نحوه تعریف یک KPI

مشتریان تکراری این نشانگر به شما امکان می‌دهد ببینید چه تعداد مشتری تکراری و چقدر به تجارت الکترونیک شما وفادار هستند.

تعیین شاخص های کلیدی عملکرد در آموزش و یادگیری

"تعیین شاخص های کلیدی عملکرد در آموزش و یادگیری" در تاریخ چهارشنبه ۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۰۰ به پایان رسیده است.

تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) در آموزش و یادگیری مبتنی بر استاندارد ISO 29993:2017

تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) در آموزش و یادگیری مبتنی بر استاندارد ISO 29993:2017

مقدمه:

آیا آموزش سازمانی صرفا هزینه است؟

آیا آموزش سازمانی در شاخص های بهره وری کارکنان تاثیر گذار است؟

چطور می شود دریافت که بودجه ای که صرف آموزش شده است اثر بخش بوده است؟

چگونه می شود به نگرانی مدیران و مدیران ارشد سازمان ها درباره ی مفید یا غیرمفید بودن بودجه ای که صرف آموزش می شود پاسخ گفت؟

اندازه گیری و گزارش عملکرد آموزشی و یادگیری همیشه یکی از بزرگترین چالش های مدیران و کارشناسان آموزش سازمان هاست. مفید بودن که صرف آموزش می شود و لزوم شرکت در برنامه های آموزشی همیشه یکی از بزرگ ترین تردید های پرسنل و مدیران سازمان ها بوده است.

ما برای پاسخ به این پرسش ها راه حل جامعی داریم:

این محتوای ارایه شده نحوه تعریف یک KPI در این همایش حاصل سال ها تجربه برگزارکنندگان در حوزه آموزش و یادگیری است که با نگاهی به استانداردهای بین المللی و دیدگاه های کارشناسان تراز اول در حوزه آموزش مرتبط با شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) در این واحد ها تعریف شده است.

ما در این همایش درمی کوشیم برای پرسش های بالا با استفاده از تجربیات ذکر شده و همچنین بررسی استانداردهای بین المللی 29993:2017 و 29990 در حوزه تعیین شاخصهای کلیدی عملکردی راه حل های خوبی ارایه کنیم و درباره مشکلات وچالش های این راه به بحث بنشینیم.

محتوا و سرفصلهای ارائه شده در برنامه عبارتند از:

· شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست و چگونه تعیین می شود؟

· KPI در واحد آموزش و منابع انسانی

· نگاهی بر استانداردهای بین المللی حوزه آموزش و شاخصهای کلیدی عملکرد

· الزامات استاندارد ISO 29993 در حوزه پایش و اندازه گیری

· داشبورد مدیریتی برای واحد آموزش، نگاهی کاربردی به KPI در آموزش

· معرفی KPI های معمول در واحد آموزش و نحوه محاسبه آن با مثال از شرکتهای ایرانی و بین المللی

18 مثال از KPI: انواع و اهمیت برای شرکت ها

KPI به معنی شاخص کلیدی عملکرد. این شاخص ها شامل تغییرات، اجزا یا واحدهای اندازه گیری است که برای توصیف تاکتیک های یک شرکت نحوه تعریف یک KPI استفاده می شود. در این مقاله می خواهیم در مورد آن صحبت کنیم نمونه های KPI و کاربرد آن در بخش های مختلف مانند مالی، فروش، فرآیندها و کیفیت.

KPI چیست؟

KPI یک است مجموعه ای از شاخص های مورد استفاده در یک سازمان تمام داده های مربوط به کارایی و بهره وری وظایف مختلف را جمع آوری می کند.

برای کمک به شما طراحی شده است انتخاب کنید و تصمیم بگیرید که کدام وظایف مناسب تر هستند برای دستیابی به اهداف تعیین شده در یک طرح یا بخش.

همانطور که مثال‌ها نشان می‌دهند، KPIها برای برجسته کردن ویژگی‌هایی استفاده می‌شوند که می‌توانند در سازمان‌ها و جنبش‌ها از همه جنبه‌های زندگی و بخش‌ها استفاده شوند. علاوه بر این، برای چیزهای مهم را قابل مشاهده کنید.

همانطور که قبلاً ذکر شد، هدف اصلی KPIها است حمایت از تصمیم گیری با در نظر گرفتن عملکرد یک فرآیند خاص، طرح و غیره. در یک نقطه تا شرکت مشخص کند در آینده چه فعالیت هایی باید انجام شود.

نمونه هایی از KPI (شاخص های مدیریت)

ما لیستی از نمونه های شاخص که ما آن را برای مدیریت یک شرکت مهم می دانیم.

مدیریت پروژه

1. هزینه برای مدیریت فرآیند: این یک شاخص هزینه رایج است. برای تعیین هزینه ظرفیت مدیریت با در نظر گرفتن زمان کارکنان مورد نیاز برای مدیریت برنامه استفاده می شود.
2. هزینه واقعی کار انجام شده. این شاخصی است که هزینه کار انجام شده توسط شرکت را قبل از اتمام آن تعیین می کند.
3. تقسیم هزینه جاری خالص: تفاوت بین هزینه های جاری خالص بودجه بندی شده و واقعی. ارزش فعلی خالص روشی است که در آن استفاده می شود مطالعات جریان نقدی تنزیل می شود تا مقدار مربوط نحوه تعریف یک KPI به تفاوت بین ورودی و خروجی نقدی تنزیل شده برای هر طرح، با نرخ بازده هدف تنزیل شود.
4. درصد نقاط عطف از دست رفته. این به مدیران کمک می کند تا بدانند چند درصد از پروژه ها نقاط عطف خود را از دست داده اند.

نتایج مالی

عملکرد منابع انسانی

اطلاعات مصرف کننده و عملکرد تجاری

همانطور که می بینیم، توسعه و استفاده از شاخص های مدیریتی این یک تمرین گسترده، ابتکاری و نسبتا ساده است. این به شما و تیم شما کمک می کند تا تأثیر هر یک از اقدامات خود را بر اندازه گیری عملکرد تعیین کنید.

نمونه هایی از KPI در عمل

همانطور که می بینیم، شاخص های زیادی وجود دارد که می توان از آنها استفاده کرد اندازه گیری عملکرد یک سازمان. بهترین شاخص به نیازها و ماهیت کسب و کار شما بستگی دارد. نمونه های ما از شاخص های کلیدی عملکرد را ببینید.

آمار وب سایت

اگر تجارت خود را از طریق یک وب سایت یا پلتفرم انجام می دهید، توصیه می شود از آن استفاده کنید روش های ردیابی که به شما امکان می دهد از تعداد بازدیدکنندگان، دفعات بازدید و ترجیحات کاربر مطلع شوید.

شبکه های اجتماعی

اگر فعالیت محصول شما از طریق رسانه های اجتماعی انجام می شود، این ممکن است یک شاخص کلیدی عملکرد. این بدان معناست که شما می توانید میزان پذیرش پیشنهاد خود، نگرش کاربران و ارتباط آنها با برند خود را تعیین کنید.

اینها عمدتاً شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، گوگل پلاس و لینکدین هستند.

زمان تحویل

این یکی از آن است نمونه هایی از پرکاربردترین KPI ها. واحد معمول زمان دقیقه است، اما اگر کار پیچیده باشد، می توان آن را در روز، هفته یا ماه نیز اندازه گیری کرد.

عوامل مرتبط مانند مفید بودن بسته های کاری و عملکرد تجهیزات و منابع فنی نیز باید در نظر گرفته شود.

سطح کمبودها

این یک شاخص عملکرد کلیدی است، به ویژه برای خطوط تولید بزرگ مفید است. شرکت ها اغلب درصد نقص هایی را که در طول یک فرآیند یا عملیات رخ می دهد اندازه گیری می کنند. با در نظر گرفتن این موضوع، آنها بهترین راه حل را برای شرایط تعیین می کنند. بیشترین توصیه یک سیکل هفتگی است.

اگر می‌خواهید آن‌ها را پیدا کنید، طیف گسترده‌ای از KPI وجود دارد. تا زمانی که یک منبع داده قابل اعتماد در دسترس باشد و بتواند این کار را انجام دهد، شما قادر خواهید بود تمام جزئیات و هر بخش از عملکرد شرکت خود را تجزیه و تحلیل کنید. با این حال، هنگام انتخاب KPI، مطمئن شوید که SMART است.

انواع KPI

هر شرکت یا طرحی به KPI خاصی نیاز دارد. بسته به نوع سازمان و زمینه فعالیت، یک سری اقدامات خاص وجود دارد که می تواند به شما در دستیابی به مزیت رقابتی ملموس کمک کند.

آنها همیشه برای تبدیل فروش و فاکتور برای یک خدمات یا محصول خاص طراحی شده اند. این ابزار می تواند شامل حداکثر 30 نشانگر باشد که برای نظارت بر فروش استفاده می شود.

چند نمونه از شاخص های کلیدی عملکرد فروش

- تعهد و انگیزه تیم فروش

اگر به اثربخشی، تعامل و بازگشت سرمایه پست‌های پولی یا پولی در رسانه‌های اجتماعی نگاه کنید، هزینه زیادی دارد. معیارهایی برای مشاهده اثربخشی این کانال ها و سهم آنها در توسعه تجارت.

نمونه هایی از KPI در شبکه های اجتماعی

- محدوده

طراحی شده برای افزایش فروش و کاهش هزینه ها در صنعت نساجی و کالاهای مصرفی.

نمونه هایی از KPI برای خرده فروشی

- نصف بلیت

- زمانی از روز با جریان ترافیک بالا

- درآمد هر بازدید

به طور خاص محاسبه کنید عملکرد هر فرآیند تجاری و سطح بهبود (بهبود کیفیت، بهبود بهره وری، کاهش خطا و غیره).

نمونه هایی از KPI های لجستیک

- دانلود

آنها ارتباط نزدیکی با بخش قبل دارند و برای آن ضروری هستند بهینه سازی مستمر فرآیندهای تولید شرکت می باشد.

نمونه های KPI تولید

- زمان کار در تولید

تمرکز بر برنامه ریزی رشد، کاهش هزینه، حداکثر کردن سود و بهبود منابع.

نمونه هایی از شاخص های عملکرد مالی

- آرامش مالی

مهم است که بدانید هر اقدام چه چیزی را به همراه دارد: جذب مشتریان بالقوه، تبدیل هر کمپین، تأثیر بر مخاطبان هدف، تأثیر بیلبوردها و غیره.

بنابراین، هر یک نشانگر دیجیتال مارکتینگ باید با هزینه خاصی همراه باشد که به انتخاب کانال های مختلف برای دستیابی به مشتری کمک می کند.

نمونه هایی از شاخص های کلیدی عملکرد برای بازاریابی دیجیتال

- تعداد سرنخ های تولید شده

چگونه مهمترین KPIهای شرکت خود را شناسایی کنیم؟

• اهداف: اهداف لازم برای خود فرآیند اندازه گیری.
• آمادگی برای فرزندخواندگی. قبل از تنظیم شاخص ها، حداقل الزامات عملکرد باید تعیین شود. این به ما امکان می دهد تعیین کنیم که آیا KPI برای محیط مناسب است یا باید با KPI دیگری جایگزین شود.
• اسپرانزا: هزینه اولیه KPI.
• محدودیت ها: منابع قانونی و مقرراتی که باید در نظر گرفته شوند، به عنوان مثال، محدودیت انتشار CO2.

چرا KPI ها مهم هستند؟

KPI ها باید بهترین متحدان شما باشند، نه تنها هنگام ارزیابی تاکتیک ها و حرفه خود. اما همچنین هنگامی که صحبت از خلاصه کردن اطلاعات و ارائه آن در گزارش ها به روشی ساده تر و آسان تر برای شما، رئیس و مشتریانتان می شود. به این دلایل، همانطور که قبلا ذکر کردیم، انتخاب خوب KPI ها بسیار مهم است.

چگونه بهترین KPI را انتخاب کنیم؟

1. باید با یک هدف از پیش تعریف شده سازگار باشد.
2. باید ویژگی های SMART داشته باشد.

• باید مشخص باشد (Sخاص). هنگام انتخاب شاخص های کلیدی عملکرد، باید مشخص و مختصر باشند. اجتناب از تنظیم KPI ها خیلی کلی هستند، زیرا برای اندازه گیری اهداف خود باید چندین KPI را ترکیب کنید.
• قابل اندازه گیری (Mقابل ارزیابی). KPI باید قابل اندازه گیری باشد، مانند عدد، دسته یا درصد، تا بتوان آن را با سایر داده ها مقایسه کرد.
• قابل دسترس (Aقابل دستیابی). این به این معنی است که هدف باید واقع بینانه باشد، ثابت شده توسط شما در زمین، معتبر و قابل دستیابی است. اگر در تلاش برای رسیدن به یک هدف نسبتاً بلندپروازانه هستید، تعیین KPIهایی که بهینه نیستند، فایده ای ندارد.
• مهم (Rبلند کردن). این مهمترین نکته است: اگر KPI ها با اهداف و تاکتیک های شما مرتبط نباشد، داده هایی به دست خواهید آورد که چیزی به شما نمی دهد.
• اندازه گیری (Tبه موقع). KPIها باید در طول زمان تغییر کنند. این به ما اجازه می دهد پیشرفت ما را در طول زمان مقایسه کنید و نتایج را اعمال کنید.

نمونه هایی از KPI بر اساس اهداف تجاری

1. افزایش 10 درصدی در حجم فروش

برای اندازه‌گیری و کمی کردن این هدف، مهم‌ترین KPI این خواهد بود تعداد فروش. این نشان می دهد که آیا تاکتیک های اجرا شده تأثیری بر فروش دارند یا خیر. در این مورد، درصد سبدهای باقی مانده در صندوق نیز می تواند یک KPI مهم باشد.

در این زمینه باید تعداد افرادی که خرید خود را تکمیل نمی کنند را کنترل کنید و در صورت بالا بودن این درصد، روند خرید را بررسی کرده و تغییرات لازم را انجام دهید.

میانگین مقدار خرید نیز می تواند یک KPI بسیار مفید باشد. با دانستن اینکه مصرف کنندگان به طور متوسط ​​چقدر هزینه می کنند، می توانید برای تشویق آنها به خرید، تبلیغات را بهتر ارزیابی کنید.

این ممکن است شامل تبلیغات متقابل فروش، ارائه سایر محصولات مرتبط با مشتری، تخفیف های حجمی برای افزایش فروش یا تغییر سیاست های هزینه برای افزایش سود باشد.

2. تعداد مشتریان بالقوه را در 10 ضرب کنید

El تعداد سرنخ ها مهم ترین KPI در این مورد است زیرا نشان می دهد که آیا شما در هدف هستید یا خیر.

سایر KPIهای مورد نظارت عبارتند از: نرخ پرش نظرسنجی، نرخ تبدیل صفحه فرود و نرخ پرش.

اگر شاخص ها خیلی بالا هستند، باید تبلیغات و سایت های فرود خود را بررسی و تغییر دهید. مشکل ممکن است مربوط به CTA (Call to Action)، طراحی صفحه فرود یا نحوه آدرس دهی کاربر باشد.

می توانید نظرسنجی را در Google Tag Manager مدیریت کنید. در این مورد، KPI مربوطه ممکن است CPL (هزینه هر سرنخ) یا CPA (هزینه به ازای هر کسب) باشد.

نمونه های دیگر KPI ها

مشتریان تکراری این نشانگر به شما امکان می‌دهد ببینید چه تعداد مشتری تکراری و چقدر به تجارت الکترونیک شما وفادار هستند.

دو مورد از این شاخص ها با هم تجزیه و تحلیل می شوند: CAC (هزینه جذب مشتری) و CLV (ارزش طول عمر مشتری). از یک طرف، CAC میانگین هزینه جذب مشتری جدید را نشان می دهد.

از سوی دیگر، CLV نشان دهنده میانگین هزینه مشتری است که محصول شرکت شما را خریداری می کند. CLV باید بالاتر از CAC باشد، در غیر این صورت پول بیشتری را برای به دست آوردن مشتریان جدید صرف خواهید کرد و سود مورد نیاز خود را دریافت نمی کنید و کسب و کار شما سودآور نخواهد بود.

همانطور که می دانید ، انتخاب KPIهای مناسب کلید دستیابی به اهداف پروژه شما است. آنها بسته به اهدافی که باید به آنها دست یابیم متفاوت عمل می کنند و همچنین جمع آوری داده ها را تسهیل می کنند.

به عبارت دیگر، نمونه های KPI آنها تاکتیک های افزایش فروش، موقعیت یابی محصولات، تدوین و مدیریت پیشنهادات و غیره را تعیین می کنند.

بنابراین، شما قادر خواهید بود تاکتیک های بازاریابی بهتری را مدیریت و توسعه دهید تاثیر بیشتری روی مشتریان شما خواهد داشت و نتایج مالی بهتری به همراه خواهد داشت.

ارزیابی اپلیکیشن موبایل و شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) اپلیکیشن

ارزیابی اپلیکیشن موبایل توسط شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) روشی مفید و مؤثر برای سنجش میزان موفقیت اپلیکیشن است. شما اپلیکیشن فوق‌العاده‌ای می‌سازید و مسلما انتظار دارید که کاربران به اندازه خودتان یا حداقل به ‌اندازه‌ای که باعث کسب درآمد شود، به آن علاقه نشان دهند. در نتیجه بسیار مهم است که شما موفقیت اپلیکیشن موبایل را چگونه تعریف می‌کنید و میزان دستیابی به اهداف نهایی ساخت آن اپلیکیشن را چگونه اندازه‌گیری می‌کنید؟

با تعیین KPIها و معیارهایی که بیشترین اهمیت را در اپ شما دارند، ارزیابی اپلیکیشن موبایل آغاز می‌شود. در مقاله پیش رو با انواع گوناگون شاخص‌های کلیدی عملکرد اپلیکیشن و میزان اهمیت هرکدام از آنها آشنا می‌شوید و طریقه محاسبه چند KPI مهم برای ارزیابی اپلیکیشن موبایل نیز آموزش داده می‌شود.

اهمیت ارزیابی عملکرد اپلیکیشن موبایل

درک معیارهای ارزیابی اپلیکیشن موبایل باید به عنوان اولین گام در زمان تعیین استراتژی اپلیکیشن شما باشد. گزارش منظم و ارزیابی مداوم شاخص‌های کلیدی عملکرد اپلیکیشن موبایل و آگاهی از میزان پیشرفت اپلیکیشن به شما کمک می‌کند تا عملکرد اپ خود را بهبود ببخشید و درآمد بیشتری کسب کنید.
ارزیابی عملکرد اپلیکیشن شما به صورت مداوم و تلاش برای بهبود آن باعث جلب توجه منابع زیادی از جمله خریداران، سرمایه‌گذاران و سهام‌داران می‌شود. در نتیجه قرار دادن KPIهای اپلیکیشن موبایل در برنامه‌های بازاریابی و توسعه شما امری ضروری است که در نهایت باعث پیشرفت سریع‌تر اپلیکیشن موبایل شما می‌شود.

انواع شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) اپلیکیشن موبایل

شاخص‌های کلیدی عملکرد دارای انواع گوناگونی هستند. این KPIها را می‌توان در 5 دسته کلی زیر قرار داد:

• KPIهای عمومی اپلیکیشن‌های موبایل
• KPIهای میزان تعاملات اپلیکیشن‌های موبایل
• KPIهای مالی اپلیکیشن‌های موبایل
• KPIهای تجربه کاربری اپلیکیشن‌های موبایل
• KPIهای بازاریابی اپلیکیشن موبایل

تمام این دسته‌ها به یک اندازه اهمیت دارند و بدون این اطلاعات نمی‌توانید اپلیکیشن خود را به خوبی ارزیابی کنید و آن را بهبود ببخشید.

KPI‌های عمومی اپلیکیشن‌های موبایل

چند KPI برای اندازه‌گیری عملکرد عمومی اپلیکیشن‌های موبایل وجود دارد که تقریبا تمام افراد تیم توسعه یا بازاریابی اپلیکیشن باید این معیارها را دنبال کنند. اینکه هرکدام از این KPIها چه مقدار ارزش دارند یا تا چه اندازه‌ای باید مورد توجه قرار بگیرند، بستگی به ماهیت آن اپلیکیشن دارد.

• نرخ رشد کاربر : اندازه‌گیری این معیار نه ‌تنها برای اطمینان از اینکه تعداد کاربران در حال افزایش است، بلکه برای دانستن نحوه رشد کاربران اهمیت دارد.
• تعداد دانلودهای اپلیکیشن : تعداد دفعاتی که اپلیکیشن دانلود می‌شود، ساده‌ترین و آشکارترین راه برای سنجش میزان محبوبیت آن در میان کاربران است.
• تعداد دفعات نصب اپلیکیشن : شما باید تعداد دفعاتی که اپلیکیشن واقعا روی دستگا‌ه‌های گوناگون نصب شده است را به عنوان یک KPI در نظر بگیرید، زیرا دانلود اپلیکیشن به معنای نصب آن نیست.
• اشتراک (سابسکرایب) : اگر شما امکان اشتراک در محتوای جدید یا آپدیت‌های دیگر را در اپلیکیشن خود فراهم کرده‌اید، بنابراین می‌توانید تعداد عضویت‌ها و لغو اشتراک‌ها را ردیابی کنید.
• آپگرید‌ها : اگر اپلیکیشن شما دارای دو نسخه اصلی و پرمیوم است، در نتیجه تعداد آپگریدها نیز یک KPI محسوب می‌شود. شما باید بدانید چه تعدادی از کاربران از نسخه پرمیوم استفاده می‌کنند و چه مدت زمانی طول می‌کشد تا کاربر اپ را به نسخه پرمیوم ارتقا دهد.

بیشتر بخوانید: تقلب‌ در نصب اپلیکیشن‌ های موبایل | راه‌های شناسایی و مقابله

KPIهای میزان تعاملات اپلیکیشن‌های موبایل

شاخص‌های کلیدی عملکرد اپلیکیشن دیگری هم وجود دارند که میزان تعاملات کاربران با اپلیکیشن موبایل را اندازه می‌گیرند. این شاخص‌ها در مورد این بحث می‌کنند که «چگونه»، «چه موقع» و «کجا» کاربران از اپلیکیشن استفاده می‌کنند و با آن تعامل برقرار می‌کنند.

• نرخ نگهداری : تعداد کاربرانی که پس از سپری شدن مدت زمان مشخصی دوباره از اپلیکیشن استفاده می‌کنند و به اصطلاح به اپ باز می‌گردند، شاخصی برای نشان دادن ارزشمند بودن اپلیکیشن است.
• سشن‌ها (جلسات) : تعداد جلسات (سشن‌ها) که بیانگر تعداد دفعات ورود کاربر به اپلیکیشن است، شاخصی مهم برای اندازه‌گیری میزان محبوبیت اپلیکیشن است. به این KPI، نرخ بازکردن اپلیکیشن هم گفته می‌شود.
• طول سشن : مدت زمانی که کاربر طی هر سشن در اپلیکیشن سپری می‌کند را طول سشن می‌گویند. هرچه کاربر مدت زمان بیشتری را در اپلیکیشن سپری کند، به معنای ارزش بیشتر آن اپلیکیشن است.
• کاربران فعال روزانه : کاربر فعال روزانه (DAU) به کاربری گفته می‌شود که اکانتی ایجاد می‌کند و مدت زمان زیادی را در تعامل با آن به سر می‌برد. اندازه‌گیری تعداد کاربران فعال روزانه روشی برای سنجش موفقیت اپلیکیشن است.
• نرخ ریزش : علی‌رغم تأثیر منفی این معیار، اندازه‌گیری تعداد کاربرانی که اشتراک خود را لغو کرده‌اند یا اپلیکیشن را حذف کرده‌اند، به شما در بهبود اپلیکیشن کمک می‌کند.
• اشتراک گذاری اجتماعی : تعداد دفعاتی که اپلیکیشن شما در رسانه‌های اجتماعی معرفی و به اشتراک گذاشته می‌شود، شاخصی است که هرچه بالاتر باشد به معنای کارآمدی بیشتر اپلیکیشن شما است.

KPIهای مالی اپلیکیشن‌های موبایل

ممکن است پول همه چیز نباشد اما مطمئنا بسیار مهم است. شما حتما خواهان سودآور بودن اپلیکیشن خود هستید و بنابراین باید درآمدزایی اپلیکیشن خود را توسط KPIهای اپلیکیشن موبایل ارزیابی کنید.

• متوسط درآمد به ازای هر کاربر (ARPU) : شکل‌های مختلفی برای درآمدزایی از طریق اپلیکیشن وجود دارد مانند دانلود در ازای پرداخت، نمایش تبلیغات در اپلیکیشن و خریدهای درون برنامه‌ای. اگر متوسط درآمد ایجاد شده توسط هر کاربر را در کل کاربران یا کاربران فعال ضرب کنید، تصوری کلی از ارزش پولی اپلیکیشن به شما می‌دهد.
• هزینه جذب مشتری (CAC) : جذب مشتریان ممکن است توسط تبلیغات، نیروی کار و منابع دیگر انجام شود که هرکدام از اینها هزینه‌هایی دارند. هزینه جذب مشتری با تقسیم درآمد ناخالص بر هزینه تبلیغات و سایر هزینه‌ها به دست می‌آید.
• ارزش طول عمر مشتری (CLV) : این معیار سود خالص تولید شده توسط کاربر را نشان می‌دهد. اپلیکیشنی موفق‌تر است که CLV آن از CAC آن بالاتر باشد.
• نرخ بازگشت سرمایه (ROI) : شما به ازای هزینه‌ای که صرف تبلیغات و … می‌کنید، انتظار کسب درآمد دارید. نرخ بازگشت سرمایه از تقسیم درآمد کسب شده به هزینه‌های صرف شده به دست می‌آید.

KPIهای تجربه کاربری اپلیکیشن‌های موبایل

یکی از مهم‌ترین معیارها برای سنجش میزان موفقیت اپلیکیشن، تجربه کاربری است. مهم نیست که اپلیکیشن شما چقدر خوب باشد، در هر صورت UX همه چیز را پیچیده می‌کند. شما باید همیشه به یاد داشته نحوه تعریف یک KPI باشید که این اپلیکیشن را برای خودتان نمی‌سازید، بنابراین باید معیارهای تجربه کاربری را به منظور بهبود اپلیکیشن خود اندازه‌گیری کنید.

• زمان بارگذاری : مدت زمانی که از کلیک روی اپ تا آماده به کار شدن آن طول می‌کشد را زمان بارگذاری می‌گویند. واضح است که هرچه زمان بارگذاری کمتر باشد، اپلیکیشن سرعت بیشتری دارد و کاربر تجربه مطلوب‌تری از کار با آن به‌دست می‌آورد.
• دستگاه‌ها (دیوایس‌ها) : KPI ساده دیگری که برای ارزیابی اپلیکیشن استفاده می‌شود، نوع دستگاه‌هایی است که کاربران شما برای دسترسی به اپ از آنها استفاده می‌کنند. اینکه شما بدانید مثلا کاربران بیشتر از تبلت استفاده می‌کنند یا از اسمارت‌فون‌ها، از دستگاه‌های با سیستم عامل اندروید استفاده می‌کنند یا از iOS باعث می‌شود که عملکرد اپ خود را طبق آن بسنجید.
• سیستم عامل (OS) : این KPI بیشتر راجع به اندروید و iOS است. به هرحال اپ شما باید روی همه سیستم‌عامل‌ها به درستی کار کند.

KPIهای بازاریابی اپلیکیشن موبایل

تعداد زیادی از شاخص‌های کلیدی عملکرد با میزان مؤثر بودن شیوه بازاریابی اپلیکیشن شما در ارتباطند. باید سعی کنید روش‌هایی را در بازاریابی به‌کار بگیرید که بیشترین تأثیر را در موفقیت اپ شما داشته باشند. معیارهای زیر نمونه‌هایی از KPIهای بازاریابی اپلیکیشن موبایل هستند.

• منبع نصب : کاربران از کجا اپ شما را پیدا کرده‌اند؟ آگاهی از این مورد بسیار ضروری است، زیرا باعث می‌شود که شما بدانید بیشترین تمرکز بازاریابی خود را در کجا صرف کنید.
• شکست کانال (خرابی کانال، break down) : کاربران از چه کانال‌هایی برای رسیدن به اپلیکیشن شما استفاده می‌کنند. کاربرانی که از کانالی خاص به اپ شما آمده‌اند، چه رفتاری دارند؟ تفاوت رفتار آنها با کاربران دیگر کانال‌ها در چیست؟ اپلیکیشن‌های خوب این اطلاعات حیاتی را گرفته و در تبیین فرهنگ بیزنسی سراسری از آنها استفاده می‌کنند.
• ژئومتریک : هرچند که ژئومتریک اکثرا نادیده گرفته می‌شود اما دانستن موقعیت مکانی کاربران موضوع مهمی است و بر درآمد کسب شده از موقعیت‌های مکانی گوناگون تأثیر می‌گذارد. از طریق این اطلاعات پی می‌برید که روی چه مکانی باید تمرکز بیشتری داشته باشید یا چه منطقه‌ای اشباع شده است و نیاز به ایده‌های جدید دارد.
• دموگرافیک : آیا جنسیت مخاطبان هدف خود را می‌دانید؟ نژاد و سن آنها را می‌دانید؟ دانستن این موارد و مقایسه آنها با اطلاعات واقعی کاربران به شما کمک می‌کند که در ارزیابی اپلیکیشن خود موفق‌تر باشید.

محاسبه معیارهای کلیدی (KPI) در اپلیکیشن‌های موبایل

هرکدام از شاخص‌های کلیدی عملکردی که در بخش‌های قبل تعریف شدند، با فرمولی خاص قابل محاسبه هستند. در این بخش طریقه محاسبه چند KPI مهم آموزش داده می‌شود.

نرخ رشد کاربر
100*(نرخ قبلی/(نرخ قبلی-نرخ فعلی))

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
هزینه صرف شده/ (هزینه صرف شده-درآمد کسب شده)

نرخ نگهداری
100*(تعداد کاربران در شروع دوره/(تعداد کاربران جدید در طول دوره-تعداد کاربران در پایان دوره))

نتیجه‌گیری

تمرکز روی KPIها برای ارزیابی عملکرد اپلیکیشن موبایل روشی بسیار مؤثر جهت بهبود آینده اپلیکیشن است. نتایج حاصل از محاسبه KPIها می‌تواند به رفع ناهماهنگی‌های موجود در اپلیکیشن کمک کند و باعث شناسایی زمینه‌های نیازمند بهبود شود.

اندازه‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد اپلیکیشن موبایل و استفاده از نتایج آنها راه را برای موفقیت هرچه بیشتر اپلیکیشن شما هموار می‌کند و توسعه دهنده اپلیکیشن را قادر می‌کند که قابلیت استفاده از اپلیکیشن را بهبود داده، اشکالات آن را به خوبی رفع کند و اپلیکیشن را برای استفاده‌های بعدی بهینه‌تر کند.

KPI در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

KPI در دیجیتال مارکتینگ چیست؟ برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه‌ای به آمار و درصد پیشرفت خود را اندازه گیری کنیم، دیجیتال مارکتینگ نیز مستثنی از این قضیه نیست. این آمار و ارقام به ما نشان می‌دهند که آیا راه را درست میرویم یا به بیراهه کشیده شده‌ایم؟ KPI در دیجیتال مارکتینگ به ما کمک می کند. به چنین آمار و اعدادی که باعث سنجش میزان موفقیت یا عدم موفقیت ما می‌شوند شاخص KPI در دیجیتال مارکتینگ گفته می‌شود؛ چندین شاخص KPI در دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که در ادامه در سئو روز به بررسی آنها میپردازیم.

تعریف KPI در دیجیتال مارکتینگ

KPI در دیجیتال مارکتینگ که به معنی شاخص کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator) می باشد، به افراد کمک نحوه تعریف یک KPI می‌کند تا بفهمند که آیا عملکردشان تاثیر مثبت داشته است یا نه، از نظر بسیاری از افرادی که اطلاعات کمی راجع به دیجیتال مارکتینگ دارند سنجش موفقیت‌های یک کمپین بسیار دشوار است، در حالی که اندازه گیری این آمار در دیجیتال مارکتینگ بسیار راحت بوده و حتی راحت تر از کمپین‌های آفلاین است.

دیجیتال مارکتینگ صنعتی است که میلیاردها دلار در سراسر جهان ارزش دارد. این یکی از مواردی است که در طول همه گیری COVID-19 نیز اهمیت بیشتری پیدا کرد، زیرا تجارت حضوری دشوارتر شد. اگر به بازاریابی دیجیتال روی آوردید، باید شاخص‌های عملکرد کلیدی داشته باشید که به شما امکان می‌دهد موفقیت خود را بسنجید.

کدام KPIهای بازاریابی ارزش وقت شما را دارند و کدامیک اطلاعات کلیدی را به شما نشان نمی‌دهند؟ مهمترین KPI در دیجیتال مارکتینگ و آژانس بازاریابی چیست؟ پیدا کردن KPIهای مناسب برای تشخیص اینکه آیا کمپین شما کار می کند یا خیر، می تواند دشوار باشد. با پاسخ این سوالات می توانید به اهمیت KPI در دیجیتال مارکتینگ دست یابید.

چگونه KPI در دیجیتال مارکتینگ را انتخاب کنیم؟

مهمترین موضوع، KPI در دیجیتال مارکتینگ می باشد. موضوعی که باید در نظر داشته باشید این است که چه چیزی باید اندازه گیری شود؟ شما نباید در مرحله KPI در دیجیتال مارکتینگ اشتباه کنید چون نهد خشت اول معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج ، اگر معیار اشتباهی را اندازه گیری کنید طبیعی است که اطلاعات اشتباه و به درد نخوری را به دست می‌آورید که هیچ کمکی به شما نخواهند کرد، البته جای نگرانی نیست و انتخاب KPI و چیزی که باید اندازه گیری شود بسیار آسان است.

شاخص‌های کلیدی عملکرد معمولا با تبدیل سروکار دارند. هنگام رکود اقتصادی تنها چیزی که نحوه تعریف یک KPI اهمیت دارد تبدیل کاربر به مشتری است، به طور کلی تبدیل‌ها باید واضح ( یعنی به راحتی تعریف و اندازه گیری شوند) و برای شرکت نیز به طور قابل توجهی سودمند باشند.

برای KPI در دیجیتال مارکتینگ چه چیزی را باید اندازه گیری کنیم؟

•موضوعات قابل اندازه گیری KPI در دیجیتال مارکتینگ، موارد هستند که با هدف‌های کسب و کار شما مطابقت دارند.

این موارد اغلب باعث تبدیل کاربر به مشتری یا جذب لید می‌شوند. برای مثال اگر یک کسب و کار نوپا و استارت آپ دارید محاسبه تعداد سرنخ‌ها و تبدیل‌ها در ابتدای کار، ممکن است زود باشد اما همین میزان دسترسی و ارتباط با مشتری و تعامل با آن میتواند به کسب و کار نوپای شما کمک شایانی بکند.

•شاخص‌های پیشرو (Leading Indicators)

اقتصاددانان از شاخص پیشرو برای نشان‌دادن راهی برای پیشرفت روند اقتصاد استفاده می‌کنند.

شاخص پیشرو بیشتر برای گزارش دهی، خصوصا در دورانی که رکود اقتصادی وجود دارد مفید است، چرا که میتواند پیش بینی کند که زمان و تلاش‎‌های شما در نهایت منجر به نحوه تعریف یک KPI رسیدن به هدف می‌شود یا نه؛ حتی اگر در حال حاضر نتایج قابل توجهی نداشته باشد. برای مثال، اگر KPI شما مربوط به افرادی باشد که در سایت شما، فرم پر می‌کنند، شاخصی که اینجا نیاز دارید ممکن است مربوط به اشخاصی باشد که بیشتر از 3 دقیقه در سایت‌تان حضور داشته‌اند، زیرا با دانستن نحوه تعریف یک KPI این مورد میتواند تعداد لید را پیش بینی کنید.

داشبورد مدیریت، شاخص کلیدی عملکرد و معیارهای عملیاتی

اقتصاد امروز شرکت‌های کوچک و بزرگ را با یک هدف مشترک متحد کرده است: انجام کار بیشتر با هزینه کمتر. برای استخراج بهتر اطلاعات از حجم عظیمی از داده‌هایی که در کسب و کار شما در حال گردش است، باید به اطلاعات تجاری اهمیت بیشتری داده شود.

در کسب و کارهای امروز، اطلاعات با نقش تجاری خاص و متفاوت بین پایگاه داده‌ها و اپلیکیشن‌های متفاوتی ذخیره می‌شوند. تعریف شاخص مناسب و با نمایش جذاب اطلاعات برای کاربرها، ‌عموما اولین مانع برای تعریف و بهبود شاخص‌های کلیدی عملکرد است.

شاخص کلیدی عملکرد یا KPI چیست؟

شاخص کلیدی عملکرد یک مقدار قابل اندازه‌گیری است برای نمایش اینکه چگونه یک شرکت به اهداف تجاری خود دست پیدا می‌کند. شاخص کلیدی عملکرد برای محاسبه میزان موفقیت شرکت در رسیدن به اهداف در مراحل مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. عموما دو سطح از شاخص کلیدی عملکرد وجود دارد:‌ سطح بالا و سطح پایین. سطح بالا بیشتر روی عملکرد کلی تجارت تمرکز دارد و سطح پایین بیشتر روی پردازش اطلاعات در بخشهای مختلف مانند فروش، تبلیغات و مرکز تماس تمرکز دارد.

چطور معیارهای عملکردی میتواند به تجارت من کمک کند؟

داشتن داده‌های عملیاتی در سطح سازمان، ابزار مناسبی را در اختیار مدیران قرار می‌دهد تا اهداف شرکت را با شاخص‌های کلیدی عملکرد بسنجند و آن‌ها را به کارمندان ابلاغ نمایند. فراهم کردن اطلاعات در زمان مناسب برای هر بخش و شخص به آنها کمک می‌کند تا در راستای تحقق اهداف شرکت اقدامات لازم را انجام دهند. داشتن یک تعریف مشخص و واضح از اینکه کدام شاخص عملکردی کلیدی اهمیت دارد و نحوه نمایش انها، هنوز به عنوان یکی از چالشهای اصلی تعریف داشبورد به حساب می آید.

مدیریت شاخص‌های کلیدی عملکردی در داشبورد مدیریت

نرم‌افزار داشبورد تنها اپلیکیشنی است که برای فیلتر کردن اطلاعات ناخواسته طراحی شده تا دسترسی به شاخص‌های کلیدی عمکرد مناسب برای نمایش به کاربر مورد نظر را تضمین کند. داشبورد برای مرتبط کردن پایگاه داده های متعدد و نمایش انها به کاربر با ارائه اطلاعات سر وقت،‌ هدفدار و قابل تغییر، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

داشبوردها اجازه جست و جو،‌ نفوذ و حتی بروزرسانی اطلاعات ارائه شده را فراهم می‌کنند که باعث صرفه جویی در زمان،‌ کارامد ساختن جریان کار، نگهداری دقت در اطلاعات درج شده و متمرکز کردن فعالیت‌ روی خروجی مثبت از شاخص‌های کلیدی می‌شود.

هزاران kpi وجود دارد که می‌توان به صورت آنلاین مشاهده کرد. بعضی به صورت عمودی در صنعت لیست شده‌اند و برخی دیگر به صورت افقی در فرآیندهای سازمان قرار دارند. انتخاب مسیر راحت یک kpi میتواند وسوسه انگیز و شاید در شروع مسیر کار راه انداز باشد ولی در پایین راهنمایی‌هایی که هنگام توسعه دادن kpi در بلند مدت به تجارت شما مرتبط باشد قرار گرفته است که بهتر است مورد توجه قرار گیرد.

۱۰ راهکار انتخاب شاخص کلیدی عملکرد مناسب برای داشبورد مدیریت

• مطمئن شوید که شاخص‌ کلیدی عملکردبه تجارت شما مرتبط باشد – شاخص‌های کلیدی عملکرد باید با اهداف استراتژیک مرتبط باشند و از مدیر اجرایی تا مدیران بخش‌ها و کارکنان را تحت پشتیبانی قرار دهند. شاخص‌های کلیدی عملکرد بخش‌ها سطوح مختلف منجر به رفتار مورد نظر ما شوند. به یاد داشته باشید که شاخص‌های کلیدی عملکرد فقط به صورت داخلی پیگیری نمی‌شوند بلکه می توانند توسط مشتری بررسی شوند.
• شاخص‌ کلیدی عملکردرا قابل اقدام کنید – مطمئن شوید که برای هر شاخص یک مالک وجود دارد که قدرت و پشتیبانی لازم برای ایجاد تغییر یا به حداقل رساندن تاثیر را داشته باشد. مسئولیت‌ها را در فاز تعریف تعیین کنید. اگر شما توانایی انجام عملیات تصحیح روی یک شاخص کلیدی عملکرد را نداشته باشید، انتخاب درستی در رابطه با تعریف آن نداشته‌اید.
• شاخص‌ کلیدی عملکرد باید به طور مداوم اندازه‌گیری شود – تداوم اندازه‌گیری روی شاخص‌های کلیدی عملکرد متفاوت است و میتواند به صورت دائم، ساعتی، روزانه، هفتگی، ماهیانه یا حتی فصلی باشد. شاخص‌های کلیدی عملکرد که فقط به صورت ماهیانه یا فصلی بررسی می‌شوند میتوانند اهمیت استراتژیک داشته باشند ولی اهمیت کمتری در رابطه با کارهای عملیاتی داشته باشند.
• شاخص کلیدی عملکرد را با کاربر مورد نظرش هماهنگ کنید – هر بخش یا شخص باید با شاخص‌های کلیدی عملکرد مرتبط به اهداف خودش ارتباط داشته باشد تا بتواند روی مسائل مهم مربوط به شغل خود تمرکز کند.
• داشبورد را ساده و قابل فهم نگه دارید – متخصصین ارتباط تصویری مطالب زیادی در مورد چگونگی طراحی گزارش، چارت و گراف برای دسترسی سریع و دقیق نوشته اند. امروزه اپلیکیشن‌های داشبورد دارای امکانات بیشمار تصویری شده‌اند. شاید اینکه اطلاعات را به صورت خاص و ویژه نمایش دهیم جذاب و وسوسه‌کننده باشد ولی اطلاعات کلیدی باید همیشه بدیهی و مشخص باشند تا استثناها قابل شناسایی و قابل اقدام باشند.
• برای داده زمینه نحوه تعریف یک KPI و مفهوم ارائه کنید – دنبال کردن عملکرد واقعی برای اهداف یا میانگین سوابق به کاربر دانش لازم برای تصمیم گیری بهتر را می‌دهد. نمایش اطلاعات مرتبط به صورت تصویری و قابلیت نفوذ به عمق، زمینه و بینش لازم برای شناسایی عملیات تصحیحی را به کاربر میدهد.
• شاخص کلیدی عملکرد را به تیم خود آموزش دهید – تشخیص و ارائه شاخص‌های کلیدی عملکرد قابل رویت کافی نیست. کاربران در تمام سطوح باید متوجه ارتباطشان با بخش‌ها و اشخاص دیگر و اهداف استراتژیک باشند. آموزش اپلیکیشن داشبورد و اهمیت شاخص‌های کلیدی عملکرد و اینکه چطور با اهداف استراتژیک ارتباط دارند را در برنامه معارفه کارکنان جدید بگنجانید.
• شاخص کلیدی عملکرد، کلیدی هستند – اینکه ایا شاخص‌های کلیدی عملکرد تعریف شده به اهداف استراژیک مربوط هستند یا نه از اهمیت بالایی برخوردار است.
• محاسبه بازگشت سرمایه– اندازه‌گیری شاخص بر اساس تعریف آن در صورت دستی بودن می‌تواند روندی زمان‌بر باشد علاوه بر اینکه اطلاعات به دست آمده قابل اعتماد نبوده و همیشه در دسترس نیستند. داشبوردهای مدیریت می‌توانند این فرآیند را خودکار کنند. ‌آنها اطلاعات تجاری را دسترس پذیر می‌کنند تا در پروسه جریان کار ادغام شوند. بهبود تصمیم‌گیری بر پایه اطلاعات درست و در لحظه به جای تصمیم گیری از روی حدس و گمان،‌ بهره‌وری افراد و گروه‌ها را افزایش می‌دهد. برای مثال شاخص «بازگشت سرمایه تبلیغات» مشخص می‌کند که چه کمپین‌هایی بیشترین پیشرفت را دارند و چه کمپین‌هایی باید بهبود پیدا کنند
• دامنه توسعه – نمونه‌های کوچک آزمایشی باید برای تعریف، ‌ارائه و محاسبه شاخص باید آماده شوند. سپس کاربران ترغیب به استفاده از این سیستم شوند و در صورتی که تاثیر مثبتی در روند کارشان داشته باشد اقدام به توسعه بیشتر شاخص کرد.

نرم‌افزار داشبوردساز صدف

داشبورد مدیریتی ‌به شما کمک می‌کند وضعیت جاری کسب و کار خود را به روشی مناسب، ساده و قابل فهم درک کنید. داشبورد صدف با اتصال به سیستم‌های اطلاعاتی موجود در شرکت یا سازمان شما و با ترکیب اطلاعات آن‌ها، گزارش‌های ترکیبی و جامعی از وضعیت شرکت به صورت درلحظه به شما ارائه می‌کند.