج قابل قبول بگیریم.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: برای ایران اهمیت دارد که طرف مقابلش طرفی نباشد که از میز مذاکرات عقب بشیند، اگر به شیوه قابل قبول به برجام بازگردند ایران هم به تعهداتش اهمیت یک استراتژی عمل می کند ، البته در صورتی هم که سودمندی کاهش پیدا کند به این معنا نیست که توافق اهمیت ندارد.
حسینی ابراز عقیده کرد: هنوز هم معتقد هستم برجام در میان سایر گزینه ها بهترین گزینه برای رفع تحریم ها علیه ایران است و اطمینان بخشی از برنامه های هسته ای برای طرف مقابل می باشد ، در واقع برجام هنوز گزینه قابل توجهی است گرچه سودمندیاش به لحاظ اقتصادی برای ایران در قیاس به گذشته کمتر شده است.
در حالی که مذاکرات برای احیای برجام معطل تصمیم سیاسی واشنگتن است، ویدانت پاتِل معاون سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا افزود: اما ما کاملاً واضح گفتهایم که اگر ایران به اتخاذ مواضعی ادامه دهد که میداند نه ما و نه شرکای ما در E3 (تروئیکای اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان) نمیتوانند آنها را بپذیرند، آنگاه همه چیز به شکل فعلی ادامه خواهد یافت و این به معنای اجرای دقیق و سرسختانه تحریم های ما و افزایش انزواطلبی بینالمللی ایران است.
اولین تورم جهانی آغاز شده است و مشخص نیست که چقدر دردناک خواهد بود
کبنا ؛
آدام توز مورخ بریتانیایی و استاد تاریخ در دانشگاه ییل و استاد دانشگاه کلمبیا و مدیر انستیتو اروپایی بوده است. او در سال ۲۰۰۲ میلادی جایزه فیلیپ لورهولم را برای تاریخ مدرن و چاپ کتاباش با عنوان «آمار و دولت آلمان، ۱۹۰۰-۱۹۴۵: ساخت دانش اقتصادی مدرن» برنده شد. او عمدتا به دلیل مطالعه اقتصادی دوره رایش سوم شناخته شده است. او در دانشگاه ییل استاد تاریخ معاصر آلمان بوده است. هم چنین، توز مدیر مطالعات امنیت بینالمللی در مرکز مطالعات بین المللی و منطقهای مک میلان بوده است. کتاب «دستمزد تخریب» او یکی از برندگان جایزه تاریخ ولفسون در سال ۲۰۰۶ بود. کتاب «سقوط اقتصادی ۲۰۰۸ چگونه یک درگیری با بحرانهای مالی جهان را تغییر داد» نوشته او با ترجمه «پیروز اشرف» توسط نشر اختران به فارسی ترجمه شده است. از جمله دیگر جوایز دریافتی توز میتوان به جایزه تاریخ لانگمن (۲۰۰۷ میلادی)، جایزه کتاب تاریخ لس آنجلس تایمز (۲۰۱۵ میلادی) و جایزه لیونل گلبر (۲۰۱۹ میلادی) اشاره کرد.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، در سرتاسر جهان بهبود سریع اقتصادی ناشی از شوک کووید بزرگترین موج تورمی را که از اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی شاهد آن بودیم به راه انداخت. در پاسخ به این افزایش تورم در تابستان ۲۰۲۱ میلادی بانکهای مرکزی افزایش نرخ بهره را آغاز کردند. برزیل در این زمینه پیشتاز بود. در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی فدرال رزرو ایالات متحده به این روند پیوست و اثری زنجیرهای ایجاد شد: هنگامی که فدرال رزرو حرکت میکند و دلار تقویت میشود سایر کشورها یا نرخ بهره خود را افزایش میدهند یا با کاهش شدید ارزش واحد پولی ملی شان مواجه میشوند که خود به افزایش تورم دامن میزند.
طرح کلی این الگو آشناست با این وجود، ابعاد و وسعت آن تازه است. ما اکنون خود را در بحبوحه جامعترین سیاستهای پولی سختگیرانهای مییابیم که جهان شاهد آن بوده است. علیرغم آن که افزایش نرخ بهره به اندازه افزایشی که "پل ولکر" به عنوان رئیس وقت فدرال رزرو پس از سال ۱۹۷۹ میلادی انجام داد تند نیست امروز بانکهای مرکزی بسیار بیشتری را درگیر میکند.
تا آنجا که به اقتصادهای پیشرفته مربوط میشود عصر جهانی شدن از دهه ۱۹۹۰ میلادی دوران کاهش تورم و انبساط پولی توسط بانکهای مرکزی بوده است. اکنون این تعادل در جهت معکوس و در مقیاس جهانی در حال تغییر است.
پیش بینی پیامدهای چرخه اقدامات برای کاهش تورم جهانی دشوار است. ما هرگز پیشتر این کار را در چنین مقیاس گستردهای انجام نداده بودیم. آیا این اقدامات باعث کاهش تورم خواهند شد؟ به احتمال زیاد پاسخ مثبت است. با این وجود، ما هم چنین با خطر رکود جهانی مواجه هستیم که در بدترین حالت میتواند بازار مسکن، کسب و کارها و دولتها را ورشکست کند و صدها میلیون نفر را در سراسر جهان در بیکاری و پریشانی قرار دهد.
در بستر این بدترین سناریو سیاستگذاران باید سه پرسش را در نظر بگیرند: آیا نرخهای بهره بیش از حد صریح، ابزاری برای مقابله با عدم تعادل اقتصادی فعلی ما هستند؟ آیا بانک مرکزی میتواند نرخ مناسبی را انتخاب کند تا روند افزایش نرخ تورم را کُند سازد، اما اقتصاد را خفه نکند؟ و آیا یک اقتصاد جهانی مملو از بدهی میتواند از افزایش جدی نرخ بهره به رهبری فدرال رزرو جان سالم به در ببرد؟
تورم در اکثر نقاط جهان ناشی از تنگناهای زنجیره تامین مرتبط با کووید و شوکهای قیمت انرژی بوده است. افزایش نرخ بهره گاز یا ریزتراشههای بیشتری را وارد بازار نمیکند بلکه دقیقا برعکس آن رخ میدهد. کاهش سرمایه گذاری ظرفیت آینده و در نتیجه عرضه آتی را محدود خواهد کرد. در اروپا به همین دلیل افزایش ملایم نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا با محدودیتهایی در قیمت برق و گاز اعمال شده توسط برخی کشورهای اتحادیه اروپا همراه بوده است. کاری که فشار پولی و مالی انجام میدهد کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که تورم ریشه دار و گسترده نمیشود. این نگرانی اصلی فدرال رزرو در حال حاضر است.
با این وجود، چنین سیاستی مهار قیمت را به همراه دارد. ابزار اولیهای که سیاست فدرال رزرو از طریق آن عمل میکند کُند سازی اقتصاد و تشدید کسادی در بازار کار است که باعث بیکاری بیشتر میشود. با این وجود، آیا باید گفت که فشار جهانی برای کاهش تورم بیش از اندازه بوده است؟
انتخاب نرخ بهره مناسب تنها برای یک اقتصاد به اندازه کافی کاری دشوار است. اگر همسایگان شما همگی نرخ بهره خود را افزایش میدهند چگونه نرخ مناسب را انتخاب میکنید؟ زمانی که بانک مرکزی نرخ بهره خود را افزایش میدهد یکی از راههای مهار تورم افزایش ارزش پول است. نرخ بهره بالاتر سرمایه گذاران خارجی را جذب میکند و باعث افزایش نرخ ارز میشود. ارز قویتر واردات را ارزانتر کرده و تورم را کاهش میدهد. این سیاست کلاسیک گدا - همسایه است (در علم اقتصاد "همسایه۲ات را فقیر کن" یک استراتژی یا سیاست اقتصادی است که در آن یک کشور تلاش میکند برای حل مشکلات اقتصادی خود اقتصاد کشورهای دیگر را تضعیف کند).
قدرت دلار در سال ۲۰۲۲ میلادی واردات ایالات متحده را ارزانتر میکند، اما به همین ترتیب قیمت پرداختی به دلار برای نفت از سوی هر کشور دیگری را افزایش میدهد. برای پاسخ به این تورم وارداتی، سایر بانکهای مرکزی گزینهای جز افزایش بیش از پیش نرخهای بهره ندارند و در نتیجه این دور تسلسل باطل ادامه خواهد یافت. نتیجه نهایی این نبرد تا آنجا که به نرخ ارز مربوط میشود غیر قابل پیش بینی است، اما کاری که انجام میدهد آن است که نرخ بهره را به سطوحی بالاتر از آن چه که هر کشوری به تنهایی انتخاب میکرد خواهد رساند.
این تنها اثر سرریزی نیست که ما باید در این اولین کاهش تورم جهانی نسبت به آن نگران باشیم. قیمت کالاهای مبادله شده نه تنها به نرخ ارز بلکه به تعادل تقاضا و عرضه در بازارهای جهانی و هم چنین بازارهای ملی بستگی دارد. در طول بهبودی اقتصادی ناشی از کووید، تورم در ایالات متحده نه تنها به دلیل تقاضای مازاد در داخل بلکه به دلیل تنگناهای زنجیره تامین در چین بود.
اکنون روند معکوس آن رخداد در حال روی دادن است. از آنجایی که بسیاری از بانکهای مرکزی نرخهای بهره خود را افزایش میدهند تنها نرخ تورم خود را کاهش نمیدهند بلکه توازن تقاضا و عرضه را برای سایرین نیز تغییر میدهند. اگر این اثرات سرریز در نظر گرفته نشود باید نگران باشیم که در نهایت با کاهش نرخ تورمی بیش از آن چه نیاز داریم مواجه شویم.
درباره این که تاثیر این سرریز جهانی تا چه اندازه بزرگ خواهد بود تنها میتوانیم حدس بزنیم. با افزایش نرخ بهره برخی از بدهکاران با مشکل مواجه خواهند شد. به طور خاص شرکتها و کشورهایی که در سراسر جهان تا سال ۲۰۱۹ میلادی بیش از ۲۲ تریلیون دلار به دلار وام گرفته بودند اکنون با بازپرداخت با نرخ ارزی تندتر مواجه هستند. در تلاش برای عقب نماندن از دریافت خدمات بدهی، آنان به احتمال زیاد در وهله نخست سایر هزینهها را کاهش میدهند و باعث تشدید رکود خواهند شد و سپس به دنبال بازسازی بدهیهای خود خواهند بود. در آن مرحله رکود به بحران و شکست آشکار کسب و کارها و وام گیرندگان دولتی منجر خواهد شد. ورشکستگی به ندرت یک فرآیند آرام است. این وضعیت برای شرکتهایی که عمدتا در مرزهای ملی فعالیت میکنند به اندازه کافی بد است در مورد غولهای شرکتی مانند توسعه دهنده املاک چینی اِورگراند با سهامدارانی در سراسر جهان وضعیت بسیار پیچیدهتر خواهد بود. زمانی که دولتهای ملی مانند سریلانکا یا آرژانتین با کمبود پول مواجه میشوند دولتها و جوامع را به لرزه در میآورند.
پیش بینی این که دقیقا چه کسی متحمل شکست خواهد شد آسان نیست. با این وجود، ما میدانیم که افزایش نرخ بهره کار را بر کسانی که پیشتر به اصطلاح دست و پا میزدند دشوارتر خواهد ساخت. ما میدانیم که معماری بین المللی برای بازسازی بدهی به طرز دردناکی ناکافی است. با این وجود، طفره رفتن از ورشکستگی نیز خبر بدی میباشد. چیزهای اندکی برای یک تجارت یا یک اقتصاد ملی بدتر از مازاد بدهیهای بد پرداخت نشده و غیر قابل پرداخت وجود دارند. این مقولهای است که خطر افزایش رکود ر ا به همراه خواهد داشت. مبارزه با تورم کاری است که بانکهای مرکزی قرار است انجام دهند. نرخ بهره ابزار آشکار برای این کار است. با این وجود، زمان آن است که با اهمیت تاریخی لحظه کنونی بیدار شویم. برای اولین بار در دوران جهانی شدن پس از جنگ سرد با تورم قابل توجه و گسترده مواجه هستیم.
چرا کشور به کشور در حال نبرد با تورم هستیم؟
اگر میخواهیم درد ناشی از کاهش تورم را به حداقل برسانیم نیاز فوری به همکاری بینالمللی داریم تا تمام اثرات سرریز را به طور کامل در نظر بگیریم و شبکههای ایمنی را آماده کنیم. در فاصله سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی زمانی که رکود اقتصادی چین را تهدید میکرد هنوز امکان امیدواری نسبت به همکاری بین فدرال رزرو و بانک خلق چین وجود داشت. امروز که روابط بین ایالات متحده و متحدان اش از یک سو و چین و روسیه از سوی دیگر در سطح پایینی قرار دارد نمیتوان به امکان پذیری چنین همکاریای امیدوار بود. با این وجود، هماهنگی در تغییر نرخ بهرهها توسط گروههای جهانی مانند گروه ۷، گفتگوی چهار جانبه (Quad) پیرامون امنیت هند و اقیانوس آرام و شاید نشست امنیتی آسیا موسوم به "شانگری لا" پیام قدرتمندی را ارسال میکند. عدم تلاش برای در نظر گرفتن این هماهنگی عدم اطمینان و درد را برای صدها میلیون نفر در سراسر جهان به همراه خواهد داشت.
اگر اعضای نسل جوانی که تحصیلات شان توسط قرنطینههای ناشی از شیوع کووید آسیب دیده آموزش خود را تنها برای یافتن شغل در بازارهای کار تعطیل شده به دلیل رکود جهانی به پایان برسانند این یک شکست غیر قابل توجیه در سیاستگذاریها خواهد بود.
دیدگاه شما